eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
928 دنبال‌کننده
383 عکس
485 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه همخوانی - شهدا و فاطمیه - سبک دل می تپد این شبها... مهمانِ شهیدانیم پایِ عَلمِ حیدر گریان و پریشانیم از درد و غمِ مادر بارانِ غمِ یار طوفانِ ولاییم در نوحه یِ دلدار یادِ شهداییم یا حضرتِ زهرا (۴) ما خادمِ سجّادیم ما منتظرِ یاریم تا لحظه یِ جان دادن سینه زنِ دلداریم با آهِ مدینه سرشارِ نواییم با ندبه یِ دلدار یادِ شهداییم مولا اباصالح (۴) @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهدا و دفاع مقدّس و بسیج و کربلا روز و شب‌هایی خدایی داشتند سرنوشتی کربلایی داشتند ماجرایی مثلِ شیرِ علقمه مکتب و خطّی ولایی داشتند روزها تکرارِ تیغِ ذوالفقار شب نوایی نینوایی داشتند آسمانی بود حال و روزشان زندگیِ بی‌ریایی داشتند بر حکایت‌هایِ عاشورا سلام بر لباسِ خاکیِ آنها سلام اَمرِ روح‌الله بود و گوشِ عشق پرچمِ عشقِ خدا بر دوشِ عشق بر مَشامَم می‌‌رسد بویِ حرم کربلا یا کربلا چاووُشِ عشق دور از دنیایِ صدرنگ و شلوغ سینه‌هایی در خروش‌وجوشِ عشق سنگری مأنوس با راز و نیاز روضه و اشک و تبِ شش‌گوشِ عشق می‌رود رزمنده سویِ کربلا جبهه دارد عطر و بویِ کربلا ذکرِ لبها یا امیرالمؤمنین فاطمه یافاطمه نقشِ جَبین مجتبایی‌ها و سرخیِ کفن از حسینی‌ها تنی رویِ زمین دستِ عبّاسی جدا از پیکرش دیده خونین چون یلِ امُّ‌البنین دشت بود و روضه‌هایِ اکبری تکّه‌تکّه جسمِ صد‌ها نازنین غربت و اشک و جسارت وای وای زینبی‌ها و اسارت وای وای نوکر و ارباب مثلِ هم شدند قامتِ جامانده‌هاشانْ خَم شدند مَحرمِ غمها به رویِ خاک بود با غم و اشک و اِلَم مَحرم شدند خاکِ ایران سرخ مثلِ کربلا چشم‌ها هم چشمه‌یِ زمزم شدند خونِ ایشان ریخت و ایرانیان در وفا تمثیل در عالم شدند راهِ ایرانی مسیرِ کربلاست ذکرِ ایران هر نفس آقا بیاست @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته یادواره‌یِ شهدا کربلا و انقلاب خوابِ کربلایت را دیدم و پریشانم خوابِ آن‌که در صحنت روضه‌خوان و گریانم روبه‌رویِ ایوان با اهلِ هیأت و گریه سینه می‌زدم امّا !!! خواب بود و حیرانم موجِ پرچمَت سیلاب در میانِ چشمم ساخت در هوایِ شش‌گوشه‌َت تا اَبد مسلمانم أشهدَمْ شهادت داد عشقِ آسمانی را شد به رویِ نِی تفسیر آیه‌هایِ قرآنم هر دو بالِ دل وا شد در حوالیِ گودال گردوخاکِ میدان را دیده‌ام که می‌خوانم افتخارِ دوشِ عشق زیرِ چکمه شد بیهوش رویِ سینه‌یِ دینْ کینْ جا شده چه می‌دانم؟! پیش از آنکه حنجر را خنجری کند پاره غصّه‌یِ حرم بود و نیش و جانِ سلطانم زیرِ دست و پا بود و یادِ طفلِ دردانه زیرِ لب صدا زد وای می‌رود به ویرانه پیکری که در گودال تکّه‌تکّه بر شن‌هاست سبطِ احمدِ مختار پورِ حیدر و زهراست اعتبارِ خاک است و خاک‌وخونِ بر رویش غصّه‌‌یِ دلِ ما و دردِ آسمانی‌هاست بی‌سری که در جنّت سرورِ جوانان است رویِ شاخه یا نیزه گل به‌ هر مکان زیباست چاکِ لب به جایِ آب در نوایِ یارب بود چاره‌سازِ مافیها فکرِ چاره در نجواست او که از نفس افتاد خاروُخَس هوسران شد حرفِ مَهد وُگهوارُ و گوشواره در هر جاست آتشِ سقیفی را خیمه‌ها به چشمش دید شعله‌یِ درِ خانه رویِ دامنی پیداست ضربِ سیلیِ کوچه رویِ غنچه نیلی کرد رویِ فاطمی سهمِ کاروانِ عاشوراست روضه هایِ عاشورا با ولا غزل می‌گفت هر سرِ جدا بر نِی ذکرِ العجل می‌گفت مشکِ پاره‌یِ سقّا اشکِ عاشقت با درد ناله می‌زند آقا جانِ مادرت برگرد تکّه‌هایِ جسمی که در حصیر می‌چیدند تا حرم صدا زد آه حقِّ اکبرت برگرد دست‌وپا که زد زیرِ دِشنه شاهِ تشنه‌لب هر تکان شد آهنگی گفت؛ دلبرت برگرد مادری زمین‌گیر و آهِ کودکی بی‌شیر در کنارِ گهواره مانده مضطرت برگرد ناله‌یِ سرِ نِی با آهِ بزمِ مِی می‌گفت بینِ روضه‌خوانی با دیده‌یِ ترت برگرد از غمِ همان‌جا تا ماجرایِ پاکستان هر بلا که نازل شد گفته یاورت برگرد اشکِ چشمِ مردی از بی‌کسی حکایت داشت قلبِ رهبرم خون شد جانِ نوکرت برگرد حقِّ اوّلین مظلوم یاوریِ رهبر کُن انقلابِ ما را وصل بر ظهورِ دلبر کُن ما درونِ رگ‌هامانْ خونِ حیدری داریم عشقِ فاطمی را از شیرِ مادری داریم انقلابی از جنسِ انقلابِ ثارالله با جوانی از جنسِ نابِ اکبری داریم در وفا و در غیرت پیروِ اباالفضلیم ‌بهرِ حفظِ دین وَالله پیکر و سری داریم سبزِ فتنه را کشتیم سبزِ ما حسن‌ گونه‌َست از غدیرِ خم هستیم خطِّ خیبری داریم زیرِ پایِ ما لِه شد خطِّ مَشیِ اسرائیل ما به لطفِ روح‌الله حزبِ برتری داریم زیرِ سایه‌یِ آلِ مصطفی و قرآنیم ما به صحنه‌یِ محشر خوب سنگری داریم دشمنیِ شرق و غرب بی‌اثر بر ایران است با علیِ دورانیم بَه چه رهبری داریم سینه‌چاکِ اسلامیم با شعار‌ِ یازهرا ما زمین مَیندازیم اَمرِ خامنه‌ای را @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهدا و دفاع مقدّس و بسیج و کربلا روز و شب‌هایی خدایی داشتند سرنوشتی کربلایی داشتند ماجرایی مثلِ شیرِ علقمه مکتب و خطّی ولایی داشتند روزها تکرارِ تیغِ ذوالفقار شب نوایی نینوایی داشتند آسمانی بود حال و روزشان زندگیِ بی‌ریایی داشتند بر حکایت‌هایِ عاشورا سلام بر لباسِ خاکیِ آنها سلام اَمرِ روح‌الله بود و گوشِ عشق پرچمِ عشقِ خدا بر دوشِ عشق بر مَشامَم می‌‌رسد بویِ حرم کربلا یا کربلا چاووُشِ عشق دور از دنیایِ صدرنگ و شلوغ سینه‌هایی در خروش‌وجوشِ عشق سنگری مأنوس با راز و نیاز روضه و اشک و تبِ شش‌گوشِ عشق می‌رود رزمنده سویِ کربلا جبهه دارد عطر و بویِ کربلا ذکرِ لبها یا امیرالمؤمنین فاطمه یافاطمه نقشِ جَبین مجتبایی‌ها و سرخیِ کفن از حسینی‌ها تنی رویِ زمین دستِ عبّاسی جدا از پیکرش دیده خونین چون یلِ امُّ‌البنین دشت بود و روضه‌هایِ اکبری تکّه‌تکّه جسمِ صد‌ها نازنین غربت و اشک و جسارت وای وای زینبی‌ها و اسارت وای وای نوکر و ارباب مثلِ هم شدند قامتِ جامانده‌هاشانْ خَم شدند مَحرمِ غمها به رویِ خاک بود با غم و اشک و اِلَم مَحرم شدند خاکِ ایران سرخ مثلِ کربلا چشم‌ها هم چشمه‌یِ زمزم شدند خونِ ایشان ریخت و ایرانیان در وفا تمثیل در عالم شدند راهِ ایرانی مسیرِ کربلاست ذکرِ ایران هر نفس آقا بیاست @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سالگرد شهید پهلوان مفقودالاثر ابراهیم هادی تو ابراهیمی و آتش به جانِ خود خریدی تا .... نگیرد شعله‌هایِ دشمنی دامانِ ایران را اِمامت را قیامت را مَرامَت را که می‌بینم تجسّم می‌کنم وَاللّهِه ماهِ پهلوانان را تو که کشتی گرفتی نفسِ‌خود را خاک می‌کردی حریفت برده امّا ضربه کردی باز شیطان را لباسِ رزم می‌پوشی برایِ یاریِ مظلوم دوباره عزم داری تا کنی یاری غریبان را اگر چه ظاهراً جسمِ تو مفقود است پیدایی و برمی‌دارد از این خاکها دلخواه قرآن را هدایت می‌کنی ما را به سویِ بندگی هادی ولایت‌ را که بشناسی تو می‌فهمی شهیدان را اگر چه پهلوانی و زمین خوردی ولی گرگی.... میانِ خانه با پنجه نیازُرده یتیمان را زمین اُفتاد شیری و حرم از گرگ‌ها پر شد به غارت برده بینِ ندبه که مویِ پریشان را؟! 📃۱۴۰۰/۱۱/۲۲ @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره‌ _ دهم اردیبهشت سالروز شهادت فرمانده‌یِ فاتح بازی‌دراز شهید محسن وِزوایی دهِ‌اُردیبهشت و خاطره‌اش زیر و رو کرد خاطرِ ما را گرد و خاکِ هوا نَپوشانَد رَدِّ پایِ مسافرِ ما را مردِ خوش‌خنده‌‌ نُخبه‌یِ شیمی دانش‌آموزِ مکتبِ ایثار قهوه‌یِ تلخِ نذری‌ات شیرین محسنِ انقلاب پرچم‌دار اِی سخنگویِ مکتبِ مَردی روحِ روشنگری و آزادی با کلام و مَرامِ نابِ خودت به همین خاک آبرو دادی خاکِ بازی‌دراز شاهد بود که تو سربازِ روزِ موعودی در مسیرِ جهاد همراهت پیچک و دانش است و شیرودی تیرها خورده بر تنَت اَمّا عزمِ تو راسخ است فرمانده تکّه‌ای از وجودِ تو رویِ.... دشتِ بازی‌دراز جا مانده محسنِ انقلابِ پیرِ خُمین شیر و شمشیرِ کربلایِ حسین یاورِ مهربانِ محرومان عاشق و سینه‌چاکِ شاهِ حُنین آرزویِ شما شهادت بود ما مُوظَّف به طیِّ این راهیم در تمامِ نبردها وَاللّه یک یَدِ واحده یدُاللّهیم‌‌ زَجر در راهِ حفظِ این پرچم اَجرِ خونِ شهید را دارد کودکم با سلامْ فرمانده ترس در جانِ فتنه می‌کارد کاخِ کینه دوباره می‌لرزد جبهه‌یِ دین و عشق غرِّش کرد نسلِ چاٰرُم شبیهِ آن روزِ .... بچّه رزمنده‌ها نیایش کرد با سرودِ سلام فرمانده یادِ اِخلاصِ جبهه‌ها کردیم تا قیامِ جهانیِ قائم پایِ حفظِ نظام و دین مَردیم @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سالگرد شهید پهلوان مفقودالاثر ابراهیم هادی تو ابراهیمی و آتش به جانِ خود خریدی تا .... نگیرد شعله‌هایِ دشمنی دامانِ ایران را اِمامت را  قیامت را  مَرامَت را  که می‌بینم تجسّم می‌کنم وَاللّهِه ماهِ پهلوانان را تو که کشتی گرفتی نفسِ‌خود را خاک می‌کردی حریفت برده امّا ضربه کردی باز شیطان را لباسِ رزم می‌پوشی برایِ یاریِ مظلوم دوباره عزم داری تا کنی یاری غریبان را اگر چه ظاهراً جسمِ تو مفقود است پیدایی و برمی‌دارد از این خاکها دلخواه قرآن را هدایت می‌کنی ما را به سویِ بندگی هادی ولایت‌ را که بشناسی تو می‌فهمی شهیدان را اگر چه پهلوانی و زمین خوردی ولی گرگی.... میانِ خانه با پنجه نیازُرده یتیمان را زمین اُفتاد شیری و حرم از گرگ‌ها پر شد به غارت برده بینِ ندبه که مویِ پریشان را؟! @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره‌ _ دهم اردیبهشت سالروز شهادت فرمانده‌یِ فاتح بازی‌دراز شهید محسن وِزوایی دهِ‌اُردیبهشت و خاطره‌اش زیر و رو کرد خاطرِ ما را گرد و خاکِ هوا نَپوشانَد رَدِّ پایِ مسافرِ ما را مردِ خوش‌خنده‌‌ نُخبه‌یِ شیمی دانش‌آموزِ مکتبِ ایثار قهوه‌یِ تلخِ نذری‌ات شیرین محسنِ انقلاب پرچم‌دار اِی سخنگویِ مکتبِ مَردی روحِ روشنگری و آزادی با کلام و مَرامِ نابِ خودت به همین خاک آبرو دادی خاکِ بازی‌دراز شاهد بود که تو سربازِ روزِ موعودی در مسیرِ جهاد همراهت پیچک و دانش است و شیرودی تیرها خورده بر تنَت اَمّا عزمِ تو راسخ است فرمانده تکّه‌ای از وجودِ تو رویِ.... دشتِ بازی‌دراز جا مانده محسنِ انقلابِ پیرِ خُمین شیر و شمشیرِ کربلایِ حسین یاورِ مهربانِ محرومان عاشق و سینه‌چاکِ شاهِ حُنین آرزویِ شما شهادت بود ما مُوظَّف به طیِّ این راهیم در تمامِ نبردها وَاللّه یک یَدِ واحده یدُاللّهیم‌‌ زَجر در راهِ حفظِ این پرچم اَجرِ خونِ شهید را دارد کودکم با سلامْ فرمانده ترس در جانِ فتنه می‌کارد کاخِ کینه دوباره می‌لرزد جبهه‌یِ دین و عشق غرِّش کرد نسلِ چاٰرُم شبیهِ آن روزِ .... بچّه رزمنده‌ها نیایش کرد با سرودِ سلام فرمانده یادِ اِخلاصِ جبهه‌ها کردیم تا قیامِ جهانیِ قائم پایِ حفظِ نظام و دین مَردیم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مجلسِ ختم پدرِ شهید آغوش باز کُن پدرت آمده شهید پرواز کرده‌ای و پَرَت آمده شهید وقتِ شفاعت است بیا با امیرِ خویش آهنگِ آهِ شعله‌ورت آمده شهید حالا که رویِ نیزه سری می‌رود سفر تنها دلیلِ چشمِ تَرَت آمده شهید دستِ پدر بگیر و ببر پایِ سفره‌ای ... از جان عزیزتر به بَرَت آمده شهید با روضه‌یِ جوانِ حرم ناله‌ها زدی ارباب آمد و پسرت.... آمده شهید ای پیرمردِ روضه‌یِ داغِ جوان ببین ..... شد شاهِ تشنه همسفرت آمده شهید جانِ جوان و پیرِ وطن نذرِ کربلا آقا بیا که پایِ سرت آمده شهید @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهدا و دفاع مقدّس و بسیج و کربلا روز و شب‌هایی خدایی داشتند سرنوشتی کربلایی داشتند ماجرایی مثلِ شیرِ علقمه مکتب و خطّی ولایی داشتند روزها تکرارِ تیغِ ذوالفقار شب نوایی نینوایی داشتند آسمانی بود حال و روزشان زندگیِ بی‌ریایی داشتند بر حکایت‌هایِ عاشورا سلام بر لباسِ خاکیِ آنها  سلام اَمرِ روح‌الله بود و گوشِ عشق پرچمِ عشقِ خدا بر دوشِ عشق بر مَشامَم می‌‌رسد بویِ حرم کربلا  یا کربلا چاووُشِ عشق دور از دنیایِ صدرنگ و شلوغ سینه‌هایی در خروش‌وجوشِ عشق سنگری مأنوس با راز و نیاز روضه و اشک و تبِ شش‌گوشِ عشق می‌رود رزمنده سویِ کربلا جبهه دارد عطر و بویِ کربلا ذکرِ لبها  یا امیرالمؤمنین فاطمه یافاطمه نقشِ جَبین مجتبایی‌ها و سرخیِ کفن از حسینی‌ها تنی رویِ زمین دستِ عبّاسی جدا از پیکرش دیده خونین چون یلِ امُّ‌البنین دشت بود و روضه‌هایِ اکبری تکّه‌تکّه جسمِ صد‌ها نازنین غربت و اشک و جسارت  وای  وای زینبی‌ها و اسارت   وای وای نوکر و ارباب مثلِ هم شدند قامتِ جامانده‌هاشانْ خَم شدند مَحرمِ غمها به رویِ خاک بود با غم و اشک و اِلَم مَحرم شدند خاکِ ایران   سرخ  مثلِ کربلا چشم‌ها هم چشمه‌یِ زمزم شدند خونِ ایشان ریخت و ایرانیان در وفا تمثیل  در عالم شدند راهِ ایرانی مسیرِ کربلاست ذکرِ ایران هر نفس آقا بیاست @sehreashk