eitaa logo
کانال صرف افعال لهجه عراقی حب الحسین
2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشارکت برای عموم آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
۶۲۹ قلّد/ یقلّد: ادا درآوردن، تقلید کردن، به گردن انداختن ماضی👇 هوّه قلّد: ادا در آورد هیّه قلّدت: ادا در آورد همّه قلّدو: ادا در آوردند هنّه قلّدن: ادا در آوردند انته قلّدت: ادا در آوردی انتی قلّدتی: ادا در آوردی انتو قلّدتو: ادا در آوردید انتن قلّدتن: ادا در آوردید انی قلّدت: ادا در آوردم احنه قلّدنه: ادا در آوردیم مضارع👇 هوّه یقلّد: ادا در می آورد هیّه تقلّد: ادا در می آورد همّه یقلّدون: ادا در می آورند هنّه یقلّدن: ادا در می آورند انته تقلّد: ادا در می آوری انتی تقلّدین: ادا در می آوری انتو تقلّدون: ادا در می آورید انتن تقلّدن: ادا در می آورید انی اقلّد: ادا در می آورم احنه نقلّد: ادا در می آوریم امر👇 قلّد: ادا در بیاور قلّدی: ادا در بیاور قلّدو: ادا در بیاورید قلّدن: ادا در بیاورید نهی👇 لا تقلّد: ادا در نیاور لا تقلّدین: ادا در نیاور لا تقلّدون: ادا در نیاورید لا تقلّدن: ادا در نیاورید اسم فاعل👇 مقلّد: ادا در آورده است، ادا در آورده ای، ادا در آورده ام مقلّده: ادا در آورده است، ادا در آورده ای، ادا در آورده ام مقلّدین: ادا در آورده اند، ادا در آورده اید، ادا در آورده ایم مقلّدات: ادا در آورده اند، ادا در آورده اید، ادا در آورده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi قلّاده به معنی گردن بند هم از همین ریشه می‌آید.
۶۳۰ اتطوّع/ یتطوّع: داوطلب شد، داوطلب می شود (داوطلب شدن) ماضی👇 هوّه اتطوّع: داوطلب شد هیّه اتطوّعت: داوطلب شد همّه اتطوّعو: داوطلب شدند هنّه اتطوّعن: داوطلب شدند انته اتطوّعت: داوطلب شدی انتی اتطوّعتی: داوطلب شدی انتو اتطوّعتو: داوطلب شدید انتن اتطوّعتن: داوطلب شدید انی اتطوّعت: داوطلب شدم احنه اتطوّعنه: داوطلب شدیم مضارع👇 هوّه یتطوّع: داوطلب می شود هیّه تتطوّع: داوطلب می شود همّه یتطوّعون: داوطلب می شوند هنّه یتطوّعن: داوطلب می شوند انته تتطوّع: داوطلب می شوی انتی تتطوّعین: داوطلب می شوی انتو تتطوّعون: داوطلب می شوید انتن تتطوّعن: داوطلب می شوید انی اتطوّع: داوطلب می شوم احنه نتطوّع: داوطلب می شویم امر👇 تطوّع: داوطلب شو تطوّعی: داوطلب شو تطوّعو: داوطلب شوید تطوّعن: داوطلب شوید نهی👇 لا تتطوّع: داوطلب نشو لا تتطوّعین: داوطلب نشو لا تتطوّعون: داوطلب نشوید لا تتطوّعن: داوطلب نشوید اسم فاعل👇 متطوّع: داوطلب شده است، داوطلب شده ای، داوطلب شده ام متطوّعه: داوطلب شده است، داوطلب شده ای، داوطلب شده ام متطوّعین: داوطلب شده اند، داوطلب شده اید، داوطلب شده ایم متطوّعات: داوطلب شده اند، داوطلب شده اید، داوطلب شده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۶۳۱ وعد/ یوعد: وعده دادن، قول دادن ماضی👇 هوّه وعد: وعده داد هیّه وعدت: وعده داد همّه وعدو: وعده دادند هنّه وعدن: وعده دادند انته وعدت: وعده دادی انتی وعدتی: وعده دادی انتو وعدتو: وعده دادید انتن وعدتن: وعده دادید انی وعدت: وعده دادم احنه وعدنه: وعده دادیم مضارع👇 هوّه یوعد: وعده می دهد هیّه توعد: وعده می دهد همّه یوعدون: وعده می دهند هنّه یوعدن: وعده می دهند انته توعد: وعده می دهی انتی توعدین: وعده می دهی انتو توعدون: وعده می دهید انتن توعدن: وعده می دهید انی اوعد: وعده می دهم احنه نوعد: وعده می دهیم امر👇 اوعد: وعده بده اوعدی: وعده بده اوعدو: وعده بدهید اوعدن: وعده بدهید نهی👇 لا توعد: وعده نده لا توعدین: وعده نده لا توعدون: وعده ندهید لا توعدن: وعده ندهید اسم فاعل👇 واعد: وعده داده است، وعده داده ای، وعده داده ام واعده: وعده داده است، وعده داده ای، وعده داده ام واعدین: وعده داده اند، وعده داده اید، وعده داده ایم واعدات: وعده داده اند، وعده داده اید، وعده داده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۶۳۲ جاز/ یجوز : رد شدن، عبور کردن، گذشتن ماضی👇 هوّه جاز: عبور کرد هیّه جازت: عبور کرد همّه جازو: عبور کردند هنّه جازن: عبور کردند انته جزت: عبور کردی انتی جزتی: عبور کردی انتو جزتو: عبور کردید انتن جزتن: عبور کردید انی جزت: عبور کردم احنه جزنه: عبور کردیم مضارع👇 هوّه یجوز: عبور می کند هیّه تجوز: عبور می کند همّه یجوزون: عبور می کنند هنّه یجوزن: عبور می کنند انته تجوز: عبور می کنی انتی تجوزین: عبور می کنی انتو تجوزون: عبور می کنید انتن تجوزن: عبور می کنید انی اجوز: عبور می کنم احنه نجوز: عبور می کنیم امر👇 جوز: عبور کن جوزی: عبور کن جوزو: عبور کنید جوزن: عبور کنید نهی👇 لا تجوز: عبور نکن لا تجوزین: عبور نکن لا تجوزون: عبور نکنید لا تجوزن: عبور نکنید اسم فاعل👇 جایز: عبور کرده است، عبور کرده ای، عبور کرده ام جایزه: عبور کرده است، عبور کرده ای، عبور کرده ام جایزین: عبور کرده اند، عبور کرده اید، عبور کرده ایم جایزات: عبور کرده اند، عبور کرده اید، عبور کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۶۳۳ نشل/ ینشل: سرماخورد، سرما می خورد ( سرماخوردن) ماضی👇 هوّه نشل: سرما خورد هیّه نشلت: سرما خورد همّه نشلو: سرما خوردند هنّه نشلن: سرما خوردند انته نشلت: سرما خوردی انتی نشلتی: سرما خوردی انتو نشلتو: سرما خوردید انتن نشلتن: سرما خوردید انی نشلت: سرما خوردم احنه نشلنه: سرما خوردیم مضارع👇 هوّه ینشل: سرما می خورد هیّه تنشل: سرما می خورد همّه ینشلون: سرما می خورند هنّه ینشلن: سرما می خورند انته تنشل: سرما می خوری انتی تنشلین: سرما می خوری انتو تنشلون: سرما می خورید انتن تنشلن: سرما می خورید انی انشل: سرما می خورم احنه ننشل: سرما می خوریم امر👇 انشل: سرما بخور انشلی: سرما بخور انشلو: سرما بخورید انشلن: سرما بخورید نهی👇 لا تنشل: سرما نخور لا تنشلین: سرما نخور لا تنشلون: سرما نخورید لا تنشلن: سرما نخورید اسم فاعل👇 ناشل: سرما خورده است، سرما خورده ای، سرما خورده ام ناشله: سرما خورده است، سرما خورده ای، سرما خورده ام ناشلین: سرما خورده اند، سرما خورده اید، سرما خورده ایم ناشلات: سرما خورده اند، سرما خورده اید، سرما خورده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi در شماره ۶۳۴ فعل استبرد/ یستبرد صرف شده که هم معنی با این فعل می باشد.
۶۳۴ استبرد/ یستبرد: سرما خورد، سرما میخورد (سرما خوردن) ماضی👇 هوّه استبرد: سرما خورد هیّه استبردت: سرما خورد همّه استبردو: سرما خوردند هنّه استبردن: سرما خوردند انته استبردت: سرما خوردی انتی استبردتی: سرما خوردی انتو استبردتو: سرما خوردید انتن استبردتن: سرما خوردید انی استبردت: سرما خوردم احنه استبردنه: سرما خوردیم مضارع👇 هوّه یستبرد: سرما می خورد هیّه تستبرد: سرما می خورد همّه یستبردون: سرما می خورند هنّه یستبردن: سرما می خورند انته تستبرد: سرما می خوری انتی تستبردین: سرما می خوری انتو تستبردون: سرما می خورید انتن تستبردن: سرما می خورید انی استبرد: سرما می خورم احنه نستبرد: سرما می خوریم امر👇 استبرد: سرما بخور استبردی: سرما بخور استبردو: سرما بخورید استبردن: سرما بخورید نهی👇 لا تستبرد: سرما نخور لا تستبردین: سرما نخور لا تستبردون: سرما نخورید لا تستبردن: سرما نخورید اسم فاعل👇 مستبرد: سرما خورده است، سرما خورده ای، سرما خورده ام مستبرده: سرما خورده است، سرما خورده ای، سرما خورده ام مستبردین: سرما خورده اند، سرما خورده اید، سرما خورده ایم مستبردات: سرما خورده اند، سرما خورده اید، سرما خورده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi در شماره ۶۳۳ فعل نشل/ ینشل صرف شده که هم معنی با این فعل می باشد.