10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#شهید_شعبان
آشنایی با منتظر خستگی ناپذیری که در روز نیمه شعبان، عروجی شهادتگونه داشت
و بزرگترین جریان فرهنگی در حوزه مهدویت را با سخنرانیها و فعالیتهایش سامان داد.
#شیخ_احمد_کافی
✅ وصیت شیخ احمد کافی چه بود و چرا به آن عمل نشد؟
✅ ساخت ۷۲ مهدیه در سراسر کشور چگونه ممکن شد؟
✅ رابطه امام خمینی با شیخ احمد کافی چگونه بود؟
🔰در ویدیوی بالا به آنچه نمیدانید خواهید رسید ...
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
✡ 🕎 #تحقیقی_در_مورد_هولوکاست(۵)
#مبارزه_با_تجدیدنظرطلبی
در باب هولوكاست
نویسنده: دیوید دیوک
مترجم: محمدحسین خدّامی
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9162
قسمت ششم؛
🔶🔸گرایش به باورنکردن داستانهای ترسناک
✡ آیا ترویجکنندگان داستان هولوکاست معتقدند اعضای صلیب سرخ جهانی بخشی از شبکهی نازی و یهودستیز طراحان توطئه هولوکاست بودهاند؟!
یا آیا اعضای صلیب سرخ با وجود بازدید از اردوگاهها در طول دوران جنگ و تحویل ۹۷۳ هزار بسته و پاکت (بر اساس آمارهای ثبت شده خودشان) به زندانیان هیچگونه مدرکی دال بر قتلعام توسط گاز یا سوزاندن با تجهیزات ویژهی کشتار جمعی مشاهده نکردهاند؟!
و یا متوجه تلاشی از طرف نازیها برای ریشه کن کردن یهودیان نشدهاند؟!
✡ قطعاً داوطلبان صلیب سرخ هنگام امدادرسانی به صدهاهزار پناهنده داستانهایی از ددمنشی نازیها و شایعاتی در مورد قتلعام بهوسیلهی گاز شنیدهاند؛
به شایعات توجه کردهاند؛
و برای یافتن هرگونه مدرکی همهجا را به دقت زیر نظر گرفتهاند اما هیچ چیزی که گویای صحت شایعات باشد نیافتهاند.
✡ در پایان جنگ، آنها در اردوگاههایی نظیر بوخنوالد (Buchenwald) با انبوه بیشماری از جنازهها مواجه شدند اما گزارشهای خود آنها این فاجعه هولناک را ناشی از شیوع بیماریهایی میداند که حتی اشغالکنندگان بریتانیایی و خود صلیب سرخ نیز در کنترل آن با مشکلات بسیار مواجه بودند.
بهعنوان نمونه، انگلیسیها تخمین زدند که تعداد افرادی که پس از تصرف برگن-بلسن جان باختند از آمار جانباختگانِ پیش از تصرّف بیشتر باشد.
✡ نیروهای یهودی، متفکران تجدیدنظرطلب را بهخاطر طرح سؤالات برخاسته از افکار عمومی در مورد هولوکاست، محکوم میکنند.
از جمله اینکه چگونه ممکن است هولوکاست با این عظمت دقیقاً در برابر چشمان صلیب سرخ جهانی اتفاق بیفتد؟!
اگر اردوگاههای آلمان واقعاً اردوگاههای مرگ بوده است، پس چهطور آلمان به صلیب سرخ اجازهی بازرسی از آنها را میداد؟!
جای شگفتی نیست که آنها میخواهند اینگونه پرسشها سرکوب شود و طراحانِ این سؤالات زندانی گردند.
نسخهی آنها از داستان هولوکاست قدرت تحمل هیچ تحقیق نقادانهای را ندارد!
🔶🔸چرا بحث ممنوع؟
✡ محافظان رسمیِ هولوکاست عملیاتی جهانی برای ساکتکردن هرگونه سؤال مزاحمی را به راه انداختهاند.
بیشتر مردم هرگز از مواضع تجدیدنظرطلبان آگاه نمیشوند، زیرا نیروهای یهودی بر رسانهها سلطه دارند و کانالهای اصلیِ دسترسی به مطالبی که صحت هولوکاست را زیر سؤال میبرد را مسدود کردهاند.
✡🔸 یکی از قدرتمندترین این نیروها مجمعی بینالمللی به نام انجمن مبارزه با تهمت و افترای بنای برث (B’nai B’rith) است که دارای بودجه ۳۷ میلیون دلارى سالانه در امریکا میباشد
و تمام تلاش خود را برای بدنامسازی منتقدین اسرائیل و کسانی که بخشهایی از داستان هولوکاست را زیر سؤال میبرند، بهکار گرفته است.
این انجمن به سخنگویان خود دستور میدهد که هیچگاه هیچ جنبهای از هولوکاست را مورد بحث قرار ندهند.
اگر تلقّی آنان از هولوکاست بهطور قاطعی مستند و مستدل است، پس چرا از بحث آزاد میترسند؟!
✡ یک بحث و مناظرهی صادقانه میان مبلّغین ردهبالای هولوکاست و پرسشکنندگان در مورد هولوکاست این حقیقت را روشن میسازد که گروه دوم را افرادی که دچار اوهام و خیالپردازی هستند تشکیل نمیدهند،
بلکه آنها سؤالهای معتبر و استدلالهایی مبتنی بر مدارک روشن دارند.
✡ چنین مناظرهای روشن میکند که؛
👈 تجدیدنظرطلبان انکار نمیکنند که یهودیان، همچون ژاپنیهای محبوس در امریکا در جنگ جهانی دوم، در اردوگاهها محبوس بودهاند.
👈 تجدیدنظرطلبان معتقدند که شرایط حاکم بر اردوگاههای اروپا در دوران پایان جنگ وحشتناک بوده است و هزاران یهودی عمدتاً بهخاطر سوءتغذیه و بیماری در اردوگاهها جان باختهاند.
👈 و بالأخره تجدیدنظرطلبان آزادانه اذعان میکنند که قتلعامهایی در مورد غیرنظامیان بیگناه صورت گرفته و چنین فجایعی باید محکوم شود.
ادامه دارد ...
✍ 🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
بخش هایی از مصاحبه کارگردان فیلم عنکبوت مقدس با روزنامه صهیونیستی:
♦️رنگ سبز تقریباً در تمام صحنه های فیلم وجود دارد. میشه توضیح بدی چرا؟
♦️در شیعه علاقه خاصی به سبز وجود دارد که با قداست امام همراه است. این در واقع رنگ اسلام شیعه است. اگر در مسجد قدم بزنید این رنگ همه جا هست. چیزی که نقش دارد. نه تنها در مساجد و تابلوهای مذهبی و همچنین در نورپردازی و تابلوها و حتی در پارک ها. به عنوان بخشی از تجربه ما ساخت فیلم با شمایل نگاری ایرانی است، رنگ سبز معنایی نمادین دارد.
🔸 من افتخار می کنم که فیلم من توسط پخش کنندگان اسرائیلی خریداری شد. وقتی شنیدم که این فیلم خریداری شده و حتی در جشنواره فیلم اورشلیم نمایش داده شده است، واقعا خوشحال شدم. در چند سال گذشته، سه بار از من دعوت کردند، اما نتوانستم در آن شرکت کنم.
🔸 دو بار اول که دعوت شدم، نتوانستم بیایم چون فقط پاسپورت ایرانی داشتم، در جشنواره گذشته می توانستم به فلسطین اشغالی بیایم اما با چند نفر مشورت کردم و گفتند ممکن است جان افراد را به خطر بیندازند. حقیقت این است که خوشحال می شوم به اورشلیم و تل آویو بروم و پیامم را پخش کنم که هر ایرانی یهودستیز و ضد اسرائیلی نیست...
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🇬🇧 پاسخ جک استراو به نگرانی بیبیسی و سایر رسانه های غربی از کمبود گوشت در ایران
جک استراو در کتاب کار انگلیسی مینویسد: "ایرانیها حق دارند از «روباه استعمارگر» خشمگین باشند
ما در جنگ جهانی اول موجب قحطیِ فاجعه بار و مرگ ۱۰ میلیون نفر در ایران شدیم #مرگ_نیمی_از_جمعیت_ایران
وزیر خارجه اسبق انگلیس:
🔹ایران هرگز مستعمره بریتانیا نبوده، اما این به معنی نیست که ما از این کشور برای رسیدن به ثروت و قدرت، بهرهکشی نکردهایم.
🔹آنها دلایل خوبی دارند تا از «روباه حیلهگر و استعمارگر» - لقبی که به ما دادهاند - خشمگین باشند.
🔹در طول قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، ما با رشوه و فریب، ایران را به انجام خواستههایمان واداشتیم و هر وقت هم که اینها نتیجه نداد، در این کشور نیرو پیاده کردیم.
🔹ما در جنگ اول جهانی به این کشور تجاوز کردیم و با این کار به شکلگیری یک قحطی فاجعهبار کمک کردیم.
🔹ما در سال ۱۹۴۱ شاه را کنار گذاشتیم و پسر ضعیفتر و حرفشنوتر او را سر کار آوردیم.
ما به تقویت شاه در نیمه و اواخر دهه ۱۹۷۰ کمک کردیم.
🔹در دهه ۱۹۸۰، زمانی که صدام تصمیم گرفت بدون هرگونه توجیهی به ایران حمله کند، تمام غرب - آمریکا، فرانسه، انگلستان و روسیه - از عراق حمایت کردند.
💠 The English Job by Jack Straw review – portrait of Iran’s fixation with Britain | Politics books | The Guardian
🌐 https://www.theguardian.com/books/2019/jul/22/the-english-job-understanding-iran-why-it-distrusts-britain-by-jack-straw-review
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#توحش_مدرن
#غرب_همچنان_وحشی ۱۳۷
✳️ کشوری که مواد رادیواکتیو را بر روی #زنان_باردار آزمایش میکرد
🔹آمریکا زمانی برای ساخت داروی #سفلیس و #سوزاک ناشی از رابطه جنسی سربازان آمریکایی با زنان تن فروش، این بیماری را بر روی مردم #گواتمالا آزمایش کرد. همچنین در دههی چهل میلادی، مواد رادیواکتیو را بر روی زنان باردار آزمایش میکرد.
#حقوق_بشر
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
#داستان ۲
#دمشق_شهرِ_عشق
قسمت چهلوهشتم؛
دیگر پدر و مادری در ایران نبود که به هوای حضورشان برگردم،
برادرم اینجا بود
و حس حمایت مصطفی را دوست داشتم
از زبانش حرف زدم:
«دیروز بهم گفت بهخاطر اینکه معلوم نیس سوریه چه خبر میشه با رفتنم مخالفت نمیکنه!»
ابوالفضل خندید
رندانه به میان حرفم آمد:
«پس خواستگاری هم کرده!»
تازه حس میکرد بین دل ما چه گذشته
از روی صندلی بلند شد،
دور اتاق چرخی زد و با شیطنت نتیجه گرفت:
«البته این یکی با اون یکی خیلی فرق داره! اون مزدور آمریکا بود، این #مدافع_حرم!»
بعد به سمتم چرخید
مثل همیشه صادقانه حرف دلش را زد:
«حرف درستی زده. بین شما هر چی بوده، موندن تو اینجا عاقلانه نیست، باید برگردی ایران! اگه خواست میتونه بیاد دنبالت.»
از سردی لحنش دلم یخ زد،
دنبال بهانهای ذهنم به هر طرف میدوید
کودکانه پرسیدم:
«به مادرش خبر دادی؟ کی میخواد اونو برگردونه خونهشون داریا؟ کسی جز ما خبر نداره!»
مات چشمانم مانده و میدید اینبار واقعاً عاشق شدهام
پای جانم درمیان بود
بیملاحظه تکلیفم را مشخص کرد:
«من اینجا مراقبش هستم، پول بلیط دیشبم باهاش حساب میکنم، برا تو هم به بچهها گفتم بلیط گرفتن! با پرواز امروز بعد از ظهر میری تهران انشاءالله!»
دیگر حرفی برای گفتن نماند
مصمم بود خواهرش را از سوریه خارج کند
حتی فرصت نداد مصطفی را ببینم و از همان بیمارستان مرا به فرودگاه برد.
ساعت سالن فرودگاه دمشق روی چشمم رژه میرفت،
هر ثانیه یک صحنه از صورت مصطفی را میدیدم و یک گوشه دلم از دوریاش آتش میگرفت.
تهران با جای خالی پدر و مادرم تحمل کردنی نبود،
دلم میخواست همینجا پیش برادرم بمانم
هر چه میگفتم راضی نمیشد که زنگ موبایلش فرشته نجاتم شد…
به نیمرخ صورتش نگاه میکردم که هر لحظه سرختر میشد
دیگر کم آورده بود
با دست دیگر پیشانیاش را گرفت و بهشدت فشار داد.
از اینهمه آشفتگیاش نگران شدم،
نمیفهمیدم از آن طرف خط چه میشنود
صدایش در سینه ماند
فقط یک کلمه پاسخ داد:
«باشه!»
و ارتباط را قطع کرد.
منتظر حرفی نگاهش میکردم
نمیدانستم نخ این خبر هم به کلاف دیوانگی سعد میرسد
از روی صندلی بلند شد،
نگاهش به تابلوی اعلان پرواز ماند
انگار این پرواز هم از دستش رفته بود
نفرینش را حواله جسد سعد کرد.
زیر لب گفت و خیال کرد من نشنیدهام،
اما بهخوبی شنیده و دوباره ترسیده بودم
از جا پریدم و زیرگوشش پرسیدم:
«چی شده ابوالفضل؟»
فقط نگاهم میکرد،
مردمک چشمانش به لرزه افتاد
نمیخواست دل من را بلرزاند
حرفش را خورد و برایم دلبری کرد:
«مگه نمیخواستی بمونی؟ این بلیطت هم سوخت!»
باورم نمیشد طلسم ماندنم شکسته باشد
ناباورانه لبخندی زدم
میدانست پشت این ماندن چه خطری پنهان شده
پیشانی بلندش خط افتاد و صدایش گرفت:
«برمیگردیم بیمارستان، این پسره رو میرسونیم داریا.»
ادامه دارد ...
✍ 🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee