جاماندگان از قافله عشق 🦋
نقش قرارگاه کربلا در #عملیات_کربلای۵ به روایت اسناد ۱۶ ♦️در جلسه دوم که ا
🔻 نقش قرارگاه کربلا
در #عملیات_کربلای۵
به روایت اسناد ۱۷
♦️روند جلسه نشان میداد که فرمانده #عالی_جنگ(آقای هاشمی رفسنجانی) نمیتواند به تصمیم قاطعی دست یابد، به همین دلیل این نگرانی وجود داشت که عملیات تعجیلی به تعطیلی کشیده شود و سال ۱۳۶۵ که سال #سرنوشتساز جنگ اعلام شده است بدون هیچ نتیجهای به پایان برسد.
♦️علاوهبراین، گزارشهای ارائهشده ازسوی فرماندهان قرارگاههای قدس و نجف احتمال عملیات در مناطق هور و غرب کشور را منتفی میساخت و تنها منطقه باقیمانده برای عملیات آینده #شلمچه_بود که آن هم با تردید و ابهامات جدی روبهرو بود. آقای هاشمی با این جمله که ما آمادگی داریم اینجا بمانیم تا تکلیف را روشن کنیم، در بامداد ۶۵/۱۰/۱۱، ختم جلسه را اعلام و ادامه جلسه را به صبح موکول کرد.
♦️جلسه بعدی در صبح روز ۶۵/۱۰/۱۱ با حضور اکثریت فرماندهان و مسئولان سپاه با حضور آقای هاشمی رفسنجانی آغاز شد. ابتدا فرمانده تیپ۱۸ الغدیر برادر :میرحسینی و سپس فرمانده لشکر۴۱ ثارالله #برادرقاسم سلیمانی، فرمانده لشکر ۸ نجف برادر #کاظمی، فرمانده لشکر۲۱ امام رضا(ع) برادر #قاآنی، فرمانده تیپ۱۲ قائم برادر #احمدی، فرمانده لشکر۵ نصر برادر #قالیباف، فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا برادر #فضلی و فرمانده لشکر ۱۹ فجر برادر #رودکی گزارش فعالیتهای خود را در منطقه شلمچه و نظرشان را در ارتباط با عملیات آینده بیان کردند. در ادامه جلسه به پیشنهاد #محسن_رضایی، فرماندهان لشکرهای ۸ نجف، ۱۴ امام حسین و ۲۵ کربلا گزارشی از شرح عملیات خود در کربلای۴ را ارائه دادند که سبب طرح بحثهای تندی میان #آقای هاشمی و #محسن رضایی شد و بهتدریج نیز پای افراد دیگری به بحث کشیده شد که ازنظر بیشتر حاضرین صورت خوبی نداشت. به هر تقدیر جلسه برای ادای نماز ظهر و عصر و صرف نهار تعطیل شد. در ادامه جلسه در بعدازظهر تعداد دیگری از یگانها به اظهارنظر درباره عملیات آینده پرداختند که تاحدودی #مثبت به نظر میرسید. علاوهبراین گفتوگوی مفصلی درباره عملیات در غرب کشور انجام شد که نتیجه مشخصی بهدنبال نداشت. به همین دلیل جلسه برای اخذ تصمیم نهایی به پس از نماز مغرب و عشا موکول شد. فرماندهان یکی پس از دیگری از جلسه بیرون آمدند.
♦️ غلامپور که تاحدودی خسته و ناراحت به نظر میرسید با اجرای عملیات در غرب مخالف بود و میگفت در میان مناطقی که میتوان در آنها عملیات انجام داد #شلمچه از هر نظر مناسبتر است، باید تلاش کرد تا مشکلات آن را در زمان کوتاهی حل کنیم. #محسن رضایی که تلاش داشت در میان فرماندهان سپاه #وحدت نظر نسبی ایجاد کند پس از ادای نماز مغرب و عشا و خوردن شام آنها را به جلسهای فراخواند تا درباره عملیات آینده به گفتوگو بنشیند. در این جلسه وی پس از توضیح مقدماتی درباره #پیوستگی_انقلاب_وجنگ_گفت:
♦️اگر ما نخواهیم در جنوب بجنگیم باید از جنوب دست برداریم (و به مناطق دیگر برویم). در #فصل زمستان از سد دربندیخان به بالا نمیتوانیم برویم و باید در جبهه میانی کار بکنیم. اگر تا نیمه اسفند در جنوب کاری نکنیم، باید وقتمان را بگذاریم در جبهه میانی و آنجا را آماده کنیم. پس ما چه در جنوب بجنگیم یا نجنگیم، باید آنجا (جبهه میانی) را آماده کنیم. باید
#قرارگاه نجف را در آنجا فعال کنیم و یک یا دو یگان دیگر به آنها بدهیم. منطقه شلمچه را میشود مشروط کرد:
۱. یکی از جناحین را باید عمل کنیم. یا #زید یا #بوراین.
۲. مشکل پشتیبانی را حل کنیم. اگر سطحه و خشایار جواب بدهد و کانالی که لشکر سیدالشهدا کار میکند، جواب بدهد.
3. کار مهندسی در خط انجام شود ....
♦️دشمن در عمق آبگرفتگی پیشبینی نمیکند که ما #حمله کنیم. عملیات با حل مانور از جناحین و آمادهشدن عقبهها آینده روشنی دارد... شلمچه میماند بهعنوان آخرین راهکار و
#آخرین تجربه جنگ در جنوب. چون دیگر تاکتیک جدیدی وجود ندارد. باید روی این #شلمچه) سرمایهگذاری کنیم.
#عملیات_کربلای5
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#نمیخواهم_اسمم درلیست پشت کنندگان باشد!!
قایقها به گل نشسته بود و دشمن یک نفس روی آن ها آتش می ریخت...رحمان رفت توی آب...
قایق اول را که آزاد کرد،عقب عقب توی آب شروع کرد به سمت قایق دوم راه رفتن...
گفتم چرا این جوری؟
گفت:نمیخوام قیامت اسمم جزء کسایی باشه که به دشمن پشت کردن!
🍃شهیدعبدالرحمن رحمانیان🍃
#همه_مدیون_شهداهستیم
@seYed_Ekhlas🇮🇷
هدایت شده از جاماندگان از قافله عشق 🦋
💢#حماس_در_غزه_رژه_میرود !!!
♦️ ژنرال گیورا طراح معروف(ژنرالهادرغزه) گفت:
حماس همان غزه ؛ غزه همان حماس است!
ما (اسرائیل)شکست خوردیم
♦️امروز بعد از 16 ماه جنگ در غزه وپذیرش آتس بس
حماس با اسلحه هایشان در بین مردم آمدندو توسط مردم غزه #استقبال_شدند_رژه_رفتند!
♦️این یعنی غزه همان حماس است حماس همان غزه است ماشکست خوردیم !
#حماس_غزه_طوفان_الاقصی
#إنّا_فَتَحْنا_لَکَ_فَتْحَناً_مُبینا
خیبــــر خيـــــبر يا صهيون
جيش محمد قـــــادمون
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢#شیخ_محمدحیف_است_باکرونابمیریم!!
♦️پسر حجتالاسلام #شهید_مقیسه:
پدرم خاطرهای از ایام کرونا تعریف میکرد که آن زمان که
#آیتالله شهید «سید ابراهیم رئیسی» رئیس قوه قضائیه بود، به دیدن او رفتم و به من گفت که #شیخ محمد! من و شما از دهه ۶۰ 👈با منافقین درگیر بودهایم و حیف است که بر اثر کرونا بمیریم. ما باید #شهید شویم؛
#شهیدرئیسی_شهیدمقیسه
#خادمان_مخلص_عادل
@seYed_Ekhlas🇮🇷
🔻 #هنگ_سوم
خاطرات اسیر عراقی
دکتر مجتبی الحسینی
♦️خوب است در اینجا به حوادث متفرقه ای که در جریان ضد حمله پیش آمد اشاره کنم.
۱ - سپاه آرایی سریع نیروهای «عبدالله» که پاتک کردند، افرادی غیر منسجم بودند که از چند هنگ و تیپ مناطق عملیاتی دیگر فراخوانده شده بودند. این گروه در نبردی حساب نشده و بدون شناسایی دقیق، با بسیج نیروهای نظامی بیشمار وارد صحنه نبرد شدند. همین مساله موجب بروز آشفتگی و هرج و مرج در صفوف آنها گردید. به همین دلیل میتوان گفت که اقدام نیروهای «عبدالله» بیشتر به یک واکنش نظامی شباهت داشت تا یک ضد حمله. البته عوامل متعدد دیگری نیز در این شکست دخالت داشتند. از جمله این که حمله شبهنگام صورت گرفت و ارتش
♦️عراق آموزش لازم را در مورد حملات #شبانه فرا نگرفته بودند، در حالی که ایرانیها با عملیات رزمی #شبانه_آشنایی کامل داشتند و عمدتاً به واحدهای پیاده ای که شبهنگام با نیروهای زرهی ما مبارزه می کردند تکیه داشتند. دیگر این که هماهنگی لازم بین واحد توپخانه و دیگر واحدهای پشتیبانی به عمل نیامد و نیروهای ما در مقابل دلاوری و رشادت #نیروهای ایرانی کاری از پیش نبردند.
۲ عراقیها، عراقیها را به اسارت در آوردند، از دیگر نیروهای شرکت کننده در این حمله میتوان از بقایای تیپهای شکست خورده در اولین نبرد #بستان همچون تیپهای ٤٨ و ۲۳ نام برد. فرماندهان عراق با شرکت دادن این نیروهای شکست خورده در ضد حمله مرتکب اشتباه بزرگی شدند چرا که آنها روحیه و توان رزمی خود را از دست داده و در این منطقه با کابوس مرگ دست و پنجه نرم می کردند.
♦️به گفته برخی از سربازان هنگ، سربازان تیپ ٤٨ با فرار از صحنه درگیری در همان ساعات اولیه حمله، روحیه نیروهای ما را نیز ضعیف کردند. آنها فریاد میزدند شما محاصره شده اید... #ایرانی پشت سر شما قرار گرفته اند... همین مساله ترس و وحشت را به دل نیروهای ما ریخت. مصیبت بارتر این که نیروهای ما به #سوی هم آتش گشودند و خود را به یکدیگر تسلیم میکردند. گویا هنگامی که نیروهای کماندویی در حین حمله فریادهای ♦️«الله اکبر» سردادند، نیروهای تیپ ۳۱ به تصور این که آنها قوای ایرانی هستند به طرفشان آتش گشودند، زیرا فرستادن ندای تکبیر
#مختص ایرانیهاست و نه عراقیها. همچنین گروهی در حدود ۵۰ نفر خود را به یکی از هنگهای عراقی که تصور می کردند ایرانی هستند تسلیم کردند و در حالی که دستهایشان را به علامت تسلیم بالا برده بودند به طرفشان حرکت کردند، اما هنگامی که به آنها نزدیک شدند دیدند که آنها نیز مثل خودشان عراقی هستند.
-👈اعدام بسیجی خردسال
در محل استراحت واقع در نزدیکی هور کنار خودروی آشپزخانه افسران که مجاور واحد سیار پزشکی بود ایستاده بودم که سربازی به نام «عبدالکریم ترکی» اهل کرکوک پیش ما آمد و چند قرص مسکن از من خواست. آنچه را که میخواست به او دادم. سر صحبت را با قضیه شب حمله باز کرد و با مباهاتی تمام گفت که از جمله سربازانی بود که توانست از رودخانه سابله عبور کند. او می گفت: «ما شب هنگام به همراه سروان «رحمان» و ستوان یکم احتیاط جواد علیوی مسئول هنگ حزبی از رودخانه عبور کردیم و پس از یک درگیری کوتاه در ساحل رودخانه یک نفر بسیجی ایرانی ۱۶ ساله را به اسارت در آوردیم و پس از بستن دستهایش او را به داخل سنگر انداختیم. درگیری تا سپیده بامداد ادامه یافت تا این که مهماتمان تمام شد. تصمیم به فرار گرفتیم. آن ایرانی که از تصمیم ما آگاه شده بود، دست به دامن ائمه اطهار ، فاطمه و زینب شد تا او را به حال خود رها کنیم. در آن موقع من به ستوان جواد علیوی گفتم: قربان با او چکار کنیم... ما که نمیتوانیم او را همراه خود ببریم... او پاسخ داد موردی ندارد که او را با خود ببریم. همین جا بکشش. در حالی که #دستهایش بسته بود، یک خشاب را توی سینه او خالی کردم. سپس او را در داخل سنگر رها کرده، گریختیم.» . این سرباز لعنتی جریان را با افتخار و خوشحالی تمام بازگو می کرد ؛ و من از شنیدن این ماجرا خونم به جوش آمده بود. به او گفتم: تو چقدر سنگدل و بی رحم هستی چرا یک نفر انسان را که به 👈ائمه متوسل میشود و در حالی که هر دو دستش بسته است، می کشی؟» با وقاحت تمام خندید و گفت: «دکتر! او یک ایرانی مجوس بود. من او را کشتم و از این بابت خوشحالم. دیگر نتوانستم قیافه اش را تحمل کنم. گفتم: «زودباش برو! کارت تمام شد.»
♦️چند روز بعد امکان استفاده از مرخصی برای ۵ ٪ از افراد هنگ فراهم شد به همراه ستوان محمد جواد محل خدمت را ترک کرده، به منزل رفتیم. پس از مراجعت به هنگ و منطقه شنیدیم که( مجاهدین عراقی) منطقه هور از نواحی ناصریه بین دو شهر بایشی و بصره، قطار حامل کاروانی از نظامیان را که از بصره به طرف بغداد در حرکت بود مورد حمله قرار داده اند و در جریان این حمله، متجاوز از ۳۷ نظامی کشته و دهها نفر دیگر مجروح شدند.
👇#هنگ_سوم
#هنگ_سوم👆
به محض ورود به محل استراحت هنگ، به من خبر دادند که در این حادثه پای سرکار استوار عبد خلف آشپز افسران شکسته و یکی از سربازان هنگ نیز به قتل رسیده است. دو روز بعد سربازی از منشیهای اداره هنگ، با در دست داشتن پرونده شورای بازجویی نزد من آمد. به او :گفتم: «انشاءالله که خیر است.»
در جواب گفت: دکتر این پرونده شورای بازجویی در مورد سرباز شهید است.
پرونده را باز کردم نام مقتول
👈عبدالکریم بود. به بهیار «محمد سلیم» گفتم: «آیا این همان کسی نیست که #اسیر ایرانی را به قتل رسانید ؟
گفت: «چرا همین طور است.»
زبانم بی اختیار باز شد:
#سبحان_الله......
#هنگ_سوم
@seYed_Ekhlas🇮🇷👇
هدایت شده از سیّداخلاص موسوی
تلاش داریم تا بلطف الهی از این دست خاطرات از جبهه دشمن هم تقدیم حضورتون کنیم.
💢پیروزی وجشن در غزه فلسطین
#استعفاها_دررژیم_اشغالگر
هالوی: در ۷ اکتبر شکست سختی خوردیم
♦️رئیس مستعفیِ ستادکل ارتش اسرائیل در نامهٔ استعفای خود نوشته: در صبح روز ۷ اکتبر، ارتش اسرائیل در مأموریت خود برای محافظت از شهروندان اسرائیل #شکست سختی خورد و بهای سنگین و #دردناکی را پرداخت.
پ ن
♦️در 7 اکتبر هیمنه ی پوشالی(امنیت) اسرائیل ازهم پاشید!
بعد از آن هم هیمنه ی چهارمین ارتش قدرتمندو(حامیانش) در جنگ با حزب الله وحماس
♦️و مهمتر از همه اینکه درواقع آمریکا و ناتو در مقابل گروه کوچک بنام حماس با همهِ جنایت هایشان و بمب هایشان ره بجایی نبردند!
تسلیم. جنایتکاران در برابر حماس وپذیرش آتش بس !
🔹پیروزی مقاومت در غزه وجشن
♦️استعفای وزیران وفرماندهان نظامی در اسرائیل جنایت کار غاصب
#إنّا_فَتَحْنا_لَکَ_فَتْحَناً_مُبینا
#حماس_طوفان_الاقصی
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢معیارهایِ الهی شهدا
#به_وصال_حقیقی_پیوست
🍃همسر شهید
عبدالحسین برونسی درگذشت
🔹روح مطهره حاجیه خانم «معصومه سبک خیز» همسر سردار شهید «عبدالحسن برونسی» پس از تحمل یک دوره بیماری به همسر شهیدش پیوست.
♦️مرحومه سبک خیز در سال ۱۳۴۷ با شهید برونسی ازدواج میکند که حاصل آن ۸ فرزند بود.
🍃شهید عبدالحسین برونسی از شهدای بزرگ دوران دفاع مقدس بود که در عملیاتهای متعددی چون عاشورا، فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر ۳و ... حضور فعال داشت و سرانجام در حالی که فرماندهی تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع) را بر عهده داشت، به شهادت رسید.
🔹#مقام معظم رهبری درباره شهید برونسی فرمودند: «به نظر من شهید #برونسی و امثال او را باید نماد یک چنین حقیقتی به حساب آورد؛ حقیقت پرورش انسانهای بزرگ با #معیارهای الهی و اسلامی، نه با معیارهای ظاهری و معمولی. به هر حال هر چه از این بزرگوار و از این بزرگوارها تجلیل بکنید، زیاد نیست وبجاست!
#دفاع_مقدس_شهیدبرونسی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢#تک_تک_عکسهاراخودش گرفت
تا گمنام بماند!
#عاشق_گمنامی
♦️بعد از جنگ سی و سه روزه آمده بود ایران؛ همراه سید حسن نصرالله. خانه رئیس وقت مجلس آقای حداد عادل با تعدادی از سیاسیون ایران دیدار کردند.
🔹همه فقط سید حسن نصرالله را می شناختند و سعی می کردند باهاش عکس یادگاری بگیرند؛ اما نمی دانستند این مرد میان سال همراه سید که خیلی هم کم حرف می زند، کیست؟
#عماددرهیچ_یک_از_عکس_ها_نبود. 👈برای اینکه نبودش عادی جلوه کند، رفت پیش دوربین و تک تک عکس ها را خودش می گرفت تا در عکس ها حاضر نباشد.
ابوجهادشهیدعمادمغنیه
#حزب_الله_هم_الغالبون
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢علی یاایهاالعالم
#حماس_حماسه_آفریده است!
غزه امروز شوکت دین است!
استقامت نتیجه اش این است!
خنده بر لب؛ سلاحشان در دست
باد پیروزی در پرچم فلسطین است!
ای صهیون حماس در کمین است
علی یاایهاالعالم
#حماس_حماسه_آفریده است!
@seYed_Ekhlas🇮🇷
🔻 #هنگ_سوم
خاطرات اسیر عراقی
دکتر مجتبی الحسینی
- گاوکش
♦️ستوان «زید» افسری بود بعثی و مغرور. او نسبت به اسلام و ایران بسیار کینه میورزید. این ستوان فرماندهی رسته هنگ یک از تیپ بیستم را بر عهده داشت. محور حمله هنگ یکم، پاسگاه سابله، واقع در جنوب شهر سابله بود. چند ساعت پیش از شروع حمله، جام بغض و کینه خود را نسبت به یک #گاو_بیچاره که در نزدیکی او به چرا مشغول بود، سر کشید. او با وجود اعتراض افرادی که در آن محل حضور داشتند، سلاح کمری خود را کشید و با شلیک چند گلوله گاو را نقش زمین کرد. پس از کشته شدن گاو بیچاره هیاهویی بین افراد به راه افتاد. اما فرمانده هنگ به گونه ای این فتنه را خاموش کرد.
♦️ستوان «زید» در حین حمله علیه پاسگاه سابله در داخل سنگر کوچکی نشسته بود. او در حالی که همراه افرادش در آن سنگر با نیروهای ایرانی در گیر بود نارنجکی #سرگردان به سوی او آمد که درست در زیر #نشیمنگاه او منفجر شد. البته او کشته نشد، ولی خدا خواست او را عبرتی برای دیگران قرار دهد و در این دنیا کیفر اعمال خود را ببیند.
👈 انفجار این بمب دستی آن چنان جراحات عمیقی در نشیمنگاه او ایجاد کرد که پزشکان #لندن هم از مداوای آن عاجز ماندند.
-♦️باز شکست چذابه
همان گونه که قبلاً اشاره کردم دیگر نیروهای عراقی در پاتکی از محور چذابه - شیب شرکت کردند. نیروهای شرکت کننده از افراد #گاردریاست جمهوری به فرماندهی سرتیپ ستاد 👈«عبدالهادی صالح»، تیپ ۱۷ زرهی و نیروهای ویژه ای از تیپ ۳۳ تشکیل یافته بودند. نیروهای این محور #خسارات سنگین متحمل شده و نتوانستند حتی #یک_متر پیشروی کنند. سطح آب هور را انبوهی از #اجساد پوشانیده بود. از مهمترین خسارات وارده در این محور،
♦️کشته شدن سرتیپ ستاد «عبدالهادی صالح» #صاحب مدال شجاعت، شخص مورد احترام صدام و قهرمان عملیات تپه کولینا بود.
به گفته شاهدان عینی در این حمله، درجه نظامی او مقابل دیدگان افراد گارد ریاست جمهوری کنده شد و سرانجام به #قتل رسید. جنازه او در منطقه ممنوعه باقی ماند و دولت عراق خبر کشته شدن وی را جایی 👈پخش نکرد. حتی ایرانیها نیز از کشته شدن این فرمانده مطلع نشدند.
♦️مجازات شکست خوردگان
روز پنجم دسامبر ۱٤/۱۹۸۱ آذر ۱۳۶۰ سروان «ابراهیم» افسر مسئول قرارگاه به همراه مقداری ماهی محلی درجه یک به دیدار ما آمد. او در بین نظامیان به تملق و #چاپلوسی شهرت داشت و این بار هم به منظور دستیابی به امتیازات و منافع شخصی برای فرمانده #رشوه آورده بود. او به سربازان دستور داد مقداری هیزم جمع کنند سپس ماهی را به سبک محلی عراقی (مسقوف) سرخ کرد. آنگاه از فرمانده و افسران ستاد تیپ دعوت کرد و در هنگ ما سفره رنگینی انداخت. ما از آن ماهی لذیذ خوردیم. گویی که دو روز قبل هیچ حادثه ای در جبهه رخ نداده است!
ساعت ۹ بامداد روز ششم دسامبر / 👈۱۵ آذر کنار فرمانده هنگ و معاونش ایستاده بودم. او سرگرم خواندن نامه های پستی هنگ بود. یکباره در مورد یکی از نامههای اداری تامل کرد و لبخند زد. سپس گفت: هنگ ما مورد تکریم و تشویق فرماندهان ارتش قرار گرفته است. آنها دو مدال شجاعت به ما داده بودند؛ دو درجه دار به درجه افسری ارتقاء یافته و به دوافسر، معافی خدمت به مدت یک سال تعلق گرفته بود. دو درجه هم اضافه ماند که به دو افسر دیگر رسید. خلاصه تمامی افراد هنگ ترفیع گرفتند. دو درجه هم به کسانی که هنگام حمله از رودخانه سابله عبور کرده بودند اعطا گردید. هنگ ما در شب حمله فرار را برقرار ترجیح داده بود.
♦️ واقعیت این است که اگر مدال ترس و فرار وجود داشت، تمامی افراد هنگ ما استحقاق دریافت آن را داشتند. فرماندهان و سران حکومت چاره ای جز اتخاذ سیاست #تطمیع ندارند و با این روشها روحی در اجساد متحرک نیروهای ما میدمیدند.
👈حتی فرمانده هنگ و معاونین او نیز از تقسیم هدایا #متحیر بودند. فرمانده هنگ به عنوان دوست خود به من پیشنهاد کرد چیزی از آن هدایا را برگزینم. گفت: «دکتر! انتخاب کن... آیا مدال شجاعت میخواهی یا به من درجه اضافی و یا معافی خدمت یک ساله؟
♦️در جواب گفتم من پزشک وظیفه هستم و نیازی به این چیزها ندارم. آنها را به نظامیانی بده که در ارتش ماندگار هستند.
به منظور استفاده از مرخصی و رفتن به منزل، مکان هنگ را که در ساحل هور واقع شده بود ترک کردم پس از مراجعت متوجه شدم که هنگ بار دیگر به فرماندهی سرهنگ دوم ستاد «عبدالکریم» تجدید سازمان یافته است.
#هنگ_سوم
@seYed_Ekhlas🇮🇷