eitaa logo
صمیمانه با نوجوان
509 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
5هزار ویدیو
86 فایل
پسرای نوجوونی که در این سن حساس نیاز به مشاور دینی و...با تجربه چندین سال رفاقت با نوجوانان رو دارن 😊 بیان اینجا تا دیر نشده👇 ارتباط و مشاوره با صفحه شخصی مدیر کانال 👇👇👇 @SeyedMahdiMajidi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  🌴 یاوران نماز 🌴
علیه السلام فرمودند : اگر می خواهید بدانید مقام و شما نزد چگونه است، ببینید خداوند [و دستورات او] نزد شما چه مقامی دارد. 📚(بحار الانوار، ج ۶۷ ، ص ۲۵) 🙏مثلا اگر که دستور به تعطیلی کارها و اقامه می دهد ، نزد شما محترم و بزرگ بود شما هم نزد خدا عزیز و محترمی. ✅ (به میزان احترام به دستورات خدا در نزد خدا احترام داریم) 📒 زیر باران، آیتی و محمودی، نکته ۲۲ ⚠️کانال یاوران نماز http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab ⚠️ باما همراه باشید.
💠 صلي الله عليه و آله مي‌فرمايد: 🔹 «مَنْ سَمِعَ النِّدا فَلَمْ يُجِبْهُ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ فلا صَلاه لَه» 🔹 کسی كه صدای را در اول وقت بشنود و بی دليل خود را به تأخير اندازد [يا در شركت نكند] نماز او نماز كامل نيست» 📚 وسائل الشيعه، ج ۵، ص ۳۷۵. مرکزتخصصی‌نماز 🕋 @namazmt
🎀 جمعه های کانال ⭕️ داستان واقعی _ دانشجویِ ایرانی مقیم اروپا 👈 وقتی عج اتوبوس حامل مسافر را تعمیر می کنند👌 ❄️ صدای از رادیو بلند شد، جوانی که صندلی کنار من نشسته بود بلند شد و رفت به گفت : نگه دار را بخوانیم. راننده با بی تفاوتی جواب داد : الان که نمی شود، هروقت رسیدیم می‌خوانی، جوان با لحن جدی گفت :بهت می‌گویم نگه دار...، سر و صدا بلند شد، دستِ آخر نگه داشت، جوان نمازش را در خواند و آمد کنارم نشست... ⁉️پرسیدم از او چه دارد آنقدر مهم است برایت نماز اول وقت؟ جوان جواب داد : «آخر من به امام زمان ارواحنافداه داده ام نمازم را اول وقت بخوانم»، تعجب کردم! پرسیدم چطور!؟ 👈 جوان گفت :من در یکی از شهرهای درس می‌خواندم،فاصله شهر محل سکونتم تا زیاد بود،بالاخره نوبت آخرین امتحان ترم آخر رسید، برای با اتوبوس راهی دانشگاه شدم، در میانه راه اتوبوسِ پر از مسافر ناگهان خراب شد، از آنجایی که خیلی امتحان مهمی بود نگرانی زیادی داشتم از اینکه به امتحان نرسم و زحماتم برباد برود، شنیده بودم وقتی به لحظه های می‌رسید که کاری از شما ساخته نیست به امام زمان عج بشوید... 🙏در دلم گفتم یا امام زمان اگر کمکم کنید می دهم به شما نمازم را تا آخر عمرم اول وقت بخوانم، در این هنگام بسیار زیبایی را دیدم که از دور نزدیک اتوبوس شد،با زبان و لهجه خودشان به راننده گفت چه شده، راننده جواب داد :خود به خود خاموش شد، جوان زیبارو مدت کمی مشغول به تعمیر موتور شد،بعد کاپوت را بست و به راننده گفت استارت بزن، اتوبوس روشن شد، همه مسافران خوشحال شدند... 🌀 ناگهـــــــــــان دیدم جوان آمد داخل اتوبوس، مرا به اسم صدا زد و گفت : « تعهدی که به ما دادی یادت نرود ! ، » ،بعد از آن رفت و من متوجه شدم او امام زمان بود... گریه ام بند نمی آمد... 💚 جوان دانشجو یک عهدِ دلی با مولایش بست و پایبند ماند به آن ، اما مولا جان ببخش اگر عهدها بسته ایم با شما و شکسته ایم همه را، قبول داریم خوب نبودیم، اما هرجا هم که برویم برمی گردیم به سمت شما،مانند کبوتران جلدِ گنبد امام رضا، ببخش بی معرفتی هایمان را آقاجان، هر چه باشیم و به هر جا برویم دوست داریمت تورا «عشق جان...» من رشته ی محبتِ تو پاره می کنم شاید گِره خورد، به تو نزدیک تر شَوَم... 📚برداشتی آزاد از کتاب نماز و امام زمان عج صفحه ۸۵ 🔰یاوران نماز👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
📌🗒 یکی از هم رزمان شهید 🥀علی ماهانی درباره این بزرگوار در دادن به اطرافیان برای احکام الهی می گوید: 🌸🍃«فضای منطقه طوری بود که بعضی افراد کمتر به جماعت صبح و جلسات قرآن 📖اهمیت می دادند و به صورت و دایمی و در این گونه ها شرکت نمی کردند. 🌺🍃 این شهید 🥀بزرگوار وقت به کسی نگفت: بیایید جماعت یا قرآن. ایشان وقت که می شد، خودش می گرفت و به طرف 🕌 می رفت و بعد از هم شروع به قرآن📖 می کرد. 🌸🍃 به گونه ای شده بود که ها به محض اینکه می دیدند علی آقا می گیرد، فهمیدند وقت است و آنها نیز بدون وضو می گرفتند و به طرف 🕌 می رفتند. 🌺🍃این شهید 🥀به اندازه ای در نیروها کرده بود که همه از در 🕌 می نشستند». ❤️ صمیمانه با نوجوان ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1966080068C6604b739d4
⚠️ اهمیت 💥اگر من سرفه‌ام بگیرد، هیچ چیز جایگزین آب نمی‌شود. ‼️اگر بگویند که به تو پول و شیرینی می‌دهیم ولی آب را نخور، قبول نمی‌کنم! 💦می‌دانم که تنها آب است که من را نجات می‌دهد. 👌ما هنوز باور نکرده‌ایم که ما را نجات می‌دهد و هر بار می‌خواهیم آن را با شیرینی‌های دنیوی جایگزین کنیم. ✅خدای بزرگ روزی پنج بار به هنگام به ما زنگ می‌زند و خیلی از ما جواب نمی‌دهیم و یا بی محلی می‌کنیم... ⤴️استاد_ماندگاری ❤️ صمیمانه با نوجوان ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1966080068C6604b739d4
﷽ 🍓 دنیا ما را از باز ندارد 🍓 🌱 در زمان پیامبر صلی الله عليه و آله مؤمنی سخت فقير و مستمند بود. و در صُفّه زندگی می کرد. (صُفّه سايه ای در كنار بود. مسلمانان غريب و بی پناه آنجا اسكان داده می شدند) 🌱 وی تمام نمازها را پشت سر پيامبر می خواند. رسول خدا بر او ترحم می كرد و به نیازمندی و غریبی او توجه داشت و می فرمود: ای سعد! اگر چیزی به دستم برسد تو را بی نياز می سازم. 🌱 مدتی گذشت چیزی به دست پيغمبر نيامد. حضرت به حال سعد بيشتر اندوهگين شد. خداوند سبحان به اندوه پيامبر نسبت به سعد توجه فرمود. جبرئيل را با دو درهم خدمت رسول خدا فرستاد. 🌱 جبرئيل به حضرت عرض كرد: ای محمد! خدا از اندوه تو برای سعد آگاه است. آيا دوست داری او را بی نياز سازی؟ پيامبر : آری! جبرئيل: اين دو درهم را به او مرحمت كن و دستور بده با آن تجارت كند. 🌼 پيامبر در درهم را گرفت. وقتی كه برای نماز ظهر از منزل خارج شد سعد را ديد كه در خانه ايستاده و منتظر آن حضرت است. فرمود: ای سعد! آيا تجارت خوب بلدی؟ عرض كرد: سرمايه ای ندارم كه با آن تجارت كنم. پيامبر دو درهم به او داد و فرمود: با آن تجارت كن و روزی خدا را به دست آور. 🌼 سعد دو درهم را گرفت و در خدمت پيغمبر به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را با ایشان خواند. آن گاه حضرت فرمود: برخيز به دنبال روزی برو! همواره به حال تو غمگين بودم. 🌼 سعد مشغول تجارت شد خداوند برکتی به او داد. هر چه می خريد به دو برابر ميخ فروخت. دنيا به سعد روی آورد. كم كم سرمايه اش ترقی كرد و مالش فراوان شد و معامله اش رونق گرفت. به طوری كه در كنار در مسجد دکانی گرفت و سرمايه و کالای خود را در آنجا جمع كرده، تجارتش را انجام می داد. 🌼 وقتی كه بلال می گفت و رسول خدا به سوی نماز حركت می كرد، سعد را می ديد كه سرگرم خريد و فروش بوده، مشغول دنيا است. هنوز وضو نگرفته و خود را برای نماز مهيا نكرده است. با اينكه قبل از اين پيش از اذان مهیای نماز می شد. 🌼 رسول خدا می فرمود: ای سعد! دنيا تو را از نماز باز داشته است؟ سعد می گفت: چه كنم؟ سرمايه ام را تلف كنم؟ به اين مرد جنسی فروخته ام، می خواهم پولم را از او بگيرم و از آن دیگری کالایی خريده ام بايد پول او را بدهم. 🌼 رسول خدا به آن حال سعد بيشتر از فقرش غمگين شد. جبرئيل محضر آن جناب رسيد، عرض كرد: ای پيامبر! خداوند از غم تو برای سعد آگاه است. كدام یک را بيشتر دوست داری؟ حالت اول يا حالت فعلی او را؟ 🍀 رسول خدا فرمود: ای جبرئيل! حالت اول (تنگدستی) او را دوست دارم. زيرا دنيا آخرت او را از دستش گرفته است. جبرئيل عرض كرد به راستی محبت و اموال دنيا امتحان بوده و بازدارنده از آخرت می باشد. 🍀 آن گاه عرض كرد: يا رسول الله! به سعد بگو آن دو درهمی كه به او داده ای به شما بازگرداند، وضعش به حالت اول بر می‌گردد. 🍀 پيامبر به سعد فرمود: آيا آن دو درهم را به من باز می گردانی؟ عرض كرد: به جای دو درهم، دويست درهم می دهم. حضرت فرمود: نه! همان دو درهم را می خواهم. 🍀 سعد آن دو درهم را به حضرت داد. به دنبال آن چیزی نگذشت كه دنيا از وی روي گرداند و هر چه داشت از دستش رفت. سعد دوباره به حال فقر و نداری افتاد. 📚 بحار الانوار : ج 22، ص 123
💓 اذانی که فحشا را تعطیل کرد! 💓 💠 یکی از روحانیون اهل شیراز که پدر شهید هم بود می‌گفت: قبل از انقلاب وضع مالی من خیلی بد بود. یک خانه کوچک با مبلغ جزئی اجاره کرده بودم. ولی اجاره همان را هم نمی توانستم بدهم. 💠 برای اجاره خانه جدید به بنگاه رفتم. هر کجا به ما آدرس می دادند، همان مبلغ یا بیشتر از آن بابت اجاره می‌خواستند. ما هم توانایی نداشتیم. 💠 یکی از روزها که به بنگاه رفتم. بنگاه دار به من گفت: حاج آقا، شما خسته شدید. می‌دانم وضع مالی شما خوب نیست، اما من می‌خواهم تو را خانه دار کنم. گفتم: ما نمی توانیم اجاره بدهیم، تو می‌خواهی ما را خانه دار کنی؟! 💠 گفت: یک زمینی است فلان قسمت شهر شیراز، که صاحب آن می‌خواهد خیلی ارزان بدهد. مثلاً اگر آنجا زمین متری هزار تومان است، این متری صد تومان می‌خواهد بدهد. 💠 صد متر، دویست متر برای تو می خرم، دیواری بساز، سقفی بزن و داخل آن برو. از مستأجری هم راحت می‌شوی. گفتم: من پول ندارم. گفت: از یک جایی قرض کن. این بهتر است. 💠 گفتم: چطور است که این قدر ارزان است؟ اول نمی خواست بگوید. بعد که یک مقدار تحقیق کردیم، معلوم شد این زمین کنار جایی است که محل فحشا و منکر است. چون قبل از انقلاب فحشا و منکر رسمی بود. پروانه می‌دادند. 💠 گفت: اینجا افراد بد هم نمی روند سکونت کنند، چه برسد به افراد خوب! ولی اینجا زمینی است که صاحب آن خیلی ارزان می دهد. گفتم: من روحانی، با عبا و عمامه، به آنجا بروم؟! این چه حرفی است که می زنی؟! من با زن و بچه به اینجا بروم؟! 💠 ولی این قدر فقر به من فشار آورد که مجبور شدم پولی قرض کنم و همان زمین را به قیمت خیلی ارزان بخرم. ولی بدنم می‌لرزید. نشستم به خدا متوسل شدم: خدایا، ما را اینجا آورده ای؟ ما کجا و اینجا کجا؟ 💠 خدا به من الهام کرد: هیچ نگران نباش! من تو را حفظ می‌کنم. بعد به وسیله تو کار بزرگی انجام می‌دهم. هیچ کاری نداشته باش. فقط موقع صبح، موقع ظهر، موقع مغرب، روی پشت بام خانه خود برو و بگو. اذان هم که ممنوع نیست. 💠 گفت: فردا ظهر اول وقت رفتم کنار محل فحشاء اذان گفتم. موقع مغرب بلند شدم به پشت بام رفتم و «الله أکبر» و «أشهد أن لا إله إلا الله» گفتم. صبح هم همین طور. صدا به محلی می‌رفت که محل فحشا و منکر بود. بدن آن بیچاره‌ها به لرزه می‌افتاد. 💠 پیش خود می‌گفتند: ما آمده ایم اینجا گناه کنیم، یک نفر «أشهد أن محمدا رسول الله» می‌گوید. وای بر ما! ما کنار اسم پیغمبر گناه کنیم؟ این اذان مداوم ما باعث شد که مشتری‌های اینجا کم شود. ما اذان را ادامه دادیم. 💠 به برکت اذان ما دیگر هیچ کسی به آنجا نمی آمد و مرکز فحشا هم تعطیل شد. وقتی اذان نماز فحشا و منکر را تعطیل کند، ببینید خود چه می‌کند؟ 📚 زیبایی های نماز ؛ استاد فرحزاد ؛ خلاصه ای از صفحه 166 تا 170. مرکزتخصصی‌نماز 🕋 @namazmt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
 زیبای پسر نوجوان در مترو تهران🌹🌺🌺🌺🌺🌺🌹🌹🌹😘👏👏👏👏 🕋 ❤️ صمیمانه با نوجوان ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1966080068C6604b739d4
. *دقت کردی❗️* *وقتے دوستت آنلاینه ولی جوابِ پیامت رو نمیده* *چقدر ناراحت می شے* ... * یعنے خدایِ همیشه آنلاین بهت پیام داده...* *نکنه آنلاین باشے و به جایِ چت با خدا چت با یکی دیگه رو انتخاب کنی ❤️ صمیمانه با نوجوان ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1966080068C6604b739d4
| حضور در مسجد در همه شرایط 🌼 حجت الاسلام فرقانى می گوید: بعد از شهادت حاج آقا مصطفى؛ همان روز ظهر، صداى بلند شد. 💠 رضوان الله علیه بلند شد و تشريف برد گرفت و فرمود: من مى روم مسجد. گفتم : به يكى از خادمها، كه زود برو و به خادم بگو سجاده را پهن كند. 🌼 او به مسجد رفت و ديده بود خادم مسجد نيست. و اصلاً كسى احتمال نمى داد امام آنروز با اين عظمت و بزرگى مصيبت، براى اقامه نماز جماعت به مسجد بروند. 💠 وقتى مردم فهميدند كه امام به مسجد مى آيد جمعيت يك دفعه از همه طرف به مسجد ريختند. ما وقتى به مسجد رسيديم، مردم همه گريه مى كردند چه گريه اى! 🌼 [ایشان حتی در روز شهادت فرزندش که روز مصیبت بزرگی برای ایشان بود، حضور در مسجد را ترک نکرد] 📚 علی احمدپور ، نماز خوبان ، داستان 74. ╭❀🕊🌼🍃❀╮ http://eitaa.com/joinchat/3794927616C787ef768cc ╰❀🍃🌼🕊❀╯
👌 به اتفاق نظر تمام اهل معرفت ، گفتن در منزل با صدای نه خیلی بلند و نه خیلی آرام ، در سه وعده ی اوقات نماز ، آثار فراوان مادی و معنوی دارد‌. 👌 از جمله شفای مریضی ، دفع آزار و اذیت اجنه و بسیار فواید دیگر 👌 مداومت کردن بر این امر را بزرگان توصیه کرده اند. ❤️ صمیمانه با نوجوان ❤️ https://eitaa.com/samimanehbanojavan