862) 📖 إنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ 📖
💢ترجمه
بهدرستی که ابراهیم قطعا بردباری بسیار تضرعپیشه و بازگشتکننده بوده است.
سوره هود (11) آیه 75
1397/10/4
17 ربیعالثانی 1440
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⚫️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸 قسمت سی وهفتم 🔸#ابوجعفر در روزهای پایانی سال ۱۳۵۹ خبر رسید
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد:
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⚫️ #سلام_علی_ابراهیم
🔸قسمت سی وهشتم
🔸 #دوست
خیلی بی تاب بود ناراحتی در چهره اش موج می زد پرسیدم چیزی شده؟
ابراهیم با ناراحتی گفت دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایی موقع برگشت کنار مواضع دشمن ماشاءالله عزیزی رفت روی مین وشهید شد عراقی ها هم تیر اندازی کردند وما مجبور شدیم برگردیم تازه علت ناراحتی اش را فهمیدم. با هوا تاریک شدن هوا #ابراهیم رفت ونیمه های شب خوشحال وسر حال مرتب فریاد میزد ؛ امدادگر.....امدادگر.....سریع بیا ماشاءالله زنده است
بچه ها ماشاءالله را سوار آمبولانس کردند ولی ابراهیم گوشه ای نشسته وفکر میکرد کنارش نشستم پرسیدم توچه فکری؟ مکثی کرد وگفت ماشاءالله وسط میدان مین افتاده نزدیک سنگر عراقی ها اما وقتی رفتم اونجا نبود 🤔کمی عقب تر پیداش کردم دور از دید دشمن در مکانی امن منتظر من🤔....
🔸🔸🔸🔸
♻️از دفتر خاطرات ماشاءالله در جبهه گیلان غرب....
خون زیادی از پای من رفته بود بی حس شده بودم عراقی ها هم مطمئن که زنده نیستم حال عجیبی داشتم زیر لب فقط میگفتم یا صاحب_الزمان_ادرکنی . هواتاریک شد وجوانی زیبا وخوش سیما ونورانی بالای سرم آمد چشمانم را به سختی باز کردم مرا به آرامی از میدان مین برداشت و آهسته وآرام در جای آرامی بر زمین گذاشت من دردی حس نمیکردم ولی اون آقا کلی با من صحبت کرد به من فرمودند:
کسی می آید وشما را نجات میدهد او دوست ماست! لحظات بعد #ابراهیم آمد وبا صلابت همیشگی مرا دوش گرفت وحرکت کرد آن جمال نورانی ابراهیم را دوست خود خواند ...
🔸 ماشاءالله سالها در منطقه حضور داشت او از معلمین با اخلاص وبا تقوای گیلان غرب بود که تا پایان جنگ در همه عملیات ها حضور داشت
او پس از جنگ در سانحه رانندگی به یاران شهیدش پیوست..
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#اختصاصی
💠عبرتهای تفحص
♻️بیان عبرتهای تفحص شهدا از زبان سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین
#إِنَّا_لِلَّهِ_وَ_إِنَّا_إِلَيْهِ_راجِعُونَ
ارتـحال فـقـيـه فـرزانه حـضرت آیــت الله
سید محمود هاشمی شاهرودی را محضر
مقام معظم رهبـري و بیـت معزز آن عالـم
وارسته ومردم عزیزولایت مدار و بالاخص اعضای خوب کانال #هادی_دلها_ابراهیم_هادی تسلیت عرض میکنم.
✍مدیریت کانال #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
#تسلیتــــــ🕯ــــ...
#سید_محمود_هاشمی_شاهرودی
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت فقیه عالیقدر و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آیتالله #هاشمی_شاهرودی را تسلیت گفتند.
📝 متن پیام حضرت آیت الله خامنهای به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
◾با تأسف و اندوه خبر درگذشت فقیه عالیقدر و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، آیةالله آقای حاج سیدمحمود هاشمی شاهرودی رضوان الله علیه را دریافت کردم. این ضایعهی اسفبار که پس از حدود یک سال بیماری سخت و دردناک واقع شده است مایهی تالّم همهی کسانی است که به مقام علمی و خدمات با ارزش ایشان به نظام اسلامی و نیز به مجموعههای فقهی و اصولی و حقوقی حوزههای علمیه آشنا میباشند. ایشان #استادی_بزرگ در حوزه علمیه قم و کارگزاری #با_وفا در مهمترین تشکیلات نظام جمهوری اسلامی، عضو مؤثری در شورای نگهبان و رئیس موفقی در مجمع تشخیص مصلحت بودند و آثار و برکات علمی بسیاری از خود بر جای نهادند.
◾ ایشان همچنین برادر سه شهید و از یاران و شاگردان و همراهان شهید نامآور و بزرگوار سیدمحمدباقر صدر بود.
◾ اینجانب مصیبت درگذشت این عالم برجسته را به خاندان مکرم، همسر گرامی و فرزندان محترم و همه وابستگان و نیز به حوزهی علمیه قم و شاگردان و همکاران علمی و ارادتمندان ایشان تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی و علوّ درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
◾ سیّد علی خامنهای
۴ دی ۱۳۹۷
💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از كانال رسمي ( مجمع جهاني خادمين شهدا)
✍فرازی از وصیتنامه شهیدحجت الله قاسمیان
فردای قیامت،هزاران شهید یقه ی ما را خواهند چسبید و خواهند گفت که با خونمان چه کردید؟ ما با سلاح ذکر و صبر و توکل به پیش می رویم تا متحقق کننده ی احکام باری تعالی باشیم.
🌷سالروز زمینی شدنت مبارک ای شهید راه حق 🌷
💠شهید بزرگوار از شهدای کربلای ۴هستند
اصلاحیه 🔴ویژه برنامهء بزرگداشت
حماسهء7دی،قیاممردم اهواز
♦سخنران:
▫حجتالاسلاموالمسلمینحاجتی
♦شاعر:
▫سیدعلیرضاشفیعی
♦مداحان:
▫کربلایی سیدمحسن امام
▫کربلایی مصطفی مروانی
زمان:
🕗 پنجشنبـه،6دی،ساعت۲۱
🔶مکان:
🔸فلکهپلپنجم،مسجدالغدیر
🔷با مشارکت:
🔹هیئتکریماهلبیتفاطمیهع
🔹هیئت فدائیان حسین ع
🔹هیئت انصار المهدی عج
🔹هیئت مکتب الزهرا س
🔹هیئت روضه الزهرا س
🍃🌸در محضر شهید
🔆جنگ که شروع شد علیرضا ۱۷سالش بود دلش می خواست برود جبهه ولی بخاطر سن کمش نمی ذاشتن به هر زحمتی بود مخفیانه رفت جبهه.
🔫توی منطقه کارهای عجیبی انجام می داد ادوات جنگی اختراع می کرد .یه چیزی ساخته بود به نام تیر بار آر پی جی، با این دستگاه می تونستند.
💣 پشت سر هم تعدادی از آر پی جی شلیک کنند اونقدر خوش فکر بود که به اون سن کمش شد فرمانده تخریب چی،توی بیست و چهار سالگی هم در دل خنثی کردن مین پودر شد .....رفت پیش معشوقش.
#شهید_سردار_علیرضا_عاصی🌷
#توجه
#توجه
همراهان ارجمند امشب پرسش و پاسخ طب اسلامی با حضور کارشناس محترم حجت الاسلام میر صالحی رو خواهیم داشت...
عزیزان از ساعت ۱۸ تا ۲۰ سوالات خودشونو مطرح کنند ان شاءالله از ساعت ۲۰ به بعد در خدمت استاد خواهیم بود.
#رسانه_باشید
http://eitaa.com/joinchat/1220673552C2694e69cf5
#خرما گرفته بود. به تک تک بچه ها تعارف میڪرد
بهش گفتم: #مرسی
گفت:"چی گفتی"
گفتم:مرسی
ایستاد و گفت" دیگه نگو مرسی #بگو👈 «خدا پدرو مادرت رو بیامرزه»
#حاج_احمد_متوسلیان
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت سی وهفتم 🔶 #زندگی سيد عاشق بچه بود. ميگفت: ميخوام چهار
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶قسمت سی وهشتم
🔶 #انگشتر
شخصيت عجيبی داشت. در مواقع شوخی و خنده سنگ تمام ميگذاشت.
اما از حد خارج نميشد. فراموش نميكنم. در قرارگاه كه بوديم سربازها بيشتر در كنار سيد بودند. او هم سعی ميكرد از اين موقعيت استفاده كند. يك شب در كنار سيد و سربازها نشسته بوديم. شروع كرد خاطرات خنده دار دوران جنگ و رزمنده ها را تعريف كرد. همه ميخنديدند. در پای ان رو به من كرد و گفت: خب حالا مجيد جان حمد و سوره ات را بخوان!شروع كردم به خواندن. بعد به سرباز بغل دستي اش گفت: حالا شما هم بخوان و همين طور بقيه ...سيد كاغذی در دست داشت و مطالبی روی آن مينوشت. روز بعد هر جا كه يكی از سربازها را تنها گير می آورد با خوشرويی ایرادات حمد و سوره اش را يادآور ميشد! به كارهای سيد دقت ميكردم. كارهايش هميشه بی عيب و نقص بود. كاری نميكرد كه كسی ضايع شود. حرمت همه را داشت، حتی سربازان بی سواد! در ايامی كه جهت دوره تكميلی تداوم آموزش به تهران آمده بوديم هميشه با هم بوديم.يك روز جمعه به حمام عمومی دانشکده رفتيم. تا جايی كه من به ياد دارم هيچ گاه غسل جمعه سيد ترك نشده بود. ميگفت: اگه آب دبه ای هزار تومن هم بشه حاضرم پول بدم، اما غسل جمعه من ترك نشه.حمام عمومی بود. در كنار حوض نشستیم و مشغول شستن شديم. سيد دوباره سر شوخی را بازكرد. يك بار آب سرد به طرف ما ميپاشيد. يك بار آب داغ و ...
خلاصه بساط خنده به راه بود. ما هم بيكار نبوديم! یک بار وقتی سيد مشغول
ُشستن خودش بود يك لگن آب يخ به طرف سيد پاشيدم. سيد متوجه شد و جا خالی داد اما اتفاق بدی افتاد! سيد انگشترهايش را درآورده و كنار حوض حمام گذاشته بود. بعد از اينكه آب را پاشيدم با تعجب ديدم رنگ از چهره سيد پريد. او به دنبال انگشترهايش ميگشت!
سيد چند تا انگشتر داشت. يكی از آنها از بقيه زيباتر بود. بعد از مدتی فهميدم که ظاهرًا این انگشتر هدیه ازدواج سيد است. آن انگشتركه سيد خيلی به آن علاقه داشت رفته بود. شدت آب، آن را به داخل چاه برده بود. ديگر كاری نميشد كرد. حتی با مسئول حمام هم صحبت
كرديم اما بی فايده بود.به شوخی گفتم. اين به دليل دلبستگی تو بود. تو نبايد به مال دنيا دل ببندی.گفت: راست ميگی. ولی اين هديه همسرم بود؛ خانمی كه ذريه حضرت زهرا سلام الله است. اگر بفهمد كه همين اوايل زندگی هديه اش را گم كردم بد ميشود.
خلاصه روز بعد به همراه او برای مرخصی راهی مازندران شديم. درحاليكه جای خالی انگشتر در دست سيد كاملًا مشخص بود. هنوز ناراحتی را در چهره اش حس ميکردم. او به منزلشان رفت و من هم راهی بابلسر شدم. دو روز مرخصی ما تمام شد. سوار بر خودروی سپاه راهی تهران شديم. خيلی خسته بودم. سرم را گذاشتم روی شانه سيد. خواب چشمانم را گرفته بود.
چشمانم در حال بسته شدن بود كه يكباره نگاهم به دست سيد افتاد. خواب
از سرم پريد! سرم را یکباره بلند کردم. دستش را در دستانم گرفتم. با چشمانی
گرد شده از تعجب گفتم: اين همون انگشتره!! خیلی آهسته گفت: آروم باش.
دوباره به انگشتر خيره شدم. خود خودش بود. من ديده بودم كه يك بار سيد به زمين خورد و گوشه نگين اين انگشتر پريد. بعد هم ديده بودم كه همان انگشتر به داخل فاضالب حمام افتاد. هيچ راهی هم برای پيدا كردن مجدد آن نبود. حالا همان انگشتر در دستان سيد قرار داشت!! با تعجب گفتم: تو رو خدا
بگو چي شده؟! هرچه اصرار كردم بی فايده بود. سيد حرف نميزد. مرتب ميخواست موضوع بحث را عوض كند اما اين موضوعی نبود كه به سادگی بتوان از كنارش گذشت!راهش را بلد بودم. وقتی رسيديم تهران و اطراف ما خلوت شد به چهره او خیره شدم. بعد سيد را به حق مادرش قسم دادم!
كمی مكث كرد. به من نگاه کرد و گفت: چيزی كه ميگويم تا زنده هستم جايی نقل نكن، حتي اگر توانستی، بعد از من هم به كسی نگو؛ چون تو را به خرافه گويی و ... متهم ميكنند.وقتی آن شب از هم جدا شديم. من با ناراحتی به خانه رفتم. مراقب بودم همسرم دستم را نبيند. قبل از خواب به مادرم متوسل شدم.
گفتم: مادر جان، بيا و آبروی مرا بخر!
بعد هم طبق معمول سوره واقعه را خواندم و خوابيدم. نيمه شب بود كه برای نماز شب بيدار شدم. مفاتيح من بالای سرم بود. مسواك و تنها انگشترم را روی آن گذاشته بودم.
موقع برخواستن مفاتيح را برداشتم و به بيرون اتاق رفتم. وضو گرفتم و آماده
نماز شب شدم. قبل از نماز به سمت مفاتيح رفتم تا انگشترم را در دست كنم.
يكباره و با تعجب ديدم كه دو انگشتر روي مفاتيح است!! وقتی با تعجب ديدم انگشتری كه در حمام دانشکده تهران گم شده بود روی مفاتيح قرار داشت! با همان نگينی كه گوشه اش پريده بود، نميدانی چه حالی داشتم.
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#فرازے_از_وصیت_نامه_شهدا
🌻اقوام و دوستان حزبالهے !..
همه شما آگاهید و مےدانید ڪه مسلمان
مسئولیت زیادے دارد و تمام حرکتها
زیر ذرهبین #پروردگـار است.
🌲باید مواظب باشیم ڪه ریاستها،
قدرتها و زرق و برق دنیا گولمان نزند.
امروز حجت بر همه تمام است.
۱۲۴ هزار پیامبر براے انسان ڪردن ما آمدند.
💠و بعد از آن که امام امت مےفرمایند...
جبهه امروز از اهم واجبات است و هیچ چیز
نمےتواند مانع از جبهه رفتن شود با توجیه
ڪردن سر خودمان را ڪلاه مے گذاریم.
⚡برادران عزیز در هر زمان عمرو عاص
هست، منافق هست، ڪارشڪن است،...
همه نوع انسان هست، در ڪشور...
در موقعیت بسیار حساس قرار گرفتهایم
امتحان خدا فرا رسیده، خوشا به حال
آنهایے ڪه در امتحان قبول شوند.
🔻در میان تمام قشرها انسان ناباب هست،
حرڪت اینها باعث دل سردے شما نشود،
بگذارید تا اینها غرق در دنیا شوند.
آیا اینها در دنیا خواهند ماند؟ نه...
همه مےمیرند اما خوشا به حال آنهایے
ڪه زیبا رفتند و مےروند.
«شهید محمدعلے صادقے»
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب
این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید