eitaa logo
نوشته‌های مهدی جمشیدی
9.9هزار دنبال‌کننده
297 عکس
133 ویدیو
30 فایل
مهدی جمشیدی (نویسنده و فرهنگ‌پژوه)
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گفتار کوتاه: فرهنگ در موضع ملاصدرا و علامه طباطبائی آذرماه ۱۴۰۲ https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
نظریۀ «نزدیکی به قلّه» در دو تجربۀ تاریخیِ متفاوت.pdf
360.6K
🔻سطرهای ترجمه‌نشده از تاریخ زوال شوروی: نظریۀ «نزدیکی به قلّه» در دو تجربۀ تاریخیِ متفاوت 🖇 متن کامل این مقاله‌ی انتقادی را در اینجا بخوانید: http://fna.ir/3gllw5
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گفتار کوتاه: صید و صورت‌بندی مسأله در علوم انسانی https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻بایکوت به‌جای پاسخ 🖊مهدی جمشیدی استاد ابوالقاسم علیدوست در درس خویش دربارۀ سخن حقیر گفته‌اند: «کلیپی از یک نفر اخیراً پخش شده است که البته این شخص در این‌گونه حرف‌زدن‌ها سابقه دارد و من واقعاً نمی‌دانم چرا این افراد راه پیدا می‌کنند حرف بزنند. خود این شخص می‌گوید من اصلاً حوزه ندیدم و یکسری مطالب را می‌گوید؛ مثل کسانی‌که از طریق حل جدول، باسواد می‌شوند. ایشان می‌خواهد از عظمت حجاب بگوید که البته از عظمت حجاب هرچه مطلب بگوییم جا دارد ولی اینکه ادعا کنیم ولایت علی(ع)، ضروری دین نیست ولی حجاب، ضروری دین است، مشکل‌ساز است. وقتی تو این حرف را می‌زنی، حجاب بالا نمی‌آید و اگر هم بالا بیاید، ولایت امیرالمومنین(ع) پایین می‌آید. کسانی که بخواهند سوءاستفاده کنند همین را می‌گیرند و می‌گویند ولایت علی(ع) که شیعه بر آن استوار شده است در حد حجاب نیست؛ می‌گویند بنیان شیعه بر پایه‌ای است که به اندازه حجاب نیست. متأسفانه حساب‌وکتابی وجود ندارد و این افراد را می‌آورند حرف بزنند. همین کلیپ را فردا وهابیت می‌گیرد و چقدر از آن استفاده می‌کند. این ثمره حرف‌زدن کسانی است که درس نخواندند، ثمره ندانم‌کاری کسانی است که نمی‌دانند رسانه را در اختیار چه کسانی قرار دهند و فقط جهات خاصی برای‌شان اهمیت دارد که اگر آن جهات درست باشد هرچه بادا باد!» https://iqna.ir/00HZXL خبرگزاری بین‌المللی قرآن نیز افزون بر انعکاس این برداشت، چندی بعد تلاش کرده تا قدری فضاسازی منفی کند و ماهی خود را از آب گل‌آلود بگیرد: https://iqna.ir/00HZw9 به اختصار بگویم: ۱. سبک و سیاق تحقیرآمیز آقای علیدوست در آنچه که به‌واقع، نقادی نیست، نشان از نوعی «اَشرافی‌گری علمی» دارد که زاویۀ نگاهش، از بالا به پایین است و منتقد و مخالف خویش را هیچ و پوچ می‌انگارد. مواجهۀ ایشان «تخریبی» است و نه «اصلاحی»، و بدین جهت، ادبیات تحقیرآمیز و ملامت‌کننده استخدام کرده‌اند. می‌خواهند دین‌دانیِ فقه‌بسنده و فقهِ مصلحت‌زده‌اشان را به بهای گزاف، به مخاطبِ آزاداندیش بفروشند و اطاعت مقلّدانه و تمکین مرعوبانه بخرند. من خریدار چنین متاعی نیستم و جز در برابر استدلال و برهان، سر تعظیم و تسلیم فرونمی‌آورم. به‌جای «تحکّم»، «تلطّف» بورزید و به‌جای «اقتدار»، بر «استدلال»‌ تکیه بزنید و به‌جای «ملامت»، «مباحثه» کنید. من «سابقه‌دارِ» کدام سخن مبتذل بوده‌ام و کجا از «حل جدول»، معرفت اندوخته‌ام؟! در بیست‌وپنج سال گذشته، پنج هزار جلد کتاب خوانده‌ام و در مطالعه و فکر و نوشتن و مباحثه، ممحض و متمرکز بوده‌ام. ۲. ما را متهم به اختناق‌طلبی و انسداد‌خواهی و خودمرکزبینی می‌کنند اما آشکار می‌گویند نباید رسانه در اختیار کسی چون من قرار بگیرد. آری، به «مناظره» و «مواجهه» فرانمی‌خوانند و «کرسی آزاداندیشی» برپا نمی‌کنند و وارد «گفتگوی عاری از اقتدارهای نامعرفتی» نمی‌شوند، بلکه طریق «حذف» و «سرکوب» در پیش می‌گیرند و پاسخِ دیگری‌های معرفتی‌شان را با توصیه به «نفی» و «طرد» می‌دهند. وقتی از «قدرتِ ابطالِ علمی» بی‌بهره باشند، به‌ناچار باید «قدرتِ اختناقِ عملی» را به میدان بیاورند و در سایۀ مُهرِ خاموشی بر دهان دیگری‌ها دوختن، اقتدارشان را حفظ کنند. در منبرهای‌شان، نالۀ آزادی بیان برای دگراندیشان سرمی‌دهند و فریاد بایکوت برای انقلابی‌ها. هیچ‌گاه در پی رسانه نبوده‌ام، بلکه همواره دعوت شده‌ام و اغلب نیز با اصرار پذیرفته‌ام. ۳. عجبا که حتی در اینجا نیز ایشان، جانب «مصلحت» را گرفته و «حقیقت» را وانهاده است؛ ایشان نمی‌گویند این گزاره که «ولایت حضرت امیر -علیه‌السلام- ضروری مذهب است و نه ضروری دین»، غلط است، بلکه می‌گویند بیانش «برخلاف مصلحت» است. پس نظر ایشان معطوف به مقام «صلاح» و «فساد» است و نه «صدق» و «کذب». تا اینجا روشن شد که دست‌کم، سخن من «غلط» نبوده است. اما ایشان ادامه می‌دهند که این سخن برخلاف مصلحت است به این دلیل که موجب تنزّل مرتبۀ ولایت نسبت به حجاب می‌شود. این سخن نیز راه به حقیقت نمی‌برد چون «ضروری دین» بودن یک حکم، به معنای تحقّقِ «توافقِ بینامذهبی» دربارۀ آن حکم است و نه «مهم‌تر» و «بنیانی» ‌بودن آن حکم. مگر هر آنچه که در میان مذاهب اسلامی، جزو «بیّنات» و «قطعیّات» است، در حکم «باطن شریعت» و «گوهر دین» است؟! اصطلاح ضروری دین، حاکی از «اجماع مسلمانان» است و نه (به‌طور حتمی) «ارکان اسلام». غرض من از بیان این نکتۀ تناقض‌یاب در برابر طرف مناظره‌ که شیعه بود، این بود که اثبات کنم ولایت حضرت امیر که تو آن را پذیرفته‌ای، امر اجماعی نیست، اما حجاب که تو آن را «حکم تاریخی» می‌دانی و نه «حکم دینی»، امر قطعی و بیّن در میان فرقه‌ها و مذاهب اسلامی است. حاصل این بیان، «تحکیم حکم حجاب» است و نه «تقلیل حکم امامت». به‌راستی، این بدیهیّات را کسی چون من باید به استاد سطوح عالی حوزه بگوید؟! https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🗒 الهى‌بودن ولایت و حكومتِ پیامبر اسلام از «ضروریّات دین اسلام» است و ولایت و حكومت دوازده امام معصوم -علیهم السلام- «ضرورت مذهب تشیّع» است(علامه محمدتقی مصباح‌یزدی، حقوق و سیاست در قرآن، ص۲۸۸). 🗒 نصب پیامبر اسلام به منصب حكومت بر مسلمین، به حكم «ضرورت دین اسلام»، و نصب ائمه اثنى عشر به حكم «ضرورت مذهب تشیع»، از سوى خداى متعال صورت پذیرفته است،نه از طرف خود مسلمین، و چون‌وچرا و شك و انكار در این مطلب، موجب خروج از دین اسلام یا مذهب تشیع خواهد بود(همان، ص۳۰۶). 🖇در اینجا بخوانید: https://www.mesbahyazdi.ir/node/4609/ ،،،،،،،،،،،،،،، چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست سخن‌شناس نه‌ای جان من، خطا اینجاست! https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻درس‌گفتار: مردم در منطق آیت‌الله مصباح (واسازی کج‌روایت‌های دگراندیشان) 🖊 مهدی جمشیدی ۱. در این درس‌گفتار، کوشیدم با متن‌خوانی مبتنی بر سه رویکرد «تحلیلی»، «تطبیقی» و «مسأله‌ای»، نشان بدهم که برخلاف ادعای دو جریان «نواندیشی دینی» و «تکنوکرات‌ها» - یعنی از صادق حقیقت تا محسن هاشمی - نه‌فقط علامه مصباح در برابر مردم‌سالاری نیست، بلکه ایشان عالی‌ترین و ناگفته‌ترین ظرفیت‌های مردم‌سالاری دینی را یافته و روایت کرده است. ۲. روایت جریان به‌اصطلاح نواندیشی دینی از تفکر سیاسی علامه مصباح، برآمده از «اغراض شخصی» و «سوگیرهای تجددی» است و هیچ قرابتی با واقعیت ندارد. چنانچه مواجهه‌ی «دست‌اول» و «گزینش‌نشده» و «منظومه‌وار» با این نظام معرفتی داشته باشیم، به‌روشنی درمی‌یابیم که این تفکر، از هر جهت با نظریه‌ی مردم‌سالاری دینی، همسو و همدل است و بیش از همه، امکان‌های دینی مردم‌سالاری را یافته است. ۳. امکان‌های مردم‌سالارانه در اندیشه‌ی علامه مصباح عبارتند از: تلازم کمال انسانی با اختیار، خوانش از بیعت به مثابه عنصر دینی تولید مقبولیت، ساختارپردازی اخلاقی-شورایی از نظریه‌ی مردم‌سالاری دینی، اصالت جامعه‌‌ی مدنی اسلامی نسبت به دولت اسلامی، جمهوریت به‌مثابه قالب متناسب با اقتضاهای کنونی تحقق مردم‌سالاری دینی. ۴. این‌همه در حالی است که جریان نواندیشی دینی، در مرداب تفکر ترجمه‌ای و التقاطی افتاده و تهی از خلاقیت نظری و دین‌پژوهی اصیل است. در عوض، هرچه که توانسته به سوی تحریف و وارونه‌نمایی اندیشه‌ی علامه مصباح حرکت کرده است. فکرت: رسانه اندیشه و آگاهی @Fekrat_Net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مردم در منطق آیت‌الله مصباح -۱ فکرت: رسانه اندیشه و آگاهی @Fekrat_Net
مردم در منطق آیت‌الله مصباح.pdf
811.1K
🗒 من به عنوان طلبه‌اى كه پنجاه سال با علوم دینى سروكار داشته است، تنها مى‌توانم دربارۀ فلسفۀ حقوق یا سیاست از دیدگاه اسلامى بحث كنم و نظر دهم. اگر عدّه‌اى مى‌خواهند جوّ ناسالمى را به وجود بیاورند و تفسیرهاى نادرستى ارائه دهند، یا احیاناً مطالبى را تحریف كنند، از ابتدا و انتهاى آن كلماتى را حذف كنند و جمله‌اى را از شخصى مطرح كنند و آن را زیر ذرّه‌بین بگذارند و سوءاستفاده‌هایى بكنند، ما با این افراد كارى نداریم. 🖇 علامه محمدتقی مصباح، نظریۀ سیاسی اسلام، ج۱، ص۱۸۸. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مردم در منطق آیت‌الله مصباح -۲ فکرت: رسانه اندیشه و آگاهی @Fekrat_Net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فهم نهم دی در آیینهٔ اکنون: دروغ تقلب، واقعیت تغلب در گفتگو با مهدی جمشیدی 🖇 در اینجا ببینید: https://www.aparat.com/v/NdLWZ 🆔 @geraa_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسانه فکرت به مناسبت سالروز رحلت علامه ، محفل سیزدهم خود را با عنوان «مردم در منطق آیت‌الله مصباح» با حضور مهدی جمشیدی برگزار کرد. ➕این نشست را می‌توانید از آپــارات و یـوتیـوب فکرت ببینید. https://www.aparat.com/v/ngCB3 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه | فکرت | مدرسه فکرت
50.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻گفتگو با عنوان: بازخوانی خیزش نهم دی (از ارادهٔ انتخاباتی تا ارادت الهیاتی) 🖇مهدی جمشیدی 🖇برنامهٔ جریان ۹ دی‌ماه، شبکه یک سیما 📍در اینجا ببینید: https://telewebion.com/episode/0xa9fb685
🗒 فیلسوف بود اما «عشق» را به تمامِ معنا می‌فهمید. و هنگامی‌که صادقانه با او از عشق می‌گفتی، زبانِ عاشقانه‌اش گشوده می‌شد. فرسنگ‌ها از مرتبه‌ی کمالی او فاصله داشتی اما فروتنانه، تو را «دوست» خطاب می‌کرد و به واسطه‌ی جذبه‌ی عشق، به مقام «معیّتِ باطنی» اشاره می‌نمود. بیش از بیست سال، عاشقانه دوستش داشتم و اینک بسی دلتنگم از هجرانش. دو بار در عمقِ آغوشِ بی‌کرانه‌اش، معنی «محبّتِ ایمانی» را تجربه کردم. هویّت اسلامی و انقلابی من، زاده‌ی همان تجربه‌های وجودی است. نسبتی در میان بود که از اقیانوس معرفت او آغاز شد و به آسمان معنا راه یافت. چشمه‌ی اشکم در غم فراقش، خشکیده نخواهد شد. در جان، خانه کرده و دل را شیدا و شیفته ساخته. گذر زمان، از طراوتش نمی‌کاهد و داغ‌ سوزانش را از یاد نمی‌برد. رضوان الله تعالی علیه. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻تأمّلی در مفاهیمِ پیامِ رهبر انقلاب در پی درگذشت آیت‌الله مصباح: حکیمِ مجاهد و انقلابی 🖇 در اینجا بخوانید: https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=47043
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گفتار کوتاه: فیلسوفان مسلمان و فلسفه‌ی فرهنگ (تجربه‌ی معرفتی نسل اول و دوم) https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گفتار کوتاه: تجلی خودآگاهی تاریخی در مقاومت غزه (بازآرایی و بسط روایت امام خمینی) https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مردم در منطق آیت‌الله مصباح -۳ فکرت: رسانه اندیشه و آگاهی @Fekrat_Net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(۱) گفتگوی تلویزیونی با عنوان: عقلانیّتِ مقاومت: کج‌روایت‌ لیبرال-تکنوکرات‌ها از مقاومت 🖇 شبکه افق، برنامه‌ی به افق فلسطین جمعه، ۲۲ دی http://telewebion.com/live/ofogh?e=0xac6a350 https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(۲) گفتگوی تلویزیونی با عنوان: عقلانیّتِ مقاومت: کج‌روایت‌ لیبرال-تکنوکرات‌ها از مقاومت 🖇 شبکه افق، برنامه‌ی به افق فلسطین جمعه، ۲۲ دی http://telewebion.com/live/ofogh?e=0xac6a350 https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(۳) گفتگوی تلویزیونی با عنوان: عقلانیّتِ مقاومت: کج‌روایت‌ لیبرال-تکنوکرات‌ها از مقاومت 🖇 شبکه افق، برنامه‌ی به افق فلسطین جمعه، ۲۲ دی http://telewebion.com/live/ofogh?e=0xac6a350 https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(۴) گفتگوی تلویزیونی با عنوان: عقلانیّتِ مقاومت: کج‌روایت‌ لیبرال-تکنوکرات‌ها از مقاومت 🖇 شبکه افق، برنامه‌ی به افق فلسطین جمعه، ۲۲ دی http://telewebion.com/live/ofogh?e=0xac6a350 https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(۵) گفتگوی تلویزیونی با عنوان: عقلانیّتِ مقاومت: کج‌روایت‌ لیبرال-تکنوکرات‌ها از مقاومت 🖇 شبکه افق، برنامه‌ی به افق فلسطین جمعه، ۲۲ دی http://telewebion.com/live/ofogh?e=0xac6a350 https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(۶) گفتگوی تلویزیونی با عنوان: عقلانیّتِ مقاومت: کج‌روایت‌ لیبرال-تکنوکرات‌ها از مقاومت 🖇 شبکه افق، برنامه‌ی به افق فلسطین جمعه، ۲۲ دی http://telewebion.com/live/ofogh?e=0xac6a350 https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻مقایسۀ نظرات آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله مصباح دربارۀ منطق حکمرانی(۱): دو روایت مشابه از سه الگوی متفاوت 🖊 مهدی جمشیدی در این یادداشت، عصاره و جوهرۀ آراء آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله مصباح‌یزدی را دربارۀ سه الگوی متفاوت حکمرانی بیان می‌کنیم و نشان می‌دهیم که روایت‌های آنها از این الگو، «مشابه» و «هم‌افزا» هستند و «شکاف» و «تضاد»ی در میان نیست. ۱. الگوی یکه‌سالاری؛ منطق استبدادِ ساخت سیاسی هر دو متفکّر بر این باور هستند که در این الگو، مردم هیچ منزلتی ندارند و تنها حاکم یا حاکمان هستند که تدبیر امور جامعه را در دست دارند؛ بدون آن‌که مردم دخالت و حضوری در حاکمیّت داشته باشند. این الگو، مردم را فاقد هر گونه «حقّ» می‌داند و بر تکلیف آنها اصرار می‌ورزد و از آنها «اطاعت مطلق» می‌طلبد و اگر هم گاهی از مردم سخن به میان می‌آید، برای حفظ ظاهر هست و حقیقتی ندارد. حکمرانی در این الگو، «متمرکز» و «نقطه‌ای» است و قدرت در ساخت آن، توزیع نشده است. ما در این زمینۀ یک تجربۀ تاریخیِ طولانی داریم؛ چنانچه آخرین نمونۀ آن، تجربۀ سلطنت پهلوی بود که در آن، مردم حتّی در «حاشیۀ سیاست» نیز قرار نداشتند و نظر و اندیشۀ آنها ارزش و اعتباری نداشت. از سوی دیگر، حاکم خود را با هیچ امر بیرونی‌ای تطبیق نمی‌دهد، بلکه «خواست شخصی» و «ارادۀ دلبخواهانۀ» او، منشأ حاکمیّت و تدبیر جامعه است. در مقام نقد این الگو، چند اشکال از جانب این دو متفکّر مطرح شده است. نخست این‌که بر اساس هیچ دلیل معتبری نمی‌توان اثبات کرد که حاکمیّت بر مردم از آنِ یک «شاه مستبد» باشد، بلکه «سلطنت» از اساس و به‌طور مطلق، غلط و نامشروع است و نظام سلطنتی جز در خودکامگی و استبداد، ریشه‌ ندارد. سنّت‌های قومی و ملّی یا وراثت یا زور و غلبه نمی‌توانند مشروعیّت بیافرینند و حقّ حاکمیّت بر مردم را از آنِ کسی نکنند. دیگر این‌که در الگوی یکه‌سالاری، مردم هیچ‌گاه «رشد اجتماعی» نمی‌یابند؛ چون مجال «انتخاب آزادنه» به آنها داده نمی‌شود. مردم، همواره موضوع منفعل و بی‌‌اراده برای حاکمیّت هستند که همچون ضعیفان و حقیران باید برای آنها تصمیم گرفت و توقع مشارکت و اندیشه‌ورزی از آنها نداشت. چنین جامعۀ تحقیرشده و فرودست نگاه‌داشته‌شده‌ای، به آمرانگیِ حاکمیّت عادت کرده است و انتقاد و اعتراض و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در آن معنا ندارد. ۲. الگوی مردم‌سالاری سکولار؛ منطق نفسانیّتِ ساخت اجتماعی هر دو متفکّر معتقد هستند که غرب متجدّد، مدّعی سرسخت این الگو است و آن را جهان‌شمول و عام می‌شمرد و بر اساس آن دربارۀ جوامع دیگر قضاوت می‌کند. در منطق تجدّد، استبداد نفی شد و اقتداگرایی ملامت شد و مردم‌سالاری به‌عنوان ارزش مطلق و نهایی مطرح گردید، امّا از آن سو، «دین از حاکمیّت» کنار گذاشته شد و مردم‌سالاری به‌طور ذاتی و جوهری، ناسازگار با حضور دین در عرصۀ حکمرانی انگاشته شد. ازاین‌رو، «سکولاریسم» یک اصل بدیهی و پیش‌فرض قطعی در تمام دولت‌های تجدّدی است. به‌بیان‌دیگر، «مردم‌سالاری» با «دین» جمع نمی‌شود و چنانچه حکومت بخواهد بر دین تکیه کند و ارزش‌های دینی را در جامعه تحقّق ببخشد، دیگری بهره‌ای از مردم‌سالاری نخواهد داشت. بدین‌جهت، حکومت‌ها باید یکی از این دو گزینۀ ناسازگار را انتخاب کنند. انتخاب عالَم تجدّد، مردم‌سالاریِ سکولار بوده است؛ چنان‌که تمام ساحت‌های تمدّن غربی بر سکولاریسم تکیه دارد. بر این الگو، نقدهای مهمی از سوی این دو متفکّر وارد شده است. یکی این‌که «حقّ الهی» را در حاکمیّت نادیده انگاشته است و به این واسطه، «ارادۀ تشریعیِ الهی» را زیر پا گذاشته شد. دین اسلام به سبب جامعیّتش، دربارۀ حکومت و سیاست نیز تجویز و تدبیر دارد و این‌گونه نیست که را به خود وانهاده باشد و احکامش منحصر به رابطۀ انسان با خدا باشد. این در حالی است که الگوی مردم‌سالاریِ سکولار، برداشت «اقلّی» و «تنگ‌دامنه» از دین دارد. دیگر این‌که در اثر «رهاشدگیِ ارزشیِ» مردم و اهتمام‌نداشتن حاکمیّت به «هدایت معنوی» و «تربیت اخلاقیِ» مردم، انتخاب‌های آنها نیز برخاسته از نفسانیّت جمعی هستند و طاغوت را بازتولید می‌کنند. البتّه مردم‌سالاری در این الگو، چندان بر واقعیّت اجتماعی تکیه ندارد؛ چراکه نظام سرمایه‌داری که بر تمدّن غربی حاکم است، ذهنیّت جمعی را در اختیار خود دارد و مجال نمی‌دهد که کسی فارغ از القاها و تحمیل‌های آن اندیشه و انتخاب کند. ازاین‌رو، نوعی مردم‌سالاریِ نمایشی و صوری در غرب برقرار است. http://fna.ir/3h6e9e https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻مقایسۀ نظرات آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله مصباح دربارۀ منطق حکمرانی(۲): دو روایت مشابه از سه الگوی متفاوت 🖊 مهدی جمشیدی ۳. الگوی مردم‌سالاری دینی؛ منطق صیرورتِ کمالیِ جامعه هر دو متفکّر تصریح می‌کنند که این الگو برخاستۀ از «تفکّر اسلامی» است و هرگز این‌گونه نیست که به اقتضای زمانه، مردم‌سالاری به دین افزوده شده باشد، درحالی‌که خود دین، از آن سخنی به میان نیاورده باشد. مردم‌سالاریِ دینی، حاصل به‌ هم دوخته‌شدن دو امر متضاد نیست، بلکه منطق درونیِ خود دین به اسقرار مردم‌سالاری حکم می‌کند؛ چنان‌که در صدر اسلام نیز حکومت رسول اکرم و حضرت امیر، بر «بیعت» تکیه داشت. تفاوت مردم‌سالاریِ اسلامی با مردم‌سالاریِ سکولار در این است که در این نوع از مردم‌سالاری، امام جامعۀ اسلامی و همچنین ساختار سیاسی می‌کوشد از طریق «تعلیم و تربیت جامعه»، خواسته‌های عمومی را به سوی ارزش‌های اخلاقی و هدف‌های معنوی هدایت کند. امام جامعه، خطوط معنویِ کلّی را طرّاحی می‌کند و همواره تلاش می‌کند مردم را در راستای حقایق قدسی به حرکت درآورد. بنابراین، مردم در این الگو، «رهاشده» و «به‌ خود وانهاده» نیستند و حکومت اسلامی نسبت به قلمرو دین‌داری عمومی، «بی‌طرف» و «نظاره‌گر» نیست. به‌عبارت‌دیگر، ازآنجاکه تکیۀ حاکمیّتی بر جامعه‌ای که در آن فضلیت‌های معنوی رشد نکرده خطاست و با فلسفۀ نبوّت تعارض دارد و حاصلی جز تشدیدشدن سیر انحطاطی ندارد، باید به واسطۀ ساختارهای رسمی، جامعه را جهت معنوی داد و و از لحاظ دین‌داری، راه برد. این در حالی است که در منطق مردم‌سالاریِ سکولار، حاکمیّت از مواضع ارزشی کنار می‌کشد و «هدایت» و «ضلالت» و «حقّ» و «باطل» را نسبی می‌انگارد و تنها تسلیم «تقاضای اجتماعی» است؛ یعنی جامعه، هیچ مقصدی ندارد جز لذّت بیشینه برای تعدادی بیشتری از مردم. در الگوی مردم‌سالاریِ دینی، «کمال» اصالت دارد و نه «لذّت»، و کمال نیز مسأله‌ای نسبی و اعتباری نیست، بلکه ریشه در ساحت وجودی و تکوینیِ انسان دارد که در ساختار سیاسی، امتداد می‌یابد و به تجویز و تدبیر حکمرانانه می‌انجامد. در این منطق قدسی، انسان دارای یک مدار مستقیمِ الهی و تکوینی است که صیرورت در امتداد آن، سعادت او را در پی خواهد داشت. مسألۀ حکومت اسلامی نیز «سعادت فردی و جمعی» است؛ یعنی دین از این جهت به پهنۀ سیاست وارد شده است که هدایتِ معنویِ جامعه، مستلزم در اختیار گرفتن «ساختارهای رسمیِ جامعه» است و این نیز از طریق قرار داشتن در متن قدرت سیاسی، حاصل می‌شود. پس ضرورت «هدایتِ حداکثریِ جامعه»، پای دین را به سیاست گشوده است و فلسفۀ دولت اسلامی نیز همین است که از طریق «زمینه‌سازی‌های ساختاری»، تحصیل کمالات معنوی را برای افراد جامعه تسهیل نماید. به‌این‌ترتیب، دین در این الگو همانند یک «چهارچوب تعیین‌کننده» و «قالب جهت‌بخش» است که انتخاب‌ها و خواسته‌های مردم در درون آن قرار می‌گیرند و تابع آن هستند. جامعۀ اسلامی، جامعۀ مؤمنان است و مؤمنان نیز با وجود تفاوت در درجۀ دیانت، همگی بر این باور هستند که باید در مقابل «ارادۀ تشریعیِ الهی»، تسلیم و تابع باشند و عصیان و گردن‌کشی نکنند. براین‌اساس، دین در قامت «قانون» نیز ظاهر می‌شود و مناسبات و معادلات اجتماعی را صورت‌بندی می‌کند، از جمله این‌که خواست و ارادۀ مردم را در درون مرزهای خود تعریف می‌کند. این وضع اجتماعی، برآمده از عنصر هدایتِ معنویِ جامعه است؛ به این معنی که حاکمیّت دینی هرچه در توان دارد را برای ارتقای فضیلت‌های اخلاقی و معنوی در جامعه به کار می‌بندد و فقرهای معنوی و ضعف‌های دینیِ مردم را علاج می‌کند تا دین‌داری، از متن جامعه بجوشد و حالت تحمیلی نداشته باشد. درعین‌حال، روشن است که همواره عدّۀ ناچیزی هستند که تربیت و هدایت بر آنها مؤثّر نیست و باید با الزام قانونی، آنها را - هر چند در ظاهر - در مسیر حقّ نگاه داشت. http://fna.ir/3h6e9e https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi