🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
🇮🇷 #وقتی_مهتاب_گم_شد 🇮🇷
◀️ قسمت ۱۴۷م
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12461
📒 فصل یازدهم
🔶🔸فرار از هیاهوی نام و عنوان ۷.
بچه ها سریع آمبولانس آوردند
خون همچنان میآمد
ناله میکردم و با دست سالمم محکم به دیواره آهنی آمبولانس میکوبیدم
تا آمبولانس به بیمارستان برسد نصفهعمر شدم
پزشک توانمندی از تهران آمده بود
چهار انگشت دستم قطع بود و کاری نمیشد برای آن کرد
فقط روی آن انگشت نصفهنیمه کار کرد و جلوی خونریزی بقیه را گرفت
بعد از این مرحله؛ برای ادامه درمان با قطار عازم تهران شدم
توی قطار یک سرباز مجروح کنارم بود
خواستم نماز بخوانم که به طعنه گفت: "ما که خون دادهایم! نماز برای چه بخوانیم؟!"
عصبی بودم
یقهاش را گرفتم و با همان دست سالمم کوبیدمش به دیوار قطار و فریاد زدم: "ما برای نماز خون دادهایم."
آدم قلچماق و یک دندهای بود
غائله بالا گرفت
بددهنی کرد تا جایی که مامور واگن میانجی شد و جدایمان کرد
به تهران رسیدیم
از آنجا با یک آمبولانس از خط ویژه به یک بیمارستان انتقالم دادند
من بودم و یک بسیجی
راننده آمبولانس تحویلمان داد
امضا گرفت
و سریع برگشت
چشمم به تابلوی بیمارستان افتاد
رویش نوشته بود: "زایشگاه شهریار!"
با آن بسیجی نگاهی از سر تعجب به دوروبر انداختیم
داخل بخش آنجا پر بود از پرستاران زن که تو راه میرفتند و سرشان به کارشان بود
چندان از دیدن ما دو مرد متعجب نبودند
داخل یک اتاق دوتخته ماندیم و گوش سپردیم به جیغ و داد زنها که داشتند بچهدار میشدند
صدایم را بیخِ گلو انداختم:
"اینجا کجاست!؟ یکی بیاید ما را از اینجا نجات بدهد."
بلافاصله دوسه زن آمدند و با توپ و تشر گفتند:
"آقا چه خبر است؟! مگر ما راضی هستیم که شما اینجا باشید؟! خوب داخل بیمارستانها جا نیست آوردنتان زایشگاه!!!"
هم تختیام نرمی نشان داد اما من دستبردار نبودم
از بس که بیحجاب آمدند و رفتند؛ زایشگاه را گذاشتم روی سرم
با کراهت پانسمان میکردند
تب و عفونتم بالا بود بود؛ اما حاضر به ماندن در زایشگاه نبودم
هرچه میپرسیدند:
"تو کس و کار نداری که آدرس و تلفن بدهی بهشان اطلاع بدهیم!"
با اخم و لجبازی میگفتم:
"نه! من بیکس و کارم! فقط بگویید نماینده بنیاد شهید بیاید مرا از اینجا ببرد."
بالاخره بعد از چند روز نماینده بنیاد شهید آمد
رفتند از انبار یک دست کت و شلوار گِلوگشاد آوردند
گفتم که؛ با مسئولیت خودم به همدان برمیگردم
پول تو جیبی حتی برای رفتن به ترمینال هم نداشتم
فقط یک کلاه پشمی پیدا کردم و دستم را تا مچ داخل آن پنهان کردم و جلوی در بیمارستان ایستادم
خودم هم نمیدانستم باید کجا بروم که یک ماشین رنو رسید
از همدان برای عیادت آن بسیجی هماتاقیام آمده بود
دست بر قضا من را شناختند
دنیا را به من دادند
بعد از ملاقات ماجرا را فهمیدند
تا همدان با آنها همراه شدم
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12512
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
17.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ مستند #برنامه_شیطان
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12464
🎯 قسمت بیستوچهارم؛
سلطه - انحصار
پول، قدرت و رسانه باید در انحصار ما باشد!
🔹 سریال مستند #برنامه_شیطان با موضوع «بررسی حرکت نظاممند جبههٔ باطل با محوریت صهیونیسم جهانی و مبانی پروتکلهای دانشوران صهیون» تهیه شده است.
🔹 این سریال با نگاهی کلان و استراتژیک به جریان #جبهه_باطل و اصیلترین ایادی حزبالشیطان یعنی #صهیونیسم-جهانی، بندهای کلیدی #پروتکلهای_صهیون را بررسی میکند؛
پروتکلهایی که حاکی از یک برنامهٔ مرموز و شیطانی برای جهان است.
🔹 بررسی صریح و بیپرده از این جریان منسجم شیطانی بهمنظور #دشمنشناسی عمیقتر و نیز تنوع عناوین و موضوعات، همراه با رویکرد قرآنی و غلبهٔ جریان حق و نابودی جبههٔ باطل از دیگر خصوصیات این مستند است.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12516
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
✡ #شکلگیری_یهود
الیگارشی یهودی و اسطوره انکیزیسیون (۱)
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12465
◀️ قسمت سوم
🔶🔸قربانیان انکیزیسیون بطور عمده مسلمانان بودند!!!
آلفونسو اسپینا در اوایل دهه ۱۴۶۰م - ۸۷۰ ه فعالیت تبلیغاتی خود را در مادرید آغاز کرد و به تبلیغ علیه “نوکیشان مسلمان” (مورها) پرداخت.
منظور، مسلمانانی است که به دلیل پیگرد شدید حکمرانان کاستیل و همدستان یهودیشان دین خود را پنهان میداشتند.
همکار اسپینا در این تکاپو، آلفونسو اوروپزا (۱۲) رئیس “طریقت سن جروم” (۱۳) بود. (۱۴)
اوروپزا (متوفی ۱۴۶۸) نیز، چون اسپینا، یهودیتبار است.
او کار اسپینا را ادامه داد،
موجی از مبارزه با مسلمانان را در مادرید برانگیخت و آنگاه دامنه تکاپوی خود را به طلیطله گسترد. (۱۵)
سرانجام، در سال ۱۴۷۷م - ۸۸۱ هق ایزابل و فردیناند طی نامهای از پاپ سیکستوس چهارم (۱۶) درخواست کردند که به آنان اجازه تأسیس محکمه تفتیش عقاید داده شود.
پاپ در فرمان اول نوامبر ۱۴۷۸ خود اجازه استقرار محاکم فوق را صادر کرد.
در زمان تأسیس انگیزیسیون الیگارشی یهودی با دو تهدید جدی در درون جامعه یهودی اسپانیا مواجه بود:
“مرتدین” و “قرائیون”.
🔶🔸مرتدین
“ارتداد” (۱۷) در یهودیت پدیدهای جدید نیست.
از گذشته دور، نمونههای برجستهای از “مرتدین یهودی” را، هم در جهان اسلام و هم در دنیای مسیحی، میشناسیم.
در صدر اسلام برخی “یهودیان” واقعاً به اسلام گرویدند. در مسیحیت نیز چنین است.
این پدیدهای است کاملا متمایز با یهودیت مخفی.
منابع یهودی نیز میان این دو تمایز قایلاند.
یهودیان کسی را “مرتد” میخوانند که واقعاً به آئین نیاکان یهودی خویش پشت کرده و پیوند خود را با جامعه یهودی گسسته است.
در مقابل، یهودی مخفی و در نمونه اروپایی آن مارانو ، کسی است که به دلایل مختلف خویشتن را در جامه مسیحی (یا مسلمان) پنهان ساخته است.
دایرة المعارف یهود پدیده “ارتداد” را در مقالهای جداگانه به همین نام و پدیده گروش ظاهری و مصلحتی به اسلام یا مسیحیت را در دو مقاله مفصل یهودیان مخفی (۱۸) و مارانوها (۱۹) مطرح ساخته است.
در بررسی پدیده “نوکیشی” (۲۰) در جوامع مسلمان، قطعاً باید این تمایز را میان دو گروه از “نوکیشان” (جدیدالاسلامها) قایل بود.
نمونه معروف “مارانوهای مسلمان” در دنیای اسلام، دونمه های عثمانیاند که بی هیچ تردید یهودیان مخفی بودهاند.
در شبه جزیره ایبری، موج “ارتداد”، یعنی گروش واقعی یهودیان به مسیحیت، از نیمه اول سده چهاردهم میلادی و با آبنر برغشی (۲۱) (۱۲۷۰-۱۳۴۰) آغاز شد.
آبنر یک طبیب یهودی ساکن شهر مسیحینشین بورگس (برغش)، پایتخت دولت کاستیل، بود.
در سده سیزدهم میلادی بورگس پرجمعیتترین مرکز یهودینشین کاستیل شمالی (۲۲) به شمار میرفت و در آن ۱۲۰ تا ۱۵۰ خانوار یهودی میزیستند. (۲۳)
آبنر از جوانی به تشکیک در مبانی یهودیت پرداخت، به مدت ۲۵ سال با حاخامهای یهودی، که میکوشیدند “ایمان” او را بازگردانند، دست و پنجه نرم کرد تا سرانجام در ۵۰ سالگی رسماً مسیحی شد.
او از آن پس تکاپویی سخت را علیه یهودیت آغاز کرد؛
شاگردانی تربیت نمود و رسالههای به زبان عبری نوشت و در میان یهودیان توزیع کرد.
آبنر را در زمره نخستین “مرتدان یهودی” میشمرند که عقاید جدید و علل “ارتداد” خود را مدون و سامانمند کرد و به دیگران ارائه داد.
آبنر نیز، چون عنان بن داوود بنیانگذار فرقه قرائی، با سیاست انزواطلبانه الیگارشی یهودی و تبدیل جوامع یهودی به جزایری محصور و بسته در درون جوامع میزبان به شدت مخالف بود. (۲۴)
دایرة المعارف یهود مینویسد:
آبنر با شور و حدّت خواستار پایان دادن به “خودگرانی” (۲۵) یهودیان و انحلال سازمانهای آنان بود و میگفت تا زمانیکه یهودیان چنین ساختاری دارند و تابع گروهی از حاخامها و روسا هستند، “موجوداتی پست و خشن که چون شاهان فرمان میرانند”، مسیح ظهور نخواهد کرد." (۲۶)
این اعتراض در سده هفدهم با اسپینوزا سر برکشید و در سده نوزدهم جنبش هاسکالا را پدید ساخت.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12517
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee