eitaa logo
سالن مطالعه
195 دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✳️ روز عرفه روز معرفت 💐 روزے یکے از شاگردان امام باقر علیه‌السلام به ایشان عرض می‌کند، اگر دوران غیبت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه را درڪ کردم، چه کنم؟ حضرت علیه‌السلام فرمودند: دعاے معرفت را در این دوران زیاد بخوان که در آن داریم «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ فَإِنَّکَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِے نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِے رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ‌تُعَرِّفْنِے رَسُولَکَ لَمْ‌أَعْرِفْ حُجَّتَکَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِے حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِے حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی؛ بارالها خودت را به من بشناسان؛ زیرا اگر تو خودت را به من نشناسانے، رسولت را نخواهم شناخت خداوندا؛ فرستاده‌ات را به من بشناسان، که اگر او را به من نشناسانے،حجّتت را نخواهم شناخت. بار الها حجّتت را به من بشناسان، که اگر او را به من نشناسانے، از دینم منحرف و گمراه خواهم شد.» 📙الکافی کلینی؛ ج۱ ص۳۳۷ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 🇮🇷 🇮🇷 ◀️ قسمت ۱۵۰م قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12549 📒 فصل یازدهم 🔶🔸فرار از هیاهوی نام و عنوان ۱۰. گردان ما باید نزدیک به خط می‌بود که بلافاصله بعد از شکستن خط توسط غواصان با استفاده از قایق به آن سوی اروند بروند از سویی باید از دید و تیر نیروهای در خط عراق هم دور می‌بود بعد از استقرار در ساختمان‌های پام پایگاه ۷ خودم را به نقطه‌ی رهایی غواصان لشکر در حاشیه اروندرود رساندم همه لباس‌های غواصی را پوشیده بودند و حتی تا سرشان را با گل استتار کرده بودند بیشترشان نوجوان دانش آموز و بعضاً دانشجو بودند خیلی از آن‌ها را می‌شناختم و به حالشان غبطه می‌خوردم حال توصیف نشدنی‌ای داشتند دست در گردن هم می‌گریستند و شفاعت می‌خواستند سهم من در آن شامگاه عاشقی کم نبود محمد مختاران، علی منطقی، محمد عراقچی و حداقل ۳۰ نفر از غواصان را دیدم و بوسیدم آن شب شام وداع‌شان بود مثل ماهی دور از آب مانده‌ای بودند وقتی به آب رفتند به ابدیت رسیدند علی چیت‌سازیان و حاج ستار ابراهیمی هم لب آب آن‌ها را بدرقه می‌کردند گردان غواص جعفر طیار کم‌کم میان سیاهی‌های آب گم شد چشم های ما منتظر رسیدن غواص‌ها به آن سوی اروند ماند بی‌خبر از این‌که چشم‌های تک تیراندازها و تیربارچی‌های عراقی هم منتظر و آماده؛ رد غواصان را می‌کاوند تا به ساحل‌شان نزدیک و نزدیک‌تر شوند گاهی صدای تک‌تیرهای پراکنده مثل شب‌های گذشته می‌آمد عراقی‌ها با این کار می‌خواستند شرایط را عادی جلوه دهند و ما بی‌خبر از این‌که انگشت‌ها روی ماشه؛ سرهای غواصان را نشانه رفته‌اند صدای هواپیما از دور می‌آمد معمول نبود که نه ما و نه عراقی‌ها در جنگ شبانه از هواپیما استفاده کنیم صدا نزدیک‌تر شد عراقی‌ها انبوهی از منورهای سوزان و خوشه‌ای را بر فراز اروند رود ریختند متعاقب آن بمباران ساحل خودی شروع شد همه جا مثل روز روشن بود باید غواص‌ها چند متر مانده تا ساحل عراق را فین بزنند و پایشان به خشکی برسد که غرش رگبارهای ضد هوایی روی آب آرامش اروند رود را شکست غواص‌ها چاره‌ای نداشتند از میان انبوه تیرهای سرخ به سمت ساحل رفتند اگرچه بیشترشان لب باتلاق‌ها و سیم خاردارها مجروح و شهید شدند؛ بقیه لب کانال‌های آب رسیدند و خط عراق در کمتر از نیم ساعت شکسته شد فرمانده گردان غواص از آن‌سو با چراغ‌قوه پیام می‌داد که از این طرف نیروهای آبی-خاکی به کمکشان بروند گردان حضرت علی‌اصغر طبق طرح مانور عملیاتی قرار بود قبل از گردان ما به آن سوی اروند رود بروند حاج ستار ابراهیمی فرمانده این گردان با نیروهایش از اسکله خارج شدند با اینکه در بیشتر نقاط ساحل، دشمن هنوز حضور داشت؛ با قایق خودشان را به شکافی که غواص‌ها در خط عراق ایجاد کرده بودند رساندند و در خشکی با عراقی ها درگیر شدند حالا نوبت گردان ما بود اما خبرهای ناگواری از اسارت و شهادت نیروهای غواص و پیاده در آن سوی اروند رود می‌رسید از دو گردان غواص و حضرت علی اصغر فقط فرمانده گردان پیاده، حاج ستار بود که با چند نفر مقاومت می‌کردند آنها تا آخرین لحظات جنگیدند 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12599 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
مستند «»، جامع‌ترین مستند یهود و صهیونیسم‌شناسی
19.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ مستند قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12516 🎯 قسمت بیست‌وششم؛ جنگ‌افروزی (١) روچیلدها؛ معماران خونریزی! 🔹 سریال مستند با موضوع «بررسی حرکت نظام‌مند جبههٔ باطل با محوریت صهیونیسم جهانی و مبانی پروتکل‌های دانشوران صهیون» تهیه شده است. 🔹 این سریال با نگاهی کلان و استراتژیک به جریان و اصیل‌ترین ایادی حزب‌الشیطان یعنی -جهانی، بندهای کلیدی را بررسی می‌کند؛ پروتکل‌هایی که حاکی از یک برنامهٔ مرموز و شیطانی برای جهان است. 🔹 بررسی صریح و بی‌پرده از این جریان منسجم شیطانی به‌منظور عمیق‌تر و نیز تنوع عناوین و موضوعات، همراه با رویکرد قرآنی و غلبهٔ جریان حق و نابودی جبههٔ باطل از دیگر خصوصیات این مستند است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12602 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
الیگارشی یهودی و اسطوره انگیزیسیون (۲) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12552 ◀️ قسمت ششم؛ 🔶🔸زمینه‌چینی برای تأسیس محکمه تفتیش عقاید 🔹از نیمه دوم سده شانزدهم، با صعود خاندان کتخومنس (۲۲) رابطه پاپ با یهودیان تیره شد. در سال ۱۵۶۷م/۹۷۴ ه. پاپ پیوس پنجم (۲۳) (۱۵۶۶-۱۵۷۲) طی فرمانی رباخواری را ممنوع اعلام کرد. 🔹از سال ۱۵۸۵ م/ ۹۹۲ ه رابطه پاپ‌ها با یهودیان مجدداً حسنه شد و یهودیان، از جمله یکی از اعضای خاندان لوپز بار دیگر به دستگاه پاپ راه یافتند. در زمان کلمنت دوازدهم (۱۷۳۰-۱۷۴۰) این رابطه مجدداً تیره شد و پس از او باز حسنه شد. 🔹از اواخر سده هیجدهم، از زمان پیوس ششم (۱۷۷۵-۱۷۹۵)، رابطه پاپ با الیگارشی یهودی به تیرگی گرایید. 🔹در اوایل سده نوزدهم، لئو دوازدهم (۲۴) (۱۸۲۳-۱۸۲۹) به مقابله شدید با یهودیان برخاست. این وضع تا سال ۱۸۴۶م/۱۲۲۵ه ادامه داشت. از آن پس تا اواخر دهه ۱۸۷۰ رابطه حسنه بود. در این زمان لئو سیزدهم (۱۸۷۸-۱۹۰۳) به مقابله با یهودیان برخاست و در سال ۱۸۹۲م/۱۲۷۱ه آنان را به همدستی با فراماسونرها و مشارکت در توطئه‌های ایشان متهم کرد. (۲۵) چنان‌که می‌بینیم، رابطه یهودیان و دستگاه پاپ در رم سیری پر فراز و نشیب داشته است. 🔶🔸تاریخچه تفتیش عقاید محکمه تفتیش عقاید در سپتامبر ۱۴۸۰م/۸۸۵ ه در شهر اشبیلیه (سویل) آغاز به کار کرد که یک کانون مهم مسلمان‌نشین به ‏شمار می‌‏رفت. در سال ۱۴۸۶م/۸۹۱ ه، آلفونسو دلا کاوالریا از خاندان یهودی لاوی و وزیر مقتدر فردیناند، محکمه تفتیش عقاید (انگیزیسیون) را در بارسلونا بر پا کرد. 🔹دایرةالمعارف یهود پس از ذکر این مطلب بطور مشروح درباره رابطه دوستانه او با یهودیان سخن می‌گوید. (۲۶) معنی این شیوه نگارش دقیقاً آن است که خوانندگان یهودی اشتباه نکنند و دریابند که او انکیزیسیون را برای پیگرد مسلمانان و مخالفین الیگارشی یهودی تشکیل داد. 🔹از آن پس، انگیزیسیون یک نهاد رسمی کلیسایی تلقی می‌شد که مشروعیت خود را از پاپ می‌گرفت و بدنامی آن نیز به ‏نام کلیسای رم تمام می‌شد. ولی واقعیت این است که انکیزیسیون تنها یک نهاد سیاسی در خدمت الیگارشی غارتگر شبه جزیره ایبری بود و پوشش دینی آن ریاکاری‌ بیش نبود. (۲۷) 🔹هدایت دستگاه انگیزیسیون با اعضای خاندان‌های یهودی بود که اینک “مسیحیان متعصب” می‌نمودند: توماس تورکوئه‌مدا (۲۸) دادستان کل انگیزیسیون در سراسر اسپانیا (۱۴۸۳-۱۴۹۴) و دیه‌گو دزا (۲۹) دادستان بعدی، هر دو یهودی‌الاصل بودند. (۳۰) در سال ۱۵۰۷م/۹۱۲ق کاردینال فرانسیسکو خیمنس (۳۱) (۱۴۳۶-۱۵۱۷) دادستان کل انگیزیسیون شد و تا زمان مرگ در این سمت ماند. 🔹او همان اسقف پیشین طلیطله است که پس از فتح غرناطه به عنوان حکمران این شهر منصوب شد و کتاب‌سوزان و کشتار عظیمی به راه انداخت. تعداد کسانی که در دوران ریاست او بر انگیزیسیون سوزانیده شدند ۲۵۰۰ نفر گزارش شده است. 🔹دایرة المعارف یهود نام او را به عنوان غیریهودی مشخص کرده ولی افزوده است که در سال ۱۵۰۹م/۹۱۴ق به کمک یهودیان برای “توسعه مسیحیت” به شمال آفریقا لشکر کشید و منطقه اوران (۳۲) را مدتی کوتاه به اشغال درآورد. (۳۳) این بیانگر پیوند نزدیک کاردینال خیمنس با الیگارشی یهودی است. نام خاندان خیمنس مکرر در زمره شرکای اصلی خاندان یهودی / مارانوی مندس به ثبت رسیده است. 🔹در اواخر سده هیجدهم و اوایل سده نوزدهم، خانواده‌ای به ‏نام خیمنس را در انگلستان می‌یابیم که یهودی‌اند. سِر موریس خیمنس (۳۴) (۱۷۶۳-۱۸۳۷)، که نام یهودی او موسس (موسی) است، از زرسالاران مهم انگلیس بود و از سرمایه‌گذاران اصلی در “تجارت” سواحل غرب آفریقا. او مسیحی شد. برادرش به ‏نام سِر دیوید خیمنس (۳۵) (۱۷۷۷-۱۸۴۸) ) نیز مسیحی شد، به ارتش انگلیس پیوست و به درجه ژنرالی رسید. (۳۶) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12606 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ؛ کتاب خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12519 ◀️ قسمت چهل‌وهشتم؛ 📒 فصل هشتم؛ قلعه سرخ ۱۰. 🔶🔸آن روز برفی این خیابان را خوب می شناختم، چون سفارت عراق در آن قرار دارد و من در تابستان ۱۳۳۶ برای گرفتن روادید سفر به عراق به آنجا مراجعه کرده بودم از این خیابان گذشتیم اتومبیل به طرف شمال غربی پیچید تا اینکه به منطقه‌ای رسیدیم که هیچ ساختمانی در آن نبود تعجبم بیشتر شد و بیشتر از خودم می‌پرسیدم که چه سرنوشتی در انتظارم است اتومبیل پس از طی مسافتی به راست بپیچید و ما از کنار یک مانع بلند که نگهبان بغل آن ایستاده بود عبور کردیم در آن سوی مانع میدانی پوشیده از برف دیدم اتومبیل در نقطه‌ای از میدان ایستاد دو مأمور پیاده شدند و من نیز با آنان پیاده شدم در گوشه‌ای از میدان قلعه بزرگی دیدم که با دیواری تقریباً ۱۰ متری احاطه شده بود در یک سو ساختمان‌هایی کم ارتفاع با رنگ زرد نظامی دیده می‌شد و در سوی دیگر ساختمان جدیدی قرار داشت یکی از این دو مامور به داخل ساختمان جدید رفت و دومی مشغول بررسی موتور و لاستیک‌های اتومبیل شد از گفتگوی‌های بین راه آن‌ها متوجه شدم که ترک زبان‌اند من هم ترکی بلدم خواستم بدانم آنجا کجاست لذا به ماموری که پیش من مانده بود به ترکی گفتم: "بورا هارادی؟!" یعنی این‌جا کجاست؟ این سوال به ترکی اثر خود را در طرف گذاشت با نگرانی و احتیاط نگاهی به چپ و راست انداخت و با لهجه ترکی گفت: "گیزیل گلعه" یعنی قزل‌قلعه بنابراین ما اکنون در زندان معروف قزل‌قلعه بودیم راجع به این زندان چیزهایی شنیده بودم معروف بود که در آن‌جا زندگی دشوار است و با زندانیان با بی‌رحمی و قساوت رفتار می‌کنند ماموری که به داخل رفته بود برگشت هر دو به راه افتادند و من هم پشت سرشان به سمت قلعه حرکت کردم درِ دیوارِ خارجیِ قلعه باز شد یک سرباز از آن بیرون آمد شتابان از روی برف‌ها به سمت ما دوید با اشاره به من پرسید: "همین است!" مامورها پاسخ دادند: "بله! خودش است" سرباز رو به من کرد و گفت: "با من بیا" دنبال او رفتم بعداً هم با او آشنایی پیدا کردم جوان شیرازی خوبی بود که دوران خدمت سربازیاش را آنجا می‌گذرانید از در اصلی که وارد شدم خود را در برابر دیوار بلند دیگری در فاصله چند متری یافتم آن هم در دیگری داشت این در دوم که باز شد میدان بزرگی را دیدم در میان آن ساختمان‌های زندان قرار داشت به سمت قلعه زندان رفتیم در قلعه که در آهنی بزرگ و مهیبی بود و با زنجیرهای آهنی بسته شده بود باز شد بعد از این در، راه‌روی تنگی بود در دو طرف آن سلول‌ها در کنار هم قرار داشتند مرا وارد یکی از این سلول‌ها کردند 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12608 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
۳۴. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🏴 🇮🇷 🏴🍃 •┈┈••🌹 🌹••┈┈• 💐 : آن چشم تیزبین، آن دل حکیم، دل سرشار از حکمت؛ خوب می‌دید، خوب می‌فهمید، درست تشخیص می‌داد؛ راه را برای ما روشن کرده؛ وصیّت‌نامه‌ی امام دمِ دست ما است؛ خب، آن کسانی که تردید دارند این وصیّت‌نامه را نگاه کنند؛ ببینند چه گفته امام... ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12521 ◀️ قسمت چهاردهم؛ 🔶🔸 ه 🔹و غم‌انگیزتر این‌که آنان ملت‌های ستم‌دیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه‌داشته و کشورهایی مصرفی بار‌ آوردند و به‌ قدری‌ما را از پیشرفت‌های خود و قدرت‌های شیطانی‌شان ترسانده‌اند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم. 🔹و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرق‌زده بی‌فرهنگ، آن‌ها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و می‌نمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آن‌ها را به خورد ملت‌ها داده و می‌دهند. 🔹فی‌المثل، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته، و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به حساب می‌آورند. و از گهواره تا قبر به هر‌چه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسم‌گذاری شود، مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب، و اگر واژه‌های بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپسزده خواهد بود. 🔹کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب افتاده‌اند. خیابانها، کوچه‌ها، مغازه‌ها، شرکت‌ها، داروخانه‌ها،‌ کتابخانه‌ها، پارچه‌ها، و دیگر متاع‌ها، هر چند در داخل تهیه شده باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی و به آن اقبال کنند. 🔹فرنگی مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاست‌ها و در معاشرت‌ها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودی‌، کهنه‌پرستی و عقب‌افتادگی است. 🔹در هر مرض و کسالتی ولو جزئی و قابل علاج در داخل، باید به خارج رفت و دکترها و اطبای دانشمند خود را محکوم و مأیوس کرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امریکا و مسکو افتخاری پرارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبر‌که کهنه‌پرستی و عقب‌ماندگی است. بی‌اعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است، از نشانه‌های روشنفکری و تمدن، و ‌در مقابل، تعهد به این امور نشانه عقب‌ماندگی و کهنه‌پرستی است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12610 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا