eitaa logo
کانال صرف افعال لهجه عراقی حب الحسین
2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشارکت برای عموم آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
۶۳۲ جاز/ یجوز : رد شدن، عبور کردن، گذشتن ماضی👇 هوّه جاز: عبور کرد هیّه جازت: عبور کرد همّه جازو: عبور کردند هنّه جازن: عبور کردند انته جزت: عبور کردی انتی جزتی: عبور کردی انتو جزتو: عبور کردید انتن جزتن: عبور کردید انی جزت: عبور کردم احنه جزنه: عبور کردیم مضارع👇 هوّه یجوز: عبور می کند هیّه تجوز: عبور می کند همّه یجوزون: عبور می کنند هنّه یجوزن: عبور می کنند انته تجوز: عبور می کنی انتی تجوزین: عبور می کنی انتو تجوزون: عبور می کنید انتن تجوزن: عبور می کنید انی اجوز: عبور می کنم احنه نجوز: عبور می کنیم امر👇 جوز: عبور کن جوزی: عبور کن جوزو: عبور کنید جوزن: عبور کنید نهی👇 لا تجوز: عبور نکن لا تجوزین: عبور نکن لا تجوزون: عبور نکنید لا تجوزن: عبور نکنید اسم فاعل👇 جایز: عبور کرده است، عبور کرده ای، عبور کرده ام جایزه: عبور کرده است، عبور کرده ای، عبور کرده ام جایزین: عبور کرده اند، عبور کرده اید، عبور کرده ایم جایزات: عبور کرده اند، عبور کرده اید، عبور کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۶۳۳ نشل/ ینشل: سرماخورد، سرما می خورد ( سرماخوردن) ماضی👇 هوّه نشل: سرما خورد هیّه نشلت: سرما خورد همّه نشلو: سرما خوردند هنّه نشلن: سرما خوردند انته نشلت: سرما خوردی انتی نشلتی: سرما خوردی انتو نشلتو: سرما خوردید انتن نشلتن: سرما خوردید انی نشلت: سرما خوردم احنه نشلنه: سرما خوردیم مضارع👇 هوّه ینشل: سرما می خورد هیّه تنشل: سرما می خورد همّه ینشلون: سرما می خورند هنّه ینشلن: سرما می خورند انته تنشل: سرما می خوری انتی تنشلین: سرما می خوری انتو تنشلون: سرما می خورید انتن تنشلن: سرما می خورید انی انشل: سرما می خورم احنه ننشل: سرما می خوریم امر👇 انشل: سرما بخور انشلی: سرما بخور انشلو: سرما بخورید انشلن: سرما بخورید نهی👇 لا تنشل: سرما نخور لا تنشلین: سرما نخور لا تنشلون: سرما نخورید لا تنشلن: سرما نخورید اسم فاعل👇 ناشل: سرما خورده است، سرما خورده ای، سرما خورده ام ناشله: سرما خورده است، سرما خورده ای، سرما خورده ام ناشلین: سرما خورده اند، سرما خورده اید، سرما خورده ایم ناشلات: سرما خورده اند، سرما خورده اید، سرما خورده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi در شماره ۶۳۴ فعل استبرد/ یستبرد صرف شده که هم معنی با این فعل می باشد.
۶۳۴ استبرد/ یستبرد: سرما خورد، سرما میخورد (سرما خوردن) ماضی👇 هوّه استبرد: سرما خورد هیّه استبردت: سرما خورد همّه استبردو: سرما خوردند هنّه استبردن: سرما خوردند انته استبردت: سرما خوردی انتی استبردتی: سرما خوردی انتو استبردتو: سرما خوردید انتن استبردتن: سرما خوردید انی استبردت: سرما خوردم احنه استبردنه: سرما خوردیم مضارع👇 هوّه یستبرد: سرما می خورد هیّه تستبرد: سرما می خورد همّه یستبردون: سرما می خورند هنّه یستبردن: سرما می خورند انته تستبرد: سرما می خوری انتی تستبردین: سرما می خوری انتو تستبردون: سرما می خورید انتن تستبردن: سرما می خورید انی استبرد: سرما می خورم احنه نستبرد: سرما می خوریم امر👇 استبرد: سرما بخور استبردی: سرما بخور استبردو: سرما بخورید استبردن: سرما بخورید نهی👇 لا تستبرد: سرما نخور لا تستبردین: سرما نخور لا تستبردون: سرما نخورید لا تستبردن: سرما نخورید اسم فاعل👇 مستبرد: سرما خورده است، سرما خورده ای، سرما خورده ام مستبرده: سرما خورده است، سرما خورده ای، سرما خورده ام مستبردین: سرما خورده اند، سرما خورده اید، سرما خورده ایم مستبردات: سرما خورده اند، سرما خورده اید، سرما خورده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi در شماره ۶۳۳ فعل نشل/ ینشل صرف شده که هم معنی با این فعل می باشد.
۶۳۵ داخ/ یدوخ: گیج شد، گیج می شود ( گیج شدن) ماضی👇 هوّه داخ: گیج شد هیّه داخت: گیج شد همّه داخو: گیج شدند هنّه داخن: گیج شدند انته دخت: گیج شدی انتی دختی: گیج شدی انتو دختو: گیج شدید انتن دختن: گیج شدید انی دخت: گیج شدم احنه دخنه: گیج شدیم مضارع👇 هوّه یدوخ: گیج می شود هیّه تدوخ: گیج می شود همّه یدوخون: گیج می شوند هنّه یدوخن: گیج می شوند انته تدوخ: گیج می شوی انتی تدوخین: گیج می شوی انتو تدوخون: گیج می شوید انتن تدوخن: گیج می شوید انی ادوخ: گیج می شوم احنه ندوخ: گیج می شویم امر👇 دوخ: گیج شو دوخی: گیج شو دوخو: گیج شوید دوخن: گیج شوید نهی👇 لا تدوخ: گیج نشو لا تدوخین: گیج نشو لا تدوخون: گیج نشوید لا تدوخن: گیج نشوید اسم فاعل👇 دایخ: گیج شده است، گیج شده ای، گیج شده ام دایخه: گیج شده است، گیج شده ای، گیج شده ام دایخین: گیج شده اند، گیج شده اید، گیج شده ایم دایخات: گیج شده اند، گیج شده اید، گیج شده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۶۳۶ دوّخ/ یدوّخ: گیج کرد، گیج می کند ( گیج کردن) ماضی👇 هوّه دوّخ : گیج کرد هیّه دوّخت: گیج کرد همّه دوّخو: گیج کردند هنّه دوّخن: گیج کردند انته دوّخت: گیج کردی انتی دوّختی: گیج کردی انتو دوّختو: گیج کردید انتن دوّختن: گیج کردید انی دوّخت: گیج کردم احنه دوّخنه: گیج کردیم مضارع👇 هوّه یدوّخ: گیج می کند هیّه تدوّخ: گیج می کند همّه یدوّخون: گیج می کنند هنّه یدوّخن: گیج می کنند انته تدوّخ: گیج می کنی انتی تدوّخین: گیج می کنی انتو تدوّخون: گیج می کنید انتن تدوّخن: گیج می کنید انی ادوّخ: گیج می کنم احنه ندوّخ: گیج می کنیم امر👇 دوّخ: گیج کن دوّخی: گیج کن دوّخو: گیج کنید دوّخن: گیج کنید نهی👇 لا تدوّخ: گیج نکن لا تدوّخین: گیج نکن لا تدوّخون: گیج نکنید لا تدوّخن: گیج نکنید اسم فاعل👇 مدوّخ: گیج کرده است، گیج کرده ای، گیج کرده ام مدوّخه: گیج کرده است، گیج کرده ای، گیج کرده ام مدوّخین: گیج کرده اند، گیج کرده اید، گیج کرده ایم مدوّخات: گیج کرده اند، گیج کرده اید، گیج کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۶۳۷ أذّن/ یأذّن: اذان گفت، اذان می گوید ( اذان گفتن) ماضی👇 هوّه أذّن: اذان گفت هیّه أذّنت: اذان گفت همّه أذّنو: اذان گفتند هنّه أذّنن: اذان گفتند انته أذّنت: اذان گفتی انتی أذّنتی: اذان گفتی انتو أذّنتو: اذان گفتید انتن أذّنتن: اذان گفتید انی أذّنت: اذان گفتم احنه أذّنّه: اذان گفتیم مضارع👇 هوّه یأذّن: اذان می گوید هیّه تأذّن: اذان می گوید همّه یأذّنون: اذان می گویند هنّه یأذّنن: اذان می گویند انته تأذّن: اذان می گویی انتی تأذّنین: اذان می گویی انتو تأذّنون: اذان می گویید انتن تأذّنن: اذان می گویید انی اأذّن: اذان می گویم احنه نأذّن: اذان می گوییم امر👇 أذّن: اذان بگو أذّنی: اذان بگو أذّنو: اذان بگویید أذّنن: اذان بگویید نهی👇 لا تأذّن: اذان نگو لا تأذّنین: اذان نگو لا تأذّنون: اذان نگویید لا تأذّنن: اذان نگویید اسم فاعل👇 مأذّن: اذان گفته است، اذان گفته ای، اذان گفته ام مأذّنه: اذان گفته است، اذان گفته ای، اذان گفته ام مأذّنین: اذان گفته اند، اذان گفته اید، اذان گفته ایم مأذّنات: اذان گفته اند، اذان گفته اید، اذان گفته ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi