eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
909 دنبال‌کننده
25.2هزار عکس
11.6هزار ویدیو
328 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 دو سال پیش به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانواده‌ام قرار گرفتم و حالا دوباره عشق دیگری دلم را زیر و رو کرده و حتی شرم می‌کردم به ابوالفضل حرفی بزنم که خودش حسم را نگفته شنید، هلال لبخند روی صورتش درخشید و با خنده خبر داد :«یه ساعت پیش بهش سر زدم، به هوش اومده!» از شنیدن خبر سلامتی‌اش پس از ساعت‌ها لبخندی روی لبم جا خوش کرد و سوالی که بی‌اراده از دهانم پرید :«می‌تونه حرف بزنه؟» و جوابم در آستین شیطنتش بود که فی‌البداهه پاسخ داد :«حرف می‌تونه بزنه، ولی نمی‌تونه بکنه!» 💠 لحنش به‌حدی شیرین بود که میان گریه به خنده افتادم و او همین خنده را می‌خواست که به سمتم آمد، سرم را بوسید و به فدایم رفت :«قربونت بشم من! چقدر دلم برا خنده‌هات تنگ شده بود!» ندیده تصور می‌کرد چه بلایی از سرم رد شده و دیگر نمی‌خواست آسیبی ببینم که لب تختم نشست، با دستش شکوفه‌های اشکم را چید و ساده صحبت کرد :«زینب جان! داره با سر به سمت جنگ پیش میره! دو هفته پیش دو تا ماشین تو منفجر شد، دیروز یه ماشین دیگه، شاید امروز یکی دیگه! سفرای کشورهای خارجی دارن دمشق رو ترک می‌کنن، یعنی خودش داره صحنه جنگ رو برای آماده می‌کنه!» 💠 از آنچه خبر داشت قلبش شکست، عطر خنده از لبش پرید، خطوط صورتش همه در هم رفت و بی‌صدا زمزمه کرد :« داره میفته دست تکفیری‌ها، حمص همه آواره شدن! آماده لشگرکشی شده و کشورهای غربی و عربی با همه توان تجهیزش کردن! این تروریست‌هام همه جا هستن، از کنار هر ماشین و آدمی که تو دمشق رد میشی شاید یه انتحاری باشه، به‌خصوص اینکه تو رو میشناسن!» و او آماده این نبرد شده بود که با مردانگیِ لحنش قد علم کرد :«البته ما آموزش نیروهای سوری رو شروع کردیم، و تصمیم گرفتن هسته‌های مردمی تشکیل بدیم و به امید خدا نفس این رو می‌گیریم!» 💠 و دلش برای من می‌تپید که دلواپس جانم نجوا کرد :«اما نمی‌تونم از تو مراقبت کنم، تو باید برگردی !» سرم را روی بالشت به سمت سِرُم چرخاندم و دیدم تقریباً خالی شده است، دوباره چشمان بی‌حالم را به سمتش کشیدم و معصومانه پرسیدم :«تو منو به‌خاطر اشتباه گذشته‌ام سرزنش می‌کنی؟» 💠 طوری به رویم خندید که دلم برایش رفت و او دلبرانه پاسخ داد :«همون لحظه‌ای که تو حرم (علیهاالسلام) دیدمت، فهمیدم خودش تو رو بخشیده عزیزدلم! من چرا باید سرزنشت کنم؟» و من منتظر همین پشتیبانی بودم که سوزن سِرُم را آهسته از دستم کشیدم، روی تخت نیم‌خیز شدم و در برابر چشمان متعجب ابوالفضل خجالت کشیدم به احساسم اعتراف کنم که بی‌صدا پرسیدم :«پس می‌تونم یه بار دیگه...» 💠 نشد حرف دلم را بزنم، سرم از به زیر افتاد و او حرف دلش را زد :«می‌خوای به‌خاطرش اینجا بمونی؟» دیگر پدر و مادری در ایران نبود که به هوای حضورشان برگردم، برادرم اینجا بود و حس حمایت مصطفی را دوست داشتم که از زبانش حرف زدم :«دیروز بهم گفت به‌خاطر اینکه معلوم نیس سوریه چه خبر میشه با رفتنم مخالفت نمی‌کنه!» که ابوالفضل خندید و رندانه به میان حرفم آمد :«پس هم کرده!» 💠 تازه حس می‌کرد بین دل ما چه گذشته که از روی صندلی بلند شد، دور اتاق چرخی زد و با شیطنت نتیجه گرفت :«البته این یکی با اون یکی خیلی فرق داره! اون مزدور بود، این !» سپس به سمتم چرخید و مثل همیشه صادقانه حرف دلش را زد :«حرف درستی زده. بین شما هر چی بوده، موندن تو اینجا عاقلانه نیست، باید برگردی ایران! اگه خواست می‌تونه بیاد دنبالت.» 💠 از سردی لحنش دلم یخ زد، دنبال بهانه‌ای ذهنم به هر طرف می‌دوید و کودکانه پرسیدم :«به مادرش خبر دادی؟ کی می‌خواد اونو برگردونه خونه‌شون ؟ کسی جز ما خبر نداره!» مات چشمانم مانده و می‌دید اینبار واقعاً شده‌ام و پای جانم درمیان بود که بی‌ملاحظه تکلیفم را مشخص کرد :«من اینجا مراقبش هستم، پول بلیط دیشبم باهاش حساب می‌کنم، برا تو هم به بچه‌ها گفتم بلیط گرفتن با پرواز امروز بعد از ظهر میری ان‌شاءالله!» 💠 دیگر حرفی برای گفتن نمانده و او مصمم بود خواهرش را از سوریه خارج کند که حتی فرصت نداد مصطفی را ببینم و از همان بیمارستان مرا به فرودگاه برد. ساعت سالن فرودگاه روی چشمم رژه می‌رفت، هر ثانیه یک صحنه از صورت مصطفی را می‌دیدم و یک گوشه دلم از دوری‌اش آتش می‌گرفت. تهران با جای خالی پدر و مادرم تحمل کردنی نبود، دلم می‌خواست همینجا پیش برادرم بمانم و هر چه می‌گفتم راضی نمی‌شد که زنگ موبایلش فرشته نجاتم شد... ✍️نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا که می بینید اینجوری معترضا رو وحشیانه کتک میزنن، برلین پایتخت آلمان هستش یادتونه لیلا حاتمی رفته بود شکایت پلیس ایرانو اینجا ناله میکرد 😐 5 تا نیروی امنیتی رو دراویش با اتوبوس و قمه های خاردار شهید کردن، این مافنگی رفته بود پیش اونا ناله نوله میکرد🤕 بفرستین برا سلبریتی ها این کلیپ رو عزیزان.. ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن و شوهری با 22 بچه ! 😳😜 زن و شوهر میگن: دوست داشتیم خدا برامون تصمیم بگیره 💚 و جلوی بچه دار شدن مونو نمیگیریم😊 مسیحی هستند ولی ایمان و توکل شون از خیلی از ما مسلمونها بزرگتره.. چقدر جالبه نحوه تربیت بچه ها😘 Eitaa.com/samenfanos110
⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ ⭕️ ببینید دین صرفا به آدم نمیگه که دنبال علاقه های بدت نرو. نمیگه که من میدونم تو از این کار خوب خوشت نمیاد ولی باید انجام بدی! ✅بلکه حرف اصلی دین یه چیز دیگه هست... میدونید دین به آدم چی میگه؟ 👈میگه عزیز دلم؛ "تو چرا علاقه هات رو تغییر نمیدی؟ " ✅ خب علاقه هات رو تغییر بده! این که خیییلی راحت تره.😊 ✔️ اگه آدم علاقه هاش رو بده حسادتش از بین میره. تکبرش از بین میره، در کل از همه علاقه های بد راحت میشه. حالا یه سوال! - واقعا آدم میتونه همه علاقه هاش رو تغییر بده؟ - بله حتما. انسان میتونه تمااااام علاقه هایی که توی وجودش داره رو تغییر بده.✔️ 🔶 ببخشید حاج آقا! یعنی اگه آدم علاقه هاش رو تغییر بده میتونه به مرگ هم علاقمند بشه؟🙄😐 بله! حتی به مرگ هم میتونه علاقمند بشه!😊 میتونه از کل دنیا دل بکنه. 🌹 خدا به آدم زور نمیگه... میگه عزیز دلم بیا کم کم علاقه هات رو تغییر بده. آروم آروم باهات کار میکنه... ⭕️ میدونید مهم ترین فرق فرهنگ زشت تمدن با تمدن چیه؟ در فرهنگ بردگی غربی که خود اروپایی ها هم ازش ناراحتن به آدم ها میگن "برو دنبال علاقه هات". ✅ اما دین چی میگه؟ 👈 میگه اول علاقه هات رو تغییر بده. بعد برو دنبالشون... 👌 اول علاقه هات رو طراحی و مدیریت کن بعدش هر چقدر خواستی برو دنبالشون... ✨و این فوق العاده ترین عملیاتی هست که در زندگی بشر میتونه اتفاق بیفته... 💕😊💥🎉 انقدر جذابه که نگو.... خیییلی سرگرم کننده و نشاط آور و قدرت آفرین... خدایا کاش تونسته باشم مطلب رو به خوبی توضیح بدم!😥 از شما بزرگواران خواهش میکنم اگه درسی رو متوجه نشدید یکی دو بار دیگه هم بخونید. ✅ برای بنده خیییلی مهمه که مخاطبم گرفته باشه که دقیقا مطلب چیه. ان شالله جلسه بعدی بیشتر صحبت میکنیم🙏 🌱 Eitaa.com/samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیکتاتوری سکس چه بر سر زنان آورده؟! 🎥 روایت از حقوق زن در غرب: درباره در غرب آنچه که در نظر وجود دارد با آنچه که در واقعیت هست تفاوت زیادی دارد. چرا در به زنان بالای 50 سال وام نمی‌دهند؟! احترامی که زن در ایران دارد در وجود ندارد؛ اگر زنان ایرانی بخواهند از زنان غربی کنند، ! باید کرامت و منزلت خودشان را بعنوان حفظ کنند. زن امروز ایرانی اگر بخواهد پیدا کند بهتر است از غرب پیروی نکند.
یه عمر گفتید کاش زمان جنگ بودیم و از وطن و انقلاب دفاع می کردیم؟ الان درست وسط جنگ رسانه‌ای ایستادیم؛ بسم الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام راحل عظیم الشأن: من از شما التماس میکنم این زده ها را کنار بگذارید. نه به تداوم راه روحانی نه به تداوم دولت روحانی 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
🌹 خدا به آدم زور نمیگه... میگه عزیز دلم بیا کم کم علاقه هات رو تغییر بده. آروم آروم باهات کار میکنه... ⭕️ میدونید مهم ترین فرق فرهنگ زشت تمدن با تمدن چیه؟ در فرهنگ بردگی غربی که خود اروپایی ها هم ازش ناراحتن به آدم ها میگن "برو دنبال علاقه هات". ✅ اما دین چی میگه؟ 👈 میگه اول علاقه هات رو تغییر بده. بعد برو دنبالشون... 👌 اول علاقه هات رو طراحی و مدیریت کن بعدش هر چقدر خواستی برو دنبالشون... ✨و این فوق العاده ترین عملیاتی هست که در زندگی بشر میتونه اتفاق بیفته... 💕😊💥🎉 انقدر جذابه که نگو.... خیییلی سرگرم کننده و نشاط آور و قدرت آفرین...