eitaa logo
سالن مطالعه
194 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
893 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵۵ ✳️ به من آموزش دادند که وحشی بوده‌ام و توسط اروپایی‌ها نجات پیدا کردم! 🎙جیمز بالدوین، نویسنده‌ی آمریکایی: 🔹زمانی‌که بزرگ می‌شدم، در کتاب‌های تاریخ آمریکا به من آموزش می‌دادند که آفریقا هیچ سابقه‌ای ندارد و همچنین من! به من آموزش دادند که وحشی بوده‌ام و توسط اروپایی‌ها نجات پیدا کردم و به آمریکا آورده شدم. 🔸اینها تنها کتاب‌هایی بودند که در دسترس من قرار داشت و من آموزش‌ها را باور کردم. به نظر می‌رسید که همه با این آموزش‌ها موافق هستند. 🔹اگر پایتان را بیرون هارلِم (محله سیاه‌پوست‌های نیویورک) می‌گذاشتید و به مرکز شهر می‌رفتید آنچه می‌دیدید بسیار بزرگتر، تمیزتر، گسترده‌تر، ثروتمندتر و ایمن‌تر از محله ما بود. مردم در آنجا می‌توانستند بیمه عمر خود را بپردازند؛ کودکانشان خوشحال بودند. 🔸بعد که به خانه برمی‌گشتیم، به نظر می‌رسید این کار خدا بوده که تو به اینجا تعلق داشته باشی! جایی‌که سفیدپوستان تو را در آن قرار داده‌اند! 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵۶ 🎙فرانک اسنپ، روزنامه‌نگار و مأمور سابق سیا: 🔹زمانی‌که می‌خواست اطلاعاتِ خاصی را پخش کنیم، من را توجیه می‌کردم. این اطلاعات لزوماً دروغ نبودند؛ بلکه ممکن بود نیمی از آنها حقیقت داشته باشد! 🔸ما یک روزنامه‌نگار را انتخاب می‌کردیم و او را متقاعد (توجیه) می‌کردیم و امیدوار بودیم که او اطلاعات ما را چاپ کند. 🔹به‌عنوان مثال اگر می‌خواستیم به مردم آمریكا بگوییم كه ویتنام شمالی در حال ساختن پایگاه‌هایی در ویتنام جنوبی است، من پیش یک روزنامه‌نگار می‌رفتم و به او می‌گفتم كه در شش ماه گذشته مثلا n تعداد از نیروهای هوشی‌مین (رهبر ویتنام شمالی) از طریق کشور لائوس به جنوب رفته‌اند و هیچ راهی وجود ندارد که یک روزنامه‌نگار بتواند آن اطلاعات را بررسی کند! 🔸بنابراین یا او با اطلاعات همراه می‌شد یا نه و معمولاً روزنامه‌نگار با آن همراه می‌شد! زیرا به نظر می‌رسید که این اطلاعات، منحصر به فرد است! 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
📖 🇮🇷 🔷 قسمت دوم؛ 🔹فصل اول- اصول كلی 🔸اصل سوم دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذكور در اصل دوم، همه امكانات خود را برای امور زیر به كار برد: ۱- ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با كلیه مظاهر فساد و تباهی ۲- بالابردن سطح آگاهی‏ های عمومی در همه زمینه‏ ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه ‏های گروهی و وسایل دیگر ۳- آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی ۴- تقویت روح بررسی و تتبع و ابتكار در تمام زمینه‏ های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراكز تحقیق و تشویق محققان ۵- طرد كامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب ۶- محو هرگونه استبداد و خودكامگی و انحصارطلبی ۷- تأمین آزادی‏های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون ۸- مشاركت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش ۹- رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امكانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‏‌های مادی و معنوی ۱۰- ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشكیلات غیرضرور ۱۱- تقویت كامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی كشور ۱۲- پی‏ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌‏های تغذیه و مسكن و كار و بهداشت و تعمیم بیمه ۱۳- تأمین خودكفایی در علوم و فنون و صنعت و كشاورزی و امور نظامی ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
📙 🔅 قسمت پنجم؛ دستم سریع‌تر از زبانم کیفم را از روی صندلی کناری برداشت. با همان لبخند زیبا کنارم نشست. ضربان قلبم را در شقیقه‌ام حس می‌کردم. زیرا وقتی به بقیه نگاه می‌کردم، می‌توانستم خودم را از دید آنها یک انسان مرده حساب کنم!!! ♨️کلاس تمام شد. هیچ چیز از درس نفهمیده بودم. فقط به این فکر می‌کردم که چگونه بعد از کلاس فرار کنم. شاید بهتر بود فرار می‌کردم و چند روز آینده به هر بهانه‌ای بود مدرسه نمی‌آمدم. شاید... داشتم نقشه فرار می‌کشیدم که سارا بلند شد. همین‌طور که وسایلش رو تو کیفش می‌گذاشت خطاب به من گفت: "نمیای سالن غذاخوری؟" مطمئن بودم می‌دانست من تا به‌ حال پایم را در سالن غذاخوری نگذاشته‌ام. هیچ کدام از بچه‌ها از غذاخوردن کنار من خوش‌شان نمی‌آمد. همزمان با این افکار چند تا از پسرهای کلاس به قصد زدن من از جایشان بلند شدند. سارا بدون توجه به آنها دوباره رو به من کرد و گفت: "امروز توی سالن شیفت منه. خوشحال می‌شم تو سرو غذا کمک‌مون کنی!" به سارا نگاه کردم و ناخودآگاه گفتم: "بله حتما!" و سریع به دنبالش از آزمایشگاه بیرون دویدم. در سالن غذاخوری روپوش مخصوص پوشیدم و دستکش دستم کردم. همه با تعجب به من نگاه می‌کردند. سارا بی‌توجه به آنها برایم توضیح می‌داد که باید چکار کنم. کنارش ایستادم و مشغول کار شدم. سنگینی نگاه‌ها را حس می‌کردم. یه بومی سیاه به غذای‌شان دست می‌زد و این برای‌شان اصلا خوش‌آیند نبود. چند نفر با تردید و مکث سینی‌هایشان را به من دادند. بقیه هم از قسمت من صرف نظر کردند. دلشان نمی‌خواست حتی با دستکش به غذای‌شان دست بزنم. هنوز دلهره داشتم که آن پسرها وارد غذاخوری شدند. یکی از انها با عصبانیت فریاد زد: "هی سیاه! کی به تو اجازه داد به غذای ما دست بزنی؟!" سارا با اعتماد به نفس گفت: "من بهش گفتم! اگه غذا می‌خواید تو صف باستید والا از سالن برید بیرون! ما خیلی کار داریم و سرمون شلوغه. زیر چشمی نگاهی به سارا انداختم که خیلی محکم و جدی در صورت آنها زل زده بود. یکی‌شان با خنده طعنه‌آمیزی به سمت من آمد و یقه‌ام را کشید و گفت: "مثل اینکه دوباره کتک می‌خوای سیاه!؟ هرچند با این رنگ پوستت جای کتک‌ها استتار می‌شه!" و مشتش را به قصد زدن من بالا آورد که یهو سارا هلش داد و غرید: "کیسه بکس می‌خوای برو سالن ورزشی! اینجا غذاخوریه!" "-- همش تقصیر توعه! تو وسط غذاخوری کثافت ریختی! حالا هم خودت رو قاطی نکن" و با قدرت سارا را هل داد. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان‌شاءالله در خدمت هستیم با کارتون "شجاعان" حکایت‌گر دلاوری‌های رزمندگان هوانیروز در ۸ سال دفاع مقدس؛ 📺 زیبای قسمت سوم 🎞 این قسمت: ناو غول‌پیکر 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۵۱ سلام بر شما و همه‌ی کسانی که همسرشان را بهترین همراه برای بندگی خدا می‌دانند. حیف نون داشته زنش رو کتک می‌زده، خودش هم داد می‌زده کمک، کمک... می‌گن: تو که داری می‌زنیش؛ چرا کمک می‌خوای؟ می‌گه: آخه بلند شه، لِهم می‌کنه😂😂 از پیامبر رحمت صلوات الله علیه و آله نقل شده: اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فی‌البَیتِ فَلَهُ فی كُلِّ زاویَةٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی! زمانی که زن و شوهر در منزل مشاجره می‌کنند، در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و می‌گوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است لئالی‌الأخبار، ج ٢، ص ٢١٧ همسران باید به یکدیگر احترام گذاشته و عشق بورزند تا فرزندانشان نیز غرق در ادب و احترام و آرامش باشند. مشاجره زشت‌ترین بخش زندگی مشترک است. زندگی را از این زشتی پیراسته کنیم. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121495753152457.pdf
11.08M
بسم الله الرحمن الرحیم امروز سه‌شنبه‌ ۱۵ آذر ۱‌۴۰۱ ۱۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۴ ۶ دسامبر ۲۰۲۲ تمام صفحات پی‌دی‌اف روزنامه‌های آرمان، ایران و وطن امروز در "سالن مطالعه" 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee