eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
629 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
167 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
باران که می بارد دلم میگیرد از غم باران تـو را یــادم بینـــدازد دمـادم باران تمام قطره هایش اشک من شد بر گونه ام جاری شده هر چند نم نم بارانِ پـاییـزی و رنگ زرد این شهر دل را بپـوسـاند بـه یـــاد روی خرّم باران زمین را زنده میگرداند از لطف اما دلـم می میـرد از هجـر تو کم کم باران هـم از دوری تـو می بارد انگار این آسمان هم اشک میریزد چو آدم باران ببار اما من از تو شکوه دارم باران بگو ، باران ببار ای جان عالم باران بگو بر حضرت عشق این تمنّا دلبســته ام بــر دلبــرِ دلبـنـدِ مریم یاران مرا باران به یـاد دلبر انداخت باران که می بارد دلم میگیرد از غم ✍️ عباس بهمنی
باران که می بارد دلم میگیرد از غم باران تـو را یــادم بینـــدازد دمـادم باران تمام قطره هایش اشک من شد بر گونه ام جاری شده هر چند نم نم بارانِ پـاییـزی و رنگ زرد این شهر دل را بپـوسـاند بـه یـــاد روی خرّم باران زمین را زنده میگرداند از لطف اما دلـم می میـرد از هجـر تو کم کم باران هـم از دوری تـو می بارد انگار این آسمان هم اشک میریزد چو آدم باران ببار اما من از تو شکوه دارم باران بگو ، باران ببار ای جان عالم باران بگو بر حضرت عشق این تمنّا دلبســته ام بــر دلبــرِ دلبـنـدِ مریم یاران مرا باران به یـاد دلبر انداخت باران که می بارد دلم میگیرد از غم ✍ عباس بهمنی @HOWZAVIAN
💠 غزلی بی‌نقطه برای حضرت ولیّ عصر روحی‌فداه🌹 🍃 سورۀ گُل کرده مرا اهل درد ولولۀ روی او آمده دام دلم سلسلۀ موی او روی دلارای او مِهر و مدار دلم هر سحر آواره‌ام در هوس روی او مرهم آلام دل کی دهدم کام دل موسِم اِحرام دل آمده در کوی او واله او مهر و ماه، حال مرا او گواه عود رود در سه‌گاه در حرم موی او دل سرِ سودا رود، در ره او در رصد سوی سُها می‌رسد لَمعه و سوسوی او مهر و عطا می‌دهد، درد و دوا می‌دهد عالَم و آدم همه سائل داروی او مُلهِم و مولای ما، لؤلوی لالای ما هم دل ما گَرد او هم سر ما گوی او محرم اسرار ما، لولی و دلدار ما همدم اسحار ما عکس مه روی او در هوس وصل او می‌رود احوال عمر در سر ما های او در دل ما هوی او هادمِ سرمای دی، عطر گل روی وی دعویِ کسری و کِی، سامری کوی او سورۀ گل می‌رسد دورۀ مُل می‌رسد مصلح کُل می‌رسد، روی همه سوی او هادی کلّ اُمم حامل لوح و عَلَم سوی حِرا در رَسَم می‌رود آهوی او
نثار ظهور و سلامتی حضرت مهدی صلوات💐 از اشک‌ها، از خنده‌ها، از ما خبر داری هر لحظه از اندوه آدم‌ها خبر داری از کاسه‌های خالی از باران نخلستان از تشنگی، از قحطی خرما خبر داری این روزها تلخ‌اند، اینجا قند کمیاب است حتما خودت از تلخی دنیا خبر داری می‌روید از خاک یمن هر شب عقیقی سرخ از کودکان زخمی صنعا خبر داری شاید در آغوشت گرفتی کودکی را که با گریه می‌پرسد: تو از بابا خبر داری؟ شهری گرسنه در کنار کوهی از الماس از دزد معدن‌های اِفریقا خبر داری شاید نماز صبح گاهی در فلسطینی باران من! از اشک زیتون‌ها خبر داری دیوارهایش را نوازش میکند دستت از غصه‌های مسجد الاقصی خبر داری از مرگ گندم‌زار زیر چکمه‌ی دشمن از مرگ، از سوغات امریکا خبر داری تنها نه از ما شیعه‌ها، از آه آن هندو وقتی توسل کرد بر بودا خبر داری شاید تو را نشناسد اما درد دل کرده شاید نمی‌بیند تو را، اما خبر داری فانوس‌ها هر شب به دنبال تو میگردند با گریه می‌پرسند: از دریا خبر داری؟ یکشنبه‌ها ناقوس با شوق تو میخواند از معبدی متروکه و تنها خبر داری هر صبح گنجشکان شکایت می‌کنند از ما از شکوه‌ی گنجشک‌ها حتی خبر داری تنها دلیل دلخوشی‌های منی وقتی میدانم از حالم همین حالا خبر داری شمشیر صیقل میدهی در خیمه‌ات یعنی آری خبر داری تو از فردا خبر داری قانون شعرم را به هم می‌ریزم از شوقت آن صبح زیبا ذوالفقارت را که برداری... 💠 @shaeranehowzavi
💠 🍃 خبری از شما نشد آقا آخرین جمعه هم رسید امسال، خبری از شما نشد آقا چشم ما با شما نشد روشن، دل غم‌دیده وا نشد آقا روزها رفت و هفته‌ها بگذشت، ماه‌ها در پی هم آمد و رفت سال هم می‌رسد به آخر و باز حاجت ما روا نشد آقا اشتیاق، انتظار، صبر، فراق، چشم ما شد سپید در غم تو روز هجران به‌سر نیامد باز، نوبت وصل ما نشد آقا جمعه‌ها آمدند از پی هم، با تو گفتیم شرح دردِ فراق زخم این سینه التیام نیافت، درد کهنه دوا نشد آقا گریه کردیم و ناله سردادیم: العجل العجل! بیا مهدی در فراق تو اشک باریدیم، دل ز داغت جدا نشد آقا دل به داغ تو مبتلا کردیم، ندبه ندبه تو را صدا کردیم ما برای فرج دعا کردیم، مستجاب این دعا نشد آقا از تو حتی نیامده خبری تا که دل‌خوش به آن خبر باشیم در افق از شکوه آمدنت گردی آخر به‌پا نشد آقا عالم از ظلم و جور پر شده است، کی تو پا در رکاب خواهی کرد؟ العجل صاحب‌الزمان! الغوث! وقت عدل و وفا نشد آقا؟ در خزان فراق پژمردیم، بد شنیدیم و زخم‌ها خوردیم در غمت جان به لب شدیم اما جان فدای شما نشد آقا روز از روضۀ غمت زاریم، شب چو شمع از فراق بیداریم ای بهار حقیقی، آمدنت خبر سال ما نشد آقا در میان زلال بارش اشک، دیدن تو عجب صفا دارد شاه خوبانی و تماشایت قسمت این گدا نشد آقا اشتیاق، انتظار، صبر، فراق، جمعه‌ها واژه‌های دل‌تنگی آخرین جمعه رو به پایان است، خبری از شما نشد آقا... 💠 @shaeranehowzavi
وقتی که در دنیای ما پا می گذاری هرجا نشان از خویش بر جا می گذاری لبخندهای مادرم را اول صبح با لقمه ای در جیب بابا می گذاری حتی همین نان حلال همسرم را هر شب خودت در سفره ما می گذاری پر می شود این خانه از بوی محبت وقتی در هر عطر را وا می گذاری تا زندگی بر شاخه ها هم پا بگیرد در لانه ها گنجشک ها را می گذاری این زندگی پشتش به لبخند تو گرم است ما را که می گوید که تنها می گذاری؟ ## مولا به یاد جدتان با خانواده من کربلا میخواهم آیا می گذاری؟ @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 بغض دارم در گلو اما نمی‌دانم چرا خسته از هر گفتگو اما نمی‌دانم چرا خنده از یاد لبم رفته ولی من ازبرم گریه ها را مو به مو اما نمی‌دانم چرا شادمانی قهر کرده رفته از شهر دلم غم نشسته روبرو اما نمی‌دانم چرا آنکه چشم یاری از او داشتم یک‌باره شد دشمنی بی‌چشم و رو اما نمی‌دانم چرا دلبری که شمع شام تار من بوده کنون شد شب افروز عدو اما نمی‌دانم چرا با تمام خشکسالی اشک‌هایم می کند چشم‌ها را شستشو اما نمی‌دانم چرا پای لنگ انتظارم روز و شب‌ها می کند یک نشان را پرس و جو اما نمی‌دانم چرا لذتی دارد تو را از رهگذرها خواستن تو غریبی کو به کو اما نمی‌دانم چرا @shaeranehowzavi
🥀 برای آمدن خود شتاب خواهی کرد و اشک های مرا مستجاب خواهی کرد غریب و غم زده امن یجیب می خوانم دعا به این دل پراضطراب خواهی کرد غبار می شوم و خاک درگه مولا نظر به خاک در بوتراب خواهی کرد مدینه می روی و کوچه کوچه می گریی و از غمت دل ما را کباب خواهی کرد سپس به کرب و بلا می روی و با اندوه برای تشنه لبان فکر آب خواهی کرد صدای العطش کودکان و رود فرات و گریه بر غم طفل رباب خواهی کرد تویی که جاری و ساری شدی در این لحظات ! مرا به لهجه ی باران خطاب خواهی کرد جهان به دست تو آباد می شود روزی که کاخ های ستم را خراب خواهی کرد . . میان این همه آدم که بهتر اند از من مرا به نوکری ات انتخاب خواهی کرد ؟؟ @shaeranehowzavi
🥀 سوخت مرا آه، خط به خطِ مقاتل چشم تر آورده ام، دو شاهدِ عادل! شام اسارت کجا و شمسۀ عصمت شاه عوالم کجا و بند سلاسل روضۀ پوشیده را مخواه کنم باز ناقۀ عریان و منزل از پی منزل پس چه شد آن دست‌ها که طفل سه ساله با مدد او نشسته بود به محمل ناقۀ زینب به دست کیست مهارش؟ لال شوی ای زبان و خون شوی ای دل! پای همان نیزه‌ای که رأس حسین است ذبح کنیدم که خواند آیۀ بسمل سرزده‌است از تنور خانۀ خولی «یار من و شمع جمع و شاه قبایل» ریخت بر آن سر یزیدِ مست، شرابی بشکند آن دست‌های نامتعادل آه از آن بازه‌ای که زادۀ نیرنگ صفحۀ شطرنج را گذاشت مقابل جام تهی بود کاش ساغرِ جسمم از چه نمردیم ما ز بزم اراذل از چه نمردیم ما که پیش ابالفضل حرف کنیزی زدند، ای دل غافل! سر زند از شام تیره صبح سپیدی منتقمِ قوم بسته است حمایل تا نشده دیرتر بخواه فرج را پیک اجل چون رسد چه جای وعجّل @shaeranehowzavi
☘☘☘ به خودنماییِ برگی، مگو بهار می آید بهار ماست سواری که از غبار می آید قرارهای زمین را به هم زنید که یارم از آسمان چه به موقع سر قرار می آید یقینی است برایم حضور حضرتش آن سان که روز روشنم اکنون به چشم تار می آید: درفش عدل علم شد، و زار، کار ستم شد که برگزیده سواری به کارزار می آید به چشم، برقِ پر از رعدِ تیغِ حیدرِ کرّار به گوش، بانگِ چکاچاکِ ذوالفقار می آید زمان اگر همه شب باشد، آفتاب شود او زمین اگر همه صحراست، آبشار می آید سپاه دشمن اگر کوه، کاه در نظر او ز بیم کَرّ و فَرِ او، حقیر و خوار می آید اگرچه جنگ کند، جنگ را دمی نپسندد به کارزار به دستور کردگار می آید برای صلح می آید، برای شوق می آید برای عشق می آید، برای یار می آید کسی که بر سر جنگ است با تمام حسودان کسی که با همهٔ عاشقان کنار می آید به دادخواهی از انبوه بی گناه یتیمان به دست گیری این کودکان زار می آید اگرچه رنج جهان را فرا گرفته، همین هم نشانه ای ست که پایان انتظار می آید به لاله ای که برون کرده سر ز برف، نظر کن قسم به داغ شهیدان، که آن بهار می آید @shaeranehowzavi
☘☘☘ گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم چشم امّید به فردای فلسطین داریم قدس از سیطره  کفر رها می گردد عاقبت حاجت مظلوم روا می گردد آفتاب از پس این ابر برون می آید نوبت عاشقی و فصل جنون می آید قدس آزادترین شهر جهان خواهد شد «نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد» خنجر از پشت زدن حیله و ترفند شماست قبله  اول عشق است که در بند شماست بهراسید که مهدی زسفر می آید صبر ایوبی این قوم به سر می آید خالی از عاطفه اید و تهی از احساسید بهراسید شمایی که خدانشناسید بهراسید از این آه که دامنگیر است به خود آیید که فردای قیامت دیر است به خود آیید خدا ناظر اعمال شماست آتش دوزخ در دیده  دجال شماست نحس در طالعتان است که قابیل شوید حقتان است گرفتار ابابیل شوید گرچه ابری ست هوا و شبمان تاریک است اندکی صبر عزیزان که سحر نزدیک است می رسد جمعه  موعود و سواری از راه «هر که دارد هوس کرب وبلا بسم الله» @shaeranehowzavi
☘☘☘ برای لحظه  موعود بی قرار نبودم چنان که باید و شاید در انتظار نبودم نه این که فاصله از کهکشان عشق گرفتم نه این که فاصله اصلاً در این مدار نبودم چه شد که فاصله از آفتاب عشق گرفتم؟ چه طور شاهد آن ماه آشکار نبودم؟ و محض دیدن یارم سفر نکردم و ماندم چه شد که مثل علی بن مهزیار نبودم به قدر یک سر سوزن دلم به خویش نلرزید چگونه آه در این راه استوار نبودم؟ @shaeranehowzavi
🥀🥀🥀 باز با حالتی بلاتکلیف رو به آیینه مات می‌مانم من چرا زنده مانده‌ام بی تو؟! نکند مرده‌ام نمی‌دانم.. مثلِ اهواز و مثلِ آبادان وارثِ اشک‌های کارونم بیمِ هر لحظه لرزش و آوار مثلِ پس کوچه‌های تهرانم.. غربتی بی‌کران حصارِ من است از کران تا کران هراسم و ترس وسطِ جنگلی که تنهایی‌ست تک درختی اسیرِ طوفانم.. مثل تنهاییِ موازیِ ما مرگ با زندگی موازی بود زندگی نیست غیرِ بودنِ تو عمر، مرگ است بی‌تو..می‌دانم.. امتحانی به نامِ دوریِ تو که در آن من همیشه مردودم برگۂ امتحانِ این دوری‌ست قامتی تا شده..بسوزانم؟ نیستی در شناسنامۂ من که بدانی چقدر دیر گذشت بیست و یک سال..بیست و یک قرن است وقتی از غصه‌ها فراوانم.. صورتِ مسئله منم وقتی که ندانم بدون تو چه کنم تو مرا در میانِ آغوشت می‌شود حل کنی..من آسانم.. گرچه دوری برای من سخت است چاره‌ای نیست..کار تقدیر است با خدا که نمی‌شود جنگید فقط أمن یجیب می‌خوانم.. @shaeranehowzavi
. 💠 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللهِ وَدَيّانَ دينِهِ ای خواهش تمامی اَمّن یُجیب‌ها ای آخرین شریف ز نسل نجیب‌ها نام تو زیب و زینت دیوان شاعران وصف تو آرزوی غزل‌ها، نسیب‌ها ای داغ‌دار ماه جمالت ستارگان ای دردمند کوی وصالت طبیب‌ها برپاست از فراق تو فریاد بلبلان ای ندبه‌خوان هجر رخت عندلیب‌ها "ای باد اگر به گلشن احباب بگذری" سوی حبیب بر سخن ما غریب‌ها کز روی لطف گوشۀ چشمی به ما بکن ای چشم تو قرار همه بی‌شکیب‌ها هستیم ما گدای درت ایها العزیز هستند سائلان عطایت حَسیب‌ها شد خون دو چشم منتظرانت بیا بیا "کافی" شدند در ره عشقت خطیب‌ها شد شامْ روز روشن ما در فراق تو شامی که پر شد از ستم نانجیب‌ها نزدیک مایی و ز تو دوریم و در حجاب ای مقصد سلام بعید و قریب‌ها شد وصل تو نصیب محبان مخلصت درد فراقْ روزی ما بی‌نصیب‌ها @shaeranehowzavi
🌺🌺🌺🌺 کودکم روزگار ما این است انتظار و فراق و شوق ظهور عصر ما عصر سرد دلتنگی ست چشم امّیدمان به قله نور مادر من همیشه منتظراست پدر من همیشه پر امّید می شود مادرت فدایی او پدرت هم در این مسیر شهید .. ما همه نسل غربت و دردیم کاش باشی ولی تو هم عصرش مادر تو به درد او که نخورْد باش جبران هر کم و کسرش کاش وقتی که آمدی دنیا از همان دم بدون غم باشی کاش مولایمان ظهور کند کودکم کاش خوش قدم باشی ! خنده هایت به عشق مولایت گریه هایت برای ماتم او باش هر لحظه زیر سایه ی عشق باش هر لحظه زیر پرچم او .. صاحب انتقام خون حسین و صدایش همان صدای علی .. پدر و مادرت فدای حسین ! پدر و مادرت فدای علی ! اللهم عجل لولیک الفرج @shaeranehowzavi
. 💠 غزلی بی‌نقطه برای حضرت ولیّ عصر روحی‌فداه 🍃 سورۀ گُل کرده مرا اهل درد ولولۀ روی او آمده دام دلم سلسلۀ موی او روی دلارای او مِهر و مدار دلم هر سحر آواره‌ام در هوس روی او مرهم آلام دل کی دهدم کام دل موسِم اِحرام دل آمده در کوی او واله او مهر و ماه، حال مرا او گواه عود رود در سه‌گاه در حرم موی او دل سرِ سودا رود، در ره او در رصد سوی سُها می‌رسد لَمعه و سوسوی او مهر و عطا می‌دهد، درد و دوا می‌دهد عالَم و آدم همه سائل داروی او مُلهِم و مولای ما، لؤلوی لالای ما هم دل ما گَرد او هم سر ما گوی او محرم اسرار ما، لولی و دلدار ما همدم اسحار ما عکس مه روی او در هوس وصل او می‌رود احوال عمر در سر ما های او در دل ما هوی او هادمِ سرمای دی، عطر گل روی وی دعویِ کسری و کِی، سامری کوی او سورۀ گل می‌رسد دورۀ مُل می‌رسد مصلح کُل می‌رسد، روی همه سوی او هادی کلّ اُمم حامل لوح و عَلَم سوی حِرا در رَسَم می‌رود آهوی او @shaeranehowzavi
. 💠 🍃 نذر چشم تو عاقبت مرا حاصل، کام دل نشد با تو کار دل شده مشکل، بی‌وفا منم یا تو در صف محبانت من هم از هزاران، یک انتخاب دل اما یک گزینه: تنها تو از کلاس اول هم عاشق تو بودم من روی لوح دل سرمشق، جای آب و بابا تو «من» تویی که شد عاشق، «تو» منی ولی معشوق داغ و خون دل با من، نقش اول اما تو پیش روی نیکویت قدر گل کم از خار است جلوه‌ای دگر داری در میان گل‌ها تو یاس و لاله می‌روید هر دم از قدم‌هایت بلبل بهاری را می‌کنی خوش‌آوا تو تا تو رخ عیان کردی رونق از گلستان رفت بردی اعتبار از قند با لب شکرخا تو هرکجا خیال توست دل هوایی آنجاست این دل هوایی را می‌کشی به هرجا تو چشم و خال و خط و مو، صورت و لب و ابرو هرچه مایۀ مستی است کرده‌ای مهیّا تو می‌شود سحر خاموش شمع جان سوزانم می‌رسی ولی افسوس با طلوع فردا تو من حجاب خود هستم، «خواجه» گفته برخیزم فاصله همین‌قدر است: میم و نون «من» تا تو می‌کنم تمامش را نذر چشم تو جانا این غزل که هر بیتش ختم می‌شود با تو @shaeranehowzavi
این عیدها صفای تو را کم می‌آورند از دوری‌ات بجای شعف غم می‌آورند این ابرهای سرکش و آبستن غرور بر روی بام عشق فقط نم می‌آورند گنجشکهای تازه نفس در حصار شهر غمگین نشسته آه فراهم می‌آورند اصلا چرا شکوفه بیاید درون باغ وقتی برای عرض ادب سم می‌آورند در آسمان بخت سیاهم ستاره‌ها چشمک زنان دلایل مبهم می‌آورند درگیر لحظه‌های خوش و ناخوش خودیم این عیدها صفای تو را کم می‌آورند @shaeranehowzavi
با سوت قطار دلخوشم می آیی با نغمه ی سار دلخوشم می آیی شد رنگ شکوفه ها سَرم از بس که هر سال بهار دلخوشم می آیی @shaeranehowzavi
افسرده مباش، یار خواهد آمد آن وارث ذوالفقار خواهد آمد سردیِ خزان ظلم هم میگذرد نومید مشو، بهار خواهد آمد @shaeranehowzavi
🌹 شما مولای ما، خواهش کن از مولای ما شاید به تدبیر پدر،فرزند از رخ پرده بگشاید @ashareamirhosienhedayati