eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
964 دنبال‌کننده
428 عکس
545 ویدیو
247 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهدا و دفاع مقدّس و بسیج و کربلا روز و شب‌هایی خدایی داشتند سرنوشتی کربلایی داشتند ماجرایی مثلِ شیرِ علقمه مکتب و خطّی ولایی داشتند روزها تکرارِ تیغِ ذوالفقار شب نوایی نینوایی داشتند آسمانی بود حال و روزشان زندگیِ بی‌ریایی داشتند بر حکایت‌هایِ عاشورا سلام بر لباسِ خاکیِ آنها سلام اَمرِ روح‌الله بود و گوشِ عشق پرچمِ عشقِ خدا بر دوشِ عشق بر مَشامَم می‌‌رسد بویِ حرم کربلا یا کربلا چاووُشِ عشق دور از دنیایِ صدرنگ و شلوغ سینه‌هایی در خروش‌وجوشِ عشق سنگری مأنوس با راز و نیاز روضه و اشک و تبِ شش‌گوشِ عشق می‌رود رزمنده سویِ کربلا جبهه دارد عطر و بویِ کربلا ذکرِ لبها یا امیرالمؤمنین فاطمه یافاطمه نقشِ جَبین مجتبایی‌ها و سرخیِ کفن از حسینی‌ها تنی رویِ زمین دستِ عبّاسی جدا از پیکرش دیده خونین چون یلِ امُّ‌البنین دشت بود و روضه‌هایِ اکبری تکّه‌تکّه جسمِ صد‌ها نازنین غربت و اشک و جسارت وای وای زینبی‌ها و اسارت وای وای نوکر و ارباب مثلِ هم شدند قامتِ جامانده‌هاشانْ خَم شدند مَحرمِ غمها به رویِ خاک بود با غم و اشک و اِلَم مَحرم شدند خاکِ ایران سرخ مثلِ کربلا چشم‌ها هم چشمه‌یِ زمزم شدند خونِ ایشان ریخت و ایرانیان در وفا تمثیل در عالم شدند راهِ ایرانی مسیرِ کربلاست ذکرِ ایران هر نفس آقا بیاست @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته یادواره‌یِ شهدا کربلا و انقلاب خوابِ کربلایت را دیدم و پریشانم خوابِ آن‌که در صحنت روضه‌خوان و گریانم روبه‌رویِ ایوان با اهلِ هیأت و گریه سینه می‌زدم امّا !!! خواب بود و حیرانم موجِ پرچمَت سیلاب در میانِ چشمم ساخت در هوایِ شش‌گوشه‌َت تا اَبد مسلمانم أشهدَمْ شهادت داد عشقِ آسمانی را شد به رویِ نِی تفسیر آیه‌هایِ قرآنم هر دو بالِ دل وا شد در حوالیِ گودال گردوخاکِ میدان را دیده‌ام که می‌خوانم افتخارِ دوشِ عشق زیرِ چکمه شد بیهوش رویِ سینه‌یِ دینْ کینْ جا شده چه می‌دانم؟! پیش از آنکه حنجر را خنجری کند پاره غصّه‌یِ حرم بود و نیش و جانِ سلطانم زیرِ دست و پا بود و یادِ طفلِ دردانه زیرِ لب صدا زد وای می‌رود به ویرانه پیکری که در گودال تکّه‌تکّه بر شن‌هاست سبطِ احمدِ مختار پورِ حیدر و زهراست اعتبارِ خاک است و خاک‌وخونِ بر رویش غصّه‌‌یِ دلِ ما و دردِ آسمانی‌هاست بی‌سری که در جنّت سرورِ جوانان است رویِ شاخه یا نیزه گل به‌ هر مکان زیباست چاکِ لب به جایِ آب در نوایِ یارب بود چاره‌سازِ مافیها فکرِ چاره در نجواست او که از نفس افتاد خاروُخَس هوسران شد حرفِ مَهد وُگهوارُ و گوشواره در هر جاست آتشِ سقیفی را خیمه‌ها به چشمش دید شعله‌یِ درِ خانه رویِ دامنی پیداست ضربِ سیلیِ کوچه رویِ غنچه نیلی کرد رویِ فاطمی سهمِ کاروانِ عاشوراست روضه هایِ عاشورا با ولا غزل می‌گفت هر سرِ جدا بر نِی ذکرِ العجل می‌گفت مشکِ پاره‌یِ سقّا اشکِ عاشقت با درد ناله می‌زند آقا جانِ مادرت برگرد تکّه‌هایِ جسمی که در حصیر می‌چیدند تا حرم صدا زد آه حقِّ اکبرت برگرد دست‌وپا که زد زیرِ دِشنه شاهِ تشنه‌لب هر تکان شد آهنگی گفت؛ دلبرت برگرد مادری زمین‌گیر و آهِ کودکی بی‌شیر در کنارِ گهواره مانده مضطرت برگرد ناله‌یِ سرِ نِی با آهِ بزمِ مِی می‌گفت بینِ روضه‌خوانی با دیده‌یِ ترت برگرد از غمِ همان‌جا تا ماجرایِ پاکستان هر بلا که نازل شد گفته یاورت برگرد اشکِ چشمِ مردی از بی‌کسی حکایت داشت قلبِ رهبرم خون شد جانِ نوکرت برگرد حقِّ اوّلین مظلوم یاوریِ رهبر کُن انقلابِ ما را وصل بر ظهورِ دلبر کُن ما درونِ رگ‌هامانْ خونِ حیدری داریم عشقِ فاطمی را از شیرِ مادری داریم انقلابی از جنسِ انقلابِ ثارالله با جوانی از جنسِ نابِ اکبری داریم در وفا و در غیرت پیروِ اباالفضلیم ‌بهرِ حفظِ دین وَالله پیکر و سری داریم سبزِ فتنه را کشتیم سبزِ ما حسن‌ گونه‌َست از غدیرِ خم هستیم خطِّ خیبری داریم زیرِ پایِ ما لِه شد خطِّ مَشیِ اسرائیل ما به لطفِ روح‌الله حزبِ برتری داریم زیرِ سایه‌یِ آلِ مصطفی و قرآنیم ما به صحنه‌یِ محشر خوب سنگری داریم دشمنیِ شرق و غرب بی‌اثر بر ایران است با علیِ دورانیم بَه چه رهبری داریم سینه‌چاکِ اسلامیم با شعار‌ِ یازهرا ما زمین مَیندازیم اَمرِ خامنه‌ای را @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهم‌السلام باید بچینم‌ از ضریحش یک بغَل انگور به‌به چه شیرین است می‌گیرم برایش شور عالم ندارد بهتر از این لذّتی هرگز گندم به دستِ خود سلیمان می‌دهد بر مور نانِ گدایِ خانه را با دستِ خود داده پر در مِیارم او به من چون می‌دهد دستور بابایِ اهلِ خاک شاهنشاهِ اَفلاک است خورشید می‌بخشد فقط با حکمِ حیدر نور زهرا به سینه می‌زند سنگِ ولایش را دارد خدا شخصاً هوایِ بچّه‌هایش را دارد خدا خیلی هوایِ آلِ مولا را خواهد خودِ او خاطرِ عشّاقِ زهرا را باید خودِ احمد کند این خطبه را جاری دعوت به این مجلس کند عرشِ معلّا را داماد اگر لب وا کند با هر دَمَش وَاللّه اِحیا کند جانِ هزار و یک مسیحا را از خطبه تا تلقین عروسِ خانه خواهد داشت در قال‌ و اَعمالش .... تولّا را ..‌.. تبرّا را..... از هر که غیر از مرتضی بیزار خواهد بود تا پایِ جانش پایِ این دلدار خواهد بود هر کس عروسِ خانه‌یِ حیدر نخواهد شد هر یاوری دامادِ پیغمبر نخواهد شد هر نوعروسی‌ معنیِ کوثر نخواهد بود هر باده‌ریزی ساقیِ کوثر نخواهد شد سنگِ ولا را فاطمه بر سینه می‌کوبد هر کس برایِ شیرِحق سنگر نخواهد شد با چشم‌هایِ خود محبّت خرجِ زهرا کرد زهرا نباشد با علی محشر نخواهد شد اصلاً علی بی فاطمه معنا نمی‌گیرد بی‌ازدواجِ این دو دین هم پا نمی‌گیرد سرمستِ ذکرِ یا امیرالمؤمنین هستم من حیدری من فاطمی من این‌چنین هستم جز فاطمه کُفوی ندارد حضرتِ حیدر هر چند من خود چاکرِ اُمُّ‌البنین هستم وقتی که می‌گویم علی جانم یقین دارم که هم‌نفس با رحمةٌلِلعالميٖن هستم شالِ محرّم را بگیرم از شما عشق است بی‌تابِ آن جسمی که مانده بر زمین هستم دلواپسیِ ماهِ ماتم می‌کشد ما را این ندبه‌خوان با قامتِ خم می‌کشد ما را @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهدا و دفاع مقدّس و بسیج و کربلا روز و شب‌هایی خدایی داشتند سرنوشتی کربلایی داشتند ماجرایی مثلِ شیرِ علقمه مکتب و خطّی ولایی داشتند روزها تکرارِ تیغِ ذوالفقار شب نوایی نینوایی داشتند آسمانی بود حال و روزشان زندگیِ بی‌ریایی داشتند بر حکایت‌هایِ عاشورا سلام بر لباسِ خاکیِ آنها سلام اَمرِ روح‌الله بود و گوشِ عشق پرچمِ عشقِ خدا بر دوشِ عشق بر مَشامَم می‌‌رسد بویِ حرم کربلا یا کربلا چاووُشِ عشق دور از دنیایِ صدرنگ و شلوغ سینه‌هایی در خروش‌وجوشِ عشق سنگری مأنوس با راز و نیاز روضه و اشک و تبِ شش‌گوشِ عشق می‌رود رزمنده سویِ کربلا جبهه دارد عطر و بویِ کربلا ذکرِ لبها یا امیرالمؤمنین فاطمه یافاطمه نقشِ جَبین مجتبایی‌ها و سرخیِ کفن از حسینی‌ها تنی رویِ زمین دستِ عبّاسی جدا از پیکرش دیده خونین چون یلِ امُّ‌البنین دشت بود و روضه‌هایِ اکبری تکّه‌تکّه جسمِ صد‌ها نازنین غربت و اشک و جسارت وای وای زینبی‌ها و اسارت وای وای نوکر و ارباب مثلِ هم شدند قامتِ جامانده‌هاشانْ خَم شدند مَحرمِ غمها به رویِ خاک بود با غم و اشک و اِلَم مَحرم شدند خاکِ ایران سرخ مثلِ کربلا چشم‌ها هم چشمه‌یِ زمزم شدند خونِ ایشان ریخت و ایرانیان در وفا تمثیل در عالم شدند راهِ ایرانی مسیرِ کربلاست ذکرِ ایران هر نفس آقا بیاست @sehreashk