eitaa logo
سنگر شهدا
2.2هزار دنبال‌کننده
86.3هزار عکس
6هزار ویدیو
74 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند ملائکه ای دارد که موکل به روزه داران هستند و برای آنان در هر روز ماه رمضان تا اخر ماه رمضان طلب آمرزش می کنند و هر شب ، وقت افطار روزه داران را ندا می کنند که ای بندگان خدا بشارت باد شما را که گرسنگی کمی تحمل کردید و سیری بسیار در پیش دارید و چون شب آخر ماه رمضان فرا رسد، روزه داران را ندا می کنند که ای بندگان بشارت باد شما را که خداوند گناهان شما را امرزید و توبه شما را قبول کرد: ببینید در آینده چگونه عمل خواهید کرد.♥️🙏 📚وسایل الشیعه،ج7، ص176🌷 @sangareshohadababol
بسم الله الرحمن الرحيم «اياك و نعبد و اياك نستعين» تنها تو را مي پرستم و تنها از تو ياري مي جويم، اي خداوند متعال سرنوشت من فقط در دستان توست پس اي خداوند سرنوشتم را به گونه اي رقم بزن تا در پيشگاه تو و اهل بيت (ع) شرمنده نباشم. اي مردم پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيب نرسد. اخلاق نيكو در پيش گيريد كه پسنديده ترين رفتار در نزد خدا است. ببخشيد تا خداوند ببخشد شما را، بپوشانيد گناهان يك ديگر را تا خداوند بپوشاند گناهان شما را. والسلام عليكم و رحمه الله بركاته @sangareshohadababol
لحظه های نبرد تن به تن سیدرضا طاهر در حافظه ... همرزمان فاطمی اوهم یامجروح شده بودند یا بشهادت رسیده بودند. برای حفظ سیدرضا طاهر، پهلوان باقی مانده بود با انبوهی از تانکها و نیروهای مهاجم تکفیری، اومی‌جنگید و می طلبید و درخواست کمک می‌کرد. کمک رسانی به باتوجه به شرایط خانه زرد که دراشغال ومحاصره دشمن بود امکان پذیر نبود. که کاملا این شرایط را لمس کرده و مشاهده می‌کرد فریاد برآورد که ساختمان زرد راگلوله باران کنید. دوستان... من دارم حسینی می شوم. اوبا اصابت تیرهای دشمن زخمی و شجاعانه می‌جنگید و میگفت: 《ای دوستان من دارم حسینی می شوم. مراحلال کنید.》 میگفت: 《تکفیری ها توی خونه زرد تجمع کردند ومخفی شده اند به داخل خونه زرد نیایید. این موقعیت را با گلوله ها آرپی جی وخمپاره انداز ها زیرآتش بگیرید. تاان ها کشته شوند.》 از بدن مجروح خودش گذشت تاتکفیریها همه کشته شوند. او تااخرین نفس جنگید ودرهمین نقطه به رسید. او همیشه میگفت که خانه زرد، محل هست. به آرزوی خود که شهادت فی سبیل الله بود رسید. @sangareshohadababol
تولدزمینی شهید صفدر آرائیان نام پدر : قلی نام مادر : زینب عالمیان تاریخ تولد :1347/02/17 تاریخ شهادت : 1366/02/05 محل شهادت : ماووت گلزار:درونکلا شرقی شهید گرامی صفدر ارائیان کوههای برف گیر کردستان @sangareshohadababol
شهید محمد رضا کارور تاریخ تولد: ۵ / ۱۲ / ۱۳۳۶ تاریخ شهادت: ۴ / ۱۲ / ۱۳۶۲ محل تولد: فیروزکوه 🌹همرزم← بچّه‌ها محاصره شده بودند نیروهای پشتیبانی نمی‌توانستند کمک برسانند.🥀 همه تشنه و گرسنه بودند🥀 شهیدکارور هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب💦برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند،موفّق نشد🥀 در همین لحظه، بچّه‌ها کارور را دیدند که به طرف تپّه‌ها رفت. تیمّم کرد و روی یکی از تپّه‌ها ایستاد تکبیره الاحرام را با صدای بلند گفت و شروع کرد به نماز خواندن🤲🏻مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و بعد به خاک افتاد. نمازش که تمام شد،📿 دست‌هایش را بالای سرش برد🤲🏻 و چشم‌هایش را بست. نمی‌دانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد🤲🏻 که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّه‌ها به گوش رسید.🌷 باران، نم نم شروع به باریدن کرد🌧 *محمد دلش نمیخواست جنازه اش برگردد و میگفت « نمی‌دونی! چه لذّتی داره، آدم برای خدا تکّه تکّه بشه و هیچّی ازش باقی نَمونه که کسی بشناسدش.»🥀 در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و اَثری از پیکرش به دست نیامد🥀در نهایت به آرزویش رسید🕊 @sangareshohadababol
* * * 🥀 تاریخ تولد: ۱۳۵۸ تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸ محل تولد: زنجان / دفن تهران محل شهادت: بغداد مادرش میگوید هادی عادت داشت که من را هر وقت میدید دست یا پای مرا میبوسید☺️ و به ما خیلی احترام میگذاشت *جگرم سوخت ولی خداروشکر که عاقبت بخیر شد🕊او حدود ۱۶ سال در لباس سبز سپاه به خدمت مشغول بود سال‌ها در تیم حفاظتی شهید سپهبد قاسم سلیمانی حضور داشت.هادی برادر شهید بود* یکی از برادرش *شهید جواد طارمی* در عملیات خیبر بعد از ۱۵ سال پیکرش به وطن بازگشت🍁هادی دارای دو دختر ۴ ساله و ۹ ساله به نام‌های *محیا*و *هانیه*است دخترانی که دلتنگ پدر هستند💔 روز ۱۳ دی ماه ۹۸ در حمله بالگردهای آمریکایی در فرودگاه بغداد در کنار سردار بزرگ ایران پر کشید😭😔 🌹 شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات @sangareshohadababol
▪️ ماجراهای کاپشن دوخت ایران! ‌ رهبر انقلاب امروز در ارتباط تصویری با مجموعه‌های تولیدی: 🔻 در همین [یکی دو] سال گذشته که احتیاج پیدا کردیم به یک تعدادی کاپشن پسرانه، دخترانه، بچه‌گانه؛ من گفتم اصلاً از بازار نخرید، بدهید تولید کنند. قطعاً از انواع خارجی‌اش بهتر بود؛ یعنی زیباتر، محکم‌تر و بهتر. خب وقتی که میتوانیم ما در داخل تولید کنیم چرا از خارج وارد کنیم؟ ‌ 🔻 خود من دو تا کاپشن داشتم که گاهی کوه که میرفتیم استفاده میکردم، اینها خارجی بود و سوغاتی برای من آورده بودند؛ اینها را دادم رد شد و گفتم از این داخلی‌ها تهیّه بشود. ‌ 🔻 همین کاپشنی که گفتم برای من خریده بودند، من دیدم که روی آن یک چیزی زده‌اند که این تولید خارجی است که دروغ بود؛ خیّاطش را می‌شناختیم، میدانستیم چه کسی درست کرده و کِی درست کرده، و گفتیم کندند آن را. ۱۳۹۹/۰۲/۱۷ @sangareshohadababol
از سمت راست : 1-💐مرحوم حاج عباس نصیرایی ( پدر گرامی شهید محمد مهدی نصیرایی) 2-آقای علی حاتمی 3-🌷شهید مجید سعادتی سال 1362 پایگاه شهید بهشتی اهواز محفل انس و رفاقت با شهدا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @sangareshohadababol
از سمت راست: 1-🌷شهید ناصر باباجانیان 2-🌷شهید سيد علي سادات تبار 3-؟ 4-؟ محفل انس و رفاقت با شهدا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @sangareshohadababol
شب از کرانه سفر کرده است او صبح اميد گشوده شهپر زرين به راستاي شماست هزار چشمه ي خونين ز کربلاي حسين گشوده ديده کارون به کربلاي شماست ایستاده از راست: 1-🌷شهید یعقوب علی علیپور 2-🌷شهید جواد نژاد اکبر 3-؟ 4- آقای علی نعمتیان 5-؟6-؟ نشسته : 7-🌷شهید ناصر باباجانیان 8-🌷شهید سیدعلی سادات نیا بیشه چهارتن از شهدای روستای شهید پرور بیشه سر بابل 🌹شهید ناصر باباجانیان : 🕌خدایا اگر در آن دنیا بازپرسی می‌شود پس زبان ما را گویای حقیقت فرما و لحظه مرگ ما را لحظه ای قرار ده که در مصاف با دشمنان دین تو باشم ... عزیزمان را یاد کنیم با ذکر صلوات 🌺 🆔 @sangareshohadababol
خوشا آنانکه بر این صحنهٔ خاک چو خورشیدی درخشیدند و رفتند خوشا آنانکه از پیمانهٔ دوست شراب عشق نوشیدند و رفتند به نام خدا، صبحتون زیبا یاد کنیم از شهدا🌹 عکس از مراسم دامادی شهید ناصر باباجانیان نفر وسط با لباس سبز سپاه در روستای شهید پرور بیشه سر گرفته شده است. نفر سمت راست تصویر با لباس سبز سپاه شهید کریم رجب پور ازدیگر شهدای روستای شهیدپرور بیشه سر نیز حضور دارند. پنج شنبه 18 اردیبهشت 1399. عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات 🌺 🆔 @sangareshohadababol
دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان 🕌خدایا پاکم کن در این ماه از پلیدی و کثافات و شکیبایم کن بر مقدراتى که خواهد شد.... 🆔 @sangareshohadababol
دلبستگی های فنا پذیر! 📙ميزان الحكمه،ج4، ص 102 🆔 @sangareshohadababol
1️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید ناصر باباجانیان نام پدر : شعبان نام مادر : فاطمه صغری پورقربان تاریخ تولد :1339/03/10 تاریخ شهادت : 1367/02/18 محل شهادت : شلمچه گلزار:سید میرزابیشه سر 🌺طبق دستور اسلام عمل نماییم و وابستگی را به دور اندازید سعی کنیم که همانند سید الشهدا دیگر ادامه دهندگان راهش که به ملکوت اعلی پیوستند باشید و قانع به این نباشیم که جامعه ما به عنوان پاسدار دارای ارم روی سینه می‌شناسد کسانی که دستگاه دولتی فلان قدر حقوق دریافت می‌نماییم آیا این پاسداری است آیا عمل خدا و سیدالشهدا و آقا امام زمان (عج) ما را می‌بندد آیا این عمل خدا آیا این عمل خدا و رسول خدا و سید الشهدا آقا امام زمان (عج) می‌بندند 🌹آیا رسول خدا و ائمه اطهار در آن دنیا دل نمی‌کنند شرمنده نمی‌شوند شرمندگی ما بجا خجالت ما بجا رسوای ما بجا آیا روی برنمی گردانند از ما آیا یادمان هست که با این عملمان ظهور آقا امام زمان (عج) را به تاخیر می‌اندازد در صورتی که مستمندان و دردمندان منتظراند محتاجان و فقیران منتظراند خداوند آبروی ما را در آن دنیا محفوظ نگه بدارد و ما را از یاران آقا امام زمان (عج) قرار بدهد . @sangareshohadababol
🌺 شهید محمد علی معصومیان : یک روز می خواستیم به شهر بیاییم. من و ناصر سوارموتور شدیم و حرکت کردیم . (بیشه سر)را پشت سر گذاشتیم و وارد روستای پر پیج و خم (اغوزبن)شدیم. به سرپیچی رسیدیم. هنوز پنجاه متر جلوتر نرفته بودیم که ناصر دور زد و برگشت .گفتم :چی شده ناصر؟گفت: احتمالا به چیزی بر خورد کردیم.راست می گفت. گنجشکی زیر چرخ های موتور رفته بود.ناصر بابا جانیان از این که باعث مرگ گنجشکی شده بود،بسیار ناراحت شد. بر گرفته از کتاب از مازندران تا شلمچه . 🌹شهید ناصر بابا جانیان: آن کس که مرا طلب کند میابد و آن کس که مرا یافت می‌شناسد و آن کس که مرا شناخت دوستم می‌دارد. آن کس که دوستم داشت به من عشق می‌ورزد آن کس که به من عشق ورزید و من نیز به او عشق می‌ورزم و به آن کس که عشق ورزیدم میکشم او را و آنکس را که من بکشم خون بهایش بر من واجب است و آنکس که خون بهایش بر من واجب است پس من خودم خون‌بهایش منم . @sangareshohadababol
2️⃣سالروز عروج آسمانی شهید علی برار سیف اله نژاد پینه رودی نام پدر :گلبرار نام مادر : فاطمه تقی نیا تاریخ تولد :1341/06/23 تاریخ شهادت : 1361/02/18 محل شهادت : خرمشهر گلزار : شهدای معتمدی عملیات بیت المقدس @sangareshohadababol
شهیدوالامقام علی برار( رضا ) سیف الله نژاد دوست دوران کودکی و نوجوانی ام مثل دیگرافراد جامعه متحمل سختی های زیادی در زندگی خودش بوده .لباس سیاه در عکس قبلی و با محاسن علتش این بود که برادرکوجکترش در سانحه تصادف فوت کرده بود و با دو فرزند به دیار باقی رفته و مادر داغدیده آنها از فراق آن فرزند خلاص نشده بود که فرزند دیگرش به شهادت رسید. آخرین باری که از خدمت مقدس سربازی به مرخصی آمد ایام عید نوروز سال 1361بود که این عکس و چند عکس دیگر را نشانش دادم . و تجدید خاطره ای برایش شد . این عکس در تابستان سال1357بابلسر پارکینگ اول دریا گرفته شد. روح این دو برادر و والدینشان شاد با ذکر صلوات🌹 سمت چپ بالا/ شهید رضا سیف الله نژاد و حسن مهدیزاده /پایین 1-شهید رضا سیف الله نژاد2-حسن مهدیزاده 3-اقای علی نجف نژاد4-آقای حسین آقابابایی ✍️حسن مهدی زاده @sangareshohadababol
3️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید حمید علیجانی نام پدر: علی جان نام مادر: فاطمه صغری عباسی تاریخ تولد: 1337/04/17 تاریخ شهادت:1361/02/18 محل شهادت: خونین شهر نحوه شهادت: اصابت خمپاره عملیات: بیت المقدس گلزار: شهدای شهیدآباد 🍃روایت وفاداری دو دوست 🌺لشکرعرشی 25 کربلا صفحه ای از تاریخ ازیاد نرفتی این کشور است که دلاورمردانش از همین روستاها و شالیزارها و کوچه پس کوچه های شهرهای دور نزدیک بخشی ازتاریخ عظیم وتمام نشدنی دفاع هشت ساله ی این کشور امام زمان را رقم زده اند،شیرمردانی که تاریخ ،حسرت صلابت واخلاص شان را می خورد و تکرارشان بعید به نظر می رسد،در ادامه ذکر خاطره ای از وفاداری دو دوست حتی آن سوی دنیا و پایبندی به عهد و وفای شهدا نسبت به دوستانشان ، از زبان عباس جلالی دوست وهمرزم این دوشهید بزرگوارتقدیم مخاطبان می شودباشد که گوشه ی چشمی به ما بیاندازند. از راست: 1- اقای احمد آملی 2-شهید حمید علیجانی 3-اقای عباس جلالی"راوی " @sangareshohadababol
1️⃣🌷🍃روایت وفاداری دو دوست🍃🌷 🌹🌼بعد از پنج روز شهید گلریز دو باره آمد مقّر ما که سری بزند .گفتم :سیدجان ماداریم برای مأموریت اعزام می شویم به شلمچه. ازاوپرسیدم: تو دراین عملیات مسئولیتی داری ؟ می گفت : نه می خواهم به عنوان یک نیروی عادی بجنگم. آن شبی که سید آمد مقّر وصحبت می کرد با من 2نفراز بچه های بابلی بنام حمید علیجانی واحمدآملی امیری هم بودند.سیدوقتی داشت خداحافظی می کردحمیدعلیجانی پرید وسط صحبت ما وگفت:آقاسید حسین شماواقعا می دانی که شهید می شوی؟ سید گفت:آره به جّدم. حمید علیجانی اورا درآغوش گرفت وبوسه زدوگفت:سید دارم به شما می گویم،اگررفتی آن طرف شفاعت نکنی که من به شهادت برسم.اگرشهید نشدم ،هرچه گناه دارم به گردن تو! منم باید ببری؟! شهید حمید علیجانی دوست و همرزم وفادار سردارشهید سیدحسین گلریز🌹 🌺تقریبا روز دوم عملیات بیت المقدس بود که ما راننده نفربر ارتشی بودیم.من واحمد آملی امیری از آبادان آمدیم به سمت خرمشهر وجبهه دار خوین که در این جبهه در حال پیشروی بودیم ؛اعلام کردند که شما پیشروی نکنید ،زیرا آن هایی که از منطقه نورد اهواز و پادگان حمید قرار بود الحاق صورت بدهند ، انجام نشد .تقریبا روز روشن نشده بود که گفتیم بگیریم بخوابیم . ازشب قبل که بالای نفربر نشسته بودم دلشوره عجیبی داشتم.دوستم احمد آملی گرفت خوابید ولی من بیدار بودم.بعد از لحظاتی احمد بیدار شدگفت:عباس ،عباس ....حسین شهیدشد!؟ -چطور؟ همین الآن خواب دیدم،حسین درون یک باغ بسیار زیبایی است وبعداز اینکه حسین را دیدم.داد زدم حسین کجا؟ گفت:احمدسلام مرا به عباس برسان بگو نگران نباشد و به حمید بگو وعده ی ما برقراره ...!! وقتی خبر شهادت رابه یک صورتی فهمیدم،بی طاقت شدم ، آن روز در مقرمان در نزدیکی شلمچه ماندیم.فردا صبح از فرماندهی اجازه خواستیم که به خاطر شهادت دامادم برویم وپیکر ایشان را برای انتقال به شهرستان ببریم. 💐آمدیم سمت بچه های مازندران ، از قرار عراق دوباره با یک پاتک منطقه ی پادگان حمید را پس گرفته بود. شب با اجازه مسئول منطقه و راهنمایی نیروهای شهید گلریز رفتیم برای پیدا کردن پیکر شهدا؛با کمی جست وجوپیکر ها را پیدا کردیم ولی متوجه شدیم که پیکر ها را تله گذاری کرده اند ؛پیکر شهدای دیگر مثل شهید اسماعیل حسین زاده و غیره هم بود.هر شب می رفتیم وجنازه را دویست الی سیصد مترعقب می کشاندیم و بصورت سینه خیز عقب می آمدیم؛تا جایی که دیگر نمی شد جنازه را آورد ؛یک چاله ای در آنجا بود ،جنازه ها را آنجا گذاشتیم ,شب بعد برای انتقال پیکر ها آمدیم ،اما دیدم هر جنازه ای را تله گذاری کرده اند .نشانه ای گذاشتیم تادوباره برگردیم. مرخصیم تمام شد دوباره به مقر ارتش برگشتیم. 🌺 🌸🍃 🌼🍃🌼 @sangareshohadababol
2️⃣🌷🍃روایت وفاداری دو دوست🍃🌷 🌺بعد ازچند روز دوباره از فرمانده یگان ارتش اجازه گرفتیم تا به منطقه پادگان حمید و نورد بر گردیم.گفت :مانعی ندارد ولی قبلش بروید جلو چند تا گرا بدهید که ما با توپخانه بزنیم وبعد بیایید بروید.به همراه حمید علیجانی رفتیم جلو،منطقه ای در شلمچه بود به نام سه راه مرگ حمید علیجانی از بچه های شوخ و شیطان بود؛عقب تویوتا نشسته بودیم ،متعجب بودم که حمید ساکت است؛اما چهره ای بسیار دلنشین پیدا کرده؛ گفتم:حمید چیه ساکتی ؟! گفت:عباس دلم یک دفعه برای همسرم و دخترم تنگ شده. گفتم :مرد حسابی وسط معرکه دلت هوایی شده .گفت :آره به خدا... گفتم:خب بعد از اینجا اول می رویم اهواز یک زنگ به آنها بزن و بعدش می رویم پی جنازه شهدا. ادامه داد :عباس من شاید تا آنجا نرسم ؛گفتم :تا آنجا نمی رسم چیه؟ گفت:فقط اگر زنده ماندی، از خانمم عذر خواهی کن و طلب مغفرت کن برایم! سلامم را برسان و بگو فاطمه ام را فاطمه وار بزرگ کنند. 🌼🌹در حین همین صحبت ها بودیم که یک صدای انفجاری آمد ؛هیچی نمی فهمیدم،فقط بایک ضربه محکم به زمین کوبیده شدم ،از ناحیه گردنم و دستم و بازویم ترکش خورده بودم وکتفم راموج گرفته بود .حال خوبی نداشتم ،یک آن یاد حمید افتادم به سختی بلند شدم وصدا می زدم : حمید! حمید! گردوغبار عجیبی بود هیچ چیزی معلوم نبود.ماشین را دیدم که تکه تکه شده بود.آمدم نزدیک ماشین ،دیدم حمید زیر ماشین افتاده ،درب سمت شاگرد ماشین بر رویش بود؛ماشین را هول دادم نمی دانم چه جوری با آن وضعیتم ماشین را به کناری هول دادم . جنازه اش پرس شده بود .از دو نفری که جلو نشسته بودند .خبری نداشتم ولی احتمالا چیزی ازشان نمانده بود. در جا ماشین سیمرغی از راه رسید ما جنازه حمید را گذاشتیم پشت سیمرغ و آوردیم سردخانه ی آبادان تحویل دادیم. برگرفته ازکتاب حکایت اُردی بهشت به کوشش حسین علیجانزاده 🌸 🌺🍃 🌼🍃🌼 @sangareshohadababol
🌷🍃 بخشی از وصیت نامه شهیدحمید علی جانی🍃🌷 🌹گواهی می دهم به خدای یکتا که همه ی هستی عالم از اوست و شهادت می دهم که پیامبر اکرم (ص) آخرین فرستاده خداست و به ولایت مولای متقیان حضرت علی (ع) و یازده جانشین آن که آخرینش صاحب زمان (عج) که زنده است و روزی برای عدالت ظهور خواهد کرد و به نایب بر حقش خمینی (ره) بت شکن و ابراهیم زمان که ولایت فقیه ما میباشد معتقد هستیم و خواهیم بود و به فرمان او داوطلبانه به جبهه نبرد علیه کفر اعزام شدم تا بتوانم دین خود را ادا نمایم و در مقابل مردم و رهبرم شرمسار نباشم و به فرموده ام بکشم سعادت است و بمیرم سعادت است. ❤️پدر جانم تنها سفارش من این است که مبادا برای من تشریفات زیادی قایل شوید این تشریفات را کم کن و به مردم مستضعفین و به جنگ زدگان عطا بفرمایید. برای شادی روح این شهید صلوات……….. 🌷شهید سید حسین گلریز دو روز قبل از شهادت 🌷و شهید حمید علیجانی 🌼 🌸🍃 🌺🍃🌺 @sangareshohadababol
4️⃣سالروز عروج آسمانی شهید ایرج قلی زاده نام پدر : موسی نام مادر:زبیده حسن زاده تاریخ تولد :1340/01/02 تاریخ شهادت : 1361/02/18 محل شهادت : خرمشهر گلزار:امیرده بیت المقدس 🌺ضمن سلام به تمامى پیكار گران جهانى حق علیه باطل و با درود تمامى شهدا آزادى - استقلال - جمهورى اسلامى كه با خون خود این نهال نو بهار را آبیارى كردند تا براى همیشه از زیر یوغ ستم امپریالیسم مخصوص امپریالیسم آمریكا رهایى یابند تا اینكه این پیام پیام آوران خدا را (پیامبران راستین) كه همانا ایجاد یك جامعه توحیدى و پیاده كردن قسط و عدل كه فقط یگانگى خدا بر آن استوار باشد و خبرى از استبداد - استثمار - و استعمار نباشد و در حال حاضر كه خاك وطن عزیز ما در اشغال نیروهاى متجاوز صدام تكریتى است ما روى خون شهداى قبل از عید 61 راه مى رویم كه با خون خود تمامى خاك خود را آزاد كنیم تا اینكه آیندگان همان آیندگانى كه در حركتند براى ایرانى اسلامى - آزاد - آباد بكوشند و از تمامى جهات مستقل باشند. ما در وجود كسانى زنده ایم كه همیشه با آمریكا در ستیزه بى امان هستند تا تمامى خلقها آزاد شوند. @sangareshohadababol
5️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید غلام علی مهرعلی تبار نام پدر : علی اكبر نام مادر : مریم عباسی تاریخ تولد :1342/01/02 تاریخ شهادت : 1366/02/18 محل شهادت : بانه گلزار : کوهپایه سرا @sangareshohadababol
6️⃣سالروز عروج آسمانی شهید سید کاظم شفیعی نام پدر : سیدعلی نام مادر: صدیقه یدالله زاده تاریخ تولد : 1339/1/2 تاریخ شهادت: 1362/2/18 محل شهادت : جبهه جنوب گلزار : آهنگرکلا @sangareshohadababol
‏🔴رهبرمعظم انقلاب:‏ آن ذهن و فکری که میتواند ماهواره را تولید کند و برای ارسال ماهواره بعدی در مدار ۳۶ هزار کیلومتری هدف‌گذاری کند، قطعاً چنین روحیه، ابتکار و خلاقیت برای ‎تولید خودرو با مصرف ۵ لیتر بنزین در یکصد کیلومتر و در دیگر بخش‌های تولید نیز دارد. ۱۳۹۹/۲/۱۷ @sangareshohadababol