-1825693950_792125986.mp3
1.62M
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🎙 #شهاب_رمضان
🎼 پادزهر🌺
وضعیت من سفید شد همراهت
امسال شبیه عید شد همراهت
با آمدنِ بهار در خانه ی ما
تقویم دلم جدید شد همراهت
#نوروزرمضانی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
اگر بی تابی من خاطرت را میکند محزون
غمت را مثل تیری از دل خون میکشم بیرون...
#فاضل_نظری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
یا صاحبالزمان💚
آقا جانم🤲
روزگار یادمان داد اگر دستمان در دستان تو باشد عاقبت بخیر میشویم و اگر لحظههایمان بوی شما را بدهد بهار در همسایگیمان خواهد بود.
سال نو را با "دعای عظم البلاء" آغاز میکنیم و عهد میکنیم با خدای خود که در این سال نو ذکر مدام لبهایمان دعای سلامتی و تعجیل در فرج شما باشد.الهی آمین🤲
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سدّیست میان من و دل گاه بلند است
این فاصله هر قدر که کوتاه، بلند است
در حسرت دیدار منم زخمه ی بی ساز
از سینه ی زخمی همه شب آه بلند است
بیزار شدم از شب طولانی بی ماه
از بخت بدم هر شب بی ماه بلند است
عمریست که در خلوت شب ها شده یارم
عودی که از آن آتش جان کاه بلند است
تا شعله به دامان سفیدش زده کبریت
بر لب که برم دود به دلخواه بلند است
در طالع من سوختن برگ سفید است
خاکستر آن تا به سحرگاه بلند است
بیچاره دلم در قفس تیره ی بخت است
تا رفتن شب از سر من راه بلند است
#مهدی_ملک
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
طلوع کردی و از نورت آفریده شدم
دم از بهار زدی ، گل به گل دمیده شدم
من اتفاق کمی بودم و شبی ناگاه
نگاه کردی و اینگونه شد که دیده شدم
به خاطر تو غزل گفتم ای سراسر شعر
به خاطر تو غزل گفتم و شنیده شدم
ببین نمی شکنم در کویر سختی ها
که در پناه تو ای ابر، آبدیده شدم
تو آسمانی و من تا خلاصه ات باشم
شبیه نمنم باران شدم، چکیده شدم
#عاطفه_جوشقانیان
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
شب به دل گفتم: «چه باشد آبروی زندگی؟»
گفت: چون پروانه در آغوشِ دلبر سوختن
#بیدل_دهلوی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ناخوش شدهام درد تو افتاده به جانم
باید چـــه بگویم به پرستار جوانم؟
باید چه بگویم؟ تو بگو ، ها؟ چه بگویم
وقتی کـــه ندارد خبــــر از درد نهانم؟
تب کردهام امــا نه به تعبیر طبیبان
آن تب که گل انداخته بر گونه جانم
بیمـــــاری من عامل بیگانـــه ندارد
عشق تو به هم ریخته اعصاب و روانم
آخر چه کند با دل من علم پزشکی
وقتی که به دیدار تو بسته ضربانم؟
لب بستهام از هرچه سوال ست و جواب ست
می ترسم اگـــر بـــــاز شود قفــل دهانـــم
این گرگ پرستار به تلبیس دماسنج
امشب بکشد نام تـــو از زیـر زبانــم!
میپرسد و خاموشم و میپرسد و خاموش...
چیزی کـه عیانست چه حاجت به بیانم *
#بهروز_یاسمی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky