ستاره شو7💫
#پاسخ_تست_هوش نکته این است که قطارهای سریع السیر برقی هستند و دود ندارند ؛ سایر آیتم ها مثل مسیر ق
👌تشکر از همه کسانی که پاسخ دادند حتی اشتباه
دوستانی که پاسخ صحیح دادند 👇👇
حدیث مطلبی
رامین بدیعی
محمد مهدی نصر اصفهانی
زینب فولادی
ماهان امینی
فاطمه نصر اصفهانی
مهدی ابراهیم عابدی
زهرا اهنین مشت
علی حسین ترکی
فاطمه سلیمی
علی احمدی
عماد احمدی
سمیرا حیدری
مریم سلگی
کوثر باقری
کیانا لطفی پور
علی قاسمی
نازنین زینب ابراهیمی
زینب و زیبا خدامی
👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
↻✂️📏✏️••||
.
ایده برای تُنگ ماهی عید😍
اگر درست کردین برامون عکس و فیلم بفرستین
.#حوصلتون_سر_نره🙃🙂
#کاردستی
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
╭─━─━─• · · · ➣
#منبرمجازی🎙
.
.
👌همیشه سخت ترین نمایش به بهترین بازیگر تعلق دارد،
شاکی سختی های دنیا نباش، شاید تو بهترین بازیگر خدایی👌
یه کم به خودمون بیایم ❣
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
ستاره شو7💫
#رمان #قسمت_چهل_و_سه جواب سلامی در تمام باغ پیچید. اهالی باغ قرآن میدانستند جواب سلام واجب است.
#رمان
#قسمت_چهل_و_چهار
محمد جواد هم با کنجکاوی در چشمهایشان نگاه میکرد تا شاید بتواند از خصوصیاتشان سر در بیاورد. بعضی هایشان خیلی ساده و مهربان 😊بودند و با یک نظر میشد اخلاقشان را فهمید اما اخلاق بعضی هایشان را به راحتی نمیشد فهمید. 😉
بعد از اتمام معرفی حروف به محمدجواد گفت: اهالی باغ قرآن کوله هاتون🎒 رو جمع کنید باید محمد جواد رو در این سفر همراهی کنید.
حروف که انگار در تمام این مدت منتظر محمد جواد بودند، سریع کوله هایشان را برداشتند.
برهان گفت: همگی به دنبال من بیایید.🚶♂ راه زیادی در پیش داریم.
باید وارد محوطه ی آموزش مشترک بشیم. جایی که همه ی بچه ها به همراه راهنما و حروف باغ قرآنشون برای آموزش به اونجا میرن. تا دیر نشده ما باید خودمون رو به اونجا برسونیم.
برهان جلوی همه حرکت میکرد و اهالی باغ قرآن پشت سر او مانند یک قطار🚈 حرکت میکردند.
اهالی باغ قرآن ۲۸ حرف بودند. نظم و ترتیب این ۲۸ حرف برای محمدجواد بسیار جالب بود. آنها تنها به دستورات برهان عمل میکردند و از خستگی گرسنگی و طولانی بودن راه شکایتی نداشتند.
یکی از حروف در تمام طول مسیر حواسش به محمدجواد بود و هر از گاهی سرش را به سمت پسرک میچرخاند و به او لبخند میزد.
محمد جواد از اینکه کسی تمام رفتارهایش را زیر ذره بین گذاشته اصلاً خوشحال نبود و جواب لبخندش را با یک تبسم مصنوعی می داد.😏
کمی بعد برهان گفت: بایستید دوستان من رسیدیم.😍
آنها به قدری از خانههایشان فاصله گرفته بودند که از جایی که قرار داشتند آبشار دیده نمیشد و صدایش را هم نمی شنیدند.
ادامه دارد.....
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#محمدجوادوشمشیرایلیا
#داستان
👨🧕
🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلانه
اونی که مارو
سیر میکنه خداست
چیکار داری کی چقدر داره
[طه۱31]
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
4_5881854791570688632.mp3
10.48M
⏰╲\╭┓
╭🌺🍂🍃#روانشناسی_تایم💭🧠👨⚕️
┗╯\╲━━━━━━━━
╰┈•៚ ❗️ﺗﻤﺮﯾﻦ ﺳﮑﻮﺕ❗️
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﺯ ﻣﺮﻩ ، ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻧﺎﭘﻪ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﯾﺪ ، ﯾﺎ
ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﯾﺎ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﻓﺮﺻﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻫﺴﺖ ، ﻫﯿﭻ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺿﺎﻓﯽ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻡ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﻭ ﺑﺸﻨﻮﯾﺪ …
ﭼﺮﺍ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﺩﻡ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ ؟ ﭼﻮﻥ
ﺗﻨﻔﺲ ﺩﻡ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ … ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻫﺴﺘﻨﺪ … ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ …
ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻧﻔﺲ ﻣﯿﻤﯿﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ … ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ
ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺩﻡ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﻡ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻓﮑﺮﺗﻮﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻧﺸﻪ …
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻦ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﻨﯿﻦ ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻦ ﺑﺪ ﮔﻮﯾﯽ ﮐﻨﯿﺪ
، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ ﺑﺪﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﻮﻥ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﺨﺼﯽ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﯿﺪ … ﯾﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻫﺴﺘﯿﺪ … ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ … ﺳﮑﻮﺕ
… ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ … ﻭ ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﮐﻨﯿﺪ …
ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺳﮑﻮﺕ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ .
ﺗﻨﻬﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﻫﺎ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﭼﺸﻢ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪﺑﺎﺷﯿﺪ.
┗━━━━━━━━🌺━
╭┅──────┅╮
࿐༅📚༅࿐#احکام
راه رفتن قبل مسح کشیدن چه حکمی دارد 🤔
╰┅──────┅🦋
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
♥️مسابقه مسابقه♥️
همراهانِ عزیزِ ستاره شو سلام🌱
تصمیم گرفتیم به مناسبت میلاد امام علی(ع) و روز پدر؛
یه مسابقه تو کانالمون برگزار کنیم😍👏🏻
به سه نفر اول کارت شارژ تعلق میگیرد. 💳
خب حالا شرایط مسابقه:👇🏻
(خیلی سادس☺️)
🍒یه متنِ زیبا در وصفِ پدر
برای ما بفرستید تا ما توی کانالمون به اشتراک بزاریم🍒
🔷 مهلت ارسال متن هاتون تا ۱۴ بهمن (جمعه).
🔶میتونه نوشته ی خودتون یا هر نویسنده ای باشه.
🔷متن ها روز شنبه ۱۵ بهمن مصادف با روز پدر،در کانال قرار داده میشه.
🔶 در مدت ۲۴ ساعت،هر متنی که بازدید بالاتری خورد،برنده ی مسابقه ی ماست☺️
نکته؛
🔴 متن هارو به دوستاتون و گروه هاتون فوروارد کنید تا بازدید ها افزایش پیدا کنه
🔵متن هاتون رو به این ایدی ارسال کنید🦋👇🏻
@adminsetaresho7
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
سلام دوستان عزیزم 😇
صبح دل انگیز تون بخیر 🌧
در مورد #بازی هایی که گذاشتیم
نظر بدین ✍
کیا استفاده میکنند،
نمی کنند؟!
دلیل شون بگن!
پیشنهادتون چیه
بفرسین برای ادمین 🤓
البته ❗️
حجم پیام ها بالاست ممنون از صبوریتون 😉😊
«حسبناﷲونعمالوکیل»
وخوشبهحالِآنکهتنهاامیدش
توهستی...
#خداےمن
#دلانه
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
╭─━─━─• · · ·
#استوری | #story📱
.
.
سه شنبه ها
به همراه نسیم جمکرانت
دلم پر می کشد
تا مقصد گلدسته هایت
بیا یابن الحسن ،
ای زندگی ساز
با یک یا علی گفتنت
میشود آن عشق آغاز
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
ستاره شو7💫
. ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
ستاره شو7💫
همه شما و فعالیت تون قابل تحسین هست ولی از، بین 97 نفر از فعالین ستاره شو اسامی زیر برندگان کارت
کارت شارژ هدیه به شماره هاشون واریز شد ✌️
ستاره شو7💫
#رمان #قسمت_چهل_و_چهار محمد جواد هم با کنجکاوی در چشمهایشان نگاه میکرد تا شاید بتواند از خصوصیاتش
#رمان
#قسمت_چهل_و_پنج
اهالی باغ قرآن کوله هایشان را بر زمین گذاشتند و گرداگرد هم روی زمین نشستند.
آن حرف که چشم از محمد جواد برنمی داشت آمد و کنار محمدجواد نشست. 😊
محمدجواد نگاهی به او انداخت. 🙄
کلاهی داشت با گلبرگهای گلبهی 🌺 پیراهنی به رنگ صورتی🌸 که انگار کمی برایش بزرگ بود و آستینهایش را تا زده بود.
شلواری به رنگ آجری ⚜که مدام کمرش را بالا میکشید روی پیراهنش نوشته شده بود ذال.
محمدجواد ناگهان به یاد زالی افتاد که بابارضا گاهی داستانش را از روی شاهنامه برایش میخواند. اما این ذال کجا و آن زال کجا؟
زال شاهنامه قوی و بزرگ و نیرومند بود و این ذال...
سرش را برگرداند و به اطراف خود نگاه کرد تا چشم کار میکرد فقط دشت بود و دشت سرسبز و چشم نواز.
🕊 برهان به آسمان نگاهی کرد. انگار منتظر کسی بود.
بالهایش را در پشتش گره کرد و سینهاش را جلو داد. چند قدمی به این طرف و آن طرف رفت.
ایستاد و دوباره به آسمان نگریست.
پرنده ای در آسمان دیده میشد.
پرنده نزدیک و نزدیکتر شد و با فرود ناگهانیاش در آغوش برهان افتاد و با هم روی زمین کشیده شدند.😁
برهان بلند شد و خود را تکاند. پرنده ی دیگر هم که از صدای خندهاش همه به خنده آمده بودند از جایش بلند شد و کمی خود را مرتب کرد و گفت: برهان! دوست عزیزم خوشحالم که تو رو میبینم.😊😘
برهان گفت: من هم خوشحالم😊 و به اهالی باغ قرآن اشاره کرد که نظاره گر آنها بودند.
پرنده که انگار تازه حروف را دیده بود صدایش را صاف کرد و ادامه
داد...
ادامه دارد.....
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#محمدجوادوشمشیرایلیا
#داستان
👨🧕
🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7