eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
926 دنبال‌کننده
378 عکس
477 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
https://t.me/sehreashk کانال سحراشک در پیام‌رسان تلگرام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل - شکست داعش و گریز روضه‌یِ حضرت رقیه سلام اللّه علیها دیدی به چشمت مردیِ عشّاقِ حیدر را فتحُ الفتـوحِ تازه‌یِ سردار و بی‌سر را تعریف کن دنـیا برایِ ساکـنانِ خـود تا روزِ مـحـشر هـِیـبتِ اللّه‌ُاکـبر را عبّاس دارد این حرم در موجِ سختی‌ها دارد برادر زیرِ پَـر همواره خواهر را ایران همان ایرانِ وقت جنگِ تحمیلی‌ست مادر برایِ حفظِ دین می‌خواهد اکبر را حتماً امامِ ما سرِ حرفِ خـودش مانده گیتی خودش با دیده‌هایش دیده بهتر را سنـّی و شیعه هر دو پایِ این عَلم هستند دیدنـد هـوشِ حـیدری و نابِ رهـبر را یا حـیدرِ کـرّار می‌گـویـیم در پیـکار این ذکـر معنا می‌کـند قدرِ مُـقـدَّر را پایانِ اسرائیل نزدیک است وَاللّههِ... ندبه بخوان تا که ببینی فتحِ خیبر را در عرش اهلِ آسمانها جشن می‌گیرند جشنِ ظفرمندیِ سربازانِ بی‌سر را پیغام آمد لشکرِ کفّار زانو زد جاری نموده اشکهایِ شوقِ همسر را پیروز شد بابایِ بی‌سر... باز می‌خوانم این روضه‌یِ طوفانیِ لبهایِ دختر را از رازِ رگهایِ بریده سر درآوردم وقتی که بوسیدم در این ویرانه حنجر را یادم می‌آید تازیانه خوردم از خولی یادت می‌آید چنگها بردند معجر را انگشترت را عمّه زینب پس گرفت امّا سیلیِ کینه برده از این گوشْ زیور را مثلِ لبِ یوسف سه‌بار "اَلشّام" می‌گویم باور نکردم قصّه‌یِ پیریِ دختر را @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و روضه‌یِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها فاطمیه قصّه‌یِ حالِ پریشانِ مرا هر که شنید گوشه‌ای زانویِ غم زد بغل وُ آه کشید هر کسی ذرّه‌ای از زندگی‌ام را حس کرد لبِ خود از غمِ عمری که هدر رفته گَزید چقَدَر با عملم آبرویش را بردم چقَدَر او پدرانه به سرم دست کشید نفسِ سرکش به کجاها نکشانید مرا ؟! بازگرداند مرا قطره‌یِ اشکی که چکید مثلِ ویرانه دلم سرد وُ خراباتی بود روضه گرمی وُ صفا را رویِ قلبم پاشید وسطِ روضه‌یِ مادر یادتان افتادم بینِ آن روضه که میخی نفسِ یاس برید مادری پشتِ درِ سوخته‌ای خورد زمین از رویِ در شده رد هر که سویِ خانه دوید فَأَغِث مادرتان خورده زمین أدرکنی العجل اِی پسرِ مصحف وُ آیاتِ امید @sehreashk
طرح ذبح قربانی ماه جمادی الاول به نیت تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عزیزان در حد توان حتماً مشارکت کنید حتی اگر به نظر خودتون مبلغ اندک می‌باشد 5041721059142431 بانک قرض‌الحسنه رسالت به نام حسین ایمانی @sehreashk
🟡 | اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ وَ أَبِرَّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّؤُوفِ 🔸خدایا، مهر و محبت بی‌دریغ پدر و مادر و احساس راحتی و صمیمیتی که با آنها دارم، گاه باعث می‌شود یادم برود که باید در برابرشان سر‌به‌زیر و فرمانبردار باشم. کاری کن مثل غلامان در مقابل شاهان، خاک‌بوسشانباشم و مادروار دور سرشان بگردم. فراز ششم از دعای بیست و چهارم | بله | ایتا | تلگرام | واتساپ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحرِ طویل میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها سحر آمده وُ گاهِ‌ تراویدنِ باران به چمن‌هاست گهِ خنده‌یِ غنچه به برِ دشت و دَمن‌هاست وَ شبنم متبلور به رویِ برگه‌یِ سبزینه‌یِ باغ وُ .... به رویِ صورتِ گلهاست آفتابی به زمین تاخته و ُ ظلمت و اندوه برانداخته و ُ بعدِ بارش هفت رنگی به سماوات مهیّاست آسمان گلشنِ عشقِ علوی گشت چه زیباست ؟! چه زیباست ؟! بیایید درِ خانه‌یِ حیدر که کنون اسوه‌ای از حُجب وُ عفافِ نبوی شهره‌یِ آفاق به ایثار و پرستاریِ دلدار بلیٖ زینبِ کبری به رویِ دامنِ زهراست چه زیباست ؟! چه زیباست ؟! شگفتا که شکوفا شده گلواژه‌یِ صبر و ُ همه‌یِ معنی وُ اندازه‌یِ یک لیله‌یِ قدر و ُ صورتِ ماهِ شبِ چاردهِ بدر و ُ پس از فاطمه چون مریم و ساره همچنان مادرِ غم‌پرورِ موسی می‌نشیند به اِرم بر رویِ تختِ افضل و صدر و ُ می‌فروشد به تمامِ بانوانِ جنّتی فخر که من یارِ حسینِ ابنِ علی فخرِ جهانم عاشق و مستِ حسینم مقتدایِ عاشقانم قلبِ من می‌تپد از عشقِ وی و ُ می‌رود از تن به در از غصّه‌یِ او تابم و جانم عشقش آمیخته با گوشتم و پوستم و روح و روانم آتشِ ماتم و داغش می‌زند بر استخوانم ضربانِ دلِ من نامِ حسین و مدحِ او وِردِ زبانم من پلی بینِ دو دریایِ کمالم مَظهرِ یَلتَقیانم بحرِ صبر است حسن بحرِ کرامات حسین و ُ در میانِ این دو دریا من نشانم عصرِ عاشور به آن قافله‌یِ بی‌سر وُ سامان ساربانم مادرِ ماتم وُ اندوه وُ غم وُ دردِ زمینم در صبوری آسمانم من گرفتارِ حسینم دل و دلدارِ حسینم بی حسینم نتوانم بی حسینم نتوانم زینبم دخترِ صبر وُ زینبم مادرِ ایثار زینبم خواهرِ عشق وُ عمّه‌یِ سرورِ بیمار زینبم بانویِ ویرانه‌نشینِ مَه‌جبین وُ اُختِ عبّاسِ علمدار منم انگشت‌نشانِ شهرِ کوفه منم آنکه دست بسته می‌کند شام گرفتار من سخنور چو علی‌ام صابرم من حسنی‌ام باحیایم فاطمی‌ام مونسِ خونِ خدایم سِپرِ دوّم علی‌ام عمّه‌یِ داغ به جان دیده‌یِ یابن‌العسکری‌ام زینبم من زینبم من @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها‌‌‌ شد شکوفا به لبِ لؤلؤ وُ مرجان لبخند ریزد از کامِ فلک شهد و شکر دانه‌یِ قند یاسمن خنده زد و بر رویِ عالم خندید شامِ غم شد سپری مَطلعِ امّید دَمید آسمان غرقِ شعف بیتِ علی مصدرِ نور عرشیان در تب و تابند چنان شور ُو نُشور نورِ خورشید کجا؟! تابشِ این چهره کجا ؟! تختِ جمشید کجا ؟! شوکتِ این زهره کجا ؟! از سویِ عرش روان خیلِ مَلک سویِ زمین بر لبِ تک تکشان مدحِ خداوند ببین جبرئیل آمده تا بویِ خدایی گیرد عشقِ این نازگلِ کرب‌وبلایی گیرد مُرشدِ حق به کَفَش جامِ تهی آورده داند از یک نگهش زنده شود صد مرده رویِ دستان بگِرفتند ملائک میِ ناب باده‌ای که نتوان کرد تصوّر در خواب کشتیِ نوح زِ طوفان شده آزاد و به گِل بنِشسته‌َست سفینه زِ دَمَش بر ساحل چه بگویم چه سرایم زِ خوشی‌هایِ خلیل گشته مبهوت تواناییِ دستانِ جلیل اِبنِ عمران زده تکیه بارِ دیگر به عصا آمده تا که فرا گیرد از او مهر وُ وفا کرده عیسی به امیدِ کرمَش شال و کلاه تا که از برکت او زنده کند مرده به آه شکرِ حق می‌کند احمد صلواتش بر لب آمده یارِ حسین بی‌بیِ عالم زینب بیتِ حیدر زِ شعف حالِ دگر بگرفتهَ‌ست خانه‌یِ شاهِ نجف غرقِ صفا و طرب است گلِ خنده به لبِ فاطمه امشب بِشکفت بند بندِ سخنِ کون و مکان زینب گفت پر شد از بویِ اَقاقی چمن و دشت و دَمن آیتِ صبرِ الهی آمده اُختُ الحسن اهلِ عالم به نوا وُ شعف و شور ولی شادتر نیست به دنیا زِ حسین ابنِ علی روحِ احساس به دامانِ گلِ یاس آمد دیده بگشا و ببین خواهرِ عبّاس آمد تا که دیده به رویِ چرخه‌یِ گردون شد باز مرغِ جانش به سویِ عشق شدی در پرواز دانه دانه گوهرِ اشک چنان مروارید بر رخِ ماه مثالِ گلِ حیدر غلتید نشد آرام به آغوشِ بتول از ندبه در برِ پاکِ نبی یکسره شور و گریه رویِ دستانِ یداللّه نگشتی آرام قاطعِ گریه نشد سینه‌یِ آن دوّم امام گوئیا خاتمه بر گریه‌یِ او نیست خدا دخترِ فاطمه آیا شود از غصّه جدا ناله‌اش گفت مرا در برِ یارم بدهید گریه‌اش گفت به آغوشِ نگارم بدهید شد مبدّل به گلِ خنده همین شیون و شین شد قرارِ دلِ زینب نفسِ گرمِ حسین داد درسی به جهان روزِ نخست این نوزاد لب نزد لیک به کردار چنین زد فریاد نشود این دلم آرام به جز با یارم که همین عشقِ حسین است تمامِ کارم من سرآمد به همه دلشدگانش هستم ثانیِ فاطمه‌ام راحتِ جانش هستم گره خورده دلِ من بر سرِ مویش وَاللّه ضربانِ دلِ من نغمه‌یِ یا ثاراللّه من جدا کی شوم از او به غم و درد و بلا همرهش می‌روم آخر سفرِ کرب‌وبلا غیرِ او نیست مرا در دو جهان کار به کس یارِ من کیست ؟! حسین ابنِ علی باشد و بس عبدِ زینب شدم از روزِ اَزل می‌دانی که غلامیِ درَش به زِ دوصد سلطانی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها سبک سرود سینه‌مو سپر می‌کنم ..... تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ آسمونِ مدینه‌َرو ستاره بارون می‌بینم دلم هوائیه می‌خوام بیام تو صحنت بشینم دمشقو آسمونیا ستاره بارون می‌کنن لبایِ عاشقا رو به .... یه خنده مهمون می‌کنن عصمت و حُجبت فاطمی غیرت و قربت حیدری کرم و لطفت حسنی تو با حسین همسفری تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ جز تویِ آغوشِ حسین آروم نمی‌گیره دلت عشقِ حسینو حق گذاشت روزِ اَزل تویِ گِلت همراهِ اربابِ منی تویِ تمومِ لحظه‌ها شریکِ درد و غصّه‌َشی از مدینه تا کربلا تو کوثرِ کوثری وُ .... همراهِ لحظه‌هایِ سخت همراهِ اون دخترکی که تو ویرون دلش شکست تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ تو مادرِ مصیبتی همدمِ غصّه‌ها و اشک دو تا چشات مثلِ رباب مونده به انتظارِ مشک می‌خوام دلم بشه مثهِ ..... تو خونه‌یِ عشق‌ِ حسین از غمِ ارباب بمیرم وسطِ بین‌الحرمین راه و روشِ عاشقی مشی و مرامِ زینبه دلی که کربلاییه حتماً به نامِ زینبه تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ دلی که شد حسینیه شب و روزش مالِ شماست از تو دمشق پر می‌گیره آشیونه‌ش کرب‌وبلاست بیا و یادمون بده بی‌بی ولایتی باشیم تمومِ هستی‌مونو به پایِ امامت بپاشیم اطاعت از صاحب‌زمان شمشیر زدن تو کربلاست شکرِ خدا که این دلم میونِ عشّاقِ آقاست گدا چیه می‌خوام یه عمر نوکرِ خونه‌ت بمونم از عاقلی بدم میاد می‌خوام دیوونه‌ت بمونم آقام آقام آقام آقام /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها سبکِ بین دمشق و مدینه امشب ..... بینِ دمشق و مدینه امشب ( ماه و ستاره سرگردونه ) /۲/ به عشقِ زینب میونِ سینه ( تپشایِ قلبم می‌خونه ) /۲/ الگویِ دلایِ مست و بی‌تابه بانویِ عالمه عشقِ اربابه تا جون دارم می‌مونم غلامِ شاهِ عرب تو هر نفس می‌خونم سیّدتی زینب سیّدتی زینب /۴/ صبا واسه دل خبر میاره ( خونه‌یِ حیدر گل‌بارونه ) /۲/ می‌خندیم امشب الحمدللّه ( لبایِ مادر هم خندونه ) /۲/ می‌ریزه رویِ گونه‌یِ گل شبنم می‌گرده دنبالِ یار اشکِ نم‌نم فقط رو دستایِ یار به خنده لب وا میشه حسینه که قرارِ .... زینبِ کبری میشه سیّدتی زینب /۴/ زبونزدِ صبر اگه تو دنیا ( برای انسانها ایّوبه ) /۲/ خاک وُ خولایِ کلاسِ صبرِ .... ( دخترِ زهرا رو می‌روبه‌ ) /۲/ ایثارش ارثیه‌یِ خیرالنّساست دلدارش پادشاهِ کرب‌وبلاست وفایِ مطلقه وُ غنچه‌ای از گلِ یاس واسه پاهاش رکابه زانویِ یل عبّاس سیّدتی زینب /۴/ عاشقی باید عاشقیو از ( زینبِ کبری یاد بگیره ) /۲/ عاشق اونیه که بعدِ یارش‌‌ ( دق می‌کنه و زود می‌میره ) /۲/ می‌بینه پیکرِ یاروُ تو قتلگاه می‌شینه سرِ ماهش رو نیزه آه زندگی بعدِ حسین زندونی بودنشه نیزه بهونه‌یِ تا به شام کشوندنشه زینب عشقُ‌الحسین /۲/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور کربلا و امام حسین علیه السلام شبِ مستیه شبِ شراره شبِ دلایِ بی‌قراره دلا امشب یه لحظه آروم تویِ سینه نداره هواییه دوباره قلبم هوایِ یاروُ کرده تنگه دلم دوباره تنگِ شیش‌گوشه‌یِ نگاره هوایِ تلِّ زینبیه هوایِ کفُّ‌العبّاس هوایِ اِیوونِ طلایِ شاهِ کرم رو داره یه عمره با هر نفسِ من یه یاحسین شکفته یه عمره چشمام روز و شب از درد و غمت می‌باره یه کربلا داری و قلبم اسیرشه آقاجون شکرِ خدا دستِ کریمت رو سرم سایه‌ساره‌ اربابم /۳/ حسین الهی دستِ لطفت ارباب رو سرِ من بمونه سرم فدایِ راهِ پاکت اگه کنی اشاره قشنگترین دقایقِ من تو هیأتا گذشته کاشکی به قلبِ عاشقِ من یه دم کنی نظاره قسم به حنجرِ بریده به چشمایِ دریده به حقِّ طفلِ رنگ پریده به حقِّ مشکِ پاره‌‌ بذار بیام یه بارِ دیگه کربلاتو ببینم که می‌کشه آتیشِ عشقت از تویِ دل شراره اربابم  /۳/  حسین @sehreashk
-562159872_-652770845.mp3
2.26M
شبِ مستیه شبِ شراره شبِ دلایِ بی‌قراره
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها شانه کردیم مویِ باران را فتح کردیم کوهساران را دانه دانه از آسمان چیدیم دُرِّ کامِ نقاب‌داران را هم‌قدم با ستاره تابیدیم هم‌نفس با بنفشه خندیدیم در نگاهِ مقرّبان دیدیم سوره‌یِ ابتکارِ قرآن را کوثری از تبارِ کوثر و نور سوره‌ای از کتابِ ساغر و شور جلوه‌ای از شکوهِ وادیِ طور هدیه دادیم هر دو مژگان را چَشم گفتیم و چشم را بستیم پر زدیم و به عرش پیوستیم جز خداوند از همه رَستیم درک کردیم اوجِ انسان را آفتابِ عجیبِ گهواره کرده خورشید مست و آواره هاجر و مریم  آسیه  ساره‌ خیره دیدند روحِ ایمان را گوهرِ عفّت و وقار آمد زینتِ شیرِ کردگار آمد سفره‌یِ عشق غرقِ نعمت شد مژده یاران که یارِ یار آمد مَحرمِ روزهایِ تنهایی همدمِ آن دمِ مسیحایی بی معلّم تو عالمه شده‌ای بدلِ بی بدیلِ زهرایی قابی از خلق و خویِ فاطمه‌ای ناطقه هستی و مُفهِّمه‌ای خواهرِ تکسوارِ علقمه‌ای منظرِ بی‌نظیرِ زهرایی بند بندِ وجودِ توست حسین همه‌یِ تار و پودِ توست‌‌ حسین هست و بود و نبودِ توست‌‌ حسین یارِ بی‌یاوریِ زهرایی ذکرِ تو لاٰ اِلٰهَ اِلَّا اللّه منطقت منطقِ ولیُّ‌اللّه عاشقِ عشقِ نابِ ثاراللّه سِرِّ زهرا  سفیرِ زهرایی در حجابت‌ حجاب پیدا شد پیشِ صبرِ تو صبر رسوا شد کربلا با حضورت اِحیا شد شیربانو  زِ شیرِ زهرایی صولتَت حیدری‌ست ای بانو صورتت مادری‌ست چون بانو در کلاسِ وفا و ایثارت زد علمدارِ کربلا  زانو مونسِ همدمِ بیابانی نگرانِ نگار و بارانی نگرانِ سیاهی و سایه مات و مبهوتِ تیر و مهمانی میزبانی که تیغِ خونریزش نیزه و تیر و خنجرِ تیزش دلِ از قهر و کینه لبریزش‌ همه را کرده نذرِ قربانی سرنوشتی عجیب و گُنگ و غریب آن بیابان و بویِ دلخوشِ سیب وَ همان ماجرایِ شَیبِ خضیب آتش و خیمه‌گاه و حیرانی کربلایی مکمّلِ عرفات دستهایی‌ کنارِ شطِّ فرات وعده‌یِ مادری به طفلِ قُماط عطشِ کودک و پریشانی در قِبالِ سری حکومتِ ری سفری زیرِ سایه‌یِ سرِ نِی حرفِ ناموسِ حقّ وُ مجلسِ مِی خیزران رویِ کام و دندانی اَلسّلام ای صبورِ دشتِ بلا بانویِ شامِ غصّه‌ها و بلا عمّه‌یِ غم کشیده‌یِ سادات خواهرِ سر جدایِ کرب‌وبلا صاحبُ‌العصر عمّه منتظر است جلوه‌یِ نصر عمّه منتظر است آفتابِ نهان طلوعی کُن پس بزن ابر عمّه منتظر است مالکِ دل به دل نظر اَفکن این نقاب از رویِ قمر افکن ظلم و ظالم به دردسر افکن به لبم صبر عمّه منتظر است چشم‌ بر راهِ توست‌‌ گهواره گوشِ زخمی و خونی و پاره کاروانی اسیر و آواره در غلِ گَبر عمّه منتظر است گوشه‌ای از خرابه دخترِ شاه دوخته چشمِ تارِ خود بر راه جایِ بابا بیا به سویش آه سوره‌یِ فجر  عمّه منتظر است تو بیا تا بهار جلوه کند یاسِ پرپر شده شکوفه کند بخت رویی به سمتِ کوچه کند نبش کُن قبر  عمّه منتظر است می‌رسی می‌رسد بهار آقا رَجزت لاٰ اِلٰهَ اِلَّا اللّه در مدینه به دست می‌گیری بیرقِ یا علی ولی اللّه @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسدّس ترکیب‌بند میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها تفسیرِ عشق و عاشقی سرمشقِ ما شد غوغایی از شور وُ شعف در دل به پا شد راز وُ نیازِ آفرینش پُرصدا شد نانِ کلامم روغنی کامَم روا شد شوری خدایی در میانِ سینه جا شد میلادِ یار و مونسِ شاهِ وفا شد این اشکها تفسیری از ایمانِ ناب است هر قطره‌یِ آن حرفهایِ صد کتاب است بالاتر از صدها کتاب و هر حساب است آئینه‌دارِ عشقِ گلها این گلاب است لبخند بر دلبر به هر پرسش جواب است معشوق شاه و عاشقش اُمُّ‌البُکا شد زینب تجلّیِ تمامِ حُسنِ زهراست آئینه‌یِ صبرِ خدا و فخرِ مولاست اُسطوره‌یِ ایثار و ایمان در دو دنیاست بانویِ حُجب و عفّت و ناموسِ سقّاست زانویِ سرلشکر رکابِ بی‌بیِ ماست چشمش فقط با خواهشِ ارباب وا شد خواهش چرا ؟! تو امر کن سالارِ زینب غم رفت با دیدارِ تو غمخوارِ زینب با هر نفس می‌خوانمت دلدارِ زینب جان می‌دهم با یاریِ تو یارِ زینب من روزه‌دار و روضه‌ات افطارِ زینب ارباب را دید و مدینه کربلا شد در سینه‌یِ زینب حسینیه نهفته در ضربِ قلبش کربلایِ خون شکفته دلداده رویِ دستِ یارِ خویش خفته هفت آسمان را نغمه‌اش جانانه سُفته در هر نفس مستانه از دلدار گفته او حیدرانه خطبه‌خوانِ خیمه‌ها شد در خیمه‌هایِ غم صدا می‌زد حسین جان بوسیدنش حرف از بلا می‌زد حسین جان او دید دلبر دست و پا می‌زد حسین جان دشمن سرت بر نیزه جا می‌زد حسین جان دستی سقیفی غنچه را می‌زد حسین جان تنها امیدش ندبه‌یِ مهدی بیا شد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها زینب زینب زینب زینب زینب /۴/ حضرتِ بارون نشسته رو دستایِ بانویِ آب الحمدللّه خدا داد خواهر و یاور به ارباب لبخندِ عشق و تولّا رو لبهایِ ماه درخشید لبخندی که روزِ اوّل زد حرفِ آخر به ارباب صدایِ زیبایِ عشق به گوشِ مدینه رسیده هزار ماشااللّه به بی‌بی اللّهُ‌اکبر به ارباب زینب زینب    زینب زینب زینب /۴/ ذخیره‌یِ کربلایِ سلطانِ دلها حسینه یاری دادن با کمالِ زهرا و حیدر به ارباب مجنون و لیلی کدومه فرهاد و شیرین چیکاره‌َن عشقو می‌بینم میونِ چشمایِ خواهر به ارباب هزار تا حرف داره هر بیت از غزلِ حافظ امّا هزار تا حافظ فدایِ حرفِ چشِ تر به ارباب زینب زینب    زینب زینب زینب /۴/ بی‌بیِ هفت آسمونه آسمونا خاکِ پاشن‌ امیدی میده فراتر از صد تا لشکر به ارباب همیشه می‌مونه پایِ برادری که غریبه سرِ شکسته‌َش می‌خونه زینب میده سر به ارباب خطبه‌هایِ شام و کوفه‌َش عاشورا رو زنده کرده هیچ کسی خدمت نکرده از بی‌بی بیشتر به ارباب زینب زینب    زینب زینب زینب /۴/ شفاعتِ عاشقایِ حسین با زهراسو زینب نزدیک‌تر از هر کسیه زینب به مادر به ارباب نوایِ زینب یازینب ورودیِ فاطمیهَ‌ست باید بده شالِ مشکی زینبِ مضطر به ارباب اهالیِ فاطمیه با ذکرِ زینب می‌گیرن مجوّزِ نوکریو تا روزِ محشر به ارباب زینب زینب    زینب زینب زینب /۴/ @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
228794112_626229791.mp3
6M
شعرخوانی کربلایی حسین ایمانی ولادت حضرت زینب سلام اللّه علیها @sehreashk
السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا به مدد اهل بیت علیهم السلام و عنایات خاصّه‌یِ بی‌بی دوعالم حضرت زهرا سلام اللّه علیها به زودی مطالب ویژه‌یِ ایام فاطمیه در کانال قرار خواهد گرفت. نثار ام ابیها حضرت زهرا صلوات شما هم رسانه باشید و کانال سِحرِ اشک را به خادمین آل‌اللّه معرفی نمایید. @sehreashk
از جهان گوشه‌یِ دنجِ حرمت ما را بس
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف غمِ هجرانِ تو آتش زده بر جان مهدی غصّه در قلبِ من از هجرِ تو مهمان مهدی بند بندِ بدنم در طلبِ وصلِ شماست کی شود وصلِ تو مشمولِ غریبان مهدی دل اگر سوخته از دوریِ تو نیست عجب مشتعل شد زِ فراق آتشِ سوزان مهدی قطره‌هایی که به گونه‌َست عیان باران نیست شاهکاری بود از دیده‌یِ گریان مهدی خاطراتِ سفرِ کرب‌وبلا تا سرداب عاشقت سخت نموده‌َست پریشان مهدی روزِ این عاشق اگر همچو شبِ تار شده به قدومت شود این شام چراغان مهدی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت فاطمیه  مدح و مرثیه‌یِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها اگر چه خَیِّره‌ای   خِیرِ روزگار ندیدی چه رنج‌ها نکشیدی چه غصّه‌ها نچشیدی تو که برایِ ولایِ علی زِ خویش گذشتی چه ضربه‌ها که نخوردی چه طعنه‌ها‌‌ نشنیدی نَفَس‌نَفَس زدَنَت اِی نَفَس بریده‌یِ خانه هَوار می‌زند از دردِ دنده سخت خَمیدی بمیرم از غمِ تو  اِی جوانِ پیر و کمانی سِپر شدی و بلا را به جانِ خسته خریدی به رویِ پهلو و بازویِ تو نشانِ تولّاست پِیِ ولی تو دَویدی ولی چه شد نرسیدی قسم به چادر و قبری که هر دوتا شده خاکی که هر کجا شده‌ام نااُمید  روحِ اُمیدی همین که پایِ عَلَم می‌زنم نَفَس همِه‌دَم حمد چه مادرانه خودت آبرویِ رفته خریدی صدایِ اَلعجل از سینه‌یِ شکسته می‌آید به انتظارِ نگار و شنیدنِ « وَ نُریٖدی »         @sehreashk