ما مرد جهادیم🌺
ماه رمضان، ماه خدا، ماه دعا بود
از آتش دوزخ دل عشاق رها بود
ای ماه! هلال تو به من درس ادب داد
شیرینی نام تو حلاوت به رطب داد
عمریست که شاگرد همان مکتب قدریم
چون آینهها تشنۀ نور شب قدریم
ای ماه پر از رحمت و ای ماه پر از عشق
ای راه پر از نعمت و ای راه پر از عشق
صد نور بر آن دل که پر از ذکر و دعا شد
سی روز تمام آمد و مهمان خدا شد
در ماه خدا بندگی یار، بهشت است
هنگام سحر، لحظۀ افطار، بهشت است
صد حیف از افطار و سحرهای تو ای ماه
بر جان و جهان مانده اثرهای تو ای ماه
ای ماه خدا، رفتی و دلتنگ تو هستیم
ما تشنۀ آن نغمه و آهنگ تو هستیم
آن گریه و آن سوز و گداز تو کجا رفت
شبهای پر از راز و نیاز تو کجا رفت
لبریز سلامی و پر از مهر و درودی
زنگار از آیینۀ دل را تو زدودی
ای کاش که بعد از رمضان پاک بمانیم
مرهم به دل زخمی صدچاک بمانیم..
برخیز که دلها همه لبریز امید است
عید آمده، عید آمده، عید آمده، عید است
«عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت»
یک لحظه دل ما ز غم یار جدا نیست
جز خون حسین بن علی در رگ ما نیست
ما غیرت کوهیم ولی در جریانیم
یاریگر مظلوم به هر جای جهانیم
ما یار فلسطین و یمن، یار عراقیم
ما یاور یکرنگی و ما خصم نفاقیم
ما آینه بودیم که از سنگ نبودیم
یک بار هم آغازگر جنگ نبودیم
اما همهجا وقت خطر، مرد جهادیم
پیروز نبردیم و هماورد جهادیم
شیریم و مبادا که ز روباه بترسیم
هیهات که از آخر این راه بترسیم
ای جان! بشنو نغمۀ مرغان چمن را
از باد سحر، نام شهیدان وطن را
مرگا که بخواهیم به این کار بنازیم
با خون شهیدان وطن کاخ بسازیم
دل میشود از روز ازل کرببلایی
با همت پر شور جوانان ولایی
حالا که وطن بیشۀ شیران جهادیست
عزت همه مدیون مدیران جهادیست..
جز راه خدا، راه دگر راه تباهیست
این پست و مقامات فقط چند صباحیست
باید که خداترس بمانند مدیران
لبریز گل و عشق شود بیشۀ شیران
شرما! به مدیری که فقط تشنۀ میز است
در عرصۀ خدمت همهجا اهل گریز است
ای کاش که پیغام عدالت بدرخشد
با یاد علی نام عدالت بدرخشد..
ای حضرت مسئول! خودت را نکنی گم
نگذار که کوچک بشود سفرۀ مردم
شادی برسان بر دل هر غنچۀ غمناک
حاشا که به منزل ببری لقمۀ ناپاک..
دریاب غم سفرۀ نان پدران را
این درددل سوختۀ کارگران را
این نکته بدانند همان قوم که خاماند
مردم همه تا آخر خط پای نظاماند
برخیز که از ماه وطن نور بگیریم
از رهبر خوبان همه دستور بگیریم
جز حضرت آیینه کسی رهبر ما نیست
اندیشۀ تسلیم شدن، در سر ما نیست
دیریست که در کشور ما موج گرانیست
آری دل مردم همه غرق نگرانیست
هرچند از این حادثه مردم گلهمندند
چون سرو پر از همت و افکار بلندند
ای کاش که پایان بپذیرد نگرانی
درمان شود این درد جگرسوز گرانی
برخیز که از حل مسائل بنویسیم
از تکیه به ظرفیت داخل بنویسیم
با این همه رنجی که وطن دیده ولی باز
مانند دماوند سترگ است و سرافراز
ما فاتح میدان نبردیم، دلاور
ما شیعه و سنی همه هستیم برادر
آری دل طوفانی ما مظهر عشق است
سردار سلیمانی ما مظهر عشق است
ما منتظر رؤیت آن صبح سپیدیم
همچون حججیها همه از نسل شهیدیم
برخیز که هنگامۀ پرواز رسیده
«از خون جوانان وطن لاله دمیده»
پیچیده به هر خاک چنان عطر شهیدان
آوازۀ جمهوری اسلامی ایران
#هادی_فردوسی
#عید_فطر
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘
پايان مهماني است پر کن استکانت را
از عشق حق سرشار کن مستانه جانت را
نزديک تر از اين نخواهد شد به چشمانت
در اين دقايق خوب بنگر ميزبانت را
شايد نباشيم و نباشي سال هاي بعد
با اشک بردار آخرين خرما و نانت را
هي عهد بستي و شکستي و نشستي و
زانو زدي با شرم گفتي داستانت را
سر روي مُهر مِهر او بگذار! مي بيني!
سجاده ات حل مي کند در خود جهانت را
پايان مهماني است اما باز هم بگذار
بر شانه هاي کوچکت بار امانت را
#زهرا_بشری_موحد
#غزل
#ماه_مبارک_رمضان
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘☘
کبوترم که غزل صحن آسمان من است
کلام پهنه ی پرواز بی کران من است
به عارفانه ترین اوجها رسیده پرم
به عاشقانه ترین شعرها نشان من است
همیشه در پی توصیف عشق می گشتم
که عشق نقطه آغاز داستان من است
«همه قبیله ی من عالمان دین بودند»
مرا ببین که جنون ارث دودمان من است
به فکر واژه ای از جنس عاشقی بودم
حسین گفتی و گفتم حسین، جان من است
حسین گفتی و آتش گرفت ابیاتم
که یاد خون خدا آتش نهان من است
شراره ای است که پنهان نمی شود در دل
حرارتی است که در سینه میهمان من است
قداستی ست که در قلب می تپد شب و روز
محبتی است که آیین خاندان من است
در این زمانه که هر گوشه تیرگی چیره است
چراغ روشن تاریکی جهان من است
منم که فطرسم و نادم از گذشته ی خویش
حسین پاسخ الغوث و الامان من است
چگونه با تو بگویم من از حقیقت او
حسین بغض فرو خورده ی بیان من است
حسین نام بلندی که بعد نام خدا
همیشه و همه جا بر سر زبان من است
کسی که عبد خدا بوده است از آغاز
یگانه ای است که مولای مهربان من است
حسین گفتی و گفتم حسین یعنی عشق
بلی حسین فقط عشق جاودان من است
#حسن_شیرزاد
#کبوتر_حرم
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘
دنبال تو گشتیم به هر گوشهی بامی
برقع بزنی یا نزنی ماه تمامی!
ما حلقه به گوشیم، در این بزم خموشیم
تا بر سر ذوق آمده ما را چه بنامی
ای سلسله در سلسله در سلسله مویت
پابند تو هستیم، چه شاهی! چه غلامی!
سجاده به دوش آمدهام خرقه بگیرم
تا یکشبه در چلّه شود خمرهی خامی
تسبیح گره خورده به سرمستی تاکم
تاکی که گره خورده به سرمستی جامی
مژگان تو صف بسته به میخانهی چشمت
تا کور شود، کور شود چشم حرامی
آغوش گشودی که در آن جان بسپارم
در عشق رقم خورده عجب حسن ختامی!
#علی_اصغر_شیری
#ماه
#ماه_رمضان
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘
چشم عرفانی عطا کن تا شناسم رهبرم
بی نگاهش درگلستان ولایت بی برم
لابلای نطق او صدها گهر گل می کند
درحریم باطنش گردد شکوفا گوهرم
از نسیم خاطرش جانها شود غرق کمال
تا که جانی در بدن دارم زاو فرمانبرم
جلوه گاه معرفت گشته به جان عاشقان
عشق حیدر راتداعی کرده اوهم در سرم
می خروشد بی مهابا( بی محابا) برسپاه ظالمان
گشته ايمن از وجودش مرزهای کشورم
نسل پاک کوثر است واز تبار مرتضی
درمرامش شد هویدا جلوه های حیدرم
گرچه دشمن می زند بر طبل جنگش بی امان
بادرایت رهبری کرده نظام و لشکرم
رگ رگ احساس من گل می کند درمحضرش
افتخاری گشته بر من چون شده او سرورم
واژه های الکنم عاجز شده از وصف او
بی تمنای ولایش در عقیده ابترم
باتمام شوق جانم می سرایم شعر خود
چشم عرفانی عطا کن تا شناسم رهبرم
#مهدی_منتظری
#رهبرم
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘
یک گوشۀ شهر، بیترنّم شدهام
زندانی هایوهوی مردم شدهام
گلدستۀ مسجدی غریبم که دریغ
چندی است میان برجها گم شدهام
#حامد_طونی
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘
شکست بغض و فرود آمد آبشار غزل
چنانکه آینه شد مست در کنار غزل
بیا به رسم قدیم آرزو کنیم ای دل
که روزگار بچرخد به اعتبار غزل
تمام کار جهان را تو می دهی سامان
تویی که شهره ی شهری به انتشار غزل
بدون گوشه ی چشمت شبیه برکهٔ گنگ
بغل گرفتمت این غم را در انتظار غزل
دلم گرفته از این ایل مانده در پاییز
بیا که سبز بمانیم ای بهار غزل
اگر حضور تو باشد به بزم انجمنی
دوباره باده بنوشیم در جوار غزل
#محمد_صادق_بخشی
@shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹
ای مثل من مقابله با مثل او نکن
با دست خود ارادهی تسلیم رو نکن
راهم فرشتگیست به دیوانگی نکش
نامرد و مردهای مرا روبرو نکن
با چنگ من به جنگ جگرگوشهام نرو
این ساز را حمائل آن جنگجو نکن
در دست آن چموش اگر سنگ میدهی
بر بام و در ملاحظهی آبرو نکن
چشمش دو کندوان به دو دریاچهی عسل
باشد ولی تو پنجه به کندو فرو نکن
روزت شب است و او نظری داشت یا نداشت
پس اعتنا فقط به همین کورسو نکن
از کودکانِ کوی مرا بچهتر نساز
شیخ و چراغ راهی سنگ و سبو نکن
آینده در سکوت عمیقی گذشته است
جز مرگ حال سادهتری آرزو نکن
در زندهات بمیر ولی زنده باش و باش
در ذهن خود نمان و به این فرض خو نکن
روشن نمیکنند چراغ شکسته را
لایِ خرابکاری خود جستجو نکن
وقتی جنازهای بِهَمت ریخت دور شو
این مرده را نگیر در آغوش بو نکن
دنیای زیر و رو شده را ول کن و
کفن از گورکَن نَکن به تن مردهشور نکن
ای سنگ با سراسر خود سنگدل نباش
مانند شیشه خون به دلم تا گلو نکن
دریای فارس با عسلم شد سیاهمست
با مثل او مقابله ای خُردهجو نکن
خطی که دیگران بنویسند را نخوان
خط نخوانده را به کسی بازگو نکن
با اَلف و شَلف و فحش و فضیحت نمردهای
با او بساز و ساخته را زیر و رو نکن
#امیر_حسین_هدایتی
@shaeranehowzavi
💠 کانون های ادبی پرنیان و مدام برگزار میکنند:
🔸نخستین مسابقه تضمین شعر به مناسبت بزرگداشت شیخ اجل سعدی شیرازی
🌸 بیتی از سعدی را به دلخواه انتخاب کنید و با ذوق ادبی خود ادامه دهید..
🎁 از برگزیدگان در همایش بزرگداشت فردوسی ۲۵ اردیبهشت تقدیر میگردد.
مهلت ارسال آثار: ۱۵ اردیبهشت
🆔 جهت کسب اطلاعات بیشتر و ارسال آثار به شناسه زیر پیام دهید:
@kanoonsher_parnyan
🔹مارا در فضای مجازی دنبال کنید:
🌱 @shervaadab_kanoon
🌴 @modamqom
☘☘☘
دوست دارم با تو من، تفسیرهای تازه را
خوابهای تازه و تعبیرهای تازه را
نبض این بازار یعنی تو، تو یعنی تازگی
دوست دارم این نخ انجیرهای تازه را
زندگی یعنی همین روییدن بی انتها
دوست دارم فصل این تکثیرهای تازه را
زندگی کن زندگی، آیینهٔ یک شاعر است
شعر خود میآورد تصویرهای تازه را
عشق را باران به زیر چتر ما آورده است
دوست دارم این مورّب تیرهای تازه را
دوست دارم غیرت مردانهات را خوب من
این حواسم هستها، این گیرهای تازه را
ناامیدی مثل سیگار است، دودت میکند
ترک کن آغاز این تخدیرهای تازه را
#مریم_بسحاق
@shaeranehowzavi
میجنگیم و میجنگیم.....
خدا این بار میخواهد سپاهش خار و خس باشد
برای خواری دشمن همین بایست بس باشد
خدا اهل ستم را بر زمین گرم خواهد زد
و شاید از زمین گرم منظورش طبس باشد
طبس را شهر بیدیوار میپنداشتید اما
گمان هرگز نمیبردید مانند قفس باشد
طبس با خاکریز جبهه یکسان است تا وقتی
که ما را دشمنی همچون شما در پیش و پس باشد
غم این خاک بالین شما را سخت میگیرد
غمش حتی اگر اندازۀ بال مگس باشد..
برای جبهه دلتنگیم و میجنگیم و میجنگیم
و میجنگیم و میجنگیم تا وقتی نفس باشد
#محمدحسین_ملکیان
#شعر_ضد_استکباری
#طوفان_طبس
@shaeranehowzavi
سلام و رحمت🌹
دعاگوی حوائج شما در حرم شاه عبدالعظیم حسنی بودیم.
@shaeranehowzavi
یا امام حسن🌹
ای عشق! به عشق تو صبوری زیباست
با یاد بقیع، در دل ما غوغاست
ای شیر جمل! قبر تو ویران شد چون
تخریب همیشه عادت ترسوهاست
#محمد_کاظمی_نیا
#بقیع
#هشتم_شوال
@shaeranehowzavi
حتی سر پیری ام مرا یاری کن
لطفی کن و در حق دلم کاری کن
بگذار که بی رزق شهادت نروم
ای مرگ! بیا و آبرو داری کن!
#میثم_رنجبر
#شهادتت_مبارک_مردخدا
💠 @shaeranehowzavi
نیایش انجیل🌺
ناقوس بلند است صدایش، چه صدایی!
در صحن کلیساست چه شوری! چه صفایی!
یا یوسف گمگشته رسیدهست به کنعان
یا آنکه مسیحاست به اعجاز شفایی
این پرچم در باد به رقص آمدۀ توست
یا عطر رمندهست ز گیسوی رهایی؟
اینسان که نیایش چکد از هر خط انجیل
آنسان که ستایش کندت «حیّ علی»یی
پیداست که ای شیر یَلِ بدر، قرار است
بر شانۀ این شهر غریبانه بیایی
کو منقل اسفند و گل و خندۀ مادر؟
کو شانۀ امن پدر و دست دعایی؟
آغوش کسی نیست به بازآمدنت، باز
در خانه کسی نیست جز اندوه جدایی
بغض است و سکوت است در این همهمه، اما
بر شانۀ این مردم با مهر و وفایی
حالا که شده پرچممان زینت تابوت
یعنی که تو هم اهل همین آب و هوایی
گفتند رسیدهست شهیدی که مسیحیست
هستند تمام شهدا کربوبلایی
در مکتب ما نام شهید است «علمدار»
هرچند که گویند «جانی بت اوشانا»یی
شاعر شدهام تا که کنم مدح شهیدان
غرقیم در این بحر تحیر! تو کجایی؟
#ساجده_تقیزاده
#تفحص_شهدا
#شهید_مسیحی
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘
دلِ آیینه، گریان بقیع است
غم و اندوه، مهمان بقیع است
مدینه شمع روشن کن که هرشب
شب شام غریبان بقیع است
#میثم_مؤمنینژاد
#بقیع
#هشتم_شوال
💠 @shaeranehowzavi
☘☘☘☘
موجیم خروشنده و گاهی صامت
داریم شهید مثل «ثاقب» «ثابت»
امروز به نام عشق و میهن رفتیم
تشییع شهید ارمنی «جانی بِت»
#محمدجواد_منوچهری
#جانیبتاوشانا
#ثابتوثاقبشهیداندوقلو
💠 @shaeranehowzavi
☘☘☘☘
نام تو نورانی ترین آغاز خواهد بود
در سطر سطرِ این غزل ایجاز خواهد بود
میخوانمت تا مادرت باشم در این ابیات
سهمِ من از این عاشقی پرواز خواهد بود
هرگز خلوصت را نفهمیدیم و می دانم
مثل نفس های مسیحا راز خواهد بود
فرقی ندارد من مسلمان تو مسیحی، آه
وقتی قنوتِ عشقمان اعجاز خواهد بود
جای تو بر روی دو چشم اشکبارِ ماست
جای تو در دلهای ما ممتاز خواهد بود
از غربتت گفتند، اما نازنین فرزند
آغوش یک ملت برایت باز خواهد بود...
#پروین_جاویدنیا
#شهیدجانی_بت_اوشانا
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘
ای کاش پیاده شود این طرح بدیع
از هشتم شوال الی هشت ربیع
همگام شود امامت صاحب عصر
با ختم پروژه ی حرم های بقیع
#محمدجواد_منوچهری
#بقیع
#هشتم_شوال
@shaeranehowzavi
بیا و هیبت حیدر بیاور
برای ما کمی باور بیاور
عزیز فاطمه برگرد، برگرد...
بقیع را از غریبی در بیاور
#سیدمجتبی_شجاع
#بقیع
#هشتم_شوال
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘
این سرنوشت ماست: من رومی، تو زنگی
من لیلیِ صحرا، تو سربازی فرنگی
شبها تو با سیگار و جنگ و صلح بیدار
من چایِ شیرین، بیستون، عشقی کلنگی
هر وقت گریانم تو خندانی، و برعکس
بیزارم از این بازیِ الاکلنگی
در سنگ کاغذ قیچیِ این عاشقانه
من هرچه باشم تو همان سنگی که سنگی
من تن به عهدی ساده دادم با تو اما
دیدم تو صاحب امتیازی در زرنگی
از ما سیهچشمان مخواه آگاه باشیم
از راز و رمز کار با چشمان رنگی
افسوس قلب سادهٔ من دیر فهمید
از روز اول آمدی با من بجنگی
#انسیه_سادات_هاشمی
@shaeranehowzavi
☘☘☘☘
شعر گاهی می تواند راوی یک درد باشد
گاه حتی می تواند مرهم یک مرد باشد
می تواند ناامیدی را امیدی تازه بخشد
بر دل تنگ جوانی شوق بی اندازه بخشد
می تواند سخت باشد، مثل سنگی در بیابان
یا لطیف و نرم باشد ؛مثل گلها، مثل باران
شعر گاهی پشت مردم، یا صدای بی صداهاست
گاه گاهی هم علیه مردم بی یار و تنهاست
یک زمان یک غنچه ی لب بسته در آن سوی باغ است
گاه اما پر هیاهو مثل غوغای کلاغ است
شعر یعنی حس بودن،زیستن،دیدن، شنیدن
شعر یعنی ایستادن، راه رفتن یا رسیدن
شعر گفتی چیست اصلا؟ شعر لازم نیست اصلا !
شعر یعنی ما و آنها ،شعر یعنی او ،تو و من
زندگی بی شعر یعنی آدمی که سر ندارد
قصه ای بی محتوا که اول و آخر ندارد
#فاطمه_معصومه_شریف
@shaeranehowzavi