eitaa logo
سالن مطالعه
192 دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
🌈 ۶۱ ✅ خاک‌بازی ▫️ حضرت رسول اکرم(ص): خاک، بهار کودکان است. 🔷 ما در روایات داریم که تفرجگاه کودکان خاک است و این بدین معناست که یکی از تفریح‌های اصلی بچه‌ها باید خاک‌بازی باشد و امروزه دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که خود خاک بازی در ابعاد رشد فرزندان بسیار موثر است. 🔸درحالی که خاک‌بازی نیاز دوران کودکی است. برخی از والدین دلیل ممانعت از بازی با اشیاء طبیعی را نگرانی از به خطر افتادن سلامتی بچه ‌ها معرفی می‌کنند. ما نمی‌خواهیم بگوییم که این نگرانی، کاملا بیجاست؛ اما راه رفع این نگرانی، ممانعت کلی از بازی‌های طبیعی نیست. 🔷 میتوان با در نظر گرفتن تدابیری میزان آسیب پذیری سلامت را به حداقل رساند؛ 🔸 مثلا با تهیه خاک رس تمیز می‌توانیم بدون این که مانع خاک‌بازی کودکان شويم، لحظات خوشی را برای آنان رقم بزنیم. 🔸باید در کنار دغدغه سلامت جسمانی کودک، نگران سلامت روحی او هم باشیم. بازی با خاک مایه آرامش روحی کودک است و بدین خاطر کودک این بازی را دوست دارد. 🔷 تاثیرات بازی با خاک: 🔺افزایش یادگیری تا دو برابر. 🔺خاک ضد است و باعث نشاط بیشتر در کودکان می‌شود. 🔺 مقاوم شدن بدن به علت آنزیم‌های موجود در خاک. 🔺 ضد درد است و بدن را در مقابل درد مقاوم می کند. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۳۷ 🖋 مقاله‌ی نهم: قسمت چهارم؛ ◀️ نقش نفوذیان پیامبر (ص) در سپاه شرک بزرگ‌ترین متحدان قریش در این جنگ، غطفان و بنی‌قریظه بودند. ابوسفیان تصمیم گرفت هماهنگ با آنها، عملیات را به هر نحو ممکن آغاز کند. نعیم بن مسعود اشجعی شبانه به سوی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد و اسلام خویش را ابراز کرد و گفت: "من مسلمانی هستم که آنان از اسلام من آگاهی ندارند و با تمام این قبایل که به جنگ شما آمده‌اند، دوستی دیرینه دارم. اگر دستوری دارید، اجرا می‌کنم." پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: "برو و اتحاد این گروه‌ها را به هم بزن." نعیم نزد ابوسفیان رفت و گفت: "شنیده‌ام که بنی‌قریظه از نقض عهد با محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله پشیمان شده و به او پیام فرستاده‌اند که ما ده تن از اشراف قریش را به گروگان می‌گیریم و به تو می‌دهیم تا بر عهد و پیمان خویش باقی باشیم و از ما راضی شوی." 🔹نعیم ماموریت خویش را به گونه‌ای نیکو به انجام رسانید. سپس نزد بنی‌قریظه که آتش‌افروز جنگ بودند، رفت و خیرخواهی خود را ابراز کرد و گفت: "اگر مشرکان عملیات را آغاز کنند و در جنگ شکست بخورند، فرار می‌کنند و به مکه می‌روند؛ اما شما اسیر می‌شوید و محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله همه شما را می‌کشد." گفتند: "چه کنیم؟" گفت: "بخواهید چند تن از روسای مشرکان نزد شما بیایند و همراه با شما بجنگند تا مطمئن شوید که آنها به خاطر دوستانشان به شما خیانت نخواهند کرد." او شبیه این سخنان را به غطفانی‌ها نیز گفت و مخفیانه به اردوگاه اسلام بازگشت. 🔹ابوسفیان شب شنبه، شوال سال پنجم هجری، تصمیم به حمله گرفت و نمایندگانی به دژ بنی‌قریظه فرستاد و گفت: "اینجا منطقه زندگی ما نیست، چهارپایان ما در حال هلاک شدن هستند؛ آماده باشید که فردا کار را یکسره می‌سازیم." فرمانده بنی‌قریظه در پاسخ گفت: "فردا شنبه است ما ملت یهود در چنین روزی هیچ کاری انجام نمی‌دهیم؛ زیرا گروهی از گذشتگان ما در چنین روزی دست به کار زدند و گرفتار عذاب الهی شدند. افزون بر این، ما در صورتی می‌جنگیم که عده‌ای از بزرگان احزاب به عنوان گروگان نزد ما باشند." ابوسفیان با شنیدن این سخن، با خود گفت: "نعیم درست گفته است. او خیرخواه ماست و بنی‌قریظه درصدد خیانتند،" پس، از هم‌پیمانی با آنان چشم پوشید و تصمیم گرفت بدون آنان به جنگ با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برود. با این تدبیر، خللی در سپاه شرک ایجاد شد و عملیات یک روز به تاخیر افتاد. (۱۷) ◀️ امداد الهی شب هنگام، طوفانی به پا شد. طوفان، خاک‌ها را به سمت مشرکان حرکت داد، چادرها را از جا کند و آتش‌ها را خاموش کرد. مشرکان پشت سپرهایشان پناه گرفتند. برخورد شن‌ها با سپرها، صدای وحشتناکی ایجاد می‌کرد. مشرکان به شدت هراسیده بودند. ابوسفیان که از دستیابی به هدفش ناامید شده بود، سران احزاب را جمع کرد تا تصمیم نهایی خود را بگیرند و تکلیف را مشخص کنند. ◀️ نقش نیروهای اطلاعات عملیات در پیروزی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از یاران خود خواست که کسی به جبهه دشمن برود و خبری بیاورد. کسی از جا تکان نخورد. پس حذیفه را خطاب کرد و فرمود: "صدای مرا می‌شنوی و پاسخ نمی‌گویی؟!" حذیفه گفت: "فدایت شوم، ترس و سرما و گرسنگی مانع بود." پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: "برو از آن سو خبری بیاور. هنگامی‌که بازگشتی، جز من با هیچ‌کس چیزی نگو." حذیفه، چون داخل سپاه مشرکان شد، خیمه بزرگی دید که آتشی در آن افروخته‌اند. سپس ابوسفیان را دید که از سرما می‌لرزید و می‌گفت: "ای گروه قریش، اگر به گمان محمد، ما با اهل آسمان می‌جنگیم، ما طاقت جنگ با اهل آسمان نداریم؛ ولی اگر جنگ با اهل زمین است، که ما مرد جنگیم." سپس گفت: "اطرافیان خود را شناسایی کنید که در میانتان جاسوسی نباشد." حذیفه میان عمروعاص و معاویه بود. بی‌درنگ از نفر سمت راست خود پرسید: "تو کیستی؟ گفت: عمروعاص، از نفر سمت چپ پرسید: تو کیستی؟" گفت: "معاویه،" با این ترفند، حذیفه شناسایی نشد و کسی از او چیزی نپرسید. سپس ابوسفیان به خالد بن ولید امر کرد که تو یا من برای آوردن ضعیف‌ترها بمانیم و باقی سوار شوند و بگریزند. حذیفه بازگشت و آنچه را شنیده بود به حضرت عرض کرد. سپاه دشمن گریخته و جنگ پایان یافته بود. اما پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله کسی را تا صبح از این جریان آگاه نساخت. (۱۸) این احتمال وجود داشت که ابوسفیان، حذیفه را شناسایی کرده و اطلاعات غلط به او داده باشد و با انتقال این خبر به مسلمانان، آنها منطقه را رها کنند، سپس ابوسفیان و سپاهیانش بازگردند و حمله کنند. ادامه دارد… قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/5569 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" @salonemotalee
۵ آذر ۴۰۱ قسمت سوم؛ امام در چهارم آذر ۵۸ این اعلام عمومی را کرد و در واقع، تشکیل بسیج را دستور داد؛ این یعنی حدود بیست روز بعد از اشغال لانه‌ی‌ جاسوسی. لانه‌ی جاسوسی در سیزدهم آبان اشغال شد؛ این بیانیّه‌ی اوّل امام و فرمایش امام در چهارم آذرماه صادر شد. بعد از اینکه در سیزدهم آبان، آن حادثه اتّفاق افتاد و لانه‌ی جاسوسی را دانشجوهای پیرو خطّ امام تصرّف کردند و اسناد را از آنجا بیرون کشیدند، خب آمریکایی‌ها خیلی عصبانی شدند، شروع کردند به تهدید کردن؛ هم تهدید زبانی، هم تهدید عملی. تهدید عملی‌شان این بود که ناوهایشان را بتدریج آوردند طرف خلیج فارس؛ اینها تهدید بود دیگر. امام به جای اینکه منفعل بشود یا بترسد معمولاً رؤسای کشورها منفعل میشوند دیگر؛ به مجرّدی که آمریکا اخم میکند، اینها منفعل میشوند، میترسند، خوف میکنند؛ امام، نخیر ملّت را به صورت بسیج عمومی وارد میدان کرد، یعنی این تهدید را تبدیل کرد به فرصت؛ این موجب شد که میدان نبرد، منحصر به سازمانهای رسمی نمانَد، آحاد ملّت وارد بشوند؛ این همان تبدیل تهدید به فرصت است؛ این یکی از مهارتهای امام و ملکات خدادادی امام بود که تهدیدها را تبدیل میکرد به فرصت. خب نکته‌ی مهمّی در اینجا وجود دارد، که اشاره کردم، و آن،این است که اگر چه بسیج در میدان نظامی انصافاً درخشید البتّه آن وقتی که امام این بیان را فرمودند، هنوز جنگ شروع نشده بود؛ بعدها که جنگ در سال ۵۹ شروع شد، خب حضور بسیج در میدان جنگ بسیار کارآمد بود، گره‌گشا بود؛ ... ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee