eitaa logo
سرزمین شعرها 🍎
1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
627 ویدیو
85 فایل
«مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ.» هرکس به خدا توکّل کند، خدا برایش کافی خواهد بود. (سورهٔ طلاق، آیهٔ ۳) @javadmd14 اشعارتون رو اینجا بفرستید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2602238880Ce65fdef9fe
مشاهده در ایتا
دانلود
یک ذره امید هم که باشد بد نیست بر قفل کلید هم که باشد بد نیست در دفتر سر به سر سیاه این عمر یک خط سفید هم که باشد بد نیست
نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو اما گله بی‌شمار داریم از تو ما منتظر تو نیستیم آقاجان! تنها همه انتظار داریم از تو
با هر هوسی به تاب و تب افتادیم از صبح رمیدیم و به شب افتادیم دیروزِ من و تو بهتر از امروز است ما از خودمان نیز عقب افتادیم
تا پاکی و سادگی مرا پیش ببر تا کلبهٔ بی‌ریای درویش ببر ای لهجهٔ خیس ابرها ای باران! دستان مرا بگیر و با خویش ببر
کدبانوی خانه بود مادر جانم بی عذر و بهانه بود مادر جانم دلتنگ دو دست پینه‌دارش هستم دستش پدرانه بود مادر جانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا سلام، صاحب دل‌های بی‌قرار! صبری نمانده بر دل بیچارگان، بیا
یخ بسته بود پیکرهٔ اشک‌های ماه در چشم‌های سرخ چراغ چهارراه می‌رفت در سفیدی چشمان گربه‌ها با سرفه‌های یک کامیون دودهٔ سیاه شهری خبر نداشت به‌جز چند مورچه از مرگ موش‌های سرازیر رو به چاه در دستبند یک علم گاز رفته بود دستان یک دوچرخهٔ خاکی به اشتباه می‌گفت بغض دخترکی کو گل سرم؟ آوای یک کلاغ می‌آمد که قاه قاه! یک یاکریم از دهن گرم دودکش می‌گفت با گلایه که کو کو پناهگاه جرمِ جنون و خودکشی بادبادکی افتاده بود گردن یک سیم بی‌گناه دنیا به چشم آدم برفی سیاه بود پوشانده بود روی دو تا دکمه را کلاه اما هنوز کاج جوان ایستاده بود با چشم‌های سبز و پر از شوق، روبه‌راه لبخند می‌زدند دو تا ناودان به هم چون آب‌زیرکاه نبودند هیچ‌گاه با اشتیاق نامهٔ «سرباز» پست شد از بی‌قرارگاه به امید یک نگاه
هدایت شده از رباعی_تک بیت
به من که زخمیِ عشقم بتاز! حرفی نیست خوشا به روز جزا؛ روز بی حساب شدن... @robaiiyat_takbait
بر آینهٔ صفات یزدان صلوات بر جلوهٔ واقعی انسان صلوات ماهِ شعبان، ماه رسول‌الله است بفرست در این ماه فراوان صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم
هدایت شده از سرزمین شعرها 🍎
Hame Raftand.mp3
8.79M
🎼‌ همه‌ رفتند (جدید) 🌸
من تمنا کردم که تو با من باشی تو به من گفتی _ هرگز، هرگز! پاسخی سخت و درشت و مرا غصهٔ این هرگز کُشت
کاش آن آینه‌ای بودم من که به هر صبح تو را می‌دیدم می‌کشیدم همه اندام تو را در آغوش سروِ اندام تو با آن همه پیچ آن همه تاب آنگه از باغ تنت می‌چیدم گل صد بوسهٔ ناب
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ دلم گرفته و کم مانده تکه‌تکه شود ‏شبیه منطقه‌ای که هنوز مین دارد ━━━━💠🌸💠━━━━ @sherhaye_nab
درخت خشکم و در آستیـن جــــوانه ندارم که بی‌بهـــار تو تصویــــر شـــاعـرانه ندارم همیشه از غم تو کنج شعر ساکت و سـردم برای دیــدن رویت دو خط بهـــانه نـــدارم میــان سینهٔ ســـردم بدون تو شده طوفان خیـــال بـــارش آرام و دانــه دانـــه ندارم به‌صدق عشق من‌ ایمان بیاور ای همه‌جانم اگرچه وعـدهٔ جنـــات جــــاودانــه نـــدارم همیشه اهلی عشقم، همیشه جَلد تو هستم کبــــوترم که به جز دستت آشیـــانه ندارم
«کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه» ۱- یعنی خدا روزی رسان است. امیدت به او باشد. ۲- یعنی توکلم به خداست و حاجتم را از او طلب می کنم و چشم امید به مواهب بندگانش ندوخته‌ام. داستان آن... در حکایتی آمده که دو گدا مشغول گدایی بودند که یکی از این‌ها چاپلوس و متملق بوده و دست نیاز سوی هرکسی دراز می‌کرد خصوصا هنگامی که ماموران دولت را می‌دید، با زیرکی و چرب‌زبانی، چندسکه‌ای را هدیه می‌گرفت. اما گدای دوم اهل چاپلوسی نبود و همیشه می‌گفت: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه؟! یعنی خدا حواسش به من هست. به جای آنکه چاپلوسی سلطان را کنم، درخواستم را از خدا طلب می‌کنم. سلطان هم بندهٔ همین خداست! این سخن گدا به گوش سلطان رسید. برای اینکه ثابت کند کارها با فرمان خودش پیش می‌رود، گفت: یک سینی مرغ بریان با تمام مخلفاتش را به گدای چاپلوس بدهید تا آن یکی گدا از گفتهٔ خود پشیمان شود. ماموران مرغ بریان را برای گدای چاپلوس بردند غافل از آنکه ساعاتی قبل، وزیر سینی بوقلمون برایش برده بود. گدای چاپلوس هم چون سیر بود، مرغ بریان را به گدای ساکت داد. گدا مشغول خوردن مرغ بریان بود که سنگی گران قیمت در زیر مرغ توجهش را جلب کرد. سریع آن را برداشت و به گدای چاپلوس گفت: من دیگر می‌روم و از این پس مرا نخواهی دید. خدانگهدار. روز بعد سلطان از گدای چاپلوس پرسید: تحفه‌ای گران‌قیمت که همراه مرغ بریان برایت فرستادیم به دستت رسید؟! گدا که تازه متوجه ماجرا شد، ناله‌ای کرد و گفت آن سینی را به دوست گدایم دادم او هم غذایش را خورد و رفت! سلطان عصبانی شد و گفت: کار رو باید خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه؟ از این رو وقتی می‌خواهند به قدرت خداوند در زندگی اشاره کنند، این ضرب‌المثل را به کار می‌برند؛ یعنی امیدت به خدا باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه؟! اللهم عجّل لولیک الفرج خدایا کار فرج رو هم خودت درست کن هرچه زودتر... 😭
در چاییِ تلخ زندگی قند بریز بر آتش تند کینه اسپند بریز حالا که غم زمان ندارد پایان بر بوم زمانه طرح لبخند بریز
مادر بی هر گلایه بر لب گم شد پرپر زد و لایه‌لایه در تب گم شد حتی در مرگش آفتابی نشدیم مانند سکوت سایه در شب گم شد
یک‌عمر دلم به‌نام چشمان تو بود در گوشه‌ای از مقام چشمان تو بود پرحرف‌ترین قطعهٔ منظوم‌ِ جهان موسیقی بی‌کلام چشمان تو بود...
♡ وقتی که در آغوش مهرت میهمانم قدر تمام آسمان‌ها شادمانم حتی درون تُنگ دنیا هم عزیزم وقتی تو هستی، مثل دریا بی‌کرانم بر چهره‌ام چین‌وچروک سالمندی است اما به یاد روی شادابت جوانم شب‌ها به‌جای اشک بر سجادۀ عشق از مستی عطر بهارت گل‌فشانم ای دوست! تا غیر از تو را چشمم نبیند با تیغ غیرت بر در دل پاسبانم در سطر‌سطر شعرهایم از تو گفتم پنهان شدی در صفحۀ جان و بیانم از لحظۀ دیدار تو ای مهربانم! با دشمنان و دوستانم مهربانم
653270784_-25008337.mp3
9.34M
🎙‌ 🎼‌ هوای‌ تو ♥️
ما دو تن مغرور هر دو از هم دور وای در من تاب دوری نیست ای خیالت خاطر من را نوازش‌بار بیش از این در من صبوری نیست بی‌تو من تنهای تنهایم من به دیدار تو می‌آیم
خواب خوب پس از توفان پس از تندر پس از باران سرشک سبز برگ از شاخه‌های جنگل خاموش می‌افتاد  نه بید از باد نه برگ از برگ می‌جنبید شکاف ابرها راهی به نور ماه می‌دادند دوباره راه را بر ماه می‌بستند و من همچون نسیمی از فراز شاخه‌ها پرواز می‌کردم تو را می خواستم ای خوب، ای خوبی! به دیدار تو من می‌آمدم با شوق با شادی تو را می‌بینم ای گیسو پریشان در غبار یاد تو با من مهربان‌تر از منی یا من؟ تو با من مهربانی می‌کنی چون مهر مهری مهربان با من پس از توفان پس از تندر پس از باران گُلِ آرامش آوازی به رنگ چشم‌های روشنت دارد نسیمی کز فراز باغ می‌آید چه خوش بوی تنت دارد من اینک در خیال خویش خواب خوب می‌بینم تو می‌آیی و از باغ تنت صد بوسه می‌چینم