eitaa logo
انجمن سواد رسانه طلاب
5.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
93 فایل
📝انجمن سواد رسانه طلاب محلی برای ارتقاء سواد رسانه جامعه 📲صفحه اینستاگرام: 💠instagram.com/savade_rasanehii ارتباط با ادمین: @Hosna_mn
مشاهده در ایتا
دانلود
📽 نظرسنجی درباره حضور در سینما و تئاتر 🔹نتایج نظرسنجی ملی اسفندماه مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در خصوص رفتن مردم ایران نشان می‌دهد: ۳۰.۲ درصد مردم ایران تاکنون به سینما نرفته‌اند. 🔹بر اساس این نظرسنجی، ۲۲ درصد پاسخگویان اعلام کرده‌اند که آخرین باری که به سینما رفته‌اند کمتر از یک سال پیش بوده است، ۱۰.۴ درصد اعلام کرده‌اند آخرین بار بین ۱ تا ۳ سال پیش بوده که به سینما رفته‌اند. ۳۷.۵ درصد از پاسخگویان هم گفته‌ا‌ند از آخرین باری که به سینما رفته‌اند، حداقل بیش از ۳ سال می‌گذرد. 🔹این مرکز درباره رفتن مردم ایران هم نظرسنجی کرده است که بر اساس آن، ۸۸.۶ درصد مردم تا کنون به تئاتر نرفته‌اند! نتایج نظرسنجی ملی اسفندماه ایسپا نشان می‌دهد: ۶.۳ درصد مردم هر چند سال یک بار به تئاتر می‌روند. 🔹در این میان ۳.۱ درصد پاسخگویان اعلام کرده‌اند سالی یک بار به تئاتر می‌روند، ۱.۳ درصد از پاسخگویان اعلام کرده‌اند هرچند ماه یک بار به تئاتر می‌روند. ۰.۵ درصد هم اعلام کرده‌اند هر ماه یک بار می‌روند و ۰.۲ درصد گفته‌اند هر ماه چند بار به تئاتر می‌روند. منبع: فارس @savad_rasaneh
📝 از آوینی روایت فتح تا آوینی سوره 🔷 از حوالی غروب 20 فروردین 1372 که رمل‌‌های سیال ، مین را دقیقا زیر پای سیدمرتضی آوینی کشاندند تا امروز که 26 سال از آن اتفاق می‌گذرد روز به روز بر شهرت به عنوان نماد و افزوده شده است. هرچقدر که بر این شهرت افزوده شد، به همان نسبت آوینی جای محکم‌تری روی قاب عکس دیوارها دارد. در تمام این سال‌ها آوینی تنها «چهره»تر شده است. بعد از 2 دهه «انحصار ورثه» می‌شود و تمام دعواهای پیرامون او به این بازمی‌گردد که او متعلق به کیست؟ مرتضاست؟ آقا مرتضی؟ کامران است یا سیدمرتضی آوینی؟ متعلق به این سو است یا آن‌سو؟ 🔷 ما در زمان حیات او با 2 نوع آوینی مواجه هستیم: «آوینی » و «آوینی ». بعد از بیستم فروردین، صدها هنرمند از نسل جدید پدید آمدند که هرکدام در بخشی از دنیای هنر مشغول به خلق اثر شدند. آوینی روایت فتح همان آوینی مستندسازی بود که در سینمای و بخشی از سینمای داستانی ورود کرد و آثار متعددی از او به جای ماند. روایت فتح در این سال‌ها بازتولید شده و در نسل‌های جدید تاثیرش تجلی پیدا کرده است. در این 26 سال کمتر عرصه‌ای را می‌توان یافت که از متعهد به حقیقت خالی باشد؛ از سینمای داستانی و مستند تا هنرهای تجسمی اعم از ، و حتی . اما در تمام این سال‌ها «آوینی سوره» بر قاب دیوار محبوس شده و هر سال تنها مراسم نبودنش برگزار می‌شود. آوینی «روایت فتح»، برخاسته از «»هایی بود که در سوره تحریر شد. آوینی «خان‌گزیده‌ها» همان به تصویر کشیدن «مبانی توسعه و » بود. آوینی قبل از آنکه دوربین به دست بگیرد، معتقد به «انکشاف » بود و وقتی با وضو پای میز می‌نشست که تکلیف خودش با دوربین، و سینمای اشراقی مشخص شده باشد. 🔷آوینی در مسیری روایت فتح را خلق کرد که بنیان‌های تئوریکش را خودش بنا نهاده بود. آرای آوینی بسط جهان‌بینی او نسبت به ، ، هنرهای تجسمی، و سایر حوزه‌‌های تمدنی بود. هرچند نمی‌توان نظرات او را به نظریه تعبیر کرد اما به جرأت مقدمه‌ای تئوریک بر فرهنگ و هنر انقلاب بود که بعد از او تحسین شد اما همه‌جانبه دنبال نشد. مهم‌ترین پیامد این اتفاق، آن است که عمده هنرمندان انقلابی یا همان خالقان روایت‌های جدید فتح، همچنان با آزمون و خطا در خلق آثار هنری متعهد خود پیش می‌روند. عمده آنها محصول تلاش فردی و استعداد شخصی خود هستند، نه محصول ساختارهای آموزشی و اندیشه مراجع فکری این حوزه. ادعای گزافی نیست که امروزه تقریبا مرجع اندیشه‌ای فراگیری در حوزه فرهنگ و هنر نداریم. اگر پی سابقه‌‌‌‌اش را بگیریم باید تا 26 سال قبل در زمان سفر کنیم تا به روزهای پیش از 20 فروردین 72 برسیم. 🔷اگرچه نسل اندیشمند آن برهه به امروز رسیدند اما به‌رغم آنکه در قید حیاتند، از قید تاثیرگذاری فارغ بوده و هرکدام را می‌توان به عزلت‌نشین دنیای فرهنگ و هنر تعبیر کرد. یکی از مهم‌ترین ابعاد شخصیتی سیدمرتضی آوینی که امروز به فراموشی سپرده شده است، ایجاد جریان پویای اندیشه‌ای در حوزه فرهنگ و هنر انقلاب بود که پیش از آن وجود نداشت. محوریت ماهنامه سوره و خلق مباحث عمیق پیرامون فرهنگ و که پس از آن نیز در عرصه اندیشه و پیگیری نشد. از همین رو است که سال‌هاست همچنان در بدیهی‌‌‌‌‌ترین سیاست‌گذاری‌‌های هنری، اعم از سیاست‌‌های موسیقایی، سینما، و هنرهای تجسمی دچار چالش هستیم. نبود هیچ‌گونه سند بالادستی و چالش برخوردهای چندگانه و متغیر جشنواره‌های سینما، موسیقی و تجسمی از جمله این پیامدهاست. ما ناگزیر به پذیرش این مساله هستیم که در بازتولید اندیشه‌های سیدمرتضی آوینی در حوزه فرهنگ و هنر انقلاب درجا زده‌‌‌‌‌ایم و نیاز است با معدود چشمه‌‌های اندیشه‌ای باقیمانده در این حوزه، دوباره آن را به جریان بیندازیم. این امر جز با بازبینی و نقد و بررسی آرای پیشین آوینی ممکن نیست. نمی‌توان از آوینی عبور کرد اما باید آرای او بعد از 2 دهه تکمیل و تحول پیدا کند. منبع: وطن امروز - محسن شهمیرزادی به مناسبت سالگرد شهادت شهید آوینی @savad_rasaneh
آیا تئاتر زنده می ماند؟ «سید مرتضی » 🔹 در روزگار ما معضلی است و نه فقط برای ما، که در سراسر عالم؛ مگر برای آنان که تئاتر شان ریشه در سنت و یا داشته است. بعضی ها معتقدندکه تئاتر دیگر مرده است؛ من از آنان نیستم، اما از سر انصاف باید بگویم که چندان هم زنده نیست. 🔸بعد از نود سال که از تولد می گذرد، تئاتر هویت مستقلّ خویش را به ناچار در عرصه هایی می جوید که سینما در آن راه ندارد. تئاتر چاره ای جز این ندارد که خود را در آنجا که سینما نیست پیدا کند. 🔹آبشخور تئاتر – به معنای عام – همان سرچشمه آداب و سنن و آیین های مردمی است و در هر جایی از سیاره خاک که این مولد مادر خویش را انکار نکرده، تئاتر نیز زنده است. 🔸تئاتر ... ریشه درآیین ها و دارد و انسان در آیین ها و مناسک تجربیات آسمانی خود را محاکات می کند و خاطرات ازلی خود را باز می جوید و از عاقبت خویش می پرسد و جواب می گیرد. 🔹تئاتر ... در پیوند با نویسی و دیگر هنرها عرصه بیان اوهام و عوالم شخصی و تعمیم ناپذیر منفصل از مردم شده است، اگر چه در این میان چه بسا خودآگاهانه یک تجربه جمعی و تاریخی است که محاکات می شود: مسخ کافکا، کرگدن یونسکو، در انتظار گودو ... 🔸با پیدایش سینما، تئاتر غرب، خزیده در مغاک یک انزوای تاریخی، ناگزیر شده است که به عرصه ای بسیار محدود و تنگ برای حیات خویش اکتفا کند. تاریخ مدرن تاریخ تحول تئاتر نیز هست و اکنون تئاتر غرب، منفصل از مردم، گرفتار یک اسنوبیسم مفرط، و محفوف در فرمالیسم پیچیده ای که حجاب خَرق ناپذیر معنا و محتواست، لحظات احتضار خویش را طی می کند. 🔹پیشینه تئاتر بومی ما در ، سوگ سیاوش، و پرده خوانی، نمایش های روحوضی و خیمه شب بازی محدود می شود. تئاتر ما در رویکرد به این سوابق ملی باید از تکرار در قالب های تجربه شده گذشته پرهیز کند و جایگاه خاصّ خویش را در فرهنگ امروز و تاریخ فردا بیابد. منظر نگاه ما به تئاتر بومی نیز باید تغییر کند. 🔸هنر اگر ریشه در خاک فرهنگ و ادب این مرز و بوم بدواند، عرصه های دیگری نیز برای ادامه حیات خواهد یافت، چنان که در سال های آغازین پیروزی و چنین شد و گروه های نمایشی خودپرورده ای از میان مردمان پایین دست سر برآورد. 🔹عهد بشر با خدا تجدید گشته است و اگر تئاتر از مقتضیات این تجدید عهد تاریخی غفلت کند، سر از بستر این بیماری برنخواهد داشت و خواهد مرد؛ و اَمّا یَنفَعُ النّاسَ فَیَمکثُ فِی الاَرض. منبع:کتاب رستاخیز جان صفحه ی 127 @savad_rasaneh
آمار جدید مصرف فرهنگی خانوارهای ایرانی: 🔹دبیرخانه نتایج گزارشی با عنوان رصد فرهنگ رفتار خانواده ایرانی در سال 1396 منتشر کرد که در آن آمار تازه و جالبی از مصرف فرهنگی خانوارهای ایرانی در حوزه ارائه شده است. 🔸نتایج این پژوهش که مجری آن بیان داشته در نقاط شهری و روستایی و برای افراد 15 ساله و بیشتر اجرا شده است، معطوف به سنجش رفتارهای فرهنگی ایرانی در سال 1396 است و رفتارهایی مثل و سرانۀ مطالعه، سینما و تئاتر، موسیقی و تماشای تلویزیون داخلی را مورد بررسی قرار داده است. 1️⃣حدود 58 درصد افراد 15 ساله و بیشتر باسواد طی سال قبل از آمارگیری، مطالعۀ غیردرسی داشته‌اند، سرانه مطالعه کتاب غیردرسی افراد 15 ساله و بیشتر، 7 ساعت و 41 دقیقه در ماه است که از این میزان سرانه ماهانه مطالعه و ، 3 ساعت و 7 دقیقه بوده است. در مورد وضعیت مطالعۀ نیز جامعه آماری مورد مطالعه کمتر از 30 درصد است. 2️⃣حدود 19 درصد از افراد 15 ساله و بیشتر، در سال قبل از آمارگیری به رفته‌اند، حدود 5/1 درصد از افراد 15 ساله و بیشتر در سال قبل از آمارگیری به رفته‌اند . 3️⃣درمورد 4‏/91 درصد افراد 15 ساله و بیشتر برنامه‌های سیمای را تماشا کرده‌اند که 5‏/99 درصد مخاطبین در روزهای غیرتعطیل و 94 درصد در روزهای تعطیل سیمای جمهوری اسلامی ایران را تماشا کرده‌اند. سرانه تماشای برنامه‌های سیمای جمهوری اسلامی ایران توسط افراد 15 ساله و بیشتر، 4 ساعت و 52 دقیقه در روز بوده است. 4️⃣حدود8‏/67 درصد افراد 15 ساله و بیشتر در زمان آمارگیری گوش داده‌اند. سرانۀ هفتگی گوش دادن به موسیقی توسط افراد 15 ساله و بیشتر، 2 ساعت و 21 دقیقه در روز بوده است. 5️⃣حدود 53 درصد افراد 15 ساله و بیشتر، عضو بوده‌اند و سرانه حضور افراد 15 ساله و بیشتر در شبکه‌های اجتماعی، 1 ساعت و 4 دقیقه در روز بوده است. @savad_rasaneh
🔹مهمترین رسالت ها از منظر (ره): 🔸 «آنکه از همه خدمت ها بالاتر است، این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده است، مجله هاست، ـ است، هاست، هاست. اینها می توانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد و میتوانند مثل رژیم سابق باشند که همه چیز به هم ریخته بود و همه چیز در خدمت بود. 🔸 آنها خودشان هم نمی دانستند. خیلی ها خودشان نمیدانستند، نمیدانست که این عکسی که از این لخت میاندازد، چند تا جوان را آشفته میکند، از بین میبرد. در هر هفته ای که مثلاً یک مجله ای در میآید که در آن ده تا عکس کذاست، این چند نفر از جوان های ما را از دست ما می گیرد. یا خودشان هم متوجه نبودند یا خودشان هم از آنها بودند، ما چه میدانیم. 🔸 اگر خودتان را متحول کردید، کشورتان را هم می توانید نجات دهید. اگر به همان حال باشید و اسمتان را عوض کردید، با اسم نمی تواند یک کشوری اداره بشود. با لفظ، با لفظ جمهوری اسلام، با رأی به جمهوری اسلام، نمیتواند یک مملکتی اسلامی بشود. مملکت اسلامی محتوایش باید اسلامی باشد. شما هم که می نویسید، میتوانید خدمت کنید، جوانها را برومند کنید با مقالاتتان، صحیحتان. دنبال این باشید که از های متعهد اسلامیِ انسانی نیرو بگیرید، مقالات صحیح بنویسید، درد و دوایش را بنویسید، همه چیز را انتقاد کنید» صحیفه امام، جلد ج 8، ص498 @savad_rasaneh
📽به بهانه 21 شهریور روز ملی سینما و روز تولد سید مرتضی آوینی: 🔹واقعیت سینمایی «مصنوع فیلمساز» است و با عنایت به پیام و محتوا و غایات و سرنوشت واحدی شكل گرفته‌اند كه بدان منتهی خواهد شد. تكلیف نهایی را «غایات فیلمساز» تعیین می‌كند و بنابراین، همه چیز ـ زمان و مكان، حركات و روحیات پرسوناژها و … حتی طول پلان‌ها ـ با توجه به صورت آرمانی فیلم آنچنان كه مورد نظر است، از سرنوشت واحدی تبعیت خواهد كرد. 🔺تلاش‌های فیلمساز چه در هنگام ، فیلمبرداری و یا بالاخره باید به آنجا منتهی شود كه او نتیجه‌ی كار را به مثابه «اثر خویش» تصدیق كند. «زبان سینما» نیز زبان واحدی است كه در آن بیان عواطف و احساسات از طریق تصویر متحرك اصالت خواهد یافت كه با صرف نظر از تفاوت‌های فردی، با توسل به «گرامر یا دستور زبان معینی» انجام می‌شود؛ و لذا فیلم صورتی آرمانی و مطلق‌گرا خواهد یافت كه در آن، همان‌طور كه گفتیم، از جانب فیلمساز جایی برای تسامح، عدم قصد، اشتباه و یا صدفه وجود نخواهد داشت. 🔻سینما اكنون آینه‌ی ضمیر بشر غربی است و بر پرده‌ی آن، همه‌ی آنچه او از خود و دیگران می‌پوشاند انعكاس یافته است. ، و سینمای ابسورد ـ كه در اینجا مترادف با معنای «پوچی» گشته است ـ در حقیقت بازتاب همان بن‌بست روحی بشر جدید است در آینه‌ی هنر. «ابسورد» بن‌بستی است كه غرب در آن به آخر خط رسیده است. بشر غربی را لو داده است و صفات باطنی او را آشكار ساخته… و در كنار آن، ناگفته نباید گذاشت كه وجدان نیم‌خفته‌ی او و فطرتش كه هنوز نمرده است نیز در این آینه‌ی جادو انعكاس یافته. 🔸پرده‌ی سینما قاب آینه‌ی ضمیر خود ماست و بنابراین، از این پس رفته رفته جلوه‌های خودآگاهی ما در این آینه ظاهر خواهد شد و به محاكمات آن تحول فرهنگی كه در باطن قوم ما رخ داده است خواهد پرداخت. آنچه را كه باید اعتراف كرد این است كه سایه‌ی منورالفكری قرن نوزدهم بر اذهان بسیاری از و ما حجابی ظلمانی است كه اجازه نداده تا آنها بتوانند با «مردم» در سیر تكاملی همراهی كنند. آنها بدون دركی عمیق از تاریخ و ضرورت‌های آن سعی كرده‌اند كه از قبول تقدیر تاریخی انقلاب استنكاف ورزند و لذا، چونان كبكی كه سر در برف برده است، خود را نسبت به انقلاب اسلامی و آثار تاریخی و جهانی آن به غفلت زده‌اند و البته انتظاری هم نباید داشت كه آرمانی ما به توسط كسانی كه اعتقادی به اصل آن ندارند بنیان نهاده شود؛ دوران ظهور هنرمندان نسل انقلاب از این پس فراخواهد رسید و برای انجام وظیفه‌ی تاریخی خویش آماده خواهد شد. 📖 کتاب @savad_rasaneh