هدایت شده از پ.دال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزویر با لباس دیانت و تقوا به میان می آید .....
و چه خون شد دل علی ....
🔸 #بنرین
🔸 #گرانی_بنزین
🔸 #روحانی
🔸 #مردم
🔸 #اغتشاشات
🔸 #فتنه
@pedal98
🔴 این پیام را به تمام مردم برسانید تا نظرشان نسبت به رهبری جامعه با بصیرت شوند
‼️این روزها بعضی از انقلابیون در شبهه دفاعیه مقام معظم رهبری از دولت بودند اماچرا؟!!
‼️آن روزها بعضی از انقلابیون در شبهه دفاعیه امیرالمومنین از عثمان بودند اما چرا؟!!
🔷در زمان عثمان عده ای از انقلابیون بر در خانه عثمان حجوم آوردند و قصد کشتن اورا داشتند اما امام علی علیه السلام مخالف این امر بود.
پیرامون عملکرد صحیح حضرت علی(علیه السلام) و موضع واقع بینانه آن حضرت، باید گفت: حضور امام در جبهۀ دفاع از عثمان، صرفاً براى این بود که کسى نتواند امام را به شرکت در انقلاب علیه عثمان #متّهم نمایند و ایشان را #شریک_قتل او بدانند.
🔶دفاع امام علی(علیه السلام) از عثمان بدان #معنا_نیست که حضرت حکومت وی را #قانونی و #شرعی دانسته و بدان جهت از عثمان دفاع کرده و مانع قتل او گردید، بلکه به بیان شهید مطهری؛ على(علیه السلام) با #روش_عثمان_مخالف است و در عین حال مخالف است که باب #خلیفه_کشى باز شود؛ نمى خواهد خلیفه را بکشند که #باب_فتنه بر روى مسلمانان باز گردد،⚠️زیرا اگر خلیفه کشی باب شود فردا اگر امام معصوم هم خلیفه شوند عده ای مخالف خواهند داشت و این خلیفه کشی برای" همه حکومت ها" خواهد بود
🔶امام على(علیه السلام) میل نداشت که عثمان به آن کیفیت نامطلوب کشته شود چون آب و غذا را بر عثمان تحریم کرده بودند و خانواده او را محاصره داشتند و اسلام با این روش با هر انسانی مخالف است ودفاع حضرت از شخص عثمان نبوده با روش اشتباه مخالفت داشته اند و دفاع کردند از این جریان . امیرالمونین میفرمایند:«به خدا سوگند آن قدر از او دفاع کردم که ترسیدم گناهکار باشم»"1" با این حال، حضرت نمى خواست که دفاع او از عثمان موجب #فهم_غلط در قبال عثمان و #خطاکارى هاى او باشد؛ از این رو، #کارهای_خلاف_عثمان را نیز بیان مى فرمودند
📚منابع جهت رجوع و روشنگری بیشتر مطلب:
× نهج البلاغه صفحه ۳۰۳
× انتقادات امیرالمونین به عثمان در خطبه های ۳۰_۷۴_۹۲_۱۶۴
💠 با توجه به ماجرای بالا اکنون نیز تاریخ تکرار شده است:
مقام معظم رهبری اگر موافق با طرح افزایش قیمت سوخت یا موافق با برجام یا موافق با هر طرح از جانب دولت میباشند به دلیل اینکه در چارچوب قانون این طرح مصوب شده و#قانون_شکنی جایز نیست موافق آن هستند و در ضمن ایشان هر طرحی را اگر پیشنهاد دولت میدهند باید و نباید های آن را توصیه می کنند وروشنگری را برای مردم و مسئولین بیان می کنند.
⚠️ اگر رهبری مخالفت با این طرح میکردند برای انتخابات بعدی اگر طرحی مصوب میشود و به میل عده ای از مردم و مسئولین نبود باعث #اختلافات و #اغتشاشات میشد و رهبری نمی خواهند #قانون_شکنی_باب شود همانطور که در زمان عثمان #خلیفه_کشی یا #قانون_شکنی را حضرت علی علیه السلام نخواستند باب شود و مقابل این #روش_اشتباه ایستادند.
‼️امام علی علیه السلام هم روشنگری میکردند عملکرد های اشتباه را و هم پایبند به قوانین و شرع بود
‼️ رهبری هم روشنگری میکردند عملکرد های اشتباه را و هم پایبند به قوانین و شرع هستند
❌ یادمان باشد هیچ چیزی برای رهبران اسلام بالاتر از فهم مردم نیست
🔸امام حسین (علیه السلام )در صحرای کربلا شهید میشوند تا دشمن بر مردم شناخته شود.
🔸امام حسن(علیه السلام)آتش بس با معاویه انجام می دهد تا مردم بفهمند دشمن غیر قابل اعتماد است.
🔸 امیرالمومنین ۲۵ سال خانه نشین می شوند تا مردم بفهمند حق و باطل را
⚠️ تا زمانیکه مردم حق و باطل را" نفهمند" و برای آن "کاری" انجام ندهند امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف )هم ظهور نمی کنند.
🚫 توجه کنید که اگر مثالی زده شده از افراد بحث روشنگری بوده نه اینکه ما اهل بیت یا خلفا را با کسی برابر بدانیم
(در مثال جای هیچ مناقشه ای نیست)
➖➖➖➖➖➖➖
@fanos25
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
✍️ #نامزد_شهادت #قسمت_پنجم 💠 واقعاً حرف های دوستانم دلم را خالی کرده بود که کودکانه پرسیدم :«شماها
ولی نژاد:
✍️ #نامزد_شهادت
#قسمت_ششم
💠 بهانه خوبی بود تا هم عقده حرف هایش را سرش خالی کنم هم #انتقام عشقم را بگیرم که تقریباً دنبالش دویدم.
دفتر #بسیج چند متری با حلقه دانشجویان فاصله داشت و درست مقابل در دفتر، به او رسیدم. بی توجه به حضورم وارد دفتر شد و در دفتر تنها بود که من پشت سرش صدا بلند کردم :«چیه؟ اومدی گرای بچه ها رو بدی؟»
💠 به سمتم چرخید و بی توجه به طعنه تلخم، با چشمانی که از خشمی مردانه آتش گرفته بود، نهیب زد :«اگه خواستی بری قاطی شون، فقط با #چادر نرو!» نمی دانم چرا، اما در انتهای نهیبش، #عشقی را می دیدم که همچنان نگرانم بود.
هیاهوی بچه ها هرلحظه نزدیک تر می شد و به گمانم به سمت دفتر بسیج می آمدند. مَهدی هم همین را حس کرده بود که نزدیکم شد و می خواست باز هم عشقش را پنهان کند که آهسته نجوا کرد :«اینجا نمون، خطرناکه! برو خونه!» و من تشنه عشقش، تنها نگاهش می کردم!
💠 چقدر دلم برای این دلواپسی هایش تنگ شده بود و او باز تکرار کرد :«بهت میگم اینجا نمون، الانه که بریزن تو دفتر، برو بیرون!» و همزمان با دست به آرامی هُلم داد تا بروم، اما من مطمئن بودم دوستانم وحشی نیستند و دلم می خواست باز هم پیشش بمانم که زیر لب گفتم :«اونا کاری به ما ندارن! اونا فقط #حق شون رو می خوان!»
از بالای سرم با نگاهش در را می پائید تا کسی داخل نشود و با صدایی که در بانگ بچه ها گم می شد، پاسخ داد :«حالا می بینی که چجوری حق شون رو می گیرن!»
💠 سپس از کنارم رد شد و در حالی که به سمت در می رفت تا مراقب اوضاع باشد، با صدایی عصبانی ادامه داد :«تو نمی فهمی که اینا همش بهانه اس تا کشور رو صحنه #جنگ کنن! امروز تا شب نشده، دانشگاه که هیچ، همه شهر رو به آتیش می کشن...» و هنوز حرفش تمام نشده، شاهد از غیب رسید و صدای خُرد شدن شیشه های آزمایشگاه های کنار دفتر، تنم را لرزاند.
مَهدی به سرعت به سمتم برگشت، دید رنگم پریده که دستم را گرفت و همچنان که مرا به سمت در می کشید، با حالتی مضطرب هشدار داد :«از همین بغل دفتر برو تو یکی از کلاس ها!»
💠 مثل کودکی دنبالش کشیده می شدم تا مرا به یکی از کلاس های خالی برساند و می دیدم همین دوستانم با پایه های صندلی، همه شیشه های آزمایشگاه ها و تابلوهای اعلانات را می شکنند و پیش می آیند.
مرا داخل کلاسی هُل داد و با اضطرابی که به جانش افتاده بود، دستور داد :«تا سر و صداها نخوابیده، بیرون نیا!» و خودش به سرعت رفت.
💠 گوشه کلاس روی یکی از صندلی ها خزیدم، اما صدای شکستن شیشه ها و هیاهوی بچه ها که هر شعاری را فریاد می زدند، بند به بند بدنم را می لرزاند.
باورم نمی شد اینجا #دانشگاه است و اینها همان دانشجویانی هستند که تا دیروز سر کلاس های درس کنار یکدیگر می نشستیم.
💠 قرار ما بر #اعتراض بود، نه این شکل از #اغتشاشات! اصلاً شیشه های دانشگاه و تجهیزات آزمایشگاه کجای ماجرای #تقلب بودند؟ چرا داشتند همه چیز را خراب می کردند؟ هم دانشگاه و هم مسیر #مبارزه را؟
گیج #آشوبی که دوستانم آتش بیارش شده بودند، به در و دیوار این کلاس خالی نگاه می کردم و دیگر فکرم به جایی نمی رسید و باز از همه سخت تر، نگاه سرد مَهدی بود که لحظه ای از برابر چشمانم نمی رفت.
💠 آن ها مدام شیشه می شکستند و من خرده های احساسم را از کف دلم جمع می کردم که جام عشق من و مَهدی هم همین چند لحظه پیش بین دستانم شکست.
دلم برای مَهدی شور می زد که قدمی تا پشت در کلاس می آمدم و باز از ترس، برمی گشتم و سر جایم می نشستم تا حدود یک ساعت بعد که همه چیز تمام شد.
💠 اما نه، شعار "#مرگ_بر_دیکتاتور" همچنان از محوطه بیرون از دانشکده به گوش می رسید. از پشت پنجره پیدا بود جمعیت معترض از دانشکده خارج شده و به سمت در خروجی دانشگاه می روند که دیگر جرأت کرده و از کلاس بیرون آمدم.
از آنچه می دیدم زبانم بنده آمده بود که کف راهرو با خرده های شیشه و نشریه های پاره، پُر شده و یک شیشه سالم به در و دیوار دانشکده نمانده بود.
💠 صندلی هایی که تا دقایقی پیش، آلت قتاله #معترضین بود، همه کف راهرو رها شده و انگار زلزله آمده بود!
از چند قدمی متوجه شدم شیشه های دفتر بسیج شکسته شده که دلواپس مَهدی، قدم هایم را تندتر کردم تا مقابل در رسیدم.
💠 از نیمرخ مَهدی را دیدم که دستش را روی میز عصا کرده و با شانه هایی خمیده ایستاده است. حواسش به من نبود، چشمانش را در هم کشیده و به نظرم دردی بی تابش کرده بود که مرتب پای چپش را تکان می داد.
تمام دفتر به هم ریخته، صندلی ها هر یک به گوشه ای پرتاب شده و قفسه کتب و نشریه ها سرنگون شده بود. نمی دانستم چه بلایی سرش آمده تا داخل دفتر شدم و ردّ #خون را روی زمین دیدم...
#ادامه_دارد
#آبان98
#انتخابات
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_اول
💠 ساعت از یک بامداد میگذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمهشب رؤیایی، خانه کوچکمان از همیشه دیدنیتر بود.
روی میز شیشهای اتاق پذیرایی #هفت_سین سادهای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر #ایرانی نبود دلم میخواست حداقل به اینهمه خوشسلیقگیام توجه کند.
💠 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکیاش را میدیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس میشد.
میدانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمیاش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکیاش همیشه خلع سلاحم میکرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :«هر چی #خبر خوندی، بسه!»
💠 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :«شماها که آخر حریف نظام #ایران نشدید، شاید ما حریف نظام #سوریه شدیم!»
لحن محکم #عربیاش وقتی در لطافت کلمات #فارسی مینشست، شنیدنیتر میشد که برای چند لحظه نیمرخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد.
💠 به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت #العربیه باز بود و ردیف اخبار #سوریه که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :«با این میخوای #انقلاب کنی؟» و نقشهای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :«میخوام با دلستر انقلاب کنم!»
نفهمیدم چه میگوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بیمقدمه پرسید :«دلستر میخوری؟» میدانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، #شیطنت کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمیخوام!»
💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه #مبارزه بینتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم میرسید!»
با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشهها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچهبازی فرق داره!»
💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی میدانست چه میگوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچهبازی میکردیم! فکر میکنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال #دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به #نظام ضربه زدیم!»
در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاسها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و #بسیجیها درافتادیم!»
💠 سپس با کف دست روی پیشانیاش کوبید و با حالتی هیجانزده ادامه داد :«از همه مهمتر! این پسر سوریهای #عاشق یه دختر شرّ ایرانی شد!» و از خاطرات خیالانگیز آن روزها چشمانش درخشید و به رویم خندید :«نازنین! نمیدونی وقتی میدیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی میشدم! برا من که عاشق #مبارزه بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!»
در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :«خب تشنمه!» و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!»
💠 تیزی صدایش خماری #عشق را از سرم بُرد، دستم را رها نمیکرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :«نازنین! تو یه بار به خاطر #آرمانت قید خونوادهات رو زدی!» و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :«من به خاطر تو ترکشون کردم!»
مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :«زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟» از طعنه تلخش دلم گرفت و او بیتوجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :«#چادرت هم بهخاطر من گذاشتی کنار؟ اون روزی که لیدر #اغتشاشات دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
👌 هوشمندی درست رهبری و درسی که امروز به ما انقلابی ها دادند
🌀 حضرت آقا امروز در سخنان خود با مردم اصفهان ، به درستی هرچه تمام تر مشکل اصلی کشور را مشکل اقتصادی معرفی کردند.
👈این باید برای همه ما درسی باشد که بدانیم هدف تمام این #اغتشاشات و درگیرهای مجازی و... دور کردن ذهن مسئولین از بحث #اقتصاد و روی آوری به مباحث فرعی است تا اقتصاد کشور بدتر شود .
👈 اما آیا دغدغه اصلی ما امروز بحث #اقتصاد کشور است یا پریدن به این مسئول و آن مسئول که چرا با اغتشاش گران مماشات می کنید ؟ در حالی که اصلا مماشاتی در کار نیست ، بلکه نظام می خواهد بدون درگیری و تلفات زیاد کار تمام شود . امروز باید مطالبه اصلی ما از مسئولین بحث های اقتصادی باشد که رهبری هم به درستی به آن اشاره کردند.
✅ آقای #رئیسی هم با هوشمندی کامل در بیشتر صحبتهای خود از وضع کشور و کارهای دولت سخن می گویند ، این نشان می دهد ایشان به درستی و کاملا در مسیر راهبرد رهبری مشکل اصلی و اول کشور را بحث #اقتصاد می دانند .
عزیزان انقلابی ، مدام به آقای #رئیسی نگوئید چرا از اغتشاشات کمتر صحبت می کنی !
اگر ایشان تمام تمرکز خود را روی این حوادث اخیر بگذارد ، یعنی دقیقا در مسیر خواست دشمن عمل کرده است و فکر و تمرکز خود را از #اقتصاد دور کرده است.
✅✅ رهبری فرمودند دولت در بحث اقتصادی در حال کار است ، فرمودند : 🔹 من میبینم حالا آنچه که انسان مشاهده میکند، مسئولین در تلاشند واقعاً، جدّاً دارند تلاش میکنند، دارند کار میکنند، 👈 کارهایشان هم در موارد بسیاری مؤثر است. در همین وضع اقتصادی هم مؤثر است. اما خب مشکل اقتصادی هست."
⁉️ شاید بگوئید تاثیری که رهبری گفته کجاست که ما نمی بینیم ⁉️
👈 در جواب می گوئیم همین که دولت توانست در دورانی که کسری بودجه وحشتناک داشتیم و به قول وزیران روحانی حتی پول حقوق مرداد ماه کارکنان دولت هم نبود، هم تورم را کاهش دهد ، هم جلوی چاپ پول بدون پشتوانه را بگیرد که از دلایل اصلی تورم است ، هم با طرح اقتصادی خود جلوی قاچاق و هدر رفت بیشتر سرمایه ملی را بگیرد ، حقوقها را افزایش دهد ، طرح رتبه بندی معلمان را به سرانجام برساند که البته هنوز در حال تکمیل است ، مشکلات کمبود گاز در سال قبل را حل کند ، مشکل خاموشی های گسترده برق را حل کند ، ماهانه 10 هزار میلیارد تومان بدهی های دولت قبلی را بدهد ، تورم را از حدود 60 درصد به حدود 45 درصد برساند ( قبلا توضیح دادیم که کاهش تورم به معنای ارزانی نیست ، فقط بروید از یک اقتصاد دان سوال کنید وقتی کشوری کسری بودجه دارد ، شما تورم را کاهش دهید یعنی چه کار بزرگ و مهمی انجام دادید) و... همه اینها بخشی از کارهای موثر اقتصادی دولت است که متاسفانه جبهه انقلاب خیلی در #تبیین آنها موفق نبوده است.
👌 عزیزان انقلابی
امروز که رهبری از موثر بودن فعالیت های اقتصادی دولت گفته ، 👈👈 وظیفه ماست که آن را برای مردم تبیین کنیم ، بدانیم که با روند اقتصادی بهتر ، #امید هم در دل مردم افزایش خواهد یافت و همانا #امید_دادن اولین و کلیدی ترین وظیفه ما معرفی شد در #بیانیه_گام_دوم و باید آن را عمل کنیم.
✅✅ پس خواهشا طوری اوضاع را نشان ندهیم که گویا کشور دچار آن چنان بحرانی شده که مساله اولش تامین امنیت یا اغتشاشات است ✅✅
✍️ احسان عبادی
❌ اونایی که میگن چرا مراجع موضع نمیگیرن
اینا چیه پس!؟👆
📸 مروری بر مواضع برخی از مراجع، بزرگان و نهادهای حوزوی در فتنهی اخیر
🔹این موارد، تنها بخشی از واکنشها و پیامهای حوزویان در رابطه با #اغتشاشات اخیر است.
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
39.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این کلیپ خیلی جالبه. لطفا همگی پخش کنید👆
🔥 منشا این همه #خشونت از کجاست؟!
چه شد که بخشی از جامعه، به چنان قساوت و بیرحمی رسید که در #اغتشاشات ۴۰۱ به تکه تکه کردن و آتش زدن هموطن و حافظان امنیت خود رسید؟!
ببینید سینما چه بر سر مغزهای جوانان ما آورده👆
فقط به برخی از پرفروش ترین و معروفترین #فیلم_سینمایی های دهه اخیر نگاه کنید 👆
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
39.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 منشا این همه #خشونت از کجاست؟!
چه شد که بخشی از جامعه، به چنان قساوت و بیرحمی رسید که در #اغتشاشات ۴۰۱ به تکه تکه کردن و آتش زدن هموطن و حافظان امنیت خود رسید؟!
ببینید سینما چه بر سر مغزهای جوانان ما آورده👆
فقط به برخی از پرفروش ترین و معروفترین #فیلم_سینمایی های دهه اخیر نگاه کنید 👆
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110