فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#نماهنگ
#امام_خامنهای
وجدان دنیا تکان خورد
رهبر انقلاب:
دامنه این جنایت به قدری وسیع شد که وجدان عمومی را در دنیا تکان داد.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
12.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#قصههای_غزه
حرفهای گداخته در آتش دل
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
هدایت شده از قرارگاه خادمیاران مهدوی
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
👓 شماره حساب دفتر رهبر معظم انقلاب برای کمک به #فلسطین
❗️ نشر حداکثری
🔹 یکی از بهترین راههای همراهی؛ همینه!
https://www.leader.ir/fa/monies
مسیر در سایت:
۱. انتخاب وجوهات
۲. بابت
۳. کمکها
۴. انتخاب کنید (کمک به غزه، لبنان، یمن و ...)
۵. مبلغ به ریال(با اعداد لاتین)
۶. اضافه
۷. پرداخت
تقبلالله
انشاءالله اسم همهمون به عنوان جزئی از این مقاومت مقدس به سوی ظهور ثبت بشه.
✅ به همه ارسال کنید
🔸🌺🔸--------------
قرارگاه مردمی خادمیاران مهدوی
@khademyaran_mahdavi
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#شخصیتهای_یهودی
«#یووال_نوح_هراری»
یهودی همجنسبازی که «پیشگوی آینده بشر» شد
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15918
◀️ قسمت دوم:!
🔹"هراری"که بهشدت دیدگاه ماتریالیستی و جبر زیستی (Biological determinism) بر تفکّرش غلبه دارد، چنین تبلیغ میکند:
"«ارادهی آزاد» چیزی جز یک افسانه نیست و اصولاً از چشمانداز فیزیکی و زیستی، آزادی معنا ندارد."
او میگوید:
"این یک اسطورهی پوچ است که بشر ابداع کرده، همانطور که مفهوم «خدا» و «بهشت و جهنم» را ابداع کرده بود، و همانقدر که: «شواهد در اثبات بهشت و جهنم وجود ندارد، دربارهی ارادهی آزاد هم وجود ندارد.»"
🔹جالب اینکه، در عین حال که او مرتب در باب عدم وجود «خدا» داد سخن میدهد، همزمان مدعی میشود:
"دانشمندان در حال تبدیل شدن به «خدایان» جدید هستند."
🔹در واقع میتوان گفت که هراری نسل نوین آتئیستهای اوایل قرن بیستویکم همچون ریچارد داوکینز و کریستوفر هیچنز است که چنان به علم و فناوری و قدرت نامحدود آن ایمان دارند که از «علم» یک مذهب جدید ساختهاند.
البته دیدگاه آنان دربارهی علم برگرفته از یک نوع «پوزیتیویسم» (اثباتگرایی) حقیقتاً منسوخ و تاریخمصرف گذشته در فلسفهی علم است.
🔹یووال نوح هراری خود را مبشّر از میان رفتن انسان به مفهوم «هومو ساپینس» (انسان خردمند، انسان هوشمند، Homo sapiens) میداند.
البته تأکید دارد:
"ناپدید شدن گونهی هوموساپینس نه بهخاطر «خودنابودگری» اینگونه، بلکه بهخاطر تغییرات حاصل از فناوری است که اصولاً ماهیت انسان را تغییر خواهد داد."
🔹این فرد مرموز، که در روندی آشنا، آنطور که مثلاً دربارهی استیون هاوکینگ در دههی ۱۹۸۰ شاهد بودیم، بیوقفه توسط رسانههای جریان اصلی تبلیغ و برجسته شد و امروز بهعنوان «پیشگوی آینده نوع بشر»، روزی نیست که یک مصاحبه در امپراتوری رسانهای گلوبالیستها با او صورت نگیرد، قصد دارد با بزرگنمایی خطر «هک شدن» مغز انسان در آیندهی نزدیک، لزوم وجود یک مرکز فرماندهی «واحد» برای هدایت دیتای جهانی را تئوریزه کند.
🔹بهعبارت دیگر، آن مرکز واحد، قرار است مافوق همهی حکومتها و مرزهای ملّی، کل نوع بشر را هدایت کند.
خودِ هراری چنین مرکزی را به شبکهی «اسکاینت» در فیلم «نابودگر» (جیمز کامرون/۱۹۸۴) تشبیه میکند، گرچه، اگر در آن فیلم و دنبالهی آن «نابودگر ۲»، اسکاینت یک مرکزیّت رباتیک ضدبشری بود و چهرهای «ویرانشهری» داشت، اما هراری آن را «آرمانشهری» معرفی میکند.
🔹هراری بهطور مرتب در حال القاء این مفاهیم به ذهن مخاطبان است:
«بازطراحی بشر»
«تغییر زیستی بدن انسانی با فناوری»
«سیستمهای اعتبارسنجی اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی»
که در مجموع انسان را وارد عصر «ترنسهیومانیسم» میکند، سرنوشت و تقدیری محتوم است که تکتک انسانها «باید» به آن تن بدهند.
🔹اما جنجالیترین بخش اظهارات هراری جایی است که از ورود فناوریهای کنترل و نظارت «زیستی» به درون بدن انسانها میگوید.
این دقیقاً همان چیزی است که بهعنوان «چیپگذاری» در بدن در بین عام مردم مطرح شده است.
او به صراحتی باورناپذیر گفته است:
"«کووید ۱۹» بهانهی بسیار خوبی است که حسگرهای زیرپوستی با هدف کنترل و نظارت هرچه بیشتر توسط «هوش مصنوعی» در انسانها کار گذاشته شود."
🔹قضیه جایی خطرناکتر میشود که بدانیم، رئیس هراری، یعنی «کلاوس شواب» و شرکای او همچون هنری کیسنجر، بیل گیتس، آنتونی فائوچی، مارک زاکربرگ و جرج سوروس و سیاستمداران دستپروردهی او همچون جو بایدن، باراک اوباما، جاستین ترودو، اسکات موریسون و امانوئل مکرون، دقیقاً چنین برنامههایی را دنبال میکنند:
"حذف مالکیت خصوصی،
حذف پول نقد
قرار دادن همه تراکنشهای مالی در بستر فناوری بلاکچین،
حذف ملیگرایی و مرزهای ملی،
تضعیف حاکمیت ملی کشورها،
سیستم کنترل اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی،
کارت شناسایی دیجیتال جهانی (که پروژهی ویژهی مجمع جهانی اقتصاد است و گرفتن هر خدماتی در هر جای جهان منوط به داشتن آن است)
پاسپورت دیچیتالی واکسن و…"
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/16010
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #مسلمانان_صهیونیست
#ارتش_سرّی_روشنفکران
#ارباب_حلقهها
جاسوسان در تهران؛
https://eitaa.com/salonemotalee/14975
رابطین خوب آمریکا؛
https://eitaa.com/salonemotalee/15089
پلورالیسم؛ قدرت و مبارزه سیاسی
https://eitaa.com/salonemotalee/15218
اصلاحات مُرد؛ زنده باد کودتا
https://eitaa.com/salonemotalee/15306
یورگن هابرماس، خاتمی و انقلابیون مأیوس
https://eitaa.com/salonemotalee/15392
https://eitaa.com/salonemotalee/15675
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #مسلمانان_صهیونیست
#ارتش_سرّی_روشنفکران
#ارباب_حلقهها
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15675
◀️ قسمت بیستم
یورگن هابرماس، خاتمی و انقلابیون مأیوس ۶.
🔹«انقلابیون مأیوس» لقبی است که یورگن هابرماس به اصلاحطلبان میدهد.
میگوید:
"در عین حال که آنان از انقلاب اسلامی بریدهاند، چشمانداز روشنی هم از اصلاحات به دست نمیدهند، ولی به دنبال راهی برای «تصحیح انقلاب» هستند:
آنچه که اصلاحطلبان میخواهند این است که «اصلاحات» را در ادامه روند انقلاب اسلامی و به عنوان نیروی «تصحیح کنندهی انقلاب» به پیش ببرند." (۱۲۹)
🔹با این همه، در گزارشی که از «فرجام پروژه مدرنیته در ایران» به رییسجمهور خاتمی ارائه و بعدها آن را در رسانهها منتشر کرد، به صراحت نوشت:
«اصلاح طلبان دچار عملزدگی، سرخوردگی و فقدان آیندهنگری هستند و مردم هم از آنان ناامید گشتهاند.» (۱۳۰)
در این برآورد، هابرماس معتقد بود:
"«ناآرامی به طرزی آشکار در ایران رشد میکند» (۱۳۱)
و اصلاح طلبان باید با «نهادسازی دموکراتیک» به تجمیع نیرو بپردازند تا آمادگی یک «مبارزه مدنی» را داشته باشند و از «انسداد سیاسی» رها گردند؛"
🔹البته خوشبینی او به فرآیند «فروپاشی جمهوری اسلامی» به رویاپردازیهای عبدالکریم سروش پهلو میزد و از یک تناقض آشکار رنج میبرد:
"نظام «قدرت تجزیه شده» در ایران از ناهنجاری رنج میبرد و دیگر نمیتواند «جامعهی متشتت» را کنترل کند. بنابراین، مردم بدون «اصلاح طلبان» نیز راه خود را میروند.
تأثیراتی را که من از ملاقاتهایم با روشنفکران و شهروندان جامعه شهری بزرگ داشتم، با تصویر کلی از ایران که از طریق «یک قدرت مرکزی» هدایت و توسط «نیروهای امنیتی» کنترل میشود، مطابقت نداشت؛ چرا که افراد با اعتماد به نفس و خودآگاهی و بدون حسابگریهای خاص در این ملاقاتها ظاهر میشدند.
من با «شرایط باز آکادمیک» در تهران مواجه شدم." (۱۳۲)
🔹یورگن هابرماس تأکید فراوانی روی «نقش سر و روسری زنان» در مسائل گوناگون داشت و در مصاحبههایش با اشپیگل و فرانکفورتر آلگماینه دربارهی سفر ایران این سؤال را تکرار میکرد. (۱۳۳)
گویا این مهمترین پرسشی بود که در کسوت یک فیلسوف به جستجوی پاسخش به تهران آمده بود.
مثلاً تضادهایی مصنوعی از جامعه ایران در ذهنش میساخت و اینکه «بیش از نیمی از دانشجویان زنان میباشند.
چه تعداد از آنان اگر اجازه داشتند ترجیح میدادند تا روسریهایشان را از سر بردارند؟» (۱۳۴)
او حتی پاسخ مشخصی به پرسشهایی که خودش طرح میکرد، نمیداد:
"این را طبیعتاً هیچکس نمیداند.
مثلاً خانمی که به عنوان راهنما مرا در دیدار از پرسپولیس (تخت جمشید) همراهی میکرد، فردی غیرسیاسی بود و از طرفداران یونگ و فروید.
او علاقه به خواندن ترجمه رمانهای آمریکایی و پرتغالی داشت، اما در رابطه با جدایی زن و مرد در مسجد مشکلی نداشت، ولی عملِ تنها به آداب دینی را نیز نمیپذیرفت.
در ضمن او اطمینان کامل داشت که پس از اولین انتخاب «محمد خاتمی» خیلی چیزها در زمینه «مسائل فرهنگی» و «آزادیهای فردی» تغییر یافته است." (۱۳۵)
🔹یورگن هابرماس علیرغم ژستی که به عنوان یک «ناظر فکری بیطرف» میگرفت، باز هم نمیتوانست خود را از نگاه کلیشهای غرب به ایران رها سازد.
برای همین به ورطه تناقضگوییهای آشکار میافتاد و توضیح نداد چگونه یک «قدرت تجزیه شده» در «جامعهای متشتت» جرأت ایجاد «حکومتی غیرامنیتی» و ترویج «فضای باز آکادمیک» را یافته است!
او هر چند کوشید از جمهوری اسلامی تصویر نظامی «فرسوده و پیر» بسازد، ولی معترف بود که «ایرانیها بیش از آنچه که ما در موردشان بدانیم، راجع به ما اطلاعات دارند» و با دقت سیر تحولات دنیای غرب را دنبال میکنند، بنابراین «ایران را نمیتوان جامعهای خاموش و بسته توصیف کرد.» (۱۳۶)
🔹حالا این فیلسوفِ گرفتار در لابهلای ارزیابیهای شتابزده و متناقض، میخواست ناجی «اصلاحات» هم باشد.
مجلهی مطالعات ایرانشناسی به سردبیری محمدعلی همایون کاتوزیان که از سوی انتشارات Routledge منتشر میشود، با بررسی اهداف و آثار سفر هابرماس به ایران نوشت:
"برخی ایده گفتگوی هابرماس را بسیار نزدیک به ایده گفتگوی تمدنهای سیدمحمد خاتمی میدانند و به همین دلیل، اندیشه هابرماس راهی برای بهبود وضعیت سیاسی ایران در اختیار اصلاحطلبان قرار میدهد." (۱۳۷)
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/16012
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
"#نیمه_شبی_در_حله"
نوشته حجتالاسلام مظفر سالاری
بامضمونی درباره وظایف مسلمانان درزمان غیبت
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#نیمه_شبی_در_حله
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15677
◀️ قسمت چهلوپنجم
دیدن یک فیل در حیاط دارالحکومه، همانقدر میتوانست مرا دچار شگفتی کند که دیدن مسرور.
از نظر سندی، مسرور یک بیسروپا به حساب میآمد.
پس چگونه او را به داخل راه داده بود؟
آیا مسرور برای دادن مالیات ابوراجح آمده بود؟
نه، ابوراجح مالیات آن سالش را داده بود.
اگر ابوراجح کاری با دارالحکومه داشت باید ترجیح میداد آن را به من بگوید.
احتمال هم داشت اصلا” موضوع مهمی در کار نباشد و باعث خنده و تفریح قنواء و امینه شود.
قنواء و امینه باز گشتند.
چهرهشان جدی بود.
قنواء گفت:
"سندی و نگهبانها میگویند؛ مسرور با وزیر کار داشته است. مسرور گفته که باید خبر بسیار مهمی را به اطلاع وزیر برساند"
امینه گفت:
"موفق هم شده با وزیر صحبت کند."
دلشوره ام بیشتر شد.
به قنواء گفتم:
"حق با من بود که نگران شوم.
یعنی او با شخصی مثل وزیر چه کار داشته است؟
خواهش میکنم به من کمک کن تا حقیقت را کشف کنم.
حس میکنم چیز ناخوشایندی در جریان است."
قنواء گفت:
"از وزیر چیزی دستگیرمان نخواهد شد. باید با رشید حرف بزنیم."
امینه گفت:
"او معمولا” همراه پدرش است. و در کارها کمکش میکند."
هر سه از پلهها پایین رفتیم و پس از گذشتن از عرض حیاط، به سوی ساختمانی رفتیم که اتاقهای تودرتوی فراوانی داشت.
دهها نفر در این اتاقها روی تشکهای کوچکی نشسته بودند و کارهای اداری و دفتری را انجام میدادند.
جلوی هر کدام میزی کوچک و دفترهایی بود.
کنار هر یک از این افراد دو- سه نفر نشسته بودند تا کارشان انجام شود.
به در مشبک و بزرگی رسیدیم که شیشههای کوچک و رنگارنگی داشت.
نگهبانی جلوی آن در ایستاده بود.
قنواء به من و امینه اشاره کرد که بایستیم.
خودش به طرف نگهبان رفت و چیزی به او گفت.
نگهبان تعظیم کرد و ضربهی آرامی به در زد.
دریچهای میان در باز شد و پیرمردی عبوس، چهرهی پر آبله خود را نشان داد.
او با دیدن قنواء لبخندی تملق آمیز را جانشین اخم خود کرد و چند بار به علامت تعظیم سر تکان داد و از دریجه فاصله گرفت.
قنواء به سوی ما آمد و گفت:
"بیرون از اینجا با رشید صحبت خواهیم کرد."
از همان راه که آمده بودیم بازگشتیم.
موقع بیرون رفتن از ساختمان، چشمم به چند نفر افتاد که آنها را با زنجیر به هم بسته بودند.
از قنواء پرسیدم:
"اینها کیستند که نگهبانها چنین با تحقیر با آنها رفتار میکنند؟"
- نمیدانم. شاید دستهای از راهزنان هستند و یا تعدادی دیگر از شیعیان.
چهره آنها اصلا” شبیه افراد شرور نبود.
آنها را در گوشهای تنگ هم نشانده بودند و نگهبانها با ضربههای پا و غلاف شمشیر، مجبورشان میکردند که بیشتر در هم فرو بروند و کوچکتر بنشینند.
پیرمردی خوشسیما در میان آنها بود که بینیاش خونی شده بود و زیر لب ذکر میگفت.
عجیب بود که وی به من خیره شد و لبخند رقیقی روی لبهایش نشست.
کنار آبنمایی که میان حیاط بود، ایستادم.
آفتاب ملایم بود.
آب از چند حوض سنگی که درون هم قرار داشت، چون پرده نازکی که آویخته باشد فرو میریخت.
در بزرگترین حوض، چند اردک و غاز و پلیکان شنا میکردند.
اطراف حوض، باغچههایی پوشیده از بوتههای باطراوت و انبوه گلهای رنگارنگ قرار داشت.
قنواء سعی کرد کیسه زیر منقار یکی از پلیکانها را لمس کند؛ اما پلیکان روی آب چرخید و از او فاصله گرفت.
امینه خندید.
از نگاههای دزدکیاش به ساختمان، معلوم بود در انتظار آمدن رشید است.
سرانجام جوانی قدبلند و لاغر از ساختمان بیرون آمد.
امینه آهسته به من گفت:
"خودش است."
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/16014
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از قرارگاه خادمیاران مهدوی
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#سلام_امام_زمانم
السلام علیکَ یا وعد الله الذّی ضمنه ...
سلام بر مولای مهربانی که آمدنش وعدهی حتمی خداست...
و سلام بر منتظران و دعاگویان آن روزگار نورانی و قریب ...
دلم برای کسیکه ندیدمش تنگ است
پرسید:
پدرجان! دنیا کِی از وجود ظالمان پاک خواهد شد؟
پدر برایش از آیندهها گفت؛
از ظلمهای بنیامیه،
از ستمهای بنیعباس،
از خونهایی که به ناحق ریخته خواهد شد...
بعد فرمود:
حسین من! فرزند بینظیری از نسل تو قیام خواهد کرد.
بر جن و انس چیره خواهد شد،
و سرتاسر زمین را آباد خواهد ساخت.
خوش به حال کسی که آن روزگار را ببیند!
📚برگرفته از غیبت نعمانی، ص۲۷۴.
🔸🌺🔸--------------
قرارگاه مردمی خادمیاران مهدوی
@khademyaran_mahdavi