eitaa logo
سِحرِاَشک اشعار و نواهای محرمی
381 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
41 فایل
مجموعه اشعاروسبک های مناسبتی مذهبی شاعرومداح اهل بیت علیه السلام ::.حسین ایمانی.::
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت خانواده‌یِ اسلامی و کربلا جانِ خودم و همسرم و مادر و بابا کردم همه را نذر به درگاهِ تو مولا گیرد مَلکُ‌الموت اگر جانِ مرا کاش .... باشد دو لبم خشک چنان یوسفِ زهرا @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی سفر کرب‌وبلا و زنده شدن خاطرات سفر اوّل کربلا و سختی‌هایِ شیرین آن سفر زنده شد خاطراتی از سفری خاطراتِ عجیبِ دربه‌دری خاطراتِ غریبِ دشتِ بلا سفرِ پر شکیبِ کرب‌وبلا سفری پر تلاطم و پر رنج غم و درد و عذاب و جستنِ گنج یادِ گل‌هایِ خشک و پژمرده یادی از آن لبِ تَرک خورده یادِ آواره‌گی و بی‌تابی لَعلِ جویایِ جرعه‌یِ آبی لبِمان سوخت مثلِ دلبرمان چوبِ طعنه نشست بر سرمان کاروانی شدیم آواره از غمِ عشقِ یار بیچاره تنِمان سُست لیک محکم گام بی‌نشان و غریبه و گمنام تشنه‌‌لب خون‌جگر قدم‌به‌قدم گام برداشتیم سویِ حرم ذکرِ ما هر قدم به شیون و شین شد به وَاللّه جان فدایِ حسین با لبِ خشک کربلا دیدیم خَم شدیم و غبار بوسیدیم وَ دو گنبد طلا که شد ظاهر اشک بر رویِ گونه شد حاضر کفُّ‌العبّاس و تَلّی از غربت اشک و احساس و عطری از تربت حال یادِ عزیزِ همسفرم در دیارِ غریب دربه‌درم آمده یاحسین بیمارت دل سپرده به تو گرفتارت هستی‌ام شاه نذرِ دیدنِ تو اشکِ چشمِ من و خریدنِ تو یاحسینِ ابنِ فاطمه لبّیک تشنه‌یِ آبِ علقمه لبّیک 📄در راه نجف @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت حرمِ ارباب کربلا از رواقِ تو می‌کنم مولا عطر و بویِ بهشت استشمام حلقه بر گوش بودم و هستم تویی ارباب و این گداست غلام تویی اربابِ بی سر و کفن وُ جانِ من نذرِ راهِ تو ای شاه من به جایِ تمامِ سینه‌زنان می‌دهم یاحسین بر تو سلام 📄حرم امام حسین علیه السلام @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه هفتم محرّم حضرت علی اصغر علیه السلام سبک زیر این خیمه‌یِ عزا ..... چه گِره‌ها که با همین دستِ کوچیک وا می‌کنه براتِ اربعینمو شیش‌ماهه امضا می‌کنه کودکِ شیرخواره‌یِ ارباب آبرویِ نوکرو می‌خره روضه‌یِ گهواره‌یِ مهتاب دوباره منو حرم می‌بره لایی لایی علی /۴/ طفلِ شیش‌ماهه‌یِ حرم مردی شدی برا خودت ایستادی علی‌اصغرم‌ رویِ نیزه رو پا خودت نمی‌دونی چقدر کُشنده‌َست روضه‌هایِ تو واسهِ قافله آخه چرا ربابه زنده‌َست ببینه قهقهه‌یِ حرمله لایی لایی علی /۴/ @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل بازگشت از سفرِ کربلا دلتنگیِ حرم امام حسین علیه السلام دلم هوایِ حرم کرده اَلدّخیل حسین هوایِ صحنِ کرم کرده اَلدّخیل حسین چقدر حال و هوایِ خوش و عجیبی بود ضریح دربه‌درم کرده اَلدّخیل حسین به رویِ نیزه نشسته ولی سرِ خود را .... چو سایه‌سارِ سرم کرده اَلدّخیل حسین به تاولِ لب و دستِ کبوترانِ حرم به حقِّ پایِ وَرم کرده اَلدّخیل حسین چقدر عمرِ سفر .... عمرِ وصل کوتاه است فراق خون‌جگرم کرده اَلدّخیل حسین دلم برایِ حرم تنگ می‌شود ارباب دلم هوایِ حرم کرده اَلدّخیل حسین 📄بازگشت از سفر کربلا @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت_هشتم محرّم_ حضرت علی اکبر علیه‌السلام با زمین خوردنِ تو شاه زمین‌گیر شده پایِ این پیکرِ صدپاره  پدر پیر شده به سویِ تو نَدویدم که خَزیدم بابا اُف به دنیا پدر از زندگی‌اش سیر شده ای اذانِ حَرمم واژه‌به‌واژه شده‌ای اِرباً اِرباٰ وسطِ معرکه تصویر شده حمزه‌یِ لشکر من مُثله شدی واویلا آمدم سویِ تو امّا چقدَر دیر شده تکّه‌های بدنت رویِ حصیری چیدم چند تا گم‌شده یا جسمِ تو تبخیر شده همه‌یِ دشت به حال من و تو می‌خندند طعنه با روضه‌یِ غم‌هایِ تو درگیر شده بر رویِ شانه‌یِ یاران به حرم می‌آیی وقتِ تشییعِ علی‌اکبر و تکبیر شده لخته‌خون از دهنت با سرِ انگشت کشید العجل گفت پدر  از غمِ تو پیر شده @sehreashk @sehreashk110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و ماه محرّم فدایِ شالِ سیاهت  فدایِ اشک و نگاهت سری به نیزه بلند است و مانده چشم‌به‌راهت عزیزِ حضرتِ زهرا  عجیب  دلتنگیم برایِ نازِ نگاه وُ دو چشم وُ خالِ سیاهت کجا عزایِ شهیدِ غریب ُو تشنه گرفتی تویی که ناحیه خواندی و روضه را به‌صِراحت سلام بر بدنِ غرقِ خون وُ بی‌سر وُ عریان به نیزه‌هایِ غریبی به آفتاب وُ به ماهَت تنی به زیرِ سُمِ اسبهایِ وحشیِ لشکر تنی به زیرِ لگدها نَه خواب دیده نَه راحت صدایِ روضه درآمد که روضه‌خوانِ تو دق کرد بیا بگیر تقاصِ غمِ سه‌ساله‌یِ شاهت @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند سیاه‌پوشان آمادگی برایِ عزاداری ماه محرّم ارباب چاوُش که می‌خوانی دعایت می‌کند زهرا می‌ریزد اشک و می‌زند بر سینه‌اش مولا چاوش که می‌خوانی پیمبر می‌کشد آهی شخصاً خدا در عرش روضه می‌کند برپا این بی‌قراری‌هایِ پایِ پرچمِ ارباب آرامش و اُمّید شد در قلبِ نوکرها دارد خدا حتماً هوایِ گریه‌کن‌ها را شالِ عزا  انداخته بر شانه‌ها  آقا آقا نگاهم کرده که از شاه می‌گویم شد این نفس تسبیح وقتی آه می‌گویم آه از تَهِ دل می‌کشم چه بر سرت آمد ؟! هر جا به پا شد روضه فوراً مادرت آمد بر سینه‌اش کوبید با ذکرِ حسینم وای ظالم که با خنجر به سویِ پیکرت آمد پشتِ سرِ هم زخم خوردی پشت‌ ُو رو شد تن خنجر نمی‌برّید وقتی خواهرت آمد خیلی معطّل شد برایِ کشتنَت قاتل تا اینکه از خیمه صدایِ دخترت آمد راحت کنید این تشنه‌یِ مظلوم و تنها را این صبرِ بیجایِ شما که کُشت زهرا را ای سرفرازِ بی‌سرِ نیزه‌نشین ارباب ای پاره پاره پیکرت نقشِ زمین ارباب بر رویِ نِی قرآن که می‌خواندید زینب گفت شاهِ سَریرِ عشق عاشق را ببین ارباب چه بر سرِ آن نازنین دختر نیاوردند ناز و نوازش شد چه بد این نازنین ارباب جانم فدایِ روضه‌خوانی که ادب دارد عالم فدایِ ناله‌یِ اُمُّ‌البنین  ارباب بر سینه‌اش می‌زد به جایِ مادری غمگین جایِ همان بانو که خورده سیلیِ سنگین از روضه‌یِ گودال سنگین‌تر کجا ؟!  کوچه ای وای از روزی که رفته مجتبی   کوچه دستِ پلیدی راه را بر مادرِ ما بست بر چادرِ ناموسِ ما بُگذاشت پا  کوچه خون می‌چکید و خاکِ رویِ معجری گِل شد آویزه‌ای افتاده رویِ خاکها    کوچه چشمی نمی‌دید و تنی لرزید و می‌خندید .... بر گریه‌هایِ کوثرِ پرپر    چرا؟! کوچه در کوچه راهِ پابه‌ماهی با لگد بستند که سینه را در حینِ ندبه سخت بِشکستند @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مناجات آخرِ ماه مبارکِ رمضان و روضه‌یِ امام حسین علیه السلام دلِ من مزرعه‌ای بود که آفت زده است ریشه‌یِ دینِ مرا کِبر و حسادت زده است دو سه باری که به لب نغمه‌یِ یارب آمد حمله‌ای کرد ریا مزرعه غارت زده است نَفَسم خواست کمی خرجِ مناجات شود هَوَسم شد خَفَقان خطِّ سعادت زده است من کجا بندگیِ ناب کجا؟! امّا خُب..... بنده‌ات سجده‌به‌سجده سر به تربت زده است رمضان رفت ولی دستِ گدا خالی ماند بی‌سبب نیست به سر شورِ زیارت زده است اگر از بنده‌یِ آلوده گذشتی فَبِهاٰ ... نَگُذشتی سخن از خیمه‌یِ غارت زده است قمرِ نیزه ببین  مویِ سری روضه شده آتش و هلهله‌ها  صورِ قیامت زده است آخرِ روضه نگو  اوّلِ روضه گودال آخرَش چوب به دندانِ ثنایت زده است تازه شد زخمِ لبِ قاریِ قرآنِ حرم بی‌حیا بر لبِ کعبه چوبِ تهمت زده است عمّه‌جان ندبه بخوان تا کمی آرام شوی آتشِ کینِ سقیفهَ‌ست به باغَت زده است @sehreashk110