eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
625 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
162 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 به نیزه برده غزل، عاشقانه مطلع را مباد سر به تنِ او به احترام حسین اگر به دامن معشوق دام می گویند خوشا سری که بیفتد چنین به دام حسین به کام هیچ دل عاشقی نخواهد شد نبوده است اگر این جهان به کام حسین شهید، هرکه به عالم شده است و خواهد شد رسیده است یقینا به او سلامِ حسین قسم به جان سیه‌روی روسپید مصاف معطر است به خون، هرکه شد غلام حسین درونِ خانه زمینگیرِ خویش خواهد شد برادری که نشسته است در قیام حسین به حکم قاضی این لا رجال شبه رجال بُرنده است همین تیغِ در نیام حسین! عجیب نیست، که کوفی است و نمی فهمد که زندگی پس از این ننگ شد حرامِ حسین به نامه‌ها پس از آن روز اعتباری نیست به روی نیزه قرائت شود پیام حسین @shaeranehowzavi
... سومین نشست شاعرانه "مدح امیر" 🏴موضوع: امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کربلا ◾️سخنران : حجة الاسلام و المسلمین استاد میرزامحمدی ▪️با اجرای دکتر حامد حجتی ؛ ◾️و شعرخوانی شعرای ارجمند: سید مهدی موسوی حسین محمدی مبارز سید سلمان علوی حسن خسروی وقار سید علی نقیب رضا ابوذری سید امرحسین خوشرو مجتبی خرسندی سید محمدحسین آل‌مجتبی مبین صباغیان 🔳 خانوادگی دعوتید 🗓زمان؛ بیستم محرم ۱۴۴۵ دوشنبه ۱۶ مردادماه، ساعت ۱۷ 🏢 مکان؛ قم، بلوار سمیه، خیابان شهیدین، بنیاد فرهنگی امامت
📢 به همت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور دومین گردهمایی اهالی قلم در دهه دوم محرم ۱۴۴۵ برگزار می‌شود؛ 🏴 *نــی‌نامـه‌های عاشـورایــی* 📚 همراه با شعـرخوانــی و معرفـــی کتاب ▪️با حضور نویسندگان و شاعران برجسته کشوری 🔰محفل ویژه بانوان می‌باشد 🗓 سه‌شنبه و چهارشنبه ۱۷ و ۱۸ مردادماه 🕒 ساعت ۱۵ الی ۱۷ 📍خیابان وحدت اسلامی، ورودی ۴ پارک‌شهر، کتابخانه عمومی پارک‌شهر 🔖 علاقه‌مندان می‌توانند از طریق لینک زیر و با انتخاب گزینه میهمان در برنامه حضور یابند 🌐 www.skyroom.online/ch/researchpl/mahafel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی خانم «سمانه خلف زاده» در مراسم عصر شعر عاشورایی اشتیاق 🗓 ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - تهران، مجموعه فرهنگی سرچشمه 🎼 @masafmusic
عمریست به نرخ روز یا نان خوردیم یا از سـر سفـره ی ریا نان بردیم ما دغدغه مان همیشه نان بود نه تو تعجیل نمـا کـه از غـم نان مردیم! @shaeranehowzavi
🔥 تخصصی ترین کانال ادبیات و دوره های خاص ادبی 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3396796779Ce195c412a0
خبرنگاران طلایه داران جبهه آگاهی و چشم بینا و زبان گویای مردم هستند. روزتان مبارک🌹 کانال @shaeranehowzavi
🥀 اول به زینبش دم در احترام کرد با اذن او ورود به بیت‌الامام کرد تا خاطرات شعله‌ور از یادها رود معروف شد به اُم‌ّ بنین، ترک نام کرد از او سزاست درس بگیرند مادران نامادری که مادری‌اش را تمام کرد حیدر، حسن، حسین، علی، باقرالعلوم عزت ببین که خدمت این پنج امام کرد آمد بشیر و مادر سقا فقط سوال از سرورش حسین علیه‌السلام کرد در امتداد خون شهیدان کربلا با اشک، در مقابل دشمن قیام کرد با چار مصرعی که فدای حسین شد این شاعر آخرین غزلش را تمام کرد @shaeranehowzavi
چشم تو خراب می‌شود بر سر کفر کُند است برای حنجرت خنجر کفر آرامش چشمان علی‌اکبری‌ات انداخته اضطراب در لشکر کفر ✍🏻 @shaeranehowzavi
🥀 دوس دارم شلوغیای شبای محرم و صدای نوحه‌ی مسجدا رو،شورِ ماتم و دوس دارم قدم زدن همراه با خیابون و هم‌قدم شدن با دسته‌های نامنظم و وقتی باد میاد نمیدونی چه لذتی داره بخونی اِسمای بی‌قرار روی پرچم و اگه بارون بزنه آخ اگه بارون بزنه... کربلایی میکنه حال و هوای آدم و طعم آسمون می‌ده چایی نذری وقتی‌که ببینی تو فنجونت کبوترای حرم و می‌بوسم کتیبه‌‌های کهنه‌ی روضه‌ها رو میخونم پا‌به‌پاشون گریه‌های محتشم و کوچه‌های مشکی‌پوش‌وخونه‌های مشکی‌پوش نمی‌دم به هرچی شادی، زندگی با این غم و @shaeranehowzavi
🥀 تصور کن تو در سنگر، وَ داعش در کمین باشد تصور کن جهانت شکل یک میدان مین باشد تصور کن بیفتی دست داعش، تازه در دستت عقیق سرخ باشد، «یاعلی» نقش نگین باشد تصور کن که روی بازویت لبیک یا زینب و نامت نام فرزند امیرالمؤمنین باشد تصور کن علی باشی و تنها، آن‌طرف اما سپاه ناکثین و مارقین و قاسطین باشد... تصور کن بپرسند از کجایی؟ شیعه‌ای؟ باید برای هر سؤالی پاسخت در آستین باشد تصور کن لبانت خشک باشد مثل اربابت فقط دلواپس طفلت نباشی، فرقش این باشد! تصور کن نفربرهای دشمن اسب باشند و ببینی پیکر یاران تو روی زمین باشد تصور کن کسی که می‌برد با خود تو را، شمر است تصور کن برادر! کربلا شاید همین باشد چه خواهی کرد؟ مثل من تو هم پاهات می‌لرزد؟ اگر یک سمت دنیا باشد و یک سمت دین باشد؟ هزاران بار دیدم عکس آخر را، نفهمیدم چه باعث می‌شود یک مرد تا این حد متین باشد گمانم چشم «محسن» رو به قاب تازه‌ای وا شد گمانم حق در آن تصویر، با «روح الامین» باشد :: جوابم را ندادی ای برادرجان! چه خواهی کرد؟ تصور کن تو باشی، شمر باشد، دوربین باشد! @shaeranehowzavi
بند سوم: «شتک زده‌ست به خورشید خون بسیاران بر آسمان که شنیده است از زمین باران» * هنوز در ملکوت خدا، غمش جاری‌ست غمی چنین نشنیدم در عالم امکان سؤال: نیست کسی یاوری کند ما را؟ جواب: بارش یک‌ریز تیغ و تیر و سنان به گوش می‌رسد از عرش با صدای خدا دوباره زمزمه‌ی شعر مقبل کاشان: «بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد» * بیت از زنده‌یاد «حسین منزوی است» @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از Masafmusic
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی خانم «فرشته حسینی» در مراسم عصر شعر عاشورایی اشتیاق 🗓 ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - تهران، مجموعه فرهنگی سرچشمه 🎼 @masafmusic
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 شعرخوانی آقای «سید محمدحسین آل‌مجتبی» در مراسم عصر شعر عاشورایی اشتیاق 🗓 ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - تهران، مجموعه فرهنگی سرچشمه 🎼 @masafmusic
🥀 به آیه آیه‌ی چشمت قسم که میدانی «زعاشقی نتوان لاف زد به آسانی» فقط به مسلخِ عشقِ حسین فاطمه (س) است که اهل حادثه سر را کنند قربانی ببین عبور پر از بغضِ ابر‌های جنون هوا هوای غم است و هوای بارانی به بیت بیت دلم گوش کن بهانه‌ی من که بی تو همسفری نیست جز پریشانی بگو چگونه نلرزم به زیرِ چتر غمت غمی که داده به قلبم نویدِ ویرانی به نام نامی تو شهر من درخشیده‌ست چه سرفراز رسیدی به خطِ پایانی از زبان همسر شهید حاج عبدالله اسکندری @shaeranehowzavi
🥀 آمدی آرام جانم ،از سفر حالا چرا؟ در میان روضه های سرخ عاشورا چرا؟ شانه هایت تکیه گاهم بوده عمری مرد من حال باید تکیه گاهت من شوم اینجا چرا؟ بغض دارد می فشارد حنجرم را همسفر رفته ای نزد حسین ابن علی بی ما چرا؟ چون علی اصغر به قنداقت چرا پیچیده اند اربا ارباگشته ای چون زاده ی لیلا چرا؟ روضه ی بی بی رقیه بی سر آیا میشود؟ یاد او افتاده ام با دیدنت اما چرا؟ مثل زینب روی نی دیدم سرت را برده اند مثل زینب دیده ام آن صحنه را زیبا چرا؟ من که بعد از رفتنت یک باره مویم شد سپید آمدی آرام جانم از سفر حالا چرا؟ 🌴 به یاد سردار بدون سر ،شهید حاج عبدالله اسکندری و تقدیم به دل تنگی های همسر شهید با دیدن پیکر بدون سرش🌴 @shaeranehowzavi
مضطر شده ام ، باز عطا می خواهم با ذکـر و توسل به دعـا می خواهم مجنون حسینم و من از قبله ی طوس یک جفـت بلیـط کـربلا می خواهم @shaeranehowzavi
🥀 براتِ روشن مشکواة بر زمین افتاد مثالْ گم شد و مرآت بر زمین افتاد زمین غبار گرفت، آسمان غبار گرفت دلیل عرض و سماوات بر زمین افتاد کجاست آنکه نمیرد پس از مشاهده اش؟ کلام وحی به کرّات بر زمین افتاد چقدر ذکر پراکنده ریخت در صحرا چقدر فتح مهمّات بر زمین افتاد امید زنده شدن داشت نعش گورستان مسیحِ جمله ی اموات بر زمین افتاد چه می زنید بر او سنگ و هزل می گویید؟ نزن که علت الاثبات بر زمین افتاد خدا به خیر کند، روز محشر است انگار سرِ ستاره ی میقات بر زمین افتاد ((بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد)) ((اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد )) @shaeranehowzavi
......................﷽................................. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً @shaeranehowzavi
🥀 ظاهر شده از تو نور حتی طاهر ز تو شد طهور حتی از برکت لطفت ای سلیمان بی بهره نبوده مور حتی از شوق وصال جان سپارم گر بوسه دهی ز دور حتی یک لحظه جدایی از غم تو در دل نکند خطور حتی نوری به تنور داده ای که حیران شده کوه طور حتی از آنچه گذشت بر سرِ تو وا مانده لب تنور حتی @shaeranehowzavi
🥀 زندگی چیست؟ داستانِ حرم پر کشیدن در آسمانِ حرم با همین داستان بزرگ شدیم جان‌مان بسته شد به جانِ حرم دل بریدیم از زمین وقتی جان گرفتیم با اذانِ حرم بال پروازمان عطا کردند تا نشستیم در أمان حرم ما که هستیم بی‌حرم، هیچیم هرچه داریم هست از آنِ حرم با نخستین سلامِ‌مان خورده رویِ دل‌هایمان نشانِ حرم ما نمک‌گیر سفره‌ی عشقیم سال‌ها خورده‌ایم نانِ حرم شاملِ حالمان شده یک عمر این‌همه لطف بیکرانِ حرم همگی شاعریم و می‌گوییم توی هر شعر عاشقانه : حرم کاش قسمت شود که جان بدهیم مثل خیلِ مدافعان حرم @shaeranehowzavi
🥀 بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبر به کنارت ، به کربلایِ خودت من آشنایِ توام خانه‌زادِ مادرتان نصیبِ دربه‌درت کن  شبی دعایِ خودت نفَس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفَس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش، به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکِش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا! مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت @shaeranehowzavi
🥀 باغ می سوزد در آتش ماه پنهان می شود چشم های باغبان از غصه گریان می شود می کشد نقاش کینه طرحی از بُغضی عمیق باد فتنه می وزد آغاز توفان می شود می تراود عطر مظلومیت از گل واژه ها می رسد باران تیر و برگ ریزان می شود بوی زخم یاس می آید کنار علقمه فصل سرخ تشنگی بر سینه مهمان می شود از هجوم رقص خنجر ها به گِرد شاه دین در کنار خیمه بانویی پریشان می شود سعی بانو می شود از خیمه تا گودال خون در دل گودال بر پا عید قربان می شود دید صحرا صحنه هفتاد ودو ذبح عظیم بُغض پنهان غدیر اینجا نمایان می شود بعد از آن تقطیع خونینِ غزل های علی امشب ای دل نوبت شام غریبان می شود می چکد با درد و غم خونابه از چشم قلم می دهد شرح از جدایی سینه سوزان می شود @shaeranehowzavi
🥀 بر فرض از دلیل و از اثبات بگذریم قرآن تویی، چگونه از آیات بگذریم؟ روشن‌ترین دلیل، همین اشک جاری است گیرم که از متون و عبارات بگذریم ما را نبود تاب تماشا، عجیب نیست از صفحه‌های مقتل اگر مات بگذریم تفصیل بند بندِ مصیبت نمی‌کنیم انگشترت...، ز شرحِ اشارات بگذریم یک خط برای روضۀ گودال کافی است: زینب چه دید وقت ملاقات؟ بگذریم ما تیغِ غیرتیم که از هرچه بگذریم از انتقامِ خون تو هیهات بگذریم @shaeranehowzavi