5⃣ در چنین شرایطی ابتکار اسرائیل این بود که بتواند با فشار به متحدین غزه و ضربه پذیرترینش، یعنی سوریه، میتواند طرف مذاکره خود را از غزه به دمشق و تهران و بغداد ببرد.
تحریر الشام با یورش به حلب، سوریه را در موضع ضعف قرار داد. به امید اینکه تمام جبهه مقاومت را مستأصل کند و مجبور به فشار بر حماس برای ترک مخاصمه کند. و از طرفی با اضافه شدن بازیگر جدید هم جبهه با اسرائیل، یعنی ترکیه، امکان مذاکرات را بیش از پیش میکند.
معامله با ترکیه شدنی تر از معامله با اسرائیل خواهد بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
6⃣ آرامش بشار اسد ومقاومت عراق و ایران و لبنان، در این راهبرد ترک انداخت. واضح شد که جبهه حلب، نمیتواند جبهه غزه را کنترل کند.
البته ماجرای از دست دادن حلب، مشکلی است که باید حل شود، اما دستاورد اصلی نباید از دیده پنهان شود.
دستاورد اصلی کشیدن دیوار محافظ دور غزه است تا اسرائیل با فشار بین المللی مقاومت غزه را بشکند. این یک دستاورد تاریخی برای کل جبهه مقاومت بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
7⃣ خطر دیگر در سوریه، این بود که سوریه دچار فروپاشی شود و خطر جولان نیز از سر اسرائیل به کلی رفع شود.
هرچه سوریه ضعیف تر، اسرائیل امن تر.
پس دستاورد مهم دیگر این بود فروپاشی سوریه محقق نشد، ولو به قیمت از دست دادن حلب. انگشتر به قیمت از دست دادن نگینش سالم بماند. تا بعد برای بازپس گیری حلب تدبیر دیگری اندیشده شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
📰 سیاست خارجی آمریکا در بنبست نوستالژی
فارن افرز (3 دسامبر 2024) در تحلیلی مهم نشان میدهد که سیاست خارجی آمریکا در وضعیت سردرگمی میان نظم قدیم و نظمی تعریف نشده گرفتار شده است.
🔹 پیروزی ترامپ در 2016 نشان داد:
• اجماع نخبگان واشنگتن شکسته شده
• مردم آمریکا دیگر هزینه حفظ هژمونی جهانی را نمیپذیرند
• انتخابات 2024 ثابت کرد 2016 یک اتفاق نبود
🔸 دو رویکرد ناکارآمد:
“آمریکا اول” ترامپ:
یکجانبهگرایی تهاجمی (نه انزواطلبی)
آمریکای رها از قید و بندهای بینالمللی
انتقاد از نخبگان واشنگتن و متحدان “مفتخور”
“آمریکا برگشته” بایدن:
تلاش برای احیای نظم لیبرال
تداوم سیاستهای شکست خورده گذشته
ناتوانی در ارائه بدیل مناسب
⚡️ نکات کلیدی تحلیل:
• بحران غزه نشان داد آمریکا همچنان درگیر حفظ هژمونی در خاورمیانه است
• رقابت با چین نباید به اولویت اصلی تبدیل شود
• مشکلات جهانی (اقلیم، همهگیری و…) نیازمند همکاری است
• فساد داخلی و سیستم مالی انتخابات، مانع اصلی اصلاحات است
📌 راه حل پیشنهادی:
گذر از هژمونی نظامی
تمرکز بر منافع مشترک جهانی
اصلاح نهادهای مالی بینالمللی
همکاری به جای رقابت با چین
تقویت پاسخگویی داخلی و بینالمللی
مجله : #foreign_Affairs
متن اصلی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
✍️ سقوط میراث حافظ اسد و بقای میراث سلیمانی، بررسی تجربه نبرد مدعیان نظم جهانی چه درسی برای ما دارد؟
تفاوت میان میراث حافظ اسد و میراث سلیمانی، تفاوت میان دو نگاه به مقاومت است.
نبرد الگوهای قدرت در قرن بیستم
قرن بیستم ندای سقوط نظم بریتانیایی، موتور محرکی بود تا قدرت های جهان با هم بر سر تحاصب کرسی قدرت اصلی جهان بودن، به رقابت بپردازند. از یک سو، روسیه و آلمان با وجود اختلافات عمیق، در یک راهبرد مشترک بودند: ساخت کلنیهای قدرت از طریق اتصال سرزمینی. این الگو در ر اتحاد سه گانه(Triple Alliance) در جنگ جهانی اول، در نیروهای محور (Axis powers) در جنگ جهانی دوم، در اتحاد جماهیر سوسیالیستی در جنگ سرد، قابل مشاهده است. در مقابل، آمریکا با بهرهگیری از قدرت دریایی، شبکهای جهانی از متحدان ایجاد کرد. نتیجه این رویارویی روشن بود: آمریکا با راهبرد محاصره اقتصادی، توانست تمام کلنیهای قدرت را به فروپاشی بکشاند.
تکرار تجربه شکستخورده در شامات
اما در منطقه شامات، حافظ اسد نیز همین الگوی کلنی قدرت را برای مقابله با اسرائیل به کار گرفت. او تلاش کرد با ایجاد اتحادی از کشورهای منطقه، محور مقاومتی در برابر اسرائیل شکل دهد. اما تا سال 2010، این طرح دستاورد چشمگیری نداشت و برعکس، اسرائیل توانست در مسیر عادیسازی روابط با اعراب پیشروی کند. سرانجام، این کلنی قدرت نیز مانند نمونههای پیشین، در محاصره اقتصادی آمریکا از درون فروپاشید.
مقاومت؛ راهی نو
اما ایده مقاومت که توسط جمهوری اسلامی ایران مطرح شد، الگوی متفاوتی را ارائه میدهد. در این الگو، به جای تمرکز قدرت، هر عضو استقلال رأی دارد و ارتباطات نه فقط زمینی، بلکه از طریق ابتکارات پیچیده دریایی، هوایی و زمینی برقرار میشود. عنصر اصلی حیات این الگو نه قدرت ژئوپلیتیک، بلکه فرهنگ مقاومت است. امروز میبینیم که کلنی قدرت حافظ اسد فروپاشیده، اما ایده مقاومت که میراث شهید سلیمانی است، همچنان پابرجاست. آینده نشان خواهد داد که آیا این الگوی جدید میتواند در برابر راهبرد همیشگی محاصره و فروپاشی اقتصادی آمریکا مقاومت کند و مسیر تازهای در تاریخ بگشاید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
✍️ معادله جدید قدرت در سوریه
در سخنرانی اخیر رهبری، دو درگیری اصلی در سوریه مطرح شد: در غرب فرات، مسأله اشغال سرزمینی و در شرق فرات، تثبیت جایگاه آمریکا. غرب فرات با کنش خود سوریها آزاد خواهد شد و شرق فرات به کمک جبهه مقاومت.
بر این اساس میتوان گفت که ابتدا گروههای مقاومتی در غرب فرات شکل خواهند گرفت که با اشغالگری مقابله خواهند کرد و در شرق فرات نیز به کمک مقاومت عراق، جایگاه آمریکا متزلزل یا به کلی از بین خواهد رفت.
در این میان دو پرسش اصلی مطرح میشود: نخست آنکه شکلگیری هستههای مقاومت در غرب فرات با چه ظرفیتها و محدودیتهایی مواجه است، و دوم آنکه در شرق فرات مسأله کردستان سوریه و به تبع آن کردستان عراق، جدی میشود. هر دو منطقه تحت سیطره کردتبارها، یک کارکرد دارند و آن تثبیت جایگاه آمریکاست. در این رابطه ما با دولت عراق و ترکیه همهدف هستیم.
در غرب فرات اما معادله قدرت همچنان مبهم باقی مانده است. گذر زمان نشان خواهد داد که این معادله چگونه شکل میگیرد. در این میان باید چهار بازیگر اصلی را زیر نظر داشت: 1- اسرائیل 2- هستههای احتمالی مقاومت 3- نیروهای مسلح شمالی 4- نیروهای مسلح جنوبی.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
📰 رویکرد ضد لیبرال ترامپ
چگونه سیاست «اول آمریکا» (اولویت دادن به آمریکا) مزیت آمریکا را تضعیف میکند.
💢“پروژهای ایدئولوژیک در حال پیشروی است که میتواند زیرساختهای سیاست خارجی آمریکا را به طور یکجانبه نابود کند؛ زیرساختهایی که در دورههای پرتلاطم سیاسی، به ایالات متحده در پیشبرد منافعش کمک کردهاند.”
پروژهای ایدئولوژیک با شعار “اول آمریکا” در حال شکلگیری است که به طور بالقوه میتواند زیرساختهای سیاست خارجی ایالات متحده را که برای پیشبرد منافع ملی در دورانهای بحرانی حیاتی بودهاند، به طور یکجانبه از بین ببرد. این پروژه نه تنها یک تغییر سیاستی ساده، بلکه یک تهدید ساختاری برای بوروکراسی و دیپلماسی آمریکایی است که برای مدیریت تعهدات جهانی این کشور ضروری است.
🔹تمرکز بر رویکرد “اول آمریکا”: این رویکرد، که به طور فزایندهای در دولتهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است، بر اولویت دادن به منافع داخلی آمریکا بر تعهدات بینالمللی تأکید دارد. این امر میتواند منجر به انزوای بیشتر آمریکا در عرصه جهانی شود و توانایی این کشور را در پیشبرد منافع خود در بلندمدت تضعیف کند.
🔹تهدید ساختارهای بوروکراتیک و دیپلماتیک: این پروژه نه تنها سیاستها را تغییر میدهد، بلکه ساختارهایی را که برای اجرای سیاست خارجی آمریکا ضروری هستند، تضعیف میکند. این ساختارها شامل وزارت امور خارجه، آژانسهای اطلاعاتی، و سایر نهادهای دولتی هستند که وظیفه مدیریت روابط بینالمللی آمریکا را بر عهده دارند.
🔹نادیده گرفتن نهادهای بینالمللی: رویکرد “اول آمریکا” تمایل به نادیده گرفتن نهادهای بینالمللی و دیپلماسی چندجانبه دارد. این امر میتواند به تضعیف سازمان ملل متحد، ناتو، و سایر سازمانهای بینالمللی منجر شود که برای حفظ صلح و امنیت جهانی ضروری هستند.
🔹تضعیف جایگاه بینالمللی آمریکا: این پروژه میتواند منجر به کاهش نفوذ و اعتبار آمریکا در عرصه جهانی شود. متحدان آمریکا ممکن است به این کشور بیاعتماد شوند و رقبای آن ممکن است از این فرصت برای گسترش نفوذ خود استفاده کنند.
🔹کاهش توانایی در پیشبرد منافع: با تضعیف ساختارهای دیپلماتیک و نهادهای بینالمللی، آمریکا ممکن است توانایی خود را در پیشبرد منافع ملی خود در بلندمدت از دست بدهد. این امر میتواند منجر به افزایش ناامنی و بیثباتی در مناطق مختلف جهان شود.
🔹نگرانی از رها کردن ابزارهای قدرتمند: تحلیلگران نگران این هستند که اگر متخصصان بینالمللی نتوانند بوروکراسیهای مسئول مدیریت تعهدات جهانی آمریکا را حفظ کنند، رئیس جمهور آینده ابزارهای قدرتمندی را که برای حفظ نفوذ و امنیت آمریکا ضروری هستند، رها خواهد کرد.
💢پیامدهای احتمالی:
🔸انزوای بیشتر آمریکا: رویکرد “اول آمریکا” میتواند منجر به انزوای بیشتر آمریکا در عرصه جهانی شود، زیرا متحدان این کشور ممکن است به دنبال شرکای دیگری باشند.
🔸کاهش نفوذ بینالمللی: با تضعیف ساختارهای دیپلماتیک و نهادهای بینالمللی، آمریکا ممکن است نفوذ خود را در عرصه جهانی از دست بدهد.
🔸افزایش بیثباتی: انزوای آمریکا و کاهش نفوذ آن میتواند منجر به افزایش بیثباتی در مناطق مختلف جهان شود.
💢نتیجهگیری:
این گزارش نشان میدهد که پروژه ایدئولوژیک “اول آمریکا” نه تنها یک تغییر سیاستی ساده، بلکه یک تهدید ساختاری برای سیاست خارجی آمریکا است. این پروژه میتواند منجر به تضعیف جایگاه بینالمللی آمریکا، کاهش توانایی این کشور در پیشبرد منافع خود و افزایش بیثباتی در مناطق مختلف جهان شود. تحلیلگران بر این باورند که ضروری است تا هزینههای واقعی این پروژه برای افکار عمومی روشن شود و رویکردی واقعبینانهتر و عملگرایانهتر در سیاست خارجی آمریکا اتخاذ شود.
متن اصلی Trump's Antiliberal Order
اندیشکده : #Foreign_Affairs
#آمریکا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
آیا این لحظهای برای سوریه شبیه ۱۹۷۹ ایران است؟
این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که آیا سوریه ممکن است مسیری مشابه انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ را طی کند، جایی که یک قیام مردمی توسط اسلامگرایان تندرو ربوده شد. این تحلیل با تمرکز بر ظهور هیئت تحریر الشام (HTS) به عنوان حاکم جدید سوریه، به بررسی شباهتها و تفاوتهای دو انقلاب میپردازد.
متن اصلی Is This Syria's 1979 Moment
سایت #Foreign_Policy
#سوریه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
سرو استقلال
آیا این لحظهای برای سوریه شبیه ۱۹۷۹ ایران است؟ این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که آیا سوریه
دو نکته اصلی در این یادداشت جالب توجه است.
۱- مقایسه رهبری دو جریان. ظاهر امام را پیش و پس از انقلاب ثابت و ضد غرب نشان می دهد، اما تغییر ظاهر جولانی را از ظاهری بنیادگرا به دموکراتیک(به تعبیر داخل یادداشت) نشان از تمایلش به غرب توضیح میدهد.
۲- مقایسه اقتصاد دو کشور. به ادعای این یادداشت، اقتصاد ایران به دلیل داشتن منابع هنگفت نفت امکان مقاومت در برابر تحریم ها را دارد. اما سوریه از داشتن چنین چیزی بی بهره است و مجبور به تجارت است به همین دلیل اهرم تحریم کاملا بر سیاست سوریه تأثیر مستقیم خواهد داشت و پیشنهاد میدهد که از همین راه سیاست سوریه را برای به دام ایران نیافتادن، جهت دهیم.
همانطور که پیش تر هم اشاره کرده بودیم، دولت جدید سوریه با بحران شدیدی برای حفظ بقای خود مواجه است. دو تهدید اصلی اقتصادی (به دلیل دردست نداشتن منابع نفتی و شدیدا ضعیف بودن تولیدات غیر نفتی) و سیاسی( خطر تجزیه و اشغال شدن توسط اسرائیل)، به شدت دولت سوریه را -فارغ از ایدئولوژیاش- محتاج پذیرفتن سلطه آمریکا میکند.
سوال پیش روی ما این است: نظم ایران و مقاومت راهحلی برای این دو مسأله دارد؟ احیا سوریه بدون پاسخ به این دو تهدید، ممکن نیست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
💢 طرح جلد «اکونومیست»؛ ریاستجمهوری ترامپ، امپریالیستی است
🔻 نشریه «اکونومیست» تازهترین شماره خود را با تصویری از دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا و عنوان «طرح ۱۸۹۷: ریاستجمهوری امپریالیستی» منتشر کرد.
🔻 در سرمقاله اکونومیست نیز با اشاره به سیاستهای اعلامی، گفتارها و اقدامات ترامپ، او را با «ویلیام مککینلی» بیستوپنجمین رئیسجمهور آمریکا تشبیه کرده که ریاستجمهوریاش در سال ۱۸۹۷ آغاز و در سال ۱۹۰۱ ترور شد.
🔻 مککینلی ایدههای امپریالیستی و کشورگشایانه داشت و «هاوایی، گوام، فیلیپین، و پورتوریکو» را به قلمرو آمریکا افزود. مککینلی هم مانند ترامپ عاشق و شیفته اعمال تعرفه بر کالاهای وارداتی بود و غولهای تجاری آن زمان مثل «چی.پی.مورگان» و «جان.دی.راکفلر» از او حمایت میکردند.
🔻 نگارنده سرمقاله اکونومیست در ادامه به سخنرانی ترامپ در مراسم تحلیف که بار دیگر بر تصرف کانال پاناما تأکید کرد، اشاره میکند و مینویسد: از قرن نوزدهم این ایده مطرح شد که مرزها باید همیشه از طریق تصرف قلمرو کشورهای دیگر در حال گسترش باشد. تنها کسی که مثل ترامپ چنین سخنانی میگفت ویلیام مککینلی بود.
متن اصلی
نشریه : #Economist
#آمریکا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
چگونه ایران مسیر صلح را میبیند
جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا
نوشته :محمد جواد ظریف
متن اصلی
نشریه : #Foreign_Affairs
#ایران #آمریکا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal
سرو استقلال
چگونه ایران مسیر صلح را میبیند جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا نوشته :محمد
چگونه ایران مسیر صلح را میبیند: جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا
محمد جواد ظریف (بخش 1 از 3 )
استاديار مطالعات جهانی در دانشگاه تهران، معاون رئیس جمهور در امور استراتژیک (از آگوست ۲۰۲۴)، وزیر امور خارجه ایران (۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱)، مذاکرهکننده ارشد هستهای (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵) و سفیر ایران در سازمان ملل متحد (۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷).
در ۳۰ جولای، مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور جدید ایران سوگند یاد کرد. تنها چند ساعت پس از این مراسم، اسماعیل هنیه، نخست وزیر سابق تشکیلات خودگردان فلسطین و رئیس دفتر سیاسی حماس، توسط اسرائیل در مهمانخانهای نزدیک مجتمع ریاست جمهوری ترور شد. هنیه برای شرکت در مراسم تحلیف دعوت شده بود و قتل او در خاک ایران سایهای بر این مراسم انداخت. این حادثه همچنین چالشهایی را که پزشکیان در پیگیری اهداف سیاست خارجی خود با آن مواجه خواهد شد، پیشبینی کرد.
اما پزشکیان برای مقابله با تمام مشکلاتی که در سالهای آینده پیش خواهد آمد، آمادگی خوبی دارد. او تشخیص میدهد که جهان در حال گذار به دوران پسا قطبی است که در آن بازیگران جهانی میتوانند همزمان در حوزههای مختلف همکاری و رقابت کنند. او سیاست خارجی انعطافپذیری را اتخاذ کرده است که بر تعامل دیپلماتیک و گفتگوی سازنده به جای تکیه بر الگوهای منسوخ، اولویت میدهد. چشمانداز او برای امنیت ایران جامع است و شامل قابلیتهای دفاعی سنتی و افزایش امنیت انسانی از طریق بهبود در بخشهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی میشود.
پزشکیان خواهان ثبات و توسعه اقتصادی در خاورمیانه است. او میخواهد با کشورهای عربی همسایه همکاری کند و روابط با متحدان ایران را تقویت کند. اما او همچنین میخواهد با غرب تعامل سازنده داشته باشد. دولت او آماده است تا تنشها را با ایالات متحده، که به تازگی رئیس جمهور جدیدی را انتخاب کرده است، مدیریت کند. پزشکیان به مذاکرات برابر در مورد توافق هستهای و احتمالاً موارد دیگر امیدوار است.
با این حال، همانطور که پزشکیان تصریح کرده است، ایران تسلیم خواستههای غیرمنطقی نخواهد شد. این کشور همیشه در برابر تجاوز اسرائیل خواهد ایستاد و از حفاظت از منافع ملی خود منصرف نخواهد شد.
سیاست محلی است
این یک لحظه تاریخی برای ثبات است که جهان نباید آن را از دست بدهد. تهران قطعاً این کار را نخواهد کرد. پس از بیش از دو قرن آسیبپذیری، ایران - تحت رهبری رهبر ایران، علی خامنهای - سرانجام ثابت کرده است که میتواند از خود در برابر هرگونه تجاوز خارجی دفاع کند. برای ارتقای این دستاورد به سطح بعدی، ایران، تحت مدیریت جدید خود، قصد دارد روابط با کشورهای همسایه را بهبود بخشد تا به ایجاد یک نظم منطقهای که ثبات، رفاه و امنیت را ارتقا میدهد، کمک کند. منطقه ما برای مدت طولانی گرفتار مداخلات خارجی، جنگها، درگیریهای فرقهای، تروریسم، قاچاق مواد مخدر، کمبود آب، بحران پناهندگان و تخریب محیط زیست بوده است. برای مقابله با این چالشها، ما تلاش خواهیم کرد تا ادغام اقتصادی، امنیت انرژی، آزادی ناوبری، حفاظت از محیط زیست و گفتگوی بین ادیان را دنبال کنیم.
در نهایت، این تلاشها میتواند به یک توافق منطقهای جدید منجر شود که وابستگی خلیج فارس به قدرتهای خارجی را کاهش میدهد و ذینفعان را تشویق میکند تا از طریق مکانیسمهای حل اختلاف به درگیریها رسیدگی کنند. برای انجام این کار، کشورهای منطقه ممکن است معاهداتی را دنبال کنند، نهادهایی ایجاد کنند، سیاستهایی را اجرا کنند و اقدامات قانونی را تصویب کنند. ایران و همسایگانش میتوانند با تقلید از فرآیند هلسینکی، که منجر به تشکیل سازمان امنیت و همکاری در اروپا شد، شروع کنند. آنها میتوانند از mandaten اجرا نشدهای که شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۷، تحت قطعنامه ۵۹۸، به دبیرکل سازمان ملل متحد داد، استفاده کنند. این قطعنامه، که به جنگ ایران و عراق پایان داد، از دبیرکل خواست تا با ایران، عراق و سایر کشورهای منطقه مشورت کند تا اقداماتی را که میتواند امنیت و ثبات در خلیج فارس را افزایش دهد، بررسی کند. دولت پزشکیان معتقد است که این ماده میتواند به عنوان مبنای قانونی برای مذاکرات جامع منطقهای باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ @Sarv_Esteghlal