eitaa logo
سِحرِاَشک اشعار و نواهای محرمی
383 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
41 فایل
مجموعه اشعاروسبک های مناسبتی مذهبی شاعرومداح اهل بیت علیه السلام ::.حسین ایمانی.::
مشاهده در ایتا
دانلود
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی و روضه صابر خراسانی به جرم اینکه ندارم پدر زدند مرا اللّهم صل علی محمد و آل محمّد و عجّل فرجهم مُخمّس _سوّم محرّم _ حضرت رقیّه سلام اللّه علیها ویرانه پایِ روضه‌یِ دردانه‌ای نشست پهلوشکسته‌ای دلِ ویرانه را شکست با هِق‌هِقَش دو دَستِ اَهالیِ فتنه بست مانند عمّه عالِمه‌یِ بی معلّمه‌َست باور کنید بانویِ ویرانه فاطمه‌َست گنجینه است سینه‌یِ این طفلِ نیمه‌جان کی دیده یک سه‌ساله شود پیر و قدکمان دندانِ شیری‌اش زِ چه اُفتاده از دهان بر گونه‌هایِ طفل و پدر ردِّ خیزران گویا شکسته پهلویِ ویرانه فاطمه‌َست اللّه‌اکبر از نفسِ تنگ و قلبِ سنگ پایانِ جنگِ کوفه و آغازِ کارِ چَنگ یادت می‌آید اِی پدر آن هدیه‌یِ قشنگ با خونِ لاله‌هایِ دو گوشم گرفت رنگ محزونِ زخمِ اَبروی ویرانه فاطمه‌ست آنها که حُرمتِ حَرمِ ما شکسته‌اند پایِ سرِ شکسته سرم را شکسته‌اند دندان و پهلویِ من و بابا شکسته‌اند با طعنه قلبِ دختر مولا شکسته‌اند طفلی که آمده سویِ ویرانه فاطمه‌َست بر رویِ دست و‌پایِ من و عمّه‌جان طناب زخمِ زبان و قهقهه‌ها قاتلِ رباب با تازیانه از سرِ دختر پریده خواب بستند چشمِ من وسطِ مجلسِ شراب... زینب به فکر بانویِ ویرانه فاطمه‌َست با سر رسیده‌ای تو که پَر دربیاورم نازل شدی که سوره‌یِ کوثر بیاورم آمد نِدای حق که چه گوهر بیاورم گفتم حجاب گفت که معجر بیاورم ندبه نوایِ دلجویِ ویرانه فاطمه‌َست @sehreashk @sehreashk110
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور کربلایی حسین ستوده دنیا رو بی‌خیال دنیا یعنی حسین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح امام حسین علیه السلام خِیرِ دنیا و آخرت اَرباب چه عزیز است خاطرت ارباب نَه فقط این ضریح حاجت داد..... خاکِ پاهایِ زائرت ارباب زائرِ وجهِ حضرتِ حق است هر که باشد مسافرت ارباب خوش به‌حالِ کسی که یک شب بود در حرم شد مُجاورت ارباب خانه‌یِ مادری‌ست پس کامل.... شد نمازم به حائرت ارباب کعبه رَختِ سیاه می‌پوشد از ولادت به خاطرت ارباب حجِ عاشق وصالِ دلدار است در طواف است طائرت ارباب اربعین می‌زند رضا امضا می‌روم مثلِ جابرت ارباب بینِ روضه به رویِ پایِ نگار می‌دهم جان به خاطرت ارباب @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه - بعد از سفر کربلا خاطرات زیارت یادمه همه‌یِ خاطره‌هایِ این سفر یادمه عاشقات بودن تو صحرا دربه‌در یادمه کربلایِ تو و اوّلین نظر یادمه یادمه اوّلین بار که چشام به ضریحت افتاده یادمه صدا زدم اینا لطفِ پنجره فولاده دلِ من تنگِ حرم و صحنِ گوهرشاده آقام آقام آقام آقام (۴) یادمه ازدحامِ شبِ جمعه‌یِ حرم یادمه روضه‌هایِ صحنِ اربابِ کرم یادمه ذکرِ زهرا شد غریب مادرم یادمه یادمه روضه‌یِ مادرِ تو رو‌به‌رویِ قتلگاه یادمه عمّه‌جانِ قدکمان و خیزران و لب... آه یادمه چرا مونده رو خاکا بی‌کفن جسمِ شاه آقام آقام آقام آقام (۴)     @sehreashk110
4_5782667723074964762.mp3
17.02M
روضه شب عاشورا 😭😭😭 لطفا با حال مناسب گوش کنید کربلایی حسین ایمانی هيأت بیت الشهدا پرند @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت خاتمه‌یِ فاطمیه روضه‌یِ اباعبداللّه الحسین علیه السلام به آیه‌هایِ کتابِ خدا قسم مادر بنا شده حَرمت کنجِ سینه‌ام مادر تمامِ فاطمیه گریه کرده‌ام حالا ..... به جایِ مزد مرا می‌بری حرم مادر نفسْ‌نفسْ زده‌ام با نوایِ یازهرا نفسْ‌نفسْ زده‌ای پایِ این عَلم مادر به رویِ شانه‌یِ تو پرچمِ علی مولاست ولی به رویِ لبَت شعرِ محتشم مادر چه شورشی شده برپا محرّمی شده‌ای چه نوحه‌ای که شدم کوهِ درد و غم مادر شنیده‌ام تَهِ گودال بودی و دیدی که دست و پا زده سردارِ بی‌سَرم مادر هوا هوایِ‌‌ حسین است می‌روی به حرم دوباره با رُخِ نیلی وُ قدِّ خَم مادر به رویِ نیزه سرِ یوسفِ تو سنگ که خورد به پایِ نیزه کتک خورد این حرم مادر سری به نیزه نشست و شکست پهلویی رقیّه گفت که بی‌تابِ حیدرم مادر بیا و ندبه بخوان روبه‌رویِ شش‌گوشه‌‌ که لحظه‌هاست به وَاللّه مُغتنم مادر 📃در مسیر کربلا     @sehreashk @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه مناجات ماه مبارکِ رمضان و روضه‌یِ حضرت علی اصغر علیه السلام یارب به پرِ خونیِ قنداقه‌یِ اصغر از جرم و خطایِ منِ بیچاره تو بگذر به حقِّ علی‌اصغرِ شاه الهی العفو /۴/ یارب به تلَظّیِ علی‌اصغرِ ارباب این عبدِ گنهکار و گرفتار تو دریاب یارب به گلویی که سه‌شعبه‌ کرده پاره امشب تو به این بنده‌یِ مجرم کُن نظاره به حقِّ علی‌اصغرِ شاه  الهی العفو /۴/ یارب به دلِ شکسته‌یِ ربابه و شاه از قدرِ شبِ قدرِ خودت کُن دلم آگاه یارب به اُمیدِ نا‌ اُمید شده‌یِ مادر منو نا‌ اُمید نکن تویِ صحنه‌یِ محشر به حقِّ علی‌اصغرِ شاه  الهی العفو /۴/ یارب به سرِ کوچیکی که رو نیزه بردن حسینو به دادم برسون لحظه‌یِ مُردن یارب به لالاییِ خیالیِ ربابه بدون که امیدم رحمتِ روزِ حسابه به حقِّ علی‌اصغرِ شاه  الهی العفو /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت حضرت علی علیه السلام با روضه‌یِ قرآن به‌سر قرآن گرفته یادِ پدر کرده ببین باران گرفته تابوت رفته کودکی غافل هنوزم یک کاسِه شیرِ تازه در دستان گرفته جز چاه وُ نخلستان ُو گلدسته به یادِ..... نجوایِ او حتّی دلِ ویران گرفته مولا شده مهمانِ یاری که هنوزم دستی به رویِ پهلویِ سوزان گرفته زخمِ سرَش را با پَرِ زخمی شده بست خونی‌ چکید و باز روضه جان گرفته یادِ تَهِ گودال اُفتاده بمیرم نیزه به کتف وُ گونه ُو دندان گرفته خنجر نمی‌بُرّید خواهر زجر می‌دید در پنجِه ظالم مویِ ندبه‌خوان گرفته     @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت سیاه پوشان ورودیه ماهِ محرّم رو سفیدم می‌کند شالِ سیاهِ نوکری این محرّم آبرویِ نوکرت را می‌خری بی شما دور از خداوندِ کریمَم یا کریم پایِ پرچم دارم امّا حال وُ روز دیگری اشکهایِ من شهادت می‌دهد که عاشقم سر سِپردم من به تو آقا اگر چه بی‌سری روبه‌رویت گریه کردم رو به سویم کرده‌ای روبه‌راهم می‌کند گریه برایِ دلبری.... که سرَش حتی اگر بر نیزه باشد رهبر است زیرِ سُم آیا برایش مانده دیگر پیکری؟! پایِ نِی پایِ برهنه دخترش را می‌زدند عمّه می‌گفت العجل یا حجةِابنِ‌العسکری @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت روضه‌یِ مجلسِ شام بر لبِ کعبه کعبِ نی می‌خورد شد غرورِ سه‌ساله طفلی خُرد مردکِ پَست خیره بر او شد عمّه‌جان از غم و خجالت مُرد @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت اوّلِ محرّم حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام وقتی که سر بر شانه‌یِ دیوار بُگذاری یعنی غریبی غصّه داری بی‌کس‌وُکاری یعنی دلی با دیدنِ حالت نمی‌سوزد یعنی هوایت را ندارد هیچ غمخواری سردارِ دیروزم ولی حالا سرِ دارم سنگم زَنَد هر کس که داده وعده‌یِ یاری آقا قسم بر مادرت دلواپسم برگرد چه کوفه‌ای چه کوچه‌هایی وُ چه بازاری چشم‌انتظارِ حنجرت آن خنجرِ کُند است در شهرِ قرآن می‌شوی بر رویِ نِی قاری اینجا علی اَیتام را بر شانه‌اَش می‌بُرد امّا یتیمش می‌خورَد مُشت ُو لگد آری ناموسِ تو در کوچه و بازار می‌گردد کنجِ خرابه می‌کند زینب عزاداری قصّاب‌ها جسمِ مرا بر شانه می‌گیرند تو نیز سهمی از صفایِ روستا داری از خانه‌ای یک بوریایِ کهنه آوردند شد روضه‌هایت تکّه تکّه جمع با زاری سر رویِ نیزه پیکرت بر رویِ بوریا ای ندبه‌یِ دَرهم که مُبهم زیرِ آواری @sehreashk110