#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥 #تبار_انحراف 🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۶۵
🖋 مقالهی پانزدهم:
#جنگهایخلفا_و_منفعتیهود_از_آن
قسمت هفتم؛
روایاتی از ائمه رسیده که جهاد همراه با غیر امام عادل و مفترضالطاعه را حرام میدانستهاند. (۱۹)
همین جنگها در زمان هارون الرشید و در زمان بنی عباس نیز ادامه داشت.
وقتی اصحاب امام صادق علیهالسلام، با ایشان مشورت میکردند که بنیعباس در دیلمان با کفار میجنگند، آیا اجازه میدهید در جنگهای آنان شرکت کنیم؟
حضرت اجازه نمیفرمودند.
میگفتند:
"ما در جنگ ایشان نمیخواهیم شرکت کنیم،"
در واقع از نظر امام علیهالسلام نبرد آنها در اطراف دیلم جهاد نبود چرا که مطابق با قوانین اسلامی نبود. (۲۰)
دلیل این ادعا که علی علیهالسلام این جنگها را قبول نداشتند، این است که حضرت آن جنگها را تعطیل کردند و خود در آن جنگها شرکت نکردند.
امام صادق علیهالسلام به عبدالملک بن عمرو، در حدیثی دربارهی این جنگها فرمودهاند:
«ای والله لو کان خیرا ما سبقونا الیه (۲۱)
آری به خدا سوگند، اگر این جنگها به خیر و صلاح بود، هیچ کس در شرکت در آن جنگها نمیتوانست از ما پیشی گیرد.»
داعی در این جنگها عمر است و عمر نیز داعی به باطل است؛ در حالی که از شرایط حضور در جنگ آن است که داعی بر حق باشد.
در اینجا پرسشی مطرح میشود و آن اینکه؛
چرا حضرت به آنان مشاوره میداد؟
پاسخ آن است که اگر مسلمانان شکست میخوردند، دشمن مدینه را میگرفت و در این صورت خطر متوجه اصل اسلام بود.
حضرت در این موارد برای حفظ اسلام آنها را راهنمایی میکرد.
اما دربارهی شرکت اصحاب خاص علی علیهالسلام مالک اشتر و دیگران در این جنگها باید گفت:
حضور آنان با این هدف بود که بتوانند از ضایعات تهاجم آنها تا حد امکان بکاهند؛
چون رزمندگان در فتوحات، بهقدری قساوت به خرج میدادند که شکستخوردگان از اسلام بیزار میشدند.
وجود مالک اشتر و دیگران میتوانست مانع قساوت لشکریان باشد.
همچنین این افراد در حاکمیت نفوذ کنند و در مناطقی که حضور داشتند، اگر استعدادهای خوبی یافتند با آنان ارتباط برقرار کنند و اسلام راستین را به آنان بیاموزند و جانشین راستین پیامبر را معرفی کنند.
در پی تلاشهای این افراد بود که بذر تشیع در قلوب افراد تازهمسلمان کاشته میشد.
🔸نکتهی بعدی درباره انگیزه این جنگها است. دلایل زیر را میتوان برای این جنگها برشمرد:
👈 ۱. انتشار اسلام ویروسی
به صراحت میتوان گفت که اگر این جنگها روی نمیداد، امروز جهان اسلام، اینگونه با مشکلات بسیار مواجه نبود؛
چرا که آموزش غلط، بدتر از جهل مطلق است.
جاهل مطلق ادعا ندارد،
ولی کسی که مطلبی را به غلط آموخته، ادعای حق و درستی دارد.
اسلام وقتی به شکل بیمار منتشر شد، از معارف واقعی تهی است و مانع انتشار اسلام راستین نیز خواهد شد.
اما اگر اسلام علی علیهالسلام به گوش دیگر ملتها که منتظر اسلاماند، برسد و دین راستین علوی را بیاموزند، برای دشمنان اسلام بسیار خطرناک خواهد بود.
بنابراین باید تفکر بیمار را به سرعت در دنیا گسترش دهند تا از تفکر اصیلی که در مدینه هست، جلوگیری کنند.
معاویه با مسلمانانی اینگونه ناآشنا با اسلام اصیل، توانست لشکری ترتیب دهد و به جنگ اسلام راستین و امیرمؤمنان، در صفین برود.
جنگهای جمل و نهروان نیز یکی از پیامدهای این جنگها بود.
با کنار گذاشتن اهل بیت علیهمالسلام از منصب قدرت، میتوان اسلام راستین را به انزوا کشید و میتوان گفت با این فتوحات بود که سیاست سقیفه که کنار گذاشتن امامان معصوم علیهمالسلام از عرصهی حکومت و قدرت بود به ثمر رسید
و بسیاری از احکام و عقاید مسلمانان را واژگون کردند.
آنها میدانستند که مردم مدینه و صحابهی رسول خدا (ص) روزی متوجه اشتباه خود خواهند شد و دست به سوی علی علیهالسلام دراز خواهند كرد.
بنابراین در سایهی این فتوحات، لشکری برای رویارویی با علی علیهالسلام فراهم کردند؛ لشکری که به ظاهر مسلمان بودند، ولی از اسلام چیزی دستگیرشان نبود و پیرو محض معاویه و سران سقیفه بودند
و آنها را آنگونه که خود خواسته بودند تربیت کرده بودند و میتوان گفت:
"معاویه با جهل مردم به جنگ امیرمؤمنان علیهالسلام رفت."
معضلات و مشکلاتی که برای حضرت امیر علیهالسلام پیش آمد، همه ریشهگرفته از این فتوحات بود.
این فتوحات بود که آل امیه را بر گرده مسلمین سوار کرد و لشکری از جهال برای معاویه فراهم ساخت.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7013
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee