eitaa logo
سنگر شهدا
2.4هزار دنبال‌کننده
97.1هزار عکس
7.6هزار ویدیو
90 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷زندگی نامه روحانی شهيد ابوالقاسم بزّاز🌷 🌺شهید ابوالقاسم بزاز يك چريك طلبه ويك طلبه چريك بود و اولين اي بود كه در شهرش پاپوش را براي مبارزه بپاكرد و چون دشمن را گستاخ ديد، پوتين بر پا كرد ولباس رزم بر تن و تا خط شهادت پيش رفت . بزاز در سال 1331 در شهرستان چشم به جهان گشود . او در زندگي كودكانه اش هميشه علاقه به داشت . بنابه گفته هاي مادرش در تمام دوران كودكيش هيچ وقت‌ از و روزه كاهلي ننمود؛ حتي بيشتر وقتها در ماه رجب ، شعبان ، رمضان روزه دار بود. 💐او تا كلاس سوم نظري به درس خواندن مشغول بود. بعد از خواندن كلاس يازدهم تصميم گرفت طلبه شود. بدين‌جهت به خدمت آيت الله رفت تا ازفضائل آن مرد بزرگ بهره‌مند گردد. بعد ازآن براي ادامه تحصيلات به حوزه مشهد رفت تا دروس از قبيل: فقه‌،‌ فلسفه‌،‌ اصول را آغاز نمايد. بعد از يكسال و نيم در مشهد به دليل فعاليتهاي سياسي مورد تعقيب قرار گرفت و به قم سفركرد و در مدرسة رضويه در اي مشغول به تدريس شد تا در آنجا بتواند بيشتر با حقايق اسلامي واستادان مجرب تري مانند‌: آيت الله و ديگر فضلاء آشنا گردد. 🌸او در قم هم کارهایی مانند پخش اعلاميه و نشريات امام را بر خود يك امر واجب مي‌دانست و هميشه در اين سهم بزرگي داشت. او در سال 1355 سفرهايي به ، افغانستان و بعضي كشورهاي عربي نمود و در آنجا نيز به فعاليتهاي مذهبي ،سياسي وبعضاً نظامي مشغول شد و در هنگام بازگشت به ايران مقادير زيادي از كتابهاي امام رابا خود آورد و در تكثير كرد تا پخش كند. هميشه سفرهايي به دور ترين نقاط و از چشم افتاده ترين روستاها مي‌كرد و تبليغات اسلامي مي نمود تا بتواند اسلام رابطورعملي به آنها آموزش دهد. وی حتي در بسياري از روستاها باهمكاري اهالي روستا وبا نقش اساسي خودش به ساخت حمام و مسجد مي‌پرداخت. در طي همين سالهاي خفقان واستبداد اوبا تشكيل جلسه وحضوردر به گفتگو با دانشجويان و تبليغ اسلام و حكومت اسلامي و مبارزه فكري باجريانهاي ضد ديني مي پرداخت. در قم با وگارد جاويدان درگير بود وحتي مورد شناسايي كامل قرار گرفته بود، ولي هيچ ترس و واهمه اي نداشت و به كار خودش ادامه مي‌داد تا بتواند مملكت را از زير يوغ شرق وغرب برهاند. 🌹شهيد مي‌گفت: دلم نمي خواهد در اين جانم را از دست بدهم. دوست دارم چند تايي از آنها را بكشم و بعد شهيد شوم . در محرم1357در روستاهاي اطراف بابل‌مشغول ‌به‌ سازي و بمبهاي مختلف بود. در 12 بهمن هنگام آمدن امام، او با فضلاء ديگر در دانشگاه تهران به تحصن نشسته بودند. در روز 22بهمن او در به برادران كرمانشاهي درمبارزه مسلحانه‌كمك مي‌کرد. يك ماه در آنجا بسر برد و بعد ازبرگشتن از آنجا، مدتها محافظ خانه امام در قم بود. در تاريخ 12/8/1358 به سپاه پاسداران بابل درآمد در سپاه هم كلاسهاي تشكيل داد . 🌺به گفتة برادران سپاه بابل كه همكار و همگام او بودند، اودر همان لحظه ورود به ما روحيه بخشيد. ما به اومي‌گفتيم: برادر از اين خسته نمي‌شوي؟ او مي‌گفت: چيزي كه مي خواهم به من نگوييد كلمه خسته شدن است ومن هرگزخسته نمي‌شوم مخصوصاً دركار براي اسلام و براي رضاي خدا. در مأموريتي كه از بابل به او محول به جبهه سنندج رفت تا با ضد انقلابيان مبارزه كند. در تاريخ 1359/3/10در توسط بمب كارگذاشته شده درجعبه شيريني، هنگامي كه مي خواند، به شهادت رسید. روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد🌹 🌸 🌺🍃 🌼🍃🌼 @sangareshohadababol
🌷زندگی نامه روحانی شهيد ابوالقاسم بزّاز🌷 🌺شهید ابوالقاسم بزاز يك چريك طلبه ويك طلبه چريك بود و اولين اي بود كه در شهرش پاپوش را براي مبارزه بپاكرد و چون دشمن را گستاخ ديد، پوتين بر پا كرد ولباس رزم بر تن و تا خط شهادت پيش رفت . بزاز در سال 1331 در شهرستان چشم به جهان گشود . او در زندگي كودكانه اش هميشه علاقه به داشت . بنابه گفته هاي مادرش در تمام دوران كودكيش هيچ وقت‌ از و روزه كاهلي ننمود؛ حتي بيشتر وقتها در ماه رجب ، شعبان ، رمضان روزه دار بود. 💐او تا كلاس سوم نظري به درس خواندن مشغول بود. بعد از خواندن كلاس يازدهم تصميم گرفت طلبه شود. بدين‌جهت به خدمت آيت الله رفت تا ازفضائل آن مرد بزرگ بهره‌مند گردد. بعد ازآن براي ادامه تحصيلات به حوزه مشهد رفت تا دروس از قبيل: فقه‌،‌ فلسفه‌،‌ اصول را آغاز نمايد. بعد از يكسال و نيم در مشهد به دليل فعاليتهاي سياسي مورد تعقيب قرار گرفت و به قم سفركرد و در مدرسة رضويه در اي مشغول به تدريس شد تا در آنجا بتواند بيشتر با حقايق اسلامي واستادان مجرب تري مانند‌: آيت الله و ديگر فضلاء آشنا گردد. 🌸او در قم هم کارهایی مانند پخش اعلاميه و نشريات امام را بر خود يك امر واجب مي‌دانست و هميشه در اين سهم بزرگي داشت. او در سال 1355 سفرهايي به ، افغانستان و بعضي كشورهاي عربي نمود و در آنجا نيز به فعاليتهاي مذهبي ،سياسي وبعضاً نظامي مشغول شد و در هنگام بازگشت به ايران مقادير زيادي از كتابهاي امام رابا خود آورد و در تكثير كرد تا پخش كند. هميشه سفرهايي به دور ترين نقاط و از چشم افتاده ترين روستاها مي‌كرد و تبليغات اسلامي مي نمود تا بتواند اسلام رابطورعملي به آنها آموزش دهد. وی حتي در بسياري از روستاها باهمكاري اهالي روستا وبا نقش اساسي خودش به ساخت حمام و مسجد مي‌پرداخت. در طي همين سالهاي خفقان واستبداد اوبا تشكيل جلسه وحضوردر به گفتگو با دانشجويان و تبليغ اسلام و حكومت اسلامي و مبارزه فكري باجريانهاي ضد ديني مي پرداخت. در قم با وگارد جاويدان درگير بود وحتي مورد شناسايي كامل قرار گرفته بود، ولي هيچ ترس و واهمه اي نداشت و به كار خودش ادامه مي‌داد تا بتواند مملكت را از زير يوغ شرق وغرب برهاند. 🌹شهيد مي‌گفت: دلم نمي خواهد در اين جانم را از دست بدهم. دوست دارم چند تايي از آنها را بكشم و بعد شهيد شوم . در محرم1357در روستاهاي اطراف بابل‌مشغول ‌به‌ سازي و بمبهاي مختلف بود. در 12 بهمن هنگام آمدن امام، او با فضلاء ديگر در دانشگاه تهران به تحصن نشسته بودند. در روز 22بهمن او در به برادران كرمانشاهي درمبارزه مسلحانه‌كمك مي‌کرد. يك ماه در آنجا بسر برد و بعد ازبرگشتن از آنجا، مدتها محافظ خانه امام در قم بود. در تاريخ 12/8/1358 به سپاه پاسداران بابل درآمد در سپاه هم كلاسهاي تشكيل داد . 🌺به گفتة برادران سپاه بابل كه همكار و همگام او بودند، اودر همان لحظه ورود به ما روحيه بخشيد. ما به اومي‌گفتيم: برادر از اين خسته نمي‌شوي؟ او مي‌گفت: چيزي كه مي خواهم به من نگوييد كلمه خسته شدن است ومن هرگزخسته نمي‌شوم مخصوصاً دركار براي اسلام و براي رضاي خدا. در مأموريتي كه از بابل به او محول به جبهه سنندج رفت تا با ضد انقلابيان مبارزه كند. در تاريخ 1359/3/10در توسط بمب كارگذاشته شده درجعبه شيريني، هنگامي كه مي خواند، به شهادت رسید. روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد🌹 🌸 🌺🍃 🌼🍃🌼 @sangareshohadababol
🌷زندگی نامه روحانی شهيد ابوالقاسم بزّاز🌷 🌺شهید ابوالقاسم بزاز يك چريك طلبه ويك طلبه چريك بود و اولين اي بود كه در شهرش پاپوش را براي مبارزه بپاكرد و چون دشمن را گستاخ ديد، پوتين بر پا كرد ولباس رزم بر تن و تا خط شهادت پيش رفت . بزاز در سال 1331 در شهرستان چشم به جهان گشود . او در زندگي كودكانه اش هميشه علاقه به داشت . بنابه گفته هاي مادرش در تمام دوران كودكيش هيچ وقت‌ از و روزه كاهلي ننمود؛ حتي بيشتر وقتها در ماه رجب ، شعبان ، رمضان روزه دار بود. 💐او تا كلاس سوم نظري به درس خواندن مشغول بود. بعد از خواندن كلاس يازدهم تصميم گرفت طلبه شود. بدين‌جهت به خدمت آيت الله رفت تا ازفضائل آن مرد بزرگ بهره‌مند گردد. بعد ازآن براي ادامه تحصيلات به حوزه مشهد رفت تا دروس از قبيل: فقه‌،‌ فلسفه‌،‌ اصول را آغاز نمايد. بعد از يكسال و نيم در مشهد به دليل فعاليتهاي سياسي مورد تعقيب قرار گرفت و به قم سفركرد و در مدرسة رضويه در اي مشغول به تدريس شد تا در آنجا بتواند بيشتر با حقايق اسلامي واستادان مجرب تري مانند‌: آيت الله و ديگر فضلاء آشنا گردد. 🌸او در قم هم کارهایی مانند پخش اعلاميه و نشريات امام را بر خود يك امر واجب مي‌دانست و هميشه در اين سهم بزرگي داشت. او در سال 1355 سفرهايي به ، افغانستان و بعضي كشورهاي عربي نمود و در آنجا نيز به فعاليتهاي مذهبي ،سياسي وبعضاً نظامي مشغول شد و در هنگام بازگشت به ايران مقادير زيادي از كتابهاي امام رابا خود آورد و در تكثير كرد تا پخش كند. هميشه سفرهايي به دور ترين نقاط و از چشم افتاده ترين روستاها مي‌كرد و تبليغات اسلامي مي نمود تا بتواند اسلام رابطورعملي به آنها آموزش دهد. وی حتي در بسياري از روستاها باهمكاري اهالي روستا وبا نقش اساسي خودش به ساخت حمام و مسجد مي‌پرداخت. در طي همين سالهاي خفقان واستبداد اوبا تشكيل جلسه وحضوردر به گفتگو با دانشجويان و تبليغ اسلام و حكومت اسلامي و مبارزه فكري باجريانهاي ضد ديني مي پرداخت. در قم با وگارد جاويدان درگير بود وحتي مورد شناسايي كامل قرار گرفته بود، ولي هيچ ترس و واهمه اي نداشت و به كار خودش ادامه مي‌داد تا بتواند مملكت را از زير يوغ شرق وغرب برهاند. 🌹شهيد مي‌گفت: دلم نمي خواهد در اين جانم را از دست بدهم. دوست دارم چند تايي از آنها را بكشم و بعد شهيد شوم . در محرم1357در روستاهاي اطراف بابل‌مشغول ‌به‌ سازي و بمبهاي مختلف بود. در 12 بهمن هنگام آمدن امام، او با فضلاء ديگر در دانشگاه تهران به تحصن نشسته بودند. در روز 22بهمن او در به برادران كرمانشاهي درمبارزه مسلحانه‌كمك مي‌کرد. يك ماه در آنجا بسر برد و بعد ازبرگشتن از آنجا، مدتها محافظ خانه امام در قم بود. در تاريخ 12/8/1358 به سپاه پاسداران بابل درآمد در سپاه هم كلاسهاي تشكيل داد . 🌺به گفتة برادران سپاه بابل كه همكار و همگام او بودند، اودر همان لحظه ورود به ما روحيه بخشيد. ما به اومي‌گفتيم: برادر از اين خسته نمي‌شوي؟ او مي‌گفت: چيزي كه مي خواهم به من نگوييد كلمه خسته شدن است ومن هرگزخسته نمي‌شوم مخصوصاً دركار براي اسلام و براي رضاي خدا. در مأموريتي كه از بابل به او محول به جبهه سنندج رفت تا با ضد انقلابيان مبارزه كند. در تاريخ 1359/3/10در توسط بمب كارگذاشته شده درجعبه شيريني، هنگامي كه مي خواند، به شهادت رسید. روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد🌹 🌸 🌺🍃 🌼🍃🌼 @sangareshohadababol
42.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💯 سرود در خارج از مرزهای ایران ⬅️ اجرای سرود در این سرود کاری از گروه سرود ضحی شهرستان لاهیجان می باشد. این گروه سرودهای فرزندان وطن ، الوعده وفا و ممنونم آقا را نیز تولید و در قالب نماهنگ منتشر نموده است.
🌷زندگی نامه روحانی شهيد ابوالقاسم بزّاز🌷 🌺شهید ابوالقاسم بزاز يك چريك طلبه ويك طلبه چريك بود و اولين اي بود كه در شهرش پاپوش را براي مبارزه بپاكرد و چون دشمن را گستاخ ديد، پوتين بر پا كرد ولباس رزم بر تن و تا خط شهادت پيش رفت . بزاز در سال 1331 در شهرستان چشم به جهان گشود . او در زندگي كودكانه اش هميشه علاقه به داشت . بنابه گفته هاي مادرش در تمام دوران كودكيش هيچ وقت‌ از و روزه كاهلي ننمود؛ حتي بيشتر وقتها در ماه رجب ، شعبان ، رمضان روزه دار بود. 💐او تا كلاس سوم نظري به درس خواندن مشغول بود. بعد از خواندن كلاس يازدهم تصميم گرفت طلبه شود. بدين‌جهت به خدمت آيت الله رفت تا ازفضائل آن مرد بزرگ بهره‌مند گردد. بعد ازآن براي ادامه تحصيلات به حوزه مشهد رفت تا دروس از قبيل: فقه‌،‌ فلسفه‌،‌ اصول را آغاز نمايد. بعد از يكسال و نيم در مشهد به دليل فعاليتهاي سياسي مورد تعقيب قرار گرفت و به قم سفركرد و در مدرسة رضويه در اي مشغول به تدريس شد تا در آنجا بتواند بيشتر با حقايق اسلامي واستادان مجرب تري مانند‌: آيت الله و ديگر فضلاء آشنا گردد. 🌸او در قم هم کارهایی مانند پخش اعلاميه و نشريات امام را بر خود يك امر واجب مي‌دانست و هميشه در اين سهم بزرگي داشت. او در سال 1355 سفرهايي به ، افغانستان و بعضي كشورهاي عربي نمود و در آنجا نيز به فعاليتهاي مذهبي ،سياسي وبعضاً نظامي مشغول شد و در هنگام بازگشت به ايران مقادير زيادي از كتابهاي امام رابا خود آورد و در تكثير كرد تا پخش كند. هميشه سفرهايي به دور ترين نقاط و از چشم افتاده ترين روستاها مي‌كرد و تبليغات اسلامي مي نمود تا بتواند اسلام رابطورعملي به آنها آموزش دهد. وی حتي در بسياري از روستاها باهمكاري اهالي روستا وبا نقش اساسي خودش به ساخت حمام و مسجد مي‌پرداخت. در طي همين سالهاي خفقان واستبداد اوبا تشكيل جلسه وحضوردر به گفتگو با دانشجويان و تبليغ اسلام و حكومت اسلامي و مبارزه فكري باجريانهاي ضد ديني مي پرداخت. در قم با وگارد جاويدان درگير بود وحتي مورد شناسايي كامل قرار گرفته بود، ولي هيچ ترس و واهمه اي نداشت و به كار خودش ادامه مي‌داد تا بتواند مملكت را از زير يوغ شرق وغرب برهاند. 🌹شهيد مي‌گفت: دلم نمي خواهد در اين جانم را از دست بدهم. دوست دارم چند تايي از آنها را بكشم و بعد شهيد شوم . در محرم1357در روستاهاي اطراف بابل‌مشغول ‌به‌ سازي و بمبهاي مختلف بود. در 12 بهمن هنگام آمدن امام، او با فضلاء ديگر در دانشگاه تهران به تحصن نشسته بودند. در روز 22بهمن او در به برادران كرمانشاهي درمبارزه مسلحانه‌كمك مي‌کرد. يك ماه در آنجا بسر برد و بعد ازبرگشتن از آنجا، مدتها محافظ خانه امام در قم بود. در تاريخ 12/8/1358 به سپاه پاسداران بابل درآمد در سپاه هم كلاسهاي تشكيل داد . 🌺به گفتة برادران سپاه بابل كه همكار و همگام او بودند، اودر همان لحظه ورود به ما روحيه بخشيد. ما به اومي‌گفتيم: برادر از اين خسته نمي‌شوي؟ او مي‌گفت: چيزي كه مي خواهم به من نگوييد كلمه خسته شدن است ومن هرگزخسته نمي‌شوم مخصوصاً دركار براي اسلام و براي رضاي خدا. در مأموريتي كه از بابل به او محول به جبهه سنندج رفت تا با ضد انقلابيان مبارزه كند. در تاريخ 1359/3/10در توسط بمب كارگذاشته شده درجعبه شيريني، هنگامي كه مي خواند، به شهادت رسید. روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد🌹 🌸 🌺🍃 🌼🍃🌼 @sangareshohadababol
🌷زندگی نامه روحانی شهيد حجت‌الاسلام ابوالقاسم بزّاز🌷 🌺شهید ابوالقاسم بزاز يك چريك طلبه ويك طلبه چريك بود و اولين اي بود كه در شهرش پاپوش را براي مبارزه بپاكرد و چون دشمن را گستاخ ديد، پوتين بر پا كرد ولباس رزم بر تن و تا خط شهادت پيش رفت . بزاز در سال 1331 در شهرستان چشم به جهان گشود . او در زندگي كودكانه اش هميشه علاقه به داشت . بنابه گفته هاي مادرش در تمام دوران كودكيش هيچ وقت‌ از و روزه كاهلي ننمود؛ حتي بيشتر وقتها در ماه رجب ، شعبان ، رمضان روزه دار بود. 💐او تا كلاس سوم نظري به درس خواندن مشغول بود. بعد از خواندن كلاس يازدهم تصميم گرفت طلبه شود. بدين‌جهت به خدمت آيت الله رفت تا ازفضائل آن مرد بزرگ بهره‌مند گردد. بعد ازآن براي ادامه تحصيلات به حوزه مشهد رفت تا دروس از قبيل: فقه‌،‌ فلسفه‌،‌ اصول را آغاز نمايد. بعد از يكسال و نيم در مشهد به دليل فعاليتهاي سياسي مورد تعقيب قرار گرفت و به قم سفركرد و در مدرسة رضويه در اي مشغول به تدريس شد تا در آنجا بتواند بيشتر با حقايق اسلامي واستادان مجرب تري مانند‌: آيت الله و ديگر فضلاء آشنا گردد. 🌸او در قم هم کارهایی مانند پخش اعلاميه و نشريات امام را بر خود يك امر واجب مي‌دانست و هميشه در اين سهم بزرگي داشت. او در سال 1355 سفرهايي به ، افغانستان و بعضي كشورهاي عربي نمود و در آنجا نيز به فعاليتهاي مذهبي ،سياسي وبعضاً نظامي مشغول شد و در هنگام بازگشت به ايران مقادير زيادي از كتابهاي امام رابا خود آورد و در تكثير كرد تا پخش كند. هميشه سفرهايي به دور ترين نقاط و از چشم افتاده ترين روستاها مي‌كرد و تبليغات اسلامي مي نمود تا بتواند اسلام رابطورعملي به آنها آموزش دهد. وی حتي در بسياري از روستاها باهمكاري اهالي روستا وبا نقش اساسي خودش به ساخت حمام و مسجد مي‌پرداخت. در طي همين سالهاي خفقان واستبداد اوبا تشكيل جلسه وحضوردر به گفتگو با دانشجويان و تبليغ اسلام و حكومت اسلامي و مبارزه فكري باجريانهاي ضد ديني مي پرداخت. در قم با وگارد جاويدان درگير بود وحتي مورد شناسايي كامل قرار گرفته بود، ولي هيچ ترس و واهمه اي نداشت و به كار خودش ادامه مي‌داد تا بتواند مملكت را از زير يوغ شرق وغرب برهاند. 🌹شهيد مي‌گفت: دلم نمي خواهد در اين جانم را از دست بدهم. دوست دارم چند تايي از آنها را بكشم و بعد شهيد شوم . در محرم1357در روستاهاي اطراف بابل‌مشغول ‌به‌ سازي و بمبهاي مختلف بود. در 12 بهمن هنگام آمدن امام، او با فضلاء ديگر در دانشگاه تهران به تحصن نشسته بودند. در روز 22بهمن او در به برادران كرمانشاهي درمبارزه مسلحانه‌كمك مي‌کرد. يك ماه در آنجا بسر برد و بعد ازبرگشتن از آنجا، مدتها محافظ خانه امام در قم بود. در تاريخ 12/8/1358 به سپاه پاسداران بابل درآمد در سپاه هم كلاسهاي تشكيل داد . 🌺به گفتة برادران سپاه بابل كه همكار و همگام او بودند، اودر همان لحظه ورود به ما روحيه بخشيد. ما به اومي‌گفتيم: برادر از اين خسته نمي‌شوي؟ او مي‌گفت: چيزي كه مي خواهم به من نگوييد كلمه خسته شدن است ومن هرگزخسته نمي‌شوم مخصوصاً دركار براي اسلام و براي رضاي خدا. در مأموريتي كه از بابل به او محول به جبهه سنندج رفت تا با ضد انقلابيان مبارزه كند. در تاريخ 1359/3/10در توسط بمب كارگذاشته شده درجعبه شيريني، هنگامي كه مي خواند، به شهادت رسید. روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد🌹 🌸 🌺🍃 🌼🍃🌼 @sangareshohadababol
- ایران 🔹تروریستهای داعش  که در مرز ایران بلوچستان و پاکستان هستن. یک نفر را به جرم جاسوسی برای نیروهای اطلاعاتی پاکستان در نزدیکی شهر کویته در ایالت بلوچستان واقع در غرب پاکستان که قبلا به اسارت خود درآورده بودند، سر بُریدند 🚩@sangareshohadababol
سناریوی جدید ‎ و ‎ با هنرنمایی «سیا»! هرچقدر نتانیاهو در باتلاق بیشتر فرو میرود، دسیسه علیه ایران نیز افزایش می یابد. تلاش زیادی بود که ترور ‎ را به ایران نسبت دهند اما رسوایی امنیتی آن به حدی بود که ممکن نشد. اما حالا بدلیل بازداشت یک پاکستانی، میخواهند هرطور شده او را به ایران اتصال دهند. طبیعی است که پاکستانیها به کشور همسایه سفر کنند و شاید «آصف مرچانت» هم چندبار به ایران سفر کرده و یا زن و بچه را به ایران برده باشد. اما متصل کردن ترور ترامپ به ایران بواسطه آصف، یک بازی «موسادی/رجوی» است که هردو در بن بست و باتلاق مرگ قرار دارند! @sangareshohadababol
📝 فهوی حسین ، مصری می‌نویسد: . ✏️وقتی در مملکتی رهبر درست وحسابی نباشد، خب! وضعیت و نتیجه میشود کشور !▫️وقتی در جامعه ای وحدت نباشد خب ! وضعیت و نتیجه میشود !▫️وقتی کشوری فرمانده ی استواری نداشته باشد خب ! وضعیت و نتیجه میشود !▫️وقتی درکشوری به ظاهر مسلمان رهبر و رئیس آن مملکت، خود فروخته به شرق وغرب باشد، خب ! وضعیت و نتیجه  میشود ! . ▪️اما وقتی در کشوری شیعه ، رهبری آن  باج به زمین و زمان ندهد،  و ملت همراه وی باشند و با همه ی فشارها ، سلیقه ها ، تندرو ، کندرو ، جنگ ۸ ساله ، ۴۰ سال تحریم سیاسی و اقتصادی، جایی برای نفس کشیدن دشمن باقی نمی ماند. خوب آن وقت می شود 🇮🇷، در میان حصاری از آتش جنگ های منطقه که گرگهای زخمی پشت مرزهایشان بی قرار زوزه می کشند …  کسی جرات ندارد به خاکشان چپ نگاه کند … حتی مگس هایشان( کنایه از پهبادها ) قادرند منطقه را زیر دید خود قراردهند و از هیچ گزندی نگران نباشند». . @sangareshohadababol
زمانه همان زمانه است؛ کربلایی‌ها در هر جای تاریخ که باشند روزی به حسین(ع) می‌پیوندند... 💔در حمله تروریستی اخیر در نزدیکی شهر «پاراچنار» در شمال غرب پاکستان، در شبانه‌روز گذشته چندین نفر مظلومانه به شهادت رسیدند. @sangareshohadababol