فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 بهشت ارزانیِ خوبانِ عالَم!
🌼 بهشتِ من تماشای حسین(ع) است...
#اللهم_ارزقنا_حرم
💚< #اَلسَلامُعَلَیکْیٰااَبٰاعَبدِاللّٰه>💚
#سلام_ارباب_خوبم 😍✋
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
♦️#سلام_امام_زمانم 😍✋
🔹 بٰا هَرنَفسے..؛
*سَلام ڪَردَن﴿؏ـــِشق۔۔𔘓﴾ أست۔۔*
_آقـــــآ بہِ تــُᰔـــو۔۔۔اِحتـــــرٰام ڪَردَن ؏ـِـشق۔۔ أست۔۔۔
🔹اِسم قَشَنـــــگت ۔۔؛
بِہ میٰان چوُن آیَد۔۔
أز رو؎« أدب» ۔۔!
"قیـــــآم ڪَردن ؏ِـــشق أست"
#امام_زمان عج
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی
🎙استاد عالی
🔸امام زمان ارواحنافداه همیشه حاضره
#اللّهُمَّعجِّللِوَلیِّکَالفَـــرَج
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
34.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاددانلودادمین👆👆
این صدا و تصویر دکتر حبیبی، ساکن آمریکاست که فقط سالی دو بار به ایران میآد و هموطنان مون باید مدتها در نوبت باشن تا نوبت معاینه شون برسه.
تموم کسانیکه کمردرد و پادرد و دردهای مُزمِن دارن . برای سردرد . اسهال . درد معده . قلب . چشم کلیپ رو حتما ببینن، مخصوصاً کسانیکه از چهل سال و میانسالی عبور کردن! این صحبتها دوای بسیاری از دردهای اونهاست!
هدیه اش بدیم به بزرگترها ، دوستان و فامیلهای عزیزی که از مشکلات حرکتی رنج میبرن .
#بهنیتفرجمولا
#اللّهُمَّعجِّللِوَلیِّکَالفَـــرَج
#اللهم_صلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
✅ رئیس جمهور وارد قم شد
🔹 دکتر مسعود پزشکیان به منظور زیارت بارگاه ملکوتی حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و دیدار با مراجع عظام تقلید دقایقی پیش وارد شهر مقدس قم شد.
🔸 این نخستین سفر رئیس جمهور به قم است.
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
﷽
#اعلام_برنامه
🌹مراسم گرامیداشت شهدای مقاومت
🔰 سخنران:
✔️سردار عظیم ابراهیم پور
مسئول قرارگاه جهاد تبیین کشور
🔹 مداح :
💠 کربلایی میثم سیفی
🗓 پنجشنبه | ۱۰ آبان ماه|
|بعد از نماز مغرب و عشا |
🕌 مسجد جامع شهدای ورجان
🌿اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج
#حضورحداکثری
┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ یکی از گُندهلاتهای مجازی کشور در قم دستگیر شد🤣👏
═━⊰⊰❀🕊️☀️🕊️❀⊱⊱━═
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ ناهار در دل طبیعت و کنار رودخانه و ....
🍁به به چه ناهاری شده...
😋😍😁
چه حوصله ای دارن بعضیا
💥فقط آخرش
═━⊰⊰❀🕊️☀️🕊️❀⊱⊱━═
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #پنجشنبه است
🕯و دلمان براى آنهایى که
🌸دیگر نداريمشان تنگ است
🕯پنج شنبه است
🌸جاى خالى عزیزان
🕯دوباره احساس میشود
🌸ارزش داشتن همه عزيزانمان
🕯را بدانيم فرصت بيش از آنچه
🌸فكرش را ميكنيم كوتاه است
🕯روح تمامى درگذشتگان شاد
🌸 يادشون گرامى و قرین رحمت الهی
یادشان کنیم با #فاتحه و #صلوات ى🌸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثر عجیب خیرات برای اموات به روایت تجربهگر نزدیک به مرگ در برنامه زندگی_پس_از_زندگی
همه مون به جز یک نفرمون حال و هوامون بد بود...
✍شاد کنید با حداقل خیرات که اموات منتظرند😭😭
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شبیهسازی حمله به ایران
⭕️ جزئیاتی از شرارت اخیر رژیم صهیونیستی علیه کشورمان و عملکرد موفق پدافند هوایی
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکسی ك کنارتِ ؛ خیلی خوشبختِ کربلا ❤️🩹 .
#شب_جمعه_هوایت_نکنم_میمیرم💔
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
🔴 رئیس جمهور نتوانست مراجع تقلید را راضی به گرانی بنزین کند!
⏪ آیت الله مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید، ضمن تذکّر به رئیس جمهور فرمودند:
گرانی بنزین باعث گرانی سایر اجناس می شود که تحمل آن برای مردم دشوار است.
━═━--━⊰❀🦋❀⊱━--━═━
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄 قسمت ۲۱ دلم هرے ریخت. طلبہ ے جوان مجرد بود! ولے بہ من چہ؟! تا وقتے دختر
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄
قسمت ۲۲
هرچہ بہ او نزدیڪتر میشدم ضربان قلبم تندتر میشد و احساس میڪردم اونباید از ڪنارم راحت گذر ڪند.
من تمام وجودم صدا ونگاه این مرد را میخواست.
لعنت بہ این ڪامران! چقدر زنگ میزند.چرا دست از سرم آن هم در این لحظہ ڪہ باید سراپا چشم وحواس باشم برنمے دارد؟
من با #بی_حیایے بہ او زل زدم و او خیره بہ سنگ فرش پیاده روست. اینگونہ نمیشود.
عهههہ.!!!!بازهم زنگ این موبایل ڪوفتے! با عجلہ گوشیم را از ڪیفم درآوردم و خاموشش ڪردم.
چشمم بہ طلبہ بود ڪہ چندقدم با من فاصلہ داشت وندیدم ڪہ گوشیم رو بجاے جیب ڪیفم بہ زمین انداختم.از صداے بہ زمین خوردن گوشیم بہ خودم آمدم ونگاهے بہ قطعات گوشیم ڪردم ڪه روے زمین ودرست درمقابل پاے طلبہ بہ زمین افتاده بود.
نشستم.
بہ بہ.چه عطر مسحور ڪننده و بهشتی ای!!
🍃🌹🍃
فڪر ڪردم الان است ڪہ مثل فیلمها ڪنارم زانو بزند و قطعات موبایل رو جمع ڪند
ودرحالیڪہ اونها رو بہ من میده نگاهمون بہ هم گره بخورد واو هم یڪ دل نه صد دل عاشقم شود.
البتہ اگر بجاے موبایل سیب یا جزوه ے درسے بود خیلے نوستالژے تر میشد ولے این هم براے من موهبتے بود.
اما او مقابلم زانو ڪه نزد هیچ با بے رحمے تمام از ڪنارم رد شد و من با ناباورے سرم را بہ عقب برگرداندم و رفتنش را تماشا ڪردم!
گوشے را بدون سوار ڪردن قطعاتش داخل ڪیفم انداختم.
اینطورے ازشر مزاحمتهاے ڪامران هم راحت میشدم.اوباید بخاطر ڪارش تنبیہ شود. بخاطر تماسهاے مڪرر او من هم صحبتی با اون طلبہ را از دست داده بودم!!
🍃🌹🍃
چندروزے گذشت
و من تماسهاے ڪامران را بے پاسخ میگذاشتم.با فاطمہ هم مدام در ارتباط بودم وحالش را میپرسیدم.او میگفت اینقدر قدم من براش خوش یمن و خوب بوده ڪہ بعد از رفتنم حالش رو بہ بهبوده و بزودے بہ هر ترتیبے شده بہ مسجد برمیگرده.
باشنیدن این خبر واقعا خوشحال شدم و تصمیم گرفتم هرطور شده با او صمیمے تر شوم و پے بہ رابطہ ے او و آقاے مهدوے ببرم. من با اینڪہ میدانستم مهدوے از جنس من نیست و توجہ او بہ من فرضے محال است اما نمیدانم چرا اینقدر وابستہ بہ او شده بودم و همین لحظات ڪوتاهے ڪہ او را دیدم دلبستہ اش شده بودم.
و با خودم میگفتم چه اشکالی دارد؟ مردهایے در زندگیم بودند ڪہ فقط بہ چشم طعمہ نگاهشان میڪردم وقتش است ڪہ مردے را براے آرامش و احساس های دست نخورده وپاڪم داشته باشم.
حتے اگراو سهم من نباشد،دیدار و صدایش آرامش بخش شبهاے دلتنگیم است.
🍃🌹🍃
بالاخره ڪامران با اصرار زیاد خودش وفشار مسعود و زبان چرب ونرم خودش دوباره باب دوستے رو باز ڪرد و بایڪ پیشنهاد وسوسہ برانگیز دیگہ رامم ڪرد.
همان روز در محفلے عاشقونہ ڪہ در کافہ ے خود تدارک دیده بودبا گردنبندی طلا غافلگیرم ڪرد.!
و دوستے ما دوباره از سر گرفتہ شد وموجبات حسادت اڪثر دختران دورو برم و همچنین نسیم جاه طلب و بولهوس رو فراهم ڪرد.
وقتی #باڪامران بودم اگرچہ بخشے از #نیازها و #عقده هاے_ڪودڪے_و_نوجوانے_ام ارضا میشد اما #همیشہ یڪ #استرس_و_ناآرامے مفرط همراهم بود. وحشت از #لو_رفتن…
وحشت از #پیشنهادهاے_نابجا..
واین اواخر #احساس_گناه در مقابل فاطمہ و اون طلبہ روح وروانم رو بهم ریختہ بود..
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #رهایی_از_شب
✍ نویسنده ؛ « #ف_مقیمی »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌼🍃🌼.═══════╗
👇
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
╚═══════🌼.🍃🌼═╝
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄 قسمت ۲۲ هرچہ بہ او نزدیڪتر میشدم ضربان قلبم تندتر میشد و احساس میڪردم
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄
قسمت ۲۳
روزها از پے هم گذشتند
ومن تبدیل بہ یڪ دخترے با شخصیت دوگانہ و رفتارهاے منافقانہ شدم.
اڪثر روزها با ڪامرانی ڪہ حالا خودش رو بہ شدت شیفتہ و والہ ے من نشان میداد سپرے میڪردم
و قبل از اذان مغرب یا در برخے مواقع ڪہ جلسات بسیج وجود داشت ظهرها در مسجد شرڪت میڪردم!
بلہ من پیشنهاد فاطمہ رو براے عضویت بسیج پذیرفتم چون میخواستم بیشتر ڪنار او باشم و بیشتر بفهمم.!
بہ لیست برنامہ هام یڪ ڪار دیگہ هم اضافہ شده بود
و آن ڪار، دنبال ڪردن آقاے مهدوے بصورت پنهانے از در مسجد تا داخل ڪوچہ شون بود.
اگرچہ اینڪار ممڪن بود برایم عواقب بدے داشتہ باشد ولے واقعا برام لذت بخش بود.
🍃🌹🍃
ماه فروردین فرا رسید و عطر دل انگیز گلهای بهارے با خودش نوید یڪ سال دلنشین و خوب را میداد.
ڪامران تمام تلاشش را میڪرد ڪہ مرا با خودش بہ مسافرت ببرد و من از ترس عواقبش هربار بہ بهانه اے سرباز میزدم.
ازنظر من او تا همینجا هم خیلے احمق بود ڪہ اینهمه باج بہ دخترے میداد؟ڪہ تن بہ خواستہ اش نداده.!
شاید اوهم مرا بہ زودے ترڪ میڪرد و میفهمید ڪہ بازیچہ ای بیش نیست.
اما راستش را بخواهید وقتے بہ برهم خوردن رابطہ مون فڪر میڪردم دلم میگرفت!
او دربین این مردهاے پولدار تنها ڪسے بود ڪہ چنین حسے بهم میداد.
احساس ڪامران بہ من جنسش با بقیہ همتایانش فرق داشت.او محترم بود.زیبا بود و از وقتے من بہ او گفتم ڪہ از مردهاے ابرو بر داشتہ خوشم نمیاد شڪل و ظاهرے مردانہ تر برای خودش درست ڪرده بود.
اما #بااو یڪ #خلابزرگ حس میڪردم. وهرچہ فڪر میڪردم منشا این خلا ڪجاست؟ پیدا نمیڪردم!.
هرڪدام از افراد این چندماه اخیر نقشے در زندگے من عهده دار شده بودند و من احساس میڪردم یڪ اتفاقے در شرف افتادنہ!
🍃🌹🍃
روزے فاطمہ باهام تماس گرفت و باصداے شادمانے گفت:
_اگر قرار باشہ از طرف بسیج بریم مسافرت باهامون میاے؟
با خودم گفتم
چرا؟ڪہ نہ! مسافرت خیلے هم عالیہ! میریم خوش میگذرونیم برمیگردیم.
ولے او ادامه داد
_ولے این یڪ مسافرت معمولے نیستا
با تعحب پرسیدم :
-مگر چہ جور مسافرتیہ؟
گفت
_اردوے راهیان نوره.قراره امسال هم بسیج ببره ولے اینبار مسجد ما میزبانے گروه این محلہ رو بعهده داره.
با تعجب پرسیدم:
_راهیان نور؟!!! این دیگہ چہ جور جاییہ؟!
خندید:
-میدونستم چیزے ازش نمیدونے!راهیان نور اسم مڪان نیست.اسم یڪ طرحہ! و طرحش هم دیدار از مناطق جنگے جنوبہ.خیلے با صفاست. خیلے..
تن صداش تغییر کرد.
وچنان با وجد مثال نزدنے از این سفر صحبت ڪرد ڪہ تعجب ڪردم!
با خودم فڪر ڪردم اینها دیگہ چہ جور آدمهایے هستند؟!
آخہ دیدار از مناطق جنگے هم شد سفر؟! بابا ملت بہ اندازه ے کافے غم وغصہ دارن..چیہ هے جنگ جنگ جنگ!!!!!
فاطمہ ازم پرسید
_نظرت چیہ؟
طبیعتا این افڪارم رو نمیتونستم باصداے بلند براے او بازگو ڪنم!!! بنابراین بہ سردے گفتم
_نمیدونم! باید ببینم!حالا ڪے قراره برید؟!
-برید؟!!! نہ عزیزم شما هم حتما میاے! ان شالله اوایل اردیبهشت.
باهمون حالت گفتم:
_مگہ اجباریہ؟!
-نہ عزیزم.ولے من دوست دارم تو ڪنارم باشے.
اصلا حتے یڪ درصد هم دلم نمیخواست چنین مڪانے برم.بهانہ آوردم :
-گمون نڪنم بتونم بیام عزیزم.من اردیبهشت عمہ جانم از شهرستان میاد منزلم .ونمیتونم بگم نیاد وگرنہ ناراحت میشہ و دیگہ اصلا نمیاد.
با دلخورے گفت:
-حالا روز اول اردیبهشت ڪہ نمیاد توام!!بزار ببینیم ڪے قطعیہ تا بعد هم خدابزرگہ.
🍃🌹🍃
چند وقت بعد زمان دقیق سفر معلوم شد و فاطمہ دست از تلاشش براے رضایت من برنمیداشت.
اما من هربار بهانہ اے میاوردم و قبول نمیڪردم.
او منو مسؤول ثبت نام جوانان ڪرد و وقتی من اینهمہ شورو اشتیاق را براے ثبت نام در این اردو میدیدم متاسف میشدم ڪہ چقدر جوانان مسجدے افسرده اند!!!
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #رهایی_از_شب
✍ نویسنده ؛ « #ف_مقیمی »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌼🍃🌼.═══════╗
👇
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
╚═══════🌼.🍃🌼═╝
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄 قسمت ۲۳ روزها از پے هم گذشتند ومن تبدیل بہ یڪ دخترے با شخصیت دوگانہ و
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄
قسمت ۲۴
یڪی دوهفتہ مانده بود بہ تاریخ اعزام، ڪہ حاج مهدوے بین نماز مغرب وعشا، دوباره اعلام ڪردڪہ
_چنین طرحے هست و خوب است ڪہ جوانان شرڪت ڪنند.
و گفت
_در مدت غیبتش آقایے بہ اسم اسماعیلے امامت مسجد رو بعهده میگیرد!!!
باشنیدن این جملہ مثل اسپند روے آتیش از جا پریدم
و بسمت فاطمہ ڪہ مشغول صحبت با خادم مسجد بود رفتم.
او فهمید ڪہ من بیقرارم. با تعجب پرسید:
_چیزے شده؟!
من من ڪنان گفتم:
-مگہ حاج آقا مهدوے هم اردو با شما میان؟
فاطمہ خیلے عادے گفت:
-بلہ دیگہ.مگہ این عجیبہ؟
نفسم را در سینہ حبس ڪردم وبا تڪان سر گفتم:
-نہ نہ عجیب نیست.فڪر میڪردم فقط بسیجیها قراره برن.
فاطمہ خندید:
-خوب حاج آقا هم بسیجے هستند دیگہ! !!
نمیدونستم باید چڪار ڪنم.
براے تغییر نظرم خیلے دیر بود.اگر الان میگفتم منم میام فاطمہ هدفم را از آمدن میفهمید وشاید حتے منو از میدان بہ در میڪرد.
اے خدا باید چڪار ڪنم؟ یڪ هفتہ دورے از حاج مهدوے رو چطور تحمل میڪردم؟!تمام دلخوشے من پشت سر او نماز خوندن بود! از راه دور تماشا ڪردنش بود.! از ڪنارش رد شدن بود.انگار افڪارم در صورتم هم نمایان شد .
چون فاطمہ دستے روے شانہ ام گذاشت و با نگرانے پرسید:
-چیزے شده؟ !انگار ناراحتے؟!
خنده اے زورڪے بہ لبم اومد:
-نہ بابا! چرا ناراحت باشم.؟فقط سرم خیلے درد میڪنہ. فڪر ڪنم بخاطر ڪم خوابیہ
او با دلخورے نگاهم ڪرد وگفت:
_چقدر بهت گفتم مراقب خودت باش. شبها زود بخواب.الانم پاشو زودتر برو خونہ استراحت ڪن..
در دلم غر زدم:
آخہ من ڪجا برم؟! تا وقتے راهے براے آمدن پیدا نڪنم چطور برم خونہ واستراحت ڪنم؟ ! اے لعنت بہ این شانس.!!!تا همین دیروز صدمرتبہ ازم میپرسیدے ڪہ نظرم برگشتہ از انصراف سفر یا خیر ولے الان هیچے نمیگے.!!!
گفتم.:
-نہ خوبم!! میخوام یڪ ڪم بیشتر پیشت باشم.هرچے باشہ هفتہ ے بعد میرے سفر.دلم برات تنگ میشہ.باید قدر لحظاتمونو بدونم
بہ خودم گفتم آفرین.!!! همینہ!! من همیشہ میتونستم با بهترین روش شرایط رو اونگونہ ڪہ میخوام مدیریت ڪنم!
او همونطور ڪہ میخواستم،آهے ڪشید و گفت:
-حیف حیف ڪہ باهامون نیستے.
از خدا خواستہ قیافمو مظلوم ڪردم و گفتم:
_وسوسہ ام نڪن فاطمہ…این چندروز خودم بہ اندازه ڪافے دارم با خودم ڪلنجار میرم.خیلے دلم میخواد بدونم اینجا ڪجاست ڪہ همہ دارن بخاطرش سرو دست میشڪنند.
فاطمہ برق امید در چشمانش دوید. بازومو گرفت و بہ گوشہ ای برد.با تمام سعے خودش تصمیم بہ متقاعد ڪردن من گرفت.
غافل از اینڪہ من خودم مشتاق آمدنم!
-عسل.بخدا تا نبینے اونجا رو نمیفهمے چے میگم.خیلے حس خوبے داره.خیلیها حتے اونجا حاجت گرفتند!!!
حرفهاش برام مسخره میومد.
ولے چهره ام رو مشتاق نشون دادم..
بعد با زیرڪے لحنم رو مظلومانہ ومستاصل ڪرد و گفتم:
-اخہ فاطمہ! ! جواب عمہ ام رو چے بدم؟! اگر عمہ ام خواست بیاد خونمون چے؟!
اون خیلے ریلڪس گفت:
-واے عسل..بخدا دارے بزرگش میڪنے..این سفر فقط پنج روزه.اولا معلوم نیست عمہ ات ڪے بیاد.دوما اگر خواست در این هفتہ بیاد فقط ڪافیہ بهش بگے یڪ سفر قراره برے و آخرهفتہ بیاد.این اصلا ڪار سختے نیست
🍃🌹🍃
بازیم هنوز تموم نشده بود. با همان استیصال گفتم:
_واقعا از نظر تو زشت نیست؟!
گفت:
_البتہ ڪہ نہ!!!
گفتم :
_راست میگے بزار امشب باهاش تماس بگیرم ببینم ڪے میاد.شاید بیخودے نگرانم.اما..
-اما چے؟
با ناراحتے گفتم:
_فڪر ڪنم ظرفیت پرشده
او خنده ی مستانہ ای تحویلم داد و گفت:
-دیوونہ. تو بہ من اوڪے رو بده.باقیش با من!!
🍃🌹🍃
من با اینڪہ سراز پا نمیشناختم با حالت شڪ نگاهش ڪردم
و منتظر عڪس العملش شدم.
او چشمهاش میدرخشید.. بیچاره او..
اگر روزے میفهمید ڪہ چقدر با او دورنگ بودم از من متنفر میشد!
براے لحظہ اے عذاب وجدان گرفتم..
من واقعا چه جور آدمے بودم؟!
چقدر دروغگو شدم!!
عمہ اإ ڪہ روحش هم از خانہ و محل سڪونت من اطلاعے ندارد حالا شده بود بهونہ ے من براے رفتن یا نرفتن..
آقام اگر زنده بود حتما منو باعث شرمساریش میدونست!!!
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #رهایی_از_شب
✍ نویسنده ؛ « #ف_مقیمی »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌼🍃🌼.═══════╗
👇
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷
╚═══════🌼.🍃🌼═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅شـب در ڪمال آرامش
⭐️و راحتے بخوابیم
⭐️آرزوهایم را به خــدا
⏺بسپاریم...🎉
⏺به قادر مطلقے ڪه
⏺همه چیز را
🅿️ممڪن مے سازد...
🔄شبتون پر ازنور الهـے
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهے اگر سعادٺ دنیا و آخرٺ
جایے بساط روضہ بپا شد بگو حسین
#امام_حسین #کربلا
#اللهم_ارزقنا_حرم
💚< #اَلسَلامُعَلَیکْیٰااَبٰاعَبدِاللّٰه>💚
#سلام_ارباب_خوبم 😍✋
💟#کانال_خبرگزاری_صرم(صرم نیوز)
@sarm_news
🔴🔷🔴🔷