eitaa logo
سرو استقلال
40 دنبال‌کننده
50 عکس
2 ویدیو
0 فایل
تلاشی برای توصیف حضور بین المللی جمهوری اسلامی ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ سقوط میراث حافظ اسد و بقای میراث سلیمانی، بررسی تجربه نبرد مدعیان نظم جهانی چه درسی برای ما دارد؟ تفاوت میان میراث حافظ اسد و میراث سلیمانی، تفاوت میان دو نگاه به مقاومت است. نبرد الگوهای قدرت در قرن بیستم قرن بیستم ندای سقوط نظم بریتانیایی، موتور محرکی بود تا قدرت های جهان با هم بر سر تحاصب کرسی قدرت اصلی جهان بودن، به رقابت بپردازند. از یک سو، روسیه و آلمان با وجود اختلافات عمیق، در یک راهبرد مشترک بودند: ساخت کلنی‌های قدرت از طریق اتصال سرزمینی. این الگو در ر اتحاد سه گانه(Triple Alliance) در جنگ جهانی اول، در نیروهای محور (Axis powers) در جنگ جهانی دوم، در اتحاد جماهیر سوسیالیستی در جنگ سرد، قابل مشاهده است. در مقابل، آمریکا با بهره‌گیری از قدرت دریایی، شبکه‌ای جهانی از متحدان ایجاد کرد. نتیجه این رویارویی روشن بود: آمریکا با راهبرد محاصره اقتصادی، توانست تمام کلنی‌های قدرت را به فروپاشی بکشاند. تکرار تجربه شکست‌خورده در شامات اما در منطقه شامات، حافظ اسد نیز همین الگوی کلنی قدرت را برای مقابله با اسرائیل به کار گرفت. او تلاش کرد با ایجاد اتحادی از کشورهای منطقه، محور مقاومتی در برابر اسرائیل شکل دهد. اما تا سال 2010، این طرح دستاورد چشمگیری نداشت و برعکس، اسرائیل توانست در مسیر عادی‌سازی روابط با اعراب پیشروی کند. سرانجام، این کلنی قدرت نیز مانند نمونه‌های پیشین، در محاصره اقتصادی آمریکا از درون فروپاشید. مقاومت؛ راهی نو اما ایده مقاومت که توسط جمهوری اسلامی ایران مطرح شد، الگوی متفاوتی را ارائه می‌دهد. در این الگو، به جای تمرکز قدرت، هر عضو استقلال رأی دارد و ارتباطات نه فقط زمینی، بلکه از طریق ابتکارات پیچیده دریایی، هوایی و زمینی برقرار می‌شود. عنصر اصلی حیات این الگو نه قدرت ژئوپلیتیک، بلکه فرهنگ مقاومت است. امروز می‌بینیم که کلنی قدرت حافظ اسد فروپاشیده، اما ایده مقاومت که میراث شهید سلیمانی است، همچنان پابرجاست. آینده نشان خواهد داد که آیا این الگوی جدید می‌تواند در برابر راهبرد همیشگی محاصره و فروپاشی اقتصادی آمریکا مقاومت کند و مسیر تازه‌ای در تاریخ بگشاید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
✍️ معادله جدید قدرت در سوریه در سخنرانی اخیر رهبری، دو درگیری اصلی در سوریه مطرح شد: در غرب فرات، مسأله اشغال سرزمینی و در شرق فرات، تثبیت جایگاه آمریکا. غرب فرات با کنش خود سوری‌ها آزاد خواهد شد و شرق فرات به کمک جبهه مقاومت. بر این اساس می‌توان گفت که ابتدا گروه‌های مقاومتی در غرب فرات شکل خواهند گرفت که با اشغالگری مقابله خواهند کرد و در شرق فرات نیز به کمک مقاومت عراق، جایگاه آمریکا متزلزل یا به کلی از بین خواهد رفت. در این میان دو پرسش اصلی مطرح می‌شود: نخست آنکه شکل‌گیری هسته‌های مقاومت در غرب فرات با چه ظرفیت‌ها و محدودیت‌هایی مواجه است، و دوم آنکه در شرق فرات مسأله کردستان سوریه و به تبع آن کردستان عراق، جدی می‌شود. هر دو منطقه تحت سیطره کردتبارها، یک کارکرد دارند و آن تثبیت جایگاه آمریکاست. در این رابطه ما با دولت عراق و ترکیه هم‌هدف هستیم. در غرب فرات اما معادله قدرت همچنان مبهم باقی مانده است. گذر زمان نشان خواهد داد که این معادله چگونه شکل می‌گیرد. در این میان باید چهار بازیگر اصلی را زیر نظر داشت: 1- اسرائیل 2- هسته‌های احتمالی مقاومت 3- نیروهای مسلح شمالی 4- نیروهای مسلح جنوبی. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
📰 رویکرد ضد لیبرال ترامپ چگونه سیاست «اول آمریکا» (اولویت دادن به آمریکا) مزیت آمریکا را تضعیف می‌کند. 💢“پروژه‌ای ایدئولوژیک در حال پیشروی است که می‌تواند زیرساخت‌های سیاست خارجی آمریکا را به طور یکجانبه نابود کند؛ زیرساخت‌هایی که در دوره‌های پرتلاطم سیاسی، به ایالات متحده در پیشبرد منافعش کمک کرده‌اند.” پروژه‌ای ایدئولوژیک با شعار “اول آمریکا” در حال شکل‌گیری است که به طور بالقوه می‌تواند زیرساخت‌های سیاست خارجی ایالات متحده را که برای پیشبرد منافع ملی در دوران‌های بحرانی حیاتی بوده‌اند، به طور یکجانبه از بین ببرد. این پروژه نه تنها یک تغییر سیاستی ساده، بلکه یک تهدید ساختاری برای بوروکراسی و دیپلماسی آمریکایی است که برای مدیریت تعهدات جهانی این کشور ضروری است. 🔹تمرکز بر رویکرد “اول آمریکا”: این رویکرد، که به طور فزاینده‌ای در دولت‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است، بر اولویت دادن به منافع داخلی آمریکا بر تعهدات بین‌المللی تأکید دارد. این امر می‌تواند منجر به انزوای بیشتر آمریکا در عرصه جهانی شود و توانایی این کشور را در پیشبرد منافع خود در بلندمدت تضعیف کند. 🔹تهدید ساختارهای بوروکراتیک و دیپلماتیک: این پروژه نه تنها سیاست‌ها را تغییر می‌دهد، بلکه ساختارهایی را که برای اجرای سیاست خارجی آمریکا ضروری هستند، تضعیف می‌کند. این ساختارها شامل وزارت امور خارجه، آژانس‌های اطلاعاتی، و سایر نهادهای دولتی هستند که وظیفه مدیریت روابط بین‌المللی آمریکا را بر عهده دارند. 🔹نادیده گرفتن نهادهای بین‌المللی: رویکرد “اول آمریکا” تمایل به نادیده گرفتن نهادهای بین‌المللی و دیپلماسی چندجانبه دارد. این امر می‌تواند به تضعیف سازمان ملل متحد، ناتو، و سایر سازمان‌های بین‌المللی منجر شود که برای حفظ صلح و امنیت جهانی ضروری هستند. 🔹تضعیف جایگاه بین‌المللی آمریکا: این پروژه می‌تواند منجر به کاهش نفوذ و اعتبار آمریکا در عرصه جهانی شود. متحدان آمریکا ممکن است به این کشور بی‌اعتماد شوند و رقبای آن ممکن است از این فرصت برای گسترش نفوذ خود استفاده کنند. 🔹کاهش توانایی در پیشبرد منافع: با تضعیف ساختارهای دیپلماتیک و نهادهای بین‌المللی، آمریکا ممکن است توانایی خود را در پیشبرد منافع ملی خود در بلندمدت از دست بدهد. این امر می‌تواند منجر به افزایش ناامنی و بی‌ثباتی در مناطق مختلف جهان شود. 🔹نگرانی از رها کردن ابزارهای قدرتمند: تحلیلگران نگران این هستند که اگر متخصصان بین‌المللی نتوانند بوروکراسی‌های مسئول مدیریت تعهدات جهانی آمریکا را حفظ کنند، رئیس جمهور آینده ابزارهای قدرتمندی را که برای حفظ نفوذ و امنیت آمریکا ضروری هستند، رها خواهد کرد. 💢پیامدهای احتمالی: 🔸انزوای بیشتر آمریکا: رویکرد “اول آمریکا” می‌تواند منجر به انزوای بیشتر آمریکا در عرصه جهانی شود، زیرا متحدان این کشور ممکن است به دنبال شرکای دیگری باشند. 🔸کاهش نفوذ بین‌المللی: با تضعیف ساختارهای دیپلماتیک و نهادهای بین‌المللی، آمریکا ممکن است نفوذ خود را در عرصه جهانی از دست بدهد. 🔸افزایش بی‌ثباتی: انزوای آمریکا و کاهش نفوذ آن می‌تواند منجر به افزایش بی‌ثباتی در مناطق مختلف جهان شود. 💢نتیجه‌گیری: این گزارش نشان می‌دهد که پروژه ایدئولوژیک “اول آمریکا” نه تنها یک تغییر سیاستی ساده، بلکه یک تهدید ساختاری برای سیاست خارجی آمریکا است. این پروژه می‌تواند منجر به تضعیف جایگاه بین‌المللی آمریکا، کاهش توانایی این کشور در پیشبرد منافع خود و افزایش بی‌ثباتی در مناطق مختلف جهان شود. تحلیلگران بر این باورند که ضروری است تا هزینه‌های واقعی این پروژه برای افکار عمومی روشن شود و رویکردی واقع‌بینانه‌تر و عملگرایانه‌تر در سیاست خارجی آمریکا اتخاذ شود. متن اصلی Trump's Antiliberal Order اندیشکده : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
آیا این لحظه‌ای برای سوریه شبیه ۱۹۷۹ ایران است؟ این مقاله به بررسی این موضوع می‌پردازد که آیا سوریه ممکن است مسیری مشابه انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ را طی کند، جایی که یک قیام مردمی توسط اسلام‌گرایان تندرو ربوده شد. این تحلیل با تمرکز بر ظهور هیئت تحریر الشام (HTS) به عنوان حاکم جدید سوریه، به بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های دو انقلاب می‌پردازد. متن اصلی Is This Syria's 1979 Moment سایت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
سرو استقلال
آیا این لحظه‌ای برای سوریه شبیه ۱۹۷۹ ایران است؟ این مقاله به بررسی این موضوع می‌پردازد که آیا سوریه
دو نکته اصلی در این یادداشت جالب توجه است. ۱- مقایسه رهبری دو جریان. ظاهر امام را پیش و پس از انقلاب ثابت و ضد غرب نشان می دهد، اما تغییر ظاهر جولانی را از ظاهری بنیادگرا به دموکراتیک(به تعبیر داخل یادداشت) نشان از تمایلش به غرب توضیح میدهد. ۲- مقایسه اقتصاد دو کشور. به ادعای این یادداشت، اقتصاد ایران به دلیل داشتن منابع هنگفت نفت امکان مقاومت در برابر تحریم ها را دارد. اما سوریه از داشتن چنین چیزی بی بهره است و مجبور به تجارت است به همین دلیل اهرم تحریم کاملا بر سیاست سوریه تأثیر مستقیم خواهد داشت و پیشنهاد میدهد که از همین راه سیاست سوریه را برای به دام ایران نیافتادن، جهت دهیم. همانطور که پیش تر هم اشاره کرده بودیم، دولت جدید سوریه با بحران شدیدی برای حفظ بقای خود مواجه است. دو تهدید اصلی اقتصادی (به دلیل دردست نداشتن منابع نفتی و شدیدا ضعیف بودن تولیدات غیر نفتی) و سیاسی( خطر تجزیه و اشغال شدن توسط اسرائیل)، به شدت دولت سوریه را -فارغ از ایدئولوژی‌اش- محتاج پذیرفتن سلطه آمریکا میکند. سوال پیش روی ما این است: نظم ایران و مقاومت راه‌حلی برای این دو مسأله دارد؟ احیا سوریه بدون پاسخ به این دو تهدید، ممکن نیست. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
💢 طرح جلد «اکونومیست»؛ ریاست‌جمهوری ترامپ، امپریالیستی است 🔻 نشریه «اکونومیست» تازه‌ترین شماره خود را با تصویری از دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید آمریکا و عنوان «طرح ۱۸۹۷: ریاست‌جمهوری امپریالیستی» منتشر کرد. 🔻 در سرمقاله اکونومیست نیز با اشاره به سیاست‌های اعلامی، گفتارها و اقدامات ترامپ، او را با «ویلیام مک‌کینلی» بیست‌وپنجمین رئیس‌جمهور آمریکا تشبیه کرده که ریاست‌جمهوری‌اش در سال ۱۸۹۷ آغاز و در سال ۱۹۰۱ ترور شد. 🔻 مک‌کینلی ایده‌های امپریالیستی و کشورگشایانه داشت و «هاوایی، گوام، فیلیپین، و پورتوریکو» را به قلمرو آمریکا افزود. مک‌کینلی هم مانند ترامپ عاشق و شیفته اعمال تعرفه بر کالاهای وارداتی بود و غول‌های تجاری آن زمان مثل «چی.پی.مورگان» و «جان.دی.راکفلر» از او حمایت می‌کردند. 🔻 نگارنده سرمقاله اکونومیست در ادامه به سخنرانی ترامپ در مراسم تحلیف که بار دیگر بر تصرف کانال پاناما تأکید کرد، اشاره می‌کند و می‌نویسد: از قرن نوزدهم این ایده مطرح شد که مرزها باید همیشه از طریق تصرف قلمرو کشورهای دیگر در حال گسترش باشد. تنها کسی که مثل ترامپ چنین سخنانی می‌گفت ویلیام مک‌کینلی بود. متن اصلی نشریه : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
چگونه ایران مسیر صلح را می‌بیند جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا نوشته :محمد جواد ظریف متن اصلی نشریه : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
سرو استقلال
چگونه ایران مسیر صلح را می‌بیند جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا نوشته :محمد
چگونه ایران مسیر صلح را می‌بیند: جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا محمد جواد ظریف (بخش 1 از 3 ) استاديار مطالعات جهانی در دانشگاه تهران، معاون رئیس جمهور در امور استراتژیک (از آگوست ۲۰۲۴)، وزیر امور خارجه ایران (۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱)، مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵) و سفیر ایران در سازمان ملل متحد (۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷). در ۳۰ جولای، مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور جدید ایران سوگند یاد کرد. تنها چند ساعت پس از این مراسم، اسماعیل هنیه، نخست وزیر سابق تشکیلات خودگردان فلسطین و رئیس دفتر سیاسی حماس، توسط اسرائیل در مهمانخانه‌ای نزدیک مجتمع ریاست جمهوری ترور شد. هنیه برای شرکت در مراسم تحلیف دعوت شده بود و قتل او در خاک ایران سایه‌ای بر این مراسم انداخت. این حادثه همچنین چالش‌هایی را که پزشکیان در پیگیری اهداف سیاست خارجی خود با آن مواجه خواهد شد، پیش‌بینی کرد. اما پزشکیان برای مقابله با تمام مشکلاتی که در سال‌های آینده پیش خواهد آمد، آمادگی خوبی دارد. او تشخیص می‌دهد که جهان در حال گذار به دوران پسا قطبی است که در آن بازیگران جهانی می‌توانند همزمان در حوزه‌های مختلف همکاری و رقابت کنند. او سیاست خارجی انعطاف‌پذیری را اتخاذ کرده است که بر تعامل دیپلماتیک و گفتگوی سازنده به جای تکیه بر الگوهای منسوخ، اولویت می‌دهد. چشم‌انداز او برای امنیت ایران جامع است و شامل قابلیت‌های دفاعی سنتی و افزایش امنیت انسانی از طریق بهبود در بخش‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی می‌شود. پزشکیان خواهان ثبات و توسعه اقتصادی در خاورمیانه است. او می‌خواهد با کشورهای عربی همسایه همکاری کند و روابط با متحدان ایران را تقویت کند. اما او همچنین می‌خواهد با غرب تعامل سازنده داشته باشد. دولت او آماده است تا تنش‌ها را با ایالات متحده، که به تازگی رئیس جمهور جدیدی را انتخاب کرده است، مدیریت کند. پزشکیان به مذاکرات برابر در مورد توافق هسته‌ای و احتمالاً موارد دیگر امیدوار است. با این حال، همانطور که پزشکیان تصریح کرده است، ایران تسلیم خواسته‌های غیرمنطقی نخواهد شد. این کشور همیشه در برابر تجاوز اسرائیل خواهد ایستاد و از حفاظت از منافع ملی خود منصرف نخواهد شد. سیاست محلی است این یک لحظه تاریخی برای ثبات است که جهان نباید آن را از دست بدهد. تهران قطعاً این کار را نخواهد کرد. پس از بیش از دو قرن آسیب‌پذیری، ایران - تحت رهبری رهبر ایران، علی خامنه‌ای - سرانجام ثابت کرده است که می‌تواند از خود در برابر هرگونه تجاوز خارجی دفاع کند. برای ارتقای این دستاورد به سطح بعدی، ایران، تحت مدیریت جدید خود، قصد دارد روابط با کشورهای همسایه را بهبود بخشد تا به ایجاد یک نظم منطقه‌ای که ثبات، رفاه و امنیت را ارتقا می‌دهد، کمک کند. منطقه ما برای مدت طولانی گرفتار مداخلات خارجی، جنگ‌ها، درگیری‌های فرقه‌ای، تروریسم، قاچاق مواد مخدر، کمبود آب، بحران پناهندگان و تخریب محیط زیست بوده است. برای مقابله با این چالش‌ها، ما تلاش خواهیم کرد تا ادغام اقتصادی، امنیت انرژی، آزادی ناوبری، حفاظت از محیط زیست و گفتگوی بین ادیان را دنبال کنیم. در نهایت، این تلاش‌ها می‌تواند به یک توافق منطقه‌ای جدید منجر شود که وابستگی خلیج فارس به قدرت‌های خارجی را کاهش می‌دهد و ذینفعان را تشویق می‌کند تا از طریق مکانیسم‌های حل اختلاف به درگیری‌ها رسیدگی کنند. برای انجام این کار، کشورهای منطقه ممکن است معاهداتی را دنبال کنند، نهادهایی ایجاد کنند، سیاست‌هایی را اجرا کنند و اقدامات قانونی را تصویب کنند. ایران و همسایگانش می‌توانند با تقلید از فرآیند هلسینکی، که منجر به تشکیل سازمان امنیت و همکاری در اروپا شد، شروع کنند. آنها می‌توانند از mandaten اجرا نشده‌ای که شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۷، تحت قطعنامه ۵۹۸، به دبیرکل سازمان ملل متحد داد، استفاده کنند. این قطعنامه، که به جنگ ایران و عراق پایان داد، از دبیرکل خواست تا با ایران، عراق و سایر کشورهای منطقه مشورت کند تا اقداماتی را که می‌تواند امنیت و ثبات در خلیج فارس را افزایش دهد، بررسی کند. دولت پزشکیان معتقد است که این ماده می‌تواند به عنوان مبنای قانونی برای مذاکرات جامع منطقه‌ای باشد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
سرو استقلال
چگونه ایران مسیر صلح را می‌بیند: جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا محمد جواد ظر
چگونه ایران مسیر صلح را می‌بیند: جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا محمد جواد ظریف (بخش 2 از 3 ) البته موانعی وجود دارد که ایران و همسایگانش باید برای ایجاد یک نظم منطقه‌ای مسالمت‌آمیز و یکپارچه بر آنها غلبه کنند. برخی از اختلافات با همسایگانش ریشه‌های عمیقی دارد که توسط تفاسیر متفاوت از تاریخ شکل گرفته است. برخی دیگر از تصورات غلط ناشی می‌شوند که عمدتاً ریشه در ارتباط ضعیف یا ناکافی دارند. برخی دیگر نیز ساخته‌های سیاسی هستند که توسط نیروهای خارجی کاشته شده‌اند، مانند ادعاهایی در مورد ماهیت و هدف برنامه هسته‌ای ایران. اما خلیج فارس باید به جلو حرکت کند. چشم‌انداز ایران با منافع کشورهای عربی همسو است، که همگی خواهان منطقه‌ای با ثبات‌تر و مرفه‌تر برای نسل‌های آینده هستند. بنابراین ایران و جهان عرب باید بتوانند بر اختلافات خود غلبه کنند. حمایت ایران از مقاومت فلسطین می‌تواند به آغاز چنین همکاری کمک کند. به هر حال، جهان عرب در حمایت از احیای حقوق مردم فلسطین با ایران متحد است. فشار مجدد پس از بیش از ۲۰ سال محدودیت‌های اقتصادی، ایالات متحده و متحدان غربی آن باید تشخیص دهند که ایران به فشار پاسخ نمی‌دهد. اقدامات قهری فزاینده آنها همواره نتیجه معکوس داشته است. در اوج آخرین کارزار فشار حداکثری واشنگتن - و تنها چند روز پس از ترور محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای برجسته ایران توسط اسرائیل - مجلس ایران قانونی را تصویب کرد که دولت را موظف به پیشبرد سریع برنامه هسته‌ای خود و کاهش نظارت بین‌المللی کرد. تعداد سانتریفیوژها در ایران از سال ۲۰۱۸ - زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته‌ای خارج شد - به طور چشمگیری افزایش یافته است و سطح غنی‌سازی از ۳.۵ درصد به بیش از ۶۰ درصد افزایش یافته است. تصور اینکه اگر غرب رویکرد مشارکتی خود را کنار نمی‌گذاشت، هیچ یک از این اتفاقات نمی‌افتاد، دشوار است. در این زمینه، ترامپ، که در ژانویه دوباره به قدرت خواهد رسید، و شرکای واشنگتن در اروپا خودشان مقصر پیشرفت هسته‌ای مداوم ایران هستند. به جای افزایش فشار بر ایران، غرب باید به دنبال راه‌حل‌های برد-برد باشد. توافق هسته‌ای نمونه‌ی بی‌نظیری است و غرب باید به دنبال احیای آن باشد. اما برای انجام این کار، باید اقدامات ملموس و عملی - از جمله اقدامات سیاسی، قانونی و سرمایه‌گذاری سودمند متقابل - انجام دهد تا مطمئن شود که ایران می‌تواند از این توافق، همانطور که وعده داده شده بود، از نظر اقتصادی بهره‌مند شود. اگر ترامپ تصمیم به برداشتن چنین گام‌هایی بگیرد، ایران مایل است گفتگویی داشته باشد که به نفع تهران و واشنگتن باشد. در مقیاس وسیع‌تر، سیاست‌گذاران غربی باید اذعان کنند که استراتژی‌هایی که با حمایت از ابتکاراتی مانند توافق ابراهیم (که روابط بین کشورهای مختلف عربی و اسرائیل را عادی کرد) با هدف قرار دادن ایران و کشورهای عربی در مقابل یکدیگر انجام شده‌اند، در گذشته بی‌اثر بوده‌اند و در آینده نیز موفق نخواهند شد. غرب به رویکرد سازنده‌تری نیاز دارد - رویکردی که از اعتماد به سختی به دست آمده‌ی ایران بهره ببرد، ایران را به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از ثبات منطقه‌ای بپذیرد و به دنبال راه‌حل‌های مشترک برای چالش‌های مشترک باشد. چنین چالش‌های مشترکی حتی می‌تواند تهران و واشنگتن را به مدیریت مناقشه به جای تشدید تصاعدی سوق دهد. همه کشورها، از جمله ایران و ایالات متحده، منافع مشترکی در پرداختن به علل اساسی ناآرامی‌های منطقه‌ای دارند. این به این معنی است که همه کشورها منافع مشترکی در توقف اشغالگری اسرائیل دارند. آنها باید بدانند که جنگ و خشم تا پایان اشغال ادامه خواهد یافت. اسرائیل ممکن است فکر کند که می‌تواند برای همیشه بر فلسطینی‌ها پیروز شود، اما نمی‌تواند؛ مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند را نمی‌توان شکست داد. سازمان‌هایی مانند حزب‌الله و حماس جنبش‌های آزادی‌بخش مردمی هستند که در واکنش به اشغال ظهور کرده‌اند و تا زمانی که شرایط اساسی ادامه یابد - یعنی تا زمانی که حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها محقق شود - نقش مهمی ایفا خواهند کرد. می‌توان گام‌های میانی، از جمله آتش‌بس فوری در لبنان و غزه، برداشت. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
سرو استقلال
چگونه ایران مسیر صلح را می‌بیند: جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا محمد جواد ظر
چگونه ایران مسیر صلح را می‌بیند: جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده است—از جمله با آمریکا محمد جواد ظریف (بخش 3 از 3 ) ایران می‌تواند به ایفای نقش سازنده در پایان دادن به کابوس انسانی کنونی در غزه ادامه دهد و با جامعه بین‌المللی برای دستیابی به یک راه حل پایدار و دموکراتیک برای این مناقشه همکاری کند. ایران با هر راه حلی که برای فلسطینی‌ها قابل قبول باشد موافقت خواهد کرد، اما دولت ما معتقد است که بهترین راه خروج از این مصیبت یک قرنی، برگزاری یک همه‌پرسی است که در آن همه ساکنان بین رود اردن و دریای مدیترانه - مسلمانان، مسیحیان و یهودیان - و فلسطینی‌هایی که در قرن بیستم به دیاسپورا رانده شده‌اند (به همراه فرزندانشان) بتوانند یک نظام حکومتی پایدار برای آینده تعیین کنند. این امر مطابق با قوانین بین‌المللی است و بر اساس موفقیت آفریقای جنوبی، جایی که یک سیستم آپارتاید به یک دولت دموکراتیک پایدار تبدیل شد، بنا شده است. تعامل سازنده با ایران، همراه با تعهد به دیپلماسی چندجانبه، می‌تواند به ایجاد چارچوبی برای امنیت و ثبات جهانی در خلیج فارس کمک کند. بدین ترتیب می‌تواند تنش‌ها را کاهش دهد و رفاه و توسعه بلندمدت را تقویت کند. این تغییر برای غلبه بر درگیری‌های ریشه‌دار بسیار مهم است. اگرچه ایران امروز به توانایی خود برای جنگیدن برای دفاع از خود اطمینان دارد، اما خواهان صلح است و مصمم به ساختن آینده‌ای بهتر است. ایران می‌تواند شریک توانمند و مایل باشد، مشروط بر اینکه مشارکت‌هایش بر اساس احترام متقابل و برابری باشد. بیایید این فرصت را برای یک شروع جدید از دست ندهیم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
رویکرد نوین ایرانی به امنیت و رفاه منطقه ای، نوشته محمد جواد ظریف معاون رئیس جمهور ایران در مورد چگونگی امن تر و مرفه تر کردن منطقه توسط کشورش متن اصلی نشریه: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal
سرو استقلال
رویکرد نوین ایرانی به امنیت و رفاه منطقه ای، نوشته محمد جواد ظریف معاون رئیس جمهور ایران در مورد چگ
رویکرد نوین ایرانی به امنیت و رفاه منطقه ای، نوشته محمد جواد ظریف معاون رئیس جمهور ایران در مورد چگونگی امن تر و مرفه تر کردن منطقه توسط کشورش (بخش 1 از 2) 23 دسامبر 2024 به عنوان دانشجوی روابط بین‌الملل با دهه‌ها فعالیت در خط مقدم دیپلماسی جهانی، این متن را نه به عنوان نماینده دولت ایران، بلکه صرفاً در جایگاه شخصی خود می نویسم. تجربیات من به من آموخته است که دستیابی به ثبات در غرب آسیا، به ویژه منطقه خلیج فارس، نیازمند چیزی فراتر از مدیریت صرف بحران است؛ بلکه این امر مستلزم ابتکارات جسورانه و دوراندیشانه است. برای دستیابی به این تحول، من تأسیس انجمن گفتگوی غرب آسیای مسلمان (MWADA) را به عنوان سازوکاری پیشنهاد می کنم. در واقع، MWADA از همه کشورهای اصلی مسلمان در غرب آسیا - بحرین، مصر، ایران، عراق، اردن، کویت، لبنان، عمان، قطر، عربستان سعودی، (دولت آینده) سوریه، ترکیه، امارات متحده عربی و یمن - دعوت می کند تا در مذاکرات جامع شرکت کنند. فرستادگان مربوطه از سازمان ملل نیز می توانند در آن شرکت کنند. این ابتکار باید بر اساس ارزش های متعالی دین مشترک ما، اسلام، و بر اساس اصول حاکمیت، تمامیت ارضی، عدم مداخله و امنیت جمعی استوار باشد. این انجمن، یعنی MWADA، به معنای “دوستی” در زبان عربی - زبان دعاهای جمعی ما - باید هدفش ایجاد همزیستی مسالمت آمیز و مشارکت های عادلانه باشد. اولویت اصلی، برقراری آتش بس فوری، پایدار و دائمی در غزه، لبنان، سوریه و یمن است. یک پیمان عدم تجاوز بین کشورهای MWADA، همراه با نظارت منطقه ای جمعی، به نهادینه کردن ثبات و محافظت از منطقه در برابر دخالت های خارجی و همچنین درگیری های داخلی کمک می کند. همچنین، ادغام اقتصادی در این چشم انداز محوری است. عدم وابستگی متقابل در غرب آسیا ناشی از شبکه های تجاری پراکنده، عدم توجه کافی به توسعه سازوکارهای بانکی و پرداخت درون منطقه ای، رقابت های سیاسی و اتکا به بازارهای خارجی است. یک صندوق توسعه پیشنهادی MWADA می تواند پروژه های زیربنایی حیاتی، به ویژه در مناطق ویران شده پس از درگیری را تامین مالی کند. علاوه بر این، اصلاحات حکمرانی در سوریه - به عنوان مبنایی برای کمک های اقتصادی - پاسخگویی را ارتقا می دهد و زمینه را برای یک کشور امن و باثبات فراهم می کند که در آن زنان و اقلیت ها بتوانند پیشرفت کنند. سوریه پس از اسد، چالش بزرگی برای همه ما است. تجاوز بی حد و حصر اسرائیل که حاکمیت سوریه را نادیده می گیرد، دخالت های خارجی که تمامیت ارضی سوریه را تضعیف می کند، صحنه های وحشتناک خشونت و وحشیگری که یادآور وحشیگری داعش است، و خشونت های قومی و فرقه ای - که ممکن است منجر به یک جنگ داخلی تمام عیار شود - نیازمند توجه فوری MWADA پیشنهادی است. فاجعه انسانی در فلسطین نیز همچنان برای ثبات منطقه ای حیاتی است. MWADA باید به خودگردانی فلسطینی ها اولویت داده و از راه حل های عادلانه ضمن احترام کامل به آرمان های مردم حمایت کند. این امر نه تنها شامل راه حل های سیاسی بلکه فرصت های اقتصادی و به رسمیت شناختن حقوق فلسطینی ها نیز می شود. در واقع، MWADA زمینه ای حاصلخیز برای پروژه های زیربنایی، از حمل و نقل گرفته تا خطوط لوله انرژی و شبکه های مخابراتی فراهم می کند. اینها نه تنها جابجایی کالاها را تسهیل می کنند، بلکه تبادل انرژی، اطلاعات و خدمات را نیز تسهیل می کنند. ما در غرب آسیا باید درک کنیم که استقلال با سهم یک کشور در زنجیره ارزش افزوده جهانی در هم تنیده است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ @Sarv_Esteghlal