eitaa logo
♡سنگر دل♡
162 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
61 فایل
به نام خدا ♡السلام علیک ياصاحب الزمان(عج) سلام رفیق خوش آمدید😍 کپی مطالب به شرط🪐 "صلوات جهت تعجیل درفرج ونثارروح شهدا" مطالب رو بخونید 🗞️ و دوستانتون رو دعوت کنید😇💬 تبادل وتبلیغات نداریم❌ حرفی دارید؟ 🤍https://daigo.ir/secret/530045877
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊 محمدعلی رجایی آخرِ میوه فروش های بازار، پیرمرد نحیفی میوه می فروخت از بساط کوچک و میوه های لک دارش معلوم بود که خریدار ندارد ، اما پیرمرد یک مشتری ثابت داشت☝️🏻؛ شهید رجایی 😍🦋 🌈 ایشان می گفت: میوه هایش برکت خدا هستند؛ خوردن شان لطفی دارد که نگو و نپرس 🙃 به دوستان شان هم می گفتند: این پیرمرد چند سَر عائله دارد. از او خرید کنید 👌 از شهدا شهدایی
💟 *با وضو بخواب* قرار بود روز جمعه حمید با یکی از دوستانش برود قم. داشتم توی آشپزخانه برایش کتلت درست میکردم. ساکش را که بستم از فرط خستگی کنار پذیرایی دراز کشیدم. حمید داشت قرآنش را می خواند. وقتی دید آنجا خوابم گرفته، آمد بالای سرم و گفت: «تنبل نشو. بلند شو وضو بگیر راحت بخواب.»😃 با خنده و شوخی میخواست بلندم کند. گفت: به نفع خودت است که بلند شوی و با وضو بخوابی وگرنه باید سر و صدای مرا تحمل کنی. شاید هم مجبور شوم پارچ آبی راروی سرت خالی کنم.  حدیث داریم بستر کسی که بی وضومیخوابدمثل قبرستان مرداروبستر آنکه باوضوبخوابد همچون مسجد است وتاصبح برایش ثواب می نویسند.😍 آنقدر گفت و سرو صدا کرد که به وضو گرفتن رضایت دادم 🌹 📚 یادت باشد از شهدا ⬅️ نثار روح مطهرشان صلوات💐
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 💌اخلاق شهدایی ازشروط مهمش برای من این بودکه هرماه رقم مشخصی رابرای کمک به نیازمندان بایدکنار بگذاردو میگفت شما باید راضی باشید خرجی خانه مان را کنار میگذاشت وبقیه اش را خیرات میکرد. 🌺شهید_وحید_نومی_گلزار از شهدا
💌اخلاق شهدایی به‌ حاج ابومهدی‌ گفت: حلالمون‌ کن، پشت‌ سرت‌ حرف میزدیم ابومهدی‌ خندید..! با همون‌ خنده‌ بهش‌ گفت: شما هرموقع‌ دلتون‌ گرفت‌ پشت‌ سر من حرف‌ بزنید تا دلتون‌ باز شه..😁 🌹 از شهدا
💞عاشقانه شهدا 💞 حاج رضا شکری پور⁣🌹🕊 ⁣ انگار نه انگار از جبهه رسیده است. از در که وارد شد آستین ها را زد بالا و نشست کنار تشت لباس ها. گفتم: «کار شما نیست. کار من است.» 🤨 خیلی جدی گفت: «یعنی می خواهی بگویی این قدر دست و پا چلفتی ام؟»⁣ 😅 گفتم: «نه بابا! می گویم این وظیفهٔ من است» 💢 زُل زد توی چشم هایم:⁣«خانم جان! اسیر که نیاورده ام توی خانه ام.⁣حالا بگذار این دو تکه رخت را هم ما بشوییم.» 🥰😉 ⁣ 📚 کتاب طلایه داران نور از شهدا
🔹 ◾️ ♥️🎙 اصلا آدمے نبود بخواد به کسی فقط تذکر لفظی بده‌... یادمه یه روز با فاطمه توی بازار رفته بودیم برای خرید ، فاطمه بهانه عروسک باربی گرفت من عصبانی شده بودم میگفتم نه! تا من رفتم دوتا مغازه اونطرف‌تر دیدم براش خریده نمیدونستم چه کنم! چون یکے از قوانین خونه ما این بود "جلوی فاطمه نباید به برخورد و رفتار هم اعتراض میکردیم"‌ خلاصه با ایما و اشاره گفتم چرا خریدی؟ وقتی سوار ماشین شدیم به فاطمه گفت :"بابایی میره سوریه برای چی؟" فاطمه گفت :"تا با آدم بدا بجنگی" گفت: " چرا؟" گفت: "چون نیان منو اذیت کنن" بعد شروع کرد که : "میدونی بابایی؟ آدم بدا این عروسک ها رو درست میکنن که دخترای گلی مثل فاطمه عزیزبابا‌ رو بد کنن‌..." فاطمه گفت : "چطور؟" "مثلا بهش یاد بدن بلوزای اینطوری که تنگه و آستین نداره بپوشن موهاشونو اینطوری کنن و روسری نداشته باشن و کفشاشونُ پاهاشونُ اینطور کنن‌. چون خوب میدونن اگه فاطمه‌ ی بابا دختر با حجابی نباشه..." بعد به من گفتن: "حالا مامانِ فاطمه بیا با هم سه‌ تایی برای عروسکا چادر بدوزیم‌✨😁"  راوی همسرشهید از شهدا https://eitaa.com/sangaradel
💞عاشقانه شهدا 💞 زُل زدم توی چشماش گفتم: آقا معلم! برا همسرتون درسے ، پیشنهادے ، بحثے نداری؟😁 گفتــ: حالا دیگه خونه هم شده مدرسه!😉 گفتم : استاد استاده چه توی خانه و چه توی مدرسه!😌 گفتــ: هر وقت خواستی توے زندگیتــ نذر کنے ، نذر کن ده شب نماز شب بخونی! یکی دیگه هم اینڪه سحرخیز باش... بچه ها رو هم از همین الان عادت بده به سحرخیزی و نماز شب.😇 🌹 از شهدا ⬅️ نثار روح مطهرشان صلوات 💐
💌سیره شهدا ⚘ما 8 سال کنار هم زندگی کردیم شاید در این مدت 8 بار عصبانیتش را ندیدم، همیشه خودش را کنترل می‌کرد و موقع عصبانیت تند صحبت نمی‌کرد و سکوت می‌کرد. به نظرم یکی از دلایلی که خدا حامد را انتخاب کرد به دلیل اخلاق و رفتار خوب او بود. ⚘اگر روزی می‌گذشت و او هیچ خدمتی نمی‌کرد آن شبش حتما این گله را داشت که امروز تمام شد و ما هیچ کاری نکردیم. ⚘حامد در سوریه دوستانش را اجبار می کرد که کتاب بخوانند، همیشه با وجود حامد محیط، محیط شادی بود و دوستانش همیشه از همنشینی با حامد لذت میبردند. ✍🏻به روایت همسر 🌹 از شهدا
💌 ♦️با حوصله و منظم با حوصله بود. خیلی به نظم و ترتیب اهمیّت می‌داد. کمتر نیرویی بود که حوصله کند وقت و بی‌وقت بند پوتینش را تا آخر ببندد. همیشه هم، لبخند روی لباش بود. 🌺شهید صمد یونسی 📚رسم خوبان ۹٫ آراستگی و نظم. صفحه‌ی ۸۹/ تبسم نسیم، ص ۶۵٫ ازشهدا
✍ هر ۱۰۰ تا مشتری ، پنج‌تای بعدی نذر امام زمان(عج) 🔹چند وقت پیش کیف مدرسه‌ پسر و دخترم رو دادم برای تعمیر نو بودند ولی بند و یکی از زیپ‌های هر کدوم خراب شده بود. کاغذ رسید‌ رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. 🔸دو روز بعد ، حدود ساعت ۱۱ شب برای تحویل کیف‌ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. 🔹کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: شما میهمان امام زمان هستید! هزینه نمی‌گیرم‌ ، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید! 🔸از شنیدن نام مولا و آقایمان کمی جا خوردم و گفتم: تسبیحِ صلوات رو حتما می‌خونم ، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده‌اید و کار کرده‌اید. 🔹تعمیرکار گفت: این نذر چند ساله منه. هر صد تا مشتری ، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! 🔸بعد هم دسته‌ قبض‌هاش رو به من نشون داد. هر از چندگاهی روی ته‌ فیشِ قبض‌ها نوشته شده بود: «میهمان امام زمان!» 🔹سپس ادامه داد: این یه نذر و قرار دادیه بین من و امام زمان(عج) و نفراتی که این قبض‌ها به اونا میفته؛ هر کاری که داشته باشن ، مجانی انجام می‌شه ، فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! 🔸از تعمیرکار خداحافظی کردم ، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه بیرون اومدم. تا مدت‌ها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکارِ عزیز فکر می‌کردم... 🔹به این فکر کردم که اگر همه ما در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم ، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میفته! 💚
🍃 رفقا یه دعای قشنگی توی سوره اسرا آیه ۸۰ هست که میگه : 💢 «رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا» 🤲 یعنی خدایا من رو توی (هرکاری و شغلی یا هرچیزی) به درستی وارد کن و به درستی بیرون بیار ! و همیشه از سمت خودت یه نیروی کمکی برای من بفرست !🦋 👌 ..
(ره) امام به خدمتکار منزلشان به نام سیدمرتضی می گویند: «شنیده ام که وقتی در صف نان 🍞 می ایستی می گویند این خدمتکار آقاست و تو را جلو می برند و بی نوبت نان می دهند، این کار را نکن، تو هم مانند سایر مردم در صف بایست، خوب نیست که از این خانه کسی برای خرید بیرون رود و بی نوبت خرید کند.