eitaa logo
کانال سید حسین کشفی
1.3هزار دنبال‌کننده
225 عکس
80 ویدیو
199 فایل
🔸یادداشت هایی با رویکرد دینی از سید حسین کشفی 🔹محصّل و مدرّس حوزه علمیه قم ارتباط با ادمین: @s_h_kashfi 🔻کانال دروس رجال و حدیث: https://eitaa.com/hadiskhani_kashfi
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️بیعت دو قبضه با امیرالمومنین 🔻 تقریر بیانات استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی (دامت برکاته) : 🔹در رجال کشی در احوالات مهدی مولی عثمان (که ظاهراً منظور از عثمان، عثمان بن عفان باشد) آمده است که نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) حاضر شد و با ایشان بیعت کرد در حالی که محمد بن ابی بکر هم خدمت آن حضرت بود. بیعت او به این نحو بود: «أبايعك على أن الامر كان لك أوّلاً و أبرأ من فلان و فلان و فلان، فبايعه.» در واقع بیعت او دو قبضه بود، هم اعتراف به امامت آن حضرت بود و هم برائت از آنهایی که غصب خلافت کردند. احتمال میدهم که محمد بن ابی بکر آن جا متوجه شد که بیعتش با امیرالمؤمنین کامل نبوده و لذا مجدداً آمد با آن حضرت بیعت کرد. 🔸درباره بیعت مجدد محمد بن ابی بکر چند روایت در رجال کشی (ص۶۴) و اختصاص منسوب به شیخ مفید (ص۷۰) است: ۱) عن حمزة بن محمد الطيار، قال: ذكرنا محمد بن أبي بكر عند أبي عبد الله (علیه السلام) فقال أبو عبد الله (علیه السلام) رحمه الله و صلّى عليه، قال لأمير المؤمنين (علیه السلام) يوماً من الأيام ابسط يدك أبايعك! فقال أ و ما فعلت؟ قال: بلى، فبسط يده، فقال أشهد أنك إمام مفترض طاعتك و أن أبي في النار. حمزه بن محمد طیار گفت: نزد امام صادق علیه السلام از محمد بن ابی بکر یاد کردیم. حضرت فرمود: درود و رحمت خدا بر او؛ روزی از روزها محمد بن ابی بکر به امیر المومنین (علیه السلام) گفت: دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم. حضرت فرمودند مگر نکردی؟ گفت چرا. حضرت دستشان را باز کردند و محمد بن ابی بکر گفت شهادت می‌دهم که تو امامی هستی که اطاعتت واجب است و پدر من در آتش است. ۲) عن أبي جعفر (علیه السلام) أن محمد بن أبي بكر بايع عليا (علیه السلام) على البراءة من أبيه. ۳) عن أبي جعفر (علیه السلام) قال بايع محمد بن أبي بكر على البراءة من الثاني. 📚 بیانات استاد شبیری، ۳ مهر ۱۴۰۲، مدرسه فقهی امام محمدباقر (علیه السلام) @seyyed_hossein_kashfi
17.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️محمد عربی آبروی هر دو سراست 🔻 اشعار هلالی جغتایی در مدح حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در بیان مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی: محمد عربی آبروی هر دو سراست کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او شنیده‌ام که سخن رانده است همچو مسیح بدین حدیث لب لعل روح‌پرور او که من مدینهٔ علمم، علی درست مرا عجب خجسته حدیثی‌ست! من سگ در او 🔺 فیلم از صدیق مکرم حجه الاسلام والمسلمین اکبری شاهرودی @seyyed_hossein_kashfi
⚡️ ضوابط حمل روایت بر تقیّه 🔻استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی (دامت برکاته): 🔹در حمل روایات بر تقیه و بررسی فتوای عامه باید چند مطلب را ملاحظه نمود: ۱. روایت از کدام امام صادر شده است. ۲. راوی روایت کیست و برای چه منطقه ای بوده است. ۳. فقیه عامه‌ای که فتوایش مدّ نظر است، مربوط به چه دوره‌ای است و میزان نفوذ او به چه میزان است. 🔸 این مسائل حتما باید مورد بررسی و لحاظ قرار گیرد، و بحث‌هایی که در کلمات فقها در این مورد وارد شده است در بسیاری از موارد فنّی نیست. در کلمات فقها برای حمل روایات بر تقیه غالبا به تاریخ فتاوای عامه دقّت نمی‌کنند، بلکه صرفا بیان می‌کنند که مثلا جمهور عامه، زکات را در بیش از ۹ جنس ثابت می‌دانند و سپس فقهای عامه که قائل به این قول هستند را نام می‌برند و به این نکته توجّه ندارند که مثلا عصر مالک، پس از زمان امام صادق (علیه‌السلام) است. البته مالک در زمان امام صادق (علیه السلام) هم بوده ولی نفوذی در جامعه نداشته است. آنکه در زمان امام صادق علیه السلام در جامعه فتوایش مطرح بوده، ابوحنیفه است. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️قابل توجه طلاب محترم 🔹فردا جلسه حدیث خوانی کتاب شریف کافی ( کتاب الحجة) ساعت ۷ صبح در مدرس فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام، خیابان معلم، نبش کوچه۲۱, مدرس ۷ برگزار می گردد ان شاء الله. 🔻لینک کانال حدیث خوانی کتاب کافی 👈 عضو شوید @hadiskhani_kashfi
جلسه اول _ حدیث خوانی.m4a
42.89M
⚡️ جلسه اول حدیث خوانی کتاب کافی 🔻 مباحث مطرح شده: مقدمه اول: اهمیت علم حدیث و فواید حدیث خوانی مقدمه دوم: روش ما در حدیث خوانی در سه مرحله ۱. بررسی اجمالی سند ۲. روایت در سایر مصادر حدیثی ۳. بررسی لغات و نکات محتوایی مقدمه سوم: شناخت اجمالی درباره کتاب کافی و مرحوم محمد بن یعقوب کلینی @hadiskhani_kashfi
تصریحات خطیرة حول التغلل الیهودي في ایران.pdf
5.37M
⚡️ تصریحات خطیرة ⬅️ فایل pdf کامل کتاب 🔻 «تصریحات خطیرة حول التغلغل الیهودي في ایران» نام جزوه ای در ۳۲ صفحه _قطع کوچک_ می باشد که آیت الله العظمی خویی پس از واقعه مدرسه فیضیه در خرداد ۱۳۴۲ آن را منتشر نمودند. 🔹ایشان در این جزوه مردم ایران را به مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی و رژیم منحوس پهلوی دعوت نموده و نسبت به نفوذ صهیونیست و بهاییت در ایران هشدار داده اند. 🔸آیة الله خویی در بخشی از این کتاب درباره نفوذ اسرائیل در ایران گوید: سیطره صهیونیست ها و بهایی ها در ایران واقعیتی است که بر کسی پوشیده نیست. یک یهودی صاحب ده ها شرکت است و در عین حال مالک ایستگاه رادیویی ایران و مدیر بانک های آن است. بدین ترتیب یهودیان بر کشور و شریان های اقتصادی آن تسلط یافتند و این کار را از طریق نفوذ در دولت ایران انجام داده اند. واضح است که یهودیان بر اقتصاد ایران مسلط نشدند مگر بعد از آن که پایه های زندگی و وحدتشان را از آنان سلب کردند و بار عقب ماندگی و از هم گسیختگی و انواع معضلات اجتماعی و عقیدتی را بر دوششان انداختند. 🔹یک فرد یهودی در ایران بیش از اسرائیل می تواند کار و فعالیت کند. چون قوانین اسرائیل او را محدود می کند و وجدانش نیز او را از ارتکاب تخریب و ویرانی در کشورش باز می دارد، در حالی که خصومت ریشه دار و نفرت سیاهش از مردم مسلمان ایران او را وادار می کند تا همه این کارها را برای مصلحت خود و کشورش انجام دهد. آیا این دولت [پهلوی] یک حکومت ملی برخاسته از اهداف ملت ایران است یا از اسرائیل؟! و آیا بر کسی پوشیده است که بهایی ها کارگزار یهودیان هستند؟ @seyyed_hossein_kashfi
⚡️ الان فقه و اصول اهم است 🔻آیت الله العظمی شبیری زنجانی (دام ظله): 🔹 زمانی من خواستم نزد آقای خمینی فلسفه بخوانم. ایشان اول رفیق مرحوم آقای والد ما بود و خیلی هم از نظر رفاقت فوق العاده بودند و لطف ایشان به من هم محرز بود. من رفتم و از ایشان خواهش کردم. ایشان در جواب فرمود: معمولا اشخاصی که استعداد دارند، به علوم مختلف دست اندازی می کنند ولی این کار صلاح نیست. شیخ بهایی اگر ذی فن واحد بود، بیش از این به علم خدمت می کرد. ما باید در میان علوم، اهم را انتخاب کنیم. بعد فرمود: «الان فقه و اصول اهم است» و حاضر نشدند به من فلسفه درس بدهند. 📚 جلسه علمی معظم له، شب جمعه (۱۴۰۲/۷/۱۳) @seyyed_hossein_kashfi
⚡️وجوب دفاع از مظلوم از دیدگاه آیت الله العظمی وحید خراسانی 🔻معظم له در این گفتار بر اهمیت ارتباطات اجتماعی مسلمان و وجوب دفاع از آنان بلکه وجوب دفاع از مظلوم _ فارغ از گرایشات و تفکرات دینی و مذهبی اش_ تاکید می کنند: 🔹«الناس صنفان: إما أخ لك في الدين، أو نظيرلك في الخلق» فإذا الواجب على كل مؤمن أن يكون تعامله مع الغير تعاملاً انسانياً، ويكون محباً له الخير والكرامة، نصوحاً نافعاً معينا له في الشدة والبلاء، مع الغضّ عن دينه ومعتقده ومذهبه. 🔸فهذه أخلاقيات الاسلام التي هي ترجمة عملية لسيرة رسول الله وأهل بيته الكرام صلوات الله عليهم أجمعين، وقد أكدت عليها الأخبار والروايات الواردة الائمة علیهم السلام، ولذلك أقولها صراحة: 🔹اعتقادنا وحكمنا وفتوانا في الفقه وجوب الاهتمام بأمور عامة المسلمين، والدفاع عن بلدانهم ونفوسهم وأعراضهم بلا فرق في ذلك بين الشيعي والسُّني، والمؤمن والمنافق العامل بالأحكام الشرعية أو التارك لها، لأن قضية التواصل الإجتماعي بين المسلمين قضية فوق الانتماء المذهبي، وتشمل جميع الفرق الاسلامية بلا فرق بين نوع مذهبهم الفقهي أو الكلامي. 🔸 بل هناك توجه اسلامي أهم مما ذكرنا وأوسع شمولاً منه، وهي قضية الدفاع عن المظلوم، فهي أوسع من الأول وتشمل جميع أفراد البشر، بلا فرق في ذلك بين المسلم والكافر، وفي الكافر بين الملحد وأهل الكتاب بل كل مسلم ملزم بالدفاع عن كل مظلوم ودفع الأذى عنه. 📚 التكفير في ضوء الفكر الشيعي، ص۲۳۲ @seyyed_hossein_kashfi
⚡️معنای «مولی» در کتب رجال از نگاه آیت الله العظمی شبیری زنجانی: 🔹مرحوم صاحب قاموس در مقدمه كتابش مى‌فرمايد كلمه «مولى» در مقابل «عربى» است وقتى گفته مى‌شود كه فلانى مولى است يعنى عرب نيست. 🔸ايشان براى اين مطلب شواهدى هم آورده است از جمله شواهد اين است كه ايشان مى‌گويد در كتب رجال اين تعبير به چشم مى‌خورد كه در حق شخصى گفته مى‌شود «فلانٌ مولى و قيل عربى» از اين تعبير استفاده مى‌شود كه مولى در مقابل عربى است. 🔹به نظر ما كلام مرحوم صاحب قاموس الرجال كه گفتند كلمه «مولى» در مقابل «عرب» است به طور مطلق صحيح نيست، اين هم جواب نقضى دارد و هم جواب حلّى: 🔸جواب نقضى اين است كه اگر به كتاب رجال مرحوم شيخ مراجعه كنيد. اولين كسى كه ايشان جزء اصحاب حضرت رسول صلى الله عليه و آله ذكر نموده است «اُسامة بن زيد» است كه در حق او گفته «مولي رسول‌الله‌ صلي الله عليه وآله و نسبه من كلب» يعنى با اينكه اسامة از نظر نسب جزء يكى از بطون عرب است و ليكن آزاد شده رسول خداصلى الله عليه وآله نيز مى‌باشد و اين مطلب امر بعيدى هم نيست بلكه امرى بسيار شايع بوده كه دو قبيله از عرب با يكديگر به جنگ مى‌پرداختند و وقتى يك قبيله در جنگ بر طرف مقابل خود غلبه پيدا مى‌كرد آنها را استرقاق مى‌نمودند و بعداً آزاد مى‌كردند. پس بنابراين مولى با عربى بودن منافاتى ندارد. 🔹جواب حلّى اين است كه به نظر مى‌رسد بين كلمه «مولى» در صورتى كه مضاف به كلمه ديگرى باشد مثل مولى بنى هاشم و بين آنجايى كه كلمه «مولى» بدون اضافه شدن به كلمه ديگر، استعمال مى‌شود، خلطى صورت گرفته است. اگر كلمه مولى بدون اضافه شدن به كلمه ديگرى بكار رود و مثلاً گفته شود فلان مولى در اينجا مضاف اليه كلمه مولى كه محذوف شده است طبيعى عرب است يعنى آن شخص آزاد شده عرب است و قهراً در اين مورد كلمه مولى در مقابل عربى استعمال شده است ولى اگر مضاف اليه كلمه مولى در كلام ذكر شود و بطور مثال بگويند فلان مولى بنى هاشم معناى آن اين است كه آن شخص از نظر نسب داخل در طايفه بنى هاشم نيست بلكه رابطه او با بنى هاشم از طريق ولاء است، و البته اين منافاتى با اينكه شخص مذكور از نظر نسب داخل در طايفه ديگرى از عرب باشد ندارد. 🔸نكته‌اى كه بايد به آن توجه نمود اين است كه در مواردى كه رابطه شخصى با طايفه‌اى به واسطه ولاء است، لزوماً بدين معنا نيست كه شخص فرد مذكور بالخصوص زمانى عبد آن طايفه بوده و بعدها آنها او را آزاد كرده باشند. بلكه اگر اجداد او نيز زمانى به عنوان عبد در اختيار آن طايفه بوده‌اند و سپس آنها را آزاد كرده باشند نيز مى‌توان از احفاد آنها تعبير به «مولى» نمود. مثلاً در حق زرارة بن اعين مى‌گويند مولى بنى شيبان. اين به آن معنا نيست كه خود زرارة زمانى عبد آنها بوده است بلكه اجداد او مدتى عبيد بنى شيبان بوده‌اند و بعد بنى شيبان آنها را آزاد نموده‌اند. 📚 کتاب الخمس ج۲ ص۱۹۶ کانال 👈 حدیث خوانی کتاب کافی @hadiskhani_kashfi
کانال سید حسین کشفی
⚡️ ضوابط حمل روایت بر تقیّه 🔻استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی (دامت برکاته): 🔹در حمل روایات بر تقیه
⚡️نقش راوی در حمل روایات بر تقیه ⬅️ بخش اول 🔻 با استفاده از بیانات استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی (دامت برکاته) 🔹 گفته شد «راوی روایت» یکی از مواردی است که برای حمل روایت بر تقیه باید بررسی گردد. مذهب راوی، شخصیت راوی در مساله کتمان، میزان ارتباط راوی با اهل سنت و محل زندگی او در حمل روایت بر تقیه تاثیر بسیاری دارد. مراد از حمل روایت بر تقیه نیز در این یادداشت اعم از تقیه اصطلاحی به معنای تصرف در جهت صدور روایت یا بیان حکم ظرف تقیه، یا بیان حکم خلاف واقع توسط امام است. 🔸 ۱. مذهب راوی (سائل) از برخی روایات استفاده می شود که شیوه اهل بیت (علیهم السلام) در پاسخ به سوالات این بوده که بر طبق نظر سائل، به سوال او پاسخ می‌گفتند. سائل، اگر از عامه تقلید می‌کرد، حضرت بر طبق مبانی عامه به او پاسخ می‌گفتند. در این باره مرحوم کشی روایتی از معاذ نحوی نقل کرده است: 🔹«حَدَّثَنِي حَمْدَوَيْهِ وَ إِبْرَاهِيمُ ابْنَا نُصَيْرٍ، قَالا حَدَّثَنَا يَعْقُوب‏ بْنُ يَزِيدَ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ حُسَيْنِ بْنِ مُعَاذٍ، عَنْ أَبِيهِ مُعَاذِ بْنِ مُسْلِمٍ النَّحْوِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ لِي: بَلَغَنِي أَنَّكَ تَقْعُدُ فِي الْجَامِعِ فَتُفْتِي النَّاسَ! قَالَ، قُلْتُ: نَعَمْ وَ قَدْ أَرَدْتُ أَنْ أَسْأَلَكَ عَنْ ذَلِكَ قَبْلَ أَنْ أَخْرُجَ، إِنِّي أَقْعُدُ فِي الْمَسْجِدِ فَيَجِي‏ءُ الرَّجُلُ يَسْأَلُنِي عَنِ الشَّيْ‏ءِ فَإِذَا عَرَفْتُهُ بِالْخِلَافِ لَكُمْ أَخْبَرْتُهُ بِمَا يَفْعَلُونَ، وَ يَجِي‏ءُ الرَّجُلُ أَعْرِفُهُ بِحُبِّكُمْ أَوْ مَوَدَّتِكُمْ فَأُخْبِرُهُ بِمَا جَاءَ عَنْكُمْ وَ يَجِي‏ءُ الرَّجُلُ لَا أَعْرِفُهُ وَ لَا أَدْرِي مَنْ هُوَ فَأَقُولُ جَاءَ عَنْ فُلَانٍ كَذَا وَ جَاءَ عَنْ فُلَانٍ كَذَا فَأُدْخِلُ قَوْلَكُمْ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ، قَالَ، فَقَالَ لِي: اصْنَعْ كَذَا فَإِنِّي كَذَا أَصْنَعُ» . 🔸از جمله آخر این روایت استفاده می‌شود که اگر مخاطب و سائل از عامه است، پاسخ حضرت هم طبق مبانی فقهای خودشان بوده است. البته این روایت، ارتباطی به بحث تقیه ندارد. بلکه هرکس سوال می‌پرسیده، حضرت، طبق مبنای مرجع خود او پاسخ را بیان می‌کرده است؛ چرا که در این موارد، سوال سائل در واقع آن است که طبق مبنای مرجع تقلید من، پاسخ این سوال چیست؟ نه آنکه به عنوان امام، سوال کرده باشد. حضرت هم در پاسخ گویا بیان کرده است که بنابر کسی که تو از او تقلید می‌کنی و اعتقاد داری که قول او در حق تو حجّت است، پاسخ کذا است. این بحث ارتباطی به تقیه ندارد. البته این مساله، یکی از مناشی تعارض است و از جهت عدم بیان حکم واقعی با تقیه مشترک است ولی بحث آن، غیر از بحث تقیه است. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️نقش راوی در حمل روایات بر تقیه ⬅️ بخش دوم 🔻 با استفاده از بیانات استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی (دامت برکاته) 🔸 ۲. راوی و‌ کتمان با توجه به شرایط سخت تقیه‌، سفارش به «کتمان» از توصیه های موکد اهل بیت به شیعیان بوده است. رک: الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۲، ص۲۲۴، توصیه امام صادق علیه‌السلام به عمار ساباطی. بنابر همین اصل اگر راوی در مساله کتمان متزلزل باشد امام (علیه‌السلام) فتوای تقیه ای به او‌ می دادند. 🔹روایتی از ابوبصیر در این موضوع نقل شده: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْقُنُوتِ فَقَالَ فِيمَا يُجْهَرُ فِيهِ بِالْقِرَاءَةِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ إِنِّي سَأَلْتُ أَبَاكَ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ فِي الْخَمْسِ كُلِّهَا فَقَالَ رَحِمَ اللَّهُ أَبِي إِنَّ أَصْحَابَ أَبِي أَتَوْهُ فَسَأَلُوهُ فَأَخْبَرَهُمْ بِالْحَقِّ ثُمَّ أَتَوْنِي شُكَّاكاً فَأَفْتَيْتُهُمْ بِالتَّقِيَّةِ». الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۳، ص۳۳۹. 🔸روایت دیگری از ابوبصیر نظیر روایت بالا وارد شده است: «أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَتَى أُصَلِّي رَكْعَتَيِ الْفَجْرِ قَالَ فَقَالَ لِي بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ قُلْتُ لَهُ إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ ع أَمَرَنِي أَنْ أُصَلِّيَهُمَا قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ الشِّيعَةَ أَتَوْا أَبِي مُسْتَرْشِدِينَ فَأَفْتَاهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ وَ أَتَوْنِي شُكَّاكاً فَأَفْتَيْتُهُمْ بِالتَّقِيَّةِ» تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۲، ص۱۳۵. 🔹این سوال مطرح می شود که چه ارتباطی بین شاکّ بودن و فتوای بر تقیّه است؟ به نظر می‌رسد شکّاک به معنی متزلزلی است که در اعتقاد و رفتارش محکم نیست که یکی از نتایجش آن است که به راحتی، اسراری که نباید فاش شود را هویدا می‌سازد. @seyyed_hossein_kashfi