کبوترانی که زودتر از به شهادت رسیدن شهید را فهمیدند
🔹همسر شهید مهدی اسحاقیان از دقت شهید به همه چیز تعریف میکند و میگوید: " به خاطر دفع قضا بلا ما دو کبوتر در خانه نگهداری میکردیم و آقا مهدی هر وقت که از خانه بیرون میرفت به کبوترها خیلی علاقه نشان میداد وقی در منزل بود با آنها حرف میزد! زمانی که به سوریه اعزام شده بود هر وقت به خانه که زنگ میزد، احوال کبوترهایش را از من میپرسید".
🔹وی در ادامه اظهار میکند: " کبوترها تخم گذاشته بودند و چند هفته بود که روی تخمهایش خوابیده بودند و اصلا تکان نمیخورند و موقعی که آقا مهدی به شهادت رسیده بود، کبوتر از روی تخمهایش خود به خود کنار رفته و تخمش شکسته بود، با دیدن این صحنه بدنم سرد شد و به خودم گفتم نکند برای آقا مهدی اتفاقی افتاده است!؟ در صورتی که دو روز پیش آقا مهدی برای آخرین بار احوال کبوترهایش را تلفنی از من پرسیده بود و من گفته بودم حال کبوتر و تخمهایش خوب است."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
وقتی دفاع از وطن اولویت تمام کارهایت میگردد
🔹شهید #مهدی_ذاکر_حسینی در رابطه با ازدواج میگفت تا زمانی که این داعشیها و تکفیریها از بین نروند من سعی میکنم ازدواج نکنم، چون احتمال شهادت هست. میگفت دوست ندارم در رختخواب بمیرم و میخواهم در راهی بروم که شهادت در آن هست و حداقل اثری از ما در جامعه بماند. وی اعتقاد داشت اگر ما نرویم تروریستها وارد کشور میشوند و مملکتمان را نابود میکنند.
🔹مهدی ذاکر حسینی یک بار گردنش صدمه دیده و چند تا از دندانهایش به خاطر مبارزه با داعش شکسته بود. بار دیگر برای ضربه زدن به داعش جلو رفته بود و آن ها تعقیبش کردند و موتورش را با خمپاره زده بودند. مهدی از موتور افتاده و دندانش شکسته بود ولی خودش را از دست آنها نجات داده بود. او همیشه این جراحتها را داشت.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که یک روستا را به نام خود زد
🔹محمدجلال ملکمحمدی، شهید مدافع حرمی است که در جریان فعالیتهای جهادی خود آنقدر خدمت کرد که بعد از شهادتش اهالی یکی از روستاهای محروم محل خدمتش در کرمان نام روستا را به نام «جلالآباد» تغییر دادند.
🔹جلال به شهادت همه آدمهایی که لحظهای با او بودن را چشیدهاند، شوخطبع بود و اخلاق خوشی داشت. کمتر کسی عصبانیتش را دیدهبود. آنقدر شوخطبع و خندان که در روزهای مجروحیت، خندیدنش بخیهها را از بدنش میشکافت اما هوای تازهای به جمع میبخشید.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که میدانست دیگر عیدی در کنار خانواده نخواهد بود
🔹شهید #سید_جواد_موسوی در طول جنگ دو بار مجروح شد. هنگامی که در جزیرهی مجنون و در عملیات بدر از ناحیهی پهلو زخمی شد، برای مرخصی به منزل بازگشت، اما ضمن اینکه مجروحیت خویش را از خانواده کتمانمیکرد، حتی دوشادوش پدر در مزرعه نیز کار میکرد.
🔹روحیه شهادتطلبی از آغاز جنگ در اعمال و اخلاق سیدجواد کاملا مشهود بود. آخرین بار که به جبهه اعزام میشد، به برادر بزرگترش گفته بود: " عید امسال منتظر من نباشید من دیگر به منزل و جمع شما نخواهم بود. حلالم کنید و از همگان برایم حلالیت بطلبید."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که مفهوم تولد در عید قربان را با قربانی شدن در کربلای قراویز معنا کرد
🔹شهید حاجی قربان جمهور از نظر اخلاق و رفتار و تربیت اسلامی و رعایت محرمات و مسائل اسلامی زبانزد خاص و عام بود و ارتباطش با مسجد و روحانیت و افراد مذهبی و هیئتها در زمان خودش خوب بود و از نظر علمی و درسی در رشته ریاضی فیزیک تحصیل کرد و در دبیرستانهای اسد آباد در زمان قبل از انقلاب به دلیل مسائل مذهبی و دوران حساس قبل از انقلاب و جر و بحثهای خاص آن زمان در مدارس و درگیری وی با برخی از افراد و خانوادههای طرفدار سلطنت و درگیریهایی که در داخل مدرسه رخ داد دیگر نتوانست به تحصیل ادامه دهد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
گذشتن از عشق به فرزند، امتحان بزرگ علی اکبر بود
🔹شهید #علی_اکبر_بادپا همدانی واقعاً علی بود گاهی اوقات عشق و علاقه او به حضرت علی (ع) ناشی از درک و شناختش میشد. امامش علی(ع) را شناخته بود و همچون او زندگی و رفتار میکرد و چون او به خدایش و معبودش عشق می ورزید. وی بینهایت علاقه به خواندن نهجالبلاغه داشت.
🔹همسر شهید بادپا میگوید: " با اینکه در مدت دو ماه و نیم که از تولد دخترمون لیلا میگذشت من شاهد یک رابطه عالی پدر و فرزندی بودم طوری که در نگهداری و خواباندن و غذا دادن به او بر من پیشی میگرفت، ولی این امر باعث نشد که از رفتن به جبهه منصرف شود. پیش خود فکر میکنم شاید این برای علی یک امتحان بود، خدا میخواست علی را به وسیله یگانه فرزند دلبندش آزمایش کند و علی از این امتحان چه سرافراز و موفق بیرون آمد."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
معلم شهیدی که خدمتگزار محرومین بود
🔹شهید علی رهآموز، مصمم و با صلابت تلاش و کار کرد و موفق به اخذ دیپلم شد و در یکی از روستاهای شهرستان بجنورد به شغل شریف آموزگاری پرداخت. در دوران انقلاب شکوهمند اسلامی همه شاهد تلاش و فعالیت چشمگیر علی از جمله پخش اعلامیهها و نوارهای حضرت امام (ره) بودند. پخش کتاب ، حتی با وجود فقر مالی که داشت باهزینه خود کتاب و نوارهای انقلابی را تهیه نموده و به رایگان در اختیار شیفتگان انقلاب اسلامی قرار میداد.
#معرفی_شهید
#شهید_ترور
🇮🇷 @sangareshohadababol
«حسین صیدی» شهید خط شکنی از گردان حنظله که هیچوقت بازنگشت
🔹مادر شهید صیدی میگوید: " در یکی از عملیاتها از ناحیه دست زخمی شده بود. وقتی به بیمارستان منتقلش کردند تا عمل شود، بعد از عمل راضی نشد بستری شود و با اصرار و رضایت خودش مرخص شد که تخت خالی شود تا اگر مجروحی آوردند جا برای بستری کردنش داشته باشند. آن شب تا صبح بدون اینکه چیزی بگوید از درد قدم زده بود، وقتی پرسیدم درد داری؟ گفت: «تا درد نداشته باشد، ارج ندارد.»"
🔹حسین صیدی در گردان حنظله به عنوان خط شکن همراه گردان کمیل برای عملیات والفجر مقدماتی عازم منطقه شده بودند و روز هجدهم بهمنماه عملیات آغاز شده بود و آنها دیگر هیچ وقت برنگشتند.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
روایتی از خلبانی که به «حسین ماوریک» معروف بود
🔹در عملیات مروارید، شهید حسین خلعتبری به همراه همکارانش بیش از ۲۵ سورتی پرواز عملیاتی انجام دادند. پس از پایان این عملیات، به دلیل توانایی و مهارت خاص حسین خلعتبری در شلیک موشک ماوریک، او با لقبهایی چون “شکارچی اوزا” یا “حسین ماوریک” شناخته شد. سپس، او به هوانیروز فرستاده شد تا خلبانان بالگرد جنگندهٔ کبرا را برای استفاده از موشک ماوریک آموزش دهد.
🔹در سال ۲۰۰۶، یکی از مجلات نظامی آمریکا ویژهنامهای در مورد مهارتهای پروازی و ابتکار عملها و خلاقیتهای شهید خلعتبری منتشر کرد که بعد از شهادتش وقتی وصیت نامهاش قرائت شد غیرت و دلاوریاش دوباره بر همگان ثابت شد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
📷از سنگر مدرسه تا دانشگاه شهادت
🔹شهید #عبدالحسین_نوریان از طریق شغل معلمی توانست به کودکان محروم خدمت کند و دانش آموزان را بسیار دوست میداشت. ایشان برای کمک رسانی به جبههها شب و روز نداشت و میگفت: «باید از حریم ایران و اسلام دفاع کرد.»
🔹یکی از دوستان عبدالحسین نوریان نقل میکند : " روزی با شهید عالیقدر به قصد زیارت مشهد مقدس رفتیم، در شهرستان قوچان در کنار دشتی پر از گل سرخ ایستاده بودیم و شهید از من خواست که عکسی از ایشان بگیرم، گفتم چرا؟گفت این عکس یادگاری است برای شهید شدن، وقتی شهید شدم این عکس را روی مزارم بگذارید".
#معرفی_شهید
#شهید_ترور
🇮🇷 @sangareshohadababol
رهایی از دلبستگیها
🔹شهید انوشيروان رضايی فاضل در سال ۶۲ ازدواج كرد اما شب بعد از عروسی راهی منطقه شد و گويا هيچ قيد و بند زمينی نمیتوانست او را از حضور در جبهه و دفاع از اسلام و انقلاب، اطاعت از امام و ادامه راه شهيدان بازدارد.
🔹این شهید والا مقام در آزمون سال ۱۳۶۴ شرکت کرد و در رشتهی صنايع اتومبيل دانشکدهی فنی شهيد منتظری مشهد قبول شد، ولی چون تاروپودش با جنگ گرهخورده بود، تمام دلبستگیها را رها کرد و هجرت دوبارهای را بهسوی دانشگاه اصلی، يعنی جبهه آغاز کرد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
مبارزه مسلحانه با طاغوت
🔹یکی از دوستان شهید جهانگیر نارنجی کاهو تعریف میکند: " من و شهید ۴ سال در دبیرستان با هم بودیم در یک خانه زندگی میکردیم و درس میخواندیم. از سال سوم و چهارم دبیرستان شبها به خانه نمیآمد. نگرانش بودم؛ مدتی به همین منوال گذشت؛ یک روز حرف دلم را به زبان آوردم و پرسیدم: «شما کجا هستی؟» او گفت: «با من کار نداشته باش، نمیتونم به تو چیزی بگم»
🔹وی در ادامه ماجرا چنین میگوید: " این رفتارش برایم عجیب بود. پس از یک سال، یک شب ساعت ۱۲ به خانه آمد. آن شب خیلی اصرار کردم که باید بدانم شما کجا هستی و مشکوک شدهام. او که چارهای نداشت با کمی تأمل گفت: «حرفی را که از من میشنوی فقط و فقط در همین خانه بماند.» من قسم یاد کردم و او گفت: «من و چند نفر دیگه شبها میرویم به خانه افسران ارتش و ضمن خلع سلاح آنها، اطلاعات کسب میکنیم.» آنوقت کلت کمری را که به کمرش بسته بود نشانم داد."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که با خودسازی به درجه رفیع شهادت نائل رسید
🔹در وصیتنامه شهید سید یحیی صحرایی میخوانید: " خدایا برایم گناهانی را که عتاب و سرزنشی را فرود میآورد و مانع اجابت دعا میشود را بیامرز.
همچنین برایم بیامرز گناهانی را که امید را قطع میکند و خدایا برایم بیامرز هر گناهی را که مرتکب شدهام.
من تنها راه افتخار و سعادت را شهادت در راه تو دانستم و این لطف و عنایت پروردگار نسبت به بنده حقیرش بوده است."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
نگاهی به زندگی سردار اسلام شهید اسدالله اسعدی
🔹شهید اسدالله اسعدی با آغاز جنگ تحمیلی به صورت مرتب و مستمر به جبهه اعزام میشد و در عملیاتهای بسیاری شرکت کرد. در سال های ۶۱ و ۶۲ در سپاه بجنورد و حوزه فرماندهی مشغول به کار شد، هم جانشین فرمانده بود و هم کار دفترداری میکرد. رابطهاش با خانواده، دوستان، اقوام و همکاران بسیار حسنه و از روی مهر و محبت بود. وی در جبهه جانشین دوم گردان یدالله بود.
🔹در قسمتی از وصایای شهید اسدالله اسعدی آمده است: " اى پدر مهربان و مادر عزیزم که آرزو داشتى من از جبهه با پیروزى کامل برگردم و مرا داماد کنى غافل از آنکه من اینجا به معشوق خود رسیدهام و شما را هم دعوت مىکنم به این مجلس شادى واقعا که همچون مجلسها کم بوجود مىآید. امیدوارم که مرا ببخشید که از شما جدا شدم چون معشوقم را بیشتر دوست داشتم و همه دوست دارند ولى هر کس هر کس به آن معشوق نمىرسد امیدوارم که شما هم به این معشوق برسید، ان شاء الله. "
🔹اى پدر جان، آن پولهایى که قرض الحسنه از بچهها گرفتهام با عرض ادب تقدیمشان کن و از جاى من تشکر کن. "
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
سرداری كه ۵۰ بار عرض اروند را برای موفقيت يک عمليات شنا كرد
🔹در عملياتی قرار بود شهيد #مهدی_شوشتری ، نيروهايش را از عرض اروند عبور داده و در نقطه خاصی در آن سوی اروند مستقر شود كه سردار شهيد قبل از عمليات، خود ۵۰ بار عرض اروند را براي سنجيدن ميزان توفيق نيروهايش در اين عمليات، با لباس غواصی طی كرد.
🔹در ابتدای جنگ تحميلی كه به فاصله كوتاهی از پيروزی انقلاب آغاز شد، يكی از حربههای دشمن، ترور شخصيتها بود و شهيد مهدی شوشتری در آن دوران محافظ برادرش حجت الاسلام " اسماعيل شوشتری " نماينده آن زمان مجلس بود و شرايط برای حضور نيافتنش در جبهه فراهم بود اما وی به همه راحتیها پشت پا زد و در خط مقدم جبهه حضور يافت.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
ماجرای اسیر کردن عراقیها توسط شهید آلنبی
🔹يکروز كه شهید سید علیاصغر آلنبی برای جمعآوری اطلاعات به داخل خاک دشمن رفته بود بناگاه در نزديكی سنگرهای دشمن با يك افسر عراقی آفتابه بهدست مواجه شده بود كه برای اينكه جريان را عادی نشان دهد حتی با اين فرد روبوسی نيز كرده بود.
🔹سید علیاصغر آلنبی سپس با تهديد پنهان افسر عراقی از وی قول گرفته بود كه وارد سنگر شده و ديگر همسنگرهايش را براي تسليم بدون درگيری توجيه كند، اما افسر عراقی پس از ورود به سنگر به سمت سيد علیاصغر شليك كرده وی را از ناحيه بازو مجروح كرد، اما او با رشادتی كم نظير در نهايت پنج نفر از عراقیها را اسير كرده بود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهید محمد عابدی، معلمی که جانش را در راه مبارزه فدا کرد
🔹شهید محمد عابدی شیروان فردی مهربان ، متین و دارای اخلاق خوش و رفتاری شایسته بود در چهرهاش همیشه تبسم نمایان بود.
🔹محمد عابدی معلمی نمونه و الگویی عالی برای سایر معلمان و دانش آموزان بوده است . وی سالیان سال با جدیت و سرافرازی به امر تعلیم و تربیت پرداخت و از هیچ کوششی برای تربیت و آموزش نونهالان این مرزبوم فروگزار نبود.
🔹عابدی بهعنوان یک نیروی فرهیختهی فرهنگی با توجه به شناخت وضعیت نابسامان جامعه قبل از انقلاب و احساس وظیفه در خود شروع به مبارزه نمود.
#معرفی_شهید
#شهید_انقلاب
🇮🇷 @sangareshohadababol
📷تنگه کوشک میعادگاه " علی " با حضرت دوست
🔹شهید علی شیرغلامی همزمان با سالهای دفاع مقدس احساس تکلیف کرد و بهعنوان نیروی بسیجی راهی جبهه شد تا از مرزهای ایران در برابر تهاجم وحشیانه رژیم بعث عراق دفاع کند. در مناطق مختلف عملیاتی حضور یافت و همراه با دیگر همرزمان و همسنگران خود حماسهها آفرید.
🔹علی شیرغلامی در وصیتنامه خودش خطاب به والدینش میگوید: " پدر و مادر عزیزم، از بابت من نگران نباشید، چون خودتان مىدانید مسلمان بودن ساده نیست این نیست که در جبههها جوانان عزیز خون بدهند و ما در خانه راحت باشیم باید به نداى شهدا پاسخ دهیم آنهایی که واقعا در هدف خود و در راه خود خالصانه بودند، شهیدانی که هر کدامشان برای ملت ما مانند میثمها و ابوذرها بودند پس ما باید به این خون شهدا لبیک گفته و راهشان را ادامه بدهیم".
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
چشمهایی که سوخته بود و لبهایی که میخندید
🔹برادر شهید حسینعلی عالی در خاطراتی روایت میکند: " عملیات والفجر ۸ بود، بر اثر بمباران شیمیایی دشمن تعدادی از رزمندهها زیر آوار ماندند، حسینعلی بدون توجه به گازهای شیمیایی سریع به طرف بچهها رفت، من نیز به دنبالش رفتم، به سختی بسیجیها را بیرون آوردیم. وقتی از محوطه خارج شدیم حالت تهوع و سرگیجه شدید به ما دست داد. تمام صورت برادرم سوخته بود. ما را به بیمارستان «بوعلی» تهران اعزام کردند. مصدومیت حسین از ناحیه چشم بیشتر از دیگر اعضای بدنش بود، اما باز میخندید. در حالیکه نگرانش بودم و به استقامت او در برابر آزمایشهای الهی غبطه میخوردم او با دیدن ناراحتی من مرا به صبوری دعوت کرد و گفت:«اینها نعمتهای الهی هستند، از این نعمتها استفاده کنید، این بالاترین افتخار است، اگر خداوند شهادت را نصیب ما نکرد، همین که جراحتی از جنگ داشته باشیم، بالاترین افتخار برای ما است."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد
🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمیخواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده میشدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
♦️شهیدی که از آمریکا به جبهه رفت
🔹شهین حاجیطالب یکی از همکلاسیهای شهید طیب در دوران دانشجویی میگوید: " وقتی دختر آمریکایی از رفتار هدایت الله طیب خوشش آمد، به او پیشنهاد ازدواج داد. هدایت خیلی سرخ شد و پیش من آمد و گفت: خواهر به او بگو که خانوادهام دختر یکی از فامیلمان را از بدو تولد برایم «نافبرون» کردند."
🔹هدایت الله طیب بعد از تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، شهید طیب درس در امریکا را نیمهکاره رها میکند و به ایران برمیگردد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهید ماشاالله پیلافکن، رزمندهای که یک تنه لشکر دشمن را زمینگیر کرد
🔹شهید پیل افکن در ادامه عملیات چزابه شش شبانه روز در مقابل و پشت جبهه دشمن بدون وقفه برای نجات تیپ ۷۷خراسان از محاصره با دشمنان جنگید و آنقدر از مهمات ذخیره شده دشمن استفاده کرد تا مهمات آن محدوده به پایان رسید، آنگاه با لب تشنه و بدن خسته و گرسنه، و چشم ترکش خورده ایی که ۶ شبانه روز نخوابیده در محاصره دشمن قرار گرفت و تنهایی به اسارت دشمن در آمد.
🔹همین اقدام شهید پیلافکن در عملیات چزابه باعث شد تا کینهای در دل دشمن بیندازد؛ آنقدر که فرماندهشان دستور داد او را زنده اسیر کنند. ماشاالله بعد از چند روز مبارزه خسته و کمتوان شده بود اما ناامید خیر. باز هم در کمین دشمن نشسته بود تا شاید بتواند یکی از بعثیها را شکار کند.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
📷ویژگی اخلاقی معروف شهید «محمد زهرهوند» پل رسیدنش به معبود شد
🔹همسر شهید محمد زهرهوند نیز در خصوص شخصیت و رفتار همسرش اینطور میگوید: احترام به والدین و توصیه به حجاب از اولویتهایش بود؛ صیانت از حجابم در زندگی، از اولویت های «محمد جان» بود، چادر زهرایی برایش چنان با ارزش بود که در آخرین سفارشهایش از من خواست دُردانهاش با حجاب زهرایی در اجتماع و محافل حضور پیدا کند. پس از آغاز جنگ سوریه محمد هم حس و حال دیگری پیدا کرد. شب تا سحر، «اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» ذکر نماز شب و نیاز اشکهایش شد تا اینکه به آرزویش یعنی رفتن به جبهه و شهادت رسید."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
🇮🇷 @sangareshohadababol
بچه پولداری که به دنیا پشت پا زد و جبهه را به آمریکا ترجیح داد
🔹شهید حمید شاه حسینی با وجودی که مقدمات ادامه تحصیل در آمریکا برایش فراهم بود، به جبهه رفت. خانوادهای متمول داشتند که در محله شمیران زندگی میکردند و تمام آنها گرین کارت داشتند.
🔹امکانات دنیایی فوقالعاده عالی بود، اما به همه اینها پشت پا زد. شهید شاهحسینی به بچههای جنوب شهر به مزاح میگفت شهدای شمیران افضل من شهدای خراسان. به نظر من هم کسی که در تجریش و شمیران زندگی کرده است، شهادتش افضل است، چون همه وابستگیهای دنیا را زیر پایش میگذارد و میآید.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
نقش انقلابی شهید سنگرساز در امدادرسانی به زلزلهزدگان طبس
🔹سید علی اکبر احمدی آشتیوانی با شروع جنگ تحمیلی نیز ، در جمع آوری کمکهای مردمی و ارسال به جبهههای حق علیه باطل، نقش بسزائی داشت.
🔹وی چون تک فرزند خانواده بود، والدینش راضی به اعزام او نبودند و ناچاراً در حد توان ، از پشت جبهه حمایتهای خودش را گسترده میکرد تا اینکه عشق او برای حضور درجبهه ، بر رأی والدینش غالب شد و در سال ۱۳۶۵ به عنوان سنگر ساز بی سنگر ، عازم جبهه شد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol