eitaa logo
سالن مطالعه
190 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🖋به بهانه‌ی سالروز میلاد امام خامنه‌ای قسمت اول: رهبر انقلاب چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۱۸ در مشهد متولد شدند. تاریخ تولد رهبر انقلاب در شناسنامه روز ۲۴ تیرماه سال ۱۳۱۸ ثبت شده است اما ایشان در یکی از دیدارهایشان فرمودند که تاریخ تولد صحیح‌‎شان روز ۲۹ فروردین است. حضرت آیت الله خامنه‌ای در تاریخ ۲۹ فروردین سال ۱۳۱۸ در مشهد به دنیا آمدند. امروز ۲۹ فروردین ماه هشتاد و سومین سالروز تولد آیت‌الله سیدعلی حسینی خامنه‌ای در سال ۱۳۱۸ است. شماره شناسنامه سیدروح‌الله موسوی خمینی، بنیانگذار و اولین رهبر انقلاب اسلامی براساس اسناد سجلی کشور ۲۷۴۴ و شماره شناسنامه سیدعلی حسینی خامنه‌ای، دومین رهبر و سکاندار انقلاب اسلامی ایران طی ۳۳ ساله گذشته، بر اساس همان اسناد سجلی ۲۱۷ شماره‌گذاری شده است.   سیدعلی کیست؟ چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۱۸ از سیده خدیجه نجف‌آبادی میردامادی در مشهد متولد شد و پدرش سیدجواد حسینی نجفی خامنه‌ای سه سال و نیم بعد از پسر اول، صاحب دومین فرزند پسر شد. جد اعلای خدیجه، محمد دیباج فرزند امام جعفر صادق (ع) بود. جد اعلای سید علی، سیدمحمد حسینی تفرشی‌نسب است که در شمار سادات افطسی است. شجره خانوادگی سیدمحمد به سلطان‌العلماء احمد ملقب به سلطان سیداحمد می‌رسد که با پنج واسطه به امام سجاد (ع) می‌رسد.   پدرِ سیدعلی، خود پسرِ آیت‌الله سیدحسین نجفی خامنه‌ای از فقهای سرشناس نجف‌اشرف بود که در کودکی همراه پدر و خانواده به شهر خامنه مهاجرت کرد و در این شهر سکونت گزید. سیدحسین در خامنه و تبریز محل رجوع مردم بود و چند سالی در مسجد جامع تبریز، پیش‌نماز بود و به همین دلیل به سیدحسینِ پیش‌نماز معروف بود. این عالم دینی قبل از هجرت به مشهد، در سال ۱۲۹۷ از علمای طرف‌دار مشروطه شد و با برخی روحانیون مشروطه‌چی آشنا شد و این آشنایی زمینه‌ای شد برای وصلت شیخ محمد تبریزی معروف به شیخ محمد خیابانی با سیده خیرالنساء خامنه‌ای، دخترِ سیدحسین و عمه سیدعلی. ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
17تصویر جزء هفدهم.pdf
9.14M
تصویر جزء هفدهم
۸۵ محبتو باید از من یاد بگیرید💪 دیروز داشتم با خانومم دور فلکه با موتور دور میزدم برگشت گفت وااااای عزیزم... چه بوی کبابی میاد...😐😊 .منم لوتی بازیم گل کرد... گفتم گور بابای بنزین... یه دور دیگه چرخیدم 😍😍😂 *به نام خدای خالق برترین خُلق* *سلام* *خداوند بخشنده و مهربان فرمودند* *وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا* *بندگان واقعی خدای رحمان کسانی اند که روی زمین با خشوع گام بر می دارند (در معاشرت با مردم فروتنی می کنند و در برابر خدا خاضعند ) و هنگامی که نادانان با سخنی جاهلانه آنان را خطاب می کنند، در پاسخ، سخنی مسالمت آمیز بر زبان می آورند* *قرآن، سوره فرقان، آیه ۶۳* *پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند برترین شما نیکوکارترین شما از نظر اخلاق است. همان کسانی که خود را آماده خدمت کرده و با دیگران با الفت و محبّت زندگی می کنند. نیز امام باقر علیه السلام می‌فرمایند: کاملترین مردم از لحاظ ایمان خوش خُلق ترین آنهاست. همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: بیشترین چیزی که امتم را به بهشت می‌برد، تقوای خدا و حُسن خلق است. بیایید این باقی مانده عمر خویش را خوش اخلاق باشیم* -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن ۴ - صهـبا.mp3
14.79M
🔊 سلسله جلسات آیت‌الله ، رهبر معظم انقلاب، با موضوع اندیشه اسلامی در قرآن در ماه سال ۱۳۵۳ ‌‌● جلسه چهارم ‌‌● موضوع: ایمان زاینده و همراه با تعهدات عملی 🇮🇷 -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
امروز سالگرد جنگ بدر اولین جنگ پیامبر عزیز اسلام با مشرکان مکه است؛ به همین مناسبت تحلیل این جنگ و رد پای یهود در آن را مرور می‌کنیم: ✡🔥 🔥✡ ۲۴ 🖋 مقاله‌ی هفتم: قسمت اول؛ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با هجرت به مدینه درصدد تشکیل حکومت بود. اهل مکه تجربه تشکیل حکومت نداشتند و جنگ‌هایشان همواره داخلی بود. اینجا تفکر یهود به کمک مشرکان آمد. ابوجهل پیشنهاد تهاجم به مدینه را داد و نامه‌ای تهدیدآمیز برای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نوشت. ۲ این نامه ۲۹ روز پیش از جنگ بدر به دست پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله رسید. با دقت در فرازهای این نامه که بسیار فراتر از سطح شعور عرب جاهلی است، می‌توان به این نتیجه رسید که این سخنان از سوی جریانی به ابوجهل القا شده است که ما آن را یهود می‌دانیم. 🔹 جنگ بدر مستشرقان بر اسلام اشکال گرفته‌اند که اسلام دین شمشیر بوده و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دین خویش را با زور شمشیر پیش برده است. اینان همه‌ی تاریخ را نادیده گرفته و تنها جنگ بدر را نشانه رفته‌اند و در علیّت این جنگ گفته‌اند: "پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله راه کاروان‌های تجاری قریش را بست تا آنها از نظر اقتصادی در تنگنا قرار گیرند و مجبور به پذیرش اسلام شوند؛ سپس مشرکان به دفاع از خود برخاستند و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله همه را کشت." با بررسی جنگ بدر، درخواهیم یافت که این جنگ، تهاجم نبوده و به راستی حکم دفاع داشته است. این جنگ برای مشرکان دشوار بود. آنان باید نیروهایشان را صدها کیلومتر از شهر خارج می‌کردند. از سوی دیگر، انسان‌های عیاشی بودند و برای جنگیدن، به آذوقه و مرکب و ساز و برگ فراوان نیاز داشتند. لذا سران شرک گرد هم آمدند و کاروانی تجاری راه انداختند تا سود آن صرف مخارج جنگ با مدینه شود. بیشتر مبارزان جنگ بدر، سرمایه‌گذاران همان کاروان بودند. لذا خداوند به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ماموریت جهاد داد: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ۳ به کسانی که به جنگ بر سرشان تاخته‌اند و مورد ستم قرار گرفته‌اند، اجازه جهاد داده شد و خدا بر پیروز کردن آنها تواناست». زمانی که ابوسفیان می‌خواست کاروان را در بدر نگه دارد، دریافت که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و سپاهیانش کاروان را ره‌گیری کرده‌اند و از مسیر و زمان عبور آگاهند. به ناچار کاروان را از کنار دریا عبور داده، مدینه را رد کرد و گریخت. در بازگشت نیز ابوسفیان، جاده اصلی را رها کرد و از کنار دریا، مدینه را پشت سر گذاشت. آنان در منطقه‌ای به نام بدر به جاده اصلی بازگشتند، ولی وقتی ابوسفیان متوجه جاسوسان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شد، به جاده کنار دریا بازگشت، و پیکی به مکه فرستاد تا مکیان، محافظانی برای کاروان بفرستند. لشکر حفاظتی مکه از جاده اصلی حرکت می‌کرد، از این رو در عوض کاروان ابوسفیان، با سپاه اسلام مواجه شد. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/1398 -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
📖 فرنگیس ( ) 🖋قسمت بیست و هشتم حرف‌های کدخدا و دایی‌حشمت اثر خودش را کرد. چند مرد، با یک تراکتور راه افتادند. پشت سرشان، صدای صلوات و دعای مردم توی دل شب بلند شد. دل داغدارمان دوباره منتظر شد. همۀ مردم، کنار خانه‌ها به انتظار نشستند. همه جا تاریک بود. یک مدت سروصدای بچه‌ها بلند بود، اما کم‌کم صدای آن‌ها هم خوابید. بچه‌ها همان‌جا روی زمین و کنار دیوارها به خواب رفتند. در میان سکوت بازهم گاه‌گاهی، صدای روله روله و شیون و واویلا بلند می‌شد و انگار مردم دوباره یادشان افتاده باشد که چه بلایی سرشان آمده، همه شروع به شیون و زاری می‌کردند. خاطرات دایی‌ام محمدخان، رانندۀ روستا فرمان، همان کسی که اولین بار با او به چم امام حسن رفتیم، و بقیه، یک لحظه رهایم نمی‌کرد. از یک طرف، شیون و عزاداری می‌کردیم و از طرفی باید خانه را برای مراسم آماده می‌کردیم. از طرفی هم انتظار می‌کشیدیم. پدرم اشک می‌ریخت و به من نگاه می‌کرد. مادرم حال خوبی نداشت. مثل سایه شده بود. به یک گوشه‌ خیره می‌شد، اشک می‌ریخت و زیر لب اسم برادرش محمدخان را صدا می‌زد. وسایل مراسم را آماده کردیم. چند تا از زن‌ها، توی دل تاریکی مور8 می‌خواندند. در وصف عزیزانمان، با صدای غمگین ناله می‌کردند و شعر می‌خواندند. آسمانِ آن شب آن‌قدر سیاه و غمگین بود که هیچ وقت آن را این‌طوری ندیده بودم. کنار چم نشستم. به آرامی شیون می‌کردم. یاد دایی‌ام محمدخان و دعوای آخرمان اذیتم می کرد . انگار می‌دانست قرار است کشته شود و می‌خواست من زنده بمانم. هی خالو، هی خالو... پدرم توی تاریکی دست روی شانه‌ام گذاشت و بلندم کرد. نگذاشت به حال خودم باشم. برگشتم خانه که از دور تراکتور پیدا شد و شیون و واویلا هوا رفت. کِل می‌کشیدیم و فریاد می‌زدیم. انگار می‌خواستیم به دشمن بگوییم ببینید، عزیزانمان را آوردیم. ببینید، نگذاشتیم عزیزانمان روی خاک بمانند. ادامه دارد ... 🇮🇷 -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
اوج قله تقدیر ۱ - @Ostad_Shojae.mp3
11.1M
۱ 💢 محال است کسی قدرِ شبهای قدر را درک کند، و محال است به اوج قله‌ی تقدیر دست یابد؛ مگر آنکه به کشفِ یک فرمول، قبل از شبهای قدر رسیده باشد! ☜ فرمولی که ؛ قدم اول تمام قدرتها و پرش‌ها در سلوکِ انسانی است ❗️ 🇮🇷 -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🖋به بهانه‌ی ۲۹ فروردین سالروز میلاد امام خامنه‌ای قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/19178 قسمت دوم: بازی سیدعلی در کودکی «گرگم به هوا» و محل بازی‌هایش، کوچه‌های خاکی بود. ورزش مورد علاقه‌اش از نوجوانی تا میانسالی «والیبال» بود و کوه‌گردی هم تفریح همیشگی‌اش از دوران جوانی بوده است. از چهار سالگی همراه برادر بزرگش سید محمد، به مکتب رفت تا نزد ملا مکتبی قرآن بیاموزد. حدود ۶-۷ سالگی به مدرسه غیردولتیِ دارالتعلیم دیانتی فرستاده شد. هم‌زمان با تحصیل در کلاس پنجم دبستان، تحصیلات مقدماتی حوزوی را با کتاب «جامع‌المقدمات» توسط معلمی طلبه، آموزش دید. با پایان دبستان، از ۱۲ سالگی به تحصیل علوم دینی پرداخت. مدرسه سلیمان‌خان و نواب صفوی از مدارس علوم دینی بودند که سیدعلی دروس طلبگی را در آنجا آموخت. او دوره دبیرستان را شبانه خواند. در کل دوران مدرسه  به دلیل ضعیف بودن چشم‌هایش، تخته سیاه و صورت معلم را به خوبی نمی‌دید. این وضعیت تا حدود ۱۳ سالگی ادامه داشت تا بعد از فهمیدن این نقص، پدر و مادر را در جریان گذاشت تا برایش عینک خریدند. بخشی از مقدمات را نزد پدر و دوره سطح را در مدرسه نواب صفوی آموخت. او معالم‌الاصول را نزد آیت‌الله سیدجلیل حسینی سیستانی و شرح لمعه را نزد پدر و میرزا احمد مدرس یزدی آموزش دید. رسائل، مکاسب و کفایه را نیز نزد پدر و آیت‌الله حاج شیخ هاشم قزوینی آموخت و در سال ۱۳۳۴ درس خارج فقه را نزد آیت‌الله سید محمدهادی میلانی در حوزه علمیه مشهد آموخت. به دلیل مانوس بودن مادر با دیوان حافظ، طبع شعر پیدا کرد و سالها بعد اشعار مختلفی سرود. علاوه بر پدر و مادر با دو شخصیت دینی و سیاسی هم عصر خود، سیدمجتبی و سیدروح‌الله مانوس شد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/1400 🇮🇷 -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee