شاهدان کویر مزینان
#سرگذشت_بزرگان
📗 پرفسور*سیَد محمود حسابی* مرد علمی سال جهان
✍️پرفسور محمود حسابی چهره برجسته علم و فرهنگ معاصر و بنیانگذار فیزیک نوین ایران است که در سال 1281 شمسی از پدر و مادری اصالتا" تفرشی و در تهران متولد شد.
در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت با تنگدستی و مرارتهای غربت آغاز و از ابتدا تا پایان تمامی تحصیلات عالیه و تکمیلی خود را در میان همشاگردیهایش از کشورهای مختلف گذراند.
وی از کودکی به فراگیری وحفظ قرآن کریم و غزلیات حافظ، گلستان و بوستان سعدی و منشات قائم مقام را در منزل و نزد مادرش "گوهرشاد حسابی" آموخت.
حسابی علاوه بر تسلط بر چهار زبان زنده دنیا فرانسه و انگلیسی و آلمانی وعربی برای مطالعه و بهره گیری در محاورات و گفتگو؛ به زبان های سانسکریت؛ یونانی؛ پهلوی؛ اوستا؛ ترکی وایتالیایی نیز اشراف داشت و آنها را در تحقیقات علمی و پژوهشی خود بویژه در امر واژه گزینی به زبان فارسی بکار می برد.
وی در موسیقی و نواختن ویولن و پیانو نیز دستی داشت و در چند رشته ورزشی از جمله در شنا موفق به اخد دیپلم نجات غریق شد.
مدارج علمی پرفسور حسابی:
پرفسور محمودحسابی مدارج عالیه و تکمیلی خود را بدین شرح طی کرد: لیسانس ادبیات از دانشگاه آمریکایی بیروت سال (1920) ؛ مهندسی راه و ساختمان سال (1922)؛ دروس پزشکی از دانشگاه آمریکایی بیروت؛ دانشنامه ریاضی و نجوم و ستاره شناسی؛ دانشنامه بیولوژی (زیست شناسی)؛ مهندسی برق سال 1925 از دانشسرای عالی برق اکول سوپریورد والکتریسیته پاریس؛ مهندسی معدن (پاریس)؛ دکترای فیزیک از دانشگاه سوربن پاریس سال (1927)
خدمات فرهنگی و تاسیس مراکز علمی :
تاسیس مدرسه مهندسی وزارت راه، تاسیس دارالمعلمین عالی، نوشتن قانون دانشگاه، تاسیس دانشگاه تهران و بنیانگذار دانشکدههای فنَی و علوم ؛ تربیت و آموزش چند هزار دانشجو و فعالیَت در دو نسل کاری و تربیت هفت نسل استاد، از شاخص ترین فعالیت ها واقدامات فرهنگی این دانشمند و اندیشمند جهانی است.
عمده اقدامات ومشاغل :
از مشاغل و اقدامات مهم استاد میتوان به: اولین نقشه برداری از راه ساحلی سراسری بنادر میان خلیج فارس، اولین راه تهران به شمشک، ساخت اولین رادیو در کشور، ماموریت خلع ید شرکت ملی نفت انگلیس، اولین رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران، وزیر فرهنگ در دولت دکتر محمد مصدق اشاره داشت.
همچنین بنیانگذاری موسسه ژئوفیزیک، تاسیس سازمان انرژی اتمی، ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی، پایهگذاری انجمن موسیقی ایران، تشکیل فرهنگستان زبان ایران، تدوین قانون و تشکیل موسسه استاندارد،تاسیس اولین بیمارستان خصوصی ایران بنام "گوهرشاد"؛ بنیانگذاری مرکز مخابرات شهرستان اسدآباد، تعیین ساعت ایران، نصب و راه اندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران، پایه گذاری اولین مدرسه عشایری در ایران (لرستان) و ایجاد اولین رصدخانه نوین در ایران ( تعقیب ماهواره ها) نمایانگر گوشه های دیگری از خدمات پرفسور حسابی به کشور است.
مقاله و کتاب و رساله :
در زمینه تحقیق علمی 23 مقاله و رساله و کتاب به چاپ رساند که در برگیرنده زمینههای مختلف بویژه فیزیک مدرن، واژههای علمی، زبان فارسی و مباحث علمی گوناگون است. تئوری بینهایت بودن ذرات این دانشمند ایرانی در میان فیزیکدانان جهان شناخته شده است و نشان "کومان دوردولالژیون دونور" بزرگترین نشان علمی کشور فرانسه به همین مناسبت به دکتر حسابی اهداء شد.
ملاقات با برجسته ترین فیزیکدانان صاحب نام و دیگر شخصیت های سرشناس جهانی:
طی سالها تحقیق و مطالعات علمی در دانشگاههای معتبر عالم با دانشمندان بزرگ جهان نظیر پرفسور *اینشتین*، *شرودینگر* *بورن*؛ *فرمی* و چندین فیزیکدان برجسته دیگر و همچنین دانشمندان بزرگی مانند *راسل* و *آندره ژید* همکاری و تبادل نظر داشته است و تنها ایرانی شاگرد پرفسور *البرت اینشتین* بود.
در سال 1366شمسی در کنگره 60 سال فیزیک ایران که به مناسبت بزرگداشت استاد برگزار شد از خدمات دکترحسابی به عنوان پدر فیزیک ایران قدردانی به عمل آمد ضمن اینکه وی در سال1367 به عنوان مرد علمی سال جهان معرفی شد.
از سخنان پرفسور حسابی:
هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم. چون آنقدر جذَآب درس می دادم که هیچکس نگفت برای بار سوم تکرار کن!
علت درگذشت و آرامگاه :
زنده یاد محمود حسابی در 12 شهریورماه سال 1371 هنگام معالجه بیماری قلب در بیمارستان وابسته به دانشگاه ژنو در کشور سوئیس و در سنَ 90 سالگی بدرود حیات گفت.
برابر تلاش و درخواست مصرَانه اهالی فرهنگ دوست تفرش اعم از حقیقی و حقوقی؛ پیکر شادروان پرفسور حسابی به شهرستان تفرش منتقل و در زادگاه آباء و اجدادی خود به خاک سپرده شد.
✒️علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan
شاهدان کویر مزینان
#سرگذشت_بزرگان
📗 شیخ الرئیس *ابن سینا * نابغه زمان
✍️ابوعلی سینا با نام کامل ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، پزشک، دانشمند، فیلسوف، منجم، نویسنده و ریاضیدان بزرگ و از مشاهیر جهان است که در سال ۳۷۰ قمری در روستای* خرمیثن* در حوالی بخارا که مرکز حکومت سامانیان بود به دنیا آمد.
پدرش *عبدالله*از اهالی بلخ و مادرش *ستاره* اهل روستای افشنه و نام همسرش *یاسمین* که گفته می شود کنیز فراری و اهل بغداد بوده است
وی از همان کودکی استعداد و هوش خارق العاده ای در آموختن علوم مختلف داشت. از همین رو پدرش برای تعلیم و تربیت او از کودکی تلاش زیادی کرد.
ابو علی؛ علم فقه را نزد استاد اسماعیل زاهد آموخت. سپس پدرش او را برای فراگیری علم منطق و هندسه نزد استاد ابوعبدالله ناتلی فرستاد. در ده سالگی حافظ قرآن شد و بعدا" ادبیات و هندسه و ریاضیات و صرف و نحو عربی را نیز فراگرفت.
کتابهای اصول اقلیدس؛ مقدمهی پورفیری و المجسطی نوشتهی بطلمیوس از آثاری هستند که ابن سینا در کودکی و زیر نظر اساتید مختلف مطالعه کرد.
جالب است که ابن سینا پس از ۴۰ بار مطالعه در خصوص علم متافیزیک ارسطو با عنوان کتاب مابعدالطبیعه نتوانست مفهوم آنرا درک کند به این سبب که ابهامات زیادی دران دید! لیکن به کمک کتاب اغراض مابعدالطبیعه فارابی توانست آن را بفهمد و به حقیقت مطالب آن پی ببرد.
او با مطالعه نوشته های پزشکان پیشین و در کوتاه ترین زمان توانست علم طب را بیاموزد بطوریکه در جوانی موفق شد بیماری امیر سامانی را درمان کند. در این شرایط بود که امیر سامانی به عنوان پاداش به او اجازه داد تا از کتابخانه مخصوص شاهزادگان سامانی استفاده کند و منجر شد به اینکه ابن سینا بتواند در فراگیری علم بیشتر از قبل؛ موفق تر باشد و بر علوم مختلف مانند: پزشکی، ریاضیات، نجوم، روانشناسی، جغرافیا، زمینشناسی، فیزیک، شیمی، شعر و ادبیات، منطق و موسیقی تسلط بیشتری پیدا کند لذا به او لقب *همه چیزدان* دادند.
سفرهای ابن سینا:
ابن سینا به شهرهای مختلف وبا اهداف خاصی که بیشتر جنبه دیدار با دوستان و اساتید خاص و معالجه مردم داشت سفر کرد که گرگانج و جرجان و خراسان و ری و قزوین و همدان از ان جمله است. سپس مصمم شد تا به اصفهان مهاجرت و تا مدتی در این شهر زندگی کند. اما از آنجا که دچار بیماری شد مجددا" به همدان برگشت.
شاگردان ابن سینا:
ابوعلی در دوران زندگی خود افزون بر آموختن علوم مختلف و تالیف آثار فاخر وارزشمند؛ نیز شاگردان زیادی را تربیت کرد که هر کدام در زمره دانشمندان و نام آوران مطرح در عصر خود شدند. از جمله ی آنها می توان به افراد زیر اشاره داشت:
ابوعبید جوزجانی؛ابوالحسن بهمنیار؛ابو منصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی.
روز پزشک:
اول شهریور هر سال همزمان با زادروز ابوعلی سینا ملقب به پدر علم پزشکی و به پاس خدمات و تألیفات وی به علوم پزشکی و خدمات گسترده ی او در گاهشمار رسمی کشور این روز را به عنوان* روز پزشک* نامگذاری شده و از وی و دیگر پزشکان کشور تجلیل به عمل می آورند.
آثار ابو علی سینا:
آثار ابوعلی سینا حدود ۴۵۰ عنوان دارد که تنها آنچه باقی مانده مشتمل بر ۱۳۱ اثر اصیل و ۱۱۱ اثر منسوب به اوست. از معروفترین آنها می توان به کتاب های* شفا* و *القانون فی الطب* اشاره کرد.
با توجه با اینکه زبان عربی در آن زمان رایج بوده همگی آثار وی به استثنای دانشنامه علایی که شاهکار زبان فارسی است بقیه به زبان عربی نگارش یافته است.
عمده ترین اثر ابنسینا در پزشکی، کتاب *القانون فی الطب*یا به اختصار *قانون* است که حدودا" در ۳۵ سالگی تألیف کرده است. کتاب *قانون* نزدیک به هفتصد سال در مراکز علمی اروپا تدریس میشد و مدت ها همه ی کتابهای دیگر در این زمینه را تحتالشعاع قرار داد.
این کتاب امروزه نیز به عنوان بخش مهمی از طب کهن در برخی مراکز و دانشگاههای جهان تدریس میشود. اصل این کتاب به زبان عربی نوشته شده که با همَت *عبدالرحمن شرفکندی* به زبان فارسی ترجمه شده است.
علت فوت آرامگاه ابن سینا:
ابو علی سینا در طول مدتی که در اصفهان زندگی می کرد مورد توجه علاءالدوله قرار داشت و زندگی آرامی را گذراند، تا اینکه اصفهان مورد حمله مسعود غزنوی قرار گرفت و در این حمله برخی از آثار مهم این دانشمند نامدار نابود شد. این اتفاق ضربه بزرگی به ابن سینا وارد کرد و متعاقب آن به بیماری قولنج مبتلا شد و تصمیم گرفت تا به همدان برگردد و در این شهر بماند. سر انجام سال ۴۲۸ قمری و در ۵۷ سالگی در اثر بیماری قولنج ( اگرچه راویان فوت او را در اثر عارضه قولنج تردید دارند.) به دیدار حضرت حق شتافت. آرامگاه وی در مرکز شهر همدان و به میدان ابن سینا مشهور است.
🖌علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan
شاهدان کویر مزینان
#سرگذشت_بزرگان
📗 بیست وپنجم اردیبهشت روز گرامیداشت و تجلیل از فردوسی خالق شاهنامه...
✍️ درایران و در گاهشمار رسمی کشور روز بیست وپنجم اردیبهشت ماه هرسال به نام روز بزرگداشت شاعر گرانمایه فردوسی طوسی نامگذاری شده است.
همه ساله در چنین روزی آئینهای بزرگداشت فردوسی و تالیف وتدوین شاهنامه در دانشگاهها و نهادهای پژوهشی برگزار میشود و امروز سه شنبه مقارن است با بزرگداشت این شاعر و سخنور شهیر و نامدار ایرانی.
مروری کوتاه بر زندگی و سر گذشت فردوسی:
حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی بزرگترین حماسه سرای تاریخ ایران ویکی از برجسته ترین شاعران جهان شمرده می شود.
زادگاه این شاعر پر آوازه دهکدهٔ «باژ» یا «باز» از توابع شهر طوس و در خراسان رضوی است که در اغلب منابع سال های۳۱۹ تا ۳۳۰ هجری قمری را تاریخ تولّد این شاعر ارزشمند و نامی ثبت کرده اند.
حکیم فردوسی که نام پدرش «منصوربن حسن» و کنیه اش ابوالقاسم است در خانواده ای متموَل و صاحب آب ومِلک وثروت به دنیا آمد. لیکن این مکنت و توانگری درطول سالیان دراز به تهیدستي وی منجر شد.
در اواخر عمر این شاعر گرانقدر به این سبب که مال و منال خویش را صرف نوشتن کتابِ فاخر شاهنامه کرده بود از این رو به فقر و تنگدستي مواجه شد! و هنگامی هم که هنوز از نیروی جوانی بهره می جست ؛ اندیشه ی نظم شاهنامه اورا به خود وا داشت و روزی هم که شروع به سرودن این اثر نفیس کرد حدود ۴۰ سال از عمر او نگذشته بود. این درحالی است که اوضاع خراسان آن روز در شرایط آشفتگی و پریشانی و جنگ می گذراند.
خانواده فردوسی:
تا قبل از سرودن شاهنامه؛ آگاهی چندانی از زندگانی فردوسی در دست نیست. در آغاز داستان «بیژن و منیژه» از زنی نام برده شده که پژوهشگرانی چون حبیب یغمایی و محمدتقی بهار و ذبیح الله صفا او را همسر و زوجه فردوسی دانسته اند.
فردوسی دارای یک پسر و یک دختر داشته است. پسر او در سال (۳۵۹ ه.ق) متولد شده و در سال (۳۹۶ ه.ق) و در ۳۷ سالگی و زمانی که فردوسی ۶۷ ساله بوده فوت کرده است.
بنابراین از وی تنها یک دختر به جا مانده که پس از درگذشت فردوسی؛ پاداش سلطان محمود را به لحاظ تالیف و تدوین شاهنامه را نپذیرفت.
گفتنی است: پس از اتمام شاهنامه ، از امرای نزدیک زمان خود؛ فردوسی کسی را لایق نیافت تا این اثر جاودانه را به وی تقدیم کند. با این حال اگر چه همواره دنبال بزرگي مي گشت که شایستگی این اثر بدیع را داشته باشد تا سرانجام محمود غزنوی پادشاه عصر خود را شایسته ی این امر یافت و عاقبت درسن ۶۵ یا ۶۶ سالگی آن هم در اوج فقر و تنگدستی فردوسی این میراث غنی را تقدیم به سلطان محمود کرد.
از فردوسی غیر از اثر جاودانه شاهنامه ; قطعات و ابیات و غزلیات دیگری به شکل پراکنده باقی مانده است.
غنای اشعار شاهنامه فردوسی:
شاهنامه این اثر فاخر محدود به اشعار حماسی نمي شود و هرجا که شاعر مناسب دیده به موعظه و پند روی آورده و اشعار او در این زمینه نیز از بهترین هاست که از آن جمله مي توان نصایح بزرگمهر که از همه شاخص تراست ذکر کرد.
در بیان افکار و نقل معانی ورعایت سادگی زبان و فکر و صراحت و روشنی سخن و انسجام و استحکام و متانت کلام این شاعر توانا؛ به درجه ای از قدرت ومهارت دست یافته بود که همواره سخن وی درمیان اساتید به عنوان حدّاعلای فصاحت و بلاغت و سخن سهل مطرح بوده است.
از طرفی سادگی و روانی و شیوایی اشعار در کلام فردوسی را در همه ی ابیات شاهنامه می توان بوضوح لمس کرد و کمترین تصنَعی در آن دیده نمي شود و درعین حال به نهایت سادگی و سازش با طبیعت و ذوق اهل زبان نزدیک بوده و اشعارش از اصطلاحات علمی و فلسفی کمتر استفاده شده و در یک کلام می توان گفت که سبککلام فردوسی بسیار ساده و روان و قابل فهم است.
افزون بر اینها؛ شاهنامه این گنجینهٔ عظیم ؛ حماسه ای است گسترده و فراگیر ویکی از بزرگترین شاهکار های ادبی جهان شمرده می شود که محتوای آن اسطوره ها و وقایع و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب است.
تعداد ابیات شاهنامه:
تعداد ابیات این اثر کم نظیر مشتمل است بر حدود ۶۱،۱۱۱ بیت، که همه ی واژه های بکار رفته در آن کاملاً به زبان پارسی بوده و از واژه های بیگانه و حتی زبان عربی تا حدی بری مي باشد بطوریکه می توان ادعا داشت فردوسی از چیره دستی و توانایی سترگ اندیشه و ذهن خلاق و قدرت قلم در هنر سرودن اشعار بی همتا ست.
وفات فردوسی_آرامگاه:
اغلب تاریخ نگاران درگذشت این شاعر بلند آوازه را در سن ۷۸ سالگي نوشته اند.از طرفی اگر چه فردوسی مسلمان بوده اما به این سبب که به او تهمت رافضي زدند لذا از دفن جسد وی در گورستان مسلمانان و در زادگاهش ممانعت کردند! که درنهایت پیکر این سخن سرای صاحب نام و بی بديل را در باغي که ملک شخصي اش و در طوس نزدیک شهر مشهد امروزی قرار دارد به خاک سپردند.
🖌علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan
#سرگذشت_بزرگان
📗 *بزرگمهر* خردمند و اندیشمند وفرزانه بزرگ ایرانی
بُزُرْگْمِهْر بُخْتَگان (سده ۶ میلادی) فرزند بُختَگ که به شکل معرب آنرا *بوذرجمهر* نیز نوشتهاند و در زبان فارسی به معنای بسیار مهربان است؛ حکیم و اندیشمند بر جسته و بلامنازعه عهدخود بود که در زمان زمامداری خسرو انوشیروان شاهنشاه ساسانی توانست به مقام وزارت برسد.
اینکه چگونه بزرگمهر به جایگاه مشاور شاه و وزارت دست یافت، در برخی نوشتارها آمده: انوشیروان ساسانی خوابی دید که همه ی تعبیر کنندگان از تعبیر آن بازماندند. شاه به سراسر ایران پیک(قاصد) فرستاد و از دانشمندان وتعبیر کنندگان خواست تا خوابش را تعبیر کنند.
یکی از این پیک ها به خراسان و شهر مرو که در آن تاریخ بخشی ازقلمرو ایران بود و اکنون بخشی از کشور ترکمنستان است رفت و از دانشمند شهر که خود استاد آموزشگاه جوانان شهر بود تعبیر خواست و او هم نتوانست! اما در بین شاگردان استاد یک نفر بود که اجازه خواست تا تعبیر خواب را بگوید.
پیک، آن شاگرد را به دربار پادشاه ایران انوشیروان آورد و آن جوان کسی نبود جز *بزرگمهر حکیم* (بزرگمهر با برزو یا برزویه پزشک دربار انوشیروان یکسان انگاشته شده است که شاید به دلیل همزمانی این دو بوده باشد.) انوشیروان در آغاز بزرگمهر را برای آموزش و تربیت فرزندش *هرمز* گماشت. هرمز نسبت به بزرگمهر خوش رفتاری ننمود و استادش را از خود آزرد، اما بعدا" از کرده ی خود پشیمان شد در نتیجه جایگاه بزرگمهر ارتقا یافت و مشاور و وزیر شاه شد که در امور کشورداری با شایستگی هرچه تمام به انوشیروان خدمت کرد.
داستان های کوتاه از بزرگمهر:
۱) بزرگمهر براین عقیده بود؛ هر كس صبح زود از خواب بیدار شود آدم موفقی خواهد شد. خودش هم همیشه پیش از طلوع آفتاب در كاخ انوشیروان سرِکار حاضر می شد و حتی پادشاه را از خواب بیدار می كرد.
انوشیروان كه می خواست بیشتر بخوابد از این كار وزیرش ناراحت می شد. یك روز انوشیروان نقشه ای كشید و به عده ای از نوکرانش فرمان داد تا بر سر راه بزرگمهر كمین كنند و سر او بریزند و هر چه دارد بدزدند.
انوشیروان با این كارش می خواست نگذارد كه بزرگمهر صبح زود به كاخ بیاید و او را بیدار كند و از آن به بعد هم جرات نكند صبح زود از خانه بیرون بیاید.پس نوكر ها پیش از طلوع آفتاب بر سر راه بزرگمهر كمین كردند و بر سرش ریختند و كیسه سكه ها و لباس های او را دزدیدند. بزرگمهر با لباس زیر به خانه بر گشت و لباس دیگری پوشید و به كاخ انوشیروان رفت ، اما دیر شده بود و آفتاب طلوع كرده بود.
انوشیروان كه علت دیر آمدن وزیرش را می دانست با تمسخر از او پرسید : چرا امروز دیر كردی؟! بزرگمهر پاسخ داد:راهزنان برسرم ریختند و مرا غارت كردند و من ناچار به خانه برگشتم تا لباس دیگری بپوشم، این بود كه دیر شد. انوشیروان با همان لحن تمسخر آمیز گفت: تو كه می گفتی هر كس زود از خواب بیدار شود موفق است، پس چرا امروز موفق نبودی؟! بزرگمهر فوری پاسخ داد: زیرا دزدان زودتر از من از خواب بر خاسته بودند و موفق شدند اما چون من دیر تر ار آن ها بیدار شدم ناموفق ماندم.
۲) داستان خردمندی بزرگمهر:
داستان دیگری از خردمندی بزرگمهر گفتهاند: انوشیروان در بین فیلسوفان و حکما سوال کرد : بزرگترین بدبختی چیست؟
فیلسوف یونانی گفت :پیری و بی عقلی که با تنگدستی و نداری همراه باشد،
دانشمند هندی گفت: بیماری های جسمی که با دردهای روحی فزون گردد.
بزرگمهر گفت: آدمی ببیند که عمرش به انتها می رسد؛ اما کار نیکی نکرده باشد واین بدترین نوع بدبختی هاست.
پاسخ بزرگمهر در پیش خسرو بسیار پسندیده آمد و مقام و ارج بزرگمهر در برابر دانشمندان و فیلسوفان خارجی آشکار شد.
همچنین گفته اند: وقتی پادشاه هند دستگاه شطرنج را نزد پادشاه ایران فرستاد، بزرگمهر اسرار آنرا کشف و در برابر آن* بازی نرد*را اختراع کرد.
ایضا در جوامع الحکایات آمده است، روزی از سرزمین روم نامه ای به انوشیروان رسید. در نامه مطلبی معما گونه نوشته شده بود. همه ی دانشمندان بزرگ شهر جمع شدند تا نامه را بخوانند، اما نتوانستند ولی بزرگمهر مطالب و مفهوم نامه را فهمید و ترجمه کرد.
۳) داستان امیدواری بزرگمهر:
بزرگمهر در کشتی نشسته بود که طوفان شد. ناخدا گفت:که دیگر امیدی نیست و باید دعا کرد. مسافران همه نگران شدند. لیکن بزرگمهر آرام نشسته بود و گفتند: در این وقت چرا آرامی؟ او گفت: نگران نباشید زیرا مطمئنم که نجات پیدا می کنیم و همانگونه که بزرگمهر گفته بود، کشتی به سلامت به ساحل رسید.
مسافرین اطراف بزرگمهر حلقه زدند که تو پیامبری یا جادوگر ؟! از کجا می دانستی که نجات پیدا می کنیم؟ بزرگمهر گفت: من هم مثل شما نمی دانستم؛ اما گفتم بگذار به اینها امیدواری بدهم چرا که اگر نجات نیافتیم دیگر من و شما زنده نیستیم که بخواهید مرا مواخذه کنید.👇👇
شاهدان کویر مزینان
#سرگذشت_بزرگان
📗 نابغه ای به نام* حکیم عمر خیَام* نیشابوری
✍️حکیم ابوالفتح عمربن ابراهیم الخیامی مشهور به «خیام» فیلسوف و ریاضیدان و منجم و شاعر ایرانی در نیشابور زاده شد.
وی در ترتیب رصد ملکشاهی و اصلاح تقویم جلالی همکاری داشت و اشعاری به زبان پارسی و تازی و کتابهایی نیز به هر دو زبان دارد. آثار مهم او مشتمل است بر جبر و مقابله؛ رساله مشکلات الحساب ؛ رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس؛ القول علی اجناسالذی بالاربعه(در مورد موسیقی) ؛ دیوان اشعار(رباعیات).
زندگی حکیم عمر خیام همچون عقاید و اندیشههای ژرف و پوینده اش در هالهای از ابهام فرو رفته است و افسانههایی که به این دانشمند بزرگ نسبت دادهاند حقایق و زندگی او را تا حدودی با داستانهایی غیر واقعی درآمیخته است.
بنا بر شواهد خیام سال 439 هجری قمری در نیشابور، شهری که به آن عشق میورزید و بخش مهمی از ایام عمرش را در آن گذارند، به دنیا آمد.
دوران کودکی و نوجوانی وی نیز کاملا" مشخص نیست ولی بطور قطع مطالعات خود در زمینه علوم معمول آن روز را در نیشابور سپری کرده و به سبب نبوغ ذاتی و ذهن خلَاق و استعداد والای خویش به دستاوردهای شگرفی دست یافته است.
حکیم عمر خیام ظاهرا" پس از کسب علوم و معارف عصر خویش رهسپار سمرقند گشت و در این شهر مورد توَجه امیر قرخانیان شمسالملک نصربن ابراهیم قرار گرفت و رساله معروف خود درباره *جبر* که در مورد مسایل و محاسبات سخت در ریاضیات است در همین زمان به رشته تحریر درآورد.
اصلاح تقویم ایرانی توسط خیام
خیام پس از سمرقند عازم اصفهان شد و به خدمت ملکشاه سلجوقی درآمد و به اصلاح تقویم ایرانی و به بنای رصدخانهای در اصفهان همت گماشت. سلطان ملکشاه در دوره سلطنت خویش این حکیم جوان را سخت گرامی داشت و امکانات فراوانی برای فعالیتهای علمی در اختیار این ریاضی دان مطرح گذاشت. پس از روی کار آمدن سلطان سنجر سلجوقی حکیم عمر خیام که در زمره ندمای خاص سلطان ملکشاه بود به خدمت وی درآمد و حتی سلطان را که دچار آبله سختی شده بود مورد معالجه و درمان قرارداد. ولی سنجر هیچگاه نظر مساعدی نسبت به خیام نداشت. از این روی وی مدتی کوتاه پس از بر تخت نشستن سلطان سنجر به زادگاه خویش یعنی نیشابور بازگشت و باقیمانده عمرش رادر این شهر به انزوا و گوشه نشینی گذارند. و در فاصله 16 سال آخر حیات و زندگی خیَام؛ کمتر اطلاعی از زندگی وی در دست است. لیکن گفته می شورد که خیام ظاهرا کماکان به مطالعه و تدریس مشغول بوده و به ویژه کتاب های فلسفی ابوعلی سینا که او را استاد خود میدانسته عمیقا مطالعه و بررسی میکرده است.
حکیم عمر خیام اگرچه در حال حاضر بیشتر به سبب رباعیات شیرینش معروف گشته است. لیکن چندان شعر و شاعری را جدَی نمیگرفت و شاید تا حدودی نیز شأن و جايگاه خود را بالاتر از پرداختن به سرایش شعر میدانسته است که درواقع بیان نظم در آثار خیام بیشتربرای بیان مفاهیم فلسفی خاص او بوده است.
گفته شده که خیام حدود 18 مسأله و سوال در ریاضیات و فلسفه مطرح کرده است و با وجودی که بیش از نهصد سال از زمان حیات وی می گذرد تا کنون تنهابه 4 سوال پاسخ داده شده به عبارتی هنوز 14 مسأله لاينحل و تا کنون بی جواب مانده است. من باب نمونه گفته شده یکی از سوالات منتسب به خیام این است که: نخست مرغ بوده یا تخم مرغ؟
جمعه 28 اردیبهشت ماه با چنین روزی از سال 1403 شمسی تقارن داشت به عنوان تجلیل و گرامیداشت از مقام و جایگاه حکیم عمر خیام در گاهشمار رسمی کشور به ثبت رسیده است.
گفتنی است به این سبب که اجداد و نیاکان این چهره نامدار؛ خیمه دوز بوده اند. لذا به وي لقب خيام(بر وزن فعَال) نسبت داده اند و نیز به همین لقب اشتهار دارد.
هر چند تاریخ نگاران به سال تولد همچنین درگذشت حکیم عمر خیام به شکل دقیق اشاره نکرده اند. با این وجود چنانچه تاریخ تولد وی را سال439 هجری قمری و درگذشتش را سال 526 هجری قمری در نظر بگیریم با این اوصاف باید در 87 سالگی بدرود حیات گفته باشد.
. آرامگاه این فیلسوف وحکیم و ریاضی دان و پزشک و منجَم وشاعر برجسته و نامدار در مجموعه تاریخی فرهنگی با فضای سر سبز و چشم نواز و در کهن شهر نیشابور دیار فرهنگ و ادب قرار دارد و به همین نام نیز شناخته می شود.
رباعی ذیل در مورد حسرت طی شدن دوران خوش جوانی است سروده خیَام.
افسوس که نامه جوانی طی شد/وان تازه بهار زندگانی دی شد/آن مرغ طرب که نام او بود شباب/ افسوس ندانم که کی آمد کی شد.
🖌علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan
شاهدان کویر مزینان
#سرگذشت_بزرگان
📗 نام علَامه *علی اکبر دهخدا* خالق لغت نامه همچون خورشید می درخشد
✍️ کمتر ادیب و محقق و پژوهشگر و مورخ و در یک کلمه فرهیختگان و دانش پژوهان و حتی مردمان عادی هستند که نام زنده یاد علی اکبر دهخدا لغت شناس و سیاست مدار و نویسنده و شاعر و بنیانگدار طنز ایرانی را نشنیده باشد.
دهخدا در سال ۱۲۵۷ شمسی در تهران و در محله سنگلج دیده به جهان گشود. پدرش *خانبابا خان *که سپاهی و از ملاکان متوسط قزوین بود، پیش از زاده شدن علی اکبر از قزوین خارج شد و در تهران اقامت گزید. هنگامی که او نُه ساله بود پدرش در بروجرد فوت کرد و مادرش سرپرستی وی را به عهده گرفت.
دهخدا زبان عربی و علوم دینی و دیگر علوم قدیمه را نزد مرحومین حاج شیخ هادی مجتهد نجم آبادی و شیخ غلامحسین بروجردی آموخت. چند سال بعد که مدرسه سیاسی در تهران تأسیس شد، دهخدا در آن مدرسه به تحصیل پرداخت و زبان فرانسه را در آنجا آموخت .ضمن اینکه به فراگیری حقوق بین الملل و جنگ و دیپلماسی و تاریخ و اقتصاد پرداخت.
همزمان با آغاز مشروطیت، وی با همکاری مرحوم جهانگیرخان و مرحوم قاسم خان، روزنامه معروف صوراسرافیل را منتشر کرد. ستون طنز چرند و پرند به قلم دهخدا و با امضای* دخو *در این روزنامه نوشته میشد.
سبک نگارش این ستون در ادب فارسی بیسابقه بود و مکتب جدیدی را در عالم روزنامهنگاری و نثر معاصر فارسی پدید آورد.
دهخدا با شجاعت و جسارت تمام، مفاسد اجتماعی و سیاسی آن روزگار را با روش طنز در آن روزنامه منتشر میکرد و یکی از بنیانگذاران طنز در ایران است.
پس از درگذشت مظفرالدینشاه و روی کار آمدن محمدعلی میرزا و مخالفت وی با مشروطیت و آزادیخواهان، به دستور وی مجلس به توپ بسته شد و جمعی از آزادیخواهان تبعید و دستگیر شدند و دهخدا که جزو گروه آزادیخواهان بود پس از تبعید به پاریس رفت و در آنجا و سپس در سوئیس به انتشار مجدد روزنامه صوراسرافیل اقدام کرد.
پس از تبعید محمدعلی میرزا، دهخدا به ایران برگشت و به عنوان نماینده به مجلس شورای ملی راه یافت.
در دوران جنگ جهانی اول، دهخدا در یکی از روستاهای چهارمحالوبختیاری ایران سکونت داشت و پس از پایان جنگ به تهران بازگشت و از امور سیاسی کنارهگرفت و به کارهای علمی و فرهنگی مشغول شد و تا پایان عمر پرثمر خویش به مطالعه و پژوهش ادامه داد.
علی اکبر دهخدا از خُبرهترین و فعالترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت به زبان فارسی در این دوران را انجام داده است.
لغت نامه بزرگ دهخدا که در بیش از 50 جلد به چاپ رسیده است و شامل همه لغات زبان فارسی با معنای دقیق و اشعار و اطلاعاتی درباره آنهاست و کتاب امثالوحکم که شامل همه ضرب المثلها و احادیث و حکمتها در زبان فارسی است، خود به تنهایی نشاندهنده دانش و شخصیت علمی دهخداست.ضمن اینکه بیش از 49 سال زحمات شبانه روزی او میباشد. این کتاب در26.475 صفحه 3 ستونی به قطع رحلی با تعداد 6.000 دوره امروز در دسترس فارسیزبانان است.
برخی آثار علامه دهخدا:
امثال وحِکّم؛ ترجمه عظمت و انحطاط رومیان؛ترجمه روح القوانین؛ فرهنگ فرانسه به زبان فارسی؛ شرح حال ابوریحان بیرونی؛تعلیقات بر دیوان ناصر خسرو و دیوان سید حسن غزنوی؛تصحیح دیوان های حافظ؛ منوچهری ؛ فرخی؛ مسعود سعد؛ سوزنی؛ ابن یمین ؛تصحیح لغت فرس اسدی؛ صحاح الفرس؛ مجموعه مقالات؛پندها و کلمات قصار؛ دیوان اشعار تنها بخش اندک از آثار دهخداست.
پاداش صبر دهخدا:
دهخدا مادری بسیار عصبی و پرخاشگر داشت طوری که بخاطر مادرش ازدواج نکرد و در کنار او زندگی میکرد.
نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد؛ مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت: آب گرم بود و سر دهخدا شکست و خونی شد و به گوشهای از اتاق رفت و به شدت گریست.
گفت: «خدایا من چه گناهی کردهام بخاطر مادرم بر نّفْسم پشت پا زده ام و خود را مقطوعالنسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیباییام را از من نگیر گریست و خوابید. شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در همه ی بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز؛ در برابر پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.» از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامعترین لغتنامه و امثال و حّکّم بود را گردآوری کرد و نام او بدون نسل برای همیشه در تاریخ جاودانه شد.
روانشاد علَامه علی اکبر دهخدا در روز هفتم اسفندماه 1334شمسی در حالی که بیش از 77سال از زندگی پر فراز و نشیبش نگذشته بود چشم از دنیای فانی فروبست و چهره در نقاب خاک کشید.
وی در ابن بابویه شهر ری و در مقبره خانوادگی اش مدفون است.
✒️علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan
#سرگذشت_بزرگان
📗*خواجه اباصلت* محدث و صحابی خاص و محرم اسرار امام هشتم
✍️امروز دوشنبه و یازدهم ذی القعده تقارن دارد با سالروز ولادت با سعادت امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة والثنا. شایسته است تا این میلاد خجسته را به عموم مسلمانان بویژه شیعیان و ارادتمندان به آن امام همام تبریک و تهنیت عرض کنیم.
یکی از چهره های درخشان در تاریخ اسلام که به یقین اغلب خوانندگان محبوب این رسانه و اهالی ولایت مدار خراسان با نام وی قرین هستند *خواجه اباصلت هروی * است.
با هدف آشنایی بیشتر با این خادم و صحابی خاص و محرم اسرار امام رضا (ع) ترجیح داده شد تا موضوع امروز*سرگذشت بزرگان* را به این شخصيت مشهور و مورد تکریم حضرت رضا اختصاص دهیم.
شجره نامه خواجه اباصلت:
جدَ اعلای اباصلت، عبدالسلام در هرات زندگی می کرد که در یکی از جنگ ها اسیر و به حجاز برده شد و برده عبدالرحمان بن جندب گردید لذا پدران وی در مدینه زندگی می کردند و در نتیجه اباصلت در مدینه منوره متولد گردید و در آنجا رشد نمود.
وی برای بدست آوردن احادیث و سخنان گهربار اهل بیت پیامبر(ص) مسافرت های زیادی نمود. گاهی در بغداد و حجاز و کوفه و یمن و مدتی نیز در نیشابور و دیگر شهرهای خراسان به سر برد و در علم حدیث جایگاه ارجمند پیدا کرد.
اباصلت با این که از راویان اهل سنَت روایات زیادی نقل کرده و در بین آن ها نیز به صدق و راستی معروف است، اما شیدای ولایت و عاشق اهل بیت پیامبر(ص) خصوصا" علی بن موسی الرضا بود، تا جایی که افتخار خدمت گزاری آن حضرت را به دست آورد و محرم اسرار آن امام همام گردید.
از روایات زیادی استفاده می شود که اباصلت مورد عنایت و توجه حضرت امام رضا بود و نیز امام او را بسیار دوست می داشتند و در پیشبرد محافل و مجالس وی را همراه خود می بردند بطوریکه در مواقع حسَاس تذکرات بسیار سازنده ای به اباصلت می دادند و شخصیت ایمانی او را پرورش می دادند.
حدیث سلسلةالذهب:
حدیث سلسلةالذهب عنوان احادیثی است که به اعتقاد شیعیان، امامان، این حدیث را از پدرانشان و آنها هم به نوبه ی خود از پیامبر اسلام نقل میکنند. اما بهطور خاص حدیث سلسلةالذهب، حدیثی است که از علی بن موسی الرضا به هنگام ورودش به نیشابور نقل شده و عده کثیری از محدثان و راویان شیعه و سنَی آن را ثبت کردهاند. این حدیث به «حدیث حصن» نیز معروف است. سلسلةالذهب به معنی زنجیرهٔ طلا است. در منابع حدیثی پیرامون سند و دیدگاههای عالمان و محدثان شیعی و سنی دربارهٔ این حدیث گزارشهایی آمدهاست که از میان خصوصیات آن به حدیث قدسی، متواتر، مسلسل و مسند بودن آن اشاره کردهاند.
هنگام ورود امام رضا به نیشابور، حدیث سلسلة الذهب را اباصلت نقل کرده است.
اباصلت و امام جواد علیه السلام:
اباصلت هروی تا آخرین لحظه زندگی امام رضا(ع) از وی جدا نشد و در اینکه امام جواد(ع) را نیز ملاقات کرده است جای تردید نیست، زیرا زمانی که امام رضا در بستر شهادت بود، امام جواد از مدینه به طوس آمده و گفتگویی میان امام جواد و اباصلت رخ داد. بعد از شهادت امام رضا نیز دو ملاقات بین امام جواد و اباصلت گزارش شده است: یکی هنگام نماز خواندن امام جواد بر پیکر مطَهر امام رضا بود و دیگری زمانی رخ داد که اباصلت به دستور مأمون زندانی شد و با معجزه حضرت جواد از زندان رهایی یافت.
وثاقت و راویان:
اباصلت هروی نزد همه رجالیان شیعه مورد وثوق است. در بین اهل سنت نیز رجالیانی همچون: یحیی بن معین، و عجلی و ابن شاهین وی را توثیق کردهاند. حال آنکه بعضی دیگر همچون جوزجانی، نسائی، ابوحاتم رازی، عقیلی، ابن حبان، ابن عدی و دار قطنی او را تضعیف نمودهاند.
اباصلت، احادیث بسیاری از امام رضا نقل کرده که بیشتر آنها را شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا، الأمالی و خصال نقل کرده است. از میان روایت کنندگان از اباصلت فرزندش محمد، احمد بن یحیی بلاذری، عبدالله بن احمد ابی خثیمه، ابوبکر ابن ابی الدنیا، یعقوب ابن سفیان بسوی، سهل بن زنجله، احمد بن منصور رمادی و عباس بن محمد دوری را میتوان بر شمرد.
ولادت _ وفات _آرامگاه :
تاریخ ولادت اباصلت به طور دقیق روشن نیست. اما از آنجا که به گفته ی خودش از روزگار کودکی ۳۰ سال در محضر سفیان بن عیینه متوفی به سال ۱۹۸ قمری است، بر این اساس میتوان تولد اباصلت را حدود سال ۱۶۰ قمری تخمین زد و به روایتی در مدینه زاده شد و در نیشابور اقامت گزید که در سال ۲۳۶ قمری و در سنَ ۷۶ سالگی وفات یافت.
در حال حاضر آستانه مبارکه خواجه اباصلت در شهر مشهد و ابتدای جاده مشهد به فریمان و نزدیک آرامگاه خواجه مراد قرار دارد. ضمن اینکه در شهرهای قم و سمنان مزارهایی منسوب به اباصلت نیز مشهور است.
در لغت: واژه *اباصلت * به معنای پدر صله و انعام و بخشش است.
✒️علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan
شاهدان کویر مزینان
#سرگذشت_بزرگان
📗حافظ در بیست سالگی یکی از مشاهیر ممتاز علم وادب پارسی شناخته شد
✍️خواجه شمس الدین محمد شیرازی ملقب به لسان الغیب یکی از مشهورترین و نامدارترین شاعران تاریخ ایران زمین بوده که در قرن هشتم هجری قمری می زیسته است.
هر چند تاریخ تولد حافظ دقیقا معلوم نیست اما اکثر مورخین بر این باورند که وی در سال 726 ه.ق در شهر شیراز چشم به جهان گشود و پدرش بهاء الدین در دوران سلطنت اتابکان فارس از اصفهان به شهر شیراز مهاجرت نموده و حافظ در این شهر رشد کرده و به مکتب و مدرسه رفته است.
گفته می شود که اگر چه حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بوده اما به دلیل نبوغی که در سرودن اشعار داشته؛ بعد از اتمام درس معمول خود در کلاس های درس علما و فضلا شرکت نموده و در دوران جوانی تمامی علوم مذهبی و ادبی را فراگرفت بطوریکه در بیست سالگی یکی از مشاهیر ممتاز علم و ادب دیار خود شناخته شد.
به حافظ؛ لقب های لسانُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسانُالْعُرَفا و ناظِمُالاُولیاء داده اند
در ضمن دوران حیات وی مقارن بوده است با دوره فرمانروایی آل اینجو و مظفریان و تیموریان و سبک نوشتاری حافظ سبک عراقی است.
ازدواج و فرزند:
آنچه از دیوان خواجه حافظ استنباط می شود نشان میدهد این شاعر یک بار ازدواج کرده و پسری نیز داشته است. هرچند که این اطلاعات هرگز تایید نشده اند اما تاریخنگاران معتقدند که حافظ احتمالا در سال 744 هجری قمری و در سنَ 17 سالگی ازدواج کرده است و در همان اوایل ازدواج؛ پسری از وی متولد شده است. همچنین تاریخنگاران بر این باورند که اولا": همسر حافظ چند سال بعد از ازدواج فوت کرده است. ثانیا":پسرش در ایام جوانی و در راه سفر به هندوستان کشته شده است.
حافظ علاوه بر سرودن شعر وتبحر در علم و ادب حافظ قران نیز بوده است و به همین لحاظ تخلَص (حافظ) را برای خود انتخاب کرد و در غزلیات خود هم از این عنوان استفاده کرده است.
حافظ در جوانی با سرودن غزلیات زیبایش مورد توجه حاکمان آن دوره قرار داشته و آنها احترام فراوانی به او می گذاشتند.
گفتنی است : حافظ برخلاف شیخ اجل سعدی شیرازی بیشتر عمر خود را در شیراز سپری نموده و تنها یک سفر کوتاه به بندر هرمز داشته است.
حافظ علاوه بر شهرتی که دارد از وی آثار مختلفی به یادگار مانده است.دیوان حافظ مهمترین اثار اوست که شامل 500 غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است که تا کنون بیشتر از چهارصد بار به شیوههای مختلف و به زبان فارسی ترجمه و به چاپ رسیده است.
حافظ یکی از شاعران محبوب و مورد توجَه مردم ایران و جهان است. از این رو (20 مهر) به عنوان روز بزرگداشت حافظ در ایران انتخاب شده که در راستای همین مناسبت، برنامه های متنوعی در آرامگاه این شاعر شهیر یعنی شهر شیراز برگزار می شود.
مذهب حافظ:
حافظ که در همه دیر و در همه ی روزگار تاکنون به شیفتگی و شیدایی اش دیده نشده، بدون تردید از مسلمانان تمام عیار بوده است که نسبت به ساحت قدس حضرت علی(ع) و عترت و خاندان حضرت ختمی مرتبت(ص) ارادت عاشقانه ای داشته است ، چنانچه در یک رباعی می گوید:
در مذهب ما کلام حق ناد علیست / طاعت که قبول حق بود یاد علیست /از جمله آفرینش کون و مکان/ مقصود خدا علی و اولاد علیست
ونیز حافظ غلام با اخلاص بارگاه حضرت علی مرتضی(ع) را شاه می داند و سالکان راه را نصیحت می نماید که اگردرراه ارادت و عشق ورزیدن به شاه جهان یعنی علی بن ابیطالب(ع) صادق باشی به مقام شاهی می رسی چنانکه خود می گوید:
ای دل! غلام شاه جهان باش و شاه باش / پیوسته در حمایت لطف الله باش
وفات_ آرامگاه :
چنانچه تاریخ درگذشت این غزلسرای برجسته و خوش سخن ایرانی را سال 792هجری قمری بدانیم؛ حافظ در 66 سالگی بدرود حیات گفته است.
آرامگاهش در شهر شیراز در فضایی آکنده از عطر و زیبایی گلهای روح پرور و به منطقه ی حافظیه معروف است..
امروزه این مکان یکی از جاذبههای مهمّ گردشگری به شمار میرود که بسیاری از مشتاقان شعر و اندیشه ی حافظ را از اطراف و اکناف جهان به این مکان دیدنی ودل نواز و دلگشا میکشاند و زیارتگاه صاحب نظران و عاشقان شعر و ادب پارسی است.
🖌علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan
#سرگذشت_بزرگان
📗مروری کوتاه بر زندگینامه * امام خمینی( ره)* از آغاز تا رحلت
✍️ روح الله موسوی خمینی قدس سره الشریف که با عناوین امام خمینی و بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران و رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران نام برده می شود در روز 30 شهریورماه سال 1281 هجری شمسی مقارن با روز 20 جمادی الثانی سال 1320 قمری در شهر خمین از توابع استان مرکزی چشم به جهان گشود.
پدر ایشان مرحوم سیدمصطفی موسوی فرزند مرحوم علامه سیداحمد موسوی و مرحومه هاجر خانم مادر امام خمینی بانویی با فضیلت و از خاندان علم و تقوا و فرزند مرحوم آیتالله میرزا احمد خوانساری است.
آن بزرگوار پنجمین ماه عمر خود را با درد یتیمی آغاز کرد و از آن پس مرحومین مادر و عمه بزرگوارشان، تربیت ایشان را عهده دار بودند.
امام خمینی در سن ۲۷ سالگی با صبیَه حاج میرزا محمدثقفی از روحانیون تهران ازدواج کرد که نتیجه ازدواج آنها پنج فرزند به نام های: مصطفی، صدیقه (خانم اشراقی)، فریده (خانم اعرابی)، زهرا (خانم بروجردی) و احمد است.
شخصیت علمی و فرهنگی:
امام خمینی در همان کودکی درس را آغاز کردند و پس از آن به مکتب رفتند. بعد از اتمام مکتب به مدرسههای جدید رفتند و با پایان آن، تحصیلات علوم اسلامی را در محضر مرحومین دایی و برادرشان آغاز کردند.
در سال ۱۳۳۹ قمری امام خمینی برای تکمیل تحصیلات خود به واسطه حضور آیتالله عبدالکریم حائری یزدی(ره) به اراک رفت. در این دوره از محضر اساتیدی همچون شیخ محمدعلی بروجردی و شیخ محمد گلپایگانی رضوان الله تعالی علیهما تلمّذ کردند.
همزمان با عزیمت آیتالله حائری به قم، امام نیز به قم رفت و در ۲۵ سالگی سطوح عالیه حوزه را به پایان رسانید. پس از آن با شرکت در درس آیتالله حائری به درجه اجتهاد نائل آمد.
از میان همه اساتید امام؛ آنکه بیش از همه روح ایشان را اشباع میکرد، درس عرفان نظری مرحوم محمدعلی شاهآبادی(ره) بود آن هم به مدت شش سال؛ گاه هر روز و گاه هر چند هفته یکبار تا در کنار فقه و فلسفه، عرفان را نیز بیاموزند.
تدریس:
حضرت امام؛ تدریس کتب فلسفی را در حالی که بیش از ۲۷ سال نداشتند، آغاز کرد و در کنار درس فلسفه به تدریس اخلاق همَت گمارد. مامورین رضاشاه پهلوی برای تعطیلی این درس فشار میآوردند که با مقاومت امام به نتیجه نرسیدند اما ناچار شد برنامه درس اخلاق را از مدرسه فیضیه به مدرسه حاج ملاصادق در منطقه دور دست شهر منتقل کنند ضمن اینکه در کنار اینها به تدریس دروس فقه و اصول به طلَاب میپرداختند.
تدریس علوم منقول و خارج فقه و اصول را در سال ۱۳۲۵ شمسی. همزمان با ورود آیتالله بروجردی رضوان الله تعالی علیه و در قم آغاز کرد.
در تبعید در شهر نجف هم با اصرار طلبهها درس را آغاز و بهمنماه ۱۳۴۸ درس ولایت فقیه را در ۱۳ جلسه ارائه کرد.
آثار:
سیر تالیفی امام از مسائل عقلی آغاز گردیده و در زمینه اخلاقیات، فقه و اصول ادامه یافته است. در حدود ۲۷ سالگی کتاب مصباحالهدایه را به رشته تحریر درآورد که بعضی از علمای بزرگ معاصر بر آن حاشیه زدهاند. در ۲۹ سالگی شرحی بر دعای ماه رمضان نگاشت و بعدِ آن کتاب اربعین حدیث. و ۲۱ عنوان کتاب دیگر نگارش کردهاند و شامل: اسرارالصلوه ؛ کشف اسرار، شرح حدیث جنود عقل و جهل، آدابالصلوه، تحریرالوسیله، توضیحالمسائل، حکومت اسلامی یا ولایت فقیه و مبارزه با نفس یا جهاد اکبر است.
حیات سیاسی و اجتماعی:
در ۱۵ اردیبهشتماه ۱۳۲۳ و در اوضاع آشفته و فضای آزادی نسبی پس از رضا پهلوی، امام در پیامی به ملت، از قیام برای خدا صحبت کردهاند و آن را تنها راه اصلاح دو جهان نامیدهاند. در همین سال در پاسخ به شبهات کتاب اسرار هزارساله، به رضاخان هم تاخت و در آن ایده حکومت اسلامی و ضرورت قیام برای تشکیل آن را مطرح ساخت.
در دوران مرجعیت آیتالله بروجردی؛ امام از طرف ایشان عضو هیات مصلحین بود که ماموریت اصلاح حوزه را داشت و باعث تحولاتی در حوزه شد. در مسائل گوناگون مورد مشورت آیتالله بروجردی بودند(خصوصا مسائل مربوط به حکومت.) یک بار در سال ۱۳۲۹ از طرف معظم له برای جلوگیری از اعدام عدهای به دیدار شاه رفتند.
در مهرماه ۱۳۴۱ لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مورد تصویب دولت قرار گرفت که طبق آن سه شرط مسلمان بودن، سوگند به کلامالله مجید و مرد بودن رایدهندگان و انتخابشوندگان حذف شده بود تا زمینه حضور بهائیها فراهم شود. امام در تلگرافی به عَلَم نوشت: مجدداً به شما نصیحت میکنم که به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسی گردن نهید و از عواقب و خیمه تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون بترسید و بدون موجب، مملکت را به خطر نیندازید والَا علمای اسلام درباره شما از اظهار عقیده خودداری نخواهند کرد.
ادامه دارد.
🖌علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @shahedanemazinan
شاهدان کویر مزینان
#سرگذشت_بزرگان 📗مروری کوتاه بر زندگینامه * امام خمینی( ره)* از آغاز تا رحلت ✍️ روح الله موسوی خمین
#سرگذشت_بزرگان
📗مروری کوتاه بر زندگینامه *امام خمینی (ره)* از آغاز تا رحلت
🔻قسمت دوم (پایانی)
قیام پانزده خرداد
شاه اندکی پس از غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی، برای طرحی با عنوان *انقلاب سفید*اعلام رفراندوم کرد. امام در بیانیهای صریح چهار روز پیش از رفراندوم، آن را مخالف اسلام و قانون اساسی قلمداد کردند.
در فروردین ۱۳۴۲ بعد از حمله ماموران به مدرسه فیضیَه امام در سخنرانی خود از سکوت بزرگان گلایه می کند:[امروز سکوت، همراهی با دستگاه جبار است.] روز بعد بیانیهای را منتشر میکند و به صراحت از علما میخواهد که تقیّه را رها کنند و میافزاید: [من اکنون قلب خود را برای سرنیزههای مامورین شما حاضر کردهام.]
در شرایطی که ساواک از سخنرانان برای عدم تعرّض به شاه و اسرائیل تعهّد گرفته بود، امام در عاشورای سال ۱۳۴۲ در سخنرانی خود به شدّت به شاه و دخالتهای اسرائیل انتقاد کرد. همان شب امام دستگیر و از قم به تهران اعزام شد. با قیام مردم تهران و ورامین و فشار علما، حکومت مجبور به آزادی ایشان شد.
اعتراض به کاپیتولاسیون
اعتراض به کاپیتولاسیون و تبعید به ترکیه
در ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ لایحه کاپیتولاسیون در مجلس تصویب شد. خبر که به امام رسید، پیام هشدارآمیز صادر کردند. امام در ۱۳ آبانماه با چند روز تاخیر به دلیل برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دستگیر و به ترکیه تبعید شد و اقامت امام خمینی در ترکیه یازده ماه به درازا کشید.
سالهای نجف
امام و فرزندشان مهرماه سال ۱۳۴۴ به نجف تبعید شدند. حکومت در نظر داشت امام در حوزه نجف و در فضای دور از سیاست منزوی شود. در حالی که ایشان در طول اقامت در نجف هر روز سه ساعت به زیارت و عبادت در حرم میپرداخت. اما پیگیری فعالیّتهای نهضت هم با وقفه روبرو نشد. امام چهار روز پس از ورود به نجف در دیدار با آیتالله سیَدمحسن حکیم، وی را به قیام فرا خواند. فروردین ۱۳۴۶ در اعتراض به لوایحی که قوانین ضد اسلامی داشت به هویدا نخست وزیر وقت نامهای با لحن تند نوشت.
اوج گرفتن نهضت
اول آبان ۱۳۵۶ خبر درگذشت سید مصطفی فرزند امام،بدون سابقه بیماری موجب حیرت شد. دکتر گفته بود که وی را مسموم کردهاند، امام اجازه کالبدشکافی را نداد و در پیامی شرایط کشور را مصیبت بارتر دانستند.
لحن پیام امام، موجب شد تا طی یک مقاله در روزنامه کثیرالانتشار اطلاعات با اسم مستعار *احمد رشید مطلق* به امام حمله شود.
مردم در اعتراض به جسارت به امام، در قم قیام کردند که با سرکوب مواجه شد. شهرهای ایران در چهلم شهدای شهرهای پیشین ملتهب میشد و امام برای هر کدام از این اتفاقات پیام میداد.
انقلاب اسلامی
با اوج گرفتن فعَالیتهای امام، ماموران حکومت عراق خانه امام را محاصره کردند و رفت و آمد را قطع کردند. با افزوده شدن فشارها تصمیم گرفتند که به سوریه بروند. اما امکانش فراهم نشد، به پاریس رفت و در پاریس به مصاحبه با رسانههای گروهی و تبیین دلائل و برنامههای انقلاب اسلامی پرداختند.
امام پس از سالها دوری از وطن، سرانجام در ۱۲ بهمنماه ۱۳۵۷ وارد ایران شد و با استقبال تاریخی توسط مردم انقلابی ایران مواجه شدند. در ۱۵ بهمنماه مرحوم بازرگان، را نخستوزیر دولت موقّت و مامور تشکیل کابینه کرد و با صدور اطلاعیهای در مورد حکومت نظامی ۲۱ بهمن، آن را خدعه خواندند و از مردم خواست که به آن اعتنا نکنند که این اقدام باعث به ثمر نشستن نهضت و پیروزی انقلاب اسلامی در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ شود.
در دهم اسفندماه، امام از تهران به قم رفت تا در آنجا مستقر شود، مردم تا کیلومترها به استقبال آمده بودند و از همان ابتدا بر برگزاری رفراندوم اصرار کردند تا نهایتا در دهم فرودین ماه سال ۱۳۵۸ مردم در رایی قاطع و بی نظیر به تحقق نظام جمهوری اسلامی در ایران آری گفتند.
امام در ۱۹ آذرماه سال ۱۳۶۶، وصیتنامه جدیدش را نوشت و چند روز بعد به دلیل عارضه قلبی به بیمارستانی در تهران منتقل شد. نظر پزشکان به جراحی بود، امام مخالف بود و قبول کرد که داروها را منظم استفاده کنند. پس از دو ماه، امام بهبود پيدا كرد و پزشكان صلاح نديدند كه دوباره در قم اقامت كند و تأكيد نمودند كه در اطراف بيمارستان قلب منزلي براي ایشان گرفته شود و علاوه بر آن به تشخيص پزشكان الزاماً ميبايست در شمال تهران كه از هواي مناسب برخوردار است سكونت داشته باشند.
در فروردین ۱۳۶۵،قلب امام برای لحظاتی ایستاد، تلاش پزشکان ممکن بود که به نتیجه نرسد اما ناگهان قلب در آخرین شوک بازگشت.
در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۸، پزشکان وجود سرطان معده را تایید کردند. در دوم خردادماه امام تحت عمل جرًاحی قرار گرفت و نهایتا" پس از حدود ۱۰ سال رهبری، شبانگاه سیزدهم خرداد ۱۳۶۸ و در ۸۶ سالگی روح امام پرواز کرد و به ملکوت اعلی پیوست.
✒️علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan
#سرگذشت_بزرگان
حضرت مسلم بن عقیل سفیر مظلوم حضرت سیدالشهدا علیه السلام
💠 سلام ای آفتاب صبح ایمان.....
✍️ مسلم فرزند عقیل بن ابي طالب و برادر زاده ی امام علي و پسر عمو ونیز سفیر امام حسین (ع) در وقایع عاشورا به منظور بررسي اوضاع و احوال و بیعت گرفتن از مردم شهر کوفه به دست عبیدالله بن زیاد ملعون در روز عرفه به شهادت رسید.
تاریخ ولادت مسلم هر چند در منابع به شکل دقیق در دست نیست اما از قرائن اینگونه پیداست که تولدشان باید در سال هفتم یا اوائل سال هشتم هجری قمری و در شهر مدینه باشد که بهنگام شهادت ۴۸ تا ۵۲ سال داشته است.
تاریخ نگاران نقل کرده اند: مسلم با یکي از دختران حضرت علي به نام رقیه کبری(س) ازدواج کرده اند و دو پسر به نام های ابراهیم و محمد داشته اند که به دست مأموران سفاک ابن زیاد به شهادت رسیده اند و آرامگاهشان در چند فرسخي کربلا و در کنار فرات قرار دارند و دو پسر دیگر به نام های عبدالله و ابراهیم در روز عاشورا با همراهان امام حسین به شهادت رسیده اند و در کربلا ودر کنار ۷۲ تن شهدا به خاک سپرده اند.
عاتکه و حمیده نام دختران حضرت مسلم هستند و گفته شده عاتکه در روز عاشورا و به هنگام تهاجم جنایتکاران عمر بن سعد به خیمه ها به شهادت مي رسد.
با این توضیحات باید به این نتیجه رسید که نسل جناب مسلم بن عقیل تنها از طریق حمیده ادامه پیدا کرده است..
مسلم بن عقیل به امر امام حسین در روز پانزدهم ماه رمضان از مکّه عازم شهر کوفه می گردد و در پنجم ماه شوّال وارد کوفه می شوند که با استقبال عظیم مردمي مواجه می گردند و به نمایندگی از امام حسین با او بیعت می کنند.
امّا وقتی ابن زیاد به دستور یزید ملعون به فرمانداری کوفه می رسد و از ورود مسلم با خبر می گردد دستور می دهد تا عرصه را بر مسلم تنگ کنند و وی را دستگیر کنند و کسانی که از فرمان تمرد و سرپیچی کنند و با مسلم همراهی کنند با مجازات سنگین روبرو خواهند شد.
متعاقب این حکم؛ مردمان پست و سست عهد و پیمان شکن کوفه که در طول تاریخ رویشان سیاه است از اطراف آن بزرگوار پراکنده واو را تنها و غریب می گذارند در حدی که حتی کسی جرات و جسارت پناه دادن به وی نمی دهد و در نهایت مسلم مظلومانه و غریبانه در شهر کوفه به شهادت می رسد.
وقایع نگاران نوشته اند: تنها یک بانوی کم نظیر به نام «طوعه» زنی با ایمان و از مواليان اهل بیت علیهم السلام در کمال تهور و شجاعت و مردانگی؛ صداقت و وفای خود را به نمایش می گذارد به مسلم آب می دهد و او را در لحظات سرگرداني و تنهایي وبی کسی به صورت مخفیانه به خانه می برد و پناه می دهد و پذیرایي می کند.
ایام شهادت جناب مسلم بن عقیل در روز عرفه مقارن با نهم از ماه ذی الحجه به سال ۶۰ هجری قمری بوده و مرقد شریف آن بزرگوار در شهر کوفه زیارتگاه عاشقان و محبان اوست.
ایام شهادتش بر ارادتمندان و پیروان خاصه مخاطبین محبوب این رسانه و دیگر همشهریان با ایمان تعزیت و تسلیت باد.
🖌علی جعفری مزینانی
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan
#سرگذشت_بزرگان
🌹 حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
✍️ روایتی است از رسول مکرم اسلام (ص) که: مردی در محضر پیامبر بود و به او خبر دادند همسرت دختری به دنیا آورده ، از شنیدن این خبر که به ظاهر خبر خوشایندی نبود! رنگ چهره مرد تغییر کرد. حضرت از او پرسیدند چه اتفاقی افتاده؟ آن مرد جواب داد: وقتی از خانه بیرون آمدم، همسرم درد زایمان داشت و اکنون به من خبر دادند فرزندم متولد شده و دختر است. پیامبر اسلام (ص) فرمودند عجب! زمین حمل کننده او آسمان سایه سرش و خداوند روزی دهنده اوست و دختر دسته گُل خوشبو و خوش رنگی است که آن را می بویی و شکر این نعمت را بجا آر.
تولد حضرت فاطمه معصومه(س)
نام شریف ایشان فاطمه و مشهورترین لقب ایشان معصومه علیها السلام است. پدر بزرگوارشان امام هفتم حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام و مادر مکرمه ایشان حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها نام دارند. حضرت نجمه خاتون مادر امام رضا (ع) نیز هستند. بر این اساس امام رضا و حضرت معصومه سلام الله علیهما از یک پدر و مادر و در نتیجه خواهر و برادر هستند.
وی در چنین خانواده ای که کانون علم وتقوی و فضائل اخلاقی پرورش پیدا کرده بودند؛ طبیعی است که در زمره یک بانوی فرزانه و دارای مرتبه والا وبلند مقام علمی شمرده شوند.
بشارت و مژده ولادت
سال ها قبل از تولد آن مخدره؛ امام صادق(ع) درباره مقام و منزلت ایشان چنین فرمودند:*برای خدا حرمی است که آن مکه می باشد و برای رسول خدا حرمی است که آن مدینه و برای امیرالمومنین علی (ع) حرمی است که آن کوفه می باشد و برای ما حرمی است که آن قم می باشد و به زودی فرزندی از فرزندان من به نام فاطمه در شهر قم دفن می شود؛ هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.*
ایضا" امام جواد سلام الله علیه می فرمایند: هرکس عمَه ام حضرت فاطمه معصومه (س) در قم را زیارت کند؛ پاداشش بهشت است.
هجرت حضرت
یک سال بعد از هجرت امام رضا(ع) ؛ حضرت معصومه(س) برای دفاع از امامت و ولایت امام هشتم و به شوق دیدار برادرش به همراه عدَه ای از برادران و برادرزادگان به سمت خراسان حرکت نمودند. در مسیر عبور، مردم از آنها استقبال می کردند و حضرت معصومه نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامی شان؛ امام رضا را به مردم در مسیر می رساند و مخالفت خود و اهل بیت علیهم السلام را با حکومت حیله گر بنی عباس را روایت می فرمودند.
رنج و مشقَت حضرت فاطمه معصومه(س)
کاروان به شهر ساوه رسید و عده ای از مأموران حکومت که به شهر ساوه آمده بودند، با کاروان حضرت به جنگ پرداختند که تقریباً همه مردان کاروان به فیض شهادت رسیدند و حتی به نقلی، حضرت فاطمه را نیز مسموم کردند.
حضرت فاطمه معصومه که به سبب اندوه و غم زیاد این ماتم و مسمومیت از زهر جفا مریض شده بودند و دیگر امکان ادامه راه به سوی خراسان را نداشتند فلذا راهی شهر قم شدند. زیرا از جدَ و پدر بزرگوارشان شنیده بودند که شهر قم مرکز شیعیان ما ست.
ورود به شهر مقدس قم
مردم شهر قم وقتی خبر حرکت آن حضرت را شنیدند به استقبال ایشان شتافتند و عده فراوانی از مردم، پیاده و سواره به محضر مبارک آن حضرت رسیدند که در روز 23 ربیع الاول سال 201 هجری قمری؛ شهر قم به قدوم مبارک حضرت فاطمه معصومه مبارک و زینت یافت.
وی تنها هفده روز در قم زندگی کردند و سرانجام پیش از روشن شدن دیدگان مبارکشان به دیدار برادر، با اندوه فراوان دیده از جهان فرو بستند.
مردم قم نیز با تجلیل فراوان؛ پیکر پاک و مهرشان را تشییع کردند و در محل کنونی به خاک سپردند که امروز تجلیگاه و میعادگاه خیل عظیمی از عاشقان و مشتاقان و ارادتمندانش به زیارت دختر مکرمه بزرگوار حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در شهر مذهبی قم هستند.
شایان توجه است که: میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه در روز اول ذی القعده سال 173قمری در مدینه و روز شهادت جانگدازش دهم ربیع الثاني 201قمری در قم بوده و با این حساب در لحظه شهادتش تنها بیش از 28 سال نداشته اند.
سالروز فرخنده میلاد شکوهمندش و روز دختر که امسال تقارن یافته با سه شنبه نهم اردیبهشت ماه ١٤٠۴ خورشیدی بر آحاد دوستداران و علاقمندان و پیروانش مبارک و همایون باد.
🖌علی جعفری مزینانی
#حضرت_معصومه(س)
#شاهدان_کویر_مزینان
🆔 @sh_mazinan