eitaa logo
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها 🇵🇸 ˓️
249 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
200 ویدیو
6 فایل
We should be able to be a good supporter for the helpless frogs! - یه‌دورهمیِ‌سبز‌برایِ‌خیال‌پردازی‌ت :> محلِ‌تراوشات‌ِذهنی‌مون به‌‌وسعت‌ِ‌جنگل‌ِبی‌پایانِ‌خیال و با بویِ‌شیرین‌ِ‌شکوفه‌هایِ‌نارنج‌عه🪴 صندوق‌قدیمی‌ِپست𝟹› : https://daigo.ir/secret/87866428
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها 🇵🇸 ˓️
- جهانی‌ترین زبانِ‌دنیا سکوت‌عه! پی‌نوشت : واقعاً به‌نظرم قدرتمندترین‌های ِدنیا، موسیقی/ملودی/نوا/آ
شب، وقتِ فرمانرواییِ سکوت است. حرف‌ها در مغزها به آرامی حرکت می‌کنند. تو به‌روشناییِ روز می‌اندیشی، به تمامِ آدم‌هایی که نظاره‌گرِ آنها بودی، به لبخند‌ها و اشک‌هایی که رقم خورده(:
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها 🇵🇸 ˓️
شب، وقتِ فرمانرواییِ سکوت است. حرف‌ها در مغزها به آرامی حرکت می‌کنند. تو به‌روشناییِ روز می‌اندیشی،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب، زمانِ‌ قدم‌زدن در جنگلِ‌مه‌آلودِ ذهن، همزمان با احتمالِ بارشِ افکارِمنفی، خاطراتِ‌گذشته و اورثینک و ترس از آینده باشد، خطر مبتلا به سردرگمی در این گردشِ چندین‌ساعته هرلحظه نزدیك و نزدیك‌تر می‌شود، مواظبِ اعماقِ این جنگل هم باشید، خیال‌پردازی! این عنصر می‌تواند شما را از پای بیاندازد، آهسته و بااحتیاط قدم‌بردارید، اگر دیدید نمی‌توانید ادامه‌دهید، بخوابید، خواب دوای ِدردِ بی‌درمان است، البته که شما ریسك‌‌میکنید، دیدنِ‌کابوس از رگِ‌گردن به شما نزدیك‌تر است، ولی‌خب چه‌میشود کرد، بحث انتخاب بینِ بد و بدتر است، با تمامِ آنها سعی‌کنید کنار بوته‌های ِخشکِ‌ تمشک که از بارانِ طوفانیِ دیشب در اَمان مانده‌است، جایی برای ِخود بازکرده و روی ِچمن‌های ِنیمه‌خیسِ کناربوته، درازبکشید، و با لبخند بخوابید، خواب همه‌چیز را درست‌میکند، همچُنان سکوت و گذاشتنِ پلك‌ها روی ِهم✨𝟹› به‌یاد داشته‌باشید جنگلِ‌ذهن شب‌ها بسیارناآرام‌است(:
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها 🇵🇸 ˓️
گوش‌جان بسپارید🪴 #لانای‌روح‌نواز
شبانگاهِ۲۳ شهریورماه از آخرین‌ماهِ تابستانِ خودتون رو با نوای ِفرح‌بخش و مَلمَلانیِ بانولانادل‌‌ری سپری‌کنید و برای ِحس‌گرفتن در فضای ِجنگلِ‌ مه‌آلودِ ذهن به‌گوشِ‌جان بسپارید و به پلك‌های ِسنگین‌شده‌تون چندساعتی استراحت‌بدید، شب‌بخیرِویژه ننه‌سلنا با قلبِ‌آبی و آرزوی ِیه‌خوابِ راحت کامل‌میشه، شب‌بخیر💙ㅠ.
- می‌دونی چرا "بغل" بهم حسِ‌خوبی می‌ده؟ بزار برات یه‌چیزی رو تعریف کنم.. چشم‌هات رو ببند و به من گوش‌بده، خب؟ توی یه نبردِ سنگین و سخت با همه‌ی رقیب‌ها تو می‌بری، بیا فکرکنیم هرجوری شده تو موفق‌شدی همه رو شکست‌بدی قبوله؟ تو تنهایی، تو در اون‌لحظات به‌همراهت چیزی برای محافظت از خودت نداشتی، تو با قلبِ پاکت پات رو توی اون زمینِ پر از سنگلاخ گذاشتی .. تو اون‌قدر قلبِ پاک و قشنگی داشتی که وقتی رفتی پیشِ بقیه، فکرمی‌کردی قراره باهم به زیباییِ طلوعِ خورشید نگاه کنید. ولی‌خب چیشد؟ تو مجبوربودی از خودت در برابرشون محافظت کنی. یه جاهایی بد کم آوردی، بدجور خوردی زمین و سرِزانوهات زخمی شد، امّا باز هم بلندشدی و ایستادی. ولی‌خب .. اونا خیلی نامردتر از این‌حرفا بودن، قلبشون پر از سیاهی و زشتی بود امّا تو با قلبِ سفید و پاکت کنارشون بودی .. دیدی؟ چقدر آسیب دیدی؟ وقتی به من رسیدی و من دیدمت، از صورتِ قشنگت داشت خون می‌اومد، کفِ دست‌های ظریفت زخمی شده بود، لباس‌هات پاره شده بودن، تو دیگه نای راه رفتن نداشتی .. تو همه رو شکست داده بودی ولی‌خب، اون‌لحظه دیگه امیدی برات نمونده بود؛ چون حتی عزیزترین کسایی رو که دوست داشتی رو هم از دست دادی. از اون جمعیتِ چشمگیر فقط تو مونده بودی؛ تو، قلب زخمیت و من. می‌خوام ازت بپرسم اگه جای من بودی چیکار می‌کردی؟ من دست‌هام رو برات بازکردم تا بتونم در آغوشم بگیرمت. نمی‌تونستم قلبِ قشنگت رو از اون همه زخم پاک کنم، پس، به‌جاش بغلت کردم و اشک‌های شکلِ مرواریدت رو با پشتِ دستم پاک کردم. من بغلت کردم چون اینجوری می‌تونستم صدای ضربانِ قلبت رو بشنوم، حسش کنم و مراقبش باشم؛ تا دیگه آسیبی نبینی؛ تا اگه قرار بود شمشیری به تو برخورد کنه، اول به من بخوره. من بغلت کردم چون حس کردم اینجوری می‌تونیم باهم قوی‌تر باشیم. من بغلت کردم چون میخواستم بودنم رو حس کنی؛ حس کنی که تنها نیستی. من بغلت کردم تا بهت نشون بدم که شاید نتونم اِلتیام بخشی برای قلبِ پاکت باشم، ولی من میتونم بغلت کنم و سرمای تنت رو ازت بگیرم. من بغلت کردم تا بهت نشون بدم با هر اختلافِ قدی‌ای که داریم، وقتی کنارِ هم می‌ایستیم می‌تونیم قشنگ باشیم :) فکر کنم حالا می‌تونی ذره‌ای هم که شده حسی که وقتی بغلت میکنم دارم رو بفهمی ..
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها 🇵🇸 ˓️
- می‌دونی چرا "بغل" بهم حسِ‌خوبی می‌ده؟ بزار برات یه‌چیزی رو تعریف کنم.. چشم‌هات رو ببند و به من گوش
زیادی احساسی شد؟ خب گاهی‌وقتها یه intj هم حتی به احساسات نیاز داره، نیاز داره گریه کنه، لبخند بزنه، افرادی که دوستش دارن رو دوست‌ داشته باشه و بهشون عشق بورزه، گاهی‌وقتها یه نویسنده‌کوچولوی intj‌ ( که خودم رو در اون مقامِ بزرگ نمی‌بینم و فقط در حدِ کسی‌ام که احساسات و یا ذهنیات خودش رو به شکل کلمات درمیاره، همین ) نیاز داره که از احساساتِ درونِ جنگلِ مه‌آلودِ ذهنش که خیلی‌وقته داره خاک میخوره استفاده کنه، بلاخره همه‌ی آدم‌ها احساسات دارن، مگه نه؟ فقط بعضی‌ها نشونش نمیدن. _ از طرفِ یک‌نفر از جمعِ کوچیکِ intjـها✨🪴
از مغز و ذهن ِعزیزم عاجزانه خواهشمندم و تقاضا و استدعا می‌کنم که پرونده‌ی ِباز جدیدی برام رو نکنن ؛ ظرفیت ِرسیدگی تقریباً تکمیله🙏🏻
( تنها ‏یک صبر برایمان باقی‌مانده‌است و همزمان هم همهٔ‌دنیا می‌خواهند آن را امتحان کنند. )
چرا همه‌ی مردمِ ایتا این چندروز که من نبودم تصمیم‌ گرفتن برن مشهد؟ یعنی‌ چی که من دقیقاً همون موقع که داشتن دوغِ‌حضرتی میخوردن، قرار میزاشتن که هم رو ملاقات‌ کنن، عکس‌های ِخوشگل از حرم می‌گرفتن و توی ِکانال‌هاشون سفرنامه مینوشتن، بنده اینجا توی ِخونه‌مون در دمای ِ۳۰‌ و‌ خورده‌ای درجه‌ای ِتهران روی ِتختم لم داده بودم و رو به‌ کولر مگس میپروندم .‌‌. احتمالاً زندگیِ‌ من فقط زیادی خسته کننده‌ست .. آه از تابستونِ مزخرفی که امسال داشتم .. خدا ازت نگذره از همون افرادی که دعا کردن تابستون دیر بگذره .. دارم فسیل میشم نامسلمونا😭🎀
گاهی‌اوقات هم خیلی ساده آدم‌هارو میبخشی فقط برای اینکه میخوای توی زندگیت باشن.
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها 🇵🇸 ˓️
چرا همه‌ی مردمِ ایتا این چندروز که من نبودم تصمیم‌ گرفتن برن مشهد؟ یعنی‌ چی که من دقیقاً همون موقع ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنشِ صادقانه‌ام به‌ همه دوستانی که میگن تابستونِ امسال فوق‌العاده بود، یکم گرم بودا ولی‌خب کولر حلش میکرد😙، درحالی که من اینجا داشتم جزغاله میزدم از گرما و سامرتایم سدنس تسخیرم کرده بود و خودمم نمی‌دونستم زمان چطوری میگذره و کلاً خواب یا توی ِحموم بودم :
میتونم هزارتا ( واکنشِ صادقانه‌ام ) در موقعیت های مختلف ازش بسازم😭✨
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها 🇵🇸 ˓️
میتونم هزارتا ( واکنشِ صادقانه‌ام ) در موقعیت های مختلف ازش بسازم😭✨
در لیست افرادی که قلبم متعلق بهشونه، این‌گیف + سازنده‌ش و همینطور خودِ اون گربه‌ی توی ِتصویر نه تنها اضافه شد، بلکه به‌درجه سوم پس‌از و کولرگازیِ‌عزیزم انتقال یافت، آخه گربه‌جون چقدر تو منی😭🤝
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها 🇵🇸 ˓️
می‌خوام توی ِاین سه‌روزه که از تابستونِ چهارصدوسه باقی‌مونده، می‌خوام با کتاب تمومش کنم، مثلِ پارسال، به‌یادِ تابستونِ قشنگ‌ِ پارسالم که با کتاب‌های ِهری‌پاتر و دور از سوشال‌مدیا، خونه مامان‌بزرگم و صحرای‌خاطره‌انگیز و درست‌کردنِ معجون‌های ِمختلف با دخترخاله‌هام به‌بهترین نحو و به تابستونی‌ترین شکلِ ممکن گذشت بگذرونم، امّا این‌دفعه توی ِدنیای ِخیال و جنگلِ مه‌آلودِ ذهن(:
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها 🇵🇸 ˓️
وای این‌دو کتاب >>> #طاقچه‌جان
سونیاجون منم همینطور، منم همینطور، کاملاً قابلِ درک و مشخص و بدهی‌عه که آقای ِاُوِه چرا بعداز مرگِ ایشون دنیا رو به‌یک طرفشون هم نمیگیرن(: