eitaa logo
سنگر شهدا
2.3هزار دنبال‌کننده
89.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
78 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴صرفا جهت تأمل... 🔹دختر 16 ساله فلسطینی با هفت گلوله ارتش کودک کش اسراییل در جنین به شهادت رسید.... سیاستمداران آمریکایی و اروپایی برای او مرثیه سرایی می کنند؟! عکس و داستانش تیتر رسانه هایشان می شود؟! 🔹از سازمانهای حقوق بشری صدا و حرکتی برمی‌خیزد؟! ! @sangareshohadababol
+۱۸ آنقدر مرا با شلاق زدند که ناخن‌های پایم از جا پریدند و افتادند و ناخن‌های دستم نیز کنده شدند. در همان حال که خونین و مالین روی زمین افتاده بودم، به زور آب به دهانم ریختند؛ من هم تف کردم توی صورتشان. دست بردار که نبودند. جری‌تر شدند و به زور کمی دانه برنج به دهانم ریختند تا به خیال خودشان روزه مرا باطل کنند. برای اینکه خوشحال نشوند گفتم؛ باز من روزه‌ام، هرکاری کنید، حتی اگر در دهانم ادرار کنید، بازهم روزه‌ام باطل نمی‌شود، چون به زور است. ...مرا بردند و بعد از کتک مفصلی از مچ، پاهایم را بستند و وارونه آویزان کردند. بعد از دقایقی آمدند و مرا به روی زمین انداختند. بعد مجبورم کردند که روی چهارپایه‌ای بایستم و دستهایم را از طرفین به میخ طویله‌ای بر دیوار بستند و بعد چهارپایه را از زیر پاهایم کشیدند و مصلوبم کردند. تمام وزنم را کتف و مچ دست‌هایم تحمل می‌کرد. دستبند لحظه به لحظه بیشتر در مچ دستم فرو می‌رفت. خون به دستم نمی‌رسید. پنجه‌هایم بی‌حس شده بودند. به همین اکتفا نکردند و شروع کردند به شلاق زدن به کف پا و روی پایم... آن شب من لخت و عور بودم. شمعی روشن کردند. پارافین ذوب شده چکه چکه روی بدنم می‌ریخت و می‌سوزاند و پوست را سوراخ می‌کرد. گاهی هم شعله آن را بین بیضه‌ها می‌گرفتند و موها را آتش می‌زدند. با فندک روشن هم موهای بدنم و ریشم را می‌سوزاندند. از سوزش درد به خود می‌پیچیدم. با ناخن گیر یکی یکی موها را می‌کندند و هی تکرار می‌کردند: امشب، شب آخر است. یک کمدی تراژیک تمام به اجرا گذاشته بودند. پنبه آغشته به الکل را به دور انگشت شست پا می‌بستند و بعد آن را آتش می‌زدند. این پنبه شاید دو دقیقه دور انگشتم می‌سوخت. یا پنبه فتیله شده را درون نافم می‌گذاشتند و آتش می‌زدند. گاهی خاکستر سیگار را روی بدنم می‌ریختند. کاری از دستم برنمی‌آمد جز داد زدن. از اعماق وجود فریاد می‌زدم... مرا لخت آویزان می‌کردند و گاهی بر آلت تناسلی‌ام شلاق می‌زدند که بر اثر همین ضربات باد کرده بود... تا ساعت دو نیمه شب مرا به هرشکلی که می‌توانستند اذیت و شکنجه کردند. وقتی دیدند جواب نمی‌گیرند به زیر آپولو بردند. همه بازجویان از اتاق خارج شدند. آپولو صندلی دسته داری بود که کف آن بیش از حد پهن بود. وقتی روی آن نشستم، پاهایم از ساق بیرون از صندلی می‌ماند. دست‌ها را از مچ با مچ‌بند قالبی به روی دسته صندلی پیچ و مهره و سفت کردند. وقتی که پیچ‌ها را سفت می‌کردند قالب‌ها بر مچ و ساق پاهایم فرو می‌رفت و به اعصاب فشار می‌آورد. فشار بر دست چنان بود که هر لحظه فکر می‌کردم خون از محل ناخن‌های دستم بیرون خواهد جهید. درد این لحظات به واقع خیلی بدتر و شدیدتر از درد شلاق بود. دست بیشتر و بیشتر پرس می‌شد و تمام اعصابم از توک پا تا فرق سرم تیر می‌کشید. به دست راست کمتر فشار می‌آوردند، زیرا بعد از پرس دست باد می‌کرد و دیگر نمی‌شد با آن اعتراف نوشت. بعد از مهار شدن دست‌ها و پاها، کلاه کاسکت مخروطی شکل را که از بالا آویزان بود بر سرم گذاشتند که تا زیر گلو می‌آمد. آن گاه به کف پاهایم شلاق زدند. وقتی از شدت درد فریاد می‌کشیدم، صدا در کلاه کاسکت می‌پیچید و گوشم را کر می‌کرد، نه می‌شد فریاد کشید و نعره زد و نه می‌شد درد ناشی از شلاق را تحمل کرد. هیچ منفذ و راه در رویی برای خروج صدا از کلاه کاسکت نبود و صدا در همان کلاه دفن می‌شد. گاهی شلاق را به کلاه می‌زدند، دنگ و دنگ صدا می‌کرد و سرم دوران می‌یافت و دچار گیجی و سردرد می‌شدم. عذاب آپولو واقعی و خرد کننده بود. پیچ‌ها را دائم شل و سفت می‌کردند... کار آن شب بازجویان خیلی طولانی شد. بعد از شلاق و آپولو مرا از اتاق حسینی بیرون بردند و دور دایره گرداندند تا پاهایم تاول نزند و باد نکند. بعد آویزانم کردند… مرا به اتاق شماره ۲۲ بردند. این اتاق شیب کمی داشت و کف آن خیس بود. مرا که لخت مادرزاد بودم کف اتاق نشاندند و گفتند بنویس. من دو زانو نشستم و با یک دستم ستر عورت می‌کردم و با دست دیگرم خودکار را گرفته بودم. از زور سرما دندان‌هایم به هم می‌سایید. از دماغ و دهانم بخار بلند می‌شد. دست و بدنم می‌لرزید. نمی‌توانستم چیزی بنویسم. سرما در بدنم رسوخ کرده و به مغز استخوانم رسیده بود... بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی (فصل شبهای کمیته مشترک یا همان موزه عبرت) @sangareshohadababol
. ⭕️چه خوب می‌شد اگر شهرداری‌ها بویژه شهرداری تهران و رسانه‌ها بویژه رسانه ملی، در دوره‌ای که عده‌ای با شعار تلاش می‌کتند تا زنان این سرزمین را بی‌هویت کنند، تک تک زنانی که آمارشان در تصویر بالا ذکر شده، به مردم معرفی شوند. اینها بودند که برای ، ایثار عمر کردند و را تحقیر کردند. ✅@sangareshohadababol
👆اوون بنجامین، کمدین آمریکایی با انتشار عکسی از یک خانه فحشا در یک خیابان عمومی لس‌آنجلس که بنرهای ‎ و ‎ روی اون نصب شده این توییت رو منتشر کرده ♦️اون نوشته : زنان مسلمان حرف غرب را گوش ندهید. آنها میخواهند روسری را از شما بگیرند تا شما را به روسپی‌های معتاد تبدیل کنند. ♦️تنها چیزی که آنها به دنبال آزادی شما از آن هستند، ایمنی خانواده و عزت شماست. شریعت به شما ظلم نمیکند، بلکه از شما محافظت میکند 🇮🇷 @sangareshohadababol
اون موقعی که زنان ما روزنامه برا خودشون داشتند، تو اروپا به زن‌هاشون محل سگ هم نمیزاشتن ! این برگ از تاریخ رو بزارید جلوی مدعیان و بگید سال 1292 وقتی زنان شیعه انقلابی مشروطه ، روزنامه شکوفه را با مسئولیت خانم به چاپ میرساندند و خون در رگ انقلاب آزادی خواهی تزریق میکردند ، زیر سم اسب ها میرفتن تا شاید حق رای بگیرند ! «همیشه اطلاع از آنچه که دشمن در گذشته عمل کرده است، موجب می‌شود که انسان ترفندهای دشمن در زمان خودش هم بداند.» بخاطر همین، حضرت آقا میگن تاریخ و جریانات انقلاب مشروطه رو بخونید. @sangareshohadababol
👆گلشیفته لخت و عور شد. تشویقش کردن، هزاران درود براش فرستادن، گفتن مایه افتخار و الگوی زنان ایرانی! ♦️الهام چرخنده چادر به سر کرد. تا تونستن فحشش دادن، بچه‌شو کتک زدن، شیشه ماشینشو شکستن، به مادرش حمله کردن، آوردنش تلویزیون گریه‌ش انداختن 👆بعد  همین بی‌شرفا شعار میدن 🇮🇷 @sangareshohadababol
آرمان علی‌وردی - روح‌الله عجمیان - سلمان امیراحمدی - دانیال رضازاده - حسین زینال‌زاده - رسول دوست‌محمدی - فرید کرم‌پور - حسین تقی‌پور - حمید پورنوروز - پوریا احمدی - اسماعیل چراغی - تورج اردلان - حسن براتی - غلامرضا بامدی - نورالدین جنگجو - هادی عرفانی‌نیا - حسین یوسفی - محمد ولی‌کیاسی - حسنعلی پورعیسی - علیرضا سرایداران - آرشام سرایداران - علی اصغر لری‌گویینی - مجتبی ندیمی - احسان مرادی - امید خوب - هوشنگ خوب - فریدالدین معصومی - محمد رضا کشاورز - بهادر آزادی - محمد زارع مویدی - رضا زارع مویدی - مجید یوسفی - عباس خالقی - مهدی لطفی - امیر کمندی - محسن حمیدی - مهدی زاهد لویی - محمد - حسین کریمی - مهدی اثنی عشری - رحیم سحابی - رضا آذرتبار - علی نظری - مسلم جاویدی مهر - علی اصغر قورت بیگلو  - یزدان قجری - رضا الماسی - حمزه علی نژاد - مجتبی امیری - محسن رضایی - علی نظری - محمد حسین سروری راد - عباس فاطمیه - امیررضا اولادی - حسین اوجاقی - داوود عبداللهی - مرتضی غلامیان - وجیه الله آذرنگ - مهدی لطفی پور - سعید برهان زهی - سیدحمیدرضا هاشمی - محمد امین عارف - محمد امین آب‌درشکر - علی بیک وارازی - ناصر براهویی - محمد فلاح - حسن مختارزاده - هادی چاکسری - علی فاضلی - رضا خانی چگنی - رسول حسینی - نادر بیرامی - سجاد شهرکی - محمد عباسی - مهدی ملاشاهی - جواد کیخا جهانتیغی برای شادی روحِ مطهر همه‌ی این شهدای امنیت که در طی یک‌سالِ گذشته و در پی شورشِ وحوشِ به فیض شهادت رسیدند، صلواتی بفرستید. امنیت اتفاقی نیست @sangareshohadababol
⭕️مسیح علینژاد: دولت آمریکا به من گفت تغییر هویت بدم و مخفی شوم! مهناز افشار: چرا دورم، چرا ایران نیستم، چرا اینقدر شک، چرا اینقدر اندوه ...! اشکان خطیبی: به آخر خط رسیدم! شروین حاجی‌پور: کارم با این دنیا تموم شده! شبکه من و تو: تا اول ژانویه تعطیل می‌شویم! عاقبتِ ‎ رو نظاره‌گر هستید! ✅ @sangareshohadababol
👆شما می‌خندید که رژیم صهیونیستی برای اثبات مخفی‌شدنِ حماس در بیمارستان، تصویر تقویم منتشر کرده ولی ما این رو در داخل تجربه کردیم! یادتون رفته؟! در طی اغتشاشات گذشته، ۷۲ ماشین آمبولانس توسط وحوش ‎ به آتش کشیده شد! پرسیدیم چرا؟! گفتند چون داخلش مأموره؟! پرسیدیم سندت کو؟! گفتند آمبولانس پلاک نداره! ‌ این وحوش یکی هستند! راه یکی! استراتژی یکی! حیوانیت یکی! ‎ ‌ "سید امیرحسین هاشمی" 🇮🇷 @sangareshohadababol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مجری کثیف اینترنشنال بالای سر جنازه ۵۰ هزار زن و کودک در غزه نوشت: ! ⚠️اونایی که‌چنین شعارهایی دادن بفهمن پشت سر این شعار کی بوده و با کیا همصدا شدن! ✅ @sangareshohadababol