eitaa logo
نوشته‌های مهدی جمشیدی
8.9هزار دنبال‌کننده
464 عکس
141 ویدیو
31 فایل
مهدی جمشیدی (نویسنده و فرهنگ‌پژوه)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳. نقد حدی؛ عبور از «پوشش متوسط» به «پوشش اقلی». ۴. نقد اجرایی؛ عبور از «پلیس‌درصحنه» به «سامانه‌ی دوربینی». 🆔 @ofogh_tv 🆔 @jahanara_ofogh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشنوید| برنامه تلویزیونی «جهان‌آرا» موضوع: بررسی لایحه عفاف و حجاب صوت کامل گفت‌وگو با: مهدی جمشیدی مهدی حاجی‌ملاعلی ٢٢ خرداد ١۴٠٢ 🆔 @ofogh_tv 🆔 @jahanara_ofogh
هدایت شده از جنس اول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ باتلاق قانونی!! لایحه‌ای که حجاب را خواهد بلعید ♨️ این دو دقیقه طوفانی در نقد لایحه عفاف و حجاب را از دست ندهید. 🚸جنس اول| رسانه زنان و زیست جنسی https://eitaa.com/joinchat/1736638675C96dbe5b0e6
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،،، ۱. چقدر «بی‌غیرت» هستند پدران، شوهران و برادران زنان مکشفه. مرتبه‌ای از «دیاثت» است. آن نامردی که بدن ناموسش را در خیابان به نمایش می‌گذارد، «بی‌رگ» است؛ «بی‌ناموس» است. چشم‌های دیگران، هر لحظه با بدن این زنان، «زنای چشم» می‌کنند. تن زنان‌شان، زیر چشم‌ها پهن شده و لذت جنسی می‌دهد. معنی دیگری دارد؟! ۲. واقعیت کشف حجاب، دو‌ لایه دارد: «کم‌عفتی زن» و «کم‌غیرتی مرد». به‌گمانم بی‌تفاوتی مرد نسبت به برهنگی زنش، بسیار تلخ‌تر و مصیبت‌بار و مشمئزکننده‌تر است. چنین مردی، «مرد» نیست. در حال «عادی‌سازی» و‌ «هنجارسازی» بی‌غیرتی هستند. می‌خواهند بی‌غیرتی، دیگر «دشنام» نباشد. ۳. دشمن می‌خواهد «معنای رفتارها» را تغییر بدهد؛ بگوید «زندگی» یعنی «هرزگی»، و «آزادی» یعنی «برهنگی». ما باید در مقابل، «معانی فرهنگی خودمان» را تثبیت کنیم. باید تکرار کنیم که «بی‌تفاوتی مرد نسبت به برهنگی سر و تن زن»، نشانه‌ی بی‌غیرتی و بی‌رگی و بی‌ناموسی اوست. باید «زشت‌بودن زشتی‌ها» را تثبیت کنیم. ۴. ادب سخن، «مقام» دارد و مطلق و عام نیست. من در رسانه‌ی رسمی این‌چنین سخن نمی‌گویم. در تخاطب با شخص واحد نیز. اما در رسانه‌ی «غیررسمی» و «به‌طور کلی»، دست‌کم گاهی باید از موضع «استعلاء» و «تهاجم» سخن گفت و اجازه نداد که فسق و فجور - از جمله بی‌غیرتی - معنای شرعی خود را از دست بدهد و سکه‌ی رایج شود. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،، مرد هرچه بیشتر در گرداب «شهوات شخصی» فرو رود و «عفاف» و «تقوا» و «اراده‌ی اخلاقی» را از کف بدهد، احساس «غیرت» در وجودش ناتوان‌تر می‌گردد. بدین‌جهت، شهوت‌پرستان از اینکه همسران آنها مورد «استفاده‌های دیگران» قرار بگیرند رنج نمی‌برند و حتی گاه لذت می‌برند(استاد مطهری، مسئله‌ی حجاب، ص۵۶-۵۷). https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،،، جبهه‌ی انقلاب بپاید که لایحه‌ی حجاب در مجلس، دچار سه گزند نشود: ۱. «بررسی فرسایشی» که زمان را به نفع برهنگی، از ما می‌ستاند و آنها را تثبیت می‌کند. ۲. «تغییر جزئی» که به معنی قبول روح‌ انفعالی و مبنای محافظه‌کارانه‌ی لایحه است. ۳. «فرهنگی‌سازی» که بهانه و پوششی برای رقیق‌سازی هرچه بیشتر لایحه است. ،،،،،،،، 🖇 درخت دولت که بیش از مجلس، ریشه در خاک انقلاب داشت، این «میوه‌ی کال» را در سبد مجلس نهاده است! حال از مجلس که تنها «هشتاد نفر انقلابی عیار بالا» دارد، چه انتظاری می‌توان داشت؟!مجلس برآمده از «شورای ائتلاف سهمیه‌ای»، در ابتلای سهمگینی فرو غلتیده است که معطوف به تعارض منافع است.باید روزانه، حساس بود. 🖇 نسبت مجلس با «حجاب»، همان نسبتش با «اغتشاش» است. در طوفان اغتشاش، چه گفتند و چه کردند؟! در اینجا نیز همان تکرار خواهد شد. انقلابی‌های حداقلی و‌ متوسط، انقلابی‌اند، اما «کارگزاران وضع ثبات» هستند نه «چریک‌های عبور از بحران». کارهای بزرگ، محتاج اراده‌های تاریخی هستند، از قبیل «دیالمه» که بی‌هراس بود. 🖇 دل‌بستن به مجلس، خطاست. از اقلیت مؤمن انقلابی در مجلس که خط‌شکن هستند، کاری ساخته نیست؛ چون قاعده‌ی رأی اکثریت، فریادشان را خاموش خواهد کرد. باید جبهه‌ی انقلاب در بیرون مجلس با «کنشگری غیررسمی»، گفتمان مسلط بیافریند و شرایط غالب بسازد. تاکنون نیز با تکیه بر «روایت‌پردازی اجتماعی» پیش رفتیم. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،،،، اخلاق جنسى، دو رکن دارد: «عفت» و «غیرت». غیرت از مختصات «مرد» است و به معنی آن است که باید حس حمایت از زن، در مرد وجود داشته باشد. به‌بیان‌دیگر، مرد نه‌تنها خودش باید عفیف باشد، بلکه وظیفه دارد «پاسدار عفت زن» نیز باشد. پاسدارى مرد از عفت زن، «غیرت» است(استاد مطهری، خانواده و اخلاق جنسی، ص۶۷). ،،،،،،،،،، 🖇 این پژوهش را دوستان در سازمان تبلیغات اسلامی انجام داده‌اند. نیروهایی هستند هم متعهد و هم کاردان. نتایج‌شان دقیق است و معتبر. مدت‌ها منتظر شناخت واقعیت‌هایی بودیم که زیر پوست جامعه می‌گذشت. اکنون آمار خوبی در اختیار داریم که لایه‌های پنهان را نشان می‌دهد. این نتایج با برخی ذهنیت‌ها تفاوت دارند. 🖇 اینکه «اخلاق جنسی»، مبتنی بر دو رکن «عفت» و «غیرت» است، روشن است اما اخلاق جنسی چه ارتباطی با «حجاب» دارد؟! ارتباط در اینجاست که استاد مطهری، همه یا بخش عمده‌ی مسأله‌ی «حجاب» را به «امر جنسی» گره می‌زند و حجاب را یک‌ «مقدمه» و «سازوکار» برای تدبیر و‌ هدایت امر جنسی می‌انگارد. پس برهنگی، رهاسازی امر جنسی است. 🖇 اینکه بیش از «چهل درصد» از مکشفه‌ها، «متأهل» هستند، یعنی مسأله‌ی «غیرت مرد» در جامعه‌ی ما دچار اختلال و تزلزل شده است. ازاین‌رو، اگر این مسأله برطرف شود، نزدیک به «نیمی از مشکل کشف حجاب»، حل خواهد شد. به‌عبارت‌دیگر، «نقص عفت در زن مکشفه»، با «نقص غیرت در شوهر او» نیز ارتباط جدی دارد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🖇 تحلیل اجتماعی نتایج این بخش از پیمایش را در مطلب بعدی بخوانید. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻تحلیل اجتماعیِ پیمایش حجاب-۱ مهدی جمشیدی ۱. این‌که «چهل درصد» از مکشفه‌ها در «پیش از تیرماه سال گذشته» کشف حجاب کرده‌اند (مطابق آمار پژوهشکدۀ باقرالعلوم که وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است)، نشان‌گر این حقیقت است که «موج» و «شیب» کشف حجاب به‌صورت جدی و گسترده در دورۀ پیشااغتشاش، آغاز شده بوده و «روند خطی» و «سیر فزاینده» شکل گرفته بوده و حادثۀ مرگ مهسا امینی، فقط یک «زمینۀ تشدیدکننده» بوده است. تشدیدکنندگیِ آن نیز آنچنان برجسته نبوده، بلکه در اثر اهمال‌کاری مسئولان در اِعمال اقتدار و اجرای قانون در دورۀ پیشااغتشاش، مسیر طبیعی پدید آمده بود و مکشفه‌ها احساس نمی‌کردند که مسئولان، قاطعیتی برای مواجهه دارند. این چهل درصد، میوۀ تلخ اغتشاش نیستند، بلکه اینان اغتشاش آفریدند یا با آن همراه شدند. ۲. این در حالی است که ما به «شصت درصدِ پسااغتشاش»، اعتنا می‌کنیم اما از «چهل درصدِ پیشااغتشاش» غافلیم. به نظرم مسألۀ اصلی، آن چهل درصدِ پیشینی است که توانسته «بدون اغتشاش» - که آکنده از حس و حرارت و هیجان و روایت بود - پیش برود. اگر بتوان آن شصت درصد را به اغتشاش نسبت داد، دربارۀ این چهل درصد چه باید گفت؟ این عدد بر اساس که «منطق اجتماعی» به تحقق پیوسته است؟ کدام «نیروی پیشران»، کشف حجاب را در دورۀ پیشااغتشاش تا مرز چهل درصد سوق داده است؟ من در تحلیل‌های گذشته‌ام به این واقعیت تصریح کرده بودم که باید سال‌های آغازینِ دهۀ نود را «نقطۀ عطف» نسبت به حجاب دانست و «موج جدید» را به آن نسبت داد و اتفاق‌های امروز را در اتصال و همبستگی با این گذشتۀ تبیین‌گر، فهم کرد، نه این‌که چند تخلف موردی و اندک گشت ارشاد را در سال‌های اخیر، اصل و اساس انگاشت و یا حادثۀ مرگ مهسا امینی را گرانیگاه قلمداد کرد. رگه‌ها و ریشه‌ها به «خُرده‌رویدادها»یی باز می‌گردد که از آغاز دهۀ نود توسط رسانه‌های فارسی‌زبان و دنبالۀ داخلی آنها در جریان اصلاحات، به‌تدریج صورت‌بندی شدند و یک «سیر نامحسوس» را پدید آورند. این سیر، به یک «کلان‌رویداد» نیاز داشت؛ یک حادثۀ تلخ و بسیج‌گر و احساسی که در اثر انفجار آن، هم نقص شصت درصدیِ خود را جبران کند و هم با شرمنده‌سازی حاکمیت، به خود رسمیت بدهد. ۳. در طول ماه‌های تیر و مرداد و شهریور، سیر کشف حجاب حدود «سه درصد» بوده اما در مهرماه به «بیست درصد» می‌رسد. این عدد، در هیچ‌یک از ماه‌های بعدی نیز تکرار نمی‌شود. پس قلۀ اقدام به کشف حجاب، معطوف به «مهرماه» بوده است. اما چرا مهرماه؟! روند کشف حجاب، می‌توانست به صورت متوازن میان ماه‌ها توزیع شود و در هر ماه، جمعی به مکشفه‌ها افزوده شوند، و یا می‌توانست ناگهان پس از اغتشاش و مرگ مهسا امینی، حالت هیجانی و انفجاری به خود بگیرد و ظهور یابد، اما حدود «سه ماه» طول کشیده تا تمایل بیست درصدی شکل بگیرد و این تمایل نیز در هیچ‌یک از ماه‎‌های بعدی نیز تکرار نشده است. یک فرض این است که این عدد بزرگ را به بازگشایی دانشگاه‌ها و مدارس نسبت بدهیم و بگوییم این دو بستر، زمینۀ هم‌افزایی و ظهور حداکثری را به‌صورت ضربتی فراهم کردند. فرض دیگر این است که گفته شود زنانِ مایل به کشف حجاب که تصمیم قطعی برای کشف حجاب داشتند، از نظر احتمال مواجهۀ حاکمیت، دچار تردید بودند، اما در این فرصت سه ماهه - که آمیخته با تعلل و بی‌عملی مسئولان بود - یقین پیدا کردند که حاکمیت، دیگر انگیزه و توانی برای برخورد ندارد و با سکوت رفتاری خویش، شرایط جدید را پذیرفته است. ۴. در اردیبهشت ماه، آمار اقدام به کشف حجاب به عدد «هفت‌دهم درصد» می‌رسد که کمترین میزان در مقایسه با همۀ ماه‌های گذشته است. تنها اتفاقی که می‌تونسته سرچشمۀ این افول ناگهانی و بی‌سابقه باشد، تهدید سردار رادان به اجرای قانون حجاب بوده است. این امر نشان می‌دهد که حاکمیت، همچنان از اقتدار برخوردار است و چنانچه «سخن مقتدارنه» بگوید - و اندکی نیز «قدرتِ» خویش را به رخ بکشد - گره گشوده خواهد شد و نه‌تنها روند پیشرونده، متوقف خواهد شد، بلکه بساط کشف حجاب و برهنگی نیز جمع خواهد شد. در واقع، چشم مکشفه‌ها به «رفتار حاکمیت» است و بر اساس آن، رفتار خود را تعریف و بازتعریف می‌کنند. ازاین‌رو، روندها و سیرهای اجتماعی در این لایه، به سستی یا قوّتِ «گفتارهای حاکمیتی» وابسته است. متأسفانه «ضعف گفتاری» در ادبیات رسمیِ مسئولان، «اقتدار حاکمیت» را تا اندازه‌ای مخدوش کرده است و باید از طریق جدّیّت و غلظت بخشیدن به گفتارهای رسمی، گذشته را جبران کرد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻تحلیل اجتماعیِ پیمایش حجاب-۲ مهدی جمشیدی ۱. «مرد بی‌غیرت»، بدن ناموسش را به «نگاه‌های حریص خیابانی»، می‌فروشد و آسوده‌خاطر است. بی‌رگ و بی‌تفاوت است. از «نمایش بدن زنش»، رنج نمی‌برد. «لذت دیدن زنش»، فقط برای خودش نیست، بلکه مردان دیگر نیز مجاز به بهره‌برداری بصری از زنش هستند. مرد بی‌غیرت، «مردانگی اخلاقی» ندارد. ۲. عدد «هفتاد درصد» نشان می‌دهد که «کم‌عفتی زن»، قرین و هم‌نشین «کم‌غیرتی مرد» است. مکمل و‌ متمم یکدیگرند. هم‌افزایی در فساد اجتماعی دارند.‌ مکشفه‌ها، «چراغ سبز شوهران‌»شان را دیده‌اند که در خیابان، بدن‌نمایی می‌کنند. از سایه‌ی حضور «مرد غیرت‌مند» در زندگی‌شان، محروم هستند و به حال خود «رها» شده‌اند. ۳. بنابراین، مشکل ما فقط «بی‌حجابی» نیست. روی دیگر سکه، «بی‌غیرتی» است. بی‌غیرتی مرد، خود را در خیابان نشان نمی‌دهد، بلکه در قالب بی‌حجابی زن، نمایان می‌شود. بی‌حجابی زن، دو ریشه دارد؛ یکی نقص در عفت خودش و دیگری نقص در غیرت مرد. بااین‌حال، چون فقط بی‌حجابی مشهود است، «طرح حجاب» می‌نویسیم نه «طرح غیرت». ۴. شبکه‌ی تلویزیونی «من‌وتو» به‌عنوان گرانیگاه «عادی‌سازی سبک زندگی غربی»، سال‌ها بر تغییر الگوها و ارزش‌های معطوف به «امر جنسی»، متمرکز بود. «زندگی روزمره» را از «سیاست»، مهم‌تر انگاشت و مخاطب را با لذت‌های سبک زندگی غربی، وسوسه کرد. آن‌قدر گفت و نمایش داد و حس ایجاد کرد، تا مخاطب تحریک و‌ تهییج شد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،،، ۱. حدود دو سال پیش، آقای قالیباف با همراهی اکثریت مجلس، طرح تنظیم‌گری «فضای مجازی» را کنار زد و مدعی شد که ابتدا باید شورای‌عالی فضای مجازی، سیاست‌های کلان بنویسد. اما همچنان، نه سیاستی نگاشته شده و نه طرحی. و فضای مجازی نیز رهاست. ۲. با «حجاب» چه خواهند کرد؟! ۳. جبهه‌ی انقلاب به مجلس، اعتماد نکند. ،،،،،،،،، 🖇 تعلیقه: ۱. این وضع، حاصل دو اختلال ساختاری است. نخست این‌که منطق انتخاباتی، مبتنی بر «سهمیه‌سالاری شخصی» است نه «مردم‌سالاری دینی». ازاین‌رو، در قدرت رسمی با انقلابی‌های متوسط و کوته‌قامت مواجهیم. دیگر این‌که «زبان روایت» در جبهه‌ی انقلاب، گشوده و صریح نیست و اغلب نیروهای فکری از «هزینه‌ی نقادی» می‌هراسند. ۲. در عمل مجلس، «انقلابی‌بودن» با «بدعهدی در فرهنگ»، جمع شد. نه فضای مجازی را تدبیر کردند؛ نه در اغتشاش، خوش درخشیدند؛ نه بی‌حجابی را علاج کردند. این مجلس، انقلابی خوانده شده اما انقلابی‌گری، تک‌لایه نیست، بلکه «مراتب» و‌ «درجات» مختلف دارد. باید مجلس را با «آرمان‌ها» مقایسه کرد نه با «اصلاح‌طلب‌ها». ۳. این مجلس با ضرورت‌های تاریخی در «گام دوم»، فاصله‌ها دارد.‌ متوسط‌بودن، کافی نیست، بلکه باید «گره‌گشایی تاریخی» کرد و «جهش انقلابی» پدید آورد. اگر مجلس دهه‌ی شصت، یک «دیالمه» داشت، مجلس گام‌ دوم انقلاب باید چند دیالمه داشته باشد؟! به «غایات تمدنی» فکر کنیم نه «رقبای انتخاباتی». بس است چرخه‌ی متوسطان. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi