eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
168 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
هستم از روز و شب بی انتها دلگیر بی تو خسته، از دل بی دست و پا دلگیر گردبادی بی هدف در کوچه سر در گم کوچه از من،من از این دیر آشنا دلگیر مثل خاک تشنه ایمانم تَرَک خورده  می شوم گاهی هم از دست خدا دلگیر اوج دلتنگیست عصر جمعه طوری که می شوند از آه من آئینه ها دلگیر رو مگردان از من دلخسته وقتی که نیستم از روزهای بی شما دلگیر این من و این جان ناقابل بگیر از من تا نباشی از من یک لا قبا دلگیر 💠 💠 @shaeranehowzavi
تقدیم به ساحت مقدس علی ابن موسی الرضا علیه‌السلام 🍃🌹 شراب مهر ترا تا که در سبو دارم به آب و آینه سوگند آبرو دارم اگر غبارم، اگر خاک در حریم تو،من همیشه جلوه ای از نور پیش رو دارم برای خواندن نام تو آسمانی محض! نگاه خیس گره خورده با وضو دارم اذان و عطر اجابت خوشا به حال دلم که در حریم توام با تو گفتگو دارم اگر نگاه تو سهم دلم شود بی شک رسیده ام به کمالی که آرزو دارم غروب و لحظه رفتن همیشه می دانی برای غربت تان بغض در گلو دارم 💠 💠 @shaeranehowzavi
تا ریزه خور سفرهٔ شاه کرمم سوگند در این مسیر ثابت قدمم دور از همهٔ غم زمانه امروز خشنودم از این که کفشدار حرمم 💠 💠 @shaeranehowzavi
عرض ارادت به محضر پیامبر اعظم صلوات الله علیه وآله... 🍃🌹 به لبخند ملیح ات باغ و بستان می شود عاشق چه داری در قنوت آیا که باران می شود عاشق فراتر از زمین صبح ات رقم خورده است، چون خورشید به اعجاز نگاهت از دل و جان می شود عاشق چنان شوری به پا کرده ست فصل زندگی با تو که حتی حسن یوسف در زمستان می شود عاشق مسیحا مذهبی خوانده ست بی پروا که می آیی دلی در تاب و تب افتاده پنهان می شود عاشق دلی که قبل از آغاز شما شیدا تر از دریا تلاطم می کند در جان سلمان می شود عاشق گل سرخ از جمال دلفریبت میشود تکثیر درختی خشک در قلب بیابان می شود عاشق تجارت می کنی انگار بر دوش تو خورشید است که راهب در میان راه یک آن می شود عاشق خودت گل، خاندانت گل، نسیم آورده عطری را که از بوی دل انگیزش خراسان می شود عاشق 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹❤️ کلام وحی را خواندم عجب نام و نشان داری علی جان چشمهٔ توحید جاری در بیان داری کدامین سوره در اندیشهٔ پاک تو جاری شد که کندوی بلاغت را چه شیرین بر زبان داری زمین و آسمان پی برد در منظومهٔ هستی که تو نظم نوینی از عدالت در جهان داری شکوه لافتی الا علی یعنی که ای عالم جوانمردی شبیه حیدرآیا در جهان داری چنان انگشتری در دست خود مولا عدالت را به فتوای تمام دشمنان و دوستان داری سفیر مکتب نوری به اوج قله ایمان پر پروار تا عرش خدا را بی گمان داری تبسم می نشیند بر لب طفل یتیمی که برای سفرهٔ امید او هم عطر نان داری بهار احساس خوبی داشت آن ایام و می دانست برای خندهای یاس قلبی مهربان داری 💠 💠 @shaeranehowzavi
🖤 دست از سر عشق بر ندارد زینب. دلواپسی از سفر ندارد زینب. فرموده ندیده ام "بجز زیبایی". جز شور خدا به سر ندارد زینب 💠 💠 @shaeranehowzavi
تقدیم به ساحت مقدس پیامبر اعظم صلوات الله علیه وآله وسلم❤️🌹 وقتی که عشق قلب ترا مهربان کشید رنگ از رخ غریبی دنیایمان پرید صبحی که دید کعبه ترا روبروی خود گل از گلش شکفت وغمت را به جان خرید دست نسیم تا که به زلف تو شانه زد عطر گل محمدی(ص)از شانهٔ تو چید ــــ ــــ ــــ دلبستهٔ سلام تو پروردگار عشق جان جهان فدای تو آئینه دار عشق ضربُ المثل شده گل سرخ از حضور تو نقش است در ضمیر زلالت بهار عشق قران دلیل قلب رئوف تو می شود ای اعتبار آدم و ای اعتبار عشق ــــ ــــ ــــ آئینه ای و نور خدا در تو دیدنیست وصف تو چون تلاوت قران شنیدنیست سر چشمهٔ مکارم اخلاقی ای رسول آرامش دلی و جمال تو دیدنیست یوسف برای مصر عزیز است و ناز تو از فرش تا به عرش معلا خریدنیست ـــــ ـــــ ـــــ خلق عظیم و صبر جمیل ات زبانزد است زیباترین سروده ی خلقت محمد است 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 وقتی برای ثانیه ها غم فراهم است اردیبهشت نیست که اُردی جهنم است اسب سپید سرکش امروز هم گریخت فردار ما بدون حضور تو مبهم است سیلی خور شقاوت شب های ممتدیم این گونهٔ کبود گواهی مسلم است تقویم سال و ماه ورق خورده بی شما آئینه ای که زخمی ماه محرم است مائیم و جمعه های بدون حضورتان یک انتظار تلخ که همراه با غم است ”عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان” صبح ظهور توست که پایان ماتم است گفتی دعا کنید که برگردم از سفر شاید برای فیض اجابت دعا کم است 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 وقتی برای ثانیه ها غم فراهم است اردیبهشت نیست که اُردی جهنم است اسب سپید سرکش امروز هم گریخت فردار ما بدون حضور تو مبهم است سیلی خور شقاوت شب های ممتدیم این گونهٔ کبود گواهی مسلم است تقویم سال و ماه ورق خورده بی شما آئینه ای که زخمی ماه محرم است مائیم و جمعه های بدون حضورتان یک انتظار تلخ که همراه با غم است ”عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان” صبح ظهور توست که پایان ماتم است گفتی دعا کنید که برگردم از سفر شاید برای فیض اجابت دعا کم است 💠 @shaeranehowzavi
🌹السلام علیک یا اباعبدالله🌹 عاشقم غرق تمنایت حبیبی یا حسین زنده هستم با تولایت حبیبی یا حسین ذره هستم در حریم تو خدا را تا ابد بر نمی دارم سر از پایت حبیبی یا حسین می شوم عاشق تر از موسی اگر پیدا شود گوشهٔ چشم تجلایت حبیبی یا حسین صبح چشمان ترا دیده زلیخای دلم بسته او دل بر تماشایت حبیبی یا حسین آیهٔ “جنات تجری تحتها النهار”هم کربلای جلوه آرایت حبیبی یا حسین بگذرد از هر صراطی هر که بر لوح دلش نقش بسته مُهر امضایت حبیبی یا حسین اولین روزی که عاشق شد دلم در کربلا بود میلاد فرح زایت حبیبی یا حسین ــــ ـــ ـــ “ای لب لعل ترا با عاشقان حق نمک ما کجا و خواهش “یا لیتنا کنا معک” 💠 @shaeranehowzavi
تلخ ایم که صبح اشکباری داریم اندوه غروب و شام تاری داریم تا آمدن حضرت باران، بی خود تقویم خبر داده بهاری داریم 💠 @shaeranehowzavi
تلخ ایم که صبح اشکباری داریم اندوه غروب و شام تاری داریم تا آمدن حضرت باران، بی خود تقویم خبر داده بهاری داریم 💠 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بر مأذنه ی شهر اذان خواهد داد احساس زمانه را تکان خواهد داد با برق نگاه ذوالفقارش، مولا اعجاز دوباره ای نشان خواهد داد 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 یک عمر دل ترا شکستیم آقا از جام هوس همیشه مستیم آقا اینقدر به حال و روز ما غصه نخور ما طایفه های خود پرستیم آقا 💠 @shaeranehowzavi
خبری را که قاصد آورده است.‌.. خبری را که قاصد آورده است،برده هوش از سر اهالی شهر عطر عود و گلاب و شادی و شوق،دورتر رفته از حوالی شهر پنجهٔ آفتاب می رقصد،می رسد فصل آشنایی ها می نشیند حلاوت شبنم ،بر لب تشنهٔ اهالی شهر بوی اردیبهشت تقویم است،روی بال نسیم...نه انگار عطر تن پوش اوست می بخشد،زندگانی به خشکسالی شهر آسمان شور دیگری دارد،ابر رحمت دوباره می خندد دست باران غبار می روبد،از تن خستهٔ سفالی شهر می رسد لطف او به شاه و گدا،مُهری از مِهر در قلمرو اوست سایه اش از جنوب دولت عشق،تا کمر بندی شمالی شهر مهربانیست در تلاوت او،خطبه اش از گلوی بیداریست از طنین کلام قدسی او،می پَرد خواب بی خیالی شهر    همهٔ شهر در تب و تاب است،از سناباد تادل نوغان بانگ تکبیر   می زند برهم،خوابهائی که دیده والی شهر ــــ ـــ ـــ پ. ن. نوغان محلهٔ قدیمی مشهد. و سناباد قریه(روستا) ی قدیمی که حالا بعنوان یک منطقه در شهر مشهد محسوب می شود 💠 @shaeranehowzavi
بی تو... دور از تو ای گل زندگی دشـوار خواهد شد دنیا به چشمم پوچ و بی مقدار خواهد شد شب زنـده داری هـای من دور از نگــاه ِ تـو  همچون غروبی هر زمان تکرار خواهــد شد  تکرار خواهد شد غروب و هر چه دلتنگیست دنیــایی از غـم بــر ســرم آوار خـواهـد شـد  گل های باغ عاشقی هم با تو خوش بـویند بی تو ز هـر چه گل دلم بیــزار خواهــد شد بازآ که بی تو لحظـه هایم سرد و بی روحند آئینه دل بی حضورت تار خواهد شد. 💠 @shaeranehowzavi
دستم از دامن باران کوتاه نفسم خورده به سنگ وکمی دورتراز حوصلهٔ چشمانم ابرها می گریند ابرها می خندند کاش با دست دعایم امشب گرهی باز شود قطره اشکی که خدا را دیده سر سجادهٔ من سبز شود صبح وقتی که پَر پنجره را باز کنم دلم از عطر خوش پیرهن اش نفسی تازه کند.... 💠 @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ شکست بغض و فرود آمد آبشار غزل چنانکه آینه شد مست در کنار غزل بیا به رسم قدیم آرزو کنیم ای دل که روزگار بچرخد به اعتبار غزل تمام کار جهان را تو می دهی سامان تویی که شهره ی شهری به انتشار غزل بدون گوشه ی چشمت شبیه برکهٔ گنگ بغل گرفتمت این غم را در انتظار غزل دلم گرفته از این ایل مانده در پاییز بیا که سبز بمانیم ای بهار غزل اگر حضور تو باشد به بزم انجمنی دوباره باده بنوشیم در جوار غزل @shaeranehowzavi
🌺🌺🌺🌺 با ها همراه باشید 🌹 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 عمریست اگر به مهرتان دل بستم یا اینکه به خادمین تان پیوستم غیر از کرم و لطف شما مولا جان مدیون دعای خیر ”مادر”هستم @shaeranehowzavi
☘ عمریست اگر به مهرتان دل بستم یا اینکه به خادمین تان پیوستم غیر از کرم و لطف شما مولا جان مدیون دعای خیر ”مادر”هستم @shaeranehowzavi
در نگاه حریص شهر شلوغ کودکی کوچه گرد و تنهایم ریشه کرده غروب در جانم من رسول تمام غم هایم ــــ ــــ ــــ آه از درد بی کسی ها که چه بلایی سرم نیا ورده ست مرده ام بار ها ولی تقدیر مَنِ در گور را در آورده ست ــــ ــــ ــــ شهر شهر فرنگ و بی دردیست من کیم عاقبت کجا برسم محنت و درد قسمتم شده است آه...تاکی به انتها برسم ــــ ــــ ــــ ماهی ام تا ابد اسیر تنگ متنفر از آب هم شده ام آنقدر کفر گفته ام، در خود که دچار عذاب هم شده ام ــــ ــــ ــــ در جدال همیشه ام با خود بی هوا از دلم کلک خوردم آمدم تا کمی گلایه کنم از زمین و زمان کتک خوردم ــــ ــــ ــــ مهربان با دلم کسی نشود وصله ی بی قواره ی شهرم در نگاه تمام آدم ها من شب بی ستاره ی شهرم ــــ ــــ ــــ من نخواهم گذشت از آنکه رنگ شب را به بخت من پاشید من چه هستم و یا چه خواهم شد چشم من عاقبت چه خواهد دید ــــ ــــ ــــ می زنم مشت بر دهان دلم نکند آرزو دو تن بشود هوسی را که رخنه کرده در او سایه ای تلخ مثل من بشود @shaeranehowzavi