🖋 #سیره_شهدا
وقتی از کار برمی گشت، با وجود خستگی کار، درخونه یک ثانیه هم بیکار نمینشست.
برای راحتی من خیلی #زحمت میکشید. واگر میدید ازانجام کاری خسته شدم انجام اون کار رو به عهده خودش میدونست...
هیچوقت نمیذاشتن من از انجام کارهای خونه خسته بشم
می گفتم حسابی #کدآقایی هستی برای خودت...
می گفت:
- حضرت محمد(ص) به حضرت علی(ع)فرموده:
مردى كه به زن خود در خانه #کمک كند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها #روزه باشد و شبها به قیام و #نماز ایستاده باشد به او میدهد.
#شهید_مدافع_حرم
محمدکاظم توفیقی
@sangareshohadababol
#خاطرات_شـهید
💠نحوه شهادت شهیدی که قبل از اعزام به سوریه حضرت_زینب را در خواب دید و به او گفت که شما هم انتخاب شدید.
🌷شهیدمجیدسلمانیان در #کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد... تا آخرین ساعات مقاومت کرد...موقع #عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرااا...و با صورت از بالای #خاکریز زمین افتاد...
🌷تیر خورده بود توی شش...
و #سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا #حسین و یا زهرا میگفت...بهم گفت #آب داری گفتم نه...گفت پس جیب خشاب رو بازکن داره رو سینهام سنگینی میکنه
🌷جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد #شهادتین گفتن...گفتم شیخ مجید من میرم #کمک بیارم ببرمت...گفت نمیخواد...و لحظاتی بعد شهید شد...پیکر مطهرش هم همونجا موند...
#شهید_مجید_سلمانیان🌷
@sangareshohadababol
#خاطرات_شـهید
💠نحوه شهادت شهیدی که قبل از اعزام به سوریه حضرت_زینب را در خواب دید و به او گفت که شما هم انتخاب شدید.
🌷شهیدمجیدسلمانیان در #کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد... تا آخرین ساعات مقاومت کرد...موقع #عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرااا...و با صورت از بالای #خاکریز زمین افتاد...
🌷تیر خورده بود توی شش...
و #سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا #حسین و یا زهرا میگفت...بهم گفت #آب داری گفتم نه...گفت پس جیب خشاب رو بازکن داره رو سینهام سنگینی میکنه
🌷جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد #شهادتین گفتن...گفتم شیخ مجید من میرم #کمک بیارم ببرمت...گفت نمیخواد...و لحظاتی بعد شهید شد...پیکر مطهرش هم همونجا موند...
#شهید_مجید_سلمانیان🌷
@sangareshohadababol
#خاطرات_شـهید
💠نحوه شهادت شهیدی که قبل از اعزام به سوریه حضرت_زینب را در خواب دید و به او گفت که شما هم انتخاب شدید.
🌷شهیدمجیدسلمانیان در #کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد... تا آخرین ساعات مقاومت کرد...موقع #عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرااا...و با صورت از بالای #خاکریز زمین افتاد...
🌷تیر خورده بود توی شش...
و #سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا #حسین و یا زهرا میگفت...بهم گفت #آب داری گفتم نه...گفت پس جیب خشاب رو بازکن داره رو سینهام سنگینی میکنه
🌷جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد #شهادتین گفتن...گفتم شیخ مجید من میرم #کمک بیارم ببرمت...گفت نمیخواد...و لحظاتی بعد شهید شد...پیکر مطهرش هم همونجا موند...
#شهید_مجید_سلمانیان🌷
@sangareshohadababol