هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت شصت ونهم 🔶 #حضور همسر من بعد از ماجرای فرش رنگی ارادت ع
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶قسمت هفتاد
🔶 #برنامه_علمدار
از روايت فتح تهران تماس گرفتند. خواستند كه برويم و درباره شهيد سيد
مجتبی علمدار فيلم تهيه كنيم.
گفتم: يعني چی!؟ آقا سيد كه زنده است. برويم برای او فيلم تهيه كنيم؟!
همین يكی دو ماه پيش بود كه برنامه روايت فتح، مصاحبه ايشان را پخش کرد.
گفتند: ایشان شهيد شده اند.
با تعجب پرسيدم: چطور؟!
گفتند: آقا سيد مجتبی علمدار جانباز شيميايی بودند.
من آن موقع مشغول کار بر روی پروژه شهید جهان آرا بودم. آمدم و فیلم مصاحبه سید را دیدم.
بعد هم گروهی را آماده كردم و رفتيم ساری. ابتدا به سراغ لشكر 25 رفتيم و خودمان را معرفی كرديم. گفتيم ميخواهيم درباره سردار شهيد، سيد مجتبي علمدار، فيلم تهيه كنيم.
به ما گفتند درجه سيد سردار نبوده، او سروان بوده. با خودم فكر كردم كه
روايت فتح درباره سرداران فيلم تهيه ميكند، نه ...
کسی زیاد تحویل نگرفت. پس از مدتی با ناراحتی برگشتيم تهران. به روايت
فتح اعلام کردم كه ادامه نميدهيم.
شب آمدم خانه، نيمه های شب خواب عجیبی ديدم.
دو نفر سيد با لباس سبز به سمت من آمدند. به من گفتند: رفتی به جايی تا از
نوادگان ما فيلم بگيری، اما برگشتی؟!
با ترس از خواب پريدم. به آنچه در خواب ديده بودم فكر ميكردم. رفتم
وضو گرفتم و نمازم را خواندم. دوباره خوابيدم. همان خواب دوباره تکرار شد.
صبح اول وقت رفتم روايت فتح. گفتم ميخواهم برای سید کار کنم. تعجب
کردند. وسایل سریع آماده شد، به همراه عوامل حرکت کردیم.
در ساری دوباره همان مسائل پیش آمد. کسی همکاری نميکرد!
در همان محل لشکر 25 نشسته بودیم که یکی از دوستان آقا مجتبی مجیدکریمی آمد! گفت: در خواب سید را دیدم که گفته برو لشکر. بچه های روایت فتح منتظر کمک هستند. برو کمکشان کن.
رفتیم با خانواده شهيد علمدار ديدار كردیم. رفقای او هم جمع شدند. بعد به
همراه گروه رفتيم و از شب تا نزدیک صبح برنامه ضبط كرديم. خیلی عجیب
بود. همه خاطرات او زیبا و در عین حال غمبار بود.
برگشتیم تهران. برنامه در چهار قسمت آماده شد. بعد از مدتی دوباره از
روایت فتح با من تماس گرفته و گفتند: اگر اين چهار قسمت را پخش كنيم،
هشتاد درصد بينندگان به شدت متأثر ميشوند. بهتر است آن را كم كنيد.
ما هم صحنه هايی را كه ممكن بود مردم را ناراحت كنند كوتاه كرديم.
بنابراين تبديل به دو قسمت شد.
وقتی توسط روايت فتح برنامه علمدار پخش شد، خيلی از دوستان شهيد سيد
مجتبی علمدار، كه در شهرستانهای ديگر بودند و از شهادت او خبری نداشتند،
متوجه شدند و مثل سيل به سمت ساری سرازير شدند.
این برنامه یکی از پرمخاطب ترین برنامه های آن سال بود.
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
-❁🌸 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْ 🌸❁-
🍃 چــون تـــو
جـــانــان منـــے
🍃 جــــان بـــے تـــو
خـــُرم ڪے شــــود؟
📌زمینه سازے ظهـور = ترڪ یک گنـاه
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب
این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🕊🍃❣ 🕊🍃❣ 🕊🍃❣ #شهید_سید_علے_دوامے عاشق مادرش بود همیشہ...👆
14صلوات امشب هدیه میکنیم به نیت 😊👇
#سید_علی_دوامی
#اللهم_صلی_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل
#فرجهم
#التماس_دعا
🍃🌸
@seedammar
بسم الله الرحمن الرحیم
📋 گزاره: ظهور نشانه ها ؛ "اشراط الساعه" به معنای نشانه های قیامت، یکی از مباحث مورد علاقه پژوهشگران دینی از دیرباز تا کنون بوده است. به طور مثال از اولین کسانی که به این مسئله علاقه زیادی نشان داد و پرسش های او باعث شد، حدیث مهمی در این خصوص از پیامبر به ما برسد، سلمان فارسی بود. این آیه به نوعی منشأ و پایه گذار این شاخه علمی در پژوهش های دینی است. در این آیه خداوند از ناگهانی بودن وقوع قیامت سخن می گوید و این که نشانه های آن واقع شده است. البته در خصوص معانی استفاده شده از این آیه و تناسب وقوع اشراط الساعه با زمان بعثت پیامبر، سخن بسیار است که در این مجال نمی گنجد. در اینجا بیشتر هدف متوجه کردن مخاطب به روایات متعددی بود که طی آن گسترش برخی از گناهان را در جهان که بیانگر قرار داشتن در آخرالزمان است (از جمله همان روایت سلمان فارسی)، مصداق "اشراط الساعه"شمرده شده است. همچنین روایاتی وجود دارد که ظهور حضرت مهدی عجل الله فرجه را از نشانه های مهم نزدیکی قیامت می دانند.
🔷 آیه روز:
فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ (محمد / آیه 18)
🔶 ترجمه:
آيا آنها جز اين انتظاري دارند كه قيامت ناگهان برپا شود (آنگاه ايمان آورند) در حالي كه هم اكنون نشانه هاي آن آمده است، اما هنگامي كه بيايد تذكر و ايمان آنها سودي نخواهد داشت.
📅 جمعه 12بهمن 1397
#قیامت ، #آخرالزمان ، #مهدویت ، #گناه ، #نشانه
🌹تعجیل در فرج ولی عصر صلوات🌹
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
#نجات رهبر انقلاب
🔹حاج حمید روی مبل نشسته بود و مشغول خواندن کتاب بود. من هم تلویزیون رو روشن کردم، کنار حاج حمید نشستم. تلویزیون داشت خاطرات جبهه حضرت آقا رو پخش میکرد.
🔹آقای خامنه ای فرمودند ما توی یه مهلکه ایی گیر افتاده بودیم، که یه بنده خدایی اومد و با ماشین ما رو از مهلکه نجات داد.☺️
🔹حاج حمید،همین طور که سرش توی کتاب بود و با همان مظلومیت همیشگی گفت: اون بنده خدا من بودم.😊
🔻راوی: همسر #شهید_مدافع_حرم حمید تقوی فر🔻
#شهدای_خوزستان
صبحتون بخیر
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت هفتاد ودوم 🔸 #تفحص سا
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد:
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم
🔸قسمت هفتاد وسوم
🔸 #حضور
از مهمترین کارهایی که در محل انجام شد ترسیم چهره #ابراهیم درسال ۷۶زیر پل شهید محلاتی بود
سراغ آقا سید رفتم وگفتم تصویر شهید هادی را شما ترسیم کردید؟ سید گفت بله چطور مگه ؟ گفتم هیچی فقط خواستم تشکر کنم چون با این عکس هنوز آقا #ابراهیم در محل حضور دارد سید گفت من این شهید رو نمیشناختم برای کشیدن چهره او هم چیزی نخواستم اما بعد از انجام این کار به قدری خدا به زندگی ام برکت داد که نمیتوانم حساب کنم.... ادامه داد خیلی چیزها از این تصویر دیدم باتعجب😳 پرسیدم مثلا چی ؟🤔گفت زمانی که این عکس را کشیدم نمایشگاه وجلوه گاه شهدا راه افتاد خانمی پیش من آمد وجعبه شیرینی به من داد وگفت برای این شهید تهیه شده وهمینجا پخش کنید . پرسیدم شما #ابراهیم_هادی را میشناسید؟ . گفت نه منزل ما اطراف این عکسه من مشکلی تو زندگی داشتم چند وقت پیش که شما عکس شهید رو ترسیم میکردی از اینجا رد شدم با خودم گفتم خدایا اگر این شهدا پیش تو مقامی دارند به حق این شهید مشکلم را حل کن بعد هم قول دادم نمازم را اول وقت بخوانم وبرای شهیدی که اسمش را نمیدانستم فاتحه ای خواندم باور کنید خیلی سریع مشکلم حل شد
🔸سید ادامه داد پارسال اوضاع کاری من بهم خورد از جلوی عکس شهید رد میشدم دیدم به خاطر گذشت زمان تصویر زرد وخراب شد من هم داربست تهیه کردم ورنگها را برداشتم شروع کردم به درست کردن تصویر شهید باور کردنی نبود درست زمانی که کار تصویر تمام شد پروژه بزرگی به من پیشنهاد شد کا تمام مشکلاتم حل شد🤗
🔸آمده بود مسجد از من سراغ دوستان آقا ابراهیم را گرفت پرسیدم کار شما چیه شاید بتوانم مشکلتان را حل کنم گفت هیچی ، میخواهم بدانم این شهید هادی کی بوده قبرش کجاست ؟ بعد چند لحظه سکوت گفتم ابراهیم شهید گمنام است اما #چراسراغ_شهیدابراهیم_هادی ؟ منزل ما اطراف تصویر شهید هادی قرار داره من دختر کوچکی دارم که هر روز صبح از جلوی تصویرش به طرف مدرسه میرویم یکبار از من پرسیر بابا این کیه؟ من گفتم اینها رفتند با دشمن جنگیدند ونگذاشتند دشمن به ما حمله کنه وبعد هم شهید شدند. دخترم هروقت از جلوی عکس شهید رد میشد به عکس شهید هادی سلام میکنه . چند شب قبل دخترم در خواب این شهید رامی بینه شهید هادی به دخترم میگوید :دختر خانم تو هروقت به من سلام میکنی من جوابت رو میدم! 😘برای توهم دعا میکنم که با این سن کم حجابت رو اینقدر رعایت میکنی حالا دخترم از من میپرسه این شهید هادی کیه ؟😔 قبرش کجاست؟ بغض گلویم را گرفت 😢وگفتم به دخترت بگو اگر میخوای شهید ازت راضی باشه مواظب حجاب ونمازت باش وبعد چند خاطره از شهید برایش تعریف کردم
🔸یادم افتاد روی تابلویی نوشته بود رفاقت وارتباط با شهدا دو طرفه هست اگر تو با آنها باشی آنها هم با تو خواهند بود . نوروز ۸۸بود برای تکمیل اطلاعات کتاب راهی گیلان غرب شدم در راه به شهر ایوان رسیدم موقع غروب بود وخیلی خسته بودم هیچ هتل ومهمانپذیر ی در شهر پیدا نکردم در دلم گفتم آقا ابراهیم ما دنبال کار شما آمدیم خودت ردیفش کن که همان موقع صدای اذان آمد با خودم گفتم اگر آقا ابراهیم اینجا بود به مسجد میرفت من هم راهی مسجد شدم نماز جماعت را خواندیم یه آقایی حدودا ۵۰سال جلو آمد وبا ادب سلام کرد ایشان پرسید شما از تهران آمدید؟ گفتم بله چطور مگه؟گفت از پلاک ماشینتان متوجه شدم بعد ادامه داد منزل ما نزدیک است همه چیز هم آماده است تشریف می آورید؟ گفتم ممنون من باید بروم . گفت امشب را استراحت کنید فردا حرکت کنید نمیخواستم قبول کنم خادم مسجد جلو آمد وگفت ایشان از مسئولین شهرداری اینجا هستند حرفشان را قبول کن .آنقدر خسته بودم که قبول کردم شام مفصل ، بهترین پذیرایی😋 انجام شد . صبح بعد از صبحانه مشغول خدا حافظی شدیم آقای محمدی گفت میتوانم علت حضورتان را در این شهر بپرسم؟ گفتم برای تکمیل خاطره یک شهید راهی گیلان غرب هستم سوال کرد کدام شهید؟ گفتم نمی شناسید از تهران آمده بود بعد عکسی از داخل کیف در آوردم ونشانش دادم
با تعجب😳 نگاه کرد وگفت :این که آقا ابراهیم هست ؟من وپدرم نیروی شهید ابراهیم بودیم توی عملیاتها تو شناسایی ها......مات مبهوت😳 ایشان را نگاه کردم.نمیدانستم چه بگویم بغض گلویم را گرفت😥 . دیشب تا حالا به بهترین نحو از من پذیرایی شد میزبان ماهم که از دوستان اوست آقا ابراهیم ما به یاد تو نمازمان را اول وقت خواندیم شما هم🙄 .....
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
سلام علیکم ی عرضی داشتم روز جمعه البته چند جمعه ای خوب نمیتونم در کانال فعالیت کنم بخاطر کندی نت و کلاسی که دارم
به بزرگواری خودتون ببخشین
🌈 در محضر شهید
⌛ ۱۳ سالش که بود رفت جبهه
توی *عملیات بدر* از ناحیه گردن قطع نخاع شد
📉 ۱۷ سال روی تخت بود ولی همواره خندان بود...بالای سرش این بیت شعر چشم نوازی می کرد: چرا پای کوبم چرا دست بازم
مرا خواجه بی دست و پا می پسندد
📎 همسرش می گه: نیم ساعت قبل از شهادتش بهم گفت: نگران نباش جای مک رو توی بهشت بهم نشون دادند...
#شهید-حاج-حسین-دخانچی
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
پست یادآوری
#همت
بخشی از وصيت نامه #شهيد_همت :
به تاريخ ۱۳۵۹/۱۰/۱۹ شمسي ساعت ۱۰:۱۰ شب چند سطري #وصيت_نامه مي نويسم :
مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهاي #سازشکار و بي تفاوت
و متاسفانه جواناني که شناخت کافي از #اسلام ندارند و نمي دانند براي چه #زندگی مي کنند و چه هدفي دارند و اصلا چه مي گويند ، بسيارند
اي کاش به خود مي آمدند
از طرف من به #جوانان بگوئيد چشم #شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد
نظير #انقلاب اسلامي ما در هيچ کجا پيدا نمي شود
اي کاش ملتهاي تحت فشار مثلث زور و زر و #تزوير به خود مي آمدند و آنها نيز پوزه #استکبار را بر خاک مي ماليدند
مادر جان، جامعه ما #انقلاب کرده و چندين سال طول مي کشد تا بتواند کم کم صفات و #اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بيرون ببرد
ولي #روشنفکران ما به اين انقلاب بسيار #لطمه زدند
زيرا نه آن را مي شناختند و نه برايش زحمت و رنجي متحمل شده اند از هر طرف به اين نو نهال آزاده ضربه زدند
ولي خداوند، مقتدر است اگر #هدايت نشدند مسلما مجازات خواهند شد
پدر و مادر ؛ من #زندگی را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم
و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علي وار شهيد شدن, #حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم #شهادت در قاموس اسلام كاريترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد ميزند و خواهد زد
ببين ما به چه روزي افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشيده است ولي چاره اي نيست اينها سد راه انقلاب اسلاميند ؛
پس سد راه اسلام بايد برداشته شودند تا راه تکامل طي شود
مادر جان به #خدا قسم اگر گريه کني و به خاطر من گريه کني اصلا از تو راضي نخواهم بود. زينب وار زندگي کن
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🌷شــهیــد دڪــتــر مــصــطــفــے چــمــران
💫دنيا ميدان بزرگ آزمايش است که هدف آن جز عشق چيزي نيست .
🌹در اين دنيا همه چيز در اختيار بشر گذاشته شده ، وسايل و ابزار کار فراوان است ، عاليترين نمونه هاي صنعت ، زيباترين مظاهرخلقت ، از سنگريزه ها تا ستارگان ، از سنگدلان جنايتکار تا دلهاي شکسته يتيمان ، از نمونه هاي ظلم و جنايت تا فرشتگان حق و عدالت ، همه چيز و همه چيز در اين دنياي رنگارنگ خلق شده است. انسان را به اين بازيچه هاي خلقت مشغول کرده اند .
🕊هر کسي به شأن خود به چيزي مي پردازد ، ولي کساني يافت مي شوند که سوزي در دل و شوري در سر دارند که به اين بازيچه راضي نمي شوند. اين نمونه هاي زيباي خلقت را دوست دارند و مي پرستند.