شکرانه شهادت
🔹همسر شهید #رحیم_کابلی با یادآوری خاطرات همسرش میگوید: " حاج رحیم همیشه به من میگفت: هر وقت خبر شهادتم را شنیدی خدا را شکر کن و نماز شکر بخوان. گفته بود تنهایت نمیگذارم. من هم طبق سفارش او عمل کردم. بدون اینکه قطره اشکی بریزم بعد از شنیدن خبر شهادتش نماز شکر خواندم. حاجرحیم زمان شهادتش روزه بود. هر وقت روزه میگرفت لبش خشک میشد. شهادت گوارای وجودش باشد. وقتی خبر شهادتش را شنیدم گفتم آقا رحیم به تو تبریگ میگویم به آرزویت رسیدی.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
کاری میکنم که به من افتخار کنید
🔹شهید مجتبی یداللهی منفرد، جوانترین شهید مدافع حرم ارتش است که پس از فارغالتحصیلی از دانشکده افسری به فرمانده وقت نیروی زمینی بیان کرد: «کاری میکنم به من افتخار کنید.» عاقبت در جبهه دفاع از حرم، نامش را در کنار مشاهیر ارتش جمهوری اسلامی ایران به ثبت رساند.
🔹۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۹۵ شاید روزی تلخی برای همرزمان و دوستان مجتبی بود چرا که او و ۳ نفر از همرزمانش در تیپ ۶۵ نوهد در این روز در عملیات نیروهای مقاومت در منطقه عملیاتی حلب حاضر شده و بر اثر اصابت تیر مستقیم به ناحیه پهلو همگی به شهادت رسیدند. در عملیاتی که چند هزار نفر از نیروهای جبهه النصره و تکفیریها حمله وسیعی و گستردهای را به جنوب حلب انجام داده بودند، این رزمندگان رشادتها و دلاورمردیهای مومنانه و شایستهای از خود نشان دادند و ۴ نفر از عزیزان نیروی زمینی در این نبرد به شهادت رسیدند.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که در آخرین روزهای مانده به شهادتش همه متوجه تغییر حال او شده بودند
🔹یکی از همرزمان شهید میگوید: " در آخرین روزهای عمرش همه متوجه تغییر حالت او شده بودند؛ کسی که در جمع همیشه شلوغ می کرد و دیگران را میخنداند؛ حالا آنقدر ساکت شده بود که توجه همگان را به خود جلب کرده بود. غذایش را کامل نمیخورد و با کسی حرف نمیزد، انگار که به زحمت آنجا نشسته باشد. با خود گفتم: چرا حسین این طوری شده؟ چند مرتبه به طرفش رفتم و با او صحبت کردم تا شاید چیزی بگوید. با اینکه بسیار به من علاقمند بود، ولی هیچ حرفی نمیزد. سر سفره، عمویم با خنده گفت: حسین آقا، چه خبر شده؟ چرا غذات مونده؟ اگه علتی داره بگو تا ما هم بدونیم. تنها عکسالعمل او یک لبخند بود".
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که خوناش را پای امنیت سیستان و بلوچستان داد
🔹منصور توحیدی نسب به رعایت حلال و حرام پایبند بود و میگفت اگر انسان لقمهای حلال به فرزندش بدهد در هر ۲ دنیا اجر دارد. معتقد بود این دنیا ارزش آن را ندارد که انسان کار حرامی انجام دهد و از راه حرام بخواهد بچههایش را به جایی برساند. وی در برابر رفتارهای غیرمنطقی سکوت میکرد و با این سکوت دیگران متوجه میشدند که شهید از آن رفتار ناراحت شده است.
🔹ساعت ۱۰ بود که با شهید تماس گرفتند و اطلاع دادند ۳ نفر از تروریستها از مرز پاکستان وارد خاک ایران شدند. شهید همراه ۷ نفر دیگه به مأموریت رفتند؛ اما آنها زودتر از نیروهای مرزبانی در جاده مستقر شده و کمین زده بودند. اولین کاری که کردند به سمت ماشین نیروهای انتظامی شلیک کردند و ماشین منفجر شد. نیروها که از اتومبیل خارج شده بودند برای دستگیری عناصر جیش العدل اقدام کردند. عناصر جیش العدل وانمود کردند مهماتشان تمام شده و منصور برای دستگیری آن ها خیز برداشت؛ اما این کار آن ها در واقع یک فریب بود و به سمت منصور رگبار بستند و او را به شهادت رساندند
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
🇮🇷 @sangareshohadababol
📷عنایت امام زمان (عج ) در زندگی شهید اسدی
🔹همسر شهید حجت اسدی در بیان خاطرات همسرش میگوید: " بارها دست عنایت امام زمان (عج) را در زندگیمان شاهد بودم؛ آقا حجت با قرض یک میلیون تومانی مادرم یک پژو خرید تا در رفتوآمد از قم به قزوین دچار مشکل نشویم (ایشان مقید بود هر پنجشنبه به هیئت قزوین بیاید)، آمپر بنزین این ماشین بسیار دقیق بود و اگر اتمام بنزین را نشان میداد، میداسنتیم دیگر حرکت نخواهد کرد؛ یک بار برای رفتن به قزوین حتی به اندازه بنزین زدن پول نداشتیم و با همان مقدار کم بنزین راه افتادیم، نزدیک قزوین آمپر اتمام بنزین را نشان داد و آقا حجت گفت: «یا امام زمان (عج) من نه بنزین دارم نه پول، خودتون عنایت کنید» و جالب آنکه ما با همان وضعیت تا خیابان نزدیک منزل پدرم رفتیم و آنجا بود که ماشین خاموش شد! "
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
📷دلنوشتههای شهید به پدر و مادرش
🔹حاج #عباس_ورامینی در نامهای پدرانه و دلسوزانه به فرزندانش چنین میگوید: " میثم جان! بابا رفت به صحرای کربلای ایران، خوزستان داغ، تا شاید درد حسین (ع) را با تمام گوشت و پوست خود حس نماید. بابا رفت تا شاید بوی خون حسین (ع) به مشامش برسد، بابا رفت تا شاید بتواند بر رگ بریده حسین (ع) بوسه بزند، بابا رفت تا شاید بتواند با خون ناقابلش راه کربلا را برای تمام دلهایی که هوای کربلا دارد باز کند، بابا رفت… شاید دیگر برود و پهلوی تو نباشد اما این را بدان همه چیز ناپایدار است چه برای تو و چه برای من، تنها چیزی که باقی می ماند و قابل اتکا است خداست."
🔹این شهید والامقام در قسمت دیگری از نامهاش به مادر خود میگوید: " مادر من به جبهه میروم تا شاید خدا مرا ببخشد آنقدر باید در آفتابهای سوزان در زیر رگبار مسلسلهای کفار بدوم تا آن گوشتهایی را که از غفلت بر بردنم روئیده آب شود."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
دفاع از وطن اقلیت و غیراقلیت نمیشناسد
🔹فرهاد خادم روحیه مسئولیتپذیری داشت و در تحصیل، کار و خدمت به مردم بسیار کوشا بود. فارغالتحصیلی او از دانشگاه شریف درست مصادف با آغاز جنگ تحمیلی بود و با اینکه امکان مهاجرت به آمریکا را داشت اما ترجیح داد به جبهه برود. وی دوره آموزشی خود را در دزفول گذراند و پس از گذراندن این دوره به همراه چند تن از فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف مسئول احداث پل چزابه شد که در نهایت ساخت این پل منجر به آزادی خرمشهر شد.
🔹مادر شهید خادم به سادگی، راضی به رفتن او نشد و مدتها با هم بحث داشتند، اما او میگفت مادر، میدان آزادی را یک ایرانی ساخته و باید از آن دفاع کرد. اگر دشمن، این سرزمین را بگیرد، من دیگر قادر به ادامه زندگی نخواهم بود و این نوعی، مرگ تدریجی است. فرهاد میگفت «چو ایران نباشد تن من مباد». پس از سخنان فرهاد، مادرش رضایت داد که باید او برای آزادی و استقلال وطن برود.
#معرفی_شهید
#شهید_اقلیت_دینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
📷روح الله سلطانی هفتادمين شهيد عملیات لشكر۲۵كربلا
🔹چند روز قبل از شهادت روح الله سلطانی، بچههای عملیات لشكر ۲۵كربلا درصدد چاپ بنر تصاوير شهدای اين لشكر بودند که شهيد سلطانی گفت عكس من را هم بزنيد چرا كه هفتادمين شهيد عملیات لشكر من هستم و همين طور هم شد.
🔹اين شهيد والامقام اهل دعا و استغفار بود و در داخل اتاق كار خويش تكه موکتیرا انداخته بود و نماز شب را روی آن میخواند و زمانی كه كوچكترين مشكل ايجاد میشد تا نیمههای شب با خدا راز و نياز میکرد و تكه كلام شهيد «يا ابوالفضل بیداد» بود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
🇮🇷 @sangareshohadababol
روایت مادر شهید کلانتری از او
🔹مادر شهید کلانتری تعریف میکند: " در جریان اعتصاب دانشگاهیان در دوران انقلاب، وقتی میرسد که بسیاری از آنها به خاطر نگرفتن حقوق مستأصل میشوند. پسرم شرکت راهسازی داشت. یک وقت دیدیم که رفت و همه ماشینآلات را فروخت و حقوق دانشگاهیان را داد که اعتصاب را ادامه بدهند. در پاسخ به مادر و پدر هم که بخش اعظم سرمایه شرکت و ماشین آلات را تأمین کرده بودند، گفته بود که من برای شما باقیات صالحات خریدهام. در وصیتنامهاش هم نوشته بود که من جز به پدر و مادرم به کسی مقروض نیستم."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
آرزویی که هیچوقت برآورده نشد
🔹سمانه یاری همسر شهید عبدالله یاری که در سن ۲۳ سالگی همسر خود را از دست داده، درباره ویژگیهای شخصیتی و اخلاق کاری همسرش میگوید: " از زمانی که وی مسئول محیط بانی منطقه شد، برای جلوگیری از تخلفات ایدههای خوبی داشت به گونهای که تعداد تخلفات بومی بسیار کم شد و حتی برخی از متخلفان شکار پس از برخورد با همسرم، شکار غیر مجاز را کنار گذاشته و با او دوست شدند."
🔹همسر شهید: " همسرم در رشته محیط زیست استعداد بسیار زیادی داشت به گونهای که در حد یک استاد نکتههای ریز طبیعت را میدانست و خودش همراه دانشجویانی که برای بازدید از منطقه میرفتند بود و تمام نکتهها و توضیحات لازم را ارائه میکرد و آرزویش ادامه تحصیل و تدریس در دانشگاه بود که عمرش کفاف نداد."
#معرفی_شهید
#شهید_محیط_زیست
🇮🇷 @sangareshohadababol
شجاعت شهید «دوستعلی فرجی» در تنگ بینا
🔹این شهید والامقام دوم مهرماه ۵۹ به خاطر نقش موثر در حماسه تنگ بینا و پاسگاه سنگی به فرماندهی شهید والامقام اکبر فرجیان زاده که منجر به شکست دادن دشمن و به اسارت گرفتن ۲۶ نفر از نیروهای بعثی گردید مورد تقدیر قرار گرفت و نیز در هشتم مهرماه ۵۹ به جهت رشادت و از خودگذشتگی و درگیری تن به تن با کماندوهای دشمن در دفاع از پاسگاه سد کنجانچم مهران و نجات جان تعدادی از رزمندگان مجروح و انتقال پیکر مطهر شهدایی که در زیر آتش دشمن جا مانده بودند؛ توسط سرهنگ لکی فرمانده هنگ ژاندارمری ایلام مورد ترفیع درجه قرار گرفت.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
ماجرای شهادت فرمانده گردان یا زهرا
🔹 #محمدرضا_تورجی_زاده هم مداح بود و هم فرمانده، سفارش کرده بود روی سنگ قبرش بنویسند؛ یا زهرا (س). آنقدر رابطهاش با حضرت زهرا(س) قوی بود که مثل بیبی شهید شد، خمپاره خورد به سنگرش و بچهها رفتند بالای سرش دیدند که خمپاره خورده پهلوی چپ و بازوی راستش.
🔹 گردانی داشت به نام یا زهرا (س) که بیشتر نیروهایش از سادات بودند.داشت سوار تویوتا میشد که برود، رفتم جلو و گفتم: برادر تورجی میخواهم بیایم گردان یا زهرا (س). گفت: شرمنده جا نداریم. گفتم: مگر می شود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟ تا فهمید سیدم پیاده شد، خودش برگهام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
📷خاطرات شهید غواص از جبهه جنگ
🔹شهید توسن: " در حین آموزش شاید بیشتر از ۸۰ مرتبه از اروند عبور کردیم و انواع آموزشها را دیدیم. آب اروند خیلی سرد، تلخ، شور و آموزش در آن خیلی سخت بود، از بس که داخل آب میلرزیدم وقتی بیرون میآمدیم توان حرف زدن نداشتیم. لباسهای غواصی بر تن اکثر بچهها گشاد بود، حتی کفش غواصی هم به پایمان جور نبود. خیلی از بچهها پاهایشان چرکی شده بود و خیلی از سختیها را تحمل میکردند، بخاطر خدا و اینکه جزو نیروهای خط شکن باشند. یک گروه هم که جزو گروه غواص نبودند در ساحل برایمان چای دم میکردند و سیبزمینی در آتش میپختند و همین که از آب بیرون میآمدیم با خوردن چای و سیب زمینی کاملاً سرحال میشدیم. بچههای گردان تخریب همگی نماز شب میخواندند و اصلاً مسئلهای به نام ریا در کار نبود، نماز شب مانند نماز جماعت برقرار بود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
📷حكایت لبخند معلمی كه شوق پرواز داشت
🔹شهید #مجید_عسگری شوق حضور در راه دفاع از حرم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشت و آن را عاقبت به خیری برای خود میدانست كه این امر لبخندی از رضایت از اینكه در مسیر حق قدم برداشته برای همیشه بر چهره این معلم شهید جاودانه كرد.
🔹مجید عسگری همیشه به فكر لبخند در عكس شهادتش نیز بود و چهار ماه قبل از شهادتش به یكی از دوستانش گفته بود عكسی را در حالتی كه لبخند به لب دارد از او بگیرد كه با ثبت آن، تصویری زیبا از چهره عارفانه شهید، جاودانه شد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
♦️شهیدی که ارزش و اهمیت جایگاه مسئولیت خود به عنوان نماینده مردم را میدانست
🔹از خصوصیات ویژه اخلاقی شهید محمد کلاته سرپرستی خانوادههای محروم وبیبضاعت بود، به همین سبب محبوبیت خاصی بین همشهریهای خود به ویژه قشر محروم داشت . او در سال ۱۳۵۶ پیوند آسمانی خود را رقم زد ، و حاصل این ازدواج مبارک تولد ۴ پسر و ۲ دختر شد، که هم اکنون مشغول خدمت به مردم و کشور هستند.
🔹همسر شهید کلاته میگوید:" دورانی که شهید بهعنوان نماینده مجلس شورای اسلامی از طرف مردم انقلابی بجنورد انتخاب شد میخواستیم به تهران برویم ؛ لذا هنگام اسباب کشی تمام کاغذ باطلهها را دور ریختم و دفتری که مربوط به کارگران کوره بود میخواستم دور بیندازم شهید مانع شد وقتی علت را جویا شدم گفت با نگاه کردن به این دفتر فراموش نمیکنم از کجا آمدهام؟ و چه کسانی به من رأی دادند و از من چه انتظاری دارند چرا که احساس می کنم فقط مسئولیتم بیشتر شده است."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
♦️همانطوری که از خدا میخواست به شهادت رسید
🔹مهدی مرندی از همرزمان شهید حاجی بابا میگوید: "شهید انس و الفتی مثال زدنی با قرآن داشت و همیشه زیارت عاشورا میخواند. تنها چیزی که به هیچ کس هدیه نمیداد انگشتری بود که از مادرش به یادگار مانده بود، به من میگفت میخواهم به گونهای شهید شوم که حتی تکههای بدنم را نتوانند جمع آوری کنند."
🔹بعد از شهادت رجایی و باهنر، شهید حاجی بابا خیلی ناراحت بود. همان شب روی پشتبام خوابیده بود که رو به برادرش گفت: آرزو دارم من هم مثل آقای رجایی به شهادت برسم و پیکرم بسوزد. خدا هم او را به آرزویش رساند و همانطور که دوست داشت به شهادت رسید.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهید «پورش همدانی» از تشکیل جهاد سازندگی تا فرماندهی جنگ
🔹خواهر شهید پورش همدانی در خاطرهای از برادرش: " وی نسبت به حلال و حرام بسیار حساس بود و هیچوقت راضی نبود حتی ذره ای مال حرام وارد زندگی شود به اندازه ای حساس بود که خاطرم هست پدرم بدحال بود و برادرم ( عباس ) با تویوتای جهاد به خانه آمده بود و مادرم از او خواست تا پدرم را تا درمانگاه برساند، ولی او رفت و ماشین گرفت و گفت این ماشین بیت المال است و استفاده شخصی حرام است."
🔹پورش همدانی در سال ۱۳۶۲ به عنوان عضو شورای جهاد سازندگی همدان انتخاب و مسئولیت دهستانها به وی سپرده شد. به دلیل ارتباط بیش از اندازه با جنگ در سال ۱۳۶۳ به مسئولیت ستاد پشتیبانی جنگ در همدان نائل آمد تا زمانی که به دانشگاه راه پیدا کند همچنان مسئول ستاد پشتیبانی بود و در سال ۱۳۶۴ به دانشگاه راه یافت.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
پیکر شهیدی که برای همیشه در آغوش آبهای اروندرود جای گرفت
🔹سید محمود اعتصامی از زمانی که هنوز سنی نداشت، شبها که خسته و بی رمق به خانه میآمد، تا سوره واقعهاش نمیخواند، نمیخوابید.
🔹تمرینات غواصی بسیار سخت بود. در زمستان سرد؛ ۴ ساعت صبح، ۴ ساعت بعدازظهر و ۳ ساعت هم شب، بچهها آموزش غواصی میدیدند. یک نقطه برای شان مشخص می شد که باید از آنجا شروع میکردند و از کارون عبور میکردند و ۳ بار میرفتند و برمیگشتند. کار باید به دقت انجام میشد و در پایان به همان نقطهی معیّن شده برمیگشتند، نه ۱ متر بالاتر و نه ۱ متر پایینتر. در تمام این سختیها شهید سید محمود اعتصامی همچون کوه مقاوم بود و تا آخرین لحظه به تمرینات ادامه داد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که عاشق شهادت بود
🔹یکی از همرزمان شهید با یادآوری خاطرات شهید مهدی شاهدی میگوید: " روزهای آخر، چند روز قبل از شهادتش مدام این یک بیت شعر را با خودش زمزمه میکرد:
" عاشق که شدی تیر به سر باید خورد - زهری است که مانند عسل باید خورد "
هیچکدام از بچهها نمیدانستند که منظور مهدی از خواندن این یک بیت شعر چیست؟! گذشت تا اینکه خبر شهادتش بین بچهها پیچید.
🔹این همرزمش در ادامه بیان میکند: " زمانی بالای سر مهدی حاضر شدیم، دیدم یک تیر درست وسط پیشانیاش خورده است و او بهحالت سجده افتاده و به درجه رفیع شهادت رسیده است. آن موقع بود که فهمیدیم مهدی میخواست با خواندن آن یک بیت شعر چه چیزی را به ما بفهماند.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که رحلت امام (ره ) خیلی گریه میکرد
🔹شهید ﷼بهرام_مهرداد زمان رحلت امام خمینی(ره) ۱۶ ساله بود و خیلی گریه می کرد. عادل برادر کوچکتر شهید با بیان این مطلب می گوید: " آن روزها درمدرسه باقر العلوم درانتهای خیابان شهید ﷼احمد_حسینی درس میخواندیم من ۱۳ ساله بودم و یادم هست امتحان جغرافیا داشتیم و نمیدانستیم که امام به رحمت خدا رفته به طرف مدرسه رفتیم و گفتند تعطیل است من بچه بودم و ازاینکه امتحان را نمیدهیم خوشحال بودم و به سرعت به طرف خانه میدویدم تا چرخ بستنی فروشیام بردارم و بروم بستنیهایم را بفروشم اما بهرام تمام راه برگشت به خانه را با صدای بلند گریه میکرد ودرتمام مراسم وداع با امام وتشییع و خاکسپاری شرکت کرد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
شب قبل از شهادت، میدانست که آخرین شب اوست
🔹یکی از همرزمان شهید #علی_اصغر_خنکدار میگوید: " قبل از عملیات والفجر ۸ که بهمن ماه بود، هوا هم خیلی سرد بود و برای استحمام، آبگرم هم نداشتیم. دیدم شهید خنکدار سر و صورت و تنش خیس است، گفتم: چرا سرت خيس؟ گفت: مگه نمیدانی؟! گفتم: چی رو؟! گفت: امشب عمليات داريم من غسل شهادت كردم. با آن آب سرد و در هوای سرد با اطمینان قلبی غسل شهادت کرده بود.
🔹حاج محمدعلی روحانی می گوید: " وقتی به همراه بچههای اطلاعات به گشت و شناسایی میرفتيم و برمیگشتیم؛ میديديم ظرفهای غذامان شسته شده است. از هر كی میپرسيديم اینها رو کی شسته جواب نمیداد. چند روز گذشت؛ در اين فكر بوديم كه کی اين كارها را انجام میداده؟ يک روز زودتر از زمان مقرر به محل استقرارمان برگشتيم تا ببینیم کی ظرفها رو میشورد؛ دیدیم باز هم ظرفها شسته شده و این بار كنار سنگر فرماندهی گردان چيده شده تا خشک بشود. رفتیم تو سنگر از اصغر آقا سوأل كرديم، اين ظرفها را کی شسته که کنار چادر شما چیده شده؟ از سكوتش متوجه شديم كه کار خودش است."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی که حامی ایتام بود
🔹همسر شهید #محمدحسین_عطری از او میگوید: " زمانی که دخترم کوچک بود همسرم بیشتر در مأموریت بود و ما تنها بودیم و همین مسئله حتی سبب شده بود که دخترم شهید عطری را نشناسد و به جای پدر او را عمو خطاب میکرد. اما زمانی که مأموریتهای او کمتر شد ارتباط خوبی با دخترمان داشت و برای او وقت میگذاشت."
🔹شهید عطری بسیار دغدغهمند دوران خود بود. توجه کردن به یتیمان یکی از شاخصههای اخلاقی شهید بود. وی با وجود حقوق پایین خود و تمام مشکلاتی که وجود داشت، سرپرستی یک یتیم را قبول کرده بود و این در حالی بود که هیچ کس از این قضیه تا بعد از شهادتش با خبر نبود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🇮🇷 @sangareshohadababol
" ادیبی طالقانی " شهیدی که مزار ندارد
🔹ادیبی طالقانی تنها شهید روحانی البرز در قیام ۱۵ خرداد است که در دفاع از مرجعیت به پا خاست و غریبانه به شهادت رسید و امروز مزاری از او به یادگار نیست.
🔹با تلاش شیخ علی رزاقی از روحانیون روستای ناریان طالقان بخشی از لباسهای شهید ادیبی طالقانی از حکومت پهلوی پس گرفته شد. شاهدان عینی میگویند که اثر ۶ گلوله بر پیراهن آن شهید وجود داشت.
🔹حسن خلق، شبزندهداری، ساده زیستی، عدم استفاده از وجوهات شرعی، تعصب دینی، آشنایی با جریانهای سیاسی و مذهبی و اصرار بر انجام دقیق و مستمر امور عبادی و مذهبی از ویژگیهای اخلاقی شهید ادیبی طالقانی بود.
#معرفی_شهید
#شهید_انقلاب
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهیدی سنگرساز که خود بی سنگر بود
🔹شهید #فریدون_کشتگر در جريان زلزله طبس به كمك مردم فقير شتافته و بعد از برگشتن از طبس بر عليه رژيم شاه و جناياتش در آن منطقه محروم تبليغ میكرد.
🔹این شهید والا مقام در مريوان توسط حزب منحله دموكرات دستگير شده و پس از تحمل شكنجههای اين گروهک ملحد بعد از مدتی به طور معجزه آسايی آزاد گرديد.
🔹طبق فرمايشات مسئولين جنگ در محور شوش راهگشای لشكريان اسلام بود و با احداث جاده عملياتی كه از مشكلترين مراحل عملياتی مهندسی فتح المبين بود؛ در پيشاپيش سنگرسازان بیسنگر راهگشايی نموده و سهم بسزايی و نقش مهمی را در اين عمليات ايفا نمود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🇮🇷 @sangareshohadababol
از لباس سفید پرستاری به رو سپیدی رسید
🔹" شهیده مریم رحیمی " در شبهای ماه مبارک رمضان و شبهای قدر بیمارستان را ترک نکرد و بر بالین بیماران قرآن تلاوت میکرد.
🔹مریم رحیمی همیشه به روپوش سپیدش اشاره میکرد و میگفت اگر از این لباس سفید به رو سپیدی رسیدیم هنر کردهایم.
🔹او در مسیر خدمت به همنوع در دام ویروس منحوس کرونا گرفتار شد و جان عزیز خود و نوزاد دلبندش را تقدیم پیشگاه ربالعالمین کرد و به فیض شهادت رسید.
#معرفی_شهید #شهدای_سلامت
🇮🇷 @sangareshohadababol