⏰╲\╭┓
╭🌺🍂🍃#روانشناسی_تایم💭🧠👨⚕️
┗╯\╲━━━━━━━━
╰┈•៚
میگفت:
جھادڪࢪدنفقطجنگیدنوبہمیدونِ
جنگࢪفتننیست.
تلاشڪࢪدنتو؎میدونِعلموتحقیقهم
جھادمحسوبمیشہ
اینعࢪصہ،بہشھࢪیاࢪ؎هاواحمد؎ࢪوشنها همنیازداࢪه!
┗━━━━━━━━🌺━
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
╭┅──────┅╮
࿐༅📚༅࿐#احکام
مسح سر با ناخن بکشیم صحیح؟
╰┅──────┅🦋
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
ستاره شو7💫
. ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
بچه ها جون یادتون نره
روز یازدهم
التماس_دعا
#بازی
بازی مزرعه نانو ، یک بازی در سبک مدیریت است که برای پلتفرم گوشیهای هوشمند طراحی شده است. در این بازی بازیکن باید مزرعهای برای خود بسازد و در طول مراحل بازی، آن را پیشرفت دهد. بازیکن در هر مرحله با چالشهایی متفاوت روبرو خواهد بود که با بازی بیشتر و کسب تجربه میتواند رکورد بهتری در اتمام هر مرحله پیدا کند. در این بازی، بازیکن کنترل و مدیریت یک مزرعه را بر عهده دارد. بازیکن باید بتواند در مزرعه خود، مواد اولیه را تولید کند، کارخانه بسازد، با مواد اولیه محصولات مختلف درست کند و در نهایت آنها را بفروشد و با پول بدست آمده، مزرعه، تجهیزات و کارخانه خود را ارتقا دهد تا بتواند وارد مراحل بعدی بازی شود.
بازی ساختار مرحلهای دارد؛ به این ترتیب که تعدادی مرحله از پیش ساخته شده وجود دارد که هر کدام، چالشهای متفاوتی را برای بازیکن ایجاد میکند.
eitaa.com/majalehaftaaseman
┅✧❁☀️❁✧┅
به بهانه بازی که گذاشتم یه بازی هم داریم به نام اسم فامیل یه خاطره بگم 😁
یادمه قدیما که اسم فامیل بازی میکردیم هر چی اسم حیوان میذاشتم یه پلاستیکی تهش میذاشتم مینوشتم اشیا 😁
هیشکیم هیچی نمیتونست بگه 🦦
میگفتم ما داریم خونمون 😁
خدا از سر تقصیراتم بگذره 😐😅
#زنگ_تفریح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭─━─━─• · · ·
#استوری | #story📱
.
.
خوش آن ساعت که دیدار ته وینم....
تو از در، در نیایی،
از دلم غم کِی شود؟!
#عطار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
ستاره شو7💫
. ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
بچه ها جون یادتون نره
روز دوازدهم
التماس_دعا
ستاره شو7💫
#رمان #قسمت_چهل_و_پنج اهالی باغ قرآن کوله هایشان را بر زمین گذاشتند و گرداگرد هم روی زمین نشستند.
#رمان
#قسمت_چهل_و_شش
سلام دوستان عزیزم!
حروف میدانستند که جواب سلام واجب است پس با صدای بلند جواب سلامش را دادند اما محمد جواد سکوت کرده بود.
سیمرغ ادامه داد: «من سینه سرخ نگهبان دشت مُقطَّعه هستم. به دشت حروف مُقَطَّعه خوش
آمدید🌸
من از دیدار مجدد شما ... .»
ناگهان چشمش به محمدجواد افتاد کمی به محمدجواد نزدیک شد و پرسید: تو دلیل شور و شوق و خوشحالی دوباره باغ قرآن هستی؟
محمدجواد با سرش جواب مثبت داد. سینه سرخ ادامه داد و دلیل تمام مشکلاتی که تا امروز حروف باغ قرآنت داشتن؟😔
ابروهای سینه سرخ در هم رفت.
محمد جواد کمی ترسید که ناگهان سینه سرخ با آن ابروهای گره خورده اش زد زیر خنده😂 و ادامه داد: مهم اینه که به اشتباهت پی بردی از این لحظه به بعد وارد منطقه مشترک آموزش شدین و تا پایان دوره آموزشی اجازه خروج از اینجا رو ندارید.
ناگهان دیوار بزرگ و آبی رنگی در سمت راست حروف کشیده شد. این دیوار آبی رنگ حتی آسمان بالای سر اهالی را نیز گرفته بود.
سینه سرخ ادامه داد: این حصار بزرگی که میبینید سرتاسر منطقهی آموزشی رو مانند یک حباب بزرگ در خودش جا داده. این برای اینه که تا دوره ی آموزشی شما تموم نشده گروه بعدی وارد نشه.
برهان رو به سینه سرخ کرد و گفت: این قدر به محمدجواد و دوستانش سخت نگیر باید زودتر کارمون رو شروع کنیم.☺️
ادامه دارد.....
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#محمدجوادوشمشیرایلیا
#داستان
👨🧕
🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7