eitaa logo
سنگرشهدا
7.4هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
3هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
رمضان، قطعه‌ای از بهشت🌙 آغاز می کنم سخنم را بہ یا حسین در مے زنم بہ خانہ ے معبود با حسین کاری بہ خاطر رمضانم نکرده ام اما گرفت دست تهیِ مرا حسین آغاز ماه مبارک رمضان، ماه عبادت‌هاے عاشقانہ و نیایش‌هاے عارفانہ مبارک باد.🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣8⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 82 این انتقالها هم برای خودش ماجرایی داشت. آن روزها انتقال مجروحان توسط سپاه انجام میشد. سپاه در تهران بخش درمانی داشت که گاه مجروحان را برای درمان به خارج از کشور هم اعزام میکردند. در تبریز در طبقۀ فوقانی درمانگاه شهید بهشتی آسایشگاهی درست شده بود که مجروحان تا زمان انتقال به تهران یا بیمارستانهای دیگر آنجا بستری میشدند. این بخش چند اتاق با تختهای بیمارستانی داشت که پانسمان و تزریقات بچه ها را هم آنجا انجام میدادند. یک روز در درمانگاه شهید بهشتی پذیرش شدم تا زمان اعزام برسد. از شانس من روزی که در درمانگاه بستری شدم یک نفر هم آنجا بستری شد که بعضی میگفتند منافق است و بعضی میگفتند از دموکراتهاست. ظاهراً او را دستگیر کرده و به ساختمان طبقه 5 سپاه برده بودند. شب او را در اتاقی زندانی کرده بودند تا صبح بازجویی کنند. جلوی در هم نگهبانی گذاشته بودند تا او نتواند فرار کند. او پتو را با شیشه بریده و مثل نوار به هم بسته بود تا از پنجره فرار کند ولی پرت شده و هر دو پایش شکسته بود. او را با همان وضع در اتاق ما بستری کرده بودند، با اینکه هر دو پایش در گچ بود ولی آدم قوی و سرزنده ای بود طوری که با وجود نگهبانی که بالای سرش ایستاده بود ما میترسیدیم بخوابیم و او بلایی سرمان بیاورد! بالاخره به تهران اعزام شدم. سپاه در شمیران و ونک ساختمانهایی در اختیار داشت که آنجا به مجروحان رسیدگی میکردند. محله ای تمیز و مرتبی بود؛ جانباز که به آنجا میرسید، او را با آمبولانس و با یک همراه به درمانگاه یا بیمارستان میبردند و امور بستری یا سایر معالجاتش را تا مرحله آخر پیگیری میکردند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لــطــفــا جــزهاے انــتــخــابــیــ خــود را بــه اے دے زیــر بــفــرســتــیــد.. @FF8141 8📿9📿10📿11📿12📿13📿14📿16📿17📿18📿20📿22📿24📿25📿26📿27📿28📿29📿 وتــعــداد صــلــوات هاے خــود را اعــلــام ڪــنــیــد تــا ڪــنــونــ صــلــوات خــتــم شــده⇩⇩⇩@ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
با تبسـم هایتان بغض مے ڪنم و بہ #نگــــاه هایتان چشم مے دوزم ... و گاهے دزدانہ اشڪ ...✨ بازگردید ... !! اینجــــا هوا بس ناجوانمردانہ ســــرد است ... #صبحتون_شهدایی 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#حضرت_محمد_صلی_اللہ_علیہ_و_آلہ 🍁رمضان ماهى است كہ ابتدايش رحمت است و ميانہ اش مغفرت و پايانش اجابت و آزادى از آتش جهنم #حلول_ماه_رمضان_بر_شما_مبارک🌹 @sangarshohada🕊🕊
🌙 ﺍَﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺍﺟْﻌَﻞْ ﺻِﻴَﺎﻣِﻲ ﻓِﻴﻪِ ﺻِﻴَﺎمَ ﺍﻟﺼَّﺎﺋِﻤِﻴﻦَ ﻭَ ﻗِﻴَﺎﻣِﻲ ﻓِﻴﻪِ ﻗِﻴَﺎمَ ﺍﻟْﻘَﺎﺋِﻤِﻴﻦَ ﻭَ ﻧَﺒِّﻬْﻨِﻲ ﻓِﻴﻪِ ﻋَﻦْ ﻧَﻮْﻣَﺔِ ﺍﻟْﻐَﺎﻓِﻠِﻴﻦَ ﻭَ ﻫَﺐْ ﻟِﻲ ﺟُﺮْﻣِﻲ ﻓِﻴﻪِ ﻳَﺎ ﺇِﻟَﻪَ ﺍﻟْﻌَﺎﻟَﻤِﻴﻦَ ﻭَ ﺍُﻋْﻒُ ﻋَﻨِّﻲ ﻳَﺎ ﻋَﺎﻓِﻴﺎً ﻋَﻦِ ﺍﻟْﻤُﺠْﺮِﻣِﻴﻦَ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺭﻭﺯﻩ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺣﻘﻴﻘﻰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻧﻤﺎﺯم ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻤﺎﺯﮔﺰﺍﺭﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﻰ ﻣﻘﺮّﺭ ﻓﺮﻣﺎ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﺎﻓﻠﺎﻥ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭ ﺳﺎﺯ ﻭ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺟﺮم ﻭ ﮔﻨﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﺍﻯ ﺧﺪﺍﻯ ﻋﺎﻟﻤﻴﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﺯﺷﺘﻴﻬﺎﻳﻢ ﻋﻔﻮ ﻓﺮﻣﺎ ﺍﻯ ﻋﻔﻮ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﻜﺎﺭﺍﻥ ﻋﺎﻟﻢ. ✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
مرگ رفتنے است بے صـدا و آهستہ بے هیچ موجے و بے هیچ اوجی ... اما 🌷 #شهادتـــــ 🌷 کوچے است با آهنگ پر دامنہ و سرشار از موج ،اوج و عـروج ... ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از این نیز بگذرد......
1_6727138.mp3
4.13M
(تندخوانی) 🌹تلاوت جزء ۱ قـــــرآن کریم توسط استادمعتـــــز آقایی🌹 ختم امروز بہ نیابت از http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ ✍بخشندگی و سخاوت شهید محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود راوے : ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هواے پنج شنبہ‌ها همیشہ آلوده‌ے جاے خالے خیلے هاسٺ ... محمد حسین شب های جمعه، با دوستانش قرار رفتن به امامزاده علی اکبر چیذر و شاه عبدالعظیم حسنی را میگذاشت.. #شھید_محمدحسین_مرادی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🌙 ماه صیام، ماه خداوند ذوالعطی است ماه وفـــور فیض و کرامات کبریاست ماه صعود روح بہ اوج فضیلت است ماه نزول مائده رحمت خداست . . ✨ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 🔴 ساعاتی قبل امام خامنه ای به مسلمانان وعده دادند 🎥فلسطین باذن‌الله از دست دشمنان خلاص خواهد شد بیت‌المقدس پایتخت فلسطین است و.. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣8⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 83 گاهی همانجا منتظر میشدند و گاهی به مجروح شماره ای میدادند که بعد از پایان کارش تماس بگیرد. یکی، دو سال بعد این رویه فرق کرد و ما روزهایی را دیدیم که دهها بار تلختر از روزهای جنگ و زخم بود! از دهم اسفند سال 1360 که به آن شکلِ نادر زخمی شدم زمان زیادی تا بهبودی نسبی ام صرف شد. تابستان سال 1361، ماهها بود که از صحنه نبرد دور بودم. طولانی بودن دورۀ نقاهت خسته و دلگرفته ام کرده بود. عزمم را جزم کرده بودم به جبهه برگردم. در این مدت، از سپاه کردستان تسویه گرفته بودم. آنها فکر میکردند بعد از آن مجروحیت، من دیگر یک نیروی کاری نخواهم بود. حالا من آزاد بودم و میتوانستم به جنوب بروم. به سختی خانواده و بیش از همه حاج خانم را راضی کردم و در ساک کوچکم کمی وسایل پانسمان ضروری هم گذاشتم تا راهی جبهه جنوب شوم. فصل چهارم دو برادر، یک پرواز اولین اعزام من به جنوب، سفر پرماجرایی بود. همراه کریم ستاریـ که از کردستان میشناختمش ـ و چند نفر از دوستان دیگر راهی شدیم. همۀ نیروها از محل سپاه تا مصلی در حالی که شعار میدادند، پیاده آمدند. آنجا سوار اتوبوسها شده و به سمت راه آهن حرکت کردیم. تعداد نیروها زیاد بود، طوری که همۀ کوپه ها پر شد و عده ای سر پا ماندند. در همان لحظات بود که یک نفر از مهندسان سپاه به اسم «موسوی» که نیروی مسجد توحید بود به سمت ما آمد. گویا او با کریم ستاری هم مسجدی بود. ما را کناری کشید و گفت: «شما با این اعزام نرید، امشب ساعت نُه، قراره پونزده دستگاه لودر و گرایدر با قطار باری به اهواز منتقل بشن. با اونا برید و اونارو در اهواز تحویل بدید.» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
✾ ﷽✾ نَہ یِہ نٰامۍ نَہ نِشونی نَہ یِہ ٺیڪہ اسٺخونے نیسٺ ازش حٺی پلاڪے حٺی یِہ لِبٰاسِ خاڪے #شهیدان_جاویرالاثر #محمد_بلباسی #رحیم_کابلی #صبحتون_شهدایی 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
🌙 بسم الله الرحمن الرحیم ✨اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرَاءَةِ آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ✨خدايا مرا در اين ماه به خشنودى ات نزديك كن،و از خشم و انتقامت بركنار دار،و به قرائت آياتت موفق كن،اى مهربانترين مهربانان ✨التماس دعای فرج✨ @sangarshohada🕊🕊
✹﷽✹ پشتـ دیوار بلنـدزندگے مانده ایم چشم انتظاریڪ خبر یڪ #انا_المهـدے بگو یابن الحسن.... ما همچنان منتظریم .. ✨اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـ✨ ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
هدایت شده از سنگرشهدا
1_6727619.mp3
3.97M
(تندخوانی) 🌹تلاوت جزء ۲ قـــــرآن کریم توسط استادمعتـــــز آقایی🌹 ختم امروز بہ نیابت از http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ ✍قبل از هر حمله یا شبیخون، نماز جماعت را برپا می کرد. او حتی یکبار هم نماز جماعت را ترک نکرد. چون عقیده داشت، نماز است که ما را حفظ می کند. در فدائیان اسلام نماز اول وقت و جماعت همیشه بپا بود. قبل از انقلاب هم، وقتی صدای اذان را می شنید، حال چه در کوچه بود، چه بازار، چه سر چهار راه، چه منزل، در هر کجا که بود شروع می کرد به اذان گفتن. ظهر روز عاشورا بود. درست 72 نفر بودیم. یکی از نیروها بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. 71 نفر شدیم. ✍شهید هاشمی دستور داد از سنگرهت بیرون بیاییم تا به نماز بایستیم، این در حالی بود که رگبار گلوله و خمپاره دشمن از هر سو می بارید. دیده بانهای دشمن به خوبی ما را می دیدند. مشغول خواندن نماز جماعت شدیم. به خدا قسم با آنکه آتش دشمن بی امان بود، اما آن روز خون از دماغ کسی جاری نشد. شهید با این عمل حسینی خود به عراقیها فهماند که سلاح اصلی ما سلاح ایمان است و ما می توانیم با این سلاح هر متجاوزی را سرکوب نماییم و از هیچ چیز هم ترس و واهمه نداریم. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
ماهِ رمضان را؛ خدا وثیـقہ گذاشت! براے آزادیِ من؛ ازبنـدشیطان... بعد از ایـن؛ روزگارِمـن چـہ میشـود...؟! @sangarshohada 🕊🕊
#مولا_جـــــان... پشت ڪردم بہ گناهـ..پاڪ شوم در رمضان... هـمہ ترڪم بڪنند عیب ندارد... تو بمان... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از خـادم الشـღـدا
ربنا زمانی.mp3
3.57M
و ربَّنا⚡️ رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا با صدای دل انگیز خواننده انقلابی ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#افطـــارانہ می گویند : آب ڪه می نوشے بگو "یـا حسین" اما این روز ها ڪه دیگر آب نمی نوشے آب ڪہ دیدے بگو "یـا ابوالفضل"✨ #السلام_علیک_یا_ابوالفضل ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
وصيت نامہ‌اش را بـاز كردم... اشک هایم را پاك كردم...✨ «پدر و مادر عزيزم من شما بودم كہ با طيب خاطر پرداختيد، حالا بہ فكر خمس باشيد» ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣8⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 84 من و کریم از قطار پیاده شدیم و دوباره به سپاه برگشتیم. آنجا به ما غذا و پول برای راه دادند. فهمیدیم مسافرت ما پنج روز تا اهواز طول خواهد کشید. کار سخت و پرمسئولیتی بود. بچه های سپاه با احترام و سر موعد ما را به راه آهن رساندند. من و کریم ستاری مسافرت منحصر به فردی را آغاز کردیم. قطار باری یک کوپه داشت که راننده قطار و کمکش از آن استفاده میکردند. ما هم میتوانستیم شبها آنجا استراحت کنیم اما روزها روی لودرها مینشستیم. قطار ساعت نُه شب از تبریز حرکت کرد و حدود ظهر فردا به تهران رسیدیم. باید سه ساعت در ایستگاه راه آهن تهران میماندیم تا قطار کنترل شود. با کریم گشتی در اطراف میدان راه آهن زدیم و چون خیلی شلوغ بود راه دوری نرفتیم. مقصد بعدی قم بود. قطار ساعت هشت شب به قم رسید و به ما گفتند چهار ساعت در ایستگاه قم توقف داریم. فرصت خوبی بود. تصمیم گرفتیم اول شام بخوریم، بعد به زیارت برویم و به راه آهن برگردیم. گرچه در تبریز برای راهمان کنسرو و غذای سرد داده بودند اما هوس غذای گرم کرده بودیم و دنبال چلوکبابی میگشتیم که یک چلوکبابی در نزدیکی راه آهن نظرِ ما را گرفت. هیچکس در سالن نبود اما میزها را قشنگ چیده بودند. دستمالهای رنگارنگ، نوشابه های جورواجور و... در راه دو کیلو انگور هم خریده بودیم. انگورها را شستم و داخل یکی از بشقابها گذاشتم. حال و روز ما توجه پیشخدمتها را جلب کرده بود؛ لباس جبهه تنمان بود و چون در طی روز زیر آفتاب روی لودرها نشسته بودیم گرد و خاک روی لباس و سر و صورتمان نشسته بود و ظاهرمان با محیط آنجا همخوانی نداشت. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
دردفتر خاطرات ما بنویسید ما هر چہ داریم ازشـــهدا داریم آیامے دانید حدودپانزده هزارشهیددرماه مبارڪ رمضان شربت شهادت نوشیده اند #سلام_بر_شهداے_لب_تشنہ #شهید_علیرضا_بریری🌷 @sangarshohada 🕊🕊