eitaa logo
ستاره شو7💫
667 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
48 فایل
یه ستاره💫 کاشتم واسه تو روشن و زیبا یه ستاره تو دلم💖 جا گذاشتم رنگ فردا... ارتباط با موسسه هفت آسمان @haftaaseman ارتباط با ادمین: @admin7aaseman ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫✨از شکست نترس از این بترس که سال بعد همین جایی باشی که الان هستی.. ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
1_3875391259.mp3
7.92M
ټٰایـمِـ⏰ــ ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞🥀 کمکم کن .... حالم آقا خوش نیست .... 🎤 ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
ستاره شو7💫
ټٰایـمِـ⏰ــ #مداحی #صیقل_روح ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞🥀 کمکم کن .... حالم آقا خوش نیست .... 🎤#امیر_رضا_مال_اسد
. . [قَريبٌ‌مِن‌القلبِ‌ولَوبَينِناألفِ‌بَلد] +به‌قلبم‌نزدیکی..، حتی‌اگر‌بین‌ِما‌هزار‌شهر‌فاصله‌باشد.. ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
زندگینامه سال 1351 ـ تهران دكتر نگاهي به آزمايش‌هاي بچه كرد. چند بار معاينه كرد و در آخر گفت: «مننژيت مغزي». بچه‌تان مننژيت مغزي گرفته، بايد بستري شود. تب بالا و تشنج و گريه‌هاي شديدي داشت كه امان همه را بريده بود. كودك را بستري كردند. بعد از بيست‌وچهار ساعت كه توي دستگاه بود، دكتر به مادرش گفت: بايد آب كمر بچه را بگيريم براي آزمايش‌هاي تكميلي. ممكن است بعد از اينكه آب كمر را كشيديم، بچه سالم بماند كه البته به احتمال نودوپنج درصد فلج مي‌شود. شما رضايت‌نامه امضا كنيد تا ما ادامه دهيم. ادامه دارد . . . ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
دوستای جدید و قدیم که به کانالمون پیوستند خیلی خوش اومدین 🌸🌸🌸 بمونید برامون و پیشنهادی برای پست ها داشتین برای ادمین بفرستین 🤗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بہ تک تک ثانیہ هاےِ نبودت قسم دارند ضرر مےکنند مردم دنیـــــا بـــــدون تـــــو...💔🌿! 🔗 「➜✨‴@setaresho7
ستاره شو7💫
زندگی نامه شیطان‌ملعون ۱ 👿 🔻اول از همه بگم این حرفارو هرجایی نمیتونی پیدا کنی پس خوب دل بده به حرفا
😈شماره ۲ 🌱وقتی خدا گفت به آدم سجده کنید همه فرشته ها سجده کردن ولی حارث سجده نکرد میدونی چرا؟ چون خییلی به آدم حسادت میکرد و تکبر داشت🤨 میگفت:من از آتیشم اون از گل،من ازون بالاترم🥇 ➕خلاصه اون ملعون تکبر ورزید و همینجا بود که درونه پلیدش رو شد و معلوم شد که براساسه هوای نفسش خدا رو عبادت میکرد و عبد واقعی نبوده چون حاضر نشده بود بخاطره خدا پا رو حرف دلش بزاره و مبارزه با نفس و به آدم سجده کنه ادامش خیلی هیجان داره پست بعدیه 😈 ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 | لبیک یا مهدی ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
نام کدام جزیره است که اگر وارونه اش کنیم، بچه ها می نویسند؟ تا یکشنبه فرصت دارین پاسخ بدین 🤓 ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
💪💪 میخوای توی روز بدنت کم نیاره👊 😴 | شب زود بخوابید 🌞 | صبح ها سحر خیز باشید 🏓 | روزی چند دقیقه ورزش کنید 🥗 | سه ساعت یه بار یه خوراکی مفید و ســــــبــــــــــــــک و کــــــــــــــــــــــم بخور 🧘‍♂ | بعد هر نود دقیقه کار، پانزده دقیقه استراحت کن ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه نبوغی😍👌 ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه سلام پر انرژی😍 این فنجون ☕️خوشمزه و پر انرژی تقدیم شما رفقا 👆 بخورید تا شارژ بشید و پرانرژی💪 بریم سراغ ادامه امروز.....😍 خبر داری امام صادق برای انرژی گرفتن بدن و روح و عقلمون چی گفتن🧐 بیا بهت بگم👇👇 ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
😴خواب 🙃آرام بخش جسم است 🗣سخن گفتن 😇آسایش روح است 🙊سکوت 😎سبب راحتی عقل است ❤️قال امام صادق (ع)❤️ من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 402.(چاپ جامعه مدرسين).] ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
ستاره شو7💫
‌#تست_هوش نام کدام جزیره است که اگر وارونه اش کنیم، بچه ها می نویسند؟ تا یکشنبه فرصت دارین پاسخ بدی
قشم😍 دوست های گلم ریحانه امیری فاطمه سلیمی فاطمه پادگانه مهسا عسگری مطهره مرتضایی صبا صفری نرگس باقری طادی منصورعبداللهی عرفانه احمدی راضیه بیدرام سمیه اسداللهی فائزه مظاهری فاطمه نصر اصفهانی رضا عزیزی هانیه جمالی یلدا عباسی نگار جعفری مهدی ابراهیم عابدی فاطمه صادقی فاطمه زهرا احمدی محدثه بیاتی فاطمه حسنی مهشید بورونی محمد عرفان صدارت فاطمه زهرا ملا شریفی مصطفی قلع ریز زینب فولادی ساغر یزدانی حدیث مطلبی سارا کاظمی عماد احمدی ملیحه یادگاری ابوالفضل امانی اسما فدایی جواد محمد سجاد باقری زیبا خدامی علی احمدی مبینا گرد فروشانی زهرا آهنین مشت حدیث غدیری زهرا اسدی ماهان امیری الهام احمدی خواه معصومه احمدی محمدمهدی رفعتی پور سمیه جعفری محمد جواد اشراقی فیروزه عبداللهی سروی ماهان امینی فاطمه امینی پاسخ دادند 👏👏👏👏👏
دوست داران رمان منتظر باشند قراره رمان جدید با عنوان .... 🙃😶 پست بشه
فکر کنم ایتا من مشکل پیدا کرده دوستانی که جواب تست هوش را دادند و اسمشون نیس پیوی بهم پیام بدهند اضافه کنم 🙏
قسمت اولش رو میفرستم اگر پیوی اعلام کنید که دوست دارین ادامه میدیم 😇
🧖‍♀🧖🧖‍♀🧖 چهار نفر دور از هم همه‌ی ماجرا به پولی برمی‌گردد که لای روزنامه‌ای پیچیده شده و افتاده بود سر راه. اینکه پول را کی انداخته سر راه، کسی نمی‌داند. اینکه این پول از کجا آمده، کسی نمی‌داند. اما چیزی که معلوم است، این است که این پول کار چهار نفر را راه می‌اندازد و توی روزنامه‌ای که دور پول پیچیده‌اند، مقاله‌ای هست که روی زندگی دوتا از این چهار نفر تأثیر می‌گذارد. شاید پس از پایان این روایت بتوان حدس زد که این پول از کجا آمده و کی آن را لای روزنامه پیچیده. شاید! اگر معلوم نشد هم، اهمیت چندانی ندارد. و اما آن چهار نفر: اول: گیتی، دختر هجده‌ساله‌ای که دیپلم گرفته و همان سال دانشگاه قبول شده. همان سال هم پدرش را در تصادف از دست داده. دوم: علیرضا، پسر بیست‌ودوساله‌ای که با مادرش در یکی از محله‌های قدیمی تهران زندگی می‌کند. بیکار است و دربه‌در دنبال کار می‌گردد. اما معمولاً دست به هر کاری می‌زند، موفق نمی‌شود. سوم: مرجان، دختر هجده‌ساله‌ای که دیپلم گرفته، با پسری عقد کرده و منتظر است پدرش وامی جور کند و برایش جهیزیه بخرد تا بتواند برود سر خانه و زندگی خودش. چهارم: غلام مرادی، نوجوانی روستایی که برای یک سال اجاره داده شده. پدرش، علی مرادی، دویست‌وپنجاه هزار تومان از پسرعمویش قرض کرده و چون نتوانسته پول را پس بدهد، پسرش را برای یک‌سال فرستاده که توی بنگاه فروش ماشین‌های دست دوم، بدون مزد، کار کند. اینکه این چهار نفر، که هرکدام یک طرف شهر هستند چطور به هم می‌رسند، بعد از خواندن این داستان معلوم می‌شود ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا