👇به #اعتبار کیفیت وضع کردن آن؛{جامد و مشتق}👇
#جامد: اسمی است که از چیزی گرفته نشده است؛ که بر دو قسم است:
1️⃣دلالت بر ذات می کند که به اسم ذات نام گرفته است؛ مانند: حجر
{1-اسم علم،2-اسم جنس،3-اسم مکان غیر مشتق،4-اسم زمان غیر مشتق،5-اسم آلت غیرمشتق}
———————————————-
2️⃣دلالت بر حدث می کند که به اسم معنی نام گرفته است؛ مانند: علم.{(مصدر ثلاثی مجرد)}
————————————————
#مشتق: اسمی است که از چیزی دیگر گرفته شده است؛ که بر دو قسم است:
1️⃣فقط بر حدث دلالت می کند؛ مانند: ایمان
{1-مصدر غیر ثلاثی مجرد،2-اسم مصدر،3-مصدر میمی،4-اسم هیئه،5-اسم مره}
————————————————-
2️⃣دلالت بر حدث و ذات می کند؛ که بر #دو نوع است:
الف) #جاری مجرای فعل است؛ مانند: عالم و معلوم
{غیرمصدر: 1-اسم فعال،2-اسم مفعول،3-صفت مشبهه،4-اسم تفضیل،5-صیغه مبالغه}
————————————————-
ب) #جاری و مجرای فعل نیست؛ مانند: مجلس
{1-اسم مکان،2-اسم زمان،3-اسم آلت
——————————————
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#در_محضر_استاد
❇️ سؤال: چرا در دو آیه زیر ضمیر «ه» مضموم قرائت شده است؟
1⃣ إِنَّ ٱلَّذِینَ یُبَایِعُونَكَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ ٱللَّهَ یَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَیۡدِیهِمۡۚ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا یَنكُثُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِمَا عَـٰهَدَ #عَلَیۡهُ ٱللَّهَ فَسَیُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمࣰا
[سوره الفتح 10]
2⃣ قَالَ أَرَءَیۡتَ إِذۡ أَوَیۡنَاۤ إِلَى ٱلصَّخۡرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ ٱلۡحُوتَ وَمَاۤ #أَنسَىٰنِیهُ إِلَّا ٱلشَّیۡطَـٰنُ أَنۡ أَذۡكُرَهُۥۚ وَٱتَّخَذَ سَبِیلَهُۥ فِی ٱلۡبَحۡرِ عَجَبࣰا
[سوره الكهف 63]
جواب #ابوالبقاء و #مرحوم_رضی را با بیان استاد فتوحی در این صوت بشنوید.
‼️ انتشار فقط با ذکر منبع مجاز است.
🆔 @ostadfotouhi
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
❗گاهی اوقات در کلام #نعت هایی مشاهده میشود که علی الظاهر هیچ شباهتی به اوصاف مشتقة {اسم فاعل، مفعول و...} ندارند.
❓ آیا قرار گرفتن این الفاظ بعنوان نعت خلاف اصول نحوی نمیباشد؟
🍀مانند:
1️⃣ لو جعلناه قرآناََ أعجمیّاََ
2️⃣ و اذکر فی الکتاب مریم اذ انتبذت من اهلها مکاناََ شرقیّاََ
🔴شاهد در دو کلمه "اعجنیّاََ" و "شرقیّاََ" میباشد که نعت برای دو کلمه "قرآناََ" و "مکاناََ" میباشند و این دو صفت در ظاهر هیچ شباهتی به اوصاف مشتقة ندارند!
💡#پاسخ:
با کمی دقت در بطن قضیه متوجه میشویم که در این دو آیه شریفة هیچ گونه خلاف قاعده ای رخ نداده است، بلکه هر آنچه هست مطابق با قواعد و اصول نحوی میباشد.
البته پاسخ این اشکال(که حقیقتا اشکال نیست)، در اصلی که #جمهور نحویین در باب نعت بیان داشته اند، داده شده است و آن اصل هم بدین شرح است👇🏿
🔰 #اصل در نعت این است که #وصف_مشتق باشد. یا #لفظا یا #حکما یا #تاویلا
پاسخ این سوال در کلام جمهور در آنجایی است که فرموده اند: نعتی که حکما وصف مشتق باشد، صلاحیت صفت واقع شدن را دارد.
بعبارت اخری دو اسم "اعجمیا" و "شرقیا" از اسماء منسوب هستند، که معنایشان به ترتیب "منسوب الی أعجم" و "منسوب الی شرق" است، و در حکم و معنا، وصفِ مشتق هستند.
✏#نکته:
قرار گرفتن اسماء اشاره بعنوان #نعت از جمله همین موارد است که نعت بصورت حکمی، وصفِ مشتق است.
🍀مانند:
اعجبت بمحمد هذا اَی اعجبت بمحمد المشار الیه
📚منابع:
النحو العربی، ج۵، ص۱۴
النحو العربی، ج۵، ص۹
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
👇به #اعتبار جنس؛{مذکر و مونث}👇
#مذکر: لفظی است که در آن علامت تانیث چه لفظی و چه تقدری وجود ندارد؛ که بر دو قسم است:
1️⃣حقیقی: اسمی است که دلالت بر انسان و حیوان دارد؛ مانند:علی
2️⃣مجازی: اسمی که دلالت بر غیر انسان و حیوان دارد؛ مانند:کتاب
———————————————
#مونث: اسمی است که در آن علامت تانیث به طور لفظی و تقدیری وجود دارد؛ مانند: فاطمة،زینب. که بر چهار قسم است:
1️⃣مونث حقیقی لفظی: مونث است که در آن علامت تانیث وجود دارد مانند:فاطمة
2️⃣مونث حقیقی معنوی: مونثی است که علامت تانیث در آن تقدیری است؛ مانند: زینب
3️⃣مونث مجازی لفظی: مونثی است که دلالت بر حیوان و انسان نمی کند و علامت تانیث دارد؛ مانند:صحراء،طلحة
4️⃣مونث مجازی معنوی: مونثی است که دلالت بر حیوان و انسان نمی کند و علامت تانیث هم ندارد؛ مانند:عین
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
👇به #اعتبار حرف آخر؛{صحیح و غیرصحیح}👇
#صحیح: اسمی است که آخر آن الف و یاء زائده نباشد و یا همزه ماقبل الف زائده نباشد؛ مانند: فاطمة،حبّ
#غیر_صحیح: 1-مقصور 2-منقوص 3-ممدود
——————————————
#نکته: اسمی است که ملحق می شود به صحیح و آن شبه صحیح است{اسمی است که ختم میشود به واو و یاء ماقبل ساکن؛ مانند: دلو،ظبی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
احکام ساخت جمع مؤنث سالم👆🏻
https://onlinehawzah.com/%D8%B5%D8%B1%D9%81-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87/
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
برای این صوتهای «فدك في التأریخ» وقت بذارید و همه رو گوش بدین.
در قوی شدن تجزیه و ترکیب و متن خوانی کتب عربی خیلی مؤثره
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه
🍀و لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً
🍀و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار. ای پروردگارِ من! از آنچه بر سرم آمده، از جهت توان به تنگ آمدم و بهخاطر تحمّلِ آن چه بر من عارض شده، از جهت دغدغه آکنده گشتهام.
«و»: عاطفه
«لا تشغلْني»: «لا» ناهیه، «تشغلْ» فعل مجزوم، فاعلش أنت مستتر، «ن» وقایه، «ي» مفعول به
«بالإهتمام»: جار و مجرور متعلّق به لا تشغلني، «ب» سببیت، «الإهتمام» مجرور و مصدر باب افتعال
«عَن تعاعد»: جار و مجرور متعلّق به لا تشغلني، «عَن» حرف جر، «تعاهُد» مجرور، مصدر باب تفاعل و مضاف
«فروض»: مضاف إلیه، جمع مکسّر، مضاف
«ك»: مضاف إلیه، ضمیر متّصل مجروری
«و»: عاطفه
«استعمال»: معطوف به تعاهد، مصدر باب استفعال، مضاف
«سُنّة»: مضاف إلیه و مضاف
«ك»: مضاف إلیه، ضمیر متّصل مجروری
«ف»: استینافیه
«قد»: حرف تحقیق
«ضقتُ»: فعل و فاعلش «تُ»، از ریشهی ضيق
«قد ضقتُ»: ماضیِ نقلی
«لِما»: جار و مجرور متعلّق به ضقتُ، «لـِ» حرف جر، «ما» اسم موصول
«نزل»: فعل ماضی، صله، فاعلش هو مستتر که عائد صله است.
«بي»: جار و مجرور متعلّق به نزل، «ب» الصاق، «ي» ضمیر متّصل مجروری
«یا رَبِّ»: «یا» حرف نداء، جانشین فعلِ «أُنادي»، «ربِّ» مفعول به برای فعل اُنادي، ربِّ در اصل ربّي بوده که یاء متکلّم حذف شده و کسرهی ماقبل یاء باقیمانده است.
«ذَرْعاً»: تمییز نسبت برای برطرف کردن ابهام در نسبت ضقتُ
«و»: عاطفه
«امتلأتُ»: فعل ماضی صیغهی سیزدهم، فاعلش «تُ»، این فعل عطف شده است به فعل «ضقتُ»
«بِحَمْلِ»: جار و مجرور متعلّق به امتلأتُ، «ب» سببیت، «حمل» مجرور و مضاف
«ما»: اسم موصول مشترک، مضاف إلیه و محلّاً مجرور
«حَدَثَ»: فعل ماضی، صله، فاعلش هو مستتر که به «ما» بر میگردد.
«عَليَّ»: جار و مجرور متعلّق به حدث
«هَمّاً»: تمییز نسبت برای نسبت امتلأتُ
🍀 #ترکیب_جملات
«لا تشغلني…»: عطف شده است به «صلِّ…» و چون جملهیصلِّ محلّی از اعراب ندارد، این جمله هم به تبع محلّی از اعراب ندارد.
«قد ضقتُ…»: جملهی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد.
«نَزَلَ…»: جملهی صله و محلّی از اعراب ندارد.
«یا ربِّ»: جملهی معترضه و محلّی از اعراب ندارد.
«امتلأتُ…»: عطف به جملهی «قد ضقتُ» شده است که مستأنفه است؛ بنابراین محلّی از اعراب ندارد.
«حَدَثَ»: جملهی صله و محلّی از اعراب ندارد.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه
🍀 و أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَىٰ کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فيه
🍀 و تنها تو میتوانی آنچه به آن مبتلا شدم را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور کنی.
«و»: احتمال دارد که عاطفه باشد و احتمال دارد که حالیه باشد.
«أنتَ»: مبتدا
«القادر»: اسم فاعل، خبر
«علیٰ کشفِ»: جار و مجرور متعلّق به القادِر، «کشفِ» مضاف
«ما»: اسم موصول مشترک محلّاً مجرور، مضاف إلیه
«مُنیتُ»: فعل ماضی مجهول، فاعلش «تُ»، صله
«به»: جار و مجرور متعلّق به مُنیتُ، «ـه» ضمیر عائد صله
«و»: عاطفه
«دفعِ»: عطف شده است به «کشفِ»، مضاف
«ما»: اسم موصول مشترک محلّاً مجرور، مضاف إلیه
«وقعتُ»: فعل ماضی معلوم، فاعلش «تُ»، صله
«فیه»: جار و مجرور متعلّق به وقعتُ، «ـه» ضمیر عائد صله
🍀 #ترکیب_جملات
«أنتَ القادر»: عطف شده است به جملهی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد.
«مُنیتُ»: جملهی صله و محلّی از اعراب ندارد.
«وقعتُ»: جملهی صله و محلّی از اعراب ندارد.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه
🍀 فافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
🍀 پس با من چنین کن، اگر چه شایستهی آن نباشم،ای صاحب عرش بزرگ.
«فـَ»: حرف استیناف
«افعلْ»: فعل امر صیغهی هفت
«بي»: جار و مجرور متعلّق به افعلْ
«ذلك»: اسم اشارهی بعید، «ك» حرف خطاب، مفعول به برای افعل
«و»: عاطفه
«إن»: حرف شرط
«لم»: حرف جازمه
«أستَوجِبْ»: فعل مجزوم، صیغهی سیزده، باب استفعال، ریشه «وجب»
«ـهُ»: مفعول به و محلّاً منصوب
«منك»: جار و مجرور متعلّق به أستوجب
«یا»: حرف نداء
«ذا»: از اسماء ستّه، منادای مضاف، مفعول به برای أنادي محذوف، منصوب لفظاً
«العرش»: «ال» عهد ذهنی، «العرش» مضاف إلیه
«العظیم»: صفت مشبهة، نعت برای العرش
🍀#ترکیب_جملات
«افْعَلْ بِي…»: مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد.
«لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ…»: جملهی شرطیه و محلّاً مجزوم
«یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ»: جملهی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
الحمد لله توانستیم با توفیق الهی، دعای هفتم صحیفهی سجادیه رو تجزیه و ترکیب کنیم و در اختیار علاقهمندان به ادبیات عرب قرار دهیم.
دوستان میتوانند از این مطالب استفاده کنند ولی ارسال این مطالب و کپی برداری از آنها بدون ذکر نام کانال
( eitaa.com/sarf_v_nahve )
مجاز نمیباشد
🌀 💐ذلكَ الکتابُ لا ریبَ فِیهِ...💐 بقره/2
🔴سؤال: نقش 《الکتابُ》 چیست❓❓
💠جواب: اسم الف و لام دار بعد از #اسم_اشاره
اگر #جامد باشد #عطف_بیان است☘
واگر #مشتق باشد #صفت است.☘
در اینجا الکتاب جامد است و عطف بیان میباشد.
▪️ @sarf_v_nahve ▪️
💠 موارد کاربرد "#ال عهد حضوری" بهطور غالبی👇
1⃣ پس از #اسم_اشاره
🌀 مانند: ذَلِكَ الکِتَابُ لَا رَیبَ فِیهِ
2⃣ پس از اَیُّ منادی
🌀 مانند: یَااَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الکُفَّارَ
🆔 @sarf_v_nahve 💫
در عصر نزول قرآن، با توجّه به اینکه 《آیین نامه ای جهت نگارش عربی》 وجود نداشته، معضلاتی در 《نگارش قرآن》 رخ داده است؛ مانند:
الف زائد(بر خلاف قاعده) در آیات زیر:
🍀《لِشایءٍ》(٢٣ كهف)[صحیح: لِشیءٍ]
🍀《لَأَاذْبَحَنَّهُ》(۲۱ نمل)[صحیح: لَأَذْبَحَنَّهُ]
🍀《جِایءَ》(۶۹ زمر و ۲۳ فجر)[صحیح: جِیءَ]
🍀《مِائَة》《مِائَتَینِ》(۶۵ و ۶۶انفال)[صحیح: مِئَة، مِئَتينِ]
منبع: tt-ej.ir
نکات زیبا و جالب در کانال صرف و نحو کاربردی👇
🎓 @sarf_v_nahve 🎓
واو زائد در قرآن:
سَاُوريكُم(١٤٥ اعراف و ٣٧ نساء)[صحیح: سَاُريكُم]
♦️سَاُريكم از باب افعال(أرَى يُري إرائة) و صیغه ی ۱۳ مضارع است.
به دلیل این که در عصر نزول قرآن، آیین نامه ای برای نگارش عربی نبود، این اشتباه ها در قرآن وجود دارد و این اشکال ها اصلاً به قرآن وارد نیست بلکه مربوط به رسم الخط است. بالاتر این که این اشکال ها نشان دهنده ی این است که مسلمانان به خاطر ارزش زیادی که برای قرآن قائلند، حتی به این اشکالات دست نزدند چه رسد به این که آیاتی را کم یا زیاد کنند.
منبع: tt-ej.ir
نكات زیبا و جالب در کانال صرف و نحو کاربردی👇
@sarf_v_nahve
صرف و نحو کاربردی:
🔶یاء زائد خلاف قاعده در قرآن:
📌》أفَإینْ》(۱۴۴ آلعمران و ۳۴ أنبیاء)[صحیح: أفَإنْ]
📌《نَبَإی》(۳۴ أنعام)[صحیح: نَبَإ]
📌《مَلَاِيهِ》(١٠۳ أعراف)[صحیح: مَلَئِهِ]
📌《مَلَإیهِم》(٨٣ یونس)[صحیح: مَلَئِهِم]
📌《بِاَييدٍ》(۴۷ ذاریات)[صحیح: بِاَيْدٍ]
📌《بِاَییِّکُم》(۶ قلم)[صحیح: بِاَیِّکُم]
منبع: tt-ej.ir
به کانال صرف و نحو کاربردی بپیوندید.👇👇👇
@sarf_v_nahve
💠 #اسم_فاعل ، مفعول به میگیرد؛
🍃 مانند: عليٌّ آکِلٌ تمراً.
در این جا، «آکل» (خورنده) اسم فاعل است و «تمراً» (خرما) مفعول به است.
💠 #اسم_مفعول نائب فاعل میگیرد؛
🍃 مانند: هناك مضروبٌ طفلان.
در این جا «مضروب» (زده شده) اسم مفعول است و «طفلان» نائب فاعلش است.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
📌#اسم_معنی ، #اسم_ذات و #اسم_مشتق
🖌 اسم معنی، اسمی است که نمیشود آن را مستقلاً نشان داد.
اسم معنی فقط سه مورد است:
📍رنگ ها 📍اعداد 📍مصادر
🖌 اسم ذات( #اسم_عین ) اسمی است که بر یک شخص یا یک چیز دلالت میکند.
مثل: أسد، حسن، کتاب و...
🖌 اسم مشتق، اسمی است که بر یک کار و انجام دهندهی آن کار دلالت میکند.(به اصطلاح: بر "حدث+فاعل" دلالت میکند.)
مانند آکِل(شخصی که کار خوردن را انجام میدهد.)
🔴 @sarf_v_nahve
🖌 #اسم_زمان، نمیتواند خبر برای #اسم_ذات و #اسم_مشتق باشد.
ولی میتواند خبر برای #اسم_معنی باشد.
مانند الأسد جُمعة. الأسد يومٌ. العالِم في الساعة العاشرة.
👆🏻این مثال ها اشتباه است.👆🏻
مثال درست: القِتالُ في الساعةِ العاشرةِ. (جنگ در ساعت 10 است.)
الإختبارُ یومُ الجُمُعَةِ. (امتحان در روز جمعه است.)
منبع: مغني الأديب، حرف إذا، ص41
💎 @sarf_v_nahve
📝#نکته 📝
کلمه "کلّ" که از #اسماء_دائم_الاضافة است، وقتی بینِ دو کلمه ای که از جهت لفظی و معنایی مشابه و مثل یکدیگرند، قرار بگیرد، کلّ نعتِ برای اسمِ اول است و اسمِ دوم مضاف الیه برای کلّ میباشد.
🍃مانند: انتَ الطالبٌ کلُّ الطالبِ
📚منبع: المنهاج فی القواعد و الإعراب- ص۲۸۷
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖌 #نکته
در زبان عربی، کلمهی #رباعی یا #خماسی که در آن، دو حرفِ مثل در کنار هم آمده باشند (یعنی فاء الفعل و عین الفعل، یا عین الفعل و لام الفعل، یا لام الفعل اوّل و لام الفعل دوّم، مثل هم باشد) وجود ندارد.
بنابراین کلماتی مانند: «جَلْبَبَ» و «ألَنْدَد»، ثلاثی مزید هستند نه رباعی یا خماسی.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
🍄 #صرف
🎍 «یُعَفّي» از ریشهی «عفو» است که به باب تفعیل رفته است: «یُعَفِّوُ»؛
امّا از آن جایی که ما قبل واو که لام الفعل است، مکسور است، واو قلب به یاء شده است: «یُعَفِّيُ»
و از آن جا که یاء متحرّک در آخر کلمه قرار گرفته است و ما قبلِ آن نیز مکسور است، ضمّهی آن افتاده است: «یُعَفِّيْ».
📚 منبع: درسنامهی صحیفهی سجّادیّه، سطح عالی، ج۱
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛