از فکه تا دمشق
کتاب ( کتاب مخفی ) #قسمت_اول ماهان ترسیده و لرزان ، با گام های بلند ، بر رمل برهوت می دود .هر ق
لطفا بعد از خوندن قسمت اول کتاب نظر خود را به صورت ناشناس برای ما ارسال کنید :
https://abzarek.ir/service-p/msg/929765
باعث افتخار هست کانال ممبری مثل شما داشته باشیم☺️
میشه قلب مارونشکنید و وارد کانال بشید 💔
یه دستی برسونید و ⁴⁰⁰ تا بشیم🦋
#فور
#همسایه
https://eitaa.com/sarbazvu
هرکس گره افتاده به کارش خبر کنید
روضه به نام مادر سقایِ کربلاست🖤
#یامادرعلمدار💔
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
May 11
۹ ویژگی اخلاقی حضرت امالبنین سلامالله علیها
🔸به مناسبت فرارسیدن سالروز وفات حضرت امالبنین سلاماللهعلیها مادر حضرت عباس علیهالسلام رفتیم که مصادف شده با گرامیداشت مقام مادران شهدا
#مادر_ادب
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷ایران بدون اسلام، بدون تشیع، بدون امام زمان نمیماند...
🔸 من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم
👤 سردار سلیمانی
#مادر_ادب
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
ام البنین پیش همه روضه خواند و گفت
شرمنده ام رباب ، پسرم را حلال کن 🥀💔
#مادر_ادب
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
بسم رب الشهدا و الصدیقین
نیاز مند به یک ادمین جهت خادمی مولا صاحب الزمان (عج) و شهدا
جهت ادمین شدن :
@sadrzadeh31
کتاب (کتاب مخفی)
#قسمت_دوم
سوار نگاهش می کند و می گوید:
_ قاتل تو من نیستم . قاتلت گوش های توست که اسرار مخوفی را شنیده !
شمشیر را از این دست به آن دست می دهد .
_ ما برای قتل محمد نقشه می کشیدیم و تو بی تردید تمام آن چه گفته ایم را شنیده ای !
ماهان حرفی برای گفتن ندارد . سوار توی چشم های ماهان خیره می شود.
_ تو عرب نیستی ! رنگ این چشم ها رنگ چشم های اهالی حجاز نیست !
ماهان سری تکان می دهد و می گوید :
_ ایرانی ام !
سوار سری تکان می دهد و یکدفعه نگاهش متوجه چیزی زیر جامه ماهان می شود . با نوک شمشیر جامه اش را کنار زده و می گوید :
_ این که میان جامه ات پنهان کرده ای چیست ؟!
ماهان دست به پهلو می برو و کیف چرمی را بیرون می کشد .
_ چیز مهمی نیست!
کیف را بر خاک می اندازد . سوار خم شده و کیف را بر می دارد . نیم نگاهی به ماهان و کیف می اندازد . آرام در کیف را باز می کند و کتابی را از درونش بیرون می کشد . کیف چرمی خالی را به طرفی پرت می کند و کتاب را ورق می زند . چیزی از خطوط و نوشتار کتاب نمی فهمد . به ماهان نگاه می کند و می پرسد :
_ این خط و قلم پارسیان است ؟!
ماهان سری به نشانه تایید تکان می دهد . سوار کنجکاو می پرسد :
_ در این کتاب چه نوشته شده؟!
_ تاریخ ، شرح وقایع ایام. من تاریخ نویسم .
سوار سری تکان می دهد و نگاهی به ماهان می اندازد و کتاب را ورق می زند. ماهان می گوید :
_ پدرم و پدرش و پدران پدرش کاتب بودند . همگی وقایع روزگار می نوشتند .
سوار کتاب را می بندد و بر خاک می اندازد و مشکوک و با تردید به ماهان نگاه می کند.
_ توی این کتاب از کدام وقایع نوشتی ؟!
ماهان از تردیدی که توی نگاه سوار افتاده می ترسد . می گوید :
_ از تمام روز هایی که گذرنده ام . از آن روز که وارد مدینه شدم و محمد را دیدم ، تا امروز !
سوار با چشم های غضب آلود نگاهش می کند و می پرسد:
_ از آخرین حج محمد وآن واقعه که در برکه غدیر اتفاق افتاد نیز نوشته ای ؟!
ماهان سری تکان می دهد .
_ آری
سوار می گوید :
_ تو از آن چیزی که می پنداشتم خطرناک تری!
خم می شود و کتاب را از میان دستان ماهان بیرون می کشد و صحفه ای را باز می کند و کتاب را به دست ماهان می دهد .
_ بخوان .
ماهان ترسیده کتاب را گرفته و به سوار نگاه می کند . نمی داند چه باید کند . سوار شمشیرش را به طرفش دراز می کند و فریاد می زند :
_ گفتم بخوان . این صحفه را بخوان .
ماهان شروع می کند به خواندن :
_ در این سفر خاندان محمد نیز ما را همراهی می کردند . دخترش فاطمه ، پسرانش حسن و حسین ،همسرش علی و سایر همسران محمد . پیداست که محمد الفت و مهربانی زیادی به پسر عمویش علی دارد . از آن جهت که هم او را داماد خود ساخته و هم همیشه کنار علی راه می رود و کنار علی می نشیند و با علی غذا می خورد و با علی هم صحبت می شود . من هنوز نتوانستم رخسار فاطمه را ببینم . پیرمردی که در سفر همراهم بود ، می گفت رخسار فاطمه را هیچ مردی ندیده است ! از وادی( عرق الظبیه ) و (روحا) گذشتیم . نماز عصر را در (منصرف) پشت سر محمد خواندیم . هنگام نماز مغرب ...
سوار خم می شود و کتاب را از دست ماهان می گیرد و چند بار ورق می زند و دوباره آن را به ماهان بر می گرداند.
_ اینجا را بخوان .
ماهان سری به نشانه تسلیم تکان داده و شروع می کند به خواندن :
_ عده ای که پیاده بودند از دشواری راه گلایه کردند . گلایه ها به گوش محمد رسید . رو به جماعت کرد و گفت : اگر اسب و الاغ و شتری داشتیم به شما می دادیم و دریغ نمی کردیم . اما جز اینها که بر آن سواریم، هیچ نداریم . آن گاه خودش همراه با علی از شترانشان پایین آمدند و گفتند : هر کس بخواهد می تواند بر شتر ما سوار شود ! هیچ کس نپذیرفت . علی مقدار زیادی از راه را پیاده پا به پای مردمان رفت و با آن ها هم صحبت شد . زبانش شیرین بود و نگاهش مهربان بود و صدایش گرم . هم صحبتی با او جذاب بود . روز پنجشنبه به وادی (ابوا) رسیدیم . محمد سر قبر زنی به نام آمنه که مادرش بود ، نشست و گریست ! روز جمعه از (جحف) عبور کردیم . پیرمردی داستانی درباره مادر محمد و پدرش عبدالله تعریف کرد . داستان از این قرار بود که ...
سوار با شمشیرش بر کتاب می زند و آن را به طرفی پرت می کند . ماهان ترسیده عقب می رود . سوار با خشم می گوید :
_ آیا از آن لحظه که محمد دست علی را بالا برو نیز نوشته ای ؟!
ماهان ترسیده سری به نشانه تایید تکان می دهد. سوار نا باور می پرسد :
_ از آن جا که گفت :(من کنت مولا فهذا علی مولا) نیز نوشته ای ؟!
ماهان سری تکان می دهد.
ادامه دارد ...
#کتاب_مخفی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مادر_ادب
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
🔴 #ترابی_تنها_نیست
برای حمایت از آقای مهدی ترابی عزیز، ان شاء الله هشتگ #ترابی_تنها_نیست را ترند میکنیم ❤️🙏🏻
🔴 به #خبرفوری بوشهر بپیوندید 👇
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2233925632Cc8b6962145
🎥 رونوشت به کمیته انضباطی، فدراسیون فوتبال و نهادهای امنیتی.
🔹امروز بازیکن وقیح نساجی مازندران در وسط بازی خطاب به #مهدی_ترابی لفظی را به کار برده که در چند ماه گذشته توسط براندازان و معاندان نظام علیه دو بازیکن اخلاق گرای پرسپولیس یعنی #مهدی_ترابی و #وحید_امیری به کار برده شده بود.
🔹این بازیکن در انتهای بازی در مصاحبه با رسانهها رسما وقیحانه به این موضوع اعتراف کرده است!
🔹این وظیفه نهادهای امنیتی و فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی است که از امنیت روانی بازیکنان اخلاقی و طرفدار ارزشهای انقلاب اسلامی دفاع کند.
🔰 پی نوشت: هم چنین وضعیت داور این بازی و استوریهای او در این سه ماه اخیر مشخص است و معلوم نیست چه طور اجازه داوری به چنین افرادی داده شده است؟!
#مادر_ادب
#ترابی_تنها_نیست
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
🔴 باید با بازیکن نساجی و داور بازی به شدت برخورد شود
🔹انگشت وسط نشان دادن بازیکن ضد انقلاب نساجی به مهدی ترابی اخلاق مدار شاید از چشمان داور معلوم الحال پنهان بماند اما انشالله از چشمان کمیته انضباطی و قوه محترم قضائیه پوشیده نخواهد ماند.
🔹پی نوشت:
در بازی امروز بازیکن فحاش نساجی ضمن گفتن کلماتی که لایق خودش بود انگشت وسط را به نشانه فحاشی به مهدی ترابی نشان داد و داوری که در قضایای اخیر استوری های متمایل به ضد انقلاب میگذاشت ترابی را از زمین اخراج کرد.
🔻دفتر رییس حراست فدراسیون فوتبال جهموری اسلامی ایران جهت پیگیری:
حاج محمد حسین حمیسی
📞 02188212205
#ترابی_تنها_نیست
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مادر_ادب
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
🔴 توهین سایت آخرین خبر به مهدی ترابی
🔹 لینک خبر
🔹 اگه نهادهای ذیربط صلاح میدونن یه برخورد کوچیکی با خبرگزاری های خودمون داشته باشیم. اینترنشنال نیست که دسترسی نداشته باشیم بهشون
#ترابی_تنها_نیست
#مادر_ادب
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
این مرده نه علی کریمی و ...
#ترابی_تنها_نیست
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مادر_ادب
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
از فکه تا دمشق
کتاب (کتاب مخفی) #قسمت_دوم سوار نگاهش می کند و می گوید: _ قاتل تو من نیستم . قاتلت گوش های توست ک
قسمت دوم از کتاب (کتاب مخفی)