♦️تلههای انفجاری مهندس رضا بلای جان تكفيریها بود
🔹شهید #رضا_کارگر_برزی متخصـص تخـريب و جـنگهای پارتيزانی و چریکی بود و از سال ۸۹ روی سوريه متمركز شد. تخصصهای اين شهيد باعث شده بود تا از وی برای آموزش افسران و فرماندهان سوری دعوت به عمل آيد. اگر از همكاران شهيد درباره علم و فن او سؤال شود همگی از ابتكارات و اختراعات وی صحبت ميكنند. از اينكه بسياری از تجهيزات نظامی فرسوده و از كار افتاده را دوباره احيا ميكرد و گاهی قابليتهای جديدی به آنها میافزود. مهندس شهيد رضا كارگر برزی در كمترين زمان توانایی مهندسی معكوس تجهيزات جنگی به غنيمت گرفته شده را داشت.
🔹شهید رضا کارگر عاشق مطالعه بود حتی مطالعه غیر مرتبط با کار و تحصیلاتش، فاصله شهید با مطالعه را میتوان به اندازه یک بند انگشت دانست و جدا کردن وی از مطالعه و علم آموزی کاری بس نشدنی بود. خانواده و دوستان این شهید والا مقام معتقدند که اوقات فراغت وی را در دو حالت مطالعه يا عبادت میتوان دید.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که حضرت زینب از او راضی بود
🔹یکی از عادتهای شهید افشین ذورقی اهمیت به تلاوت قرآن به ویژه در شبهای پنجشنبه بود فرقی نمیکرد این شب در محل کار، مأموریت و یا در منزل باشند؛ بهعنوان مثال اگر نیمهشب از مأموریت بر میگشت وقتی همسرش میخواست برایش شام یا چای ببرد میگفت اول قرآنم را بیاورید. تا زمانیکه یک سوره یا صفحه از قرآن را تلاوت نمیکرد امکان نداشت لب به غذا بزند چون معتقد بود شبهای جمعه اموات منتظرند.
🔹یکی از همرزمان شهید ذورقی میگفت: " ۵ الی ۶ ساعت قبل از شهادتش ایشان را دیدم گفتم : تو شبانهروز در حال خدمت و جهاد هستی باید مزدت شهادت باشد اگر شهادت نصیبت نشود یعنی اینکه ناخالصی در شما وجود دارد. همرزمش میگفت پس از این حرفم شهید ذورقی خیلی آرام گفت: برای شهادت به اینجا نیامدم برای خدمت و جهاد آمدم اینجا باید طوری جهاد کرد که خداوند و حضرت زینب (س) از ما راضی باشند. همرزمش میگفت: وقتی چند ساعت بعد خبر شهادتش از بیسیم اعلام شد از حرفم پشیمان شدم و گفتم خدایا با این کارت میخواستی به من ثابت کنی که این بندهات ناخالصی ندارد."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
از جنگ تحمیلی عراق تا دفاع از حرم
🔹جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به ظاهر پایان یافته بود اما جنگ نرم، عرصه تازه ای بود که دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی آغاز کرد. حاج شعبان نصیری لباس رزمش را از تن خارج کرد و در قامت یک نیروی فرهنگی، آستینهایش را بالا زد و مشغول شد.
🔹شهید شعبان نصیری حدود نه ماه قبل از شهادت، در عملیات سخت و سرنوشت ساز الخالدیه پس از رشادتهای فراوان مورد اصابت گلولههای مستقیم داعش قرار گرفت و از ناحیه سر، کتف، دست راست و پا به شدت مجروح شد. مداوای او در بیمارستانهای عراق ممکن نبود و به همین خاطر به ایران اعزام شد. قرار بر این بود تا برای تکمیل درمان به آلمان اعزام شود که نپذیرفت. وی حتی حاضر نشد پرفسوری که از آلمان برای مداوای تعدادی از جانبازان به تهران آمده بود هم او را ویزیت کند.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهید مدافع حرمی که نماز شبش هرگز ترک نشد
🔹همسر شهید حسین آقادادی میگوید: " همسرم از ۱۵ سالگی با تاکید پدر مرحومش، نماز شب میخواند و به یاد ندارم نماز شبش ترک شده باشد. تاکید بسیار به نماز جماعت و نماز اول وقت داشت و اگر از سرکار به خانه میآمد و در بین راه اذان میشد، به سرعت به نزدیکترین مسجد میرفت و نماز اول وقتش را میخواند.
🔹در ادامه بیان میکند: " حسین آقا زیارت عاشورای بعد از نماز صبحش را هیچ گاه فراموش نمیکرد و به خاطر میآورم که اگر فرصت کمی برای قرائت زیارت عاشورا داشت، در مسیر رفتن به سرکار، زیارت عاشورای امام حسین(ع)، دعای عهد و زیارت امام زمان (عج) را میخواند. همسرم تاکید میکرد که باید هر صبح تجدید میثاقمان با امام زمان (عج) را انجام دهیم. "
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
شکرانه شهادت
🔹همسر شهید #رحیم_کابلی با یادآوری خاطرات همسرش میگوید: " حاج رحیم همیشه به من میگفت: هر وقت خبر شهادتم را شنیدی خدا را شکر کن و نماز شکر بخوان. گفته بود تنهایت نمیگذارم. من هم طبق سفارش او عمل کردم. بدون اینکه قطره اشکی بریزم بعد از شنیدن خبر شهادتش نماز شکر خواندم. حاجرحیم زمان شهادتش روزه بود. هر وقت روزه میگرفت لبش خشک میشد. شهادت گوارای وجودش باشد. وقتی خبر شهادتش را شنیدم گفتم آقا رحیم به تو تبریگ میگویم به آرزویت رسیدی.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
کاری میکنم که به من افتخار کنید
🔹شهید مجتبی یداللهی منفرد، جوانترین شهید مدافع حرم ارتش است که پس از فارغالتحصیلی از دانشکده افسری به فرمانده وقت نیروی زمینی بیان کرد: «کاری میکنم به من افتخار کنید.» عاقبت در جبهه دفاع از حرم، نامش را در کنار مشاهیر ارتش جمهوری اسلامی ایران به ثبت رساند.
🔹۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۹۵ شاید روزی تلخی برای همرزمان و دوستان مجتبی بود چرا که او و ۳ نفر از همرزمانش در تیپ ۶۵ نوهد در این روز در عملیات نیروهای مقاومت در منطقه عملیاتی حلب حاضر شده و بر اثر اصابت تیر مستقیم به ناحیه پهلو همگی به شهادت رسیدند. در عملیاتی که چند هزار نفر از نیروهای جبهه النصره و تکفیریها حمله وسیعی و گستردهای را به جنوب حلب انجام داده بودند، این رزمندگان رشادتها و دلاورمردیهای مومنانه و شایستهای از خود نشان دادند و ۴ نفر از عزیزان نیروی زمینی در این نبرد به شهادت رسیدند.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
📷عنایت امام زمان (عج ) در زندگی شهید اسدی
🔹همسر شهید حجت اسدی در بیان خاطرات همسرش میگوید: " بارها دست عنایت امام زمان (عج) را در زندگیمان شاهد بودم؛ آقا حجت با قرض یک میلیون تومانی مادرم یک پژو خرید تا در رفتوآمد از قم به قزوین دچار مشکل نشویم (ایشان مقید بود هر پنجشنبه به هیئت قزوین بیاید)، آمپر بنزین این ماشین بسیار دقیق بود و اگر اتمام بنزین را نشان میداد، میداسنتیم دیگر حرکت نخواهد کرد؛ یک بار برای رفتن به قزوین حتی به اندازه بنزین زدن پول نداشتیم و با همان مقدار کم بنزین راه افتادیم، نزدیک قزوین آمپر اتمام بنزین را نشان داد و آقا حجت گفت: «یا امام زمان (عج) من نه بنزین دارم نه پول، خودتون عنایت کنید» و جالب آنکه ما با همان وضعیت تا خیابان نزدیک منزل پدرم رفتیم و آنجا بود که ماشین خاموش شد! "
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
💐جهـاد در راهِ خدا
خستگـی ندارد...
🌷این را از شور و شوقتان
میتوان فهمیـد ...
🥀#شهید_مدافع_حرم
#شهید_خانطومان
#شهید #علیرضا_بریری🌹
#شهید #محمد_بلباسی🌹
@sangareshohadababol
در خلقت تو . . .
چہ قدر دقت ڪردند
ای دایرة المعـارفِ زیبایی
#شهـید_مدافع_حرم
#سردار_حاج #حمید_محمدرضایی
◽️تاریخ ولادت : ۱۳۵۰/۰۷/۰۱
◽️محل ولادت : قزوین ، شهر شال
◽️تاریخ شهادت :۱۳۹۴/۰۲/۲۴
◽️محل شهادت : تدمر _سوریه
✍️ #فرازی_از_وصیت_نامه_شهید:
#انتشار_برای_اولین_بار
از تو ممنونم که مفتخر به پوشیدن لباسی بودم که سبزی آن آراسته به خون شهیدانی است که سربازان راستین امام زمان (عج) بودند و در عصر جهاد اکبر و اصغر سربلند بودند.
#سـالروز_شهادت
@sangareshohadababol
📷حكایت لبخند معلمی كه شوق پرواز داشت
🔹شهید #مجید_عسگری شوق حضور در راه دفاع از حرم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشت و آن را عاقبت به خیری برای خود میدانست كه این امر لبخندی از رضایت از اینكه در مسیر حق قدم برداشته برای همیشه بر چهره این معلم شهید جاودانه كرد.
🔹مجید عسگری همیشه به فكر لبخند در عكس شهادتش نیز بود و چهار ماه قبل از شهادتش به یكی از دوستانش گفته بود عكسی را در حالتی كه لبخند به لب دارد از او بگیرد كه با ثبت آن، تصویری زیبا از چهره عارفانه شهید، جاودانه شد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که رحلت امام (ره ) خیلی گریه میکرد
🔹شهید ﷼بهرام_مهرداد زمان رحلت امام خمینی(ره) ۱۶ ساله بود و خیلی گریه می کرد. عادل برادر کوچکتر شهید با بیان این مطلب می گوید: " آن روزها درمدرسه باقر العلوم درانتهای خیابان شهید ﷼احمد_حسینی درس میخواندیم من ۱۳ ساله بودم و یادم هست امتحان جغرافیا داشتیم و نمیدانستیم که امام به رحمت خدا رفته به طرف مدرسه رفتیم و گفتند تعطیل است من بچه بودم و ازاینکه امتحان را نمیدهیم خوشحال بودم و به سرعت به طرف خانه میدویدم تا چرخ بستنی فروشیام بردارم و بروم بستنیهایم را بفروشم اما بهرام تمام راه برگشت به خانه را با صدای بلند گریه میکرد ودرتمام مراسم وداع با امام وتشییع و خاکسپاری شرکت کرد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که حامی ایتام بود
🔹همسر شهید #محمدحسین_عطری از او میگوید: " زمانی که دخترم کوچک بود همسرم بیشتر در مأموریت بود و ما تنها بودیم و همین مسئله حتی سبب شده بود که دخترم شهید عطری را نشناسد و به جای پدر او را عمو خطاب میکرد. اما زمانی که مأموریتهای او کمتر شد ارتباط خوبی با دخترمان داشت و برای او وقت میگذاشت."
🔹شهید عطری بسیار دغدغهمند دوران خود بود. توجه کردن به یتیمان یکی از شاخصههای اخلاقی شهید بود. وی با وجود حقوق پایین خود و تمام مشکلاتی که وجود داشت، سرپرستی یک یتیم را قبول کرده بود و این در حالی بود که هیچ کس از این قضیه تا بعد از شهادتش با خبر نبود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
به پاسِ هر وجب خاڪے از اين مُلڪ
چه بسيار است آن سَرها ڪه رفته!
زِ مَستے بر سرِ هر قطعه زين خاڪ
خدا داند چه افسَرها ڪه رفته...
#شهید_مدافع_حرم
#جواد_محمدی🌷
🆔 @sangareshohadababol
کبوترانی که زودتر از به شهادت رسیدن شهید را فهمیدند
🔹همسر شهید مهدی اسحاقیان از دقت شهید به همه چیز تعریف میکند و میگوید: " به خاطر دفع قضا بلا ما دو کبوتر در خانه نگهداری میکردیم و آقا مهدی هر وقت که از خانه بیرون میرفت به کبوترها خیلی علاقه نشان میداد وقی در منزل بود با آنها حرف میزد! زمانی که به سوریه اعزام شده بود هر وقت به خانه که زنگ میزد، احوال کبوترهایش را از من میپرسید".
🔹وی در ادامه اظهار میکند: " کبوترها تخم گذاشته بودند و چند هفته بود که روی تخمهایش خوابیده بودند و اصلا تکان نمیخورند و موقعی که آقا مهدی به شهادت رسیده بود، کبوتر از روی تخمهایش خود به خود کنار رفته و تخمش شکسته بود، با دیدن این صحنه بدنم سرد شد و به خودم گفتم نکند برای آقا مهدی اتفاقی افتاده است!؟ در صورتی که دو روز پیش آقا مهدی برای آخرین بار احوال کبوترهایش را تلفنی از من پرسیده بود و من گفته بودم حال کبوتر و تخمهایش خوب است."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که یک روستا را به نام خود زد
🔹محمدجلال ملکمحمدی، شهید مدافع حرمی است که در جریان فعالیتهای جهادی خود آنقدر خدمت کرد که بعد از شهادتش اهالی یکی از روستاهای محروم محل خدمتش در کرمان نام روستا را به نام «جلالآباد» تغییر دادند.
🔹جلال به شهادت همه آدمهایی که لحظهای با او بودن را چشیدهاند، شوخطبع بود و اخلاق خوشی داشت. کمتر کسی عصبانیتش را دیدهبود. آنقدر شوخطبع و خندان که در روزهای مجروحیت، خندیدنش بخیهها را از بدنش میشکافت اما هوای تازهای به جمع میبخشید.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
یک بار از من پرسید: چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات میمانی؟
گفتم: از همان ابتدای زمانی که حقوقم را میگیرم؛ منتظرم که موعد بعدی پرداخت حقوق کی میرسه!
آهی از سر حسرت کشید و گفت: اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا می کشند، کمی از آن را برای #امام_زمان(عج) می کشیدند ایشان تا حالا ظهور کرده بودند، امام منتظر ندارد
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمود_رادمهر
🇮🇷🗳 @sangareshohadababol
کاش میشد
تا خدا پرواز کرد..
پای دل از بند دنیا باز کرد..
کاش میشد از تعلق شد رها
بال زد همچون کبوتر در هوا . . .
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدوحیدفرهنگی🌹
@sangareshohadababol
رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد
🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمیخواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده میشدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
#وصیّت_نامه #شهید_مدافع_حرم کربلایی #عباس_آسمیه :
بِسمِ رَبَّ الشُهدا و الصِدیقین
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم
السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ
دلتنگم یا حسین(ع) دلتنگ یک نگاه
کی پاکم می کنی یا ثارالله(ع)
محتاجم چون زهیر
محتاج یک نگاه
کی پاکم می کنی یا ثارالله(ع)
می گیری عاقبت دستانم را
می بوسم عاقبت دستانت را
(( امیری حسین (ع) و نعم الامیر : حسین (ع) فرمانده من است و او برترین فرماندهان و امیران است . ))
این عبارت زیباترین و عاشقانه ترین جمله ی زیبا بود برای من ، پس حسین(ع)جان با نگاهی ولایی مرا هم همچون زهیر سرباز و فدایی خود ساز
#شهید_عباس_آسمیه
🌺نام جهادی⬅️ زهیر
🍀تولد ⬅️ ۱۰ تیر ۱۳۶۸
🌸شهادت ⬅️۲۱دی۱۳۹۴
🌺محل شهادت↘️↘️
#سوریه_جنوب_حلب_خان_طومان
🇮🇷 @sangareshohadababol
روایت پرستار مدافع حرمی که شهید شیمیایی شد
🔹همرزم این شهید والامقام در خصوص شیمیائی شدن محمد میگوید: " در سوریه دشمن از مواد شیمیایی استفاده کرد و بعضی از دوستان ما آنجا دچار مجروحیت شیمیایی شدند. محمد به دلیل آنکه خودش امدادگر بود، بیشتر با این مسئله آشنایی داشت و خاطرم هست وقتی متوجه آلودگی شیمیایی شد، خیلی تلاش کرد از بچهها محافظت کند تا کمتر آلوده شوند. میدوید و از بچهها میخواست اگر چفیهای دارند خیس کرده و روی صورتشان ببندند. آب میآورد و بچهها را راهنمایی میکرد تا برای حفظ سلامتی آنان تلاش کرده باشد."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
🌺به نقل از خواهر شهید :
وقتی از سفر کربلا برگشت مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین(ع) خواستی؟
مجید گفته بود:
یک نگاه به حضرت ابالفضل(ع) کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین(ع) و گفتم
آدمم کنید.
#شهید_مدافع_حرم 🌷
#شهید_مجید_قربانخانی🕊️
@sangareshohadababol
شهید روح الله طالبی؛ شبيهخوان عاشورایی که در تاسوعا، كربلايی شد
🔹پدر شهید #روح_الله_طالبی درباره فرزندش میگوید: " از مأموریت كه برمیگشت ابتدا به من و مادرش سر میزد و دست ما را میبوسید و سپس به خانه خودش میرفت.
🔹این شهید والا مقام در جواب اطرافیان كه میگفتند بچهات كوچک است نرو میگفت: زن و بچه برای آزمایش است. حتی در برابر گریهها و بیتابیهای حنانه در بدرقهاش هم خودش را نگه داشت و اصلاً پشت سرش را نگاه نكرد تا مبادا از رفتن منصرف شود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
دلتنگی مادر شهید در فراق فرزندانش
🔹مادر شهید #محمدرضا_دهقان امیری میگوید: " وقتی برای دلتنگی محمدرضا گریه می کردم، تنها بودم و هیچکس نبود. دخترم به منزلش رفت و همسرم هم به محل کار. خودم در تنهاییِ خودم شکستم. گریهای که موقع رفتن محمدرضا نکردم را اینجا جبران کردم. هیچکس هم متوجه نشد که من چه حالی داشتم. دو سه روز که گذشت، به همسرم گفتم دیگر منتظر محمدرضا نباش! می گفت: این چه حرفی است می زنی؟ تو باید دعا کنی محمدرضا بیاید. گفتم: من دعا می کنم اما محمدرضا دیگر نمیآید و شهید میشود."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
عارف مجاهد که در راه اسلام خستگی ناپذیر بود
🔹شهید ابراهیم عشریه در کسوت مربیگری دروس رشته تاکتیک و عملیات مانند رزم انفرادی، رزم تیم و گروه، راپل، آرامسازی و کنترل اغتشاشات، نقشه خوانی، زندگی در شرایط سخت، پاکسازی ساختمان و جنگ شهری، اصول و قواعد رزم، تخصص داشت.
🔹ابراهیم عشریه در شهر قم تا سال ۱۳۹۱ اجاره نشین بود و علیرغم حقوق کم و داشتن سه فرزند؛ زندگی بسیار موفق و شیرینی را سپری میکرد. منزل شخصیاش را که از طریق تعاونی مسکن سپاه آماده شده بود در ابتدای شهریور ماه ۱۳۹۱ تحویل گرفت که اقساط آن را ماهانه باید پرداخت میکرد.
🔹علاقه این شهید والامقام به مباحث طلبگی باعث شد که شبها در کلاسهای یکی از مدارس حوزه علمیه مشغول علم آموزی در این زمینه نیز گردد. او با وجود تمام مشغلههایی که داشت، هیچگاه کلاسهای رزمی جودو را در شهر قم تعطیل نکرد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
پدر جان ! حداقل تا عروس شدنم بمان
🔹زینب دختر شهید انصاری راضی نبود پدرش به سوریه برود. زینب طاقت نیاورد. گفت: بابا نرو. حداقل تا عروس شدن من بمان. دخترش آن زمان زیاد خواستگار داشت، اما چون پدرش نبود، خانواده منتظر شدند تا برگردد. پدرش رو به زینب گفت: «داعش خیلی نامروت است. سر جنین زن باردار شرط میبندد. شکمش را با چاقو میبرد تا ببیند شرط را برده است یا نه. بعد بچه را داخل آتش میاندازد.»
🔹همسر شهید انصاری میگوید: " پسرم هنگام رفتن پدرش گفت: بابا داری میروی، شب عید هم که نمیآیی، پس تولد من چه میشود؟ رو به من کرد و گفت: مامانش! یک تولد خوب برای حسین بگیر. من هم کادویش را کنار میگذارم. بعد همسرم مرا کنار کشید و گفت: زندگیام را به تو میسپرم.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol